۲۵ اقتباس سینمایی برتر از نمایشنامههای ویلیام شکسپیر
بازآفرینی کتابهای ویلیام شکسپیر در مدیوم سینما کار آسانی نیست اما فیلمسازان مختلفی توانستهاند این کار را با موفقیت انجام دهند. در این مقاله به معرفی بهترین فیلمهای اقتباسی از شکسپیر پرداختهایم.
ویلیام شکسپیر پایه و اساس انگلیسی مدرن را شکل داد و تاثیر غیرقابلانکاری در گسترش ادبیات روشنفکرانه و شاعرانه داشت که با گذشت چند قرن، هنوز هم نمونهی مشابهاش کمتر یافت میشود. با این حال، هنوز هم شاید یکی از چالشبرانگیزترین کارها برای فیلمسازان این باشد که جادوی او را به دنیای سینما بیاورند؛ شاید به دلیل ساختار تئاترگونهی آثارش که باید به صورت زنده تماشایشان کنید تا شکوفا شوند یا به سبب ساختار مدیوم سینما که به هر دلیلی، توانایی جان بخشیدن به زبان و فضای نمایشنامههای او را ندارد.
تاکنون بیش از ۵۰۰ فیلم با اقتباس از آثار شکسپیر ساخته شده است که از این تعداد، بیش از ۲۹۵ فیلم، اقتباس مستقیم هستند. ضمن تحسین تلاشهایی که در این زمینه صورت گرفته، بسیاری از این فیلمها از کیفیت مناسبی بهره نمیبرند و نمیتوانند نوشتههای مسحور کنندهی او را به زبان سینما ترجمه کنند. آثاری که در ادامه به آنها میپردازیم، وضعیت بهتری دارند و اگرچه بعضی از آنها اقتباس وفادارانهای نیستند اما توانستهاند روح و قلم شکسپیر را زنده نگاه دارند.
- ۱۰ فیلم اقتباسی که بهتر از کتابهای منبعشان هستند
- ۱۰ فیلم اقتباسی که هدف اصلی رمان را به کل از دست دادهاند
- ۱۰ فیلم تماشایی که با الهام از شعر ساخته شدهاند
۱- ناقوسهای نیمهشب (Chimes at Midnight)
- سال انتشار: ۱۹۶۵
- کارگردان: اورسن ولز
- بازیگران: اورسن ولز، کیث بکستر، جان گیلگد، ژن مورو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
ناقوسهای نیمهشب یک بار دیگر ثابت میکند که همشهری کین تنها شاهکار اورسن ولز نیست (و اقتباسی است که ولز آن را بیشتر از تمام ساختههایش دوست داشت و حتی میگفت که امیدوار است «همراه با آن به بهشت برود»).
فیلمنامه خلاصهای است از هر دو بخش نمایشنامهی هنری پنجم و دیگر نوشتههای شکسپیر که ولز آن را اولین بار، در سال ۱۹۳۹ بر روی صحنهی تئاتر برد و متاسفانه چندان مورد استقبال قرار نگرفت.
اما اورسن ولز که در تمام دوران زندگیاش علاقهی غیرقابل وصفی نسبت به این نمایشنامهنویس بزرگ داشت، اوج مهارتها و خلاقیتهایشان را در نسخهی سینمایی ناقوسهای نیمهشب به کار گرفت تا یکی از بهترین فیلمهای اقتباسی از شکسپیر در تمام دوران را ارائه دهد.
هنری چهارم، ریچارد دوم را به قتل میرساند و بر تخت پادشاهی مینشیند. او که فرزند ریچاد دوم و وارث واقعی تاج و تخت را هم زندانی کرده است، حالا باید با دشمنانی رو به رو شود که میخواهند او را نابود کنند. در این میان، کسی که باید کنار او باشد و نیست، پسرش، شاهزاده هال است که روزها را در یک میخانه میگذراند و چیزی جز خوشگذرانی نمیداند. شاهزاده هال همچنین یک دوستی عمیق را با سِر جان فالستاف (John Falstaff) آغاز کرده است که برایش نقش یک پدر واقعی را دارد اما نمیداند روزی از راه میرسد که باید میان پدرش واقعیاش و جان فالستاف، یکی را انتخاب کند.
شکوهمند و دردناک، ناقوسهای نیمهشب در تمامی دقایق خیرهکننده است. چیزی که ولز را از دیگران متمایز میکند، شناخت دقیق از شخصیتها و نگاه موشکافانهاش به ساختار نمایشنامه است. او پیامها و مضامین کلیدی کارهای شکسپیر را به شکل صریحی در ساختههایش به نمایش میگذارد. ولز همچنین موفق شده تا نقش جان فالستاف را به بهترین شکل ممکن ایفا کند، مردی که برخلاف ظاهر بامزه و مهربانانهای که دارد، به شدت بیرحم است.
۲- مکبث (Macbeth)
- سال انتشار: ۱۹۷۱
- کارگردان: رومن پولانسکی
- بازیگران: جان فینچ، فرانچسکا آنیس، ترنس بیلر، برنارد آرکارد
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۶ از ۱۰۰
یک تراژدی که از قلب یک تراژدی دیگر بیرون آمده است: رومن پولانسکی پس از قتل ناگوار همسر باردارش، شارون تیت توسط فرقهی منسن، این اقتباس دلخراش از مکبث را ساخت؛ فرماندهی ارتشی که با قتل و خیانت، به پادشاه اسکاتلند تبدیل میشود.
