بهترین فیلمهای علمی تخیلی سال ۲۰۲۰
در این مقاله قرار است به بهترین فیلمهای علمی تخیلی ۲۰۲۰ نگاهی بیندازیم؛ داستانهایی مملو از سفر در زمان تا موجودات بیگانه.
وقتی به سال ۲۰۲۰ نگاه کنیم به نظر میرسد یک سال گذشته را درون یکی از فیلمهای علمی تخیلی و آخرالزمانی به سر بردهایم. ویروسی مرموز و ترسناک در سرتاسر جهان پخش شد و میلیاردها انسان کرهی زمین را در بهت و نگرانی و مواد شوینده و ضدعفونی کننده رها کرد؛ در انتهایش هم انتخاباتی چالشی برگزار شد که تعریف همه را از دموکراسی و مردمسالاری دگرگون کرد.
همهی این ماجراها و اتفاقها باعث شد تا از غرق شدن در دنیای فیلمهای علمی تخیلی بیشتر لذت ببریم. کرونا باعث شد خیلی از فیلمهای ابرقهرمانی و علمیتخیلی که انتظارشان را داشتیم به عقب بیفتند؛ ولی باز هم گزینههای زیادی وجود دارند که به سراغشان برویم. سال ۲۰۲۰ کاری با ما کرد که خیلی از ایدههای فیلمهای علمی تخیلی دیگر مثل قبل ترسناک به نظر نرسند و با خودمان فکر کنیم شاید خیلی هم بد نباشد آدم فضاییها سراغمان بیایند و ما را بدزدند.
۱. رنگ خارج از فضا (Color Out of Space)
- بازیگران: نیکلاس کیج، جولی ریچاردسون، تامی چانگ
- کارگردان: ریچارد استنلی
چرا ارزش دارد تماشایش کنیم؟ کارگردانش دیوانهای مثل ریچارد استنلی است و بازیگرانش هم از خودش دیوانهترند؛ نیکلاس کیج و تامی چانگ. فیلم بر اساس داستان کوتاهی نوشتهی یک دیوانهی دیگر یعنی اچ. پی. لاوکرفت ساخته شده است. مشخصا از کنار هم قرار گرفتن این تعداد انسان دیوانه و ایدههای دیوانهوار، نتیجهی جذابی حاصل میشود.
داستان از این قرار است که شهابسنگی درخشان در حیاط پشتی خانوادهای کشاورز فرود میآید و از آن به بعد امواج نورانی رنگارنگ باعث میشود چیزهای دوروبرشان رفتاری عجیب نشان دهند. یکی از بچهها صداهای مرموزی از چاه میشنود، یکی دیگر از بچهها هم صدای سوتی بلند و کرکننده در سرش میشوند که هیچجوره از آن خلاصی ندارد. انگار این رنگهای مرموز و عجیب روی همه چیز اثر میگذارد، روی زمین پخش میشود و آب را سمی میکند و این خانواده یا باید آنجا را ترک کنند یا تسلیم این نیروی ترسناک شوند.
۲. مرد نامرئی (The Invisible Man)
- بازیگران: الیزابت ماس، الدیس هاج، استورم رید
- کارگردان: لی وانل
چرا ارزش دارد تماشایش کنیم؟ فیلم مومیایی تام کروز را خاطرتان هست که بنا بود سنگ بنای جهان سینمایی تازهای را بزند با نام «جهان تاریک»؟ ایدهی آنها به نتیجهی خوبی نرسید و جهان تاریک شکل نگرفته متلاشی شد، ولی گویا فیلمهای دیگری هم دارند که میخواهند مستقل پخش کنند و بیخیال جهان سینمایی شوند. مرد نامرئی یکی از آنهاست.
