۱۰ حضور افتخاری برتر سلبریتیها در سریالهای تلویزیونی
حتما پیش آمده که هنگام تماشای سریال یا برنامهای تلویزیونی ناگهان یکی از خوانندههای محبوب یا ورزشکاران موردعلاقهتان در آن ظاهر شود و با حضور کوتاه و چند دقیقهای خود شما را خوشحال و شگفتزده کند. این حضورهای کوتاه و افتخاری توسط افراد شناخته شده و سلبریتی در خارج از کشور، بهخصوص آمریکا بسیار رواج دارد و محبوب است. در فارسی به این حضورهای افتخاری و کوتاه اصطلاحا «تکجلوه» گفته میشود که البته زیاد کاربردی نیست و شاید خیلیهایتان اولین بار باشد که این کلمه را میشنوید. بهطور کلی این واژه در تعریف حضور افتخاری شخصیتهای معروف در فیلمها، یا استفاده از صدای چهرههای هنر نمایشی و یا به کارگیری یک نفر در نقش خودش بهکار میرود که این نقشها اغلب بسیار کوتاه هستند.
در بیشتر موارد این حضور دلیل مشخصی دارد، برای نمونه بازیگری از یک فیلم قدیمی در همان نقش و در نسخهی بازسازی شده بازی میکند یا چهرهی مشهوری برای هرچه جذابتر شدن داستان در نقش فرد ناشناسی نمایش داده میشود. استفاده از چهرههای مشهور، کارگردانهای سینما، سیاستمداران، ورزشکاران و موزیسینها در این عرصه بسیار رایج است. همچنین استفاده از عوامل پشت صحنهی فیلم یا سریال برای بازی در صحنههای کوتاه نیز میتواند به عنوان «تکجلوه» در نظر گرفته شود. مانند تکجلوههای آلفرد هیچکاک که در صحنههایی از فیلمهای خودش حضور کوتاه و البته موثری! داشت.
در انگلیسی به این حضورهای کوتاه از لفظ «کمئو» استفاده میشود که کلمهای ایتالیایی به معنای حضور کوتاه است و اولین بار در نمایشنامههای تئاتر ایتالیای اواسط قرن نوزدهم به کار رفت . البته گاهی حضورهای زودهنگام بازیگران مشهور در آثار اولیهشان (زمانی که هنوز معروف نشدهاند) به اشتباه کمئو خوانده میشود که درست نیست؛ مانند حضور سیلوستر استالونه در فیلم «موزها» یا «انقلابی قلابی» اثر وودی آلن که درست پنج سال پیش از شهرت او در فیلم «راکی» رقم خورد. از نمونههای دیگر این اشتباه میتوان به حضور الیجاه وود در فیلم «بازگشت به آیندهی ۲» و ساموئل ال جکسون در فیلم «جنگیر ۳» چهار سال قبل از حضورش در «داستان عامه پسند» کوئنتین تارانتینو اشاره کرد. حضور این بازیگران در آثار نام برده شده زمانی اتفاق افتاد که هنوز مشهور و شناخته شده نبودند و طبیعتا حضور افتخاری یک فرد مشهور محسوب نمیشوند.
تا جایی که به نظر میرسد اضافه شدن سلبرتیها و چهرههای شناخته شده به سریالهای تلویزیونی میتواند جالب و سرگرم کننده باشد و مخاطب فراوانی را جذب اثر کند. شکی نیست که حضور بسیاری از ستارگان در سریالهای مختلف به صورت افتخاری و غافلگیر کننده حس خاص و برجستهای را برای آن آثار به ارمغان آورده و در بسیاری موارد، پس از گذشت سالها باعث به وجود آمدن حس نوستالوژی شده است. در ایران نیز نمونههای این نوع حضورها کم نیستند. مانند سریال «زیر آسمان شهر» که اساسا حضور افراد مشهور در تلویزیون با این سریال شروع شد و یا حضور ورزشکاران و سیاستمداران در آثار مهران مدیری.
