۹ انیمیشن برتر سونی پیکچرز از بدترین تا بهترین
استودیوی سونی با ساخت آخرین انیمیشن خود با نام «میشلها علیه ماشینها» (The Mitchells vs. the Machines) بعد از سالها توانست دوباره به میدان انیمیشنهای جذاب برگردد. به بهانهی پخش این انیمیشن، نگاهی به بهترین فیلمهای این کمپانی انداختیم که جزء بهترین محصولان هنری این استودیو محسوب میشوند.
کمپانی سونی ممکن است همان سلطنت دهههای گذشته را در گیشه نداشته باشد که دیگر کمپانیهای انیمیشن مانند دیزنی یا ایلومینیشن در آن جولان میدهند. با این حال، پس از ۱۵ سال ساخت فیلمهای بلند، این استودیو به لطف یک رویکرد متفاوت نسبت به دیگر رقبای خود، سهم نسبتا خوبی از فیلمهای با کیفیت را به خود اختصاص داده است.
تنوعی که در مجموعه فیلمهای اینیمیشن سونی دیده میشود همیشه هم به موفقیت ختم نشده، مانند «ایموجیها» (The Emoji Movie)، اما همچنان جسورانه موضوعات متفاوتی را انتخاب میکند. کمپانی سونی همیشه این آزادی را داشت که به دنبال غیرمعمولترین چیزهایی باشد که ممکن است در ذهن کسی شکل بگیرد، مثل سپردن داستانهایی از کتاب کودکان به دوتا از بهترین سازندگان انیمیشنهای بزرگسالان یا تعریف دوبارهی یک داستان ابرقهرمانی به بهترین شکل ممکن.
۹. فیلم پرندگان خشمگین ۲ (The Angry Birds Movie 2)
- کارگردان: توروپ ون اورمان
- محصول: ۲۰۱۹
- امتیاز متاکریتیک: ۶۰ از ۱۰۰
به نظر میرسید ساخت قسمت دوم انیمیشن پرندگان خشمگین کار بیهودهای باشد اما با توجه به موفقیت قسمت اول آن در گیشه، ساخت قسمت دوم اجتنابناپذیر بود. پرندگان خشمگین ۲ خوشبختانه شروع خیلی بهتری نسبت به قسمت اول داشت. این فیلم سکانسهای سرگرم کنندهی زیادی دارد، مثل فلشبکهای عاشقانه به سبک دههی ۹۰ بین عقاب بزرگ (با صدای پیتر دینکلیج) و کاراکتر شرور فیلم، زتا (با صدای لزلی جونز). قسمتهای زیادی هم در این انیمیشن دیده میشود که دربرگیرندهی طنزی تاریک و ابزورد است که به نوعی معرف تجربهی قبلی کارگردان آن در یک انیمیشن سریالی به نام «حادثهی ناگوار حیرتانگیز فلپجک» (The Incredible Misvelventures of Flapjack) است. در پرندگان خشمگین چیز وهمانگیزی مانند همسر آبنباتی فلپجک (کاراکتر ترسناک انیمیشن سریالی فلپجک که از شکلات نعناعی ساخته شده بود) وجود نداشت اما ون اورمان با الهام از آن پرندگان خشمگین را کمدی تر از آنچه انتظار داشتیم ارائه داد.
۸. فصل شکار (Open Season)
- کارگردان: جیل کولتون، روجر آلرز
- محصول: ۲۰۰۶
- امتیاز متاکریتیک: ۴۹ از ۱۰۰
اولین فیلم سونی پیکچرز با نام فصل شکار که محصول ۲۰۰۶ است، یک کمدی دوستداشتنی با داستان سفر جادهای دربارهی یک خرس تنومند (با صدای مارتین لارنس) و یگ گوزن شاخ شکسته (با صدای اشتون کوچر) است. این فیلم با الهام از شرک (Shrek) همهی ویژگیهای یک انیمیشن تمام عیار آمریکایی را دارد. درست است که گفتیم فصل شکار با الهام از شرک ساخته شده اما جذابیت خاص خودش را دارد تا تکراری به نظر نرسد، مثل سبک خاص بصری و سبک متفاوت در شوخیها. سونی پیکچرز در ادامه فیلمهای بسیار متمایزتری از این ساخته اما هنوز هم نقاط قوت بسیاری در فصل شکار دیده میشود که میتواند آیندهی روشنی برایش رقم بزند.
