۱۰ فیلم برتر ست روگن از بدترین تا بهترین
فیلم جدید ست روگن، «خیارشور آمریکایی»، در تاریخ ۶ آگوست از اچبیاو مکس پخش شد. او در جدیدترین کمدی خود، در نقشی دوگانه، در قالب شخصیت بن گرینبام و پدربزرگش، هرشل، بازی میکند. روگن نقدهای مثبتی برای نقشآفرینی دوگانهاش دریافت کرد و بار دیگر ثابت کرد که کارش را به خوبی بلد است.
این بازیگر کانادایی پرکار به عنوان یکی از بازیگران سریال محبوب اما کوتاه «فریکس و گیگس»، حرفه خود را آغاز کرد و سپس به عنوان نویسنده در سریال «اعلام نشده» به کارگردانی جاد آپاتو، شروع به کار کرد. او همچنین نقشهای کوچکی در کمدی «گوینده» آپاتو و فیلم کلاسیک مشهور «دانی دارکو» به کارگردانی ریچارد کلی داشت. آپاتو بعدا نقش مکمل فیلم «باکره ۴۰ ساله» را به روگن داد و سپس او را به شخصیت اول فیلم «باردار» تبدیل کرد. او در این فیلم مانند استیو کارل در «باکره ۴۰ ساله»، برای پدر شدن آماده نبود و این فیلم به سکوی پرتاب او تبدیل شد.
- گفتوگو با ست روگن بازیگر فیلم خیارشور آمریکایی؛ اگر میخواهید کمدی بزرگ بسازید رقیبتان مارول است
- از شرک تا بچه رییس؛ ۷ انیمیشن دنبالهدار دریمورکس که باید ببینید
- ۷ فیلم شبیه «خیلی بد» که داستانی پر از ناهنجاریها و طنزهای نوجوانانه دارند
او بعد از آن، در «خیلی بد» که فیلمنامهاش را در نوجوانی با ایوان گلدبرگ نوشته بود بازی کرد که فیلم موفقی بود. سپس در فیلم «طرز خرد کردن آناناس» و بعد از آن، در نقش اصلی در مقابل الگوی کمدی خود، آدام سندلر، در فیلم «آدمهای بامزه» آپاتو نقشآفرینی نمود. فیلمهای استودیویی وی مانند «مشاهده و گزارش» نتوانستند در گیشه تاثیر بگذارند اما روگن اجازه نداد که این آثار او را از برداشتن گامهای بزرگ منصرف کنند. شاید فیلم «زنبور سبز» نیز در سال ۲۰۱۱ چندان به چشم مخاطبان، جالب به نظر نرسید اما همان سال، نقطه عطف کارنامه روگن بود. او در اولین نقش دراماتیک خود در فیلم «این والس از آن تو» بازی کرد و همچنین فیلم کمدی درام «۵۰/۵۰» نیز در همان سال منتشر شد که اولین فیلم تولیدشده توسط شرکت روگن، پوینت گری بود.
روگن پس از همکاری با کارگردانانی مانند دیوید گوردون گرین، میشل گوندری، جاناتان لوین و آپاتو، با گلدبرگ همراه شد و این دو برای فیلم آخرالزمانی متا کمدی «این آخرشه» در سال ۲۰۱۳ و فیلم «مصاحبه»، پشت دوربین قرار گرفتند که انتشار «مصاحبه» با ماجرای معروف هک شدن اطلاعات شرکت سونی، گره خورد و فیلم در سرویسهای ویدیویی منتشر شد. با این حال، این دو فیلم شروع یک دوره پرهیجان برای ست روگن محسوب میشوند که شامل آثاری مانند «همسایهها» (۲۰۰۴)، «دیشب» (۲۰۱۵)، «مهمانی سوسیسی» (۲۰۱۶)، «هنرمند فاجعه» (۲۰۱۷) و «بلوکرها» (۲۰۱۸) است.
