۱۰ فیلم نوآر برتر کمتردیدهشده که نباید از دست بدهید
با شکوفاشدن فیلم نوآر طی دهه ۴۰ میلادی، یکی از پرطرفدارترین و ویژهترین ژانرهای تاریخ سینما متولد شد. با پایان جنگ جهانی اول و در حد فاصل آن تا جنگ جهانی دوم، فیلم نوآر بود که آثار جنایی هالیوودی را دستمایهای قرار داد تا با فیلمهایی سبکپردازیشده مواجه شویم؛ آثاری که در ناخودآگاهشان واجد پوچی، پارانویا و ایدههای جسورانه سیاسی و جنسی دهه مذکور بودند.
با وجود اینکه با آغاز دهه شصت تقریبا ساخت فیلم نوآر از مد افتاد، اقبال فوقالعاده تماشاگران و عاشقان سینما باعث شده است تا همچنان یاد آن فیلمها در سینه زنده بماند و فیلم نوآر در قالبهای تازهای عرضه شود؛ ظهور نئونوآرها یکی از شاهدهای اصلی بر این ادعا است.
در لیست زیر، ۱۰ فیلم نوآر عالی را با هم مرور میکنیم که در بحبوحه دوران طلایی نوآر کمتر دیده شدند.
۱) بیراهه (Detour)
- کارگردان: ادگار جی اولمر
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- محصول: ۱۹۴۵
از تریلر ارزان ادگار جی اولمر با ریتم به شدت بالایش (کل فیلم کمی بیشتر از یک ساعت است) به عنوان یکی از تاریکترین و زنندهترین فیلمهای نوآر تاریخ سینما یاد میشود. داستان پیانیستی از نیویورک، آل رابرترس، (تام نیل) که پس از درماندگی ناشی از دور شدن دوستدختر خوانندهاش، سو هاروی، (کلودیا دریک) از شهر و رفتنش به کالیفرنیا، تصمیم میگیرد تا برای پیوستن به او کشور را زیر و رو کند. در این راه و پس از تصادفی دیوانهوار و کشنده با یک موتوری، او اطلاعات هویتی موتورسوار را برای خود برمیدارد. از بدشانسی او اما فم فتال شروری (آن سوج) در مسیرش ظاهر میشود که از هویت اصلی او باخبر است.
۲) به خدا واگذارش کن (Leave Her To Heaven)
- کارگردان: جان ام. استال
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
- محصول: ۱۹۴۵
جان ام. استال که از متخصصان ساخت فیلمهای ملودرام بود، در این فیلم احساسات برافروخته این فیلمهای زنانه را با یک داستان نوآری ترکیب میکند و پرترهای فراموشنشدنی از زنی میسازد که زیر بار مهار شدن نمیرود. داستان نویسندهای معروف به نام ریچارد هارلند (کورنل وایلد) که پس از آشنا شدن با زن سیاهموی زیبایی به نام الن برنت (جین تیرنی) در قطار، به سرعت شیفته او میشود. این عاشقانه بادآورده به یک ازدواج زودهنگام منجر میشود، در حالی که ریچارد در بدترین تصوراتش هم نمیتواند میزان وابستگی بیمارگونه و بیرحمی الن را درک کند.
۳) سوار اسب صورتی (Ride The Pink Horse)
- کارگردان: رابرت مونتگومری
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
- محصول: ۱۹۴۷
ستاره فیلم رابرت مونتگومری همچنین کارگردان آن نیز هست. «سوار اسب صورتی» جواهری است که به اندازه کافی به آن توجه نشد و بیشتر از آن به عنوان فیلمی یاد میشود که منجر شد تا توماس گومز با بازی در آن به عنوان اولین بازیگر اسپانیولی تاریخ جایزه اسکار را دریافت کند. داستان لاکی گاگین (رابرت مونتگومری) که گنگستری به نام فرانگ هوگو (فرد کلارک) را تا شهر کوچکی در نیومکزیکو دنبال میکند، چون تصور میکند او رفیقش را کشته است. همه چیز برای اخاذی گاگین از این گنگستر در قبال لو ندادنش آماده است، اما خبر ندارند که یک مامور اف بی آی (آرت اسمیت) این دو را تحت نظر دارد.
۴) بانویی از شانگهای (The Lady From Shanghai)
- کارگردان: اورسن ولز
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
- محصول: ۱۹۴۷
با بازی همسر جداشدهاش در آن زمان، ریتا هیورث، این فیلم نوآر اورسن ولز در ابتدا با واکنشهای ضد و نقیضی روبرو شد و تصمیم جمعی بر انکار آن بود، اما با گذشت زمان جایش را در دل منتقدان و تماشاگران باز کرد و حالا از آن به عنوان یکی از بهترین تریلرهای روانشناختی یاد میشود که از کارگردانی استادانه ولز و پایان فراموشناشدنی آن نمیتوان چشمپوشی کرد. داستان دریانوردی به نام مایکل اوهارا (اورسن ولز) که پس از پیوستن به گروهی از قایقسواران که به سمت سن فرانسیسکو در حرکتاند، به سرعت مجذوب همسر صاحب قایق، السا، (ریتا هیورث) میشود. او که با پیشنهادی وسوسهآمیز که برایش ۵۰۰۰ دلار سود به همراه دارد روبرو میشود و آن را میپذیرد؛ حضور در یک صحنه قتل صوری. اما همه چیز به خوبی پیش نخواهد رفت.
