۱۰ دنباله سینمایی که از قسمت اصلی بهتر بودند
دنبالههای سینمایی تا زمانی که وجود داشته باشند، عضو مهمی از سینما خواهند بود. این دنبالهها همیشه میتوانند به تعریف شدن بهتر داستانها کمک کنند و مخاطبان و تهیهکنندگان را بیشتر از قبل به دنیای داستان دعوت نمایند. اگرچه به عقیدهی بسیاری از مخاطبان، قسمت نخست و اصلی یک فیلم همیشه از دنبالههایش بهتر است، اما طی سالهایی که سینما وجود داشته است، میتوان چندین نمونه مثالهای متفاوت پیدا کرد که در آنها قسمت دوم از قسمت نخست بهتر بودهاند. معمولا چنین حالتی زمانی اتفاق میافتد که همان تیم تولیدکنندهی قسمت نخست، به تولید قسمت دوم دست میزند و این گروه که در زمینهی همکاری با یکدیگر باتجربه هستند، موفق میشوند فیلمهای بهتری خلق کنند. اما بهترین دنبالههای سینمایی که نسخهی اصلی پیشی گرفتند گدامند؟
آن چه باعث تعجب میشود، فیلمهایی هستند که با وجود این که توسط منتقدان سینمایی به نابودی کشیده میشوند، هم چنان به اندازهای در زمینهی درآمدزایی موفق عمل میکنند که ساخت قسمت دوم برای آنها تضمین میشود. بر خلاف تمام احتمالات، گاهی این قسمتهای دوم موفق میشوند نسبت به قسمت نخست عملکرد مناسبتری از خودشان به نمایش بگذارند و نظر منتقدان مخالف قسمت نخست را هم جلب کنند. این قسمتهای دوم موفق، شبیه به خیزش ققنوس از خاکستر هستند. اگرچه چنین نمونههایی که از قسمت نخست خودشان بهتر باشند در صنعت سینما انگشتشمار هستند، با این حال یک نکتهی مهم را به اثبات میرسانند؛ گاهی اوقات تنها چیزی که یک فیلم به آن نیاز دارد، تغییر مسیر است.
۱۰. پیشتازان فضا ۲: خشم خان (Star Trek II: The Wrath of Khan)
- سال تولید: ۱۹۸۲
- فیلم قبلی: «پیشتازان فضا: فیلم» (Star Trek: The Motion Picture)
- کارگردان: نیکولاس مایر
- بازیگران: ویلیام شاتنر، لئونارد نیموی، دیفارست کلی، جیمز دوهان
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۷ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
قسمت نخست و اصلی مجموعه فیلمهای «پیشتازان فضا» که «پیشتازان فضا: فیلم» نام داشت را نمیتوان یک فاجعهی تمامعیار دانست و با این حال، در مقایسه با قسمتهای بعدی این مجموعه فیلمها که از همان منابع داستانی بهره میبردند بسیار عملکرد ضعیفتری داشت. این فیلم تقریبا در هیچ زمینهای به درستی عمل نمیکند. گویا این فیلم نمیداند چه چیزی مجموعه فیلمهای «پیشتازان فضا» را برای مخاطبان بینالمللی آن جذاب میکند. به جای تمرکز بر شخصیتپردازی و خلق جهان داستانی، این فیلم تمرکز خود را بر خلق صحنههای اکشن در مقیاس بزرگ میگذارد. این فیلم توانست شهرت زیادی در راستای پیشروی بسیار آرام داستان هم برای خودش دست و پا کند. «پیشتازان فضا: فیلم» هرگز نتوانست به خوبی سریال «پیشتازان فضا» باشد.
بر خلاف قسمت نخست، قسمت دومی که برای این فیلم ساخته شد، «پیشتازان فضا۲: خشم خان» خیلی سریع تبدیل به الگویی شد در زمینهی چگونه اقتباس سینمایی کردن از «پیشتازان فضا». این فیلم بیش از همیشه مخاطبان را درگیر هیجان کرد. در این فیلم شخصیتها به خوبی معرفی میشوند و صحنههای احساسی بیشتری خلق میگردند. «پیشتازان فضا۲: خشم خان» داستان انسانیتری دارد و موفق میشود بسیار بهتر و بیشتر از قسمت اصلی با مخاطبان ارتباط برقرار کند. بازیگران این فیلم از آن جایی که در اوج دوران حرفهای خود قرار دارند موفق میشوند عملکردهای درخشانی از خودشان ارائه دهند. برای بسیاری از مخاطبان، «پیشتازان فضا۲: خشم خان» هنوز هم بهترین پروژهی سینمایی در دنیای «پیشتازان فضا» است. این فیلم میراثی است با بیانیهای قدرتمند که طی آن خودش را به عنوان قویترین فیلم سینمایی این دنیای علمی-تخیلی به اثبات میرساند.
