۱۵ فیلم اقتباسی برتر از نمایشنامههای تنسی ویلیامز
تنسی ویلیامز در کنار «یوجین اونیل» و «آرتور میلر»، یکی از بزرگترین نمایشنامهنویسان آمریکایی قرن بیستم است که قصههایی غمانگیز را از زنان متوهم، مردان بدبین و خودخواه، آدمهای دائمالخمر درمانده و انسانهایی که از ابراز خودِ واقعی ترس دارند، روایت میکند. ویلیامز بین سالهای ۱۹۳۶ الی ۱۹۴۱، هفت نمایشنامهی بلند به چاپ رساند که هیچکدام به موفقیت گستردهای نرسیدند و او همچنان یک نویسندهی گمنام محسوب میشد. اما در سال ۱۹۴۴ و با انتشار «باغوحش شیشهای» ناگهان به شهرت جهانی رسید و سیر موفقیتهایش از همانجا ادامه پیدا کرد.
- ۲۵ فیلم اقتباسی برتر از نمایشنامههای کلاسیک
- ۱۸ فیلم اقتباسی برتر از آثار فئودور داستایوفسکی
- ۱۰ فیلم ترسناک اقتباسی برتر از داستانهای ادگار آلن پو
از تنسی ویلیامز در هالیوود همواره استقبال شده و اکثر آثار شاخص وی به فیلم تبدیل شده است. او به دلیل سبک گوتیک جنوبی و روایتهای پیچیدهاش از آدمهای شکستخورده، به یکی از چهرههای محبوب منتقدان ادبی تبدیل شد و با نمایشنامههایش، هنر تئاتر را متحول کرد. برخلاف بسیاری از نویسندگان مشابه، آثار ویلیامز به دلیل ساختاری که دارند، در مدیوم سینما نیز جواب میدهند و در دهههای اخیر، فیلمهای موفقی براساس قصههای او ساخته شدهاند.
۱۵- جاسمین غمگین (Blue Jasmine)
- سال انتشار: ۲۰۱۳
- کارگردان: وودی آلن
- بازیگران: الک بالدوین، کیت بلانشت، لوئی سی. کی، سالی هاوکینز، پیتر سارسگارد
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
وودی آلن هرگز تایید نکرد که جاسمین غمگین را براساس نمایشنامهی «اتوبوسی به نام هوس» نوشته است و حتی نامزد جایزهی اسکار «بهترین فیلمنامهی اورجینال» شد اما شباهتهای دو قصه انکارناپذیر است. در واقع اگر نمایشنامهی اصلی را خوانده یا نسخهی سینمایی ساختهی «الیا کازان» را تماشا کرده باشید و بدون اطلاعات قبلی به سراغ جاسمین غمگین بروید، ناخواسته آن را به چشم یک اقتباس مدرن خواهید دید. علاوه بر اینها، الک بالدوین و کیت بلانشت هر دو در نسخهی تئاتری اتوبوسی به نام هوس به ایفای نقش پرداختهاند (بالدوین در سالهای ۱۹۹۲ و ۱۹۹۵ و بلانشت در سال ۲۰۰۸).
کیت بلانشت نقش «جاسمین» را بازی میکند که پس از دستگیری همسر ثروتمندش به دلیل کلاهبرداری، مجبور میشود به خانهی خواهرش از طبقهی کارگر پناه ببرد. او که به سبک زندگی اشرافی عادت دارد، با این رویدادها دچار فروپاشی روانی میشود و کنار آمدن با فقر برایش آسان نیست. بلانشت جایزهی اسکار بهترین بازیگر زن را به خانه برد، همانطور که ۶۲ سال قبلتر، «ویوین لی» برای یک نقش مشابه موفق به کسب این جایزه شده بود.
۱۴- بوم! (Boom)
- سال انتشار: ۱۹۶۸
- کارگردان: جوزف لوزی
- بازیگران: الیزابت تیلور، ریچارد برتون، نوئل کاوارد، جوانا شیمکوس، مایکل دان
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۵.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۲۰ از ۱۰۰
الیزابت تیلور با این ساختهی جوزف لوزی، برای سومین بار در اقتباسی سینمایی از تنسی ویلیامز حضور پیدا کرد. فیلمنامه را خود ویلیامز براساس نمایشنامهاش «قطار شیر دیگر اینجا توقف نمی کند» (۱۹۶۳) نوشت که اتفاق خوبی به حساب میآمد، به هر حال او درک بهتری از قصهاش داشت اما حتی ویلیامز هم نتوانست فیلم را به اثر موفقی تبدیل کند.