۷. ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی ۲ (Cloudy with a Chance of Meatballs 2)
- کارگردان: کودی کامرون، کریس پیرن
- محصول: ۲۰۱۳
- امتیاز متاکریتیک: ۵۹ از ۱۰۰
ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی ۲ و داستان اپیزودیک آن دنبالهی بیمعنی دیگری در مجموعهی انیمیشن سونی و یک گام قابل توجه به عقب نسبت به نسخهی قبلی خود بود. با این حال، بسیاری از دنبالههای انیمیشن ابتدایی دیگر حس خوب کوفته قلقلی ۲ را ندارند تا داستانهای مربوط به خود را با جانوران غذاگونه پر کنند. یک اسب آبی که همچنین یک سیبزمینی بزرگ هم هست، خیارشور انساننما و فیلهای هندوانهای تنها مثالهای اندکی از خلاقیتهای خیالی و تکراری است. ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی ۲ یک فیلم پر جنب و جوش و شلوغ است، اما جانوران غذاگونهای که در این قسمت دیده میشوند، آنقدری که از یک دنبالهی جذاب انتظار میرود موفق نیست.
۶. هتل ترانسیلوانیا ۳؛ تعطیلات تابستانی (Hotel Transylvania 3: Summer Vacation)
- کارگردان: گندی تارتاکوفسکی
- محصول: ۲۰۱۸
- امتیاز متاکریتیک: ۵۴ از ۱۰۰
درست همانطور که چهار قسمت برای فیلم «پاکسازی» (The Purge) برای رسیدن به موفقیت مورد انتظارش لازم بود، هتل ترانسیلوانیا نیز چند قسمت را برای دست یافتن به نقطهی شیرین و مورد انتظار خود امتحان کرد. قسمت سوم، دو فیلم اول این مجموعهی مفهومی دلهرهآور (هتلی برای هیولا!) را برداشته و آن را به پسزمینه ای برای داستانهای عمدتا قابل پیشبینی تبدیل کرده است که با واقعیت فاصلهی خیلی زیادی داشتند. با هتل ترانسیلوانیا ۳: تعطیلات تابستانی، شخصیتهای اصلی این فرنچایز را در یک کشتی تفریحی میبینیم که در سکانسهای جالب برای لحظاتی خنده بر لبمان میآورند.
نویسنده/ کارگردان گندی تارتاکوفسکی در این قسمت حالت کارتونی را کامل حفظ کرده و کل فیلم پر از شوخیهای جالب و انیمیشن چشمگیر است. چشمگیر بودن انیمیشن به این دلیل است که تارتاکوفسکی موفق میشود تصاویر CG را بیش از گذشته به انیمیشن دستی نزدیک کند. همهی شوخیها و لحظات طنز موفق نیستند و این فرنچایز هنوز هم از وجود بیش از حد شخصیتهای جانبی که داستان را شلوغ میکنند رنج میبرد. با این حال، با تعطیلات تابستانی، سرانجام فیلمهای هتل ترانسیلوانیا به ظرفیت بالقوهی خود رسیدند.
۵. موجسواری (Surf’s Up)
- کارگردان: کریس باک، اش برانون
- محصول: ۲۰۰۷
- امتیاز متاکریتیک:۶۴ از ۱۰۰
با اینکه انیمیشن خوشقدم (Happy Feet) در سال ۲۰۰۶ موفق به کسب اسکار و شد و در گیشه حسابی درخشید، اما گذر زمان و یک سال بعد معلوم شد که فیلم موجسواری یک رقیب جدی برای او به عنوان بهترین انیمیشن پنگوئنی تا کنون است. این فیلم که داستان عجیبی از پنگوئنهای موجسوار در یک مسابقهی مهم را نشان میدهد، در واقع در قالب مستند روایت شده. با اینکه کارگردانهای این انیمیشن برانون و باک به زیبایی سکانسهای جذاب را با فناوری CG ساختند، اما اکثر قسمتهای فیلم مانند کمدیهای قدیمی که زمانی محبوب بودند با مصاحبه از کاراکترها و دوربین دستی روایت میشود که جلوهی واقعیتری به آن میدهد.