۵) نارو (Criss Cross)
- کارگردان: رابرت سیودماک
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
- محصول: ۱۹۴۹
به ظاهر اثر رابرت سیودماک چیز تازهایای به فیلم نوآر اضافه نمیکند، ولی با فیلمی سبکپردازانه مواجه هستیم که از شمایل مهم این ژانر به شمار میرود. با یک برت لنکستر درخشان که لذت تماشای فیلم را چند برابر میکند. داستان راننده خودروهای زرهپوش، استیو تامسون، (برت لنکستر) که مردی خوشقلب است، اما ناخواسته توسط همسر سابقش (ایوان دیکارلو) وارد جریان یک دزدی نافرجام میشود.
۶) دی. او. ای (.D.O.A)
- کارگردان: رودولف ماته
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
- محصول: ۱۹۵۰
با وجود اینکه دیالوگها آنچنان گیرا و بازیها یکدست نیستند، فیلم رودولف ماته از بهترین نمونه فیلمهای محتوا-محور زمانه خود است. داستان یک حسابدار، فرانک بیگلو، (ادموند اوبراین) که مسموم شده و تنها ۲۴ ساعت تا زمان مرگش باقی مانده است. در این زمان باقیمانده او تنها در صدد یافتن هویت فردی است که به او سم را خوراند. در این راه او از منشی وفادار و معشوقش، پائولا، (پاملا بریتون) کمک میطلبد تا با همراهی یکدیگر پرده از این راز بردارند.
۷) پلیس گشت (The Prowler)
- کارگردان: جوزف لوزی
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
- محصول: ۱۹۵۱
فیلم نوآر جوزف لوزی با نویسندگی دالتون ترامبوی افسانهای، با حال و هوایی غریب و توهمآمیز هم روی امیال جنسی دست میگذارد و هم انتقادات اجتماعی تند و تیزی را مطرح میکند. داستان پلیس گشتی به نام وب گاروود (ون هفلین) که توسط زنی به نام سوزان (اولین کیز) فراخوانده میشود تا در مورد یک چشمچران تحقیق کند. در این میان رابطهای میان این دو برقرار میگردد. اما با پدیدار شدن عذاب وجدان و حس گناه در سوزان، او تصمیم به ختم این رابطه و وفادار ماندن به شوهرش میگیرد؛ تصمیمی که به مذاق وب خوش نمیآید و نقشهای برای قتل شوهر سوزان میکشد.
۸) مسافر بین راهی (The Hitch-Hiker)
- کارگردان: آیدا لوپینو
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
- محصول: ۱۹۵۳
ساخته یکی از بزرگترین زنان تاریخ سینما، آیدا لوپینو که پس از طی مسیر موفقی در بازیگری دست به ساخت چند فیلم زد که در نهایت گل سرسبد آنها «مسافر بین راهی» بود. نگاه زنانه او در تلفیق با این ژانر مردانه منجر به خلق یکی از بهترین فیلم نوآرهای تاریخ شد که تنش فزایندهاش تا مدتها در یاد تماشاگران باقی میماند. داستان دو مرد به نامهای روی (ادموند اوبرین) و گیلبرت (فرانک لاوجوی) که پس از سوار کردن مسافر بین راهی مجنونی، خود را در موقعیت ترسناکی مییابند. آنها توسط مسافرشان تهدید به قتل میشوند، مگر اینکه با او در فرار از قانون همکاری کنند. روی و گیلبرت تمام سعی خود را برای فرار از دست این مسافر میکنند اما این کار غیرممکن به نظر میرسد زیرا چشمان او همیشه باز است؛ حتی در موقع خواب.
۹) مرا مرگبار ببوس (Kiss Me Deadly)
- کارگردان: رابرت آلدریچ
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
- محصول: ۱۹۵۵
فیلم نوآر رابرت آلدریچ با اضافه کردن اضطرابهای ناشی از جنگ سرد به این ژانر رو به افول در آن مقطع، شکوه را به فیلم نوآر بازمیگرداند. فیلمی که با اضافه کردن المانهای علمی-تخیلی به تشویشهای همیشگی جاری در فیلم نوآر، منتقدان و تماشاگران را بسیار شوکه کرد. داستان کارآگاه خصوصی سرسختی به نام مایک همر (رالف میکر) که پس از سوار کردن زن جوانی در دل تاریکی جاده، وارد مخمصهای رمزآلود میشود؛ زیرا زن جوان به یکباره میمیرد. با وجود هشدار پلیس به مایک مبنی بر در پیش رو بودن تحقیقات، او به همراه دوستدخترش ولدا (مکسین کوپر) پی به راز شومی میبرند که حول یک دانشمند (آلبرت دکر) و یک جعبه درخشان خطرناک میگردد.
۱۰) کیمونوی قرمز (The Crimson Kimono)
- کارگردان: ساموئل فولر
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
- محصول: ۱۹۵۹
اثری از کارگردان متخصص فرهنگ عامه، ساموئل فولر، که آگاهی اجتماعی را وارد یک تریلر جذاب میکند و در نهایت یکی از ضد نژادپرستیترین فیلم نوآرهای تاریخ سینما را میسازد. داستان دو کارآگاه، رفیق و بازنشستههای جنگ به نامهای جو (جیمز شیگتا) و چارلی (گلن کوربت) که برای تحقیق در مورد پرونده قتلی مأمور میشوند. در ادامه هر دوی آنها در یک مثلث عشقی با یکی از شاهدین ماجرا که زن زیبایی است (ویکتوریا شاو) گرفتار میآیند که اوضاع را از قبل پیچیدهتر میکند.
منبع: screenrant