در این فیلم که یکی از بهترین فیلمهای علمی تخیلی سال ۲۰۲۰ است شخصیت منفی کلاسیک مخلوق اچ.جی ولس یعنی مرد نامرئی مشغول آزار دادن الیزابت ماس میشود. وقتی دوست پسر سلطهجو و سادیسمی سیسیلیا کس آدرین گریفین، خودکشی میکند و مقادیر زیادی پول برای او به ارث میگذارد. سیسیلیا خیلی زود متوجه میشود که خبرهایی است. بعد از اینکه چند موقعیت خطرناک و عجیب که توجیه منطقی ندارند پیش میآیند، سیسیلیا به این باور میرسد که آدرین به دنبال او افتاده است و حالا با چشمان غیرمسلح نمیتوان او را دید. ولی هر چقدر هم در موقعیتهای بغرنج و مهلک گیر بیفتد، نمیتواند جلو پلیس ثابت کند که دوست پسر مُردهاش حالا نامرئی شده و به سراغش آمده. سیسیلیا میداند که خودش به تنهایی باید از پس این دشمن نامرئی بر بیاید و جان خود و دوستانش را که به او پناه دادهاند، حفظ کند. فیلم یک بازی موش و گربهی نفسگیر است که با فینالی ترسناک پاداش مخاطبش را میدهد.
۳. قوش شب (Bacurau)
- بازیگران: سونیا براگا، اودو کِر، باربارا کولن
- کارگردان: کلبر مندونسا فیلیو، جولیانو دورنلی
چرا ارزش دارد تماشایش کنیم؟ همین خلاصهی داستانش برای ترغیب شدن کافی است. داستان در آیندهای نزدیک میگذرد، در شهری که انگار ناکجاآباد برزیل است اتفاقات عجیب و غریبی رخ میدهد. ساکنین این شهر متوجه میشوند که انگار کسی قصد دارد شهر کوچکشان را از هستی ساقط کند، جوری که در هیچ نقشهای حضور نداشته باشد و هیچ خط تلفن و کلا راه ارتباطی با سایر دنیا برایشان نماند و هیچ راهی برای کمک نداشته باشند. بیشتر از این نمیشود دربارهی قصه توضیح داد چون لذت و هیجان آن در تماشا و کشف لحظه به لحظهاش است.
۴. پالم اسپرینگز (Palm Springs)
- بازیگران: اندی سمبرگ، کریستین میلیوتی، جی. کی. سیمونز
- کارگردان: مکس باراکوف
چرا ارزش دارد تماشایش کنیم؟ همین که این فیلم در ظاهر کمدی رمانتیک را در فهرست بهترین فیلمهای علمی تخیلی ۲۰۲۰ آوردهایم، قصه را لو میدهد. اگر فیلم را ندیدهاید و نمیخواهید هیچ چیزش لو برود ادامهی این پاراگراف را نخوانید. داستان از این قرار است که پسر جوانی به نام نایلز و دختری به نام سارا در جزیرهای با هم آشنا میشوند و همه چیز عادی به نظر میرسد تا اینکه وقتی شب میخواهند با هم خلوت کنند، مردی دیوانه (سیمونز) با کمان به جان نایلز میافتد و نایلز هم برای فرار از دست مرد به درون غاری مرموز فرار میکند. سارا به دنبال او میرود و وقتی از غار رد میشود، میفهمد گرفتار یک لوپ و حلقهی زمانی یک روزه شده است و حالا باید تا آخر عمرش را در همان یک روز و در همان جزیره سپری کند؛ ایدهای شبیه فیلم «روز موشخرما». این دختر و پسر جوان چندین و چند مدل مختلف از همان روز را با یکدیگر امتحان میکنند و موقعیتهای بامزه و مفرحی را به نمایش میگذارند. تا اینکه گرهای در ماجرا پیدا میشود و میفهمیم راهی برای فرار از این لوپ زمانی وجود دارد. فیلم حالخوبکنی است و تماشایش سرگرمتان میکند.