قطعا فیلمهای زیادی میتوانستند در این فهرست جای بگیرند. ست روگن در فیلمهای پرطرفداری مانند «دیشب»، «آدمهای بامزه» و «مصاحبه» به عنوان نفر دوم حضور دارد و هیچ یک از این فیلمها واقعا به اندازه کافی برای او برجسته نیستند تا در این فهرست قرار بگیرند. چیزی که «مصاحبه» را به اثری جذاب تبدیل میکند، بازی رندال پارک در نقش کیم جونگ اون و جیمز فرانکو در نقش مجری تلویزیونی معروف، دیو اسکایلارک است. تهیه کننده برنامه دیو (نقش روگن) نهایتا فردی ثانویه در داستان است. همین امر درباره «آدمهای بامزه» نیز صدق میکند، فیلمی که بیشتر به خاطر آدام سندلر و مثلث عشقی او با لزلی مان و اریک بانا در ذهنها ماندگار است تا بازی روگن در نقش ایرا رایت.
البته این بدان معنا نیست که حتما تمرکز یک فیلم باید روی روگن باشد تا بتواند در این فهرست قرار بگیرد. برای مثال، در «این والس از آن تو»، شخصیت روگن، کاراکتر اول فیلم نیست اما خود فیلم از جایگاهی منحصر به فرد در میان آثار او برخوردار است. از طرف دیگر، «دیشب» یک فیلم کمتر دیدهشده است که روگن در بیشتر مدت زمان آن، مواد مخدر مصرف میکند و تماشای کسی که وانمود میکند مواد مصرف کرده، تا حدی خندهدار است اما پس از مدتی کسلکننده میشود.
اجراهای مکمل روگن در «باکره ۴۰ ساله» و «۵۰/۵۰» نیز بسیار خوب به نظر میرسند اما این فیلمها به ترتیب متعلق به استیو کارل و جوزف گوردون لویت هستند. روگن در هر دو فیلم واقعا خوب است اما در حدی برجسته نیست که این آثار در بین ۱۰ فیلم برتر او قرار بگیرند. همچنین «دانی دارکو» نیز یکی از فیلمهای محبوب تاریخ است و روگن نقش کوچکی در آن دارد اما این اثر، طبق هیچ تعریفی، فیلم ست روگن نیست. همین امر درباره «گوینده» نیز که یک فیلم بسیار خنده دار اما مختص ویل فرل است، صدق میکند. در واقع، همانطور که در زیر خواهید خواند، همین معیارها، «خیلی بد» را وارد این فهرست کردهاند که البته شاید از نظر برخی، غیرمنطقی باشد.
ما در طول سالهای گذشته، شاهد رشد و پیشرفت روگن بودهایم. او کارهای متنوعی از بازی در نقش مردی عمیق و مبهم در سریال «فریکس و گیگس» گرفته تا راهاندازی شرکت خود، پوینت گری، انجام داده است. بسیاری از مخاطبان، روگن را دوست دارند، زیرا میتوانند با او ارتباط برقرار کنند. او همان همسایه بامزه یا دوست چاق عینکی و ریشدار شماست. او یک ستاره سینماست که شما دوست دارید او را ببینید. روگن شوخ طبعی را در قالب هنر به نمایش درمیآورد و همیشه چیزهای جدیدی در ذهن خود دارد.
روگن یکی از معدود بازیگرانی است که میتواند داستانهای خود را در رسانههای مختلف و تحت عناوین گوناگون، چه به عنوان تهیه کننده، نویسنده یا یک کارگردان، روایت نماید. روگن در حال حاضر مشغول بازی در هیچ پروژهای نیست اما تهیه کننده اجرایی سریال موفق «پسران» است که فصل بعدی آن، از ۴ سپتامبر در آمازون پخش میشود. در نهایت بهتر است با هم به سراغ ۱۰ فیلم برتر ست روگن برویم و آنها را بررسی کنیم.