با تمام این تفاسیر، چه سریالی انتخاب کند که نوستالوژی لذتبخشی را در اتمسفر خود ادغام کند یا خطوط داستانی هوشمندانهای را حول افراد سرشناس بنویسد، مسلم است که حضور برخی سلبریتیها بهیادماندنی و خاطرهانگیز باقی میماند و در مقابل آزمون زمان در برابر فراموشی مقاومت میکند. در حالی که اغلب حضورهای افتخاری چهرههای مشهور و به اصطلاح سلبریتی به طور موثری با سریال هماهنگ و یکدست میشوند برخی نیز با وجود سادگی دارای جنبههای متمایز عالی هستند که آنها را به نمونههای متعالی این اتفاق تبدیل میکنند.
۱۰. نیکول ریچی شخصیتی بامزه و منحصربهفرد را در گریس و فرانکی (Grace And Frankie) بازی میکند
نیکول ریچی در سریال «گریس و فرانکی» نقش ستاره پاپ عجیب و غریبی به نام «کارینا جی» را بازی میکرد که برحسب اتفاقاتی پایش به داستان باز میشود. «گریس و فرانکی» یکی از سریالهای موفق نتفلیکس است که پخش آن در سال ۲۰۱۵ آغاز و پس از دو فصل در سال ۲۰۱۶ به پایان رسید. داستان این مجموعهی تلویزیونی جذاب دربارهی دو زن حدودا هفتاد ساله است که شوهرهایشان به تازگی اعلام کردهاند قصد دارند از آنها جدا شوند و باهم زندگی کنند. نیکول ریچی در شخصیت «کارینا جی» خانه «گریس و فرانکی» را خریداری میکند تا مدتی را دور از کار و موسیقی به استراحت و آرامش بگذراند اما در کمال تعجب میبیند که آنها حاضر نیستند که خانه را ترک کنند! این دو که از فروش خانهشان پشیمان شدهاند تلاش در حفظ آن دارند و پس از چندین دلیل قانع کنندهی قوی بالاخره کارینا را مجاب میکنند تا خانه را ترک نموده و موافقت کند که ملکشان را به آنها بازگرداند.
حضور کوتاه و افتخاری ریچی در این مجموعه شامل چندین لحظهی کمدی و بسیار خندهدار بود. مانند نشان دادن شعاری که او به شکل کد مورس خالکوبی کرده بود و یا لحظه ای که فرانکی به او آوازی مسخره و عجیب و غریب را آموزش میداد. ریچی در «گریس و فرانکی» روحیهای بسیار سرحال و جذاب دارد و به خوبی مکمل بازیگران اصلی است و تلاش آنها را تکمیل میکند. اگرچه به نظر میرسد که حضور نیکول کمی غیرمعمولی بود اما اجرای مسلط او تواناییهایش را اثبات کرد و قدرت ریچی در هماهنگ کردن خود با شرایطی که بهطور ناگهانی در آن قرار میگیرد را به نمایش گذاشت. بازی او در این سریال بسیار سرگرم کننده و یکدست بود و قسمتی که او در آن حضور داشت از قسمتهای پربینندهتر سریال است.
۹. برینتی اسپیرز تمام زیبایی و جذابیت خود را برای جین باکره (Jane The Virgin) به ارمغان آورد
«جین باکره» نام یک مجموعهی تلویزیونی کمدی – رمانتیک و کمدی – درام است که توسط شبکهی «سی دابلیو» از سال ۲۰۱۴ شروع به پخش کرد. در «جین باکره» میلوس، شخصیت اصلی داستان، بریتنی اسپیرز را به عنوان نفر اصلی گروه موسیقی برای مراسم عروسی خود استخدام کرده و انتظار دارد تا او در مراسمش بهترین خودش را ارائه نماید و با استعدادهایش همه را غافلگیر کند. اجرای اسپیرز در این سریال شامل راه رفتن او با گروهی از رقصندگان، رقصیدن با جین و حل مشکل روجلیو است. اسپیرز پکیج سرگرم کنندهای بود که قدرت ستارهای قابل توجهی را با خود به این مجموعه آورد و نشان داد که چرا زمانی ملکهی پاپ بود.
