بهترین فیلمهای کمدی رمانتیک تاریخ
دلیل محبوبیت فیلمهای کمدی عاشقانه واضح است: از شخصیتهای دوستداشتنی بهره میبرند و آنها را در موقعیتهای بامزه قرار میدهند، اغلب هوشمندانه هستند، حس خوبی به مخاطب منتقل میکنند و البته نگاه مثبت و خوشبینانهای به عشق دارند. حتی بهترین فیلمهای کمدی رمانتیک تاریخ هم شاید با ایدههای تکراری و کلیشه رابطهی نزدیکی داشته باشند اما نمیتوان از کنار این حقیقت عبور کرد که بهشدت تماشایی هستند و باعث میشوند دربارهی عشق ایدهآل خود رویاپردازی کنید.
ژانر کمدی رمانتیک یا همان رام-کام (Rom-Com) در سالهای اخیر چندان موفق نبوده اما هر بار که یک فیلم خوب یا متفاوت از راه رسیده است، طرفداران هم از آن استقبال کردهاند، مانند «هر کسی جز تو» که علیرغم ضعفهای فراوان، مخاطبان زیادی را جذب خود کرد زیرا یادآور روزهای خوب گذشته بود. و اگر در دههی چهارم زندگی خود هستید، حتما روزهای خوب گذشته را به یاد دارید، یعنی دههی ۹۰ میلادی که فیلمهای کمدی رمانتیک درخشان متعددی تولید شد و تعدادی از آنها در دورهی اکران، از بهترین آثار ژانر در نظر گرفته میشدند و همچنان عالی هستند. مشابه دیگر مقالات فهرستی، آثار متعددی به دلایل مختلف از این فهرست غایب هستند اما عدم حضور آنها بدین معنا نیست که ضعف یا مشکلی دارند، شاید نیازی به گفتن نباشد اما چنین مقالاتی در نهایت سلیقهای هستند و هر کسی آثار محبوب خودش را دارد.
۳۵- خرچنگ (The Lobster)
- سال اکران: ۲۰۱۵
- کارگردان: یورگوس لانتیموس
- بازیگران: کالین فارل، ریچل وایس، بن ویشاو، لئا سیدو، جان سی ریلی، اشلی ینسن، الیویا کلمن، جسیکا باردن
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۷ از ۱۰۰
«خرچنگ» را در انتهای این فهرست قرار دادهایم زیرا یک اثر کمدی عاشقانه خالص نیست و بیشتر میتوان آن را یک کمدی سیاه توصیف کرد و البته اگر با یورگوس لانتیموس آشنایی دارید، حتما میدانید که فیلمهایش امضاهای رایج ژانرها را به کلی تغییر میدهند. هنگامی که همسرِ دیوید (کالین فارل) او را برای یک مرد دیگر ترک میکند، دیوید به یک هتل منتقل میشود و آنجا به وی میگویند که انسانهای مجرد، تنها ۴۵ روز فرصت دارند تا یک شریک برای خود پیدا کنند و اگر موفق نشوند، به یک حیوان تبدیل خواهند شد. اما پیدا کردن عشق -آنهم به اجبار و در شرایط سخت- آسان نیست. «خرچنگ» یک بیانیهی جامع دربارهی یکی از مرموزترین خواستههای انسانی است: میل به عاشق شدن و عشق ورزیدن.
در دنیایی که به تسخیر شبکههای اجتماعی در آمده است، استانداردهای زیبایی مصنوعیتر از همیشه جلوه میکنند و زندگی هم چندان آسان نیست (دغدغههای اقتصادی، زمانی که صرف کار کردن میکنید و مسائل مختلفی که باعث نگرانی شما هستند)، لانتیموس موفق شده تا روانِ انسان مدرن را از زاویهی دیگری به تصویر بکشد و حتی تفکرات جوامع سنتی نسبت به ازدواج را نقد کند. فیلم میخواهد احساساتی که منجر به یک رابطهی عاشقانه میشوند را هم بررسی کند و این سوال را بپرسد: اصلا چه اتفاقی رخ میدهد که این احساسات ساخته میشوند و در کنار یکدیگر قرار میگیرند تا عشق را شکل دهند؟
۳۴- دیوانهوار، احمقانه، عشق (Crazy, Stupid, Love)
- سال اکران: ۲۰۱۱
- کارگردان: گلن فیکارا، جان ریکوآ
- بازیگران: استیو کارل، رایان گاسلینگ، جولیان مور، اما استون، مریسا تومی، کوین بیکن، کریستال رید
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۹ از ۱۰۰
کال (استیو کارل) و امیلی (جولیان مور) ۲۵ سال است که ازدواج کردهاند، سه فرزند دارند و زندگی آنها بینقص به نظر میرسد تا اینکه امیلی ناگهان درخواست طلاق میدهد. حالا کال که همهی زندگی بزرگسالانهاش را صرف پدر و همسر بودن کرده است، در ورود به دنیای مجردها و قرارهای عاشقانه با مشکلات جدی روبهرو میشود. او مدتی بعد با مرد جوانی به نام جیکوب (رایان گاسلینگ) آشنایی پیدا میکند که به راهنمای وی در روابط عاشقانه تبدیل میشود.
«دیوانهوار، احمقانه، عشق» یک فیلم کمدی رمانتیک بیادعا اما سرگرمکننده است که از تیم بازیگری جذابی بهره میبرد؛ ترکیب کارل و گاسلینگ بهخوبی جواب داده و لحظات کمدی فیلم طبیعی از آب درآمدهاند. ساختهی گلن فیکارا و جان ریکوآ در میان شوخیها و موقعیتهای بامزه، عشق و روابط انسانی را هم فراموش نمیکند. هر کدام از شخصیتها، ارتباط احساسی قدرتمندی با دیگری دارد که البته همیشه به نتایج مثبتی ختم نمیشود. البته فیلم از جنبهی کمدی به اهمیت عشق و روابط نزدیک میشود و از این مسئلهی مهم صحبت میکند که ما همیشه نمیتوانیم انتخاب کنیم عاشق چه کسی شویم یا جلوی احساسات خود را بگیریم.
۳۳- اِما (Emma)
- سال اکران: ۲۰۲۰
- کارگردان: آتمن دا وایلد
- بازیگران: آنیا تیلور-جوی، جانی فلین، بیل نای، میا گاث، میراندا هارت، جاش اوکانر، کلوم ترنر، لوسی برایرس
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۶ از ۱۰۰
اِما وودهاوس (آنیا تیلور-جوی) دختری جوان از یک خانوادهی ثروتمند است که تفریح اصلیاش، آشنا کردن آدمهای مختلف با یکدیگر و سوق دادن آنها بهسوی ازدواج است. «اِما» اولین ساختهی آتمن دا وایلد محسوب میشود و او با انتخابهای هوشمندانه و تغییراتی که در قصهی اصلی جین آستین ایجاد کرده، موفق شده است تا برداشت متفاوتی از این رمان مشهور ارائه دهد. موسیقی متن فیلم را هم نباید نادیده گرفت و لباسها هم کاملا صحیح و نزدیک به دورهی تاریخی نیابت سلطنت (قرن نوزدهم) طراحی شدهاند.