از همان بخش افتتاحیه که سه جادوگر را ملاقات میکنیم، بر لایههای منزجرکننده و سیاه فیلم افزوده میشود. پولانسکی به مضامینی همچون تکرار تاریخ (Historic recurrence)، بدبینی و کراهت درون در شخصیتهایی با زیبایی فیزیکی پرداخته است؛ عناصری که در داستان اصلی شکسپیر غایب هستند. پولانسکی همچنین تلاش کرده تا مکبث را از فضای تئاتری خارج کرده و آن را به سینما نزدیکتر کند که باید گفت در این زمینه موفق بوده است.
مکبث پولانسکی به یک شکست تجاری تبدیل شد و برای استفادهی افراطیاش از برهنگی و خشونت، مورد انتقاد قرار گرفت اما با گذشت زمان، ارزشهای آن را حالا بهتر میتوان درک کرد و تبدیل به یکی از بهترین فیلمهای اقتباسی از شکسپیر شده است. این فیلم شاید خشونتبارترین و سیاهترین اقتباس مکبث باشد.
۳- آشوب (Ran)
- سال انتشار: ۱۹۸۵
- کارگردان: آکیرا کوروساوا
- بازیگران: تاتسویا ناکادای، آکیرا تروئو، جین پاچی نزو، دایسوکه ریو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
در این اقتباس متفاوت از نمایشنامهی شاه لیر، تاتسویا ناکادای نقش لُرد هیداتورا ایشی مونجی (Lord Hidetora Ichimonji) را بازی میکند؛ یک پادشاه کهنسال که تصمیم میگیرد از سلطنت کنارهگیری کرده و آن را به سه فرزندش واگذار کند. نتیجهی این تصمیم، جنگی است که کشور را به سوی نابودی سوق میدهد و ایشی مونجی را به دیوانگی و مرگ نزدیک میکند.
آشوب یکی از آخرین ساختههای آکیرا کوروساوا است که معمولا آن را در فهرستهای بهترین فیلمهای تاریخ و بهترین فیلمهای اقتباسی از شکسپیر مشاهده میکنیم. این فیلم با بودجهی ۱۱ میلیون دلاری تولید شد و در دوران خودش، پرخرجترین پروژهی سینمایی کشور ژاپن به حساب میآمد.
برای اینکه یک فیلم شکسپیری شاهکار بسازید، باید اِلمانها و ایدههای نمایشنامههای او را به شکلی بازخلق کنید که در صحنهی کوچک تئاتر امکانپذیر نیست و این همان جایی است که کوروساوا میدرخشد. آشوب نه تنها یکی از شاخصترین آثار این کارگردان بزرگ به حساب میآید، بلکه تاثیر غیرقابل انکاری در ژانر حماسی داشته است و فیلمسازان زیادی تلاش کردهاند تا برای بازآفرینی دیگر نمایشنامههای شکسپیر، از کوروساوا الهام بگیرند.
آشوب فارغ از اینکه اقتباس خوبی است، از نظر بصری هم فوقالعاده جلوه میکند و یک برداشت تاثیرگذار از بیرحمی انسان ارائه میدهد.
۴- اتلو (Othello)
- سال انتشار: ۱۹۵۱
- کارگردان: اورسن ولز
- بازیگران: اورسن ولز، دوریس دولینگ، جوزف کاتن، جون فونتین
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
ولز این فیلم را در یک بازهی زمانی سه ساله، در کشورهای مراکش و ایتایا جلوی دوربین برد و از نظر داستانی، یک از وفادارانهترین اقتباسهای اتلو را ارائه داد. این تراژدی، پیرامون یک فرماندهی جنگی است که با زن پاکدامن و زیبارویی به نام دزدمونا ازدواج کرده است. زمانی که یکی از افسران زیردستاش، یاگو، از روی حسادت، او را نسبت به همسرش بدبین میکند، اتلو تصمیم میگیرد تا دزدمونا را به قتل برساند.
اورسن ولز برای ساخت این فیلم تا مرز ورشکستگی پیش رفت و هر پولی که از بازیگری در آثار دیگر بدست میآورد را صرف تولید اتلو میکرد اما نتیجهی نهایی قطعا ارزشاش را داشته است و با یکی از ستودنیترین فیلمهای اقتباسی از شکسپیر روبرو هستیم.
اتلو یک تجربهی سیاه و سفید گوتیک است سرشار از زوایای دوربین سربالا (Low-angle shot)، بازی با سایهها به شکل استعارهای و موتیفهای بصری تکرارشوندهای همچون میلهها و قفسها.
۵- سریر خون (Throne of Blood)
- سال انتشار: ۱۹۵۷
- کارگردان: آکیرا کوروساوا
- بازیگران: توشیرو میفونه، ایسوزو یاماتا، تاکاشی شیمورا
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
اینکه سریر خون فیلم بهتری است یا آشوب، نیاز به گفتگو دارد اما نمیتوان انکار کرد که این اثر نیز به همان اندازه تاثیرگذار و تحسین برانگیز است. در این اقتباس جاهطلبانه از مکبث، فضا و شخصیتها از اسکاتلند به ژاپن منتقل شدهاند و اگرچه در بسیاری از بخشها، کوروساوا مسیر خودش را رفته و از شکسپیر فاصله گرفته اما در مجموع، یک برداشت موفق از مکبث ارائه داده است.
