بهترین سریالهای کمدی علمی-تخیلی که باید تماشا کنید
ژانر علمی-تخیلی به دلیل ماهیت آیندهنگرانهاش اغلب با فلسفه، اخلاق، علم و خطرات تکنولوژی برای انسان و آیندهی بشر پیوند خورده است، این باعث میشود تا فیلمها و کتابهای این حوزه، گرایش زیادی به سیاهی و جدیت داشته باشند، اما وقتی عناصر طنز هم به آنها تزریق شود، گاهی نتیجهی نهایی میتواند فوقالعاده باشد. مانند چیزی که در «بازگشت به آینده» (۱۹۸۵)، «راهنمای مسافران مجانی کهکشان» (۲۰۰۵) یا «ایدیوکراسی» (۲۰۰۶) دیدیم. وضعیت در جهان تلویزیون اندکی متفاوت است و فهرست بهترین سریالهای کمدی علمی-تخیلی چندان بلندبالا نیست اما اگر از تلفیق علم و کمدی لذت میبرید، چند گزینهی ایدهآل برای شما وجود دارد.
از انیمیشنهایی همچون «فیوچراما» تا آثار کالت کلاسیکی مثل «سومین سنگ بعد از خورشید»، این مجموعهها به شکلی هوشمندانه، ایدههای علمی-تخیلی را با کمدی تلفیق کردهاند و اغلب با رویکردی متفاوت به این دو ژانر نزدیک میشوند. قصهها اغلب آشنا هستند، مثلا دربارهی خدمه یک کشتی فضایی که در دوردستها کاوش میکند اما ابعاد جدی و دراماتیک قصه با کمدی جایگزین شدهاند و فضاسازی هم معمولا رنگارنگ و ملایم است.
۱۰- سومین سنگ بعد از خورشید (Third rock from the sun)
- سال پخش: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۱
- توسعهدهنده: بانی ترنر، تری ترنر
- تعداد فصلها: ۶
- تعداد اپیزودها: ۱۳۹
- بازیگران: جان لیسگو، کریستن جانستون، فرنچ استوارت، جوزف گوردون لویت، جین کرتین، سیمبی کالی، المری وندل
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۷ از ۱۰۰
اگر با سریال «مسافران» رامبد جوان خاطره دارید، حتما ایدهی اولیه «سومین سنگ بعد از خورشید» برای شما آشنا به نظر میرسد. داستان دربارهی چند موجود فضایی است که برای مطالعهی انسانها به کرهی زمین فرستاده شدهاند و خودشان را شبیه یک خانوادهی معمولی کردهاند تا با جماعت همرنگ شوند. دیک (جان لیسگو)، رئیس گروه است که نمیتواند آدام و رسوم -و به طور کلی فرهنگ- انسانی را درک کند، خصوصا اینکه در این خانواده، نقش پدر را هم دارد. سریال را تیم خلاق پشت «سر مخروطیها» -یکی از اِسکچهای برنامهی «پخش زنده شنبه شب»- ساخته است که سال ۱۹۹۳ به یک فیلم سینمایی هم تبدیل شده بود و ایدهی مشابهی داشت، یعنی سه موجود فضایی که در کرهی زمین گرفتار شدهاند و حالا باید خودشان را با انسانها سازگار کنند. «سومین سنگ بعد از خورشید» در مقایسه با آن اسکچ و فیلم، اثر شیرینتر و احساسیتری است.
و مانند «مسافران»، اینجا هم طنز بهواسطهی سوءتفاهمها ایجاد میشود. یعنی واکنش شخصیتهای بیگانه به انسانها و همچنین بیخبری انسانها از هویت واقعی همسایگان فضایی. نکته بامزه دیگر این است که «سومین سنگ بعد از خورشید» علیرغم اینکه یکی از بهترین سریالهای علمی-تخیلی اواخر دههی ۹۰ میلادی در نظر گرفته میشود اما بیشتر به سیتکامهای کلاسیک و آثار خانوادگی شباهت دارد. این سریال در دوران پخش به اثر موفقی تبدیل شد و حتی جان لیسگو را صاحب جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد کمدی در جوایز اِمی کرد. اگر به دنبال یک اثر نوستالژیک هستید که یاد و خاطرهی «مسافران» را زنده کند، «سومین سنگ بعد از خورشید» گزینهی سرگرمکنندهای خواهد بود.