تیلور نقش «سیسی» را بازی میکند، یک زن ثروتمند که از یک بیماری لاعلاج رنج میبرد. او با یک شاعر مرموز آشنا میشود که به وی لقب «فرشتهی مرگ» را دادهاند زیرا عادت دارد به زنان ثروتمندِ در آستانهی مرگ نزدیک شود. سیسی از این مسئله آگاه میشود اما آن را انکار میکند. بوم! موفقیتهای «گربه روی شیروانی داغ» را تکرار نکرد و منتقدان آن را «بیارزش و بیمعنا» توصیف کردند اما نکات مثبتی هم در فیلم به چشم میخورد، از جمله بازی خوب تیلور و دیالوگهای تفکربرانگیز ویلیامز.
۱۳- بهار رُمی خانم استون (The Roman Spring of Mrs. Stone)
- سال انتشار: ۱۹۶۱
- کارگردان: خوزه کوئینترو
- بازیگران: ویوین لی، وارن بیتی، لوته لنیا، جیل سنت جان، کورال براون
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰
این ساختهی خوزه کوئینترو اقتباسی از نمایشنامههای تنسی ویلیامز نیست بلکه اولین رمان بلند او (۱۹۵۰) را به دنیای سینما میآورد. یک دهه پس از نقشآفرینی درخشانش در اتوبوسی به نام هوس، ویوین لی اینجا هم برگ برندهی فیلم است و نقش یک بازیگر تحسینشدهی میانسال را بازی میکند که در حین سفر به رم، همسرش به دلیل سکتهی قلبی جان خود را از دست میدهد. «کارن» تصمیم میگیرد تا در ایتالیا بماند زیرا دلیلی برای بازگشت نمیبیند. یک سال بعد، او با یک جوان ایتالیایی به نام «پائولو» آشنا میشود و پس از چند قرار عاشقانه، به پسرک دل میبندد.
بهار رُمی خانم استون تنها فیلمی بود که خوزه کوئینترو ساخت و فقط یک نامزدی اسکار برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن (لوته لنیا) بدست آورد. فیلم یک نسخهی بازسازی تلویزیونی هم دارد که در سال ۲۰۰۳ از شبکهی کابلی «شوتایم» روی آنتن رفت. در این نسخه، بازیگرانی همچون «هلن میرن»، «الیویه مارتینز» و «آن بنکرافت» به ایفای نقش میپردازند. این بازسازی بازخوردهای بهتری دریافت کرد و در نهایت نامزد ۵ جایزهی اِمی و دو جایزهی گلدن گلوب شد.
۱۲- تابستان و دود (Summer and Smoke)
- سال انتشار: ۱۹۶۱
- کارگردان: پیتر گلنویل
- بازیگران: لارنس هاروی، جرالدین پیج، ریتا مورنو، جان مکاینتایر، توماس گومز
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
«مید رابرتس» (که فیلمنامهی «همیشه در فرار» را با همکاری ویلیامز نوشته بود) و «جیمز پو» (نویسندهی فیلمنامهی گربه روی شیروانی داغ) با همکاری یکدیگر، فیلمنامهی تابستان و دود را براساس نمایشنامهای به همین نام (۱۹۶۱) نوشتند و پیتر گلنویل ساخت اثر را برعهده گرفت. قصه پیرامون یک دختر جوان به نام «آلما» اتفاق میافتد که با دکتر «جان» ملاقات میکند؛ جوانی که از دورانی کودکی به او علاقهمند بوده است. آنها به هم نزدیک میشوند اما تفکرات و نوع نگاه بیش از حد متفاوتی که دارند، باعث میشود تا در این رابطهی عاشقانه دچار مشکل شوند.
فیلم ۴ نامزدی اسکار بهدست آورد که در هیچکدام به موفقیتی نرسید اما جرالدین پیج برای نقش آلما با تحسین جهانی روبرو شد و اگرچه اسکار را نبرد اما با بازی خوبش به آنچه سزاوارش بود، رسید و جایزهی بهترین بازیگر نقش اول زن جوایز گلدن گلوب و جشنوارهی فیلم ونیز را کسب کرد. او از سوی «هیئت ملی بازبینی فیلم» هم به عنوان بهترین بازیگر زن سال انتخاب شد.