۹. آنابل: آفرینش (Annabelle: Creation)
- سال تولید: ۲۰۱۷
- فیلم قبلی: «آنابل» (Annabelle)
- کارگردان: دیوید اف. سنبرگ
- بازیگران: استفانی سیگمن، تالیثا بیتمن، لولو ویلسون، آنتونی لایلایا
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۰ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
نسخهی اصلی فیلم «آنابل» از دنیای مجموعه فیلمهای «احضار» (Conjuring) سر بر آورده بود و داستان عروسک تسخیرشدهای را روایت میکرد که باعث به وحشت افتادن یک خانواده شده بود. هنگامی که این فیلم توانست در گیشه به موفقیت دست پیدا کند، بسیاری از منتقدان آن را فیلمی بد و ضعیف نامیدند. به عقیدهی بسیاری، این فیلم حتی از نخستین فیلم مجموعه فیلمهای «احضار» هم ضعیفتر بود. به عقیدهی بسیاری از مخاطبان و منتقدان این فیلم به دام کلیشههای داستانی اوایل دههی ۲۰۱۰ میلادی افتاده بود. به این ترتیب «آنابل» تبدیل به یکی دیگر از فیلم های ترسناک ضعیفی شد که هر ساله تولید میشوند.
وحشت یکی از ژانرهایی است که بهترین دنبالههای سینمایی را در خودش جای داده است. با تشکر از بودجهی کمتری که این ژانر نیاز دارد و البته سودآوری فراوانی که دارد، «آنابل» هم توانست فروش خوبی در گیشه داشته باشد و از همینرو قسمت دومی برای این فیلم با نام «آنابل: آفرینش» ساخته شد. در کمال تعجب، این فیلم تحت رهبری دیوید اف. سنبرگ توانست تمام نقاط ضعف قسمت نخست را پوشش دهد و اینبار داستانی گیرا با شخصیتهایی جذاب روایت کند. تمام روایتهای موجود در این فیلم باورپذیر هستند. تماشا کردن این فیلم لذتبخش است و مخاطب را وارد دنیایی متفاوت میکند. این فیلم را به راحتی میتوان یکی از بهترین فیلمهای ژانر وحشت در نظر گرفت که توانسته است مخاطبها و منتقدان را با خودش همراه کند.
۸. فیلم پرندگان خشمگین ۲ (The Angry Birds Movie 2)
- سال تولید: ۲۰۱۹
- فیلم قبلی: «فیلم پرندگان خشمگین» (The Angry Birds Movie)
- کارگردان: توروپ ون اورمان
- بازیگران: جیسون سودیکیس، جش گد، دنی مکبراید، لزلی جونز
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۲ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰
«فیلم پرندگان خشمگین» که اقتباسی بود از بازی تلفن همراه موفقی به نام «پرندگان خشمگین»، تلاش کرد تا داستانی بدون استخوانبندی قدرتمند را به یک فیلم سینمایی تبدیل کند. به جز بچههای خیلی کوچک و طرفداران دوآتیشهی این بازی موبایلی، قسمت نخست مجموعه فیلمهای «پرندگان خشمگین» چیز زیادی برای ارائه کردن به سایر مخاطبان سینمایی ندارد؛ درست مانند بسیاری دیگر از فیلم های خانوادگی همانندش. به دلایلی نامعلوم، این فیلم مضامین پیچیده و داستانهای نامفهومی را هم در خودش جای داده است که باعث شدهاند با گذشت زمان این انیمیشن نتواند ماندگارتر شود، بلکه هرچه بیشتر به دست فراموشی سپرده شد.