طرفداران «جین باکره» همچنین از حضور این ستارهی شناخته شده در سریال محبوبشان بسیار راضی و خوشحال بودند زیرا شخصیت روجلیو همیشه به داشتن تعداد زیادی دوست سلبریتی درجهی یک که با «جین باکره» در ارتباط بودند به خود میبالید و دیدن حضور واقعی ستارگان سرشناسی که او ادعا میکرد با آنها ارتباط دارد در هر قسمت همیشه یک شگفتی خندهدار و دلنشین را رقم میزد.
۸. دومین حضور افتخاری جنیفر لوپز در ویل و گریس (Will & Grace) بسیار خندهدارتر از اولین حضورش بود
جنیفر لوپز در دومین حضورش در «ویل و گریس» سعی دارد یک قسمت از سریال « سایههای آبی» که در آن نقش اصلی را برعهده دارد فیلمبرداری کند. جک نقش یک جسد را بازی میکند که از روبرویی با جنیفر هیجانزده است و نمیتواند ذوقی که از دیدن او دارد را کنترل کند. او به طرز خندهداری چندین بار برداشتها را خراب میکند و از او میپرسد که آیا او را به خاطر میآورد یا نه! (از حضور قبلیاش در همین سریال).
هربار که کلاکت جلوی دوربین ظاهر میشود و گروه شروع به برداشت میکند او به طرز احمقانهای میخندد و سعی میکند تا با مزهپرانی توجه جنیفر لوپز را جلب کرده و او را راضی کند تا باهم عکسی سلفی به یادگار بیندازند. لوپز که از این جریانات خسته شده است به جک نشان میدهد که چگونه دراز بکشد و نقش جسدی آرام و بیصدا را بازی کند و به او قول میدهد که اگر از پس انجام وظیفهاش بربیاید به تمام خواستههایش خواهد رسید.
جنیفر اینبار جنبهی جدیتری از خود را در «ویل و گریس» به نمایش میگذارد و در عین حال ثابت میکند که چقدر به عنوان یک بازیگر چندوجهی است و میتواند شخصیتهای مختلف را به سادگی بازی کند. لوپز همچنین شیمی بسیار سادهای با بازیگران «ویل و گریس» دارد و بنابراین اصلا تعجبآور نبود که این حضور کوتاه و افتخاری به این خوبی از آب درآمد و انقدر پرطرفدار شد. کافی است تا سری به تعداد بازدیدهای این قسمت از «ویل و گریس» در یوتیوب بزنید تا خودتان میزان محبوبیتاش را ببینید.
۷. اد شیرن آنقدر خوب و راحت در بازی تاج و تخت (Game Of Thrones) حضور یافت که هیچکس حس نکرد او یک خوانندهی جهانی است
«اد شیرن» خوانندهی بسیار موفق و مشهور بریتانیایی که با موهای قرمزش حسابی پرطرفدار است نقش یکی از سربازان خاندان پرطمطراق لنیستر را در فصل هفتم «بازی تاج و تخت» ایفا میکند. صحنهای با حس خوب و دلنشین که شیرن را در کنار همرزمانش به تصویر میکشد. آنها برای فرار از سرما دور آتش نشستهاند و همزمان با کباب کردن گوشت شکار به زیبایی مشغول خواندن آوازی با نام «دستان طلا» هستند، در این حین آریا استارک که مشغول تماشای آنهاست برای صرف غذا و گفتگویی صادقانه و دوستانه به آنها میپیوندد.
شیرن اگرچه دیالوگ زیادی در این نقش نداشت اما به نظر میرسید که هیچ مشکلی با این قضیه ندارد و بهشدت با نقش راحت است و با آن یکی شده است، طوری که بسیاری از طرفداران احساس میکردند که او بخشی طبیعی از دنیای خارقالعادهی «بازی تاج و تخت» است. بینندگان همچنین میتوانند رفاقت و همراهی سهل و ممتنع شخصیت شیرن با دیگران را حس کنند (او هیچ توجهی به اینکه چهرهای مشهور است نداشت و سعی نمیکرد با اکتهای اضافه از بازی دیگران بدزدد و دوربین را مال خود کند) که حضوری بینقص و خیره کننده را در پی داشته و به یکی از محبوبترین حضورهای افتخاری یک چهرهی سرشناس در تمام دوران بدل شده است.
