محبوبترین سریالهای ایرانی دههی ۹۰ در شبکهی نمایش خانگی؛ از شهرزاد تا هیولا
سابقهی سریالسازی در شبکهی نمایش خانگی ایران به میانههای دههی ۸۰ بازمیگردد. زمانی که مهران مدیری با «قهوهی تلخ» نشان داد خارج از تلویزیون هم میتوان سریال ساخت و به موفقیت رسید. اما طی چند سال اخیر و با شکلگیری سرویسهای ویاودی ساختار سریالسازی در ایران تغییر کرد و شاهد ساخت و انتشار آثاری متفاوت با تمهای گوناگون بودیم. حالا و در آخرین ماههای دههی ۹۰ قصد داریم نگاهی بیندازیم به محبوبترین سریالهای ایرانی در شبکهی نمایش خانگی طی ۱۰ سال اخیر.
عدم وجود شبکههای خصوصی در ایران همواره موضوعی مورد بحث بوده است. در سراسر جهان شبکههای مستقل و خصوصی فیلمها، سریالها و برنامههای سرگرمکننده و هنری بسیاری تولید میکنند. این شبکهها هرکدام خط مشی و جامعهی مخاطبان خود را دارند و با توجه به آنها محتوای مد نظرشان را میسازند. عدم وجود چنین رسانههایی در ایران تا چندی قبل باعث حاکمیت کامل صدا و سیما بر روند سریالسازی در کشور شده بود، اما در سالهای اخیر با رشد و شکوفایی شبکهی نمایش خانگی با مجموعههایی همچون «شهرزاد»، «عاشقانه» و «هیولا» شاهد جهشی نسبی در کمیت سریالسازی در ایران بودیم.
سریالها بدون رتبهبندی در فهرست پایین قرار گرفتهاند.
متاسفانه آفت سطحیسازی مفاهیم مهم خیلی زود به شبکهی نمایش خانگی هم رسید و بسیاری از کارگردانها و نویسندهها با دست گذاشتن روی قصههای عاشقانهی نوجوانپسند یا موضوعات سیاسی نخنما بیش از کیفیت نهایی اثر به دنبال کسب سرمایه و فروش بیشتر بودند. اما در این میان سریالهای قابل اعتنایی هم تولید شدند که از لحاظ کیفی حرفهایی برای گفتن داشتند. در این مطلب قصد داریم به بررسی پربینندهترین یا به تعبیری محبوبترین سریالهای ایرانی پخش شده در شبکهی نمایش خانگی طی دههی ۹۰ براساس آمارهای موجود بپردازیم.
محبوبترین سریالهای ایرانی در شبکهی نمایش خانگی طی ۱۰ سال اخیر
شهرزاد
- کارگردان: حسن فتحی
- تاریخ پخش فصل اول: ۱۳۹۴
سریال شهرزاد در میانههای دههی ۹۰ توانست به واسطهی تیم بازیگری مناسب، موسیقیهای عامپسند با صدای محسن چاوشی و روایت ساده و روان یک قصهی عاشقانه به محبوبیت قابل توجهای دست یابد. فصل نخست این مجموعه، بیش از دو فصل دیگر آن مورد استقبال سریالدوستان قرار گرفت و خیلی زود شهرزاد به یک مجموعهی پرفروش در شبکهی نمایش خانگی تبدیل شد. هرچه سریال فتحی روبه انتها میرفت شتابزدگی در روایت داستان و تکراری شدن موقعیتهای دراماتیک آن در کنار سیر دگردیسی مصنوعی شخصیتهایش بینندگان را بیشتر آزار میداد، اما با این وجود نمیتوان از اتمسفر دوستداشتنی، بازی مناسب بازیگران و برخی قسمتهای خوب آن هم چشمپوشی کرد.
قصهی شهرزاد بیننده را به دههی ۳۰ و کشوقوس درگیریهای سیاسی و اجتماعی کوتادی ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ و دستگیری دکتر مصدق میبرد. شهرزاد (ترانه علیدوستی) دانشجوی پزشکی و فرهاد (مصطفی زمانی) دانشجوی ادبیات و روزنامهنگار عاشق هم هستند و قصد دارند تا چندی دیگر بایکدیگر ازدواج کنند، اما دست تقدیر سرنوشت تلخی را برای آنها نوشته و با دستگیری فرهاد به عنوان یکی از طرفداران سرسخت مصدق ازدواج این دو با مشکل مواجه میشود. در ادامه پای قباد (شهاب حسینی) هم به این ماجرا بازمیشود و یک مثلث عاشقانه شکل میگیرد.