۱۱- باغوحش شیشهای (The Glass Menagerie)
- سال انتشار: ۱۹۵۰
- کارگردان: اروینگ رپر
- بازیگران: جین وایمن، کرک داگلاس، گرترود لارنس، آرتور کندی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
باغوحش شیشهای یکی از مشهورترین و موفقترین نمایشنامههای تنسی ویلیامز است که تاکنون دو اقتباس سینمایی (و یک اقتباس تلویزیونی) از آن ساخته شده است؛ متاسفانه هیچکدام از آنها به شاهکار تبدیل یا به کیفیت اتوبوسی به نام هوس نزدیک نشدند. ویلیامز فیلمنامه را با همکاری «پیتر برنیز» نوشت و اروینگ رپر آن را جلوی دوربین برد. قصه در قالب فلشبک روایت میشود و ما با «تام وینگفیلد» همراه میشویم که از گذشتهاش میگوید، دورانی که در آپارتمانی قدیمی همراه با مادر متوهم خود «آماندا» و خواهرش «لورا» (که به نقص جسمی در پای راست دچار است) زندگی میکرد.
آماندا که شوهرش رهایش کرده است، زندگی فقیرانهای دارد اما همچنان خود را بالاتر از همسایگان و طبقهی کارگر میداند. نگرانی اصلی آماندا اما دخترش است که آدمی منزوی بوده و تنها چیزی که خوشحالش میکند، کلکسیون حیوانان شیشهای او است. آماندا از تام میخواهد تا یک مرد مناسب برای لورا پیدا کند و اگرچه او مخالف است اما در نهایت یکی از دوستانش، «جیم اوکانر» را به خانه دعوت میکند.
فیلم برپایهی قلم ویلیامز و بازی چهار بازیگر اصلی استوار است. باغوحش شیشهای در گیشه به موفقیتی نرسید و جایزهای هم کسب نکرد اما در مجموع اثر خوشساختی است. دیگر اقتباس سینمایی این نمایشنامه را «پل نیومن» در سال ۱۹۸۷ کارگردانی کرد که در مجموع به ساختهی اروینگ رپر نزدیک است. این فیلم در چهلمین دورهی جشنوارهی فیلم کن به نمایش گذاشته شد و منتقدان آن را تحسین کردند. نسخهی تلویزیونی باغوحش شیشهای را هم نباید نادیده گرفت که در سال ۱۹۷۳ از شبکهی اِیبیسی پخش شد و نقش آماندا را در آن، «کاترین هپبورن» افسانهای ایفا میکند. این فیلم نامزد شش جایزهی اِمی شد و چهار جایزه را به خانه برد.
۱۰- دورهی تطبیق (Period of Adjustment)
- سال انتشار: ۱۹۶۲
- کارگردان: جرج روی هیل
- بازیگران: آنتونی فرنسیوسا، جین فوندا، جیم هاتن، لوئیس نتلتون، جان مکگیور
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۱ از ۱۰۰
با اینکه در نوشتههای تنسی ویلیامز عناصر طنز هم به چشم میخورد اما او یک نویسندهی کمدی محسوب نمیشود. دورهی تطبیق اولین تلاش این نمایشنامهنویس برای خلق یک کمدی خالص بود و داستان یک زوج را روایت میکند که به تازگی ازدواج و به میامی سفر کردهاند. آنها پس از ملاقات با دوستانشان و مشاهدهی روابط شکست خوردهی آنها، نسبت به رابطهی عاشقانهی خودشان دچار تردید میشوند.
چیزی که دورهی تطبیق را از آثار کمدی مشابه متمایز میکند، این است که از نظر روایت همان مسیر دیگر نوشتههای ویلیامز را طی میکند. در واقع تنها تفاوت در این است که اِلمانهای کمدی به دیالوگها و بعضی از رویدادها اضافه شده است اما ساختار کلی را باید مشابه بدانیم. نمایشنامهی اصلی و فیلم، هیچکدام تحویل گرفته نشدند و به نظر میآید که منتقدان و مخاطبان در آن دوره، آمادگی طنزپردازیهای تنسی ویلیامز را نداشتند.