۶. پسران ساحل (The Beach Boys) حضوری کامل و مهیج در فیلم فول هاوس (Full House) داشتند
«بیچ بویز» یا «پسران ساحل» گروه راک افسانهای آمریکایی بود که در سال ۱۹۶۱ توسط برادران ویلسون و با همراهی مایک لاو و اَل جردین تشکیل شد. این گروه تنها گروه راک بود که با آثار متفاوت و فوقالعادهاش در دههی شصت – هرچند برای مدت کم – توانست با بیتلز اساطیری رقابت کند. داستان «فول هاوس»، فیلمی که گروه «پسران ساحل» در آن ایفای نقش میکنند از این قرار است که شخصیت اصلی فیلم تانر، که یک دی جی محلی است دو بلیت کنسرت «پسران ساحل» در سانفرانسیسکو را برنده میشود و در تصمیمگیری برای اینکه کدام یک از اعضای خانواده باید بلیط دوم را داشته باشد و او را در این اتفاق مهم همراهی کند به مشکل میخورد.
خوشبختانه طی اتفاقاتی جالب «پسران ساحل» با خانوادهی تانر ملاقات مینمایند و همهی اعضای خانواده را به کنسرتشان دعوت میکنند. «بیچ بویز» در این کنسرت بزرگ آهنگ موفق خود «کوکومو» را اجرا میکنند و در ادامه خانوادهی تانر، که مهمان افتخاریشان هستند را روی صحنه دعوت میکنند تا باهم آهنگ «باربارا ان» را بخوانند. این گروه نمادین طی حضورشان در «فول هاوس» با انجام کاری که در آن بهترین هستند و به عالیترین شکل انجامش میدهند تجربهی هیجانانگیزی را به مخاطب هدیه میکنند و در آخر موقعیتی را که میرفت به یک خاطرهی ناراحت کننده برای دی جی تانر بدل شود به پایان خوشی برای او و کل خانوادهاش تبدیل کردند.
۵. استیون هاوکینگ به طرز خندهداری شخصیت اصلی تئوری بیگ بنگ (The big Bang Theory) را شکست میدهد
در یکی از قسمتهای «تئوری بیگ بنگ» از هاوارد خواسته میشود تا کارهای تعمیر و نگهداری ویلچر استیون هاوکینگ را انجام دهد. شلدون، نقش اول سریال که از علاقمندان افراطی علم و تکنلوژی است همیشه آرزو داشته تا با دانشمندان برجستهی دنیا دیدار کند و حالا فرصتی پیش آمده تا یکی از آنها را از نزدیک ببیند. او تا سرحد مرگ مشتاق ملاقات با این فیزیکدان مشهور است و از هاوارد که حالا نزدیکترین فرد به پروفسور است میخواهد که مقالهاش را به هاوکینگ بدهد.در نهایت، پس از گذشت مدتی، بعد از اینکه هاوکینگ مقالهی شلدون را مطالعه میکند، تصمیم به ملاقات با او میگیرد.
در طول مدت زمان ملاقات آنها نه تنها هاوکینگ غرور خندهداری از خود به نمایش میگذارد بلکه بدون ملاحظه و رودربایستی به اشتباه شلدون در مقالهاش نیز اشاره میکند. شلدون که از برخورد هاوکینگ هیجانزده شده با رفتاری آمیخته به طنز از حال میرود و غش میکند که صحنهای بسیار خندهدار و حال خوب کن است. کسانی که این سریال را کامل دیدهاند خوب می دانند که شلدون شخصیتی متکبر و خودستا دارد که فکر میکند همهچیز را میداند و هرچیزی که او میگوید درست است. به همین خاطر به جرات میتوان گفت که ایرادی که هاوکینگ از شلدون گرفت لذت این قسمت را برای طرفداران سریال دوچندان کرد و بینندگان از اینکه شاهد تحقیر او توسط هاوکینگ بودند بسیار خوشحال و راضی شدند.
