پرفروشترین کتابهای در زمینهی هنر و سرگرمی دیجیکالا
هنر بهترین راه برای درک فرهنگ سراسر جهان در طول زمان است. برخی از نقاشیها و معماریهایی که از مصر باستان و بهویژه روم بیرون آمدهاند، مسحورکننده بودند. سطح جزئیات و احساساتی که ما انسانها توانستهایم از طریق هنر به تصویر بکشیم واقعا نفسگیر است و چیزی است که همهی ما میتوانیم به آن افتخار کنیم چرا که هنر جاودانه میماند، اما زندگی کوتاه است.
قصد دارید بهترین کتابهای هنر و سرگرمی را بخوانید؟ در ادامهی این مطلب انواع مختلفی از کتاب در زمینههای هنر و سرگرمی و همچنین پرفروشترین کتابهاب هنر و سرگرمی دیجیکالا برای علاقهمندان بهاختصار معرفی شده است.
۱. مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز
کتاب «مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز» اثر نویسنده، ویراستار و مترجم پیشکسوت ایرانی، نجف دریابندری است که با همکاری همسر دوبلور و بازیگر پیشکسوتش، «فهیمه راستکار» نوشته شد. نجف فرزند اولین خلبانان دریایی ایران، ناخدا خلف دریابندری است. او با ترجمهی آثار ارنست همینگوی، ویلیام فاکنر، برتراند راسل، ساموئل بکت و مارک تواین به فارسی شناخته شده است.
نجف دریابندری میراث بزرگی از خود بر جای گذاشت که تحسین روشنفکران زیادی را به همراه داشته است. سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری ایران از او بهعنوان «گنجینه زنده انسانی» نام برده است. کتاب «مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز» کتابی گرانبها دربارهی آشپزی بوده که سالی یک یا دو بار تجدید چاپ میشود و در حال حاضر چاپ ۳۸ آن وارد بازار کتاب شده است.
دریابندری در این کتاب غذاهای ایرانی، چینی، هندی، ترکی، عربی، اسپانیایی، ژاپنی، ایتالیایی، رومی، فرانسوی و روسی را معرفی میکند. نویسنده این کتاب را با نثری ساده و روان و لحن بسیار صمیمی و گاهی طنزگونه نوشته است. در قسمتی از کتاب میخوانیم: «سالاد ماهی خام ممکن است به گوش بسیاری از مردم غریب بیاید، ولی ذائقه غیر از گوش است؛ چهبسا که ذائقهی بعضی اشخاص مزهی این سالاد را بپذیرد و از آن لذت ببرد.»
تفاوت این کتاب آشپزی با سایر کتابها در این بوده که کتاب توسط یک آشپز نوشته نشده بلکه توسط نویسندهای که آشپزی میکند، به نگارش درآمده است. خواننده در بین صفحات کتاب، اطلاعاتی را دربارهی پیشینهی خوراکیها و سبکهای مختلف پخت هر غذا دریافت میکند.
در بخشی از کتاب «مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز» میخوانیم:
«در تقسیمبندی هنر آشپزی به سه مکتب ایرانی و چینی و رومی شیوههای آشپزی مستقل از این مکتبها به حساب نیامدهاند. این شیوهها یا از نوعی هستند که در محیط خاصی محدود ماندهاند، مانند آشپزی مردم، تبت یا به اقوام بدوی تعلق دارند و مشکل بتوان از آنها بهعنوان «مکتب» آشپزی نام برد، مانند آشپزی قبایل بومی افریقا و استرالیا. اما گذشته از اینها آشپزی ژاپنی هم که هنر بسیار پیش رفتهای است در تقسیمبندی ما نمیگنجد و باید آن را بهعنوان استثنایی بر این قاعده در نظر گرفت. خود ژاپنیها معتقدند که آشپزی آنها مستقل از آشپزی چینی است و به یک معنی حق با آنهاست؛ اما نه به این معنی که آشپزی ژاپنی از آشپزی چینی سرچشمه نگرفته است.»
۲. هنر در گذر زمان
کتاب «هنر در گذر زمان» با عنوان انگلیسی «Gardner’s Art Through the Ages» اثر تاریخنگار هنر و معلم آمریکایی، هلن گاردنر است که توسط محمدتقی فرامرزی به فارسی برگردانده شد. او بیش از سه دهه، بررسی تاریخ هنر را ابتدا در دانشگاه ویرجینیا و از سال ۱۹۷۸ در دانشگاه بوستون، جایی که در حال حاضر استاد تاریخ هنر و باستانشناسی است، تدریس کرد.