اِما وودهاوس یکی از ثروتمندترین شخصیتهای جین آستین است، بنابراین آتمن دا وایلد و تیم سازنده تا آنجا که امکانپذیر بود، روی ثروت او مانور دادهاند (از محل زندگی مجلل او تا لباسهای گرانقیمت و حیرتانگیزی که بر تن دارد). خواننده و شاعر بریتانیایی، جانی فلین، بهترین انتخاب ممکن برای نقش آقای نایتلی بود و او موفق شده است تا ابعاد شخصیتی وی را درست عرضه کند. آقای نایتلی به خودبینی و کاستیهای اِما انتقاد میکند اما باور دارد که دخترک میتواند به انسان بهتری تبدیل شود؛ آیا این دو در نهایت میتوانند یک رابطهی موفق عاشقانه داشته باشند؟
۳۲- فارغالتحصیل (The Graduate)
- سال اکران: ۱۹۶۷
- کارگردان: مایک نیکولز
- بازیگران: آن بنکرافت، داستین هافمن، کاترین راس، ویلیام دنیلز، موری همیلتون، الیزابت ویلسون، آلیس گوستلی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۶ از ۱۰۰
«فارغالتحصیل»، داستین هافمن را به شهرت رساند و او اولین نامزدی اسکارش را برای همین فیلم بهدست آورد. او نقش بنجامین را بازی میکند که اخیرا درس خود را به پایان رسانده و به شهر لسآنجلس بازگشته است. بنجامین رابطهی نامشروعی را با خانم رابینسون (آن بنکرافت)، همسر شریک تجاری پدرش آغاز میکند اما شرایط زمانی پیچیدهتر میشود که او به دختر خانم رابینسون، اِلین (کاترین راس) علاقه پیدا میکند. در روز عروسی اِلین با جوان دیگری به نام کارل (برایان آوری)، این مثلث عاشقانهی پیچیده، وارد فاز تازهای میشود تا شاهد یکی از سکانسهای پایانی ماندگار تاریخ سینما باشیم.
«فارغالتحصیل» از جنبهی مضمونی، از زمانهاش جلوتر بود و برخی از ایدههای آن در دهههای بعدی در کانون توجه قرار گرفتند و دربارهی آنها بحث شد، بهویژه شخصیت خانم رابینسون و خط داستانیاش که مورد توجه حامیان حقوق زن قرار گرفت و برخلاف گذشته، حالا مخاطبان نگاه دلسوزانهتری نسبت به این شخصیت دارند. «فارغالتحصیل» از آن آثار کلاسیکی است که حتی اگر فیلمهای کمدی رمانتیک را دوست ندارید، میتواند شما را سرگرم کند.
۳۱- به دنبال ایمی (Chasing Amy)
- سال اکران: ۱۹۹۷
- کارگردان: کوین اسمیت
- بازیگران: بن افلک، جوی لورن آدامز، جیسون لی، دوایت ایول، جیسون موس، والت فلانگن، ارنست اودانل
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۶ از ۱۰۰
در «به دنبال ایمی»، بن افلک نقش یک نقاش کتابهای کمیک به نام هولدن را بازی میکند که عاشق یک آدم اشتباهی میشود؛ و رابطهی او با آلیسا (جوی لورن آدامز) که مشخصا آینده ندارد، حتی باعث مخالفت و ناراحتی بهترین دوست هولدن هم میشود اما آیا او میتواند شرایط را تغییر دهد؟ کوین اسمیت که با سبک کمدی نسبتا بیادبانهاش شناخته میشود، اینجا تمام تلاش خود را کرده است تا در امضاهای ژانر عاشقانه، کمی تفاوت ایجاد کند و اثری جاهطلبانه بسازد.
«به دنبال ایمی» فیلم کمدی عاشقانهای بود که برخی از مضامین و محتواهای آن، مخاطبان محافظهکار دههی ۹۰ میلادی را شوکه کرد. این فیلم اگر در سالهای اخیر اکران میشد، بیتردید شرایط پیچیدهای را تجربه میکرد. فیلم نقدهای مثبتی دریافت کرد و با توجه به بودجهی ناچیزی که داشت، در گیشه نیز به موفقیت رسید.
۳۰- وقتی خواب بودی (While You Were Sleeping)
- سال اکران: ۱۹۹۵
- کارگردان: جان ترتلتاب
- بازیگران: ساندرا بولاک، بیل پولمن، پیتر گلگر، پیتر بویل، گلینیس جونز، جک واردن، مونیکا کینا، الی واکر
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۱ از ۱۰۰
لوسی (ساندرا بولاک) بعد از گذشت یک سال از درگذشت پدرش، بیشتر از همیشه احساس تنهایی میکند. او حالا در ایستگاه قطار شیکاگو، بلیط میفروشد زیرا برای پرداخت هزینههای درمانی پدرش مجبور به ترک تحصیل شد. دخترک حس ماجراجویی را از پدرش به ارث برده است، اما هرگز فرصت سفر به جایی را نداشته و با توجه به وضعیت زندگیاش، به نظر نمیرسد که بتواند به جایی سفر کند. با این حال، او همیشه گذرنامهی استفادهنشدهاش را همراه خود حمل میکند. تنها نقطهی روشن زندگی او، ملاقات با مردی خوشتیپ (پیتر گلگر) است که در روزهای کاری، هر روز صبح از گیت عبور میکند. او حتی اسم این مرد را هم نمیداند، اما به او علاقهمند است. یک روز، سارقان به این مرد حمله میکنند و او بیهوش میشود.
لوسی مرد را به بیمارستان میبرد و آنجا مسئولان بیمارستان فکر میکنند که او همسرش است. این سوءتفاهم با ورود خانوادهی پیتر -که در کما است- حتی بدتر هم میشود. تنها کسی که لوسی را باور ندارد، برادر بزرگ او، جک (بیل پولمن) است. او ابتدا فکر میکند لوسی قصد کلاهبرداری دارد و میخواهد ثابت کند که لوسی آن کسی که ادعا میکند نیست اما در این مسیر، عاشق دخترک میشود و لوسی نیز به او علاقه پیدا میکند. «وقتی خواب بودی» اگرچه قصهی مضحکی دارد و ایدههایش در عصر مدرن حتی مسخره به نظر میرسند اما با تشکر از بازی خوب ساندرا بولاک و تم عاشقانهی جذابش، ارزش تماشا دارد و یاد و خاطرهی بهترین فیلمهای کمدی رمانتیک کلاسیک را زنده میکند.