۵. یک خیارشور آمریکایی (An American Pickle)
- بازیگران: سث روگن، سارا اسنوک، یورما تاکون
- کارگردان: برندون تروست
چرا ارزش دارد تماشایش کنیم؟ داستان کارگری به نام هرشل با بازی سث روگن که در کارخانه ترشی کار میکند و زندگی عادی و معمولی با همسر زیبایش دارد؛ یک روز بر حسب اتفاق در خمرهی خیارشور میافتد و تا صد سال در همانجا میماند. یک قرن بعد به هوش میآید و متوجه میشود در نیویورک دورهی مدرن به سر میبرد و تنها نوادهاش بن گرینبام (باز هم با بازی سث روگن) است و حالا باید با کمک او راهی پیدا کند تا در این دوره و زمانهی جدید دوام آورد. فیلم هم بامزه و خندهدار است و هم لحظاتی صمیمی و گرم دارد. هرشل و بن مدام دربارهی مسائلی مثل اعتقاد، خانواده، شغل و اهمیت احترام به مردهها بحثشان میشود. لابد از خودتان میپرسید این کجایش علمیتخیلی است؛ اینکه انسانی در خمرهی خیارشور صد سال حفظ شود و زنده بماند، علمیخیالی به حساب میآید.
۶. انگاشته (Tenet)
- بازیگران: جان دیوید واشنگتن، رابرت پتینسون، کنت برانا، الیزابت دبیکی
- کارگردان: کریستوفر نولان
چرا ارزش دارد تماشایش کنیم؟ اصولا هر فیلمی از کریستوفر نولان ارزش تماشا دارد. او کسی است که برای سرگرم و شگفتزده کردن مخاطبهایش هر کاری میکند، واقعا هر کاری. شبیه شعبدهبازی است که تمام زندگیاش را قمار کرده تا تماشاگرانش را متحیر کند و در این راه هزینههای زیادی هم میدهد.
نولان در آخرین فیلمش سراغ دغدغهی همیشگی خود رفته؛ زمان. کنترل زمان و مهار جریان بیرحم آن. داستان دربارهی آیندگان است، آیندگانی که اینبار بر خلاف بین ستارهای که برای نجات بشریت اقدام کرده بودند و با کمک سیاهچاله و کرمچاله مسیر بقای نسل بشر را برای گذشتگان ترسیم کرده بودند، به دنبال نابودی نسل پیشین خودشان هستند و ابزاری ابداع کردهاند که قادر است انتروپی اجسام را معکوس کند تا سیر گذر زمان را در جهتی مخالف جهت ما ببینند.
ایدهی جالبی است نه؟ ولی چند مشکل وجود دارد. اول اینکه نولان در ارائهی اطلاعات خساست به خرج داده است. البته این خساست در اطلاعات اساسی و مهم قصه نیست، چه بسا خیلیها ایراد گرفتهاند که نولان زیادی توضیح میدهد و قوانین دنیایش را برای مخاطب تعریف میکند. اطلاعات معمولی فیلم قطرهچکانی به مخاطب میرسد و همین شاید باعث شود خیلیها گیج شوند. مثلا روند و پیرنگی که پروتاگونیست قصه طی میکند تا به سرنخها و نقاط مختلف برسد، انقدر سریع پیش میرود که در نوبت اول تماشا خیلی از نشانههایش را از دست میدهیم. تدوین فیلم جوری است که برای رسیدن به جوابهای ریز و درشتتان هم باید صبر داشته باشید، هم دقت. مشکل دیگر این است که به قول نیل (رابرت پتینسون) کل فیلم یک عملیات گازانبری زمانی است و بعد از تماشای دو ساعت و نیم تازه متوجه میشویم تمام ماجرا قطعهای کوچک از پازلی بزرگ بوده، و شاید اگر نولان تصمیم بگیرد دنبالههای آن را بسازد همه چیز بیشتر معنی پیدا کند.