هدف تاریخ هنر یعنی موضوع این کتاب عبات است از شناخت و ارزیابی هنر، از هر زمان و مکانی که آمده باشد و با هر دستی که ساخته شده باشد. هزاران نفر با در دست داشتن این کتاب، داستان هنر را در بستر کامل تاریخی، اجتماعی، مذهبی، اقتصادی و فرهنگی آن مشاهده و بدین ترتیب درک خود را از هنر، معماری، نقاشی و مجسمهسازی عمیقتر کردهاند. کتاب «هنر در گذر زمان» با توجه به پوشش جامع، تاکید شدید بر زمینه و بازتولید هنری غنی و دقیق، شهرت زیادی به دست آورده و حفظ کرده است؛ بهطوریکه انجمن نویسندگان دانشگاهی سال ۲۰۰۱، هر دو جایزهی مک گافین و تکستی را به نسخهی یازدهم این اثر اعطا کرد.
کتاب «هنر در گذر زمان» بهخوبی نوشته شده و سازماندهی شده است. این کتاب نهتنها هنر غرب، بلکه هنر آسیایی، آفریقایی و بومی آمریکا را نیز پوشش میدهد. هر فصل با خلاصهای از تاریخ فرهنگی برای دوره و مکان و همچنین نقشهای که مکانهای موردبحث را نشان میدهد، آغاز میشود. حاشیههایی مانند نمودار و شرح معماری کلیسای جامع گوتیک یا نحوهی تولید پارچه در فصول کتاب گنجانده شدهاند تا درک محتوا را افزایش دهند. این کتاب را به کسانی که هنر میخوانند یا میخواهند در مورد آن بیشتر بیاموزند توصیه میشود. مترجم فارسی این کتاب در بخشی از مقدمه میگوید: «کتاب حاضر بهراستی دایرهالمعارف هنر جهان (نقاشی، پیکرتراشی و معماری) است. به همین دلیل، دامنهای گسترده دارد.»
در بخشی از کتاب «هنر در گذر زمان» میخوانیم:
«زمان آفرینش هر اثر هنری پیوندی فشرده با شکل ظاهر آن یا در یک کلام با سبک آن دارد بهبیاندیگر سبک هر اثر هنری تابعی از دوره تاریخی آن اثر است تاریخنگاری هنر با تفکیک آثار متعلق به معماری پیکر، تراشی و نقاشی به چندین سبک بر پایه شباهتهای موجود میان آنها و زمان یا دورههای آفرینش آنها به حیات خویش ادامه میدهد. مطابق یکی از فرضهای بنیادی تاریخ هنر آثاری که در یک زمان و البته در یک (مکان آفریده شده باشند عموما دارای ویژگیهای سبک واحدی خواهند بود البته کل تاریخنگاری بر این اعتقاد است که ماهیت رویدادها از همان زمانی نشات میگیرد که آن به وقوع میپیوندند و شاید از مردان بزرگشان که خود محصول زمانهاند؛ بدین ترتیب میتوانیم از عصر پریکلس عصر خرد یا حتی به تقلید از عنوان یک کتاب جدید – از عصر روزولت سخن بگوییم.
همچنین اگر بخواهیم از معنی یک اثر هنری با علت آفرینش آن سر در آوریم باید از زمان آفرینش آن با خبر گردیم. حال اگر اثر هنری از دوران گذشته تاکنون پایداری کرده و در برابر دیدگان ما قرار داشته باشد آیا همین کافی نیست؟ آیا این اثر به دلیل ماندگاریش به یک معنی مستقل از زمان نیست؟ آیا یک اثر هنری تا زمانی که دوام آورد نمیتواند انسانهای همهی دوران را مخاطب خویش قرار دهد؟»
۳. درک و دریافت موسیقی
کتاب «درک و دریافت موسیقی» با عنوان انگلیسی «Music in Appreciation» اثر استاد سرشناس موسیقی راجر کیمی ین اولین بار سال ۱۹۷۶ منتشر شد و طی سالها در هر نسخه کاملتر و بهروزتر شده است. راجر قصد دارد در این اثر به دانشآموزان، مبانی و اهمیت موسیقی را نشان دهد. گاهی اوقات این اثر با اطلاعاتی در مورد چگونگی یا چرایی نگارش قطعهی موسیقی برجسته نیز میشود.
این کتاب پرفروش که شامل برخی از بهترین موسیقیهایی بوده که تاکنون ساخته شده، برای افزایش عشق خوانندگان به موسیقی و همچنین توسعه مهارتهای شنیداری آنها نوشته شده است. بسیاری از بخشهای کتاب، اما نه همه، شامل بخشی با عنوان «تاریخ موسیقی» است که توسعهی تاریخی انواع مختلف موسیقی را توضیح میدهد. دو بخش آخر هم عبارتاند از «حقایقی که باید به خاطر بسپارید» که نکات کلیدی را خلاصه میکند و «دوباره گوش کنید» پیشنهادهایی برای گوش دادن به کل اجرای موسیقی ارائه میدهد.
