۱۱ فیلم سامورایی برتر که آکیرا کوروساوا آنها را نساخته است
در طول قرن بیستم و حتی تا همین امروز، همواره سینمای ژاپن یکی از بزرگترین منابع خارجی منحصربهفردی بوده که به شدت بر فیلم و تلویزیون غربی تاثیر گذاشته است.
در این خصوص میتوان با قطعیت بیان داشت که «چانبارا» (Chanbara) یا سینمای سامورایی در سینمای غربی جایگاه خاصی را اشغال کرده است. بسیاری از فیلمهای وسترن کلاسیک مانند «به خاطر یک مشت دلار»، «هفت دلاور»، برخی از مجموعههای علمی-تخیلی نمادین مانند فرنچایز «جنگ ستارگان» و آثار مولفین مشهور آمریکایی مانند کوئنتین تارانتینو، ریشه در چانبارا دارند.
- ۷ فیلم که از «هفت سامورایی» الهام گرفتند؛ از مکس دیوانه تا جان ویک
- در مدح و ذم کوروساوا؛ چرا فیلم «هفت سامورایی» بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان است؟
- ۲۱ فیلم هنری محبوب کوروساوا که حتما باید ببینید
از آنجایی که بسیاری از فیلمهای سامورایی که در سینمای غرب به شدت محبوب گردیدهاند توسط آکیرا کوروساوا کارگردانی شدهاند، بسیاری از مخاطبان غربی، ژانر سامورایی را با نام او مترادف میبینند و به محض اینکه کسی از این ژانر سخن بگوید همین نام را بر زبان میآورند.
با این حال، نمونههای زیادی از چانبارا وجود دارد که توسط فیلمسازان دیگر نیز کارگردانی شده اما به اندازهی فیلمهای کوروساوا شایستهی تقدیر هستند و میتوان گفت که از برخی جهات نیز تاثیر شگرفی به اندازهی کارهای کوروساوا دارند. بنابراین این فهرست شامل فیلمهای سامورایی کلاسیک و همچنین برخی از فیلمهای سامورایی جدیدتری است که به کارگردانی این کارگردان برجسته ساخته نشدهاند. قطعا تمام این فیلمها فیلمهای خشن و جدیای هستند، اما سینمای سامورایی هرگز تنها به سکانسهای مبارزه محدود نمیشود (اگرچه این سکانسها در نوع خود همیشه عالی و مخاطب پسند بودهاند).
در حقیقت نقطهی کانونی اکثر این داستانها را صحنههای درامی تشکیل میدهند که به روحیات و حالات مختلف انسانی میپردازند و لذا همین امر سبب شده که فیلمهای سامورایی از داستان پرمحتوایی برخوردار باشند. داستانی که در نبود آن شاید فیلم صرفا به یک فیلم اکشن لذتبخش تبدیل میشد. لذا ما در این مطلب میخواهیم به ۱۱ فیلم برتر سامورایی که به کارگردانی آکیرا کوروساوا ساخته نشدهاند اشاره نماییم.
۱. داستانهای اوگتسو (Tales of Ugetsu)
- کارگردان: کنجی میزوگوچی
- بازیگران: کینویو تاناکا، ماچیکو کیو، ماسایوکی موری
- تاریخ انتشار: 1953
- امتیاز IMDb به فیلم: 8.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: 100 از ۱۰۰
برخی ممکن است فیلم «داستانهای اوگیتسو» را یک چنبرا ندانند، زیرا درام فرا طبیعی کنجی میزوگوچی، چندان بر صحنههای اکشن متمرکز نیست و بیشتر بر زندگی دو زوج دهقان و اتفاقاتی که برای این افراد رخ میدهد تمرکز دارد. در حالی که یکی از دهقانان، جنجورو (با بازی ماسایوکی موری)، توسط زنی مرموز به نام بانو واکاسا (با بازی ماچیکو کیو) اغوا میشود، دومی که توبی نام دارد (با بازی ساکای اوزاوا)، شیفته تبدیل شدن به یک سامورایی است و گویا جز این هدف، به هیچ چیز و هیچ کس دیگری اهمیت نمیدهد.