کوروساوا نه تنها روایت شکسپیر از جنگجویی که پادشاه میشود را در جغرافیای تازهای به تصویر کشیده است، بلکه توانسته مضامین آن را با بافت فرهنگی کشورش تلفیق کرده و امپریالیسم حاکم در کشور ژاپن را نیز نقد کند.
حس و حال شاعرانهای در قاببندیهای کوروساوا وجود دارد که آن را به شکسپیر نزدیک میکند. علاوه بر اینها، شاید حتی بتوان ادعا کرد که ساختار فیلم به آثار وسترن نزدیک است که لایهی دیگری به این اقتباس اضافه میکند.
شاید از متن نمایشنامهی شکسپیر عناصر زیادی در فیلم وجود نداشته باشد اما برداشت کوروساوا از مکبث، یک تجربهی بصری منحصربهفرد است: از دروازههای قلعه تا میدانهای جنگ مهآلود و اتاقهای خالی که بدترین اتفاقات در همانجا رخ میدهد.
در این اقتباس، کوروساوا به استفاده از عصارهی تراژدی مشهور شکسپیر اکتفا کرده و اثری سینمایی ساخته که اگرچه از نمایشنامه فاصله گرفته اما همزمان، به روح آن وفادار است.
۶- آیداهوی اختصاصی خودم (My Own Private Idaho)
- سال انتشار: ۱۹۹۱
- کارگردان: گاس ون سنت
- بازیگران: ریور فینیکس، کیانو ریوز، جیمز روسو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۹ از ۱۰۰
آیداهوی اختصاصی خودم یک اقتباس مستقیم به حساب نمیآید اما اگر نمایشنامههای هنری چهارم و هنری پنجم را خوانده باشید، به سرعت، عناصر آن را در این فیلم مشاهده میکنید. گاس ون سنت فیلمنامهی اثر را در دههی ۷۰ میلادی نوشت اما از آنجایی که شناخت درستی از روسپیگری مردانه نداشت، آن را چندین بار بازنویسی کرد.
داستان پیرامون پسر جوانی به نام مایک جریان دارد که از طریق انجام کارهای نامتعارف کسب درآمد میکند و به بیماری خوابتازش (Narcolepsy) دچار است. مایک در ادامه با فرزند سرکشِ یک سیاستمدار آشنا میشود و همراه با او سفری را برای خودشناسی آغاز میکند.
تلفیق شاعرانگی شکسپیر با چالشهای جوانانه و اِلمانهای فیلمهای جادهای سبب شده تا با آثاری روبرو باشیم که نوآورانه جلوه میکند و یکی از متفاوتترین فیلمهای اقتباسی از شکسپیر است.
۷- هنری پنجم (Henry V)
- سال انتشار: ۱۹۸۹
- کارگردان: کنت برانا
- بازیگران: کنت برانا، پل اسکوفیلد، ایان هولم، جودی دنچ
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۰۰ از ۱۰۰
فیلم هنری پنجم، اولین اقتباس کنت برانا از ویلیام شکسپیر است و به اعتقاد بسیاری، بهترین ساختهی او هم محسوب میشود. شاید مقایسهی این فیلم با نسخهی لارنس الیویه چندان عادلانه نباشد اما برداشت برانا از دومین پادشاهی که از خاندان لنکستر برمیخیزد، توأم با احترام است. از بازی تکرارنشدنی اِما تامپسون هم نباید عبور کرد که در اقتباس بعدی برانا از شکسپیر نیز حضور داشت.
کنت برانا نه تنها در ساخت این فیلم شجاعت به خرج داده، بلکه توانسته از زیر سایهی لارنس الیویه خارج شود و به راحتی از او پیشی بگیرد. نقطهی عطف کار در واقعگرایی ویژهای است که برانا در ترسیم میدان جنگ به کار میگیرد (گِل، خون، هرجومرج) و تعادل مناسبی که میان جینگوئیسم بریتانیایی و انتقاد از امپریالیسم برقرار میکند.
۸- ریچارد سوم (Richard III)
- سال انتشار: ۱۹۵۵
- کارگردان: لارنس الیویه
- بازیگران: لارنس الیویه، رالف ریچاردسون، کلیر بلوم، سدریک هاردویک
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۴ از ۱۰۰
ریچارد سومِ لارنس الیویه در نگاه اول، به اندازهی دو اقتباس دیگرش (هنری پنجم و هملت)، دوست داشتنی به نظر نمیرسد اما دقیقا به اندازهی آنها ارزش تماشا کردن دارد.
فیلم در دورهی اکران چندان مورد توجه قرار نگرفت و برخلاف دو اقتباس دیگر، نامزدی اسکار بهترین فیلم را بدست نیاورد. اما یک دهه بعد و زمانی که اکران مجدد شد، مخاطبان ارزشهایش را بیشتر درک کردند و حتی منتقدان از آن به عنوان یکی از بهترین فیلمهای اقتباسی از شکسپیر نام بردند.