۴. یانلا وانزانت یک سورپرایز ضروری و مورد نیاز بود که گرین لیف (Greenleaf) به آن احتیاج داشت
یانلا وانزانت سخنران، وکیل، معلم معنوی، نویسنده، مربی زندگی و شخصیت تلویزیونی الهامبخش آمریکایی است و عمدتا به خاطر کتابها، تاک شویی که به اسم خودش اجرا میشود و حضور در یکی از قسمتهای برنامهی اپرا وینفری شناخته میشود. او شخصیتی الهامبخش و اثرگذار دارد و الگوی بسیاری از زنان سیاهپوست آمریکاست. در این سریال یانلا در نقش خودش ظاهر میشود و به عنوان شخصی هدایتگر وارد قصه میشود. همانطور که اشاره کردیم وانزانت به خاطر کارش که به نوعی میشود گفت متحول کنندهی زندگیهاست در ارتباط با افرادی که نیاز به درمان عاطفی دارند شناخته شده است و این ویژگی و تخصص او طراوتی را وارد سریال کرد که بسیار دیدنی است و «گرین لیف» در آن برهه واقعا به آن احتیاج داشت و با حضور افتخاری یانلا وانزانت به هدفی که مدنظرش بود رسید.
در این سریال وانزانت استخدام میشود تا به چاریتی که دختری حساس و آسیبپذیر است کمک کند زیرا چاریتی دوران چالش برانگیزی را سپری میکند و معتقد است که هیچکس او را نمیبیند و به او اهمیت نمیدهد. رویکرد پرورش دهندهی وانزانت بسیار روشن و سرراست است و شامل تمایل به دانستن احساسات واقعی چاریتی بهوسیلهی پرسیدن سوالات صادقانه و بدون قضاوت و تشویق و دلگرمی دادن به والدینش برای گوش دادن به حرفها و مشکلات اوست. به عنوان یک سریال درام قوی که رازهای فراوانی را در خود دارد داشتن وانزانت و حضور شخصی مانند او برای بیان حقیقت ضروری به نظر میرسید که «گرین لیف» خیلی خوب متوجه این مسئله شد.
۳. اضافه کردن شکیرا به جادوگران محلهی ویورلی (Wizards Of Waverly Place) ایدهی بسیار درخشانی بود که به بار نشست
«جادوگران محلهی ویورلی» یک مجموعهی تلویزیونی آمریکایی در ژانر کمدی سیتکام یا همان موقعیت است که مختص نوجوانان ساخته شده و دیزنی مسئولیت پخش آن را بر عهده داشت. در این سریال علاوه بر حضور افتخاری شکیرا افراد مشهور دیگری مانند سلنا گومز نیز ایفای نقش کردهاند. در «جادوگران محلهی ویورلی» روسوسها متوجه میشوند که شکیرا در واقع همان کلبو است که خودش را بهوسیلهی یک طلسم تغییر شکل تبدیل به این خوانندهی مشهور کرده است. کلبو پس از این تغییر در دردسر میافتد زیرا وقتی که تبدیل به شکیرا میشود همهچیز از دستش خارج شده و دیگر نمیتواند طلسم را کنترل کند.
از زمان تلاش برای مخفی نگه داشتن این راز تا تبدیل دوبارهی کلبو به خودش در مقابل طرفدارانی که از هیچچیز خبر ندارند، حضور شکیرا به احتمال خیلی قوی و حتی میشود گفت مسلما، یکی از خندهدارترین کمئوهای ستارگان در تلویزیون بوده است. بینندگان همچنین در انتها با یک اجرای بسیار خوب موسیقایی از شکیرا و الکس به نام «گیپسی» غافلگیر شدند که آخرین تک آهنگ منتشر شده از شکیرا در آن زمان بود. نیازی به گفتن نیست که این اجرای شکیرا علیرغم شرایط خاص صحنه به هیچ عنوان ناامید کننده نبود و مجددا مهر تاییدی زد بر تواناییهای این ستارهی کلمبیایی که اخیرا هم از نامزدش جرارد پیکه جدا شده است.