۱۰. مهمانی سوسیسی (Sausage Party)
- کارگردانان: کونارد ورنون، کریگ تیرنان
- صداپیشگان: ست روگن، کریستن ویگ، نیک کرول
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۶
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۱ از ۱۰
روگن در ۱۰ انیمیشن صداپیشگی کرده است که تقریبا یک چهارم کل آثار دوران کاری او را شامل میشود. بنابراین نادیده گرفتن این جنبه برجسته از حرفه او اشتباه به نظر میرسد. در حال حاضر، در بین این آثار، احتمالا بیشتر مخاطبان، روگن را در درجه اول به عنوان صداپیشه مانتیس در فیلمهای «پاندای کونگفوکار» به یاد آورند اما با فکر کردن به این مجموعه، اولین افرادی که به ذهن میرسند، جک بلک و پس از آن داستین هافمن و آنجلینا جولی هستند. روگن بهعنوان پومبا در بازسازی «شیرشاه» هم که در آن به خوبی با بیلی آیچنر جفت شده بود، عملکرد بسیار خوبی داشت اما آیا او بهتر از صداپیشه اصلی پومبا، ارنی سابلا است؟ همچنین تعداد زیادی از مخاطبان، طرفدار صداپیشگی روگن به عنوان بیگانه نامدار فیلم «پال» در سال ۲۰۱۱ با بازی سایمون پگ و نیک فراست هستند اما حقیقتا فقط یکی از صداپیشگیهای روگن بالاتر از بقیه آثار وی به نظر میرسد و آن کار، «مهمانی سوسیسی» است.
روگن صدای فرانک، یک هات داگ را اجرا مینماید که در یک سوپرمارکت زندگی میکند و مشتاق است تا با برندا، یک نان هات داگ خوش طعم با صدای کریستن ویگ ارتباط برقرار کند. فرانک حقیقت زندگی کوتاه مدت خود را کشف میکند و با دوستانش برای فرار از این سرنوشت، تلاش مینماید و در عین حال با دشمن بداخلاق خود (نیک کرول) مقابله میکند. با نهایت احترام به مانتیس، پومبا و پال، تا زمانی که داستان این هات داگ را ندیده باشید، نمیدانید که این نابغه چقدر در صداپیشگی انیمیشن، بینظیر است. خود روگن این فانتزی پر از فحاشی و مبتنی بر غذا را نوشته و تولید کرده و همین موضوع، یکی از نکات جالب توجه این فیلم است. «مهمانی سوسیسی» نمونهای بینظیر از فیلمهای دیزنی است و تماشاگران، خلاقیت آن را دوست داشتند و این انیمیشن به پرفروشترین انیمیشن +۱۷ سال تاریخ تبدیل شد و از «پارک جنوبی: بزرگتر، طولانیتر و کاملتر» پیشی گرفت.
۹. مشاهده و گزارش (Observe and Report)
- کارگردان: جودی هیل
- بازیگران: آنا فاریس، ست روگن، ری لیوتا
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۹
- امتیاز راتن تومیتوز: ۵۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۸ از ۱۰
شاید خیلی از مخاطبان، این فیلم به نویسندگی و کارگردانی جودی هیل را دوست نداشته باشند (درست مانند شخصیت اصلی فیلم که دوست داشتنش، سخت است) اما باید به اجرای روگن احترام بگذارند. او برای ایفای نقش رونی بارنهارت، از نظر ذهنی، از منطقه راحت و امن خود خارج شد. رونی نگهبان شل و ول یک مرکز خرید است که بیشتر شبیه تراویس بیکل به نظر میرسد تا پل بلارت. رونی رویای پیوستن به آکادمی پلیس را در سر میپروراند و میخواهد با کمک دوستانش، مایکل پنا، جسی پلمون و دوقلوهای جان و متیو یوان فردی را دستگیر کند که خریداران زن را در مرکز خرید محلی آزار میدهد و معتقد است از این طریق میتواند خودش را به پلیس اثبات نماید.
روگن بدون هیچگونه واهمهای به این نقش متعهد است اما بازی کردن نقش چنین شخصیتی دشوار است، مخصوصا با توجه به این مسئله که در این فیلم، شاهد یک صحنه تجاوز جنسی در قالب یک سکانس طنز هستیم. در واقع این فیلم و این نقشآفرینی، دارکترین وجهه یک کمدی محسوب میشود. رونی نیت خوبی دارد اما تفکرات و تصورات او احتمالا تحریف شدهاند و بسیاری معتقدند که این شخصیت، دوقطبی است و به همین دلیل در معاینه روانشناختی خود برای استخدام به عنوان یک افسر پلیس، موفق نمیشود. مخاطبان «مشاهده و گزارش» را به اندازه «باکره ۴۰ ساله» یا حتی «دیشب» دوست ندارند اما روگن در این فیلم، به خوبی خودش را بهعنوان یک بازیگر تحت فشار قرار میدهد، اگرچه شاید خلق چنین کمدیهایی تماشاگران را کمی ناراحت کند.