این یک سبک منحصر به فرد است که باعث خندهدارترین لحظات فیلم میشود به ویژه اینکه سکانسهای به یادماندنی از دیالوگهای خاص جف بریجز به عنوان نسخهی پنگوئنی دود (کاراکتر فیلم لبوفسکی بزرگ) نیز قسمتهای جذابی را تشکیل میدهد. روایت انیمیشن موجسواری دربارهی معنای برنده بودن کاملا آشنا است. با این حال، نوع اجرای این روایت از ویژگیهای منحصربهفرد کافی برخوردار است تا فیلم را به موجی تبدیل کند که ارزش سوار شدن دارد.
۴. دزدان دریایی! گروهی از ناجورها (The Pirates! Band of Misfits)
- کارگردان: پیتر لرد
- محصول: ۲۰۱۲
- امتیاز متاکریتیک: ۷۳ از ۱۰۰
همکاری بین استودیوی انیمیشنسازی انگلیسی آردمن و سونی پیکچرز کوتاه مدت بود، اما حداقل این گوهر طنز دزدان دریایی را به همراه داشت! گروه ناجورها مجموعهای از ملوانهای عجیب به رهبری کاپیتان دزد دریایی (با صدای هیو گرانت) در یک ماجراجویی بزرگ برای حفظ جایزهی فوقالعادهی دزدان دریایی را دنبال میکند. این ماجراجویی شامل همه چیز میشود، از یک نخستوزیر بیش از حد باهوش گرفته تا یک دودو (نوعی پرنده) و یک ملکهی خشمگین انگلیسی.
گروه آردمن با تجربهی ساخت داستانهایی در مقیاس کوچکتر در اولین فیلمهای متحرک استاپموشن با دو دنبالهی طولانی، به نظر میرسد که از دزدان دریایی به عنوان فرصتی برای انجام یک ماجراجویی بیوقفه لذت میبرند! این موضوع در طراحی تولید فیلم مشهود است. بعد سرگرم کننده در سکانسها با مجموعهای کاملا زنده از صداپیشههای بااستعداد مطابقت دارد. به ویژه گرانت که یک آشوبگر مطلق به عنوان شخصیت اصلی فیلم است. دزدان دریایی! گروه ناجورها پکیجی از چیزهای خندهدار را ارائه میدهد. به علاوه، این فیلم جزء معدود انیمیشنهایی است که چارلز داروین را به عنوان یک شخصیت برجسته نشان میدهد، که حتی به خاطر این موضوع باید حساب ویژهای روی آن باز کرد.
۳. ابری با احتمال بارش باران کوفته قلقلی (loudy with a Chance of Meatballs)
- کارگردان: فیل لرد، کریس میلر
- محصول: ۲۰۰۹
- امتیاز متاکریتیک: ۶۶ از ۱۰۰
انیمیشن سونی پیکچرز با «ابری با احتمال بارش باران کوفته قلقلی» اولین موفقیت بی کم و کاست خود را تجربه کرد. فیل لرد و کریس میلر، که قبلا به خاطر کار در مجموعهی MTV Clone High مشهور بودند، اولین کارگردانی خود را با این اقتباس از کتاب کودکان جودی بارت محصول ۱۹۷۸ انجام دادند و روح کمدی منحصر به فردی که از آن پس آنها را به سازندگان محبوب تبدیل کرد، در اینجا به نمایش گذاشته شد. آنچه میتوانست یک اقتباس از کتاب برای کودکان باشد، در عوض با تخیل و خلاقیت واقعی ترکیب میشود و یک مخترع دست و پا چلفتی (با صدای بیل هادر) را به تصویر میکشد که با اختراع یک ماشین باعث میشود مانند فیلمهای فاجعهای رولاند امریش غذا از آسمان ببارد!
ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی پر از شوخیهای ظریف و شگفتانگیز است. در همین حال، بازیگرانی با صداهای عالی مثل بروس کمپبل که به جای آقای تی صحبت میکند و دیگر صداپیشهها چندین شخصیت خندهدار به یادماندنی به وجود میآورند، به خصوص نیل پاتریک هریس به عنوان صدای افکار میمونی به نام استیو. این انیمیشن حرفهی لرد و میلر را تضمین و سونی پیکچرز انیمیشن را به عنوان استودیویی برجسته معرفی کرد که با توجه به خوشساخت بودن این کمدی، تعجبآور نیست.