با این حال، «فیلم پرندگان خشمگین ۲» به عنوان یک تجربهی سینمایی توانست بیشتر از قسمت نخست توجه منتقدان را جلب کند. این فیلم به کلی بازی و داستان آن را فراموش کرد و بیش از هرچیز تلاش کرد تا یک کمدی متفاوت باشد. تحت هدایت توروپ ون اورمان که به دنبال ساختن انیمیشنهای «بدبختیهای شگفتانگیز فلپجک» (The Marvelous Misadventures of Flapjack) و «فیلم پرندگان خشمگین ۲» شناخته شده است، این فیلم توانست تبدیل به یک نیروی کمیک توقفناپذیر شود که بیش از ناامید کردن مخاطب، موفق میشود او را شگفتزده کند. اگرچه از نظر یک فیلم در ژانر خانوادگی، میتوان چندین نقطهی ضعف در این انیمیشن پیدا کرد، اما نقاط اوج کمیک آن موفق میشوند نقاط ضعف دیگرش را بپوشانند.
۷. ولورین (The Wolverine)
- سال تولید: ۲۰۱۳
- فیلم قبلی: «خاستگاه مردان ایکس: ولورین» (X-Men Origins: Wolverine)
- کارگردان: جیمز منگولد
- بازیگران: هیو جکمن، تائو اوکاموتو، هیرویوکی سانادا، ریلا فوکوشیما
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۱ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
طی دههی ۲۰۰۰ میلادی و پیش از این که مارول با مجموعه فیلمهای ابرقهرمانی خودش سینما را تسخیر کند، مجموعه فیلمهای «مردان ایکس» بیشک طلاییترین محصول این شرکت محسوب میشد. «خاستگاه مردان ایکس: ولورین» در این مجموعه فیلمها نقش نخستین قسمتی را ایفا میکرد که بعدها فیلمهای زیادی به عنوان دنباله برای شخصیتهای به یادماندنیاش ساخته شدند. در حالی که پتانسیل روایت کردن یک داستان مخصوص برای ولورین همیشه وجود داشت و مخاطبان زیادی منتظر آن بودند، اما قسمت نخست این فیلم مانند تازیانهای محکم، برای هواداران این شخصیت دردناک بود. داستان نامناسب این فیلم با جلوههای ویژهی نامناسب و غیرواقعی آن ترکیب شده بود و آن را تبدیل به فیلمی ضعیف تر از نخستین فیلم مجموعه فیلمهای «مردان ایکس» کرده بود. «خواستکاه مردان ایکس: ولورین» خیلی زود توانست تبدیل به یکی از بدترین فیلمهای مردان ایکس شود.
در حالی که فیلم «خاستگاه مردان ایکس: ولورین» به اندازهای بد بود که احتمال ساخته شدن هر فیلم دیگری در رابطه با خاستگاه را از بین برد، شخصیت ولورین اما فرصتی پیدا کرد تا در دنبالهی جیمز منگولد یکبار دیگر به پردهی سینما بازگردد. این فیلم داستان ولورین را روایت میکند در حالی که او به ژاپن امروزی سفر میکند تا بتواند هم با دشمنان قدرتمند خودش روبهرو شود و هم با مرگ جین گری کنار بیاید. این فیلم بلافاصله توانست یاد و خاطرهی بد فیلم قبلی را از ذهن مخاطبان سینمایی پاک کند. صحنههای اکشن این فیلم استثنائی بودند. این فیلم شرایط را مهیا کرد تا «لوگان» (Logan) چند سال بعد منتشر شود.
۶. ویجا: خاستگاه شیطان (Ouija: Origin of Evil)
- سال تولید: ۲۰۱۶
- فیلم قبلی: «ویجا» (Ouija)
- کارگردان: مایکل فلاناگان
- بازیگران: الیزابت ریسر، انالیس پاسو، لولو ویلسون، پارکر مک
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۲ از ۱۰
تا جایی که به اعداد و ارقام و فیلمهای ترسناک معمولی و آزاردهندهی دههی ۲۰۱۰ میلادی مربوط میشود، «ویجا» یکی از بدترینها است. این فیلم سعی میکند تا داستانی ترسناک و وحشتآور را از دل یک بازی فکری بیرون بکشد، اما فقط موفق میشود خستگی و ناامیدی را برای مخاطبان خود به نمایش بگذارد. تقریبا تمام کسانی که این فیلم را دیدند از آن ناراضی بودند. این فیلم از مجلهی سینمایی راتن تومیتوز امتیاز ۶ از ۱۰۰ را کسب کرد. با وجود این، از آن جایی که این فیلم تنها فیلم ترسناکی بود که طی هالووین در سینماها پخش میشد، توانست با بودجهی ۸ میلیون دلاری، به فروش ۱۰۰ میلیون دلاری دست پیدا کند و این نکته ساخته شدن قسمت دوم را تضمین میکرد.