۲۹- سرنوشت شگفتانگیز املی پولن (Amélie)
- سال اکران: ۲۰۰۱
- کارگردان: ژان پیر ژونه
- بازیگران: اودره توتو، متیو کاسوویتس، روفوس، تیکی اُلگادو، سرژ مرلان، آندره دامان، پیر اتکس، کلر موریه
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۹ از ۱۰۰
«سرنوشت شگفتانگیز املی پولن» از آغاز تا انتها دربارهی عشق است و بیدلیل نیست که از آن به عنوان یکی از بهترین فیلمهای عاشقانه تاریخ نام میبرند. قهرمان قصه (اودره توتو)، کسی است که به زندگی عشق میورزد و هر چیز کوچک یا بزرگی او را خوشحال میکند. در این ساختهی ژان پیر ژونه، جادویی به چشم میخورد که باعث شده است همه عاشق «سرنوشت شگفتانگیز املی پولن» شوند و آدمهای احساسی زیادی را پیدا میکنید که از آن به عنوان فیلم محبوب خود نام میبرند. در پایان، یافتن یک عشق رمانتیک، یکی از دلایل اصلی رشد شخصیت املی است و باعث میشود تا مسیر زندگی او تغییر پیدا کند.
املی میخواهد به دیگران کمک کند تا آنها هم حس خوبی نسبت به جهان داشته باشند اما در نهایت، نوبت خود اوست تا نوع جدیدی از خوشحالی و حس خوب را کشف کند. علیرغم ذات رنگارنگ و خوشحال او، در اطراف املی، آدمهایی پرسه میزنند که دلشکستهاند، از پدرش تا پرنسس دایانا. بنابراین دخترک هم به اندکی تشویق و حمایت نیاز دارد تا علاقهاش را به پسرک جوان شیرینی به نام نینو (متیو کاسوویتس) ابراز کند و به عشقِ رمانتیک برسد.
۲۸- سابرینا (Sabrina)
- سال اکران: ۱۹۵۴
- کارگردان: بیلی وایلدر
- بازیگران: همفری بوگارت، آدری هپبورن، ویلیام هولدن، جان ویلیامز، نلا واکر، گرگوری راتوف، مارسل هیلر
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۳ از ۱۰۰
با اینکه نسخهی بازسازی سال ۱۹۹۴ «سابرینا» با بازی هریسون فورد نسبتا خوب است اما نسخهی اصلی ساختهی بیلی وایلدر، با حضور ستارگانی همچون همفری بوگارت، آدری هپبورن و ویلیام هولدن در جلوی دوربین حسوحال دیگری دارد. حتی همین حالا هم مثلث عشقی سابرینا و برادران لارابی شما را هیجانزده میکند. سابرینا (هپبورن) دختر رانندهی خاندان لارابی، پس از دو سال زندگی در پاریس به آمریکا بازمیگردد و زیبایی او، لینوس (بوگارت) و دیوید (هولدن) را تحتتاثیر قرار میدهد تا هر دو عاشق دخترک شوند.
بوگارت که اغلب با نقش مردهای سرسخت و جدی شناخته میشد، نقش یک شخصیت دوستداشتنی و خوشبرخورد را برعهده گرفت اما از نقشآفرینی در فیلم رضایت نداشت. او میخواست که همسرش لورن باکال نقش سابرینا را بازی کند و معتقد بود آدری هپبورن تجربه و مهارت کافی برای ایفای این نقش را ندارد. او همچنین ناراحت بود که چرا انتخاب اول بیلی وایلدر برای این نقش نبوده است و در عین حال میگفت که خودش هم برای چنین نقشی مناسب نیست و اشتباه استخدام شده است. در هر صورت، نتیجهی نهایی عالی بود و یکی از بهترین فیلمهای کمدی رمانتیک تاریخ سینما تولید شد.
۲۷- دفترچه امیدبخش (Silver Linings Playbook)
- سال اکران: ۲۰۱۲
- کارگردان: دیوید او. راسل
- بازیگران: بردلی کوپر، جنیفر لارنس، رابرت دنیرو، جکی ویور، کریس تاکر، انوپم کهیر، جولیا استایلز
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۲ از ۱۰۰
پت (بردلی کوپر) پس از هشت ماهه اقامت اجباری، توسط مادرش از بیمارستان روانی مرخص میشود، البته به شرطی که به خانهی والدینش در فیلادلفیا بازگردد و با آنها زندگی کند. دلیل بستری شدن پت، کتک زدن معشوقهی همسرش بوده است و او از اختلال دوقطبی نیز رنج میبرد. او باید دارو مصرف و در جلسات درمانی اجباری شرکت کند اما باور دارد که برای خوب شدن، نیازی به این چیزها نیست و تنها میتوان با سالم زندگی کردن -و خوشبینی- بهبود پیدا کرد.
هدف اصلی او بازگشت به شغل سابقش بهعنوان معلم و مهمتر از آن، آشتی با نیکی -یعنی همسر سابقش- است. مدتی بعد، پت با یک دختر مرموز (جنیفر لارنس) آشنا میشود که او هم از مشکلات مشابهی رنج میبرد و آنها رفتهرفته به یکدیگر نزدیک میشوند زیرا هم را درک میکنند. یکی از بهترین فیلمهای کمدی رمانتیک دههی ۲۰۱۰، «دفترچه امیدبخش» مانند اسمش، برداشت خوشبینانهای از عشق ارائه میدهد و از معدود آثار این ژانر است که در فصل جوایز -و اسکار- عملکرد موفقی داشت. کوپر و لارنس در اولین همکاری سینمایی خود، شیمی فوقالعادهای را به نمایش میگذارند و برداشت عمیقی از دو آدم شکستخورده به نمایش میگذارند که هر کسی میتواند با آنها ارتباط برقرار کند.
۲۶- دردسر در بهشت (Trouble in Paradise)
- سال اکران: ۱۹۳۲
- کارگردان: ارنست لوبیچ
- بازیگران: میریام هاپکینز، کی فرانسیس، هربرت مارشال، شارلی روگلز، ادوارد اورت هورتون، لئونید کینسکی، لوئیس آلبرنی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۰ از ۱۰۰
یک دزد حرفهای به نام گستان (هربرت مارشال) که خود را یک نجیبزاده جا زده است، پس از ملاقات با لیلی (میریام هاپکینز) -که از قضا او هم یک جیببر است- عاشق وی میشود. این عشق در حالی شکل میگیرد که هر دو، هویت واقعی خود را پنهان کردهاند و میخواهند دیگری را فریب دهند. پس از اینکه آنها واقعیت را کشف میکنند، عشق آنها حتی شدت بیشتری میگیرد و تصمیم میگیرند در دزدیها همکاری داشته باشند.
آنها از ونیز به پاریس نقل مکان میکنند که آنجا، گستان از یک بیوهی ثروتمند به نام ماریت کولت، اشیایی را به سرقت میببرد. ماریت اعلام میکند که هر کسی این اشیا را پیدا کند و بازگرداند، جایزهی خوبی دریافت خواهد کرد. این جایزه گستان را وسوسه میکند، بنابراین با نام و هویت جعلی، شی مذکور را بازمیگرداند و پس از آن به عنوان منشی و مشاور، توسط ماریت استخدام میشود. نقشهی گستان و لیلی این است که همهی ثروت ماریت را به سرقت ببرند اما با ورود یک سارق دیگر به ماجرا، همهچیز به هم میریزد. «دردسر در بهشت» یکی از اولین فیلمهای کمدی رمانتیک هالیوودی است و هنوز هم یکی از بهترین آثار این ژانر در نظر گرفته میشود. با یک مثلث عشقی جذاب، قصهای پرکشش و شخصیتهای باهوش، «دردسر در بهشت» هر نوع سلیقهای را راضی میکند.