در حقیقت آرزوهای این مردان، آنها و همسرانشان (با بازی میتسوکو میو و کینویو تاناکا) را به ورطهی نابودی میکشاند. گرچه این فیلم از صحنههای شمشیربازی چندان زیادی بهره نمیبرد، اما سوالات مربوط به شرافت و اخلاقیات که مشخصهی فیلمهای چنبرا هستند، در فیلم «داستانهای اوگتسو» نیز به وضوح مشهودند، به ویژه وقتی درمییابیم که شخصیتی که به دنبال سامورایی شدن و کسب افتخار است، این کار را به قیمت عدم تامین مخارج زندگی همسرش و خار و خفیف کردن او انجام میدهد. کنجی میزوگوچی توانسته به واسطهی خلق فیلم «اوگتسو» داستان احساسی دلخراشی را به مخاطب نشان دهد که مرز بین خیال و واقعیت را نابود میکند و سبب میشود که بیننده از مشاهده فیلم لذت ببرد.
۲. سهگانه سامورایی (The Samurai Trilogy)
- کارگردان: هیروشی ایناگاکی
- بازیگران: توشیرو میفونه، رنتارو مکونی
- تاریخ انتشار: 1954
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.۴ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: 87 از ۱۰۰
سهگانه سامورایی که به کارگردانی هیروشی ایناگاکی و بر اساس رمان موساشی نوشتهی الجی یوشیکاوا ساخته شده به روایت داستان شمشیرزن معروفی به نام موساشی میاموتو میپردازد. در این فیلم توشیرو میفونه در نقش اصلی یا همان موساشی ظاهر شده است. اولین فیلم از این سهگانه «سامورایی: موساشی میاماتو» نام دارد که در سال ۱۹۵۴ ساخته شد و دنبالههای بعدی «سامورایی ۲: دوئل در معبد ایچیجوجی» محصول سال ۱۹۵۵ و «سامورایی ۳: دوئل در جزیره گانریو» محصول سال ۱۹۵۶ نام دارند.
این سهگانه داستان زندگی موساشی را از زمانی که یک سرباز جوان و مغرور و در عین حال قوی بود اما تجربهای نداشت تا زمانی که به یک سامورایی دانا و برجسته تبدیل میشود دنبال مینماید. کسانی که به فیلمهایی نظیر «لیدی اسنو بلاد» و «گرگ تنها و توله» علاقهمند هستند نیز ممکن است از خشونت دلنشین موجود در این سهگانه سامورایی که انسان را با دنیای خشنی آشنا مینماید لذت ببرند. طرفداران مانگا نیز موساشی میاموتو را از سری «بیخانمان» تاکهیکو اینوئه میشناسند که اتفاقاتی شبیه به آنچه که در این سهگانه سامورایی رخ میدهد را روایت کرده است.
۳. داستان زاتویچی (The Tale of Zatoichi)
- کارگردان: کنجی میسومی
- بازیگران: شینتارو کاتسو، ماسایو بانری، شیگرو آماچی
- تاریخ انتشار: 1962
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: 100 از ۱۰۰
آیا فکر میکنید که یک ماساژور کور و بیادعا و ساده نمیتواند کل دار و دستهی شمشیربازان را از بین ببرد. قطعا اشتباه میکنید، زیرا زاتویچی (با بازی شینتارو کاتسو) میتواند این کار را به سادگی انجام دهد. در حقیقت این کاراکتر به حدی جذاب است که ۲۵ فیلم در دنبالهی «داستان زاتویچی» ساخته شد و سبب گردید که این فیلم، از وجود دنبالههایی بیشتر از هر فیلم سامورایی دیگری بهره ببرد. یک سریال چهار فصلی تلویزیونی و چندین بازسازی و یک اسپین آف نیز از آن زمان تاکنون به این دنبالهها اضافه شدهاند.
با این حال، همه چیز با نسخهی اصلی «داستان راتویچی» شروع شد. در این فیلم که به کارگردانی کنجی میسومی ساخته شد مخاطب، ایچی را میبیند که توسط یک رهبر باند یاکوزا (با بازی ایجیرو یاناگی) برای درگیری با باند رقیب استخدام میشود. در پاسخ نیز، باند رقیب یک شمشیرزن ماهر به نام رونین میکی هیراته (با بازی شیگرو آماچی) را به کار میگیرد که به بیماری سل مبتلا است.
علیرغم این واقعیت که این دو سامورایی برای مبارزه با هم استخدام شدهاند، خیلی زود متوجه میشوند که با هم نقاط مشترک زیادی دارند و راه و روششان با کسانی که آنها را استخدام کردهاند همسو نیست. اگرچه سکانسهای اکشن فیلم فوقالعاده هیجانانگیز هستند، اما این رابطهی بین دو دوست است که نقطهی کانونی فیلم را تشکیل میدهد و احساسات بیننده را برمیانگیزد.