۲. توانایی خوانندگی و بازیگری اعضای گروه وان دایرکشن (One Direction) حسابی در آی کارلی (ICarly) به چشم آمد
«آی کارلی» یک سریال مختص گروه سنی کودک و نوجوان ساخت ایالات متحدهی آمریکا است و بر روی دختری به نام کارلی شی تمرکز دارد که برنامهای اینترنتی به نام «آی کارلی» را به همراه بهترین دوستانش سم و فردی راهاندازی میکند. این برنامه با دعوت از مهمانهای سرگرم کننده بسیار دیده میشود و باعث بر سر زبان افتادن کارلی به عنوان سازندهاش میگردد. در دومین قسمت از فصل پنجم این سریال قسمتی به نام «آی گو وان دایرکشن» وجود دارد که گروه سابق وان دایرکشن قرار است آهنگ «چیزی که تو را زیبا میکند» را در برنامهی «آی کارلی» اجرا کنند اما از شانس بد کارلی یکی از اعضای گروه بهنام هری استایلز بیمار میشود و زمان اجرا عقب میافتد.
پس از طی روند کوتاه درمان، علیرغم بهبودی نسبی، استایلز همچنان تظاهر به بیماری میکند تا حداکثر استفاده را از فرصت پیش آمده ببرد و تحت درمان ویژه و رایگان قرار بگیرد. بعد از این ماجراها گروه که متوجه نیت هری شده تظاهر میکند که او را جایگزین خواهد کرد و استایلز که میفهمد کارش از ابتدا اشتباه بوده و زیادهروی کرده اصرار میکند تا در اجرای آیندهشان دوباره به آنها بپیوندد. این خط داستانی خلاقانه به وان دایرکشن اجازه داد تا اجرایی بینقص و عالی برای طرفدارانشان ارئه کنند و استعدادهای بازیگری خود را نیز به نمایش بگذارند. هرچند هماکنون گروهی بهنام «وان دایرکشن» وجود ندارد اما در آن زمان برای طرفدارانشان این تجربه که آنها را در حال تمرین برای فراگیری توانایی دیگری میدیدند و همچنین تماشای آواز خواندن آنها بر روی پلتفرم دیگر بسیار خوب، لذتبخش و هیجانانگیز بود.
۱. بینندگان با حضور الیزابت شو در کبرا کای (Cobra Cai) خاطرهبازی کردند
«کبرا کای» مجموعهی تلویزیونی آمریکایی است که پخش آن از سال ۲۰۱۸ آغاز شد و در آن زمان بهدلیل شایستگیهایی که در داستانپردازی و شخصیتپردازی داشت نامزد دریافت جایزهی امی ساعات پربیننده برای برای بهترین مجموعهی تلویزیونی کمدی شد. الیزابت شو در فرانچایز «بچه کاراتهباز» نقش الی میلز را بازی کرد و سپس این نقش را در دنبالهی تلویزیونی فرانچایز، «کبرای کای» نیز به صورت افتخاری و کوتاه بر عهده داشت. روند ورود دوبارهی الیزابت شو به داستان اینگونه رقم میخورد که در طول فصل سوم سریال جانی که نمیتواند احساسش به الی را فراموش کند دوباره با او بهصورت آنلاین و از طریق شبکههای اجتماعی ارتباط برقرار میکند و آنها در نهایت توافق میکنند که رودرو باهم ملاقات کرده و راجعبه مشکلاتشان صحبت کنند. جانی و الی خاطرات گذشتهشان را به یاد میآورند و اما در عین حال خاطرات مثبت و منفیشان دوباره شعلهور میشود، بهخصوص که پس از حضور در یک مهمانی با دنیل که با او گذشتهی نه چندان دلچسبی دارند برخورد میکنند. به طور کلی این یک حضور افتخاری بسیار مورد انتظار بود و همه منتظر حضور شو در این مجموعه بودند و شو نیز بار دیگر بدون زحمت و با تسلطی مثال زدنی به شخصیت الی تجسم بخشید. با اجرای بینقص و دلنشین او دوز دیگری از لحظات نوستالوژیک «کبرا کای» به بینندگان تزریق شد و حال روحی آنها را بهبود بخشید.
منبع: cbr