۲. آرتور کریسمس (Arthur Christmas)
- کارگردان: سارا اسمیت
- محصول: ۲۰۱۱
- امتیاز متاکریتیک: ۶۹ از ۱۰۰
آرتور کریسمس، مانند بسیاری از بهترین فیلمها با موضوع کریسمس، یک تعادل شیرین بین خوب و بد پیدا میکند. این فیلم پسر کوچک سانتا کلاوس، آرتور الکی خوشبین (با صدای جیمز مک آووی) را دنبال میکند که هنگامی که یک هدیه در شب کریسمس جا میماند، دست به کار میشود. موضوع اصلی آرتور کریسمس آشنا اما عمیقتر است. به همهی ما یادآوری میکند که خوشقلبی و تلاش برای کمک به حتی یک نفر، همان چیزی است که کریسمس به دنبال آن است.
در عین حال، شخصیت گرندسنتا (با صدای بیل نایگی)، پاپانوئل سابق و بازنشسته که هیچ حوصلهای برای دنیای مدرن ندارد، قسمت شیطانی این معادله را به زیبایی پوشش میدهد. ساختن این نوع شوخیها با احساسات تکان دهنده نوعی تعادل است که شما در یک فیلم خانوادگی با کیفیت میخواهید و کارگردان سارا اسمیت آن را با لطافت و جذابیت در آرتور کریسمس نشان میدهد.
۱. مرد عنکبوتی؛ به درون دنیای عنکبوتی (Spider-Man: Into the Spider-Verse)
- کارگردان: پیتر رمزی، رادنی روتمن، باب پرسیچتی
- محصول: ۲۰۱۸
- امتیاز متاکریتیک: ۸۷ از ۱۰۰
مرد عنکبوتی؛ به درون دنیای عنکبوتی جوایز بیشماری دریافت کرده و تقریبا با تحسین جهانی مواجه شد، اما هنوز هم احساس نمیشود که فیلم به اندازهی کافی مورد تحسین قرار گرفته باشد. این نمونهی نادر از فیلمی است که حتی از سطح مورد انتظار هم فراتر رفته. تصاویری که جلوهای دو بعدی از کتابهای کامیک و چندین شکل دیگر از انیمیشن را با یکدیگر ترکیب کردهاند خیرهکننده هستند. پیش از این، سونی پیکچرز انیمیشنهای خلاقانهی زیادی را ارائه داده بود، اما در دنیای عنکبوتی سطح جدیدی از نوآوری معرفی شد. شوخیهای جذابی که بیش از دیگر فیلمها در کل مدت اجرا باعث خندههای ممتد میشود، هیجانانگیز است و داستان مایلز مورالس (با صدای شیمیک مور) در حالی که قدرت خود را کشف میکند و لباس ابرقهرمانی را میپذیرد، پر از لحظاتی است که شما را به تحسین وامیدارد، هرچقدر هم که قبلا آن را تماشا کرده باشید. تعداد کمی از فیلمها یا انیمیشنهای دیگری هستند که به این اندازه موفق ظاهر شوند.
دنیای عنکبوتی بدون از دست دادن ریتم جذاب خود پایان مییابد. حتی بعد از این همه فیلم مرد عنکبوتی، این نسخه واقعا خاص و برجسته است. دنیای عنکبوتی نه تنها از سایر تولیدات انیمیشن سونی پیکچرز پیشی میگیرد، بلکه باعث میشود تعجب کنید که چرا همهی فیلمهای ابرقهرمانی نمیتوانند اینقدر خوب باشند.
منبع: Collider
به نظر من سونی کلا از دیزنی هم بهتر عمل کرده
سونی پیکچر از سال ۲۰۰۲ تا الان درحال کارکردنه ولی دیزنی ازسال ۱۹۲۳ ینی تقریبا هشتاد سال کمتر از دیزنی که خوبم درخشید ولی در رتبه اول دیزنی و در رتبه دوم جیبلی حالا سومی یا چهارمی سونی یکم احترام😶
نسبت به بقه متن های شر و ور دیجی کالا خوب بود ولی جای هتل ترانسیلوانیا ۳ اونجا نیست ولی جای مرد عنکبوتی در دنیای عنکبوتی خوب بوذ.
چرا میچل ها علیه ماشین ها نیست
چون مال نتفلیکس هست
خیر کار مشترک سونی و نتفلیکس هست
اصلا این طور نیست