۹- خال گل سرخ (The Rose Tattoo)
- سال انتشار: ۱۹۵۵
- کارگردان: دنیل مان
- بازیگران: آنا مانیانی، برت لنکستر، ماریسا پاوان، جو وان فلیت، میمی آگولیا
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۳ از ۱۰۰
آنا مانیانی برای نقش آفرینیاش در این ساختهی دنیل مان، جایزهی اسکار بهترین بازیگر زن را به خانه برد. فیلمنامهی خال گل سرخ را تنسی ویلیامز با همکاری «هَل کانتر» نوشت و مطابق معمول، برگ برندهی اثر شخصیتهای قدرتمندی است که این نمایشنامهنویس خلق کرده است. مانیانی نقش «سِرافینا» را بازی میکند، یک بیوهی آمریکایی-ایتالیایی که هنوز عزادار مرگ همسرش است تا اینکه با یک مرد جدید ملاقات میکند و پس از مدتی آگاه میشود که شوهر فقیدی که هنوز هم به او عشق میورزد، در دوران حیات به وی وفادار نبوده است.
ویلیامز نقش سِرافینا را از ابتدا برای آنا مانیانی نوشته بود و او در تئاتری که در سال ۱۹۵۱ روی صحنهی برادوی رفت، آن را ایفا کرد اما از عملکرد خود چندان رضایت نداشت زیرا نمیتوانست به درستی انگلیسی حرف بزند. این بازیگر ایتالیایی، زبان انگلیسی را بهتر یاد گرفت و چهار سال بعد در نسخهی سینمایی، منتقدان را حیرتزده کرد.
۸- همیشه در فرار (The Fugitive Kind)
- سال انتشار: ۱۹۶۰
- کارگردان: سیدنی لومت
- بازیگران: مارلون براندو، آنا مانیانی، جوآن وودوارد، مورین استیپلتون
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۵۰ از ۱۰۰
همیشه در فرار، روی کاغذ باید به یک فیلم ماندگار میشد؛ سیدنی لومت بزرگ را در پشت دوربین داشت و مارلون براندو و آنا مانیانی را در جلوی آن، فیلمنامه را خود تنسی ویلیامز نوشته بود و آنها حتی نام نمایشنامه را تغییر دادند تا فیلم برای مخاطب عام جذابتر باشد (نام نمایشنامه، «نزول اورفیوس» بود که چنین نامی برای یک اثر هالیوودی مناسب به نظر نمیرسید). اما متاسفانه فیلم در گیشه به موفقیتی نرسید، منتقدان از آن رضایت نداشتند و هرگز به یک فیلم کالت هم تبدیل نشد. همیشه در فرار فیلم بدی نیست، ارزش یک بار تماشا کردن را دارد اما نمیتوان پتانسیلهای هدر رفتهی آن را نادیده گرفت.
«وَل» یک جوان مرموز است که به تازگی به شهر آمده و دنبال کار میگردد. او یک شغل معمولی در یک فروشگاه بدست میآورد و برای خانم «تورنس» کار میکند که شوهر بیرحمش بدحال است و نزدیک به مرگ. وَل عاشق تورنس میشود اما همسر او حتی در بستر مرگ هم از آنها دست نمیکشد. ویلیامز برای این فیلم، در قصهی اصلیاش تغییرات زیادی ایجاد کرد که اگر نمیکرد، شاید با بازخوردهای بهتری روبرو میشد. البته همیشه در فرار از نظر محتوایی، از نمایشنامه چندان دور نیست و همانند آن، به روابط میانفردی پیچیده میپردازد.
۷- ناگهان تابستان گذشته (Suddenly, Last Summer)
- سال انتشار: ۱۹۵۹
- کارگردان: جوزف ال. منکیهویچ
- بازیگران: کاترین هپبورن، مونتگومری کلیفت، الیزابت تیلور، آلبرت دکر
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۸ از ۱۰۰
نوشتههای تنسی ویلیامز محصول زمانهی خودش است اما در آنها مضامینی وجود دارد که هرگز کهنه نمیشوند. ناگهان تابستان گذشته، داستان یک جراح را روایت میکند که قرار است روی مغز یک دختر جوان، جراحی لوبوتومی انجام دهد. این عمل را عمهی دخترک درخواست کرده است تا وی دچار فراموشی شود و راز خانوادگی آنها را فاش نکند. ایدهی لوبوتومی شاید حالا ترسناک به نظر برسد اما در آن دوران عادی بود و بهوفور انجام میشد. در این عمل منسوخ، دکتر با آسیب زدن به مغز بیمار، سعی میکرد تا اختلالات روانی او را درمان کند، عملی که تقریبا همیشه شکست میخورد و باعث میشد تا فرد دیگر درک درستی از اطراف خود نداشته باشد.