داستان پیرامون ریچارد اتفاق میافتد که با توطئهچینی، تخت پادشاهی را از برادرش، ادوارد چهارم به سرقت میبرد و در این مسیر، افراد زیادی کشته میشوند. ریچارد سوم الیویه از آن اقتباسهای کلاسیکی است که گذر زمان بر روی کیفیت آن تاثیری نگذاشته است و هنوز هم از نقشآفرینی الیویه حیرتزده میشوید: مغرور، گزنده، خشن، عصبی و البته اغواگر.
۹- هملت (Hamlet)
- سال انتشار: ۱۹۴۸
- کارگردان: لارنس الیویه
- بازیگران: لارنس الیویه، بازیل سیدنی، آیلین هرلی، جین سیمونز
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
هملت، اولین محصول سینمای بریتانیا بود که جایزه اسکار بهترین فیلم را به خانه برد و اکثر منتقدان آن زمان، جلوههای بصری سیاه و سفید اثر (که مشخصا با الهام از همشهری کین طراحی شدهاند) و بازی هیپنوتیزمکنندهی الیویه را تحسین کردند.
اگر از طرفداران جدی شکسپیر هستید، شاید از تغییرات و حذفیات این فیلم کمی ناامید شوید اما الیویه برای تبدیل یک نمایشنامهی چهار ساعته به یک فیلم دو ساعته، راه دیگری نداشت و این مسئله در رابطه با اکثر اقتباسها صدق میکند.
اما دلیل اصلی برای تماشای فیلم، فیلمبرداری دزموند دیکینسون است که از فوکوس عمیق (Deep focus)، یکی از تکنیکهای عمق میدان استفاده کرده تا این ساختهی الیویه، به کارهای اورسن ولز و ژان رنوآر نزدیک شود. هملت یکی از آن آثاری است که اگر به صورت رنگی ساخته میشد، شاید چندان خوب از کار درنمیآمد.
۱۰- رومئو و ژولیت (Romeo and Juliet)
- سال انتشار: ۱۹۶۸
- کارگردان: فرانکو زفیرلی
- بازیگران: لئونارد وایتینگ، الیویا هاسی، مایلو اوشی، جان مکانری
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
در میان اقتباسهای رومئو و ژولیت، نسخهی فرانکو زفیرلی بدون شک بهترین است. فیلمی که شاید باعث شود در رابطه با سفر به ورونای ایتالیا، رویاپردازی کنید.
لئونارد وایتینگ و الیویا هاسی در دنیای بازیگری به توفیق چندانی نرسیدند اما در این فیلم، تاثیرگذار ظاهر شدهاند و آنها را در نقش رومئو و ژولیت باور میکنید.
برداشت مدرن باز لورمن از این نمایشنامه، ویژگیهای مثبت زیادی دارد (در ادامه به آن هم میپردازیم) اما این ساختهی فرانکو زفیرلی به قلب داستان نزدیکتر است و تصمیم این فیلمساز برای استفاده از چهرههای جوان در نقشهای اصلی، باعث شد تا حتی کسانی که شناخت درستی از شکسپیر ندارند هم به تماشای این فیلم ترغیب شوند. رومئو و ژولیت آخرین فیلم اقتباسی از شکسپیر است که نامزد اسکار بهترین فیلم شد.
۱۱- مکبث
- سال انتشار: ۲۰۱۵
- کارگردان: جاستین کرزل
- بازیگران: مایکل فسبندر، ماریون کوتیار، پدی کانسیدین، شان هریس
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۰ از ۱۰۰
مکبث شاید یکی از جدیدترین اقتباسهای این فهرست باشد اما یک فیلم شکسپیری مدرن به حساب نمیآید و اتفاقات آن در قرن یازدهم رخ میدهد.
از نظر جلوههای بصری، این ساختهی جاستین کرزل شاید بهترین نسخهی سینمایی مکبث و یکی از بهترین فیلمهای اقتباسی از شکسپیر باشد. این اقتباس مکبث در میان منتقدان سروصدای چندانی برپا نکرد اما یک اثر تماشایی است که طرفداران پرشمار شکسپیر را ناامید نمیکند.
فیلمبرداری آدام آرکاپاو در تمامی دقایق، زیبا و چشمنواز است و جاستین کرزل به خوبی توانسته لحن و فضای نمایشنامه را به اثر منتقل کند؛ وفاداری فیلمنامه به منبع اصلی را هم نباید نادیده گرفت.
همچنین در کنار نقشآفرینی کمنظیر مایکل فسبندر و ماریون کوتیار، سکانسهای نبرد فیلم در میان تمامی اقتباسهای شکسپیر، جایگاه ویژهای دارد.
۱۲- ریچارد سوم
- سال انتشار: ۱۹۹۵
- کارگردان: ریچارد لانکرین
- بازیگران: ایان مککلن، آنت بنینگ، دومینیک وست، مگی اسمیت
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
ویلیام شکسپیر بارها به شخصیتهای ضدقهرمان پرداخته و شاید ریچارد سوم، بهترین ضدقهرمانی باشد که او خلق کرده است.
برداشت ریچارد لانکرین از نمایشنامهی تند و تیز شکسپیر، شاه ریچارد سوم را در قالب یک دیکتاتور ارائه میدهد و داستان را از سدهی پانزدهم به دههی ۳۰ میلادی انتقال داده است. اتفاقات فیلم در یک خط زمانی متفاوت و پس از جنگ رُزها رخ میدهد و ریچاد، یک فاشیست ترسیم شده که میخواهد بر تخت پادشاهی بنشیند.