در بخشی از کتاب «درک و دریافت موسیقی» میخوانیم:
«هرکدام از سازهای خانوادهی بادی چوبی شخصیتی بسیار ویژه دارند و شباهت رنگ صدای آنها بسیار کمتر از شباهت رنگ صدای زهیها به یکدیگر است تفاوت صدای نقرهای فلوت با صدای گرفته و تودماغی ابوا بیش از تفاوت صدای ویولن و ویولاست رنگ صدای ویژهی هر ساز بادی چوبی بیش از هر چیز از روش به نوسان درآوردن هوا در آن نشئت میگیرد نوازندگان فلوت و پیکولو بر لبهی دهانی ساز میدمند؛ مانند کسی که برای ایجاد صدا بر دهانهی بطری بدمد. (نوازندهی رکوردر، سازی از خانوادهی فلوت در دهانی سوت شکل این ساز میدمد بقیهی بادی چوبیها برای ایجاد صدا از یک زبانهی نوسانساز کمک میگیرند زبانه باریکهای بسیار نازک از نی است که حدود ۶ سانتیمتر درازا دارد و با جریان هوا به نوسان در میآید. برخی بادی چوبیها تکزبانه و برخی دیگر دو زبانهاند.»
۴. تاریخ هنر
کتاب «تاریخ هنر» با عنوان انگلیسی «The Story of Art» اثر یکی از شناختهشدهترین مورخان هنر در بریتانیا و در جهان، ارنست گامبریج اولین بار سال ۱۹۵۰ منتشر شد. این کتاب پس از انتشار، بیش از هشت میلیون نسخه فروخته شده و به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده است.
کتاب «تاریخ هنر» بیشتر بر هنر اروپایی و بیشتر بر نقاشی تمرکز دارد و در این مورد کاملا پیشرو است. این اثر زیبا، کل دورهی تلاش انسان برای تولید هنر از نقاشیهای غار که در دوران ماقبل تاریخ تا اواخر قرن بیستم ایجاد شدهاند را در بر میگیرد.
کتاب «تاریخ هنر» یکی از معروفترین و محبوبترین کتابهایی بوده که درزمینهی هنر نوشته شده و بیش از چهار دهه یکی از پرفروشترین کتابهای جهان بوده است. خوانندگان در هر سن و سالی مجذوب سادگی و وضوح نوشتههای گامبریج میشوند. خواندن این اثر با سبک نگارش خاصش با اصطلاحات مختصر و صفحاتی با عکسهای رنگی از نقاشیها، طراحیها، معماری و مجسمهها، بسیار آسان و لذتبخش است. همانطور که از عنوانش مشخص است، او کل تاریخ هنر را بهعنوان یک روایت زمانی ارائه میکند.
کتاب «تاریخ هنر» اثری صفحات زیادی دارد، اما اگر مطالعهی آن را شروع کنید، خواهید دید که در کوتاهترین زمان آن را به پایان خواهید رساند و دلیل آن نویسندهی توانمند اثر است؛ نثر گامبریج روان و بهراحتی قابل درک بوده، اما مهمتر از آن، این است که او صرفا حقایق را برمیشمارد، سعی میکند آنها را توضیح داده و آنها را در پیشینهی تاریخی قرار دهد. او با این کار ذهن خواننده را درگیر میکند تا در مورد هنر و «تکامل» آن و اینکه چرا داستان هنر «داستانی بیپایان» است، بیاندیشد.
در قسمتی از کتاب «تاریخ هنر» میخوانیم:
«درواقع من فکر نمیکنم برای دوست داشتن یک مجسمه یا تابلو دلایل نادرستی وجود داشته باشد. شخصی ممکن است یک تابلوی منظره را به جهت آنکه یادآور وطنش است دوست داشته باشد، یا از تصویر چهرهای به علت آنکه یکی از دوستانش را به یادش میآورد خوشش بیاید. هیچ اشکالی از این بابت وجود ندارد همه ما هنگامیکه تابلویی را مینگریم صدها چیز ممکن است به یادمان بیاید که بر دوست داشتنها و دوستنداشتنهایمان تأثیر بگذارد. تا آنجا که این خاطرات موجب شوند که از آنچه میبینیم احساس لذت کنیم هیچ مسئلهای وجود ندارد. مسئله وقتی وجود دارد که خاطرهای نامربوط نوعی پیشداوری در ذهن ما به وجود آورد. یعنی مثلا بهطور غیرارادی از یک تابلوی عالی از منظره کوهستان به علت ترس از کوه و کوهنوردی احساس بیزاری کنیم.»