شهرزاد بیتردید یکی از محبوبترین سریالهای ایرانی در یک دههی اخیر است. این مجموعه پیش از رشد سرویسهای ویاودی و از طریق عرضهی هفتگی به صورت دیجیتالی و فیزیکی پخش شد. حسن فتحی پس از پایان فصل سوم اعلام کرد در صورت موافقت تیم بازیگری مایل است داستان شهرزاد، فرهاد و قباد را ادامه دهد!
ممنوعه
- کارگردان: امیر پورکیان
- تاریخ پخش فصل اول: ۱۳۹۷
احتمالا محبوبیت سریال «ممنوعه» از اسم آن آغاز میشود! مجموعهای با تمهای اجتماعی و توجه به مصائب جوانان ایرانی که خیلی زود توانست با دستبهدست شدن برخی سکانسهایش در شبکههای اجتماعی مخاطبان زیادی پیدا کند. این سریال قصد داشت به صورت پیوسته و همزمان داستان زندگی سه نسل از خانوادههای ایرانی را به تصویر بکشد.
شکی در میزان محبوبیت بالای سریال ممنوعه نیست. این سریال بنابر آمار منتشر شده از سوی فیلیمو دربارهی پربینندهترین سریالهای ایرانی توانسته بود پس از هیولا و «نهنگ آبی» در جایگاه سومین فهرست سریالهای پربیننده قرار بگیرد. علت محبوبیت ممنوعه را نباید در فیلمنامه، کارگردانی یا کیفیت تیم فنی و بازیگری آن جستوجو کرد، بلکه مهمترین دلیل توجه جوانان به این سریال تیم بازیگری خوشچهره آن است. بیشتر منتقدین اتفاق نظر داشتند که ممنوعه در طرح و واکاوی مشکلات اجتماعی مد نظرش ناکام است و به شکلی ناقص و سطحی درگیریها و مشکلات امروز جامعه ایران را بررسی میکند.
نهنگ آبی
- کارگردان: فریدون جیرانی
- تاریخ پخش فصل اول: ۱۳۹۷
نهنگ آبی برای دوستداران جدی سینما و تلویزیون یکی از مورد انتظارترین سریالهای ایرانی شبکهی نمایش خانگی بود. نخست به خاطر حضور بهرام توکلی و فریدون جیرانی در مسند فیلمنامهنویس و کارگردان و دوم تیم بازیگری قابل توجه سریال که نوید یک مجموعهی اجتماعی-معمایی جذاب را میدادند. در آمار سالیانه پربینندهترین سریالهای ایرانی فیلیمو بین خرداد ۹۷ تا خرداد ۹۸ این سریال توانسته بود رتبهی دوم را به خود اختصاص دهد.
سریال داستان جوانی تیزهوش به نام آرمین مشرقی (ساعد سهیلی) را روایت میکند که رد پای مشرقیهای محبوب جیرانی در وجود او هویداست. آرمین علاقهی چندانی به ارتباط با دیگران ندارد و بیشتر وقت خود را در وبگاه کتابخوانی میگذراند. او از طریق این وبگاه با دختری به نام ژاله آشنا میشود و در ادامه ژاله برای آرمین در شرکت محل کارش شغلی دستوپا میکند. آرمین در شرکت با بهمن (حسین یاری) رئیس شعبه، آناهیتا (لیلا حاتمی) نامزد بهمن، هاله (آزاده صمدی) منشی شرکت و مروارید (ویشکا آسایش) همسر نادر آشنا میشود و پس از بروز تواناییهایش در زمینهی سایبری به عنوان مسئول امنیت شبکه استخدام میشود و این سرآغاز ماجراهای تازه در زندگی اوست.
نهنگ آبی برخلاف انتظارات از مشکلات عدیدهای در متن و اجرا رنج میبرد. شخصیتهای سریال به هیچوجه قابل لمس نبودند و به عنوان مثال آرمان بیش از اینکه به یک نخبه شبیه باشد، به بچه دبیرستانیهای عاشقپیشه شباهت داشت! شخصیتهای سریال تا آنجا مشکلدار بودند که لیلا حاتمی در میانههای راه به دلیل سطحی بودن شخصیت آناهیتا از تیم تولید جدا شد. هرچند سازندگان نهنگ آبی سانسورهای سریال را یکی از دلایل اصلی خدشهدار شدن کیفیت نهایی آن عنوان کردند، اما قبول اینکه شخصیتهای بیشیرازه سریال، روایت ناشیانه اثر و بازیهای بد بازیگران همه زاییدهی سانسور است، کمی دشوار به نظر میرسد!