ریچارد سوم لانکرین با اینکه مدرن است اما میتوان ادعا کرد که بسیاری از اقتباسهای کلاسیک را کنار میزند و شاید به نمایشنامهی شکسپیر نزدیکتر باشد. همچنین ایان مککلن که نگارش فیلمنامه را در کنار لانکرین برعهده داشته، در نقش ریچارد، ترسناک و بهیادماندنی است.
۱۳- تیتوس (Titus)
- سال انتشار: ۱۹۹۹
- کارگردان: جولی تایمور
- بازیگران: آنتونی هاپکینز، جسیکا لنگ، الن کومینگ، هری لنیکس
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۸ از ۱۰۰
جولی تایمور یکی از چهرههای شناخته شدهی تئاتر آمریکا است که کار خود را با روی صحنه بردن نمایشنامهی طوفان آغاز کرد و با شیرشاه به شهرت جهانی رسید. بنابراین انتظار میرفت که اقتباس او از تراژدی تیتوس آندرونیکوس نیز بتواند قابل توجه ظاهر شود.
تیتوس اولین تراژدی نوشته شده توسط شکسپیر است که در مقایسه با آثار بعدی او، ضعیفتر در نظر گرفته میشود و دوستداران زیادی ندارد (او این نمایشنامه را به منظور رقابت با همعصرهای خود نوشته بود). اما وقتی به فیلمهای اقتباسی از شکسپیر میرسیم، تیتوس وضعیت قابل قبولی دارد و حتی میتواند بیشتر از نمایشنامهی اصلی در یادها باقی بماند.
میتوان از جولی تایمور برای پیچیدهتر کردن نمایشنامه و پافشاری افراطی بر روی تکنیک، انتقاد کرد اما ساختهی او، روی خط باریکی میان فیلمهای کالیگولا و برپاخیزان جهنم قدم میزند و هیچ شباهتی به دیگر اقتباسهای شکسپیر ندارد.
تایمور مضامین و نثر تیتوس آندرونیکوس را به خوبی در بطن یک فیلم شکسپیری مدرن به کار گرفته و اثری ساخته که گاهی یادآور نماهنگهای دههی ۹۰ میلادی و گاهی تئاتر موزیکال است.
این فیلم به طور همزمان، ترسناک و بامزه جلوه میکند و با تمام مشکلاتی که دارد، تا انتها جذاب باقی میماند؛ از نقشآفرینی نامتعادل آنتونی هاپکینز تا طراحی لباسها که یادآور ایتالیای دوران موسولینی است.
۱۴- هیاهوی بسیار برای هیچ (Much Ado About Nothing)
- سال انتشار: ۱۹۹۳
- کارگردان: کنت برانا
- بازیگران: مایکل کیتون، کیانو ریوز، دنزل واشنگتن، کنت برانا، کیت بکینسیل
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۰ از ۱۰۰
هیاهوی بسیار برای هیچ یکی از کمدی رومانتیکهای جاودانهی شکسپیر است که کنت برانا پس از هنری پنجم، به سراغاش رفت. او نه تنها فرمول ساخت فیلمهای اقتباسی از شکسپیر را بلد است، بلکه میداند چگونه نقش قهرمانان او را بازی کند. شخصیت بندیکی که برانا ارائه میدهد، دوست داشتنی، چاپلوس و پرشور است.
اما شاید چیزی که این نسخهی هیاهوی بسیار برای هیچ را دیدنی میکند، تیم بازیگران آن باشد که کنجکاوی هر مخاطبی را برمیانگیزد. در این میان، کیانو ریوز جالبترین انتخاب کارگردان است؛ او گویی به دنیای این فیلم تعلق ندارد و این مسئله کمک کرده تا برانا بتواند درونمایهی اثرش را به شکل بهتری ارائه دهد.
۱۵- سیاره ممنوعه (Forbidden Planet)
- سال انتشار: ۱۹۵۶
- کارگردان: فرد ام. ویلکاکس
- بازیگران: اَن فرانسیس، لسلی نیلسن، وارن استیونز، جک کلی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
اگرچه هرگز به صورت رسمی تایید نشد که سیاره ممنوعه، براساس آخرین نمایشنامهی شکسپیر ساخته شده است اما شباهتهای زیادی میان آن و طوفان وجود دارد.
در طوفان، پروسپرو همراه با دخترش میراندا، به یک جزیرهی دورافتاده تبعید شدهاند. پروسپرو که یک جادوگر قدرتمند است، طوفانی را به سوی کشتی برادرش، آنتونیو میفرستد تا با غرق شدن او، انتقاماش را بگیرد. اما آنتونیو زنده میماند و همراه با دیگر اعضای خدمه، به جزیره قدمه میگذارد. یکی از این نجات یافتگان، فردیناند است که عاشق میراندا میشود و تصمیم میگیرد با او ازدواج کند.
و اما در سیاره ممنوعه، دکتر ادوارد موربیوس را داریم که همراه با دخترش در یک سیارهی متروکه، در تبعید به سر میبرد و پس از ساقط کردن یک سفینهی فضایی، با مهمانانی ملاقات میکند که بر حسب تصادف، یکی از آنها عاشق دخترش میشود.