۹- هایپردرایو (Hyperdrive)
- سال پخش: ۲۰۰۶ – ۲۰۰۷
- توسعهدهنده: کوین سسیل، اندی رایلی
- تعداد فصلها: ۲
- تعداد اپیزودها: ۱۲
- بازیگران: نیک فراست، کوین الدن، میراندا هارت، استفن ایوانز، دن انتوپولسکی، پترا ماسی،
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۰۰ از ۱۰۰
«هایپردرایو» یکی از سریالهای بریتانیایی خوشساخت دههی ۲۰۰۰ است که ماجراهایش در کشتی فضایی اچاماس اتفاق میافتد. یک کشتی که ماموریت پیدا کرده تا منافع بریتانیا را در سراسر کهکشان ترویج دهد اما این کار آسان نیست، بیشتر به این دلیل که رهبری سفینه را یک کاپیتان دستوپا چلفتی به نام هندرسون (نیک فراست) برعهده دارد. شخصیتها در اپیزودهای مختلف، اغلب درگیر کشمکشها و مذاکرات دیپلماتیک با سران ملتها و نژادهای دیگر میشوند که با نتایج بامزهای همراه است و هیچچیز مطابق برنامه پیش نمیرود. اگر کمدیهای بریتانیایی را تماشا کردهاید، حتما با جنس طنز «فکاهی خشک» -یا همان dry British humor- آشنایی دارید. «هایپردرایو» هم از این قاعده مستثنی نیست، با این تفاوت که از عناصر علمی-تخیلی نیز بهره میبرد.
«هایپردرایو» مانند «پیشتازان فضا» و دیگر سریالهای فضایی مشابه، جهان خاص خودش را هم خلق کرده، بنابراین با موجودات و نژادهای جالبی روبهرو خواهید شد. از رباتهای قرمزی به نام وُرتیس (Vortis) تا موجوداتی از جنس انرژی به نام اینگالفرها (Engulfers). نیک فراست را بیشتر به خاطر همکاریهایش با سایمون پک و ادگار رایت و فیلمهایی همچون «پلیس خفن» (۲۰۰۷) و «شان مردگان» (۲۰۰۴) میشناسید و اگر از طرفداران آن آثار هستید، احتمالا از جنس کمدی «هایپردرایو» لذت خواهید برد. البته برخی از شوخیهای سریال حالا منسوخ به نظر میرسند اما ادای دین «هایپردرایو» به فیلمهای علمی-تخیلی کلاسیک و پارودی آن از آثار محبوبی مانند «دکتر هو» همچنان لذتبخش است.
۸- مرد آینده (Future Man)
- سال پخش: ۲۰۱۷ – ۲۰۲۰
- توسعهدهنده: هاوارد اُوِرمن، کایل هانتر، آریل شفیر
- تعداد فصلها: ۳
- تعداد اپیزودها: ۳۴
- بازیگران: جاش هاچرسون، الیزا کوپه، درک ویلسون، اد بیگلی. جی آر، گلن هدلی، هالی جوئل آزمنت، ست روگن
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
«مرد آینده» خیلی زود فراموش شد اما یکی از بهترین سریالهای کمدی علمی-تخیلی سالهای اخیر است که یاد سریالهای تخیلی کلاسیک را زنده میکند. داستان عجیب اما بامزه است، جاش (جاش هاچرسون) یک سرایدار است که موفق میشود بازی ویدیوییای که ظاهرا هیچکس نمیتوانست آن را به اتمام برساند را با موفقیت تمام کند. او با این پیروزی، به یک قهرمان تبدیل میشود که حالا باید ماموریت مهمی را برعهده بگیرد و بشریت را نجات دهد. او همراه با دو مبارز از آینده به نام تایگر (الیزا کوپه) و ولف (درک ویلسون) باید در زمان سفر کنند تا جلوی یک آخرالزمان قریبالوقوع را بگیرند.
سریال «مرد آینده» به شکل آگاهانه، مضحک است اما رویکردش جواب میدهد و علاقهی شدید سازندگان به ژانر علمی-تخیلی باعث شده تا از نمونههای مشابه اندکی فاصله بگیرد. رویکرد آنها چیست؟ اینکه همهی این مفاهیم علمی-تخیلی پیچیده و غیرمنطقی را جدی بگیرند و با جدیت به آنها بپردازند، این مسئله با شخصیتها و دیالوگها در تضاد است و به یک معجون کمدی تبدیل میشود. «مرد آینده» ریتم سریعی دارد و برای درک برخی از عناصر آن، باید با فرهنگ عامهی آمریکایی آشنایی خوبی داشته باشید اما شخصیتها دوستداشتنی هستند و به آنها وابسته میشوید.
۷- اورویل (The Orville)
- سال پخش: ۲۰۱۷ – ۲۰۲۲
- توسعهدهنده: ست مکفارلن
- تعداد فصلها: ۳
- تعداد اپیزودها: ۳۶
- بازیگران: ست مکفارلن، آدریان پالیکی، پنی جانسون جرالد، اسکات گریمز، پیتر مکون، هالستون سیج، جی لی، مارک جکسون
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۷ از ۱۰۰
ست مکفارلن را با انیمیشن «فمیلی گای» و فیلمهای «تد» -همان خرس عروسکی بیادب- میشناسید؛ «اورویل» در واقع ادای دین او به «پیشتازان فضا» است و شباهتهایش به آن مجموعهی پرطرفدار را نمیتوان نادیده گرفت، با این تفاوت که اینجا تمرکز روی عناصر کمدی بیشتر است. داستان پیرامون اعضای خدمهی کشتی فضایی اورویل اتفاق میافتد که در حوزهی اکتشافات علمی فعالیت دارد. شخصیتهای اصلی از نژادهای مختلف هستند (انسانها، موجودات فضایی و رباتها)، بنابراین مطابق انتظار، مکفارلن از تنشهای فرهنگی کمدی خلق میکند، ضمن اینکه شاهد رفاقت این شخصیتها و روابط عاشقانهی عجیبوغریب هم هستیم. اینجا خبری از سبک «برونبرش» (Cutaway) سریال «فمیلی گای» نیست و مکفارلن جوکها را نه با ارجاع به فرهنگ عامه، بلکه بهواسطهی تفاوتهای نژادی و بیعرضگی شخصیتها عرضه میکند.
البته چیزی که «اورویل» را به یکی از بهترین سریالهای کمدی علمی-تخیلی سالهای اخیر تبدیل کرده این است که زمانبندی درستی دارد و گاهی به معنای واقعی کلمه، دراماتیک، پرتنش یا اکشن میشود، رویکردی که مرا به یاد سریال خاطرهانگیز «بل-ایر» (The Fresh Prince of Bel-Air) ویل اسمیت میاندازد. این باعث شده تا «اورویل» سریال متنوعی باشد و هرگز یکنواخت نشود. دیگر امضاهای رایج «پیشتازان فضا» را هم اینجا داریم، از سفر در زمان تا برخوردهای فرهنگی، جنگهای میانکهکشانی و پیچشهای داستانی غیرمنتظره. «اورویل» چیزی بیشتر از یک پارودی است و با اینکه شاید برای همه مناسب نباشد اما طرفداران ست مکفارلن را راضی میکند.
۶- لکس (Lexx)
- سال پخش: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۲
- توسعهدهنده: پل دانووان
- تعداد فصلها: ۴
- تعداد اپیزودها: ۶۱
- بازیگران: برایان داونی، اوا هابرمان، الن دوبین، تیم کوری، دورین جیکوبی، روتخر هاور، میشائل هابک، اندی جونز
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۴۳ از ۱۰۰
«لکس» پدیدهی شگفتآوری است، یک سریال کمدی با امضاهای آشنای ژانر علمی-تخیلی که از قضا میخواهد سیاه و جدی هم باشد، اما برای اینکه آن را درک کنید، باید از طرفداران دوآتشهی آثار فضایی باشید. ایدهی اولیه همان همیشگی است، یک خدمهی کشتی فضایی که در کیهان سفر میکنند، به سیارات گوناگون قدم میگذارند و با دشمنان خطرناک روبهرو میشوند. اما چیزی که «لکس» را متفاوت میکند، شخصیتهای آن است، از یک سرباز امنیتی خجالتی به نام استنلی (برایان داونی) و یک آدمکش به نام کای (مایکل مکمانوس) تا یک ربات شهواتران به نام ۷۹۰.
ساختار «لکس» ساده است، بودجهی کمی که در اختیار سازندگان بوده گاهی بیش از حد خودش را نشان میدهد اما وقتی به لحظات خشونتبار آن میرسیم، احتمالا غافلگیر خواهید شد؛ به عبارت دیگر، اگر به دنبال نسخهی خونین «پیشتازان فضا» هستید، «لکس» میتواند نیازهای شما را برآورده کند. جذابیت اصلی سریال در کمدی سیاه، پرداختن به سوژههای نامتعارف و شخصیتهای ضدقهرمان نهفته است. تلفیق این عناصر آسان نبود اما «لکس» از پس آن برمیآید. «لکس» در دوران پخش شکست خورد و طرفداران زیادی نداشت اما با گذر زمان به یک سریال کالت تبدیل شد.
۵- دورف قرمز (Red Dwarf)
- سال پخش: ۱۹۸۸ – ادامه دارد
- توسعهدهنده: راب گرانت
- تعداد فصلها: ۱۲
- تعداد اپیزودها: ۷۴
- بازیگران: کریس باری، کریگ چارلز، دنی جان-جولز، نورمن لاویت، هتی هیریج، رابرت لولین، کلویی آنت
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۴ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۲ از ۱۰۰
شاید نام «دورف قرمز» را هم نشنیده باشید اما یکی از طولانیترین سریالهای کمدی بریتانیایی است که پخش آن از دههی ۸۰ میلادی آغاز شد و همچنان هم ادامه دارد! طبق سنت آثار فضایی، اینجا هم رویدادها حول محور یک کشتی فضایی و خدمه آن میچرخد. شخصیتهای اصلی عبارتند از آخرین مرد بازمانده از نژاد انسان، دیو (کریگ چارلز)، هماتاقی سابق او که حالا بهصورت هولوگرامی به حیات ادامه میدهد، آرنولد (کریس باری)، یک موجود تکاملیافته از نژاد گربه (دنی جان-جولز) و یک ربات انساننما به نام کراتن (دیوید راس).
«دورف قرمز» در واقع مثل این است که فیلم «ستاره تاریک» (۱۹۷۴) و «راهنمای مسافران مجانی کهکشان» (۲۰۰۵) صاحب فرزند شده باشند. سریال به شدت خلاقانه و حتی گاهی بلندپروازانه است و مانند «لکس»، طنز آن گاهی بیش از حد سیاه میشود و اغلب شخصیت محور پیش میرود (هیچکدام از این دو سریال به طنز موقعیت علاقه نشان نمیدهند). این مجموعه هم که حالا یک سریال کالت در نظر گرفته میشود، در هر فصل با تغییرات گستردهای در لحن، تیم بازیگری و حتی محل رویدادها همراه است که شاید از نگاه برخی، یک نقطه ضعف باشد اما در هر صورت، توصیه میکنم طرفداران سریالهای کمدی علمی-تخیلی نیمنگاهی به آن داشته باشند.
۴- پسران (The Boys)
- سال پخش: ۲۰۱۹ – ادامه دارد
- توسعهدهنده: اریک کریپک
- تعداد فصلها: ۴
- تعداد اپیزودها: ۳۲
- بازیگران: کارل اربن، جک کواید، آنتونی استار، ارین موریارتی، دومینیک مک الیگوت، جسی آشر، لاز آلونسو، چیس کرافورد
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۳ از ۱۰۰
«پسران» در حقیقت در ژانر ابرقهرمانی قرار میگیرد اما آن را میتوان یکی از بهترین سریالهای کمدی علمی-تخیلی سالهای اخیر هم در نظر گرفت و رویکرد تاریک، هجوآمیز و انتقادی آن به ژانر ابرقهرمانی تحسینبرانگیز است، جایی که برخلاف تصور رایج، ابرقهرمانان ما سرشار از نقص، خشونت و فساد هستند. بعضی از فیلمها و سریالها برای اینکه حرفی برای گفتن داشته باشند، از امضاهای آشنای ژانر فاصله میگیرند و رویکرد متفاوتی دارند که این آزمون و خطا همیشه جواب نمیدهد اما وقتی جواب میدهد، نتیجهی نهایی «پسران» است، سریالی که نیازی به معرفی ندارد.
رویدادهای «پسران» در جهانی اتفاق میافتد که ابرقهرمانان نه تنها وجود دارند بلکه از سوی مردم مانند سلبریتیها پرستش میشوند و از سوی شرکتها به عنوان عنصر تبلیغاتی مورد استفاده قرار میگیرند. پشت این چهرههای دوستداشتنی اما حقایق سیاهی پنهان شده است، این ابرقهرمانان آنطور که نشان میدهند، خیرخواه و حامی مردم نیستند، و یک گروه کوچک تصمیم میگیرد تا با آنها مبارزه کند. «پسران» مجموعه جسورانهای است و نوع نگاه مخاطبان نسبت به ژانر ابرقهرمانی را به چالش میکشد. این سریال اما تنها به سرگرمی خلاصه نمیشود، از جهاتی تفکربرانگیز هم هست و مضامینی همچون عدالت، انتقام و شجاعت را بررسی میکند. «پسران» یک نسخهی فرعی به نام «نسل وی» هم دارد که باکیفیت و تماشایی است.
۳- نمایش اسرار آمیز علمی ۳۰۰۰ (Mystery Science Theater 3000)
- سال پخش: ۱۹۸۸ – ۱۹۹۹
- توسعهدهنده: جوئل هاجسن
- تعداد فصلها: ۱۳
- تعداد اپیزودها: ۲۳۰
- بازیگران: جوئل هاجسن، جیم مالن، کوین مورفی، فرانک کانیف، مایکل جی نلسون، بیل کوربت، جونا ری
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۷ از ۱۰۰
یک سریال کالت دیگر از دههی ۹۰ میلادی که آنهم معجون عجیبی است؛ ماجراها درباره یک مرد و رباتهایش است که فیلمهای بیکیفیت درجهدو قدیمی را تماشا و آنها را به اصطلاح نقد -بخوانید مسخره- میکنند. ایدهی اولیه ساده اما جذاب است: جوئل (جوئل هاجسن) یا بعدها، مایک (مایکل جی نلسون)، با چند ربات نشستهاند و فیلمهای علمی-تخیلی سطحی و مضحک را تماشا میکنند و دربارهی آنها جوک میگویند. مسلما برگ برندهی سریال همین شوخیها است. «نمایش اسرار آمیز علمی ۳۰۰۰» حالا کمی قدیمی شده اما وجهی سرگرمکنندهی آن را نمیتوان نادیده گرفت.
شاید شما هم این تجربه را داشتهاید که در یک دورهمی، همگی نشستهاند و یک فیلم بیکیفیت و عذابآور را تماشا میکنند و بیوقفه در حین آن، نسبت به رویدادها، دیالوگها یا شخصیتها انتقاد دارند. «نمایش اسرار آمیز علمی ۳۰۰۰» چنین حسی را تداعی میکند و البته به سراغ فیلمهایی هم میرود که تماشای آنها شاید لذت گناهآلود (Guilty pleasure) باشد، شاید هم یک شکنجهی تمامعیار. این روزها کمتر کسی «نمایش اسرار آمیز علمی ۳۰۰۰» را به یاد میآورد اما اگر به دنبال یک گزینهی متفاوت هستید، یکی از بهترین سریالهای کمدی علمی-تخیلی دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی است.
۲- فیوچراما (Futurama)
- سال پخش: ۱۹۹۹ – ادامه دارد
- توسعهدهنده: دیوید اکس. کوهن، مت گرونینگ
- تعداد فصلها: ۹
- تعداد اپیزودها: ۱۵۸
- صداپیشگان: بیلی وست، کیتی سیگال، جان دیماجیو، ترس مکنیل، ماوریس لامارش، لورن تام، فیل لامار، دیوید هرمان، فرانک ولکر
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۶ از ۱۰۰
با «فیوچراما»، مت گرونینگ همان سبک و سیاق معروف «سیمپسونها» را برداشت و آن را با عناصر علمی-تخیلی تلفیق کرد. محصول نهایی، یک انیمیشن سریالی درخشان بود که کیفیت بالای آن را بر کسی پوشیده نیست. «فیوچراما» که اخیرا هم احیا شده، بیگمان استثنایی است و قصهی یک پسر جوان را روایت میکند که تصادفا منجد شده و هزار سال بعد، در یک دنیای کاملا متفاوت و پیشرفته احیا میشود. فرای (بیلی وست) حالا باید با این تفاوتها سازگار شود و با یک موجود فضایی تک چشم به نام لیلا (کیتی سیگال) و یک ربات دیوانه به نام بندر (جان دیماجیو) به ماجراجوییهای مختلف میرود.
«فیوچراما» شاید ظاهری سیمپسونی داشته باشد اما هویت خاص خودش را دارد و برداشت آن از ژانر علمی-تخیلی میتواند برای سلیقههای مختلف راضیکننده باشد، حتی کسانی که علاقهی زیادی به این ژانر ندارند. نقطه قوت سریال بیگمان بندر است، یک ربات شلوغکار و پرانرژی که بیوقفه سیگار میکشد و هر کار عجیبی از او برمیآید.
۱- ریک و مورتی (Rick and Morty)
- سال پخش: ۲۰۱۳ – ادامه دارد
- توسعهدهنده: دان هارمون، جاستین رویلند
- تعداد فصلها: ۷
- تعداد اپیزودها: ۷۱
- صداپیشگان: جاستین رویلند، ایان کاردونی، هری بلدن، کریس پارنل، اسپنسر گرمر، سارا چالک
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۹.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۹۰ از ۱۰۰
هیچ فهرستی از بهترین سریالهای کمدی علمی-تخیلی بدون «ریک و مورتی» کامل نمیشود؛ حتی با اینکه در فصلهای اخیر، آن جادوی فصول ابتدایی چندان احساس نمیشود. «ریک و مورتی» در کنار «شکستناپذیر» از پرطرفدارترین انیمیشنهای سریالی چند سال اخیر بوده است و در فهرست بهترین سریالهای انیمیشنی تاریخ هم جایگاه ثابتی دارد. احیانا اگر داستان را نمیدانید، دربارهی یک دانشمند دائمالخمر دیوانه به نام ریک و نوهی بزدل و مستوحش او، مورتی است که علیرغم تلاشهایش برای دور شدن از حاشیه و مشکلات، بهواسطهی پدربزرگ با بزرگترین چالشهای ممکن روبهرو میشود و اغلب در بدترین موقعیت ممکن قرار میگیرد. ریک و مورتی در هر قسمت، به یک ماجراجویی متنوع میروند و باید با عواقب انتخابها و تصمیمات خود دستوپنجه نرم کنند.
دلیل اصلی محبوبیت «ریک و مورتی» را باید ماهیت غیرقابل پیشبینی و شوخیهای سیاه بزرگسالانهی آن بدانم که نمونهی مشابهی زیادی ندارند، حداقل نه با این کیفیت و هوشمندی؛ این انیمیشن رفتهرفته عجیبوغریبتر میشود و جاهطلبانهترین سناریوها -که بعضیهایشان میتوانند به یک فیلم بزرگ بلاکباستری تبدیل شوند- را به بهترین شکل عرضه میکند. کنار رفتن جاستین رویلند برای بعضی از طرفداران ناامیدکننده بود اما «ریک و مورتی» در جدیدترین فصلهایش هم جذابیت خود را تا حد زیادی حفظ کرده است.
منبع: collider