۱۰ فیلم بهاری برتر که حال و هوایتان را عوض میکند
حالا که بهار نزدیک است صرفنظر از هر آنچه این روزها پشت سر میگذاریم، به حکم طبیعت که به احوالات ما کاری ندارد و مشتاقانه به استقبال بهار میرود، ما هم چه بخواهیم چه نه، چه توان و انرژیاش را داشته باشیم چه نه، خوب و بهتر است که با آن همراه شویم. هرچه باشد بهار بعد از زمستانی طولانی و سرد با خود گرما و صمیمیت میآورد. و بر ما که به واسطهی سنت دیرینه و ارزشمند نوروز آغاز آن را جشن میگیریم، تکلیفی نیک و باستانی است که این فصل را پاس بداریم. فصلی که طبیعت با شب و روزش به تعادل میرسد و ما را وا میدارد که از این نظم تبعیت کنیم، حتی اگر عوامل بیرونی نگذارد از درون احساسش کنیم. بعد از سرمای زمستان و شبهای تاریک درازش این به استقبال نور رفتن میل و نیاز طبیعی ماست. خبر خوب برای عاشقان سینما این است که فیلمسازان و سینماگران به فکر بهار و حال و هوای بهاری بودهاند و این را در آثارشان به زیبایی انعکاس دادهاند. به مبارکی و میمنت بهار ده فیلم بهاری برتر را که به شما کمک میکند خودتان را برای این فصل و سال نو آماده کنید، مرور میکنیم.
۱. لا لا لند (La La Land)
- سال اکران: ۲۰۱۶
- کارگردان: دیمین شزل
- بازیگران: اما استون، رایان گاسلینگ، جی.کی. سیمونز، جان لجند، رزمری دویت، میگن فی، مایلز اندرسون
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
موزیکال کمدی رمانتیک با تصاویر و صحنههای زیبا و رنگارنگش و ترانههای زیبایش اگر به کسی حس و حال بهار ندهد باید به او شک کرد. البته فیلم رابطهی عاطفی و حرفهای دو قهرمانش را در حین شکلگیری و افول در طول چهار فصل نشان میدهد اما این فیلم بدون طرح زیبای رنگارنگ بهاریاش اصلاً «لا لا لند» نمیشود.
لباسهای رنگارنگ اما استون در کل فیلم خود میتواند در فصل بهار الهامیخش مخاطبان باشد که لباسهایی با رنگ روشن و بهاری بپوشند تا نو شدن طبیعت را جشن بگیرند. تصاویر خلاقانهی «لا لا لند»، صرفنظر از داستان غمانگیزی که دارد، به مخاطبان احساس گرم و صمیمی در روزهای گرم و شاد سال از جمله بهار میدهد.
۲. بخور عبادت کن عشق بورز (Eat Pray Love)
- سال اکران: ۲۰۱۰
- کارگردان: رایان مورفی
- بازیگران: جولیا رابرتس، خاویر باردم، جیمز فرانکو، تووا نووُتنی، لیدیا بیوندی، لوکا آرجنترو، رمو رموتی، النا آرویگو
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۳۶ از ۱۰۰
این فیلم که بر اساس رمان الیزابت گیلبرت ساخته شده است اگرچه تبلیغ زیادی برایش شد، نتوانست نظر مثبت منتقدان را به خود جلب کند. اما این درام عاشقانه که تلاش زنی را به تصویر میکشد که سعی دارد بعد از یک طلاق با سفر دور دنیا خودش را پیدا کند، با تصاویر و مناظر زیبایش در اروپا و بعد آسیا نمیتواند حس و حال خوب و بهاری به مخاطبش منتقل نکند. «بخور عبادت کن عشق بورز» با نمایش روزهای آفتابی در مخاطبان خود انگیزهی سفر و حرکت را به وجود میآورد؛ مهم نیست کجا، بعد از این فیلم محال است دلتان نخواهد بارتان را سبک ببندید و به سفر بروید.