در هر صورت، تماشای این فیلم عجیب و خوشریتم کریستوفر نولان که باید در فهرست بهترین فیلمهای علمی تخیلی سال ۲۰۲۰ حضور داشته باشد اصلا خالی از لطف نیست و اگر به آن فرصت دهید و یکی دو بار بیشتر تماشایش کنید، در دلتان جا باز میکند و شاید مثل پروتاگونیست (واشنگتن) در انتها و لحظهی خداحافظی با نیل، بغضتان بگیرد.
۷. متصرف (possessor)
- بازیگران: آندریا رایزنبرو، کریستوفر آبوت، جنیفر جیسون لی
- کارگردان: برندون کراننبرگ
چرا ارزش دارد تماشایش کنیم؟ در مرحلهی اول، کارگردانش پسر دیوید کراننبرگ است. همین شاید خیلیها را کنجکاو کند. مرحلهی دوم پوستر بسیار خوبش است که با یک نگاه شما را به خودش جلب میکند.
در آیندهای نزدیک، آدمکشهای حرفهای دیگر خودشان مستقیم دست به کار نمیشوند و به جایش بدن آدمهای دیگر را تسخیر میکنند تا برایشان آدم بکشد و به این طریق پلیسها نتوانند ردی از قاتل اصلی پیدا کنند. تاسیا وُس یکی از همین متصرفها است. مأموری خبره که بهتازگی حس میکند قدرت و مهارت سابق را ندارد و نمیتواند بدن مردم را مثل قبل تسخیر و کنترل کند. برای مأموریت جدیدش، ذهن و خودآگاهش را درون بدن مردی به نام کالین تیت میفرستد. کالین دوست پسر دختر مالک یکی از شرکتهای عظیم ذخیرهی دادههای دیجیتال است. مأموریت وُس این است که با تسخیر کالین، مالک این شرکت و دخترش را به قتل برساند، ولی کاشف به عمل میآید که ذهن کالین قدرتمندتر از چیزی است که وُس انتظارش را داشت.
متصرف فیلم خشنی است که تماشایش شاید برای همه راحت نباشد، چرا که کراننبرگ مسیر پدرش را ادامه داده و تصویری فراموشنشدنی از نبردی روانی بر سر اراده و اختیار به نمایش گذاشته است که تأثیرش تا مدتها میماند.
۸. جهان فردا قسمت سوم: مقاصد ناموجود دیوید پرایم (World of Tomorrow Episode Three: The Absent Destinations of David Prime)
- بازیگر: جولیا پات
- کارگردان:دان هرتزفلد
چرا ارزش دارد تماشایش کنیم: اگر تا الان از طرفداران آثار عجیب و تماشایی دان هرتزفلد نبودهاید، با دیدن این یکی میشوید. این کارگردان/انیماتور نابغه با آثارش چندبار نامزد اسکار شده و فیلمهای انیمیشنی کوتاهی مثل «چه روز زیبایی است» (It’s Such a Beautiful Day) ساخته است که واقعا غمانگیزترین انیمیشنی است که ساخته شده. هرتزفلد از سال ۲۰۱۵ مجموعهی دنبالهداری را ساخته است با نام جهان فردا، دربارهی آیندهای که در آن میل سیریناپذیر بشر برای عمر جاویدان باعث شده است که پادآرمانشهری از کلونها و رباتهای افسردهی شاعر و آدمکشهایی که در زمان سفر میکنند به وجود بیاید.
قسمت سوم دربارهی سفری است که کلونی بیکلام به نام دیوید پرایم طی میکند تا راهی برای حفظ خاطرات دختری به نام امیلی پیدا کند، خاطراتی که روز به روز محوتر و محوتر میشوند.