در پدیدهای که میتوان آن را به راحتی یکی از بهترین دنبالههای سینمایی تاریخ سینما دانست، «ویجا: خاستگاه شیطان» تبدیل به فیلم سینماییای شد که قواعد بازی را تغییر داد و به عنوان یک شاهکار سینمایی در ژانر وحشت خودش را به تماشاگران و منتقدان اثبات کرد. این فیلم یکی از فیلمهای ترسناک کارگردان باتجربهی آمریکایی، مایکل فلانگان است؛ کارگردانی که به دنبال آثار پیشروانهاش در ژانر وحشت به شهرت بینالمللی رسیده. «ویجا: خاستگاه شیطان» موفق میشود مفاهیمی که کمبودش در فیلم قبلی دیده میشد را در خودش جای دهد و روایتی ناراحتکننده، وحشتناک و شیطانی را تعریف کند که هر طرفدار فیلم ترسناکی باید ببیند.
۵. وینی پو: خون و عسل ۲ (Winnie-the-Pooh: Blood and Honey 2)
- سال تولید: ۲۰۲۴
- فیلم قبلی: «وینی پو: خون و عسل» (Winnie-the-Pooh: Blood and Honey)
- کارگردان: ریس فریک-واترفیلد
- بازیگران: اسکات چمبرز، رایان اولیویا، ادی مککنری، لوئیس سانتر
- امتیاز راتن تومیتوز: ۵۲ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۳۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۴ از ۱۰
«وینی پو: حون و عسل» اصلی بیش از هرچیز به عنوان یک فیلم که مورد تهاجم منتقدان قرار گرفت شناخته میشود و بسیاری آن را بدترین فیلم تاریخ سینما میدانند. استفاده از شخصیت معروف وینی پو و ساختن داستانی در ژانر وحشت برای مخاطبان خیلی غیرعادی نبود، اما استفادهی نامناسب از او و روایت کردن داستانی تا این اندازه بیمعنا و بیقاعده، تماشای این فیلم را برای بسیاری از مخاطبان حتی بر اساس مقیاسهای آثار سینمایی ضعیف موجود در ژانر وحشت تبدیل به تجربهای دردناک کرد. این فیلم در هیچ زمینهای به موفقیت دست پیدا نکرد و تماشا کردن آن تا رسیدن به تیتراژ پایانی کاری دشوار و ناممکن بود.
در حالی که بسیاری دیگر از کارگردانها احتمالا تحت فشار و انتقادهای ناشی از ساختن قسمت نخست داستانی ترسناک دربارهی وینی پو، ناامید میشدند و از دست تلاشهای خود دست میکشیدند، ریس فریک-واترفیلد اما خلاف آن را انجام داد. او کمربند ایمنی خودش را محکم کرد و با در نظر گرفتن انتقادهای وارد شده مشغول ساختن یک دنبالهی سینمایی شد. این بار اما توانست به خوبی مفهوم مورد نظر خودش را به مخاطبان منتقل کند. «وینی پو: خون و عسل ۲» توانست در همان زمینههایی که قسمت نخست شکست خورده بود، به موفقیت برسد. اگرچه این فیلم هم با یک فیلم عالی بسیار فاصله داشت، با این حال با توجه به استانداردهای ژانر وحشت و در مقایسه با قسمت نخست، فیلمی درخشان محسوب میشد. این فیلم از طرفی بسیار ابزورد بود و از طرفی دیگر میتوانست بامزه باشد و مخاطبان را به خوبی سرگرم کند.
۴. سریع و خشمگین ۵ (Fast Five)؛ یکی از بهترین دنبالههای سینمایی در ژانر اکشن
- سال تولید: ۲۰۱۱
- فیلم قبلی: «سریع و خشن» (Fast & Furious)
- کارگردان: جاستین لین
- بازیگران: وین دیزل، پل واکر، دواین جانسون، ترسی گیبسون
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۸ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
مجموعه فیلمهای «سریع و خشن» طی یک دهه ساخته شدن، شاهد مجموعهای از فراز و نشیبهای متفاوت بوده است. از قسمت چهارم این مجموعه فیلمها که «سریع و خشن» نامیده میشود، به عنوان ضعیفترین آنها یاد میگردد. با وجود کنار هم قرار گرفتن دوبارهی وین دیزل و پائول واکر برای نخستین مرتبه از زمان فیلم اول، «سریع و خشن» نتوانست نظر منتقدان را جلب نماید. داستان این قسمت به نظر بسیاری از مخاطبان و منتقدان بدترین داستان مجموعه فیلمهای «سریع و خشن» است.
با این حال برای مجموعه فیلمهایی مانند «سریع و خشن» همیشه فرصت جبران وجود دارد. یکی از اصلیترین دلایل ماندگاری مجموعه فیلمهای «سریع و خشن» و ادامه دادن آنها به حیاتشان، فیلم «سریع و خشمگین ۵» است. این فیلم یک اکشن موفق بود که با داستان مناسب و شخصیتپردازیهای درست، توانست یکبار دیگر این مجموعه فیلمها را نجات دهد. در این فیلم تمام اضافات حذف شدهاند و داستان اصلی با استخوانبندی مناسب به مخاطب ارائه شده است. «سریع و خشمگین ۵» توانست قواعد بازی را به هم بریزد. در این فیلم دواین جانسون در نقش هابز، یک ضدقهرمان استثنایی، توانست جان تازهای به مجموعه فیلمهای «سریع و خشن» ببخشد. این فیلم هم البته کمک شایانی به شناخته شدن دواین جانسون به عنوان یک ستارهی سینمایی کرد.
۳. ثور: رگناروک (Thor: Ragnarok)
- سال تولید: ۲۰۱۷
- فیلم قبلی: «ثور: دنیای تاریک» (Thor: The Dark World)
- کارگردان: تایکا وایتیتی
- بازیگران: کریس همسورث، تام هیدلستون، کیت بلانشت، ادریس البا
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
در حالی که بخش زیادی از ساختههای سینمایی دنیای مارول طی دههی ۲۰۱۰ میلادی بسیار محبوب بودند و توانستند نظر منتقدان و مخاطبان را جلب کنند، به نظر میآمد فیلمهای ثور همیشه استثنا هستند. اگرچه قسمت نخست مجموعه فیلمهای «ثور» توانست به عنوان یک فیلم فانتزی انتظارات را برآورده کند، «ثور: دنیای تاریک» اما برای مارول تبدیل به یکی از شکستهای بزرگ سینمایی شد؛ به خصوص وقتی که با سایر فیلمهایی که در فاز دوم ساخته شده بودند مقایسه میشد. داستان خستهکنندهی آن و جدابودن شخصیتهای آن از یکدیگر و البته پالت رنگی بیش از حد خاکستری این فیلم، آن را تبدیل به یکی از فراموششدنیترین فیلمهای تاریخ سینما کرد و میتوان این فیلم را به عنوان بدترین فیلم دنیای فیلمهای سینمایی مارول هم معرفی کرد.
مجموعه فیلمهای ثور، به یک انرژی مضاعف نیاز داشت تا بتواند با سایر فیلمهای ابرقهرمانی دنیای مارول رقابت کند. پاسخ در دستان توانمند کارگردان شناخته شدهی آمریکایی تایکا وایتیتی بود. درک این نکته که کار او تا چه اندازه برای نجات دادن دنیای سینمایی مارول حیاتی بود سخت است. روانبودن داستان و سبک مخصوصی که مخاطبان میتوانند در «ثور: رگناروک» شاهد آن باشند شگفتانگیز است. این فیلم ترکیبی است از رنگهایی که از نظر بصری لذتبخشاند، دیالوگهایی که متناسب با شرایط به بهترین شکل ممکن نوشته شدهاند و مضامینی که از همیشه عمیقتر هستند. این فیلم خیلی زود تبدیل به الگویی شد برای ساختن فیلمهای بلاکباستری. افراد زیادی از جمله خود وایتیتی با «ثور: عشق و آذرخش» (Thor: Love and Thunder) سعی کردهاند جادوی «ثور: رگناروک» را تکرار کنند و با وجود موفقیت بعضی از آنها، بسیاری شکست خوردند، هیچکدام اما نتوانست به خوبی «ثور: رگناروک» باشند.