۸. این والس از آن تو (Take This Waltz)
- کارگردان: سارا پالی
- بازیگران: ست روگن، میشل ویلیامز، سارا سیلورمن
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۱
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
در «این والس از آن تو» روگن برای اولین بار، شانس خود را در فیلمی دراماتیک امتحان کرد. اینطور نیست که آثاری مانند «باردار» یا «فریکس و گیگس» لحظههای درامی نداشته باشند اما شما همیشه هنگامی تماشای آنها، منتظر یک سکانس خندهدار هستید اما «این والس از آن تو» متفاوت است. در این فیلم به کارگردانی سارا پالی، میشل ویلیامز در نقش مارگو بازی میکند. او نویسندهای است که با احساساتش نسبت به همسرش لو (روگن) کلنجار میرود و در طرف دیگر، در حال بررسی شروع رابطهای جدید با دنیل (لوک کربی)، هنرمندی است که آن طرف خیابان زندگی میکند.
این فیلم بسیار حساس و یک تغییر واضح برای روگن به حساب میآید و او به خوبی از پس این کار برمیآید و احساسات لو را با ملاحظه بسیار و به شکلی همدلانه به منصه ظهور میرساند. وی از این که همسرش، او را ترک میکند ناراحت است اما به نوعی این زن را درک میکند. همه چیز بین مارگو و دنیل، آتشین و پرهیجان شروع می شود اما در نهایت آنها نیز با هم سرد میشوند و رابطهشان به اندازه رابطه مارگو با لو پیش پا افتاده میشود. فیلم سعی دارد این پیغام را منتقل کنید که همیشه چیزی که مالک آن نیستید جذابتر به نظر میرسد اما با به دست آوردن آن، مشکلات زندگی حل نمیشوند. «این والس از آن تو» با اجرای شیرین و فروتنانه روگن، این حقیقت از زندگی را به شیوهای موثر نشان میدهد.
۷. خیلی بد (Superbad)
- کارگردان: گرگ موتولا
- بازیگران: ست روگن، جونا هیل، مایکل سرا
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۷
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
اگر بخواهیم صادقانه بگوییم، این فیلم علیرغم این که در رتبه هفتم و بالاتر از سه فیلم دیگر قرار دارد، آخرین اثری است که شایسته حضور در این فهرست است، چرا که وقتی به «خیلی بد» فکر میکنیم، جونا هیل، مایکل سرا و کریستوفر مینتز اولین کسانی هستند که به یاد میآیند و روگن و افسر پلیس همکارش، بیل هدر، در اولویتهای بعدی هستند. نقشهای مکمل روگن در «باکره ۴۰ ساله» و «۵۰/۵۰» نیز کمتر در ذهنها ماندگار هستند اما حساب «خیلی بد» فرق دارد و این فیلم شایسته جایگاه خود در این فهرست است. روگن و ایوان گلدبرگ فیلمنامه را در نوجوانی در کانادا نوشتند و دو شخصیت اصلی بر اساس دوستی و روابط آنها ساخته شدهاند.
سن روگن برای بازی در نقش ست، کمی زیاد بود و او تصمیم گرفت نقش افسر مایکلز، پلیس غیرمسئولی را ایفا کند که به دنبال مکلاوین میرود. او و همکارش در حین انجام وظیفه مشروب مینوشند، از آژیر پلیس خود سواستفاده میکنند و به یک تابلو توقف شلیک مینمایند. مایکلز و همکارش، افسر اسلیتر، قبل از دستگیری ست، با ماشین خود به او ضربه میزنند و او را در بدترین زمان ممکن گیر میاندازند. سپس آنها یک کوکتل مولوتف (بطری محتوی مواد منفجره) را به سمت ماشین تیم خود پرتاب میکنند و به مکلاوین اجازه میدهند تا چند گلوله به سمت آن شلیک کند و در واقع همه این موارد ثابت میکند که پلیسها نیز میتوانند افرادی بامزه باشند. این فیلم متعلق به زمان دیگری است و شاید اگر امروزه ساخته میشد، بسیار متفاوت به نظر میرسید اما این اثر همچنان به لطف طنزش و مهمتر از همه، مضمونش، تازگی دارد. مضمون و مفهوم خوب، مدتهاست یکی از نقاط قوت حرفه نویسندگی روگن به حساب میآید.
۶. تیری در تاریکی (Long Shot)
- کارگردان: جاناتان لوین
- بازیگران: ست روگن، شارلیز ترون، دایان رافائل
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۹
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
این کمدی رمانتیک فوقالعاده به شدت نادیده گرفته شد و به نظر میرسد دلیل اصلی چنین عدم استقبالی این بود که مخاطبان نمیتوانستند باور کنند که زن زیبایی مانند شارلیز ترون حتی حاضر باشد چند ساعتی با فردی مثل روگن وقت بگذراند، چه رسد به این که عاشق او شود. این زوج عاشق شاید باعث نارضایتی شما شوند اما در فیلم، بسیار کارآمد هستند. آنها نه فقط روی کاغذ، بلکه در صحنه واقعی نیز، به لطف هماهنگی و شیمی جالب بین روگن و ترون، خوش میدرخشند.
روگن نقش یک روزنامهنگار سختگیر و لجباز را بازی میکند که بهعنوان سخنرانینویس پرستار دوران کودکی خودش فعالیت مینماید که از آن زمان، به وزیر امور خارجه ایالات متحده و نامزد احتمالی ریاستجمهوری تبدیل شده است. روگن مدتهاست که او را دوست دارد اما جادوی فیلم این است که او به آرامی ترون را متقاعد میکند تا به او فرصت بدهد. روگن به حرفهای او گوش میدهد و از او سوالاتی درباره خودش میپرسد تا بتواند بهتر درکش کند. در نتیجه بیشتر عاشقش میشود. جالب اینجاست که بسیاری از مردان در مواجهه با یک خانم، این کار را فراموش میکنند یا در وهله اول به شنیدن پاسخهای او علاقهای ندارند.
روگن در نهایت با خودش کنار میآید و اعتراف میکند که هر چقدر هم که بخواهد، هرگز نمیتواند شخصیت خودش را برای کمک به حرفه سیاسی ترون، زیر و رو کند. او فرد خوبی است که واقعا به این زن اهمیت میدهد اما نباید تغییر کند و ترون نیز برای رسیدن به عشق خود، باید به آنچه دیگران فکر میکنند اهمیتی ندهد. موضوع فیلم، بیشتر سیاسی است تا عاشقانه و فیلم پیامی تازه و جالب دارد و روگن نقش یک جنتلمن واقعی را ایفا میکند.
۵. این آخرشه (This Is the End)
- کارگردانان: ست روگن، ایوان گلدبرگ
- بازیگران: ست روگن، جیمز فرانکو، جونا هیل
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۳
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
قطعا یک ست روگن خیالی حتی از نسخه واقعی او هم بهتر است. روگن در این کمدی آخرالزمانی، نقش یک نسخه (نه چندان) تخیلی از خود را بازی میکند و دوست و همکار کاناداییاش، جی باروشل که برای اولین بار در سریال اعلامنشده با او کار کرده بود، وی را همراهی میکند. جی منتظر یک آخر هفته آرام با ست است و اصرار دارد تا او را به مهمانی خانه جیمز فرانکو ببرد و این خانه همان جایی است که همه چیز از آن شروع میشود. تعداد زیادی از بازیگران کمدی درجه یک هالیوود در این فیلم حضور دارند.
چیزی که واقعا در این فیلم به چشم میآید هماهنگی و شیمی طبیعی و راحت روگن با همبازیهایش (نه فقط باروشل و فرانکو، بلکه دنی مک براید، کریگ رابینسون و دوست همیشگی آنها جونا هیل) است. دوستی جی و ست در طول فیلم، تحتالشعاع چیزهای زیادی قرار میگیرد اما آنها در شرایط اضطراری بسیار فداکار هستند. جی سعی میکند تا ست را با خود به بهشت بیاورد اما ست، جی را متقاعد میکند تا او را رها نماید و به تنهایی از بهشت لذت ببرد و در نهایت ست به دلیل این فداکاری، اجازه دسترسی به دروازههای مروارید را پیدا میکند و از رنج ابدی در امان میماند. عشق واقعی روگن به باروشل در اینجا به کارش میآید و این فیلم واقعا تماشایی است.
۴. همسایهها (Neighbors)
- کارگردان: نیکولاس استولر
- بازیگران: ست روگن، رز بایرن، زک افرون
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۴
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۳ از ۱۰
روگن با این کمدی به کارگردانی نیکلاس استولر، بیشتر دیده شد. او نقش پدری را بازی میکند که با ظهور یک همسایه پر سر و صدا و جنگ طلب، سعی دارد تا از خانوادهاش محافظت کند. در سالهای گذشته، خود روگن به ندرت در چنین نقشهایی بازی کرده و به همین دلیل، دیدن او هنگام خرید وسایل نوزاد و دریافت وام مسکن بسیار جالب است. با این حال، روگن باز هم در این داستان کمدی، بسیار بامزه و سرگرمکننده است.
در این فیلم نیز، بار دیگر، همبازی روگن، بیش از حد با او تفاوت دارد. همسر او در این اثر، رز بایرن است که نقش اول فیلم را اجرا میکند. این زوج در طول فیلم بسیار اذیت میشوند و در نهایت میفهمند که هیچ سودی در عصبانیت نیست و بهتر است خود را با شرایط وفق دهند و لذت ببرند. آنها با تشویق دوستشان، آیک بارینهولتز، رقابت جالبی را با زک افرون و دیو فرانکو آغاز میکنند اما در پایان فیلم، آتش بس برقرار میشود. تصور روگن به عنوان یک مرد خانگی خوشبخت، دشوار است اما او در چنین نقشی در «همسایهها»، خوش میدرخشد و بسیار دلنشین است.
۳. طرز خرد کردن آناناس (Pineapple Express)
- کارگردان: دیوید گوردون گرین
- بازیگران: ست روگن، جیمز فرانکو، دنی مکبراید
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۸
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
در این کمدی، ست روگن را در بهترین سطح خودش میبینیم. کارگردان، دیوید گوردون گرین به او اجازه داد تا با جیمز فرانکو (که در ابتدا قرار بود نقش روگن را بازی کند) غوغا کند و هر کاری که دوست دارد انجام دهد. خوشبختانه همه چیز در بخش اجرا و بازیگری درست پیش رفت و ترکیب منحصربهفرد اکشن و کمدی فیلم (به علاوه مقداری ماریجوانا) بسیار عالی بود.
تریلر «طرز خرد کردن آناناس» برای اولین بار در تابستان ۲۰۰۷ منتشر شد و تک آهنگ موفق میا، هواپیماهای کاغذی، روی آن تنظیم شده بود و در یک صحنه، روگن را میدیدیم که مانند یک سوپرمن واقعی در هوا اوج میگرفت و تماشاگران با دیدن این صحنه، بیشتر مشتاق دیدن فیلم شدند. او و فرانکو ستارگان اکشن خوبی بودند و با کمک دنی مکبراید در نقش دلال مواد مخدری که تفنگ ساچمهای دارد، توجه همگان را جلب کردند. سونی به دلیل سودآوری بیشتر، دنبالهای برای این فیلم عرضه کرد اما مطمئنا اگر زمان به عقب برگردد، این استودیو تصمیم متفاوتی میگرفت، چرا که ساخت فرنچایزهای کمدی به این راحتیها هم نیست. چنین فیلمهایی فقط یک بار تولید میشوند و باید تا آنجا که ممکن است از آنها لذت برد، زیرا دفعه دومی در کار نیست.
۲. استیو جابز (Steve Jobs)
- کارگردان: دنی بویل
- بازیگران: مایکل فاسبندر، کیت وینسلت، ست روگن
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۵
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
یکی از دلایل قرار گرفتن این فیلم در این فهرست، کارگردانی دنی بویل است. یکی دیگر از دلایل، همبازی روگن، مایکل فاسبندر است و دلیل اصلی، خود داستان واقعی فیلم و آن دیالوگهای درخشان و صریح آرون سورکین است. روگن با بازی در این فیلم، حتی تا مرز نامزدی اسکار هم پیش رفت. این نقش واقعا مناسب او بود.
روگن نقش استیو وزنیاک، یکی از بنیانگذاران اپل را بازی میکند که به نوعی تسلیم همکار خود، استیو جابز میشود تا او در مرکز توجهات قرار بگیرد. بیشتر اوقات، وزنیاک به جابز التماس میکند که در سخنرانی خود به تیم دوم اپل نیز اشاره کند که محصولی قابل اعتماد ساختند که اپل را به جایی رساند که امروزه هست. آنها روی نوآوری تمرکز کردند اما جابز اصرار داشت تا تمرکزشان را بر روی عرضه محصول جدید حفظ کنند و اعتقادی به نگاه به گذشته نداشت. در ادامه، داستان جالبتر میشود.
وزنیاک مشارکت جابز در محاسبات و باقی فعالیتها را زیر سوال میبرد و جابز نیز مانند رهبر ارکستری که موسیقیدانانی مانند وزنیاک را هدایت میکند، شرایط را مدیریت مینماید. در واقع، سورکین، روگن و امثال این افراد مانند نوازندگانی هستند که به افرادی مثل جابز کمک میکنند تا شاهکار خود را خلق کنند. «استیو جابز» کاستیهای خودش را دارد اما همچنان یکی از بهترین فیلمهای روگن و بهترین اجراهای این بازیگر است. او نقش خود را به خوبی ایفا میکند و پا به پای فاسبندر پیش میرود و در مواقع لزوم، به جابز، دوست قدیمی خود یادآوری میکند که از کجا آمده است، گاراژی کوچک در لوس آلتوس کالیفرنیا.
۱. باردار (Knocked Up)
- کارگردان: جاد آپاتو
- بازیگران: ست روگن، کاترین هیگل، لزلی مان
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۷
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
«باردار» در آن زمان برای روگن مانند یک معجزه به نظر میرسید، زیرا فیلم، به خوبی نقاط قوت او را نمایش میدهد و انگار که آپاتو آن را به طور اختصاصی برای او نوشته است. او نقش بن استون را بازی میکند که مردی است که بزرگترین جاهطلبیاش، راهاندازی وبسایتی است که صحنههای جنجالی معروف فیلمها را روایت میکند (این وبسایت واقعا در آن زمان وجود داشت). او در ادامه، با آلیسون (کاترین هیگل) آشنا میشود و آنها رابطهای عاشقانه با یکدیگر برقرار میکنند. آلیسون بعد از مدتی باردار میشود و استرس و اضطراب سراسر وجود بن را فرا میگیرد. او نمیداند که چگونه یک نوزاد را بزرگ کند و پدر خوبی باشد. بن از قرار گرفتن در این موقعیت، ترسیده است و در واقع اکثر پسرها اینگونه هستند. آنها برای چنین لحظهای کاملا آماده نیستند. اما روگن روی خودش کار میکند و سعی دارد همان مرد مطلوب آلیسون و کودک باشد و تماشای این صحنهها از لحاظ خندهدار بودن و همچنین صمیمیت آنها، بسیار دلچسب است.
روگن به شکلی تخصصی، نگرانیهای یک مرد جوان درباره پدر شدن را به نمایش میگذارد و استفاده آپاتو از هارولد رامیس به عنوان پدر خود بن، تصمیمی درخشان بود. هدف «باردار» این است تا نشان دهد که هیچکس واقعا برای پذیرش چنین مسئولیتی آماده نیست. شما ۹ ماه فرصت دارید تا آماده شوید اما تا زمانی که آن نوزاد به دنیا بیاید، هیچ چیز نمیتواند شما را آماده کند و این مدت زمان، اصلا کافی نیست. روگن این ترس را به خوبی به تصویر میکشد و در عین حال، هرگز از طنز ذاتی این موقعیت غافل نمیشود. بن استون پدر ایدهآل هر نوزادی است. او شاید در کسب و کار، چندان ماهر نباشد اما در پایان فیلم، میفهمیم که در عوض، پدر بسیار خوبی خواهد شد. «باردار» یک فیلم خانگی فوقالعاده با بازی روگن است و به همین دلیل در صدر این لیست قرار دارد.
منبع: collider