فیلم به خاطر این سوژه، حسوحال تعلیقآمیزی دارد و گاهی به ژانر ترسناک نزدیک میشود. الیزابت تیلور، یک سال پس از بازی تکرارنشدنیاش در گربه روی شیروانی داغ، در این ساختهی جوزف ال منکیهویچ بازی کرد و اینجا هم حضور قابلتوجهی دارد. تیلور برای ناگهان تابستان گذشته نامزد اسکار شد اما کاترین هپبورن بینصیب نماند و او نیز یک نامزدی کسب کرد.
۶- این ملک محکوم است (This Property Is Condemned)
- سال انتشار: ۱۹۶۶
- کارگردان: سیدنی پولاک
- بازیگران: ناتالی وود، رابرت ردفورد، چارلز برانسون، کیت رید، مری بدهام
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۴ از ۱۰۰
تا اواسط دههی ۶۰ میلادی، دیگر اکثر نمایشنامههای مهم تنسی ویلیامز به فیلم تبدیل شده بود. در نتیجه سیدنی پولاک به سراغ یکی از نمایشنامههای تکپردهای او رفت تا اثر سینمایی تازهای بسازد. این ملک محکوم است قصهی یک کارمند ادارهی راه آهن را روایت میکند که به یک شهر کوچک فرستاده شده است تا ارتباطات راه آهن آن را ببندد. همهی ساکنان شهر از وی متنفر هستند و او با رفتارهای نامناسبی از سوی آنها روبرو میشود، تا اینکه با یک زن زیبا ملاقات میکند.
در آثار ویلیامز ارجاعات تاریخی زیادی به مناطق جنوبی ایالات متحده وجود دارد و فرهنگ جنوبی در داستانهای او اهمیت ویژهای دارند. او در این ملک محکوم است، داستان عاشقانهای را روایت میکند اما هدف اصلیاش این است که به اضمحلال اقتصادی ناشی از «رکود بزرگ» بپردازد. در آن دوران، بیشترین تاثیرات رکود بزرگ در جنوب آمریکا نمایان شد و زندگی طبقات اجتماعی متوسط و پایین را دستخوش تغییر کرد. متاسفانه در فیلم، بسیاری از این مضامین در حاشیه هستند و همان قصهی عشق در کانون توجه قرار دارد؛ به همین دلیل، تنسی ویلیامز شخصاً فیلم را دوست نداشت و حتی نسبت به آن ابراز ناامیدی کرد.
۵- پرندهی شیرین جوانی (Sweet Bird of Youth)
- سال انتشار: ۱۹۶۲
- کارگردان: ریچارد بروکس
- بازیگران: پل نیومن، جرالدین پیج، اد بگلی، ریپ تورن، کوری آلن
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۴ از ۱۰۰
پرندهی شیرین جوانی شاید حالا کمی ملالانگیز و حتی خستهکننده به نظر برسد اما در دوران اکران، یک فیلم دراماتیک و پرزرقوبرق بود که سروصداهای زیادی هم برپا کرد. پس از سالها تلاش برای تبدیل شدن به یک ستارهی سینمایی، «چنس وین» همراه با معشوقهاش، یک بازیگر زن میانسال به نام «الکساندرا»، به شهر محل زندگیاش بازمیگردد. الکساندرا که به افسردگی دچار است، اخیرا یک فیلمسینمایی را تمام کرده و حالا از بازنشستگی صحبت میکند، زیرا دیگر نه آن انرژی گذشته را دارد و نه فیلمهایش به آثار موفقی تبدیل میشوند. چنس هم همچنان در رابطه با تبدیل شدن به یک بازیگر مشهور رویاپردازی میکند اما در بازگشت به شهر، باید با گذشتهاش روبرو شود.