۲۵- ناتینگ هیل (Notting Hill)
- سال اکران: ۱۹۹۸
- کارگردان: راجر میشل
- بازیگران: جولیا رابرتس، هیو گرانت، هیو بونهویل، اما چمبرز، جیمز دریفوس، ریس ایفانز، میشا بارتون، تیم مکاینرنی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۴ از ۱۰۰
«ناتینگ هیل» نه تنها یکی از بهترین فیلمهای کمدی رمانتیک تاریخ به حساب میآید بلکه فیلم محبوب بسیاری از جوانان و نوجوانان دههی ۸۰ و ۹۰ میلادی است. ویلیام تاکر (هیو گرانت) صاحب یک کتابفروشی در منطقهی ناتینگ هیلِ لندن است؛ البته کسب و کار او این روزها خوب نیست و بهسختی میتواند از پس مخارجش برآید. او مجبور شده تا بخشی از خانهاش را اجاره دهد و همخانهایاش را -که از احمقترین آدمهای دنیاست- تحمل کند. زندگی شخصی ویلیام هم به همین آشفتگی است، با این حال چند دوست صمیمی دارد که آنها هم به توقیفی در زندگی نرسیدهاند و نتوانسته حداقل از نظر شغلی موفق باشند. ویلیام طلاق گرفته است (زنش او را ترک کرد) و فکر نمیکند که دیگر عشق تازهای وارد زندگیاش شود. شرایط اما زمانی تغییر میکند که آنا اسکات (جولیا رابرتس)، یکی از مشهورترین و جذابترین بازیگران زن آمریکایی وارد کتابفروشی او میشود.
علیرغم چالشها و مشکلات خاص، آنا و ویلیام با هم دوست میشوند و با اینکه امکانپذیر است که این رابطه به عشق ختم شود اما رسیدن به آن مرحلهی نهایی آسان نیست. آنها در دو دنیای متفاوت زندگی میکنند؛ شاید دنیای ویلیام بیحاشیه و آرام باشد اما دنیای آنا از سوی رسانهها و مردم زیر ذرهبین است و هر حرکت کوچک او میتواند حاشیهساز شود، زیرا این تصور وجود دارد که او با یک بازیگر مشهور دیگر به نام جف کینگ (آلک بالدوین) رابطهی عاطفی دارد. برگ برندهی «ناتینگ هیل» دو ستارهی اصلیاش که هر دو بهترین نقشآفرینی کارنامهی هنری خود را ارائه دادهاند و اینجا بینهایت دوستداشتنی هستند. پس از تماشای فیلم، حتما شما هم قدرت عشق را احساس خواهید کرد.
۲۴- حرفهای خودمانی (Pillow Talk)
- سال اکران: ۱۹۵۹
- کارگردان: مایکل گوردون
- بازیگران: راک هادسن، مارسل دالیو، دوریس دی، تونی رندل، تلما ریتر، نیک آدامز، آلن جنکینس، لی پاتریک
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۴ از ۱۰۰
برد آلن (راک هادسن) یک ترانهنویس تئاتر برادوی است که با زنان مختلف رابطه دارد. در نقطهی مقابل او، جین مارو (دوریس دی) را داریم، یک طراح دکوراسیون که منتظر است تا مرد ایدهآل خود را پیدا کند. برد و جین هرگز یکدیگر را ملاقات نکردهاند، اما یک خط تلفن مشترک دارند (در آن دوره رایج بود) و از آن طریق همدیگر را میشناسند. جین از اینکه برد همیشه در حال صحبت با زنان مختلف است کلافه شده، خصوصا اینکه میداند او در حال فریب دادن این زنان سادهلوح و زودباور است. برد هم از دخالتهای جین خوشش نمیآید. آنها یک روز با هم ملاقات میکنند و درحالی که دخترک نمیداند برد کیست، برد دخترک را میشناسد اما به دروغ میگوید که یک مرد تگزاسی به نام رکس است.
هدف اصلی برد این است که جین را بهتر بشناسد و نقشههایش هم جواب میدهند زیرا جین عاشق رکس میشود. شرایط زمانی پیچیدهتر میشود که یک مرد ثروتمند به نام جاناتان فوربز که از مشتریان جین است، به او ابراز عشق میکند؛ از قضا، جاناتان از دوستان نزدیک برد هم هست! راک هادسن و دوریس دی از زوجهای کمنظیر سینمایی هستند که سه همکاری درخشان در دههی ۵۰ میلادی داشتند اما در میان آنها، «حرفهای خودمانی» را باید بهترین دانست و البته یکی از بهترین فیلمهای کمدی رمانتیک آن دهه به حساب میآید. هادسن و دی در فیلم یک زوج بهشدت جذاب هستند که نمیتوانید از آنها چشم بردارید.
۲۳- خاطرات بریجت جونز (Bridget Jones’s Diary)
- سال اکران: ۲۰۰۱
- کارگردان: شارون مگوایر
- بازیگران: رنی زلوگر، هیو گرانت، کالین فرث، جیم برودبنت، امبت دیویتس، جما جونز، پل بروک، شارمین می
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۰ از ۱۰۰
اقتباسی از رمانی به همین نام (۱۹۹۶) نوشتهی هلن فیلدینگ، «خاطرات بریجت جونز» همان فیلمی است که رنی زلوگر را صاحب اولین نامزدی اسکارش کرد. ماجراها پیرامون یک زن ۳۰ ساله به نام بریجت جونز (زلوگر) اتفاق میافتد که یک روز به خودش میآید و متوجه میشود که باید زندگیاش را تغییر دهد. پس از آغاز سال نو، او قسم میخورد که امسال بهتر زندگی خواهد کرد. او وزن کم میکند، کمتر سیگار میکشد، نوشیدن را کنار میگذارد و همهی تغییرات خود را در دفترچه خاطراتش مینویسد.
اوضاع شاید در حال بهبود باشد اما علاقهی بریجت به رئیسش، دنیل (هیو گرانت) کمی کار او را سخت کرده است، خصوصا اینکه دنیل شخصیت سوالبرانگیزی دارد و آدم مرموزی است. رابطهای میان آنها شکل میگیرد و در حالی که بریجت عاشق دنیل شده، متوجه میشود که این رابطه یک طرفه بوده است زیرا دنیل با یک زن دیگر نامزد میکند. بریجت در همین حین، با مارک (کالین فرث) آشنا میشود، مردی که بریجت را جذاب میداند اما نسبت به شخصیت او و رفتارهایش انتقاد دارد. «خاطرات بریجت جونز» قدرت احساسی قصههای هلن فیلدینگ را یادآور میشود؛ زلوگر هم فوقالعاده است و یک برداشت تاثیرگذار از زن مدرن ارائه میدهد (البته در سالهای اخیر، زن مدرن تعریفهای دیگری پیدا کرده است). «خاطرات بریجت جونز» از بازی خوب گرانت و فرث هم بهره میبرد.