۹. همزمان (Synchronic)
- بازیگران: آنتونی مکی، جیمی دورنان
- کارگردان: جاستین بنسون، آرون مورهد
چرا ارزش دارد تماشایش کنیم؟ بنسون و مورهد سبک ویژه و جالبی در کارگردانی دارند و ایدههای جالب و بدیعی دربارهی ماهیت زمان مطرح میکنند. در این فیلم هم به سراغ مسائلی رفتهاند که جهان ما را ساختهاند و اساس و پایهی دنیا را شکل میدهند. داستانی هیجانانگیز از مرگ، مواد مخدر و سفر در زمان که در بستری تاریک و تماشایی روایت میشود. ماجرا از این قرار است که مادهای مخدر و مرموز به نام «سینکرانیک» کاری با مردم میکند که یا به طرز مرموزی ناپدید میشوند یا میمیرند. وقتی دختر یکی از شخصیتهای اصلی فیلم ربوده میشود، او به سراغ دوستش میرود تا با کمک همدیگر و این مادهی مخدر، بتوانند دخترش را پیدا کنند.
۱۰. بر فراز ماه (Over the Moon)
- بازیگران: کتی انگ، فیلیپا سو، کن ژونگ، ژان چو، ساندرا اوه
- کارگردان: گلن کین
چرا ارزش دارد تماشایش کنیم؟ داستان آخرین اثر در فهرست بهترین فیلمهای علمی تخیلی ۲۰۲۰ دربارهی دختری جوان به نام فیفی است که چهار سال بعد از مرگ مادرش، هنوز هم فکر و ذهنش درگیر افسانهای است که او گفته. گویا مادر فیفی دربارهی الههای حرف میزده که در نیمهی تاریک ماه زندگی میکند و هزاران سال است که منتظر معشوقش مانده. فیفی که نگران است رابطهی پدرش با زنی جدید باعث شود خاطرهی مادرش فراموش شود، سفینهای فضایی میسازد تا به ماه برود و ثابت کند افسانههای مادرش واقعیت دارند. ولی وقتی به ماه میرسد، متوجه میشود این الهه آنطور که شنیده بود نیست و مجبور میشود سفری دور و دراز و پرخطر طی کند تا دوباره نزد خانوادهاش برگردد.
این ساختهی چشمنواز نتفلیکس که انیمیشنی تماشایی و صحنههای موزیکال به یاد ماندنی دارد برایتان لحظات مفرحی خلق میکند.
منبع: thrillist
اگه راس میگین انگاشته رو نگاه کنین ببینین چی میشه اصلا خیلی عجیبه به نظرم بهترین فیلم درباره زمان فعلا در دنیا اونه ببینید در نگا اول هیچی نمیدونید باید پنج بار نگا کرد بعد آدم یه چیزایی رو میفهمه خیلی عجیبه بعضی از صحنه هاش مثل منفجر شدن هواپیما توی این فیلم واقعی هستن یعنی کاگردان هواپیما گرفته و اونجا منفجر کرد واقعی هااااااااا
پیشنهاد میکنم حتما اونو ببینید
بعدش برید حتما به تحلیل فیلم نگا کنید نخبه هاهم نمیتونن در اول بفهمند چی شد
تا وقتی ماتریکس هست اینا پشمک هستن
ماتریکس رو ببر تو قبر خودت شاید خواستی نگاه کنی حوصله ات سر نره
دوتا فیلم از این لیست رو تماشا کردم یکی یکی دارم تماشا میکنم. barcurau رو تماشا کردم و اون خیارشور رو . اولی بد نبود ارزش یک بار دیدن رو داره ولی اصلا تخیلی نیست . خیارشور که چیز خاصی نبود حوصله سر بر بود بیشتر. تنها نکته مثبت فیلم خیارشور کیفیت عجیب غریب فیلمبرداری بود که اخیرا ،در هیچ فیلمی با این کیفیت فیلمبرداری ندیده بودم!
ادامه کامنت قبلیم… palm spring رو هم دیدم باحال بود بد نبود ارزش دیدن داره. مرد نامرئی عالی بود خیلی خوشم اومد. حسابی دلهره آورد و ترسناک بود.
خوب بود ولی یه چیزی An American Pickle نمیشه خیارشور آمریکایی میشه ترشی آمریکایی
بله حتما خیار شور هم میشه salty khiyar