پرندهی شیرین جوانی فیلم تلخی است که به درمانگی و شکست میپردازد. امضاهای ویلیامز اینجا نیز به چشم میخورد و با مضامینی روبرو هستیم که در آثار بزرگش هم به آنها پرداخته بود. با وجود این شباهتها، فیلم هویت مستقل خود را دارد و برداشتی سیاه از ایالتهای جنوبی آمریکا در دههی ۶۰ میلادی ارائه میدهد. فیلم نامزد سه جایزهی اسکار شد و اد بگلی جایزهی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را به خانه برد. برای جرالدین پیج اما همهچیز دقیقا مثل یک سال قبل پیش رفت، همانند فیلم تابستان و دود، او یک نامزدی اسکار کسب کرد و جایزهی بهترین بازیگر زن گلدن گلوب را به خانه برد.
۴- بیبی دال (Baby Doll)
- سال انتشار: ۱۹۵۶
- کارگردان: الیا کازان
- بازیگران: کارل مالدن، کارول بیکر، ایلای والاک، میلدرد دانوک، لانی چپمن
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۱ از ۱۰۰
فیلمنامهی بیبی دال را تنسی ویلیامز براساس دیگر نمایشنامهی تکپردهای خود، «۲۷ واگن پر از پنبه» نوشت و الیا کازان که پنج سال زودتر، اتوبوسی به نام هوس را ساخته بود، کارگردانی آن را برعهده گرفت. این کمدی سیاه، در دوران نمایش با مشکلات متعددی روبرو و به دلیل مضامین غیرمتعارف، پخش آن در چندین کشور ممنوع شد. کلیسای کاتولیک تلاش کرد تا آن را در کشورهای بیشتری ممنوع کند و دیگر ارگانهای مذهبی هم فیلم را محکوم کردند. حتی مجلهی تام آن را «کثیفترین فیلم آمریکایی تاریخ» توصیف کرد. برخلاف این بازخوردها، منتقدان و مخاطبان از بیبی دال استقبال کردند و فیلم در فصل جوایز موفق ظاهر شد.
کارول بیکر نقش یک عروس جوان ۱۹ ساله را بازی میکند که به اجبار، با یک مرد میانسال دائمالخمر به نام «آرچی» ازدواج کرده است. فیلم نامزد چهار جایزهی اسکار و پنج جایزهی گلدن گلوب شد و الیا کازان در نهایت جایزهی بهترین کارگردانی گلدن گلوب را بدست آورد.
۳- شب ایگوانا (The Night of the Iguana)
- سال انتشار: ۱۹۶۴
- کارگردان: جان هیوستون
- بازیگران: ریچارد برتون، اوا گاردنر، دبورا کار، سو لاین، جیمز وارد
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۳ از ۱۰۰
برخلاف اکثر آثار ویلیامز، ماجراهای شب ایگوانا در جنوب آمریکا اتفاق نمیافتد و البته با یکی از ماجراجویانهترین قصههای او روبرو هستیم. کشیش «لاورنس شنون» برای روابط غیراخلاقی با یک معلم جوان، از سوی کلیسا خلع کسوت میشود و جایگاه خود را از دست میدهد. سپس قصه دو سال جلو میرود و بار دیگر با لاورنس همراه میشویم که حالا راهنمای تور مسافرتی است و زنان میانسال و جوان را به مناطق تفریحی مکزیک میبرد. در حین یکی از این سفرها، او به شهر کوچکی قدم میگذارد و در هتل با زنی از گذشتهاش روبرو میشود.
شب ایگوانا فضاهای منحصربهفردی دارد که معمولا ویلیامز به آنها نمیپردازد اما حسوحال و مضامین اثر، همان چیزی است که از این نمایشنامهنویس انتظار دارید. فیلم در گیشه به موفقیتهای خوبی رسید و منتقدان آن را یکی از بهترین اقتباسهای ویلیامز توصیف کردند. این ساختهی جان هیوستون نامزد چهار جایزهی اسکار و پنج جایزهی گلدن گلوب شد. هیوستون خوششانس بود که شب ایگوانا را یک دهه زودتر تولید نکرد، زیرا ممکن بود همانند بیبی دال، کلیسای کاتولیک به آن نیز حمله کند.
۲- اتوبوسی به نام هوس (A Streetcar Named Desire)
- سال انتشار: ۱۹۵۱
- کارگردان: الیا کازان
- بازیگران: ویوین لی، مارلون براندو، کیم هانتر، کارل مالدن، رودی باند، نیک دنیس
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۷ از ۱۰۰
اگر میخواهید بدانید چرا تنسی ویلیامز نویسندهی بزرگی به حساب میآید، کافی است تا اتوبوسی به نام هوس را یک بار تماشا کنید؛ یک اثر کلاسیک واقعی و درخشان که به راحتی از یاد نمیرود. با اینکه نمایشنامهی اصلی، جایزهی «پولیتزر» را بدست آورده بود اما این احتمال وجود داشت که نسخهی سینمایی آن چندان موفق نباشد اما وقتی خود ویلیامز فیلمنامه را برای الیا کازان نوشت، میشد حدس زد که نتیجهی نهایی قابلقبول خواهد بود. فیلم اما یک برگ برندهی دیگر هم دارد: ویوین لی در یکی از بهترین نقشآفرینیهای تاریخ.
«بلانش» یک زن میانسال است که پس از اخراج از مدرسه، به ملاقات خواهرش «استلا» و شوهرخواهرش «استنلی کوالسکی» میرود. بلانش زنی شکستخورده و آسیبپذیر است که از مشکلات روانی رنج میبرد و همچنان تظاهر میکند که از طبقهی ثروتمند است، در حالی که حالا از نظر دارایی تفاوتی با خانوادهی خواهرش ندارد (که از طبقهی کارگر هستند). استنلی علاقهای به حضور بلانش در خانهاش ندارد و با او ناسازگار است تا اینکه حقیقتی را کشف میکند که میتواند علیه دخترک استفاده کند. فیلم نامزد ۱۲ جایزهی اسکار شد، از جمله هر چهار بخش بازیگری (که لی، هانتر و مالدن هر سه پیروز شدند اما مارلون براندو شکست خورد).
اتوبوسی به نام هوس تعلیقآمیز و سیاه است و اگرچه تفاوتهای واضحی با نمایشنامه دارد اما سعی میکند به روح آن وفادار باشد. بعضی از مضامین مهم قصهی اصلی از فیلم حذف شدهاند که ناامیدکننده است اما سازندگان راه دیگری نداشتند و اگر میخواستند به آنها بپردازند، شاید فیلم هرگز در سالنهای سینما به نمایش درنمیآمد و جلوی آن گرفته میشد. این ساختهی الیا کازان در گیشه هم عملکرد موفقی داشت.
۱- گربه روی شیروانی داغ (Cat on a Hot Tin Roof)
- سال انتشار: ۱۹۵۸
- کارگردان: ریچارد بروکس
- بازیگران: پل نیومن، الیزابت تیلور، برل آیوز، جک کارسون، جودیت آندرسن
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۷ از ۱۰۰
تنسی ویلیامز اگر در یک چیز استاد باشد، آن خلق تعلیق بهواسطهی روابط پیچیدهی شخصیتها است. او در گربه روی شیروانی داغ، اوج مهارتهای نویسندگیاش را به نمایش میگذارد (ناگفته نماند که این نمایشنامه هم صاحب جایزهی پولیتزر شده است) . قصه در رابطه با یک ورزشکار سابق است که حالا با الکل دستوپنجه نرم میکند و دیگر نسبت به همسرش، هیچ حس عشقی ندارد. با بازگشت به پدر به زندگیاش، خاطرات بد او از گذشته وجودش را تسخیر میکند و شرایط برای این مرد درمانده، اسفناکتر میشود. ویلیامز از این اقتباس ریچارد بروکس هم ابراز ناامیدی کرده بود که باید به او حق داد، همانند اتوبوسی به نام هوس، تعدادی از مضامین و عناصر مهم نمایشنامه حذف شدهاند اما حتی این تغییرات هم از قدرت قصه کم نکردهاند.
پل نیومن و الیزابت تیلور در نقشهای اصلی، شما را حیرتزده میکنند و هر دو نامزد جایزهی اسکار شدند. گربه روی شیروانی داغ به سومین فیلم پرفروش سال تبدیل شد و منتقدان آن را بینهایت دوست داشتند. فیلم اگرچه در فصل جوایز به موفقیتی نرسید اما حالا یکی از مشهورترین آثار سینمایی تاریخ در نظر گرفته میشود. «جک هافسیس» در سال ۱۹۸۴، یک اقتباس سینمایی جدید از این نمایشنامه ساخت که به محتواهای آن وفادارتر است اما نقش «بریک پالیت» و «مگی» را نمیتوان بدون نیومن و تیلور تصور کرد.
منبع: EW