۴. هاراکیری (Harakiri)
- کارگردان: ماساکی کوبایاشی
- بازیگران: تاتسویا ناکادای، رنتارو مکونی، شیما ایواشیتا
- تاریخ انتشار: 1962
- امتیاز IMDb به فیلم: 8.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: 100 از ۱۰۰
قطعا طرفداران آکیرا کوروساوا، بازیگر افسانهای، تاتسویا ناکادای را به خاطر فیلمهایی مانند یوجیمبو و کاگموشا به یاد میآورند. در هاراکیری که به کارگردانی ماساکی کوبایاشی ساخته شده، او نقش سامورایی سالخوردهای به نام سوگومو هانشیرو را بازی میکند. ما در فیلم برای اولین بار وقتی با او آشنا میشویم که به املاک لی رفته و از آنها میخواهد تا از حیاطشان برای انجام مراسم سیپوکو (نوعی هاراکیری) استفاده کند. البته، درخواست او نشان دهندهی چیزی فراتر از تمایلش به مردن است و بیشتر از مراسم تشریفاتی خاصی که به آن اعتقاد دارد نشات میگیرد.
اگرچه شاید به نظر احمقانه بیاید که نگران خطر لو رفتن داستان فیلمی باشیم که در سال ۱۹۶۳ اکران گردیده اما باید در این خصوص به شما هشدار بدهیم، زیرا اگر از داستان فیلم «هاراکیری» اطلاع نداشته باشید قطعا تماشای این فیلم، تجربهای بینظیر و به یاد ماندنی برایتان خواهد بود. فیلم کوبایاشی به شدت به انتقاد از مفاهیم اخلاقیای میپردازد که برخی سازمانهای بلندپایه برای حفظ اقتدار خود در پشت آن پنهان میشوند و در عین حال در تعریف کد بوشیدو که ستون زندگی هر سامورایی را تشکیل میدهد سنگ تمام میگذارد. به جرات میتوان گفت که تعداد اندکی از فیلمها میتوانند همانند فیلم «هاراکیری» صحنههای اکشن، تفاسیر اجتماعی و مضامین درام انسانی را با هم در هم آمیزند و آن را به یکی از بهترین فیلمهای سامورایی تمام دوران تبدیل کنند.
۵. شمشیر عذاب (The Sword of Doom)
- کارگردان: کی هاچی اوکاموتو
- بازیگران: تاتسویا ناکادای، یوزو کایاما، میچیو آراماتا
- تاریخ انتشار: 1966
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: 80 از ۱۰۰
قطعا طرفداران فیلمهای سامورایی از دیدن تاتسویا ناکادای و توشیرو میفونه در فیلم مملو از صحنههای خونین «شمشیر عذاب» که به کارگردانی کی هاچی اوکاموتو ساخته شده خوشحال خواهند شد. ریونوسکه تسوکوئه که قهرمان سامورایی فیلم اوکاموتوست، با اکثر قهرمانان داستانهای چنبرا تفاوت دارد، زیرا به نظر میرسد که به غیر از مهارت بینظیرش در شمشیربازی، هیچ ویژگی مثبت دیگری ندارد که او را به فردی متمایز تبدیل نماید. او فردی فوقالعاده بیرحم و خشن است و به نظر میرسد که از هیچکدام از صفات نیکوی اخلاقی بهرهای نبرده و خیلی راحت، آدم میکشد.
داستان فیلم میتواند تراژدیهای شکسپیر را در ذهن مخاطب زنده کند و فیلمبرداری فیلم نیز که تقریبا مه آلود و مبهم جلوه میکند به خوبی با جنون و روح خشمگین شخصیتهای فیلم همخوانی دارد. بهعلاوه دوستداران صحنههای اکشن، میتوانند از سکانسهای اکشن بینظیر این فیلم لذت ببرند. با این حال، در کل میتوان گفت که این بازی تاتسویا ناکادای است که نقطهی کانونی فیلم را تشکیل میدهد.
اگرچه کاراکتری که او به ایفای نقشش میپردازد کاراکتری بیاخلاق و قانون شکن است، اما تا حدودی به دلیل لحن تهدیدآمیز و حالات جن زدهی چشمانش میتواند کاری کند که چشمان مخاطب به صفحهی تلویزیون میخکوب شوند و از وجود این همه بیرحمی و خشم لرزه بر اندامش بیفتد. این کاراکتر به حدی بیرحم است که مخاطب ممکن است تصور کند نه تنها روحی شیطانی دارد بلکه حتی شمشیرش نیز طلسم شده و از جانب شیطان برای او فرستاده شده است.
۶. شورش سامورایی (Samurai Rebellion)
- کارگردان: ماساکی کوبایاشی
- بازیگران: توشیرو میفونه، یوکو تسوکاسا، تاتسویا ناکادای
- تاریخ انتشار: 1967
- امتیاز IMDb به فیلم: 8.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: 100 از ۱۰۰
در فیلم «شورش سامورایی» که به کارگردانی ماساکی کوبایاشی ساخته شده، توشیرو میفونه نقش ایسابورو ساساهارا، یکی از رعایای قبیلهی آیزو را بازی میکند. وقتی رئیس قبیله اصرار میکند که پسر ایسابورو که یوگورو نام دارد (با بازی گو کاتو) با ایچی (با بازی یوکو تسوکاسا) ازدواج کند، خانواده ساساهارا به این موضوع شک میکنند. با این حال، یوگورو و ایچی در نهایت به هم علاقهمند شده و با هم ازدواج میکنند.
شادی آنها سبب میشود که ایسابورو که در یک ازدواج بدون عشق گیر افتاده جان تازهای بگیرد و به زندگی امیدوار شود. بنابراین، وقتی رئیس قبیله به طور ناگهانی تصمیم میگیرد که ایچی را نزد خود بازگرداند، ایسابورو و یوگورو اجازه نمیدهند که او از پیششان برود و برای نگه داشتن او از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند حتی اگر سرپیچی از اربابشان باعث ویرانی خانه و نابودی خانوادهشان شود.
«شورش سامورایی» فیلمی تکان دهنده در مورد ایستادگی برای چیزی است که به آن اعتقاد دارید و به مخاطب نشان میدهد که نباید در برابر حرف زور، سر تسلیم فرود بیاورید حتی اگر این امر به قیمت جانتان تمام شود. درست همانند فیلم «هاراکیری» (که کوبایاشی نیز کارگردانی آن را بر عهده داشت)، شورش سامورایی به مضامین عمیقی نظیر وفاداری و ویژگیهایی که ساموراییها به آنها افتخار میکردند اشاره مینماید.
۷. گرگ تنها و توله (The Lone Wolf and Cub Series)
- کارگردان: کنجی میسومی
- بازیگران: تامیسابرو واکایوما، آکیهیرو تامیکاوا، ایسائو یاماگاتو
- تاریخ انتشار: 1972
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: 83 از ۱۰۰
حتما شما نیز مانند بسیاری از طرفداران فیلم «جنگ ستارگان» خوب میدانید که بسیاری از مضامین و داستانهای این فیلم، از طرحها و ایدههای فیلمهای سامورایی گرفته شده است. «امید تازه» از فیلم «دژ پنهان» و فیلم «مندلورین» از فیلم «گرگ تنها و توله» اقتباس شدهاند. در این فرنچایز، ما داستان زندگی جلاد شروری به نام اوگامی ایتو (با بازی تامیسابورو واکایاما) را مشاهده میکنیم که همراه با پسر سه سالهاش دایگورو (با بازی آکیهیرو تامیکاوا) به حومهی ژاپن تبعید میشود.
این پدر به دنبال انتقام از قبیله یاگیو است که او و پسرش را از همه چیز محروم کرده و به گونهای به او تهمت زده اند. در واقع اوگامی میخواهد مجددا اعتبار خود را به عنوان قاتل اجیر شده به دست آورد. بنابراین او کالسکهی کودک خود را تا دندان به سلاحهایی که یک گردان میتوانند از آنها استفاده کنند مسلح میکند. حتی کتاب بوبا فت نیز به فیلم «گرگ تنها و توله» اشاره کرده است. در صحنهای که در آن لوک گروگو مجبور میشود بین شمشیر نوری و پیراهن پست زنجیردار، یکی را انتخاب کند، صحنهای از فیلم «گرگ تنها و توله: شمشیر انتقام» را به یاد میآورد که در آن اوگامی، ایتو یعنی پسرش را مجبور میکند تا برای تعیین سرنوشتش بین شمشیر و توپ یکی را انتخاب نماید.
دوبلهی انگلیسی فیلم به صورت ترکیبی از فیلم اول و دوم برای مخاطبان آمریکایی منتشر شد. با این حال، اگر میخواهید تجربهی منحصربهفردی داشته باشید بهتر است به تماشای نسخههای اصلی بپردازید. البته اگر میخواهید تنها یکی از فیلمهای این فرنچایز را تماشا کنید من به شما تماشای فیلم «گرگ تنها و توله ۲: گاری بچه در رودخانه استیکس» به کارگردانی کنجی میسومی، یعنی همان کارگردانی که فیلم «داستان زاتویچی» را کارگردانی کرد را پیشنهاد میکند.
۸. لیدی اسنو بلاد (Lady Snowblood)
- کارگردان: توشیا فوجیتی
- بازیگران: میکو کاجی، آکیرا نیشیمورا، ماساکی دایمون
- تاریخ انتشار: 1973
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: 100 از ۱۰۰
این فیلم که بر اساس مانگایی به همین نام و به کارگردانی توشیا فوجیتی ساخته شده به روایت داستان دختری به نام یوکی (با بازی میکو کاجی) میپردازد که از کودکی به عنوان یک ماشین کشتار جمعی تربیت شده تا از جنایتکارانی که به خانوادهاش تجاوز کرده و همهی آنها را سلاخی کردند انتقام بگیرد. به تن کردن یک کیمونوی سفید و به دست گرفتن یک چتر سبب شده که یوکی یا همان «لیدی اسنو بلاد» تصویری ساده و معصوم از خود را در ذهن مخاطب هک کند. با این حال، تیغهای که در دستهی چتر پنهان شده به او اجازه میدهد تا دشمنانش را با همان سلاح تکه تکه کند. فیلم «لیدی اسنو بلاد» با استفاده از بهترین تاکتیکهای فیلمسازی ساخته شده است.
با این حال، از ظرافت بیانی خاصی نیز بهره میبرد و بیشتر بر داستان تراژیک یوکی متمرکز میشود که تنها هدفش در زندگی گرفتن انتقام از کسانی است که خانوادهاش را نابود کردهاند. میتوان گفت که کوئنتین تارانتینو در ساخت فیلم «بیل را بکش» از فیلم فوجیتی الهام گرفته است. در حقیقت نه تنها بسیاری از جنبههای داستان «لیدی اسنو بلاد» در فیلم «بیل را بکش» نیز قابل مشاهده است، بلکه از سبک فیلمسازی این فیلم نیز در بسیاری از سکانسها استفاده شده است.
۹. گوست داگ: سلوک سامورایی (Ghost Dog: The Way of the Samurai)
- کارگردان: جیم جارموش
- بازیگران: فارست ویتاکر، کامیل وینبوش
- تاریخ انتشار: 1999
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: 83 از ۱۰۰
«گوست داگ: سلوک سامورایی» یکی از آن فیلمهایی است که شبیه هیچکدام از فیلمهای این لیست نیست. در این فیلم که به کارگردانی جیم جارموش ساخته شده، فارست ویتاکر در نقش گست داگ به ایفای نقش میپردازد، یک قاتل قراردادی که برای رئیس اوباش شهر که لویی نام دارد کار میکند. گوست داگ پیرو سرسخت روشهای سامورایی منحصربهفردی است که در هاگاکوره نوشته شده و به شدت به آنها پایبند است. او از زمانی که لویی سالها قبل جان او را نجات داد، خود را محافظ لویی میداند و برای او هر کاری انجام میدهد. با این حال، چندی نمیگذرد که گست داگ متوجه میشود باید برای نجات زندگی خود بجنگد، چراکه روسای جنایتکارش به او خیانت کردهاند.
فیلم «گوست داگ: سلوک سامورایی»، فلسفهی فیلمهای سامورایی را با فیلمهای جنایی ژان پیر ملویل و سیجون سوزوکی ترکیب کرده و نتیجهی کار، فوقالعاده منحصربهفرد شده است. این فیلم که میتوان آن را ترکیبی از چندین ژانر دانست به نوعی باعث ساختارشکنی در عرصهی فیلمسازی شده و سبک جدیدی را معرفی کرده است. البته در این فیلم نه به این موضوع اشاره شد که چرا نام کاراکتر اصلی، گوست داگ است و نه علت تعهد او به سبک و سیاق جنگجویان ژاپنی توضیح داده شد. هرچند چنین ابهاماتی به مذاق تماشاگران خوش میآید.
۱۰. سامورایی گرگ و میش (The Twilight Samurai)
- کارگردان: یوجی یامادا
- بازیگران: هیرویوکی سانادا، ری میازاوا، مین تاناکا
- تاریخ انتشار: 2002
- امتیاز IMDb به فیلم: 8.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: 99 از ۱۰۰
فیلم «سامورایی گرگ و میش» فیلمی است که به تشریح سبک و سیاق مدیتیشن میپردازد. این فیلم که به کارگردانی یوجی یامادا ساخته شده، به روایت داستان مردی سامورایی به نام ایگوچی سیبی (با بازی هیرویوکی سانادا) میپردازد که در فقر مطلق زندگی میکند. او پس از مرگ همسرش بر اثر سل از دختران خردسالش (با بازی ارینا هاشیگوچی و میکی ایتو) و مادر پیرش (با بازی ریکو کوسامورا) که به زوال عقل مبتلا شده مراقبت میکند. در زندگی سیبی هیچ نقطهی امیدی وجود ندارد. او به عنوان یک حسابدار کار میکند و همکارانش به او لقب گرگ و میش دادهاند، زیرا او همیشه عصرها به محض پایان کار به خانه بازمیگردد.
در حقیقت این فیلم بیشتر از اینکه به روایت یک داستان سامورایی بپردازد، مفاهیمی در رابطه با وفاداری و از خود گذشتگی را تعریف میکند. این دختران، پدرشان را با وجود اینکه فرد خاصی نیست بسیار دوست دارند و او را تحسین میکنند. علاوهبراین این فیلم به روایت یک داستان عاشقانهی شیرین که بین سیبی و عشق دوران کودکیاش، توموئه اینوما (با بازی ری میازاوا) شکل گرفته نیز میپردازد. اگرچه فیلم «سامورایی گرگ و میش» فیلمی غم انگیز است، اما در عین حال مفاهیم بینظیری را به مخاطب ارائه میکند. بهعلاوه فیلم «سامورایی گرگ و میش» از برخی جهات غیرعادی نیز هست زیرا این فیلم در سال ۲۰۰۲ ساخته شد یعنی در طول سالهایی که دیگر فیلمهای سامورایی زیادی ساخته نمیشدند و این ژانر مانند قبل از محبوبت زیادی برخوردار نبود.
۱۱. ۱۳ آدمکش (۱۳ Assassins)
- کارگردان: تاکاشی میکه
- بازیگران: کوجی یاکوشو، تاکایوکی یامادا، یوسوکه ایسه یا
- تاریخ انتشار: 2010
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: 95 از ۱۰۰
یکی دیگر از آثار مدرنتر موجود در این فهرست، «۱۳ آدمکش» که به کارگردانی تاکاشی میکه ساخته شده در واقع نسخهی بازسازی شدهی فیلمی به همین نام محصول سال ۱۹۶۳ است. این فیلم که بر اساس وقایع تاریخی واقعی ساخته شده، داستان مردی سامورایی به نام شینزامون شیمادا (با بازی کوجی یاکوشو) را روایت میکند که در قرن نوزدهم ژاپن، تیمی از قاتلان را رهبری میکند تا لرد ناریتسوگو ماتسودایرا (با بازی گورو ایناگاکی)، رهبر شیطانی قبیلهی آکاشی را به قتل برساند. میکه به خاطر سبک و سیاق سخت گیرانهاش به عنوان یک کارگردان مشهور است و فیلم «۱۳ آدمکش» نیز از این موضوع مستثنی نیست.
این فیلم که صحنههای اکشن و غرق در خون را به زیبایی به تصویر کشیده به یکی از شاهکارهای میکه تبدیل شده است. با این حال درست همانند سایر فیلمهای سامورایی، داستان این فیلم فقط به خون و خون ریزی مربوط نمیشود و به مضامین ظریفتری که به شخصیت انسانها اشاره دارند نیز پرداخته است. راجر ایبرت، فیلم میکه را جزو ۲۰ فیلم برتر سال ۲۰۱۱ دانست و بیان داشت که داستان عمیق گنجانده شده در آن از هر نظر بینظیر است. صحنهی نبرد ۴۵ دقیقهای فیلم نیز توانست تحسین بسیاری از منتقدان و تماشاگران را به دست آورد. لذا قطعا تماشای این فیلم برای کسانی که عاشق صحنههای اکشن و فیلمهای سامورایی هستند خالی از لطف نخواهد بود.
منبع: collider
۱۳ آدمکش فوق العاده بود منه فیلمباز ک علاقه ای به دیدن فیلم تکراری ندارم به شخصه ۲بار دیدمش.البته این نکته رو هم بگم کخ سینمای ژاپن پرمحتواتر و غنی تر از سینمای کشورهای دیگر شرق آسیاست