۲. جوخهی انتحار (The Suicide Squad)؛ از بهترین دنبالههای سینمایی
- سال تولید: ۲۰۲۱
- فیلم قبلی: «جوخهی انتحار» (Suicide Squad)
- کارگردان: جیمز گان
- بازیگران: مارگو رابی، ادریس البا، جان سینا، سیلوستر استالونه
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۰ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
از زمان به پایان رسیدن دنیای سینمایی دیسی، میراث باقیمانده از آن به خوبی مدیریت نشده است و مورد توجه قرار نگرفته. فیلمهای دنیای دیسی نکات منفی زیادی دارند و هیچکدام از این فیلمها به اندازهی فیلم اصلی «جوخهی انتحار» تمام نکات منفی را در خودش جای نداده است. باور عمومی بر این است که این فیلم در مرحلهی تدوین تغییر پیدا کرده است و از طرفی هم موفقیت همزمان «نگهبانان کهکشان» (Guardians of the Galaxy) در گیشه باعث شد که این فیلم دیده نشود. در حالی که مخاطبان احتمالا هرگز نسخهی کامل فیلم دیوید آیر را نمیبینند، با این حال باید اشاره کرد که نسخهی منتشرشده، فیلمی است بی روح که به واسطهی تبلیغات و گاهی هنر بازیگرانش توانسته است خودش را به یک فیلم سینمایی بدل کند.
با این حال این فیلم در گیشه موفق بود؛ موفقیتی که برایش یک دنبالهی سینمایی همراه نداشت. در عوض به جای یک دنبالهی سینمایی یک بازسازی سینمایی در دستور کار قرار گرفت. با تشکر از جیمز گان، «جوخهی انتحار» محصول ۲۰۲۱ در بسیاری از زمینهها نسبت به فیلم اصلی پیشرفت کرده بود. گان که کارگردان مجموعه فیلمهای «نگهبانان کهکشان» است، نگاهی متفاوت و عجیب به فیلمهای ابرقهرمانی و عشقی خاص به کتابهای مصور دارد؛ عشقی که میتواند به خوبی باعث درخشش فیلمهای او روی پردهی نقرهای شود. گان با ترکیب کردن خشونت، خلاقیت، دیوانگی و البته عشق، موفق شد یکی از بهترین فیلمهای ابرقهرمانی چند سال اخیر را بسازد. اگرچه اینبار فیلم در گیشه نتوانست به موفقیت دست پیدا کند، اما از «جوخهی انتحار» جیمز گان هنوز هم به عنوان نقطهی اوج دنیای سینمایی دیسی یاد میشود. فراموش نکنید که این فیلم بازسازی فیلمی است که به عنوان ضعیفترین فیلم دنیای دیسی شناخته شده است.
۱. جنگ ستارگان: قسمت سوم – انتقام سیت (Star Wars: Episode III – Revenge of the Sith)
- سال تولید: ۲۰۰۵
- فیلم قبلی: «جنگ ستارگان: قسمت دوم – حملهٔ کلونها» (Star Wars: Episode II – Attack of the Clones)
- کارگردان: جرج لوکاس
- بازیگران: ایوان مکگرگور، ناتالی پورتمن، هایدن کریستنسن، ایان مکدیارمید
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۹ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
زمان زیادی گذشته است و حالا گویا دیگر کسی به خاطر ندارد که مخاطبان هنگام تماشای دومین قسمت دومین سهگانهی «جنگ ستارگان» تا چه اندازه ناامید بودند. بسیاری، از «جنگ ستارگان: قسمت دوم – حملهٔ کلونها» به عنوان ضعیفترین فیلم مجموعه فیلمهای «جنگ ستارگان» یاد میکردند. با توجه به نقشآفرینیهای ضعیف، داستان خستهکننده و جلوه های ویژهی خندهدار و مسخره، میتوان حملهی کلونها را ضعیفترین فیلم دنیای سینمایی جنگ ستارگان دانست. در حالی که این فیلم از وجود نکات مثبت هم بیبهره نیست، اما آن فیلمی نیست که مردم انتظار دیدنش را داشنتند.
با این حال، بر خلاف تمام انتظارات و احتمالات، انتقام سیت توانست تاثیر مناسبی بر بینندگان بگذارد. این فیلم توانست یکبار دیگر تواناییهای جورج لوکاس را به مخاطبان اثبات کند و میراث او را حفظ نماید. حالا با گذشت زمان، از دومین سهگانهی «جنگ ستارگان» به عنوان سهگانهای درخشان یاد میشود، اما اصلیترین دلیل این شهرت، قسمت سوم این سهگانه یعنی «جنگ ستارگان: قسمت سوم – انتقام سیت» است. دو فیلم دیگر این سهگانه بر خلاف قسمت سوم نتوانستند منتقدان را راضی کنند. قسمت سوم با سکانسهای اکشن به یادماندنی گرفته تا خط روایی جذاب و شخصیتهای به یادماندنیاش توانست مخاطبان را جذب کند.
منبع: collider