۵. تئوری بنیادی موسیقی
کتاب «تئوری بنیادی موسیقی» اثر یکی از پیشگامان توسعه آموزش نوین موسیقی علمی در کشور، پرویز منصوری بوده که تاکنون بارها تجدید چاپ شده است. نوازندهای که بدون آگاهی از تئوری موسیقی و به سبک سنتی، ساز بنوازد مانند تعمیرکاری بوده که بدون آشنایی با علم مکانیک و آشنایی با اجزای یک ماشین بخواهد آن را تعمیر کند و این کار فقط بر پایهی تجربه و مشاهدات فردی است. اما چیزی که باعث یادگیری اصولیتر و سریعتر میشود، بهرهگیری از تئوری بوده و این اثر درخشان، وسیلهای برای آموزش مبانی تئوری بنیادی موسیقی است.
نویسنده در قسمت پیشگفتار کتاب دربارهی تئوری موسیقی میگوید: «تئوری چکیده تجربه و عمل است ، معرفت بر انبوه جنبههای گوناگون واقعیت است، نتیجه بررسی نظام درونی پدیدهها، و رهیافت به قانونمندی آنهاست؛ پس به کار بردن تئوری درواقع چیزی جز سود جستن از زندگی و عمل گذشته نیست. گاهی به نظر میرسد که تئوری و عمل در تعارض با یکدیگر قرار دارند، ولی خود این تعارض نیز بخشی از روند زندگی است؛ این دو یکدیگر را تکمیل میکنند، چنانکه نادیده گرفتن و چه در هنر – درنهایت برای سرسبزی و باروری درخت زندگی زیانبار است.»
این کتاب شامل ۱۲ فصل است که عبارتاند از: نشانههای اولیه خط موسیقی، تاکید و وزن، فاصله (۱)، گام و تونالیته، فاصله (۲)، قواعد نتنویسی، حامل و تاریخچه آن، مدهای کلیسا، وزنهای دشوارتر، تکمیل خط موسیقی، نشانههای دیگر، آکوردشناسی، سرآغاز هارمونی.
هدف اصلی کتاب «تئوری بنیادی موسیقی» این است که همهی افراد از خوانندهای که کمترین دانش و اطلاعات از موسیقی دارد گرفته تا استاد موسیقی، بتوانند از آن استفاده کنند. از آن گذشته، نویسنده قصد داشته تا آنجا که ممکن است خواننده را از مراجعه به استاد بینیاز سازد و بهنوعی کتابی خودآموز باشد. بین فصلهای اول و همینطور در آخر همهی فصلها، تمرینها و سوالهایی مطرح شده که خواننده برای اینکه به آنها پاسخ دهد، باید از حافظه و دانشی که کسب کرده استفاده کند.
در قسمتی از کتاب «تئوری بنیادی موسیقی» میخوانیم:
«موسیقی در سدههای آغاز مسیحیت از قرن سوم به بعد رفتهرفته جایی کلیسا برای خود باز کرد. کلیسا در جهت پیشرفت موسیقی درواقع نقشی دوگانه داشت: از آن حمایت میکرد و درعینحال موانعی بر سر راه پیشرفت هنر بیرون از کلیسا مینهاد. بااینحال موسیقی مردمی و بیشتر سازی با وجود تحریم آن از سوی کلیسا به زیستن و پیش رفتن ادامه میداد. مباشران این موسیقی در آغاز مطربهای دورهگرد بودند که از این شهر به آن، شهر و از این قلعه به آن قلعه میرفتند و به سرگرم کردن مردم مشغول میشدند.
بعدها که در سرزمینهای اروپایی نظام اشرافیت پا گرفت و تثبیت شد موسیقی غیرمذهبی حامیانی تواناتر یافت. اشراف خود به فرا گرفتن موسیقی پرداختند و مطربهای دورهگرد را برای اجرای آثارشان به استخدام خویش گرفتند. از سوی دیگر کلیسا منظما به اعتلای موسیقی اشتغال داشت. در طی قرنها در تئوری و پراتیک محتاطانه پیش میرفت. موسیقی کلیسا بیشتر و در اصل – آوازی بود و کاربرد ساز در کلیسا در آغاز، حرام شمرده میشد و تنها بعدها بود که ارگ به کلیسا راه یافت و نوازندگی آن در برنامههای رسمی مجاز شمرده شد.»