این فیلم یکی از آثار انقلابی و ساختارشکن ژانر علمی-تخیلی نیز در نظر گرفته میشود و اِلمانهایی را معرفی کرد که بعدها به استاندارد این ژانر تبدیل شدند. این ساختهی ویلکاکس با اضافه کردن تکنولوژی به طرح داستانی طوفان، نشان میدهد که نمایشنامههای شکسپیر تا چه اندازه انعطافپذیر هستند و در تلفیق با هر ژانری میتوانند جواب دهند.
۱۶- کتابهای پروسپرو (Prospero’s Books)
- سال انتشار: ۱۹۹۱
- کارگردان: پیتر گرینوی
- بازیگران: جان گیلگد، مارک رایلنس، ایزابل پاسکو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۷ از ۱۰۰
کتابهای پروسپرو یک فیلم تجربی است که مطابق انتظار، علاقهای به روایت داستاناش به شکل معمول ندارد. پیتر گرینوی، امضای خودش را پای نمایشنامهی طوفان ثبت کرده و از زوایای تازهای به آن پرداخته است.
سِر جان گیلگد که در تمام دوران زندگیاش، رویای بازی کردن در نقش پروسپرو را داشت و حتی با بزرگانی همچون آلن رنه، اینگمار برگمان، آکیرا کوروساوا و اورسن ولز در این رابطه مذاکره کرده بود، در نهایت با کتابهای پروسپرو به آرزوی خود رسید تا با یکی از تجربیترین فیلمهای اقتباسی از شکسپیر در تاریخ ماندگار شود.
فیلم از نظر تکنیکی نوآوریهای زیادی دارد؛ با این حال، صحبت کردن جان گیلگد به جای دیگر شخصیتها شاید برای بعضی از مخاطبان آزاردهنده باشد (اگرچه دلیل مشخصی دارد).
حتی اگر از طرفداران نمایشنامهی طوفان هستید، باید بدانید که تماشای فیلم کتابهای پروسپرو چندان آسان نیست و بهتر است به جای موشکافی و جستجو برای جواب، از فضای توهمزا، خیال انگیز و رویایی آن لذت ببرید.
۱۷- رومئو + ژولیت
- سال انتشار: ۱۹۹۶
- کارگردان: باز لورمن
- بازیگران: لئوناردو دیکاپریو، کلیر دینز، برایان دنهی، جان لگویزمائو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۲ از ۱۰۰
رومئو + ژولیت یکی دیگر از آن اقتباسهای متفاوت شکسپیری است که در دههی ۹۰ میلادی مورد توجه قرار گرفت. باز لورمن همچنین نشان داد که بدون ایجاد تغییر در وزن پنجوتدی یامبیک (iambic pentameter)، میتوان شکسپیر را به شکل امروزی عرضه کرد.
رومئو + ژولیت توانسته از فضای تئاتری فاصله بگیرد و سینماییتر باشد؛ برای مثال، میتوانیم به استفادهی مناسب از موسیقی و نقشاش در فضاسازی اشاره کنیم که معمولا در اقتباسهای دیگر، توجه ویژهای به آن نمیشود.
برداشت پرانرژی لورمن از رومئو و ژولیت میتواند یک کلاس درس برای فیلمسازانی باشد که میخواهند شکسپیر را در سبک و سیاقهای نامتعارف به سینما بیاورند.
او خاندانهای کپیولت و مونتیگو را به دو قطب مافیایی تبدیل کرده و شمشیرها را با اسلحه جایگزین کرده است. بعضی از شخصیتها هم حذف شدهاند اما در مجموع، فیلم به منبع اصلی وفادار است و در مقایسه با نسخهی سال ۲۰۱۳ به کارگردانی کارلو کارلئی، شاهکار به نظر میرسد.
۱۸- هنری پنجم
- سال انتشار: ۱۹۴۴
- کارگردان: لارنس الیویه
- بازیگران: لارنس الیویه، والنتین دایل، رابرت نیوتن
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۰۰ از ۱۰۰
لارنس الیویه، هنری پنجم را در اواخر جنگ جهانی دوم به عنوان یک اثر ملیگرایانه برای بریتانیا ساخت و بخشی از بودجهی آن را نیز دولت انگلستان تامین کرد. با این حال، تلاش آشکار او در راستای انگیزهبخشی به مردم کشورش و شعارهای میهن پرستانهای که سر میدهد، باعث نشده تا با یک فیلم پروپاگاندا رو به رو باشیم. فیلم در مقایسه با نسخهی ۱۹۸۹ کنت برانا، چندان متفکرانه نیست و به مسیر متفاوتی میرود که شاید با سلیقهی هر نوع مخاطبی سازگار نباشد.
الیویه همچنین تعدادی از عناصر داستانی نمایشنامه که ستمگری شخصیت هنری پنجم را به رخ میکشند، حذف کرده است؛ از جمله بریدن سر سه خائن، پیام تهدیدش برای شهر هارفلور که اگر تسلیم نشوند، نیروهایش را برای تجاوز به آنها میفرستد و بریدن گلوی زندانیان فرانسوی در جریان نبرد آزینکورت.
۱۹- هملت
- سال انتشار: ۱۹۹۶
- کارگردان: کنت برانا
- بازیگران: کنت برانا، جک لمون، رابین ویلیامز، ژرار دوپاردیو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
کاملترین نسخهی سینمایی هملت که ۲۴۲ دقیقه است و برخلاف اقتباسهای پیشین، هیچ چیزی را از قلم نمیاندازد. کنت برانا اگرچه هملت را به قرن نوزدهم آورده اما در نثر دوران الیزابت ویلیام شکسپیر، تغییری ایجاد نکرده است.
این فیلم حتی برای عاشقان ویلیام شکسپیر هم شاید بیش از اندازه طولانی باشد اما مخاطب را چنان در دنیای خود غرق میکند که گویی با یک اثر ۲ ساعته رو به رو هستیم. کنت برانا معمولا یک فیلمساز آوانگارد در نظر گرفته نمیشود اما باید او را برای انتخابهای شجاعانه و جاهطلبیهایش در ساخت یک نسخهی کامل از هملت تحسین کرد.
هملت معمولا به عنوان بهترین نمایشنامهی شکسپیر در نظر گرفته میشود و برانا با احترام کامل با آن برخورد کرده است؛ از طراحی صحنه تا لباسها و انتخاب بازیگران، همه چیز به شکلی برگزیده شده تا در خدمت منبع اصلی باشد و فیلمساز به جای اینکه بخواهد با تکنیک، خودنمایی کند، تمامی عناصر را تنها برای شکوفایی هر چه بیشتر هنر شکسپیر به کار گرفته است.
۲۰- رؤیای شب نیمه تابستان (A Midsummer Night’s Dream)
- سال انتشار: ۱۹۳۵
- کارگردان: مکس راینهاردت، ویلیام دیترله
- بازیگران: ایان هانتر، جیمز کاگنی، میکی رونی، الیویا دی هاویلند
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
مکس راینهاردت با فرار از سلطهی نازیها، به خاک ایالات متحده قدم گذاشت و در اولین قدم، رؤیای شب نیمه تابستان را ساخت که به آخرین ساختهی سینمایی او نیز تبدیل شد. فیلم، تلفیقی است از رمانتیسیزم آلمانی و زرق و برقهای هالیوودی. فیلمبرداری هال مور شگفتآور و جلوههای بصری سورئالگونهی راینهاردت به منبع اصلی نزدیک است.
البته رؤیای شب نیمه تابستان در زمان اکراناش نقدهای چندان مثبتی دریافت نکرد و نسبت به آن انتقادات فراوانی شد. منتقدانی همچون گراهام گرین بر این باور بودند که فیلم به نثر و سبک شکسپیر نزدیک نیست اما این نکتهی منفی را، نقطهی مثبت فیلم در نظر گرفت زیرا آن را به یک اثر نوآورانه تبدیل کرده است. با این حال، کاملا مشخص بود که مکس راینهاردت که از تئاتر آمده، هنوز درک درستی از مدیوم سینما ندارد و نمیداند ایدههایش را باید چگونه پیادهسازی کند.
نگاهها نسبت به این فیلم در سالهای اخیر مثبتتر شده است و حالا یکی از بهترین فیلمهای اقتباسی از شکسپیر در نظر گرفته میشود.
۲۱- تاجر ونیزی (The Merchant of Venice)
- سال انتشار: ۲۰۰۴
- کارگردان: مایکل ردفورد
- بازیگران: آل پاچینو، جرمی آیرونز، جوزف فینز، لین کولینز
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۱ از ۱۰۰
تاجر ونیزی شکسپیر اگرچه در فولیوی یکم، در بخش کمدی طبقهبندی شده اما بیشتر برای بخشهای دراماتیکاش مشهور است و مایکل ردفورد نیز بر روی همان عناصر دراماتیک پافشاری دارد.
ساختهی او اگرچه به منبع اصلی احترام میگذارد اما برداشت متفاوتی از بعضی شخصیتها دارد؛ خصوصا در رابطه با شایلاک (با بازی آل پاچینو) که در نمایشنامه، یک رباخوار و انسان ظالم ترسیم شده اما در نسخهی سینمایی، ردفورد او را به شکلی طراحی کرده است که مخاطب برایش دلسوزی کند.
ردفورد بر این باور بود که شایلاک، اولین قهرمان تراژیک شکسپیر به حساب میآید که نابودیاش ناشی از معایب و کاستیهای شخصیتیاش است. او در همین راستا، متن شکسپیر را تغییر داد و تعدادی از بخشهای مهم آن را حذف کرد تا برداشت متفاوتی از شایلاک ارائه دهد.
۲۲- طوفان (The Tempest)
- سال انتشار: ۱۹۷۹
- کارگردان: درک جارمن
- بازیگران: هیثکات ویلیامز تویا ویلکاکس، کارل جانسون
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۷ از ۱۰۰
درک جارمن هم سبک فیلمسازی خودش را با آخرین نمایشنامهی شکسپیر ترکیب کرده تا به حکایت پروسپروی جادوگر رنگ تازهای ببخشد. جارمن برای چندین سال بر روی فیلمنامهی اثر کار کرد و به محتواهای نمایشنامه پیرامون «بخشش» علاقهی زیادی داشت. اما مشکل اصلی جارمن این بود که نمایشنامهی طوفان را مناسب مدیوم سینما نمیدید و آن را یک اثر تئاتری میدانست؛ بنابراین با ایجاد تغییرات فراوان، تلاش کرد تا نوشتههای شکسپیر را سینماییتر کند.
بخش زیادی از متن نمایشنامهی اصلی حذف شده است و بخشهای باقیمانده نیز به ترتیب در فیلمنامه استفاده نشدهاند. تویا ویلکاکس که نقش میراندا را بازی میکند، از این مسئله دفاع کرده و به این نکته اشاره داشته که جارمن تنها بخشهای خستهکنندهی طوفان را حذف کرده است! این مسئله شاید برای طرفداران جدی نمایشنامه چندان خوشایند نباشد.
طوفان یک نسخهی جدیدتر هم دارد که در سال ۲۰۱۰ توسط جولی تایمور ساخته شد. در این فیلم، جنسیت پروسپرو تغییر پیدا کرده است و نقش آن را هلن میرن بازی میکند. فیلم اگرچه جلوههای بصری قابل توجهی داشت اما چندان مورد توجه قرار نگرفت و معمولا یکی از ضعیفترین فیلمهای اقتباسی از شکسپیر در نظر گرفته میشود.
۲۳- شاه لیر (King Lear)
- سال انتشار: ۱۹۷۱
- کارگردان: پیتر بروک
- بازیگران: پل اسکوفیلد، آلن وب، سیریل کیوسک
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۷ از ۱۰۰
در این ساختهی پیتر بروک که به صورت سیاه و سفید فیلمبرداری شده، شاهد اوج هنرنماییهای پل اسکوفیلد هستیم که تا پیش از این، در نسخهی تئاتری شاه لیر نیز خوش درخشیده بود. این فیلم با استفادهی مینیمال از موسیقی و تمرکز کامل بر روی فضاسازی به سبک تئاترهای ابزورد، بیشتر یادآور نوشتههای ساموئل بکت است تا ویلیام شکسپیر و یکی از تلخترین برداشتها از شاه لیر را ارائه میدهد.
این سیاهی افراطی فیلم چندان مورد توجه منتقدان قرار نگرفت و اکثر آنها بر این باور بودند که پیتر بروک نتوانسته یا نخواسته که میان شخصیتهای مثبت و منفی مرزی مشخص کند، آنها به یک اندازه بیرحم و وحشی هستند که این مسئله شاید با ذات نمایشنامه در تضاد باشد. در مقابل، برای طرفداران مکتب نیهیلیسم، شاه لیر میتواند یکی از بهترین فیلمهای اقتباسی از شکسپیر باشد.
۲۴- شب دوازدهم (Twelfth Night)
- سال انتشار: ۱۹۹۶
- کارگردان: ترور نان
- بازیگران: ایموجن استابس، نیکلاس فارل، بن کینگزلی، هلنا بونهام کارتر
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۶ از ۱۰۰
کمدیهای شکسپیر هر چه قدر هم که فوقالعاده باشند، بازآفرینی آنها در سینما چندان آسان نیست و معمولا بیاثر یا کماثر میشوند. شب دوازدهم به کارگردانی ترور نان یکی از نمونههای موفق در این زمینه است که البته آن هم تفاوتهای فاحشی با منبع اصلی دارد اما در مجموع میتواند طرفداران شکسپیر را راضی کند.
شب دوازدهم شاید از نظر کیفی و ساختاری در حد و اندازهی هیاهوی بسیار برای هیچ از کنت برانا نباشد اما یکی از عامهپسندترین فیلمهای اقتباسی از شکسپیر است. برگ برندهی فیلم را باید تیم بازیگران آن بدانیم، بهویژه هلنا بونهام کارتر که در نقش اولیویا به یادماندنی ظاهر شده است.
۲۵- ژولیوس سزار (Julius Caesar)
- سال انتشار: ۱۹۵۳
- کارگردان: جوزف ال. منکیهویچ
- بازیگران: مارلون براندو، جیمز میسون، جان گیلگد، لوئیس کالهرن
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
ژولیوس سزار یکی از اولین فیلمهای اقتباسشده از ویلیام شکسپیر بود که از آزادیها و پتانسیلهای مدیوم سینما به طور کامل استفاده کرد. نمیتوان از مارلون براندو در نقش مارک آنتونی چشم برداشت و فیلم یکی از حماسیترین برداشتهای ممکن از این نمایشنامهی مشهور را ارائه میدهد.
انتخاب براندو به عنوان نقش اصلی، شک و تردیدهای زیادی را به وجود آورد و بسیاری او را مناسب این نقش نمیدیدند. جوزف ال. منکیهویچ حتی آماده بود تا پل اسکوفیلد را جایگزین او کند اما توصیههای جان گیلگد به براندو کارساز واقع شد و او این نقش را به شکلی ایفا کرد که حتی مخالفاناش هم اعلام رضایت کردند.
نمایشنامههای شکسپیر با گذر زمان بهتر میشوند و با افزایش سن، با نثر، شخصیتها، داستان و مضامین او ارتباط بیشتری برقرار میکنید. این اقتباس منکیهویچ به همین منوال، به مرور زمان ارزش بیشتری پیدا کرده است و قدرت شکسپیر در خلق تراژدی و حماسه را یادآور میشود.
منبع: Timeout
خیلی قشنگهHenry V