جز این، استفادهی فیلم از تصاویر بهاری نماد روشن و مستقیم رشد و تکامل شخصیتی است که جولیا رابرتس نقشاش را بازی میکند. مناظر پر از رنگ و گل همراه با سفر خودیابی و خودبهبودی و به سوی روشنایی قهرمان نشان از شروع دوبارهی شخصیت بعد از یک شکست دارد. بنابراین به امتیاز پایین راتن تومیتوز توجه نکنید، این فیلم برای تمام کسانی که میخواهند همراه با آغاز فصل نو زندگی خود را با بعد از یک شکست یا اصلاً بعد از پشت سر گذاشتن سالی کهنه دوباره از نو بسازند، مفید خواهد بود.
۳. غرور و تعصب (Pride And Prejudice)
- سال اکران: ۲۰۰۵
- کارگردان: جو رایت
- بازیگران: کیرا نایتلی، متیو مکفادین، برندا بلتین، دونالد ساترلند، تام هالندر، رزمند پایک، جنا مالون، جودی دنچ
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۷ از ۱۰۰
رمان قرن نوزدهمی محبوب و مشهور جین آستین که تا به حال اقتباسهای تلویزیونی و سینمایی زیادی از آن شده است (معروفترینشان اقتباس بیبیسی است که بسیار هم قوی و پرطرفدار است) به میل ذاتی انسان به حفظ وضعیت موجود میپردازد، حتی اگر شخصی عاشق کسی خارج از طبقهی خودش شود. در این نسخهی سینمایی اقتباسی از این رمان، میان داستان عشق ممنوع در حال رشد و حضور بهار، چیزهای بسیاری است که در طول فیلم در حال تولد و شکوفایی است.
به جز بعضی طرفداران که معتقدند «غرور و متعصب» نمونهی کامل و بینقص داستان عاشقانه است، دیگر طرفداران این فیلم را به خاطر طبیعت و مناظر زیبایی که به تصویر میکشد و معصومیت خوشایندش ستایش میکنند. سبز رنگ غالب در سرتاسر فیلم است که بیانگر فضای تمیز و تازه است و شخصیتها اغلب سفید میپوشند که غالباً نماد خلوص و شروع تازه است.
۴. مرا به نامت صدا کن (Call Me By Your Name)
- سال اکران: ۲۰۱۷
- کارگردان: لوکا گوادانینو
- بازیگران: آرمی همر، تیموتی شالامی، مایکل استولبارگ، آمیرا کاسار، اشتر گارل، ویکتوئار دو بوئا
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۴ از ۱۰۰
قسمت سوم و آخر سهگانهی تحسینشدهی لوکا گوادانینو بعد از دو فیلم «من عشق هستم» (I am Love) محصول ۲۰۰۹ و «شیرجه» (A Bigger Splash) محصول ۲۰۱۵، بر اساس رمانی به همین نام نوشتهی آندره اسیمن، یک فیلم بهاری برتر و انقلابی عاشقانه است که توانست دل مخاطبان زیادی را از زمان اکرانش تا به حال بلرزاند. فیلم در ایتالیای سال ۱۹۸۳ اتفاق میافتد و پر از نشانههای حال و هوای بهاری است.
با اینکه این فیلم مستقل در واقع در تابستان اتفاق میافتد، بسیاری از طرفدارانش از دوچرخهسواریهای شخصیتها در شهر در هوای خوش تا پرسه زدنها میان گلها و شیرجه زدنها در آب حس و حال بهاری از فیلم دریافت میکنند. فیلم در لابهلای قصهی عاشقانهی غیرمتعارفش، مناظر زیبایی از ایتالیا را به تصویر میکشد و هر آنکه میخواهد در حال و هوای بهاری غرق شود، بی شک از تماشای این فیلم لذت خواهد برد.
۵. ماهی بزرگ (Big Fish)
- سال اکران: ۲۰۰۳
- کارگردان: تیم برتون
- بازیگران: ایوان مکگرگور، آلبرت فینی، بیلی کروداپ، جسیکا لنگ، هلنا بونهام کارتر، الیسون لومن، رابرت گویلام، ماریون کوتیار، استیو بوشمی، دنی دویتو، میسی پایل
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۵ از ۱۰۰
فیلم بهاری برتر گرم و تحسینشدهی پر از رنگ و شادی تیم برتون پر از نشانههای بهاری است. این فیلم که بر اساس رمانی به همین نام ساخته شده است، با ماجراجوییهای خارقالعاده و هیجانانگیز قهرمان منحصربهفردش تجربهای سراسر شادی و یادآور کودکی را برای مخاطبان و طرفدارانش به ارمغان میآورد که فراموشنشدنی است. «ماهی بزرگ» از آن دسته فیلمهاست که میتوان بارها و بارها به آن رجوع کرد و چه زمانی بهتر از بهار؟
داستان از این قرار است که پسری بر بستر مرگ پدرش داستانهای عجیب و غریب راست و دروغ او را که در طول بزرگ شدنش برایش تعریف کرده است، به یاد میآورد. فیلم پر است از صحنههای غیرمتعارف پیش از این دیدهنشده که ماهیت سرکشانه و آشکارا غلوشدهی خاطرات پدر را به تصویر میکشد. در خلال این داستانهای شنیدنی، با رنگها و صحنهها و مناظری که از طبیعت در فیلم به نمایش گذاشته میشود تا ورزشهای بهاری، فیلم در واقع نامهای عاشقانه به فصل بهار است، و گزینهی مناسبی است برای تمام عاشقان سینما که مشتاق از راه رسیدن فصل بهارند.
۶. ماما میا (Mamma Mia)
- سال اکران: ۲۰۰۸
- کارگردان: فیلیدا لوید
- بازیگران: مریل استریپ، آماندا سیفرید، پیرس برازنان، کالین فرث، استلان اسکارشگورد، دومینیک کوپر، جولی والترز، کریستین برنسکی
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۵۵ از ۱۰۰
موزیکال محبوب طرفداران این ژانر، فیلم بهاری برتر و کلاسیکی است که به مخاطبان و طرفدارانش هیجان زندگی بیرونی و خوشگذرانی با دوستان و خانواده در هوای آفتابیی را به بهترین شکل القا میکند. از همان لحظهی اول فیلم و اجرای ترانهها و فضای بهاری و لباسهای خنک و رنگارنگ، با اینکه این فیلم هم به نظر میرسد در تابستان فیلمبرداری شده باشد، مخاطبان با صحنههای زیبایی که در برابرشان قرار میگیرد، احساس و انرژی بهاری از فیلم دریافت میکنند.
میان پوست آفتابسوختهی شخصیتها تا اقیانوس آبی روشن و گلهای شکوفهزده در یونان، این فیلم یکی از زیباترین و روشنترین پرترههایی است که از فصل بهار در سینما به تصویر کشیده شده است. اگر با آمدن فصل بهار میخواهید آن حس و حال و گرمای زیر آفتاب و هوای خوب بودن و تفریح و شادی را دریافت کنید، این موزیکال خوشانرژی با ترانههای زیبای گروه سوئدی «آبا» و ستارگان بیشماری که خوانندگی بعضیهاشان شگفتزدهتان میکند، این فیلم میتواند هر مخاطبی را از سرتاسر دنیا سر دوق و به وجد آورد.
۷. رژهی عید پاک (Easter Parade)
- سال اکران: ۱۹۴۸
- کارگردان: چارلز والترز
- بازیگران: جودی گارلند، فرد آستر، پیتر لافورد، آن میلر
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
بله فیلم قدیمی است اما یک فیلم بهاری برتر است و بدون شک یکی از بهترین فیلمهای کارنامهی هنری جودی گارلند است. بدون در نظر گرفتن این حقیقت روشن که فیلم در تعطیلات عید پاک اتفاق میافتد و از عنوان فیلم هم پیداست، رنگهای پاستلیای که در کل فیلم موج میزند، حس و حالی بهاری به آن میدهد و همین فیلم را جذاب و روحبخش ساخته است.
این موزیکال با بازی گارلند و فرد آستر رابطهی رقصمحور و عاطفی میان این دو را به رغم مشکلاتی که دارند به تصویر میکشد. طرفداران این عاشقانهی محبوب به طور ویژه شخصیت جودی را ستایش میکنند که در پیراهن تابستانی سفید بینظیرش و کلاه زیباش میدرخشد و همینطور از تماشای شخصیت فرد آستر را با آن طراحی لباس رنگارنگش، کلاهی به رنگ صورتی با ربانهای یاسی، به وجد میآیند، و طراحی لباس هر دو یادآور بهار است.
۸. اشکها و لبخندها (The Sound Of Music)
- سال اکران: ۱۹۶۵
- کارگردان: رابرت وایز
- بازیگران: جولی اندروز، کریستوفر پلامر
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۴ از ۱۰۰
باز هم موزیکالی دیگر و یک فیلم بهاری برتر، این بار کلاسیکی که یکی از محبوبترین و معروفترین موزیکالهای جهان است و در ایران هم بسیار محبوب و پرطرفدار است. نام اصلی فیلم «آوای موسیقی» است که در ایران به «اشکها و لبخندها» تغییر داده شده است. این فیلم در حافظهی جمعی ما، دستکم عشاق سینما جایگاه ویژهای دارد و کمتر کسی است که ترانههایش را حفظ نباشد، بهخصوص «دو دو شب نخوابیدم» و «گل یخ».
فیلم به جز داستان و ترانههای زیبایش که از موفقترین نمونههای دوبلهی فارسی موزیکال است، پر از صحنهها و رنگهای بهاری است و همین گرمایی را به این فیلم و قصهی خانوادهی فونتراپ میبخشد که برای هر طرفدار بهار و عاشق موسیقیای تماشا یا تماشای دوبارهاش بهخصوص در آغاز بهار واجب است و به شدت پیشنهاد میشود.
از تپههای پر از گل تا لباسهای گلداری که خانم ماریا از پردههای کهنهی خانه برای بچههای کاپیتان فونتراپ سختگیر میدوزد و پیکنیک موسیقاییای که در شهر سالزبورگ با آنها میرود، فیلم تا ابد مخاطبانش را به یاد فصل زیبای بهار میاندازد، به رغم تم غمانگیزی که فیلم با اشاره به جنگ جهانی دوم و ظلم نازیها به مردم اتریش دارد.
حتماً طرفداران پر و پا قرص فیلم میدانند که فصهاش بر اساس داستان واقعی ساخته و پرداخته شده است که سفر خودشناسی ماریا دختر جوان و پرشوری را به تصویر میکشد که عاشق آواز خواندن است و میخواهد راهبه شود و به عنوان پرستار از طرف دیر به خانهی کاپیتان فونتراپ فرستاده میشود تا از بچههای دردسرساز او مراقبت کند.
این مأموریت خودشناسانه که مادر مقدس برای ماریای سربههوا در نظر گرفته است در نهایت به رابطهی عاشقانهی زیبایی بین او و کاپیتان منجر میشود که یکی دیگر از چندین دلیلی است که فیلم را تبدیل به گزینهای واجبالتماشا در فصل بهار میکند. البته خانوادهی فونتراپ در نهایت مجبور میشوند برای فرار از دست نازیها از خانه و شهر زیبای خود فرار کنند اما این چیزی از فیلمی که در تقبیح جنگ عامدانه این چنین زیبا روایت شده است، کم نمیکند.
اگر تا به حال «اشکها و لبخندها» را ندیدهاید حتماٌ در آغاز بهار به همراه خانواده و دوستانتان تماشایش کنید. اگر دیدهاید تماشای دوبارهاش بدون شک حس و حال بهاری به شما منتقل خواهد کرد حتی اگر در پایان فیلم همراه با اجرای کاپیتان از ترانهی زیبای «گل یخ» به یاد وطن چند قطرهای اشک بریزید.
۹. نامه داری (You’ve Got Mail)
- سال اکران: ۱۹۹۸
- کارگردان: نورا افرون
- بازیگران: تام هنکس، مگ رایان، گرگ کینر، پارکر پوزی، جین استاپلتون، استیو زان، دیو چاپله، دابنی کلمن، هتر برنس، کریس مسینا، کارا سیمور، دبورا راش، هالی هرش
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۰ از ۱۰۰
این فیلم بهاری برتر محبوب طرفداران مگ رایان، که زمانی ستارهی بی رقیب فیلمهای کمدی رمانتیک بود، در کنار تام هنکس، در ادامهی کمدی رمانتیکهای پرطرفدار این دو، بر اساس یک رابطهی اینترنتی، نامهنگاری از طریق ایمیل، ساخته شده است که میان دو رقیب فرهنگی در زندگی واقعی اتفاق میافتد و منجر به رابطهی عاشقانه میان آنها میشوند. در زندگی واقعی این دو هم را نمیشناسند و نمیدانند که ناشر و کتابفروش رقیباند.
فیلم در بهار نیویورک اتفاق میافتد که زمان بسیار مناسبی برای یک شروع تازه و آغاز یک رابطهی عاشقانهی تازه است. البته وارد فصلهای دیگر هم میشود اما عشق میان دو شخصیت اصلی در بهار جوانه میزند. این فیلم همچنین در ابتدای ظهور اینترنت و ارتباط از طریق ایمیل ساخته شده است، بنابراین جزو نخستین فیلمهایی است که به ارتباط آنلاین به شکلی تازه و هیجانانگیز میپردازد و بسیار در زمان خود و هنوز موفق بوده است.
۱۰. جادوگر شهر آز (The Wizard Of Oz)
- سال اکران: ۱۹۳۹
- کارگردان: ویکتور فلمینگ
- بازیگران: جودی گارلند، فرانک مورگان، ری بولگر، برت لار، جک هالی، کلارا بلندیک، چارلی بکر
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۸ از ۱۰۰
این فیلم بهاری برتر احتمالاً یکی از بهترین فیلمهای کلاسیک تمام دوران، «جادوگر شهر اوز» فقط و فقط به خاطر مناظر رنگارنگش گزینهای آشکار برای ورود به فصل بهار و فرو رفتن در حال و هوای بهار است. این فیلم فانتزی که بر اساس رمانی برای کودکان نوشتهی ال. فرانک باوم امریکایی به نام «جادوگر بینظیر شهر آز» ساخته شده است، سفر جادویی دروتی برای یافتن جادوگر را به تصویر میکشد که در مسیر آن با دوستان جالبی آشنا میشود.
دوروتی دخترک کوچکی است که همراه سگش توتو در کشتزاری در کانزاس زندگی میکند. روزی گردبادی میآید و دوروتی و سگش و خانهاش را با خود به آسمان میبرد و در سرزمین آز پایین میآورد. در آز همهچیز زیبا و غریب است، با این حال، دوروتی میخواهد هر جور شده است به خانهاش برگردد. دوروتی تصمیم میگیرد تا به شهر آز برود تا از جادوگرانی که در آن شهر زندگی میکنند برای بازگشت به خانه کمک بگیرد. دوروتی سر راهش به مترسکی که مغز ندارد، آدم آهنیای که قلب ندارد و شیر بزدلی که شجاعتش را از دست داده است برمیخورد. آنها همه امیدوارند که جادوگر نیکوکار شمال در آز کمکشان کند.
از آنجا که فصل توفان و گردباد در کانزاس معمولاً در ماه مارس آغاز میشوذ و در ژوئن به پایان میرسد، این گمان میرود که فیلم در بهار اتفاق افتاده باشد. با این حال، نشانههای زیادی دیگری در فیلم وجود دارد که این را ثابت میکند. و این نشانهها نه فقط در صحنهی معروف مزرعهی خشخاش که در نسخهی رنگیشدهی فیلم بینظیر است دیده میشود، بلکه رنگهای زندهای که در کل فیلم وجود دارد، بیانگر این است که در سرزمین آز، همزمان با آرزوهای تازهی دوروتی و همسفرانش، همهچیز ددر حال شکوفایی است.
منبع: screenrant
عالی بود دمتون گررررم