۱. فعال باشید
بارها دربارهی فواید ورزش برای سلامت و بهداشت ذهن و روان، شنیده و خواندهایم. نداشتن فعالیت نه تنها باعث ایجاد بیماریهای مزمن جسمی میشود، بلکه بهشدت روی سلامت روان هم اثر میگذارد. وقتی مشغول یک فعالیت ورزشی میشوید، مغزتان مواد شیمیایی شادیآوری مانند اندورفین در بدن آزاد میکند. اندورفین درک انسان را از درد کاهش میدهد و حس مثبتی را در سرتاسر بدن پخش میکند.
ورزش مداوم کمک میکند حال بهتری داشته باشید، عزتنفستان بالاتر برود، خوابتان بهتر شود، استرستان کاهش پیدا کند و حس اضطراب و افسردگی را در شما از بین برود. حتی ورزش به مدت نیم ساعت در روز هم میتواند بهشدت روی سلامت ذهنی و روانی شما اثر مثبتی بگذارد.
۲. به تغذیهی خود اهمیت بدهید
تغذیهی صحیح اثر بزرگی روی سلامت ذهن و بدن شما دارد، درست مانند ورزش. تغذیهی درست باعث کاهش استرس میشود، اعتمادبهنفس را بالاتر میبرد و در بهبود اضطراب و افسردگی هم مؤثر است. از دوستان و خانوادهی خود بخواهید در این راه از شما حمایت کنند و با رژیم غذایی جدید شما همراه بشوند. تجربهی خود را در این زمینه با آنها در میان بگذارید و از موفقیتها و مشکلتان برایشان بگویید تا اشتیاقتان را برای ادامهی راه حفظ کنید و از مسیر اصلی دور نشوید.
۳. برای زندگی خود مرز تعریف کنید
هر کس مسؤولیتها و محدودیتهای خودش را در زندگی دارد که باید هر روز به آنها پایبند بماند. از سر کار رفتن گرفته تا مراقبت از خانواده، برنامهی زندگی هر فردی با وظایف مختلف پر شده است. اما متأسفانه خیلی از مواقع به خود میآییم و میبینیم که زندگی خود را رها کردهایم و در حال انجام کارها و درخواستهای دیگران هستیم، بدون توجه به اینکه آیا زمان کافی برای انجام آنها داریم یا خیر.
وقتی با همه چیز و هر کاری موافقت میکنید، به خودتان، ذهنتان و بدنتان اجازه نمیدهید استراحتی داشته باشد و از فشار روزمرهی زندگی بیرون بیاید. اگر به این مرحله برسید که همیشه درگیر کاری باشید، چه کارهای خودتان، چه کارهای دیگران، آن وقت دیگر زمانی پیدا نمیکنید که به سلامت و بهداشت ذهن و روان خود برسید.
دربارهی خود واقعگرا باشید. شما میدانید که واقعا از عهدهی چه کارهایی بر میآیید و چه کارهایی را نمیتوانید انجام بدهید. بیش از ظرفیت خود به دیگران متعهد نشوید. برای خود زمان کنار بگذارید، برای کارهایی که باید برای سلامت جسم و روانتان انجام بدهید زمان بگذارید، سپس بر اساس آن زمانی که برایتان باقی مانده است، به دیگران برای انجام کارهایشان یا همراهی با آنها متعهد شوید.
همچنین هیچوقت نباید دربارهی نه گفتن به دیگران حس بدی داشته باشید. اجازه بدهید مردم بدانند که شما هم به زمانی برای خودتان نیاز دارید و باید استراحت کنید. اغلب اوقات مردم متوجهی این درخواست و نیاز شما میشوند.
پیشنهادهایی برای تجدید و تقویت روحیه
چند پیشنهاد داریم که میتوانید برای تجدید و تقویت روحیه، به سراغ آنها بروید؛
- ۱۵ دقیقه تا نیم ساعت از روزتان را به کاری که دلتان میخواهد اختصاص بدهید.
- زمانی که بخش انتقادگر ذهنتان شروع به شمردن اشتباههای شما میکند، دفتری بردارید و از خوبیها و نکات مثبت خودتان بنویسید.
- فکر کنید بهترین دوست خودتان هستید و به مانند بهترین دوستتان در زندگی در زمانهایی که شکستخورده یا ناراحت هستید، از خودتان حمایت کنید و خود را دلداری بدهید.
- چند دقیقه از پایان روز را به جشن گرفتن برای موفقیتهای کوتاه اختصاص بدهید.
- فیلمهای خندهدار ببینید.
- ۱۰ دقیقه از روز را به ریلکس کردن و جمع کردن افکارتان اختصاص بدهید.
- نقاشی کنید، طرحی بکشید.
- دربارهی احساساتتان با دوستان و عزیزانتان حرف بزنید.
- با آدمهای مثبت وقت بگذرانید.
۴. برای مراقبت از خودتان کاری کنید
بسیار اتفاق میافتد که تصمیم میگیریم زندگی بهتری را دنبال کنیم و به نسخهی بهتری از خودمان تبدیل شویم. این تصمیم بسیار خوب است و باید انجام شود اما بیشتر مواقع به جای اینکه این تصمیم بر اساس حسهای مثبت باشد، بر اساس حسهای منفی که نسبت به خودمان داریم، گرفته میشود.
اینجاست که کار مشکل پیدا میکند، چرا که بیشتر اوقات اگر تصمیم برای تغییر، فقط بر اساس حسهای منفی باشد، میتواند درست زمانی که برای رسیدن به اهدافمان در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات هستیم، این حسهای منفی را در ما بیشتر تشدید کند. بیشتر مواقع مردم به دلایل مختلف دربارهی خودشان احساس ناخوشی و بیاطمینانی میکنند که این احساس باید به شکلی برطرف شود.
به جای اینکه بر حسهای منفی تمرکز داشته باشید، سعی کنید با یک نگرش مثبت در زندگی تغییر ایجاد کنید. دربارهی جنبههای مثبتی که دارید با خودتان صحبت کنید و به مراقبت از خودتان بپردازید. اصلا این حس را نداشته باشید که این کار از روی خودخواهی یا غرور است. حتی اگر آن چیزی که دربارهی خودتان دوست دارید، از نظر خودتان کم اهمیت است، باز هم با خودتان دربارهی آن صحبت و آن ویژگی را در خود تقویت کنید.
سعی کنید هر روز با انجام کارهای مختلف به خودتان عشق بورزید و حس خوبی در خودتان ایجاد کنید. لازم نیست این کار خیلی بزرگ باشد، یک حمام آرامشبخش یا خرید یک شاخهی گل میتواند همان حس را برایتان به وجود بیاورد.
۵. یک سیستم حمایتی بسازید
متأسفانه بسیاری از افراد سنگینی مشکلات روانی و ذهنی خود را به تنهایی بر دوش میکشند و این مشکلات را با دیگران در میان نمیگذارند. این افراد هر روز با چالشها و مسائل ذهنی و روانی خود درگیر هستند و نمیتوانند آن را با عزیزانشان در میان بگذارند، چرا که نمیخواهند آنها را از این بابت ناراحت کنند. اما باید بدانید ضرر در میان نگذاشتن این مشکلات با نزدیکان و عزیزان، بیشتر از نفع آن است.
بهطور میانگین، بین شروع نخستین نشانههای بیماری روانی و درمان آن، ۱۱ سال فاصله میافتد. این موضوع بیشتر به این خاطر است که افراد، مشکل ذهنی و روانی خود را بهعنوان راز پیش خود نگه میدارند. هرچه سریعتر دربارهی مشکلاتان با کسی صحبت کنید، خیلی زودتر میتوانید بهسراغ درمان و حل آن بروید. اگرچه، باید بتوانید به سیستم حمایتی که میخواهید برای خودتان بسازید اعتماد کنید.
به یک دوست یا عضو خانواده که برایتان بسیار عزیز است اعتماد و با او صادقانه دربارهی مشکل خود صحبت کنید. به دنبال کسی باشید که به مشکل شما با ذهنی باز گوش میدهد. نیازی نیست خیلی سریع یگ گروه حمایتی داشته باشید. مشکل خود را ابتدا با فردی که با او راحت هستید و به او اعتماد دارید در میان بگذارید و سپس با کمک او به سراغ افراد دیگر بروید.
۶. به احساسات خود بها بدهید
همانطور که در بالا به آن اشاره کردیم، بسیاری از مردم ترجیح میدهند از احساساتی که درگیر آن هستند دوری کنند. آنها تلاش میکنند این احساسات را نادیده بگیرند و طوری زندگی را ادامه بدهند که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. البته باید بدانید، وقتی در طول زمان به احساسات خود و آنچه در ذهنتان میگذرد بها نمیدهید، این حسها روی هم در ذهن شما جمع میشود تا اینکه بالاخره یک جا از هم فرو میپاشد. اگر نتوانید با حسهایتان روبهرو شوید و آنها را بشناسید، تنها زمان درمان و حل مشکلات ذهنی را عقب میاندازید و کار را برای خودتان سختتر میکنید. سعی کنید هر چه زودتر به احساساتتان بها بدهید، از دور به خودتان و ذهنتان نگاه کنید و در خودتان و احساسهایتان عمیق بشوید. این کار به شما اجازه میدهد بدانید چطور میتوانید نسبت به جهان اطرافتان بهتر واکنش نشان بدهید و عواملی که باعث استرس در شما میشوند را بشناسید.
از این طریق میتوانید اطلاعات و دانش زیادی دربارهی خود و احساساتتان به دست بیاورید. بها دادن به احساسات، به شما کمک میکند دربارهی وضعیت سلامت روانی خود آگاهی داشته باشید و بدانید چطور باید به محرکها پاسخ بدهید.
۷. با یک متخصص ارتباط بگیرید
بسیاری از مواقع یکی از بهترین کارهایی که میتوانید برای در اولویت قرار دادن سلامت روانتان انجام بدهید، این است که خیلی ساده با متخصصان سلامت ذهن و روان ارتباط بگیرید. روان درمانی راهی عالی برای شناخت عمیق احساسات و ذهن شماست، میتواند کمک کند عواملی که باعث استرس در شما میشوند را بشناسید و تشخیص دقیقی دربارهی مشکل خود به دست بیاورید. رفتن به جلسههای روان درمانی نه تنها نشانهی ضعف نیست، بلکه نشانهی قوت است.
البته کاملا قابل درک است که برای رفتن پیش رواندرمانگرها اضطراب داشته باشید. فقط باید بدانید که رواندرمانگرها در نهایت قصد کمک به شما را دارند و میخواهند راهی برای دوری از احساسهای بد و منفی به شما پیشنهاد بدهند.
در انتها
سلامت ذهن و روان از آن دست مسائلی است که باید اهمیت زیادی به آن داده و به اندازهی سلامت جسم مهم درنظر گرفته شود. با وجود اینکه بسیاری از ما عادت داریم برای ایجاد تغییر در زندگی منتظر آغاز سال، ماه یا هفتهی جدید باشیم؛ اما باید بدانیم اگر سلامت و بهداشت روانمان در وضعیتی است که به کمک متخصص نیاز دارد، اصلا نباید حل مشکل را پشت گوش بیندازیم و باید سریعا کمک بگیریم.
منابع lifeworkscc , mentalhealth