هیولا
- کارگردان: مهران مدیری
- تاریخ پخش فصل اول: ۱۳۹۸
مهران مدیری طی سالهای اخیر با کنایههای اجتماعی-سیاسیاش در برنامهی «دورهمی» و سریال «هیولا» سعی داشته صریحتر و واضحتر از «شبهای برره» یا «قهوهی تلخ» به مشکلات جامعه بپردازد. اگر دستبهدست شدن حرفهای کارتپستالی و تک جملهای او در شبکههای اجتماعی را نادیده بگیریم، صحبتهای مدیری هیچ کارکرد و تاثیر دیگری نداشتهاند؛ زیرا او صرفاً سوژههای نخنما شده را در قالب فرم همیشگیاش -که دیگر قدیمی شده است- بازگو میکند و در این راه هیچ قصد ندارد بر وجههای هنری، کمدی یا انتقادی خود بیفزاید. هیولا دقیقاً میراثدار چنین نوع نگاهی است و ایدهی چند خطی و خام آن به حدی طی سریال تکراری میشود که مخاطب را کلافه میکند.
این سریال داستان معلم باوجدان و شریفی به اسم هوشنگ شرافت را روایت میکند که چشمداشت چندانی به مال دنیا ندارد؛ اما مصائب اقتصادی و اتفاقاتی که در زندگی او رخ میدهد آقای شرافت را ناگزیر میسازند که دست به انجام کارهایی عوامفریبانه و خلاف خواست قلبیاش بزند. این مجموعه پس از ۱۹ قسمت و یک فصل در شهریورماه سال گذشته به کار خود پایان داد، اما اینطور که پیداست مهران مدیری و تیمش قصد دارند خانوادهی شرافت را با ماجراهایی تازه به خانههای علاقهمندان بازگردانند.
مهمترین مشکل فصل اول سریال هیولا به فیلمنامه و موقعیتنویسی آن بازمیگشت. اساسا چنین مجموعههایی با قوت گرفتن از موقعیتهای کمدی و بازی بازیگرانشان رشد میکنند، اما جدیدترین ساختهی مدیری بعد از چند قسمت هیچ حرف تازهای برای گفتن نداشت و به دام تکرار افتاده بود. احتمالا دلیل اصلی استقبال خوب عامهی مردم از هیولا به حرفهای سبک اجتماعی-سیاسی بازمیگردد که در این مجموعه مطرح میشد. متأسفانه این مسائل اجتماعی فقط در سطح باقی میماندند و کم تأثیرتر و سطحیتر از یک تیتر خبری ساده بودند! امیدواریم در فصل دوم سریال هیولا تیم سازنده پیش از مشعوف شدن از دستاوردشان کمی دقیقتر به موضوعات مطرح شده در سریال نگاه کنند و روند داستان، موقعیتهای کمدی و احساسی سریال را بهتر به تصویر بکشند و از این دو مهمتر سیر دگردیسی شخصیتهایشان را هم منطقی ترسیم کنند.
عاشقانه و دل
- کارگردان: منوچهر هادی
- تاریخ پخش فصل اول سریال دل: ۱۳۹۸
- تاریخ پخش فصل اول سریال عاشقانه: ۱۳۹۵
هردو سریال «عاشقانه» و «دل» ساختهی منوچهر هادی براساس تمام آمار و ارقام از پربینندهترین و محبوبترین سریالهای ایرانی منتشر شده در شبکهی نمایش خانگی طی ۱۰ سال اخیر هستند. مثلا قسمت نخست دل بعد از ۶ ماه در فیلیمو به بیش از ۳۹ میلیون بازدید دست یافت. سریال عاشقانه سعی داشت با روایت حکایت زندگی چند زوج به قصهای اجتماعی و در عین حال رمانتیک دست پیدا کند. از سویی دیگر دل با تصویرگری چند ضلعیهای عاشقانه با نیمنگاهی به سبک سریالهای ترکیهای به دنبال جلب نظر عموم سریالبینهای ایرانی بود.
هر دو سریال ریتمی کند و آزار دهنده داشتند و فیلمنامهی آنها به خصوص در مسیر رشد و تغییر شخصیتها از مشکلات عدیدهای رنج میبرد. عاشقانه و دل به سراغ قشر سرمایهدار و به اصطلاح بیدغدغهی جامعه رفتند و سعی داشتند با ترسیم یک دنیای نوجوانپسند رگ خواب عموم مخاطبان را پیدا کنند. شاید این دو مجموعه در شبکههای اجتماعی با بازخوردهای منفی مواجه شده و اغلب منتقدین آنها را سریالهایی ضعیف توصیف کرده باشند، اما بسیاری از سریالبینها به تماشای عاشقانه و دل نشتهاند و به همین خاطر میبایست سریالهای هادی را در زمره محبوبترین سریالهای ایرانی شبکهی نمایش خانگی طی دههی ۹۰ قرار داد.
آقازاده
- کارگردان: بهرنگ توفیقی
- تاریخ پخش فصل اول: ۱۳۹۹
«آقازاده» از آن سریالهایی است که ادعای بیان موضوعات جدی و مهم را دارند، اما در انتها تا حد تکرار صحبتهای مطرح شده در شبکههای اجتماعی پیرامون مشکلات جامعه تقلیل مییابند! جدیدترین ساختهی بهرنگ توفیقی قصد دارد سری به دنیای آقازادهها بزند و به بیننده نشان دهد در پس پردهی زندگی برخی از سیاستمداران امروز چه میگذرد. اما برخورد سریال با این مشکلات بسیار کلیشهای و نخنما است و با هیچ متر و معیاری نمیتوان آن را تاثیرگذار و روشنگر نامید.
یکی از مشکلات اساسی سریال آقازاده شخصیتهای الکن و سطحی آن هستند. شخصیتهای این مجموعه هیچ سیر سلوک یا طریق سقوطی را طی نمیکنند و به طرز عجیبی به دو دستهی سفید و سیاه تقسیم میشوند که چنین تقسیمبندیهای کلیشهای راه را بر مخاطب برای ورود به دنیای اثر میبندد. از سوی دیگر ایدهی اولیه سریال پس از چند قسمت ته میکشد و آقازاده نیز همانند بسیاری از سریالهای چند سال اخیر شبکهی نمایش خانگی و تلویزیون برای کشدار شدن دست به دامان تمهای عاشقانه و تقابل زندگی مرفههای بیدرد و فقیران آبرومند میشود.
همانطور که قابل مشاهده است سریالهای محبوب و پربیننده سالهای اخیر شبکهی نمایش خانگی از کیفیت چندانی برخوردار نبودهاند و بهجز یک یا دو مورد که میتوان آنها را آثاری قابل دیدن و مناسب ارزیابی کرد، مابقی این سریالها در قیاس با سریالهای خوب و متوسط جهانی -و نه مجموعههای تراز اول و پرهزینه- هیچ حرفی برای گفتن ندارند. اما براساس آمار و ارقام میتوان نتیجه گرفت شبکهی نمایش خانگی پتانسیل رشد را دارد و اگر فیلمسازان خوب ایرانی طی سالهای آتی به این عرصه ورود کنند، میتوان انتظار داشت در آینده سریالهایی درخور توجهای تولید شوند که خیل عظیم سریالبینها در شبکهی نمایش خانگی از تماشای آنها لذت ببرند.
سریال عاشقانه و دل رو نباید عینا به یک دید بررسی کرددرحالیکه عاشقانه طرفدارای خییلی زیادی داشت و به مراتب منتقدین کمتر اما دل درعین داشتن مخاطب بالا که اونم بخاطر علاقه به عاشقانه بود منتقدین خیلی بیشتری داشت و باتوجه گذشت زمان نباید به عنوان جزئی از بهترینهای نمایش خانگی عنوان بگیره
هیولا فیلم خوبی نبود بسیار کسل کننده و حوصله سر بر واقعا جنبه طنزش ضعیف بود و شوخی هاشم بی مزه پایانشم که اصلا مشخص نبود و یا بسیار بی مزه و داغون در کل اصلا خوشمون نیومد و ارزش دیدن نداشت این کار با کاری مثل قهوه تلخ مهران مدیری حتی قابل مقایسه هم نیست درحالی که قهوه تلخ بهترین بود هیولا یکی از ضعیف ترینا