۲۲- ۵۰۰ روز سامر (۵۰۰ Days of Summer)
- سال اکران: ۲۰۰۹
- کارگردان: مارک وب
- بازیگران: جوزف گوردون-لویت، زویی دشانل، جفری آرند، کلویی گریس مورتس، متیو گری گابلر، کلارک گرگ
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۵ از ۱۰۰
«۵۰۰ روز سامر» قوانین کلاسیک ژانر کمدی رمانتیک را زیر پا می گذارد و راوی از همان ابتدا اعلام میکند «این یک داستان عاشقانه نیست» تا مخاطب اندکی سردرگم شود و نداند با چگونه اثری روبهرو است. سپس با تام (جوزف گوردون-لویت) آشنا میشویم، یک نویسنده کارتهای تبریک که از قضا آرمانگرا هم هست و میخواهد به یک معمار سرشناس تبدیل شود. سامر (زویی دشانل)، کارمند جدید شرکت است که با جذابیتهایش و علاقه به گروههای موسیقی گمنام (دقیقا مثل پسرک)، توجه تام را به خود جلب میکند. تام معتقد است که نیمهی گمشدهاش را پیدا کرده اما سامر دیدگاه متفاوتی به جهان دارد و میخواهد روابط عاشقانهاش ساده و بدون تعهد باشند.
فیلم از ساختاری غیرخطی بهره میبرد و لحظات کلیدی ارتباط ۵۰۰ روزه این زوج را به تصویر میکشد. تام با دقت و تمرکز، هر لحظهی کوچک رابطه را بررسی میکند و به دنبال یافتن جزئیترین تغییرات در سامر است تا بگوید که رابطهی آن در حال عمیقتر شدن است. در سوی مقابل، سامر اگرچه از وقتگذرانی با تام لذت میبرد، اما از نظر احساسی محافظهکار باقی میماند و هرگز تمایل ندارد که به تام چیزی را دقیق توضیح دهد.
این تضادها هسته اصلی روایت را تشکیل میدهد. عینک خوشبینی تام، آیندهای پر از عشق و تعهد را ترسیم میکند، در حالی که در واقعیت، او در حال دور شدن از سامر است و شاید جدایی نزدیک باشد. یکی از بهترین فیلمهای کمدی رمانتیک قرن ۲۱، از «۵۰۰ روز سامر» برداشتهای اشتباه فراوانی شده است اما در حقیقت یکی از مدرنترین برداشتها را از عشق ارائه میدهد و حتی میتوان ادعا کرد که بر خلاف ظاهر کمدیاش، به تراژدی گرایش بیشتری دارد. فارغ از اینکه چه دیدگاهی به عشق دارید، تماشای این فیلم را توصیه میکنیم زیرا میتواند نوع نگاههای متفاوتی را به شما نشان دهد.
۲۱- فروشگاه کنار خیابان (The Shop Around the Corner)
- سال اکران: ۱۹۴۰
- کارگردان: ارنست لوبیچ
- بازیگران: مارگارت سولاوان، جیمز استوارت، فرانک مورگان، جوزف شیلدکات، فلیکس برسارت، ویلیام تریسی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۹ از ۱۰۰
یکی از بهترین فیلمهای کمدی رمانتیک دهه ۴۰ میلادی، «فروشگاه کنار خیابان» قصهی دو تن از کارکنان یک فروشگاه را روایت میکند که از یکدیگر نفرت دارند. آلفرد (جیمز استوارت) و کلارا (مارگرت سولاوان) همیشه ساز مخالف میزنند و با هم بحث یا به هم بیاعتنایی میکنند. اما در پشت این رفتارهای بچهگانه، رازی نهفته است که آلفرد و کلارا از آن خبر ندارند: آنها از طریق نامهنگاری با یکدیگر در ارتباط هستند و این مسئله را نمیدانند. تصور کنید آلفرد بعد از یک روز خستهکننده در فروشگاه، نامهای مینویسد تا ذهنش را آرام کند اما بیخبر است که گیرندهی نامه کلارا خواهد بود، همان کسی که او را در طول روز عصبانی کرده بود. کلارا هم در سوی مقابل، همین وضعیت را دارد.
«فروشگاه کنار خیابان» داستانی کلاسیک از سوءتفاهم و عشقِ غیرمنتظره است، با این حال امضاهای آشنای ژانر در آن دوره را اندکی تغییر میدهد و سعی میکند هوشمندانهتر باشد و از زوایای تازهای به دو شخصیت اصلی نزدیک شود. فیلم همچنین بازتاب صادقانهای از عشق در دههی ۴۰ میلادی است و البته حس عاشق بودن شخصیتها را به بهترین شکل به مخاطب منتقل میکند. از کنار شیمی فوقالعادهی مارگارت سولاوان و جیمز استوارت هم نباید عبور کرد.
۲۰- ۱۰ چیز درباره تو که ازشان متنفرم (Ten Things I Hate About You)
- سال اکران: ۱۹۹۹
- کارگردان: گیل جانگر
- بازیگران: جولیا استایلز، هیث لجر، جوزف گوردون لویت، لاریسا اولینیک، لری میلر، اندرو کیگان، دیوید کرامهولتز
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۱ از ۱۰۰
«۱۰ چیز درباره تو که ازشان متنفرم» که اقتباسی مدرن از نمایشنامهی کمدی «رام کردن زن سرکش» اثر ویلیام شکسپیر است، با کامرون (جوزف گوردون لویت) آغاز میشود، دانش آموز جدید مدرسه که عاشق بیانکا (لاریسا اولینیک) –از دختران محبوب مدرسه- شده است اما نمیتواند به او برسد زیرا بیانکا تا زمانی که خواهر بزرگتش، کت (جولیا استایلز) با کسی وارد رابطه نشود، نمیتواند با کسی باشد. کت اما دختر منحصربهفردی است که با رفتارهایش هر کسی را فراری میدهد. کامرون برای اینکه بتواند قلب بیانکا را بهدست بیاورد، نقشهای میکشد، او پاتریک (هیث لجر) را متقاعد میکند تا به کت نزدیک شود و اگر او بتواند با کت رابطه برقرار کند، پول خوبی از کامرون دریافت خواهد کرد.
احتمالا میتوانید حدس بزنید که این فیلم نوجوانانه به کدام مسیر میرود. پاتریک پس از وقتگذرانی با کت، با زوایای پنهان دخترک آشنا میشود و میبیند که او آدم جالبی است اما عادت دارد که آدمها را از خودش دور کند. این رابطهی ساختگی رفتهرفته به چیزی جدی تبدیل میشود. «۱۰ چیز درباره تو که ازشان متنفرم» از بهترین فیلمهای کمدی رمانتیک دهه ۹۰ میلادی است که از شیمی کمنظیر هیث لجر فقید و جولیا استایلز بهره میبرد. گیل جانگر (کارگردان)، موفق شده است تا ایدههای هوشمندانهی نمایشنامهی شکسپیر را حفظ کند و قصه را در فضایی مدرن به تصویر بکشد. فیلم امضاهای رایج آثار عاشقانهی به اصطلاح تینایجری را دارد اما قدمهایش را بهدرستی بر میدارد و ارزش تماشا دارد.
۱۹- آسیاییهای خرپول (Crazy Rich Asians)
- سال اکران: ۲۰۱۸
- کارگردان: جان ام. چو
- بازیگران: کنستانس وو، هنری گلدینگ، جما چان، لیسا لو، آکوافینا، کن جیونگ، میشل یئو، جینگ لوسی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
«آسیاییهای خرپول» در دوران اکران به یک فیلم پرسروصدا تبدیل شد و این جنجالها بیدلیل نبود. فیلم نه تنها باعث شد تا جاناتان کی کوان به دنیای بازیگری برگرد (او پس از تماشای این فیلم که تمام بازیگرانش آسیایی بودند، تصمیم گرفت به دنیای سینما بازگردد و چهار سال بعد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل را به خانه برد)، یکی از جذابترین سکانسهای عروسی سالهای اخیر را هم دارد. ریچل (کنستانس وو) همراه با نیک (هنری گلدینگ) به سنگاپور سفر میکند تا در مراسم ازدواج یکی از دوستانش شرکت کند؛ ورود به این دنیای متفاوت که از نظر فرهنگی شباهتی به آمریکا ندارد و آگاهی از میزان ثروت خانوادهی نیک، دخترک را غافلگیر میکند.
با حضور این خانوادههای ثروتمند، بدیهی است که شاهد یک عروسی شکوهمند باشیم اما جان ام چو پا را فراتر میگذارد و یکی از اغراقآمیزترین جشنهای عروسی ممکن را به تصویر میکشد. اقتباسی از رمانی به همین نام، «آسیاییهای خرپول» که نامزد جایزه بهترین فیلم کمدی جوایز گلدن گلوب هم شد، یک موفقیت بزرگ برای آسیاییهای مهاجر و بزرگشدهی آمریکا بود و برداشت آن از ژانر کمدی رمانتیک را هم باید تحسین کرد.
۱۸- جری مگوایر (Jerry Maguire)
- سال اکران: ۱۹۹۶
- کارگردان: کامرون کرو
- بازیگران: تام کروز، رنه زلوگر، جرمی سوارز، کوبا گودینگ جونیور، هایدن والش، ریگان گومز-پرستون
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۴ از ۱۰۰
این ساختهی کامرون کرو، تام کروز را صاحب دومین نامزدی اسکارش کرد و از آن جنس فیلمهایی است که کروز در سالهای اخیر از آنها دوری میکند (او را دیگر تنها با آثار اکشن هیجانانگیز و بدلکاریهایش میشناسیم). قصه پیرامون یک مدیر برنامهی ورزشکاران به نام جری مگوایر (کروز) اتفاق میافتد که وجدانش بیدار شده است و در حال تبلیغ رویکرد اخلاقی جدیدی است که در آن، ورزشکار در اولویت قرار دارد. روشهای او اما جواب نمیدهد و همهی مشتریان خود را به جز یک نفر از دست میدهد. او که تنها یک منشی به نام دوروتی (رنه زلوگر) را در کنار خود دارد، حالا فقط یک ورزشکار به نام راد (کوبا گودینگ جونیور) را نمایندگی میکند که اگرچه بااستعداد است اما شخصیت و سبک زندگیاش با رویکرد اخلاقی جدید جری مگوایر همخوانی ندارد.
در روزهایی که جری در تلاش است تا از نظر شغلی به ثبات برسد، زندگی شخصیاش هر روز به فاجعه نزدیکتر میشود، نامزدش او را درک نمیکند و کسی هم او را به عنوان یک مدیر برنامه جدی نمیگیرد، در همین حین، او و دوروتی به یکدیگر نزدیک میشوند، دو آدم آسیبدیده که میخواهند قدمهای مثبتی در زندگی خود بردارند. «جری مگوایر» بهترین تلفیق ممکن از ژانرهای کمدی رمانتیک و درام ورزشی را ارائه میدهد و یکی از فیلمهای شاخص دههی ۹۰ میلادی است. کروز یکی از نقشآفرینیهای تاثیرگذار خود را در این فیلم ارائه میکند و فیلمنامهی خوب کامرون کرو نیز شرایط را برای درخشش او مهیا کرده است. «جری مگوایر» ضمن اینکه به یکی از فیلمهای پرفروش سال ۱۹۹۶ تبدیل شد، نامزدی بهترین فیلم اسکار را هم بهدست آورد.
۱۷- در واقع عشق (Love Actually)
- سال اکران: ۲۰۰۳
- کارگردان: ریچارد کرتیس
- بازیگران: هیو گرانت، لیام نیسون، کالین فرث، لورا لینی، اما تامپسون، آلن ریکمن، کیرا نایتلی، بیل نای، روآن اتکینسون
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۴ از ۱۰۰
«در واقع عشق» یکی از هیجانانگیزترین تیمهای بازیگری ممکن را دارد و یک اثر پرستاره است که تنها به دلیل همین ستارهها ارزش تماشا دارد، از مارتین فریمن، آلن ریکمن و لیام نیسن تا کیرا نایتلی، هیو گرانت، کالین فرث و اِما تامپسون. فیلم به جای روایت یک داستان مشخص، تعدادی داستان کوتاهِ تلخ و شیرین را با یکدیگر ترکیب کرده است، از یک نویسنده (فرث) که در رابطهی اخیرش با مشکل بزرگی روبهرو شده است تا یک مرد متاهل (آلن ریکمن) که به منشیاش علاقه پیدا کرده و یک ستارهی سالخوردهی موسیقی (بیل نای) که میخواهد با یک آهنگ کریسمسی بار دیگر مورد توجه قرار بگیرد.
«در واقع عشق» اولین فیلم بلند ریچارد کرتیس بود و او این پروژهی جاهطلبانه را به بهترین شکل مدیریت کرد؛ شما همچنین تعدادی از امضاهای او را هم مشاهده میکنید که در آثار بعدیاش نیز آنها را به کار گرفت. فیلم مشکلات خاص خودش را دارد و با توجه به محدودیت زمان، نتوانسته همهی قصهها را بهدرستی عرضه کند اما خوشبختانه بازیگران باتجربهی «در واقع عشق» این ضعفها را تا حد زیادی جبران میکنند. «در واقع عشق» فیلمی احساسی، بامزه و فراموشنشدنی است که زیبایی و ظرافتهای عشق را یادآور میشود.
۱۶- بیسرنخ (Clueless)
- سال اکران: ۱۹۹۵
- کارگردان: ایمی هکرلینگ
- بازیگران: آلیسیا سیلورستون، پل راد، بریتانی مورفی، استیسی داش، برکین مایر، دونالد فایسون، جرمی سیستو، دن هدایا
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۱ از ۱۰۰
اقتباس آزاد مدرنی از رمان تحسینشدهی «اِما» نوشتهی جین آستین، «بیسرنخ» قصهی دختر جوان ثروتمندی به نام شِر (آلیسیا سیلورستون) را روایت میکند که استعداد ویژهای در آشنا کردن آدمها با یکدیگر دارد، اگرچه خودش در رابطههای عاشقانه موفق نیست. او حالا پروژهی جدیدی دارد و میخواهد برای تای (بریتانی مورفی) -دختر تازهوارد مدرسه- یک پسر خوب پیدا کند. او به دخترک آموزش میدهد و تای را به یکی از دختران محبوب مدرسه تبدیل میکند. شِر که به استعدادهایش ایمان دارد، پس از اینکه نمیتواند پسری به نام کریستین (جاستین واکر) را مجذوب خود کند، دچار تردید میشود.
در میان اقتباسهای مدرن جین آستین، «بیسرنخ» جایگاه ویژهای دارد و ایمی هکرلینگ تغییرات مثبتی را در قصهی اصلی ایجاد کرده است تا برای مخاطب مدرن (دهه ۹۰ میلادی) قابل درکتر باشد. آلیسیا سیلورستون ستارهی اصلی فیلم است و استعدادهای خود را به نمایش میگذارد و فیلم بدون او شاید به اثر متفاوتی تبدیل میشود. «بیسرنخ» به منبع الهام آثار نوجوانانه متعددی نیز تبدیل شد و یکی از فیلمهای شاخص فرهنگ عامه است که جوانان دههی ۹۰ میلادی را تحت تاثیر قرار داد.
۱۵- صبحانه در تیفانی (Breakfast at Tiffany’s)
- سال اکران: ۱۹۶۱
- کارگردان: بلیک ادواردز
- بازیگران: آدری هپبورن، جورج پیپارد، پاتریشیا نیل، بادی ابسن، مارتین بالسام، میکی رونی، خوزه لوئیس د ویلایونگا
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۸ از ۱۰۰
اقتباسی آزاد از رمان کوتاهی به همین نام نوشتهی ترومن کاپوتی، «صبحانه در تیفانی» قصهی پل وارجک (جورج پیپارد) را روایت میکند، یک نویسنده که روزهای خوبی را پشت سر نمیگذارد تا اینکه با هالی گولایتلی (آدری هپبورن) آشنا میشود، یک زن جوان ساده اما منحصربهفرد که میخواهد با یک مرد ثروتمند ازدواج کند اما عاشق یک نویسندهی ورشکسته میشود. «صبحانه در تیفانی» از آن آثاری است که نمیتوان از یاد برد و بیدلیل نیست که از آن به عنوان یکی از بهترین فیلمهای کمدی رمانتیک دهه ۶۰ میلادی نام برده میشود.
«صبحانه در تیفانی» به قصهی اصلی ترومن کاپوتی چندان نزدیک نیست و از نظر مضمون و درونمایه از آن فاصله میگیرد و داستان دراماتیک اخلاقی کاپوتی را هم کنار میگذارد تا عناصر کمدی رمانتیک در کانون توجه قرار بگیرند؛ با این حال، اگر به اثر نگاهی مستقل داشته باشیم، یک کمدی عاشقانه درخشان است که برگ برندهای به نام آدری هپبورن دارد. هیپبورن، هالی گولایتلی را به یکی از شخصیتهای سینمایی ماندگار تاریخ تبدیل کرد و شیمی بینظیری با جورج پیپارد دارد.
۱۴- بیمار بزرگ (The Big Sick)
- سال اکران: ۲۰۱۷
- کارگردان: مایکل شوالتر
- بازیگران: کمیل نانجیانی، زویی کازان، هالی هانتر، ری رومانو، انوپم کهیر، ایدی براینت، لیندا ایمند، میترا جوهری
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۸ از ۱۰۰
این فیلم کمدی عاشقانهی مایکل شوالتر، برداشتی آزاد از رابطهی واقعی کمیل نانجیانی (رنگینپوست پاکستانی) و همسرش امیلی وی گوردون (سفیدپوست آمریکایی) است که سال ۲۰۰۷ ازدواج کردند. قصه پیرامون یک زوج بین نژادی اتفاق میافتد که پس از مریض شدن یکی از آنها، تفاوتهای فرهنگی باعث میشود تا با مشکلات متعددی روبهرو شود و عشق آنها محک بخورد. هنگامی که امیلی (زویی کازان) به کما میرود، کمیل (کمیل نانجیانی) حالا نه تنها باید در رابطه و آیندهاش بازنگری کند بلکه باید در مقابل خانوادهاش هم قرار بگیرد که از او میخواهند با دختری پاکستانی ازدواج کند.
«بیمار بزرگ» یک فیلم کوچک بامزه است که به پیچیدگیهای روابط میان نژادی میپردازد و از بهترین فیلمهای کمدی رمانتیک است که تماشای آن در کنار شریک زندگیتان جذابیت بیشتری دارد. از آنجایی که فیلم از داستان زندگی استندآپ کمدین محبوب، کمیل نانجیانی الهام گرفته، احساساتی که به شما منتقل میکند دروغین نیست و از قلب واقعیت آمده است. طرفداران سرسخت استندآپ کمدی شاید به این ساختهی مایکل شوالتر واکنش چندان مثبتی نشان دهند اما استندآپ همچنان نقش مهمی در جهانبینی قهرمان قصه دارد و از دلایلی است که او به امیلی علاقه پیدا کرد. «بیمار بزرگ» سزاوارانه نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمنامه هم شد.
۱۳- عروسی بهترین دوست من (My Best Friend’s Wedding)
- سال انتشار: ۱۹۹۷
- کارگردان: پی. جی. هوگان
- بازیگران: جولیا رابرتس، کامرون دیاز، درموت مالرونی، روپرت اورت، فیلیپ بوسکو، ریچل گریفیتس، ام امت والش
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۴ از ۱۰۰
«عروسی بهترین دوست من» نخستین فیلمی نبود که به سراغ ایدهی «تلاشهای یک فرد برای خراب کردن رابطهی عشق سابقش» میرود اما این ایده را بهبود بخشید و آن را به بهترین شکل ممکن عرضه کرد. جولیا رابرتس نقش جولیان را بازی میکند که معشوقهی سابقش مایکل (درموت مالرونی) در آستانهی ازدواج با کیمی (کامرون دیاز) قرار دارد. جولیان نمیتواند حقیقت را بپذیرد و میخواهد ازدواج مایکل و کیمی را خراب کند. ایدهی اولیه شاید ساده باشد اما جذابیت تیم بازیگری و یک فیلمنامهی خوب باعث شده است تا فیلم از یک اثر کمدی عاشقانهی معمولی به چیزی بهیادماندنیتر تبدیل شود.
«عروسی بهترین دوست من» شاید از نظر کیفی شاخصترین فیلم این فهرست نباشد اما به عنوان اثری درباره ازدواج، قطعا ارزش تماشا دارد. در کنار بازی خوب جولیا رابرتس، اینجا باید به موسیقی متن و ترانههای فیلم هم اشاره کنیم که شنیدن هر کدامشان حسوحال خاطرهانگیزی به شما منتقل میکند. فیلم با بودجهی ۳۸ میلیون دلاری به فروش ۳۰۰ میلیون دلاری رسید و اگرچه دنبالهای برای آن ساخته نشد اما سه نسخهی بازسازی چینی، مکزیکی و هندی هم دارد که نشان میدهد این فیلم کمدی عاشقانه از نظر مضمونی، به یک فرهنگ و کشور خاص محدود نمیشود.
۱۲- بدترین آدم دنیا (The Worst Person in the World)
- سال اکران: ۲۰۲۱
- کارگردان: یواخیم ترییر
- بازیگران: آندرش دانیلسن لی، رناته رینسوه، هربرت نوردرام، ویدار سندم، لاسه گرتلند، دنیز کایا
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
«بدترین آدم دنیا» خیلی زود به یک فیلم کالت کلاسیک تبدیل شد و طرفداران ژانر عاشقانه را مجذوب خود کرد. فیلم قصهی جولی (رناته رینسوه) را روایت میکند، یک زن جوان نوروژی که نمیتواند مسیر و هدفش در زندگی را پیدا کند و زندگی عاشقانه پیچیدهای دارد که در آن پای دو مرد در میان است.
فیلمهای کمدی رمانتیک معدودی را در سالهای اخیر پیدا میکنید که تا این اندازه تاثیرگذار باشند و بهترین تصویر ممکن از دیدگاه نسل هزاره به عشق را به نمایش بگذارند. جولی هم یک نماد واضح برای آن نسل است: آدمی آشفته، گمشده در جهان، خودتخریبگر، سوخته و بیهدف؛ او با نواقص فراوانی که دارد، میتواند یک کهنالگوی جدید برای قهرمانان سینمایی باشد. «بدترین آدم دنیا» دربارهی پیدا کردن هدف و معنا است و قصهی عاشقانهاش را هم کامل درک میکنید زیرا در جهان واقعی نمونههای مشابه آن را دیدهاید.
۱۱- بانو ایو (The Lady Eve)
- سال اکران: ۱۹۴۱
- کارگردان: پرستون استرجس
- بازیگران: باربارا استانویک، هنری فوندا، چارلز کوبرن، یوجین پلت، ویلیام دمارست، اریک بلور، ملویل کوپر، لوئیس آلبرنی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۹ از ۱۰۰
مشابه «دردسر در بهشت»، قصهی عاشقانهی «بانو ایو» هم پیرامون کلاهبرداری و جعل هویت اتفاق میافتد. جین هرینگتون (باربارا استانویک) یک کلاهبردار است که ادعا میکند یک اشرافزاده انگلیسی است تا سر مرد بیخبر و سادهلوحِ ثروتمند به نام چارلز (هنری فوندا) کلاه بگذارد. چارلز یک خزندهشناس است که اخیرا از یک سفر تحقیقی یک ساله بازگشته است. جین که ابتدا هدفی جز فریب دادن چارلز ندارد، پس از آشنایی بیشتر با او، عاشقش میشود تا وضعیت پیچیدهای را تجربه کند.
«بانو ایو» که از بهترین فیلمهای کمدی رمانتیک دهه ۴۰ به حساب میآید، از ترکیب برندهی باربارا استانویک و هنری فوندا بهره میبرد که هر دو اینجا، نقشآفرینیهای متفاوتی دارند و کلیشههای جنسیتی را به چالش میکشند. در آن دوران، بیشتر مردان بودند که نقش کلاهبردار را بازی میکردند و زنان، ساده و از همهجا بیخبر به تصویر کشیده میشدند اما «بانو ایو» دقیقا خلاف آن را نشان میدهد؛ و البته فیلم به شدت بامزهای است.
۱۰- آنی هال (Annie Hall)
- سال اکران: ۱۹۷۷
- کارگردان: وودی آلن
- بازیگران: وودی آلن، دایان کیتن، تونی رابرتس، کارول کین، پل سایمون، شلی دووال، کریستوفر واکن، کالین دوهرست
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۷ از ۱۰۰
سال ۱۹۷۷ یکی از بهترین سالهای تاریخ سینما بود و شاهکارهایی مثل «کلهپاککن» دیوید لینچ، «جنگ ستارگان» جرج لوکاس و البته فیلم کمدی رمانتیک ساختارشکن «آنی هال» در همین سال روی پرده رفتند. «آنی هال» که جایزه اسکار بهترین فیلم را هم به خانه برد، داستان رابطهی الوی (وودی آلن) و آنی (دایان کیتن) را روایت میکند. الوی یک کمدین یهودی نیویورکی است که میخواهد دلیل تمام شدن رابطهاش با آنی چه بوده است و آنی هم یک بازیگر است که دوران چندان موفقی را پشت سر نمیگذارد. آنها عاشق یکدیگر میشوند اما به دلیل مشکلات مختلف این رابطه را به پایان میرسانند. حالا الوی امیدوار است که آنی به این رابطه شانس دوبارهای دهد.
«آنی هال» سرشار از ایدههای نو است و در دههی ۷۰ میلادی، موفق شد تا مدرنترین برداشت ممکن از عشق را ارائه دهد؛ با همهی آشفتگیها، تلخیها و چالشهایی که دارد. نقطه قوت فیلم، فیلمنامهی درجهیک آلن و نقشآفرینی تحسینبرانگیز دایان کیتن است که اینجا یکی از شخصیتهای ماندگار تاریخ –و سینمای هالیوود نو- را خلق میکند. «آنی هال» همچنین به ما نشان میدهد که «درد بخشی از کمدی است» و نبوغ یک هنرمند بزرگ (وودی آلن) را یادآور میشود.
۹- داستان فیلادلفیا (The Philadelphia Story)
- سال اکران: ۱۹۴۰
- کارگردان: جرج کیوکر
- بازیگران: کری گرانت، کاترین هیپورن، جیمز استوارت، روت هاسی، جان هاوارد، ویرجینیا وایدلر، هنری دنیل
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۰۰ از ۱۰۰
یکی از بهترین فیلمهای کمدی رمانتیک تاریخ که در آن با ستارگان سرشناسی همچون کری گرانت، کاترین هیپورن و جیمز استوارت نیز ملاقات میکنید. «داستان فیلادلفیا» قصهی زنی به نام تریسی (هیپورن) را روایت میکند که در آستانهی جشن عروسی، میان نامزد (جان هاوارد)، همