۱۰ شخصیت برتر انیمیشن‌های پیکسار که نقش اول نیستند

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۷ دقیقه

پیکسار یکی از موفق‌ترین استودیوهای انیمیشن‌سازی تاریخ است. کارخانه‌ی قدرتمندی که بعضی از بهترین فیلم‌های انیمیشن تاریخ را ساخته است، از جمله: «داستان اسباب‌بازی» (Toy Story)، «بالا» (Up)، «راتاتویی» (Ratatouille) و غیره. این استودیو به ساخت فیلم‌های خوب مشهور است که کودکان و بزرگسالان به یک اندازه از آن‌ها لذت می‌برند.

فیلم‌های پیکسار شخصیت‌های به‌یادماندنی بسیاری دارند، و بیشتر آن‌ها سال‌ها پس از ورود خود، هنوز هم میان هواداران انیمیشن و پیکسار محبوب‌اند. از میان این شخصیت‌ها با اینکه قهرمانانی مثل وودی، باز، نمو و وال-ای شخصیت‌های خارق‌العاده‌ای‌اند، طرفداران به شخصیت‌های مکمل هم علاقه‌ دارند. این شخصیت‌ها گاهی برای آنکه بر مخاطب تأثیری ماندگار بگذارند، نیازی نیست حتماً مدتی طولانی در فیلم حضور داشته باشند.

۱۰. پایان غم‌انگیز بینگ‌بانگ در «درون و بیرون» (Inside Out) اهمیت بزرگ‌ شدن را می‌آموزد

بینگ‌بانگ در «درون و بیرون» (Inside Out)

«درون و بیرون» (Inside Out) داستان احساسات را روایت می‌کند؛ شادی، غم، ترس، خشم و انزجار، در ذهن رایلی یازده‌ساله. وقتی رایلی به شهر جدیدی نقل مکان می‌کند و به مدرسه‌ی جدیدی می‌رود و دچار افسردگی می‌شود، این احساسات برای هدایت زندگی جدید او با مشکلات زیادی مواجه می‌شوند. شادی با بینگ‌بانگ، دوست خیالی رایلی روبه‌رو می‌شود که به قیمت زندگی خودش، کمک می‌کند تا رایلی زندگی جدیدش را بپذیرد.

بینگ‌بانگ پس از اکران به‌شدت محبوب بود، و صحنه‌ی مرگش بی‌شک یکی از سه لحظه‌ی بسیار غم‌انگیز در تمام فیلم‌های پیکسار است. دیالوگ نهایی او، «به‌جای من اونو به ماه ببر»، یکی از گریه‌آورترین دیالوگ‌هاست و در عین حال بزرگ‌شدن و پیش‌ رفتن در زندگی را به مخاطبان می‌آموزد.

۹. اراده‌ی دات در «زندگی یک حشره» (A Bug’s Life) او را تبدیل به شخصیتی الهام‌بخش می‌کند

دات در «زندگی یک حشره»، شخصیت مکمل پیکسار

«زندگی یک حشره» فیلمی از پیکسار که کمتر از لیاقتش به آن توجه می‌شود، داستان فلیک را روایت می‌کند؛ مورچه‌ای که به دنبال جنگجویانی می‌گردد تا در برابر یک دسته ملخ‌ از کلونی او محافظت کنند. فلیک با دات، خواهر کوچک‌تر شاهزاده‌خانم آتا آشنا می‌شود، که سعی دارد در گروه پیشاهنگان بلوبری موفق باشد و احترام هم‌نوعانش را به دست آورد.

طرز فکر شجاعانه‌ی دات و اینکه تمام تلاش‌اش را برای موفقیت می‌کند، او را به شخصیتی الهام‌بخش بدل کرده است. اراده‌ی او به‌تنهایی به او کمک می‌کند که به حرف دیگران توجهی نکند، مثل زمانی که دیگران او را مسخره می‌کنند. او به فلیک کمک می‌کند تا کلونی مورچه‌ها را نجات دهد، و در پایان فیلم، شاهزاده‌خانم کلونی می‌شود.

۸. ادنا مد در مجموعه فیلم‌های «شگفت‌انگیزان» (The Incredibles) برجسته است

ادنا مد در فیلم‌های «شگفت‌انگیزان»

ادنا مد تبدیل به یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌های مجموعه فیلم‌های «شگفت‌انگیزان» شد، فیلمی که موضوع آن حول خانواده‌ی پار می‌چرخد؛ خانواده‌ای از ابرقهرمانان. مد یک طراح لباس عجیب‌وغریب است که لباس‌های این خانواده را طراحی می‌کند، چون گفته شده که در طول سال‌ها، لباس‌های ابرقهرمانی زیادی طراحی کرده است.

حس طنز و علاقه‌ی ادنا به طراحی لباس‌های ابرقهرمانی، در هر دو فیلم «شگفت‌انگیزان» او را تبدیل به شخصیتی برجسته کرده است. دیالوگ مشهور او، «شنل ممنوع» بین طرفداران محبوب شده است. اصرار او به عدم استفاده از شنل در لباس‌هایی که طراحی می‌کند، به‌درد آقای شگفت‌انگیز می‌خورَد؛ وقتی که سندروم شرور به‌ خاطر شنلش به درون توربین کشیده می‌شود.

۷. الی فردریکسن در «بالا» (Up) یکی از تأثیرگذارترین شخصیت‌های مکمل پیکسار است

الی در «بالا»

«بالا» داستان پیرمردی به نام کارل فردریکسن را روایت می‌کند که به سفری در امریکای جنوبی می‌رود تا به قولی که به همسر مرحومش، الی داده بود عمل کند. سکانس ابتدایی «بالا» نشان می‌دهد که کارل و الی از زمانی که ده‌ساله بودند، همدیگر را می‌شناختند و علاقه‌ی مشترکی به ماجراجویی داشتند. آن‌ها نقشه می‌چینند که به آبشار پارادایز سفر کنند، اما در طول سال‌ها مجبور می‌شوند پول‌شان را خرج چیزهای دیگری کنند. وقتی کارل می‌خواهد الی را سورپرایز کند، الی بیمار می‌شود و از دنیا می‌رود و کارل را تنها و افسرده رها می‌کند.

با اینکه الی تنها در ده دقیقه‌ی ابتدایی فیلم حضور دارد، احتمالاً یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های مکمل تاریخ است؛ چون اوست که کارل را به این سفر ترغیب می‌کند. سکانس ابتدایی فیلم یکی از ویرانگرترین سکانس‌های تاریخ است و نشان می‌دهد که چه عشق قدرتمندی بین این دو شخصیت وجود دارد، اما با مشکلاتی روبه‌رو می‌شوند؛ از جمله سقط جنینی که باعث می‌شود مخاطبان به دستمال کاغذی نیاز پیدا کنند. مرگ او ویران‌کننده است، و آن سکانس از همان ابتدا تمام چیزهایی را که مخاطب نیاز دارد درباره‌ی کارل بداند، بیان می‌کند.

۶. سید «داستان اسبای‌بازی» (Toy Story) یکی از خبیث‌ترین شخصیت‌های تاریخ پیکسار بود

سید «داستان اسبای‌بازی»

سید یکی از به‌یادماندنی‌ترین شخصیت‌های «داستان اسباب‌بازی» بود. سید، یکی از همسایه‌های اندی، به خراب‌کردن یا تغییر وحشتناک اسباب‌بازی‌ها مشهور بود. قبل از اینکه وودی و «اسباب‌بازی‌های جهش‌یافته» طوری او را بترسانند که دیگر نتواند به آن‌ها آسیب برساند، اسباب‌بازی‌های اندی همیشه از او می‌ترسیدند و نزدیک بود قربانی او شوند. او در «داستان اسباب‌بازی ۳» حضور کوتاهی در نقش یک رفتگر دارد.

طرفداران بی‌شک سید را به‌عنوان شخصیت شرور اولین فیلم «داستان اسباب‌بازی» به‌ خاطر خواهند داشت، و به‌ اندازه‌ی اسباب‌بازی‌ها از او می‌ترسند. کمی غافلگیرکننده بود که یک کودک با شکل بازی پلیدانه‌اش، تبدیل به شخصیت شرور اصلی فیلمی درباره‌ی اسباب‌بازی‌ها شود، اما سید فیلیپس قطعاً در این کار موفق شد.

۵. فروزون «شگفت‌انگیزها» (The Incredibles) یک دوست صمیمی و وفادار است

فروزون «شگفت‌انگیزها»

بهترین دوست آقای شگفت‌انگیز، لوسیوس بست که با نام فروزون هم شناخته می‌شود، می‌تواند آب را منجمد و از قدرت یخ یه نفع خودش استفاده کند. او دوست قدیمی خانواده‌ی پار است و حتی ساقدوش مراسم عروسی آقای شگفت‌انگیز و الاستی‌گرل هم بود. او بهتر از خانواده‌ی پار با زندگی شهروندی کنار آمد، اما محض احتیاط تمام لوازمش را دم دست نگه داشت.

فروزون که ساموئل ال. جکسون بزرگ صداپیشگی او را بر عهده داشته، یکی از به‌یادماندنی‌ترین شخصیت‌های فرعی در فرنچایز «شگفت‌انگیزان» است. بعضی از بهترین شوخی‌ها را از زبان فروزون می‌شنویم که با همسر ناپیدایش بحث می‌کند، همسری که با فعالیت‌های ابرقهرمانی او مخالف است. البته او به دروغ می‌گوید که به بولینگ می‌رود، اما اراده‌اش برای کمک به بهترین دوستش او را تبدیل به شخصیتی فوق‌العاده می‌کند.

۴. دوری «در جست‌وجوی نمو» (Finding Nemo) در قسمت دوم قهرمان فیلم شد

دوری «در جست‌وجوی نمو»

در انیمیشن «در جست‌وجوی نمو»، مارلین ناامیدانه دنبال پسرش نمو می‌گردد که غواصان او را گرفته‌اند. او در مسیرش با دوری برخورد می‌کند، ماهی‌ای که حافظه‌ی کوتاه‌مدت ضعیفی دارد. هر چند این حافظه‌ی دوری است که در نهایت باعث نجات نمو در پایان فیلم می‌شود.

بعد از اکران فیلم، محبوبیت دوری افزایش پیدا کرد و صداپیشه‌ی او، الن دی‌جنرس، برای بازی‌اش در نقش دوری تحسین شد. دوری چنان محبوب شد که در سال ۲۰۱۶ فیلمی با تمرکز بر شخصیت او ساختند؛ «در جست‌وجوی دوری» (Finding Dory). این باعث شد دوری اولین شخصیت فرعی پیکسار باشد که فیلمی مخصوص خودش دارد.

۳. بعضی از بهترین‌ دیالوگ‌های پیکسار متعلق به داگ «بالا» است

داگ در «بالا»، شخصیت مکمل پیکسار

داگ یکی از شخصیت‌های «بالا» است و همراه کارل و راسل، ماجراجوی هشت‌ساله، به سفری به آبشار پارادایز می‌رود. داگ یک گلدن رتریور است و قلاده‌ای دارد که می‌تواند افکارش را ترجمه کرده و عملاً او را به یک سگ سخنگو تبدیل کند. داگ آن‌ها را در امریکای جنوبی ملاقات می‌کند، و پیوندی عاطفی میان‌شان برقرار می‌شود.

بعضی از بهترین دیالوگ‌های پیکسار متعلق به داگ است، از جمله «من تازه همین الان باهات آشنا شده‌م، و عاشقتم»، «سنجاب!» و «از قلاده‌ی ننگ خوشم نمیاد». این شخصیت چنان محبوب بود که پروژه‌ی مخصوص خودش را در دیزنی پلاس (Disney+) دریافت کرد؛ «روزهای داگ» (Dug Days)، مجموعه‌ای از فیلم‌های کوتاه که ماجراهای داگ و کارل را در خانه‌ای جدید در حومه‌ی شهر روایت می‌کند.

۲. ساکس بار کمدی عظیمی در «لایت‌یر» (Lightyear) دارد

ساکس در «لایت‌یر»

«لایت‌یر» یکی از موفق‌ترین فیلم‌های پیکسار نبود، با این حال شخصیت‌های جدید فوق‌العاده‌ای را به مخاطبان معرفی کرد. وقتی باز (شخصیتی که آن اسباب‌بازی مشهور بر اساس او ساخته شده است) به اشتباه خدمه‌اش را در سیاره‌ی دشمن گیر می‌اندازد، همکارش، آلیشا هاوترون، ساکس را به او هدیه می‌دهد؛ گربه‌ای رباتی که برنامه‌ریزی شده است تا حامی عاطفی باز باشد.

ساکس به‌رغم اینکه یک ربات است، به‌ خاطر رفتارهای گربه‌وارش بار طنز زیادی به فیلم اضافه می‌کند. او همچنین نظرات قاطعانه‌ای درباره‌ی مأموریت دارد و از بیان کردن آن‌ها برای تیم نمی‌ترسد، چه نظراتش مثبت باشند، چه منفی. واضح است که ساکس یکی از محبوب‌ترین المان‌های انیمیشن «لایت‌یر» بود.

۱. گذشته‌ی ناراحت‌کننده‌ی جسی در «داستان اسباب‌بازی ۲»، او را تبدیل به شخصیت ملموسی کرد

جسی «داستان اسباب‌بازی 2»

جسی در «داستان اسباب‌بازی ۲» به همراه اسبش بولزآی، و میان گروهی از اسباب‌بازی‌هایی معرفی شد که متعلق به ال مک‌ویگین بودند. وودی متوجه شد که آن‌ها همه بخشی از یک مجموعه هستند که بر اساس یک مجموعه‌ی تلویزیونی دهه‌ی ۱۹۵۰ ساخته شده‌اند، و بلافاصله با جسی دوست می‌شود. داستان ناراحت‌کننده‌ی جسی از اینکه چطور صاحب قبلی‌اش به او بی‌توجهی می‌کرد، یکی از احساسی‌ترین صحنه‌ها در تمام فیلم‌های پیکسار است.

شخصیت شاد و بشاش جسی که گذشته‌ی ناراحت‌کننده‌اش را پنهان می‌کند، او را به یکی از ملموس‌ترین شخصیت‌های تاریخ پیکسار بدل کرده است. او همچنین به‌عنوان یکی از اولین شخصیت‌های محوری مؤنث در فیلم‌های پیکسار شناخته می‌شود که تأثیر مثبتی در قسمت‌های بعدی فیلم داشت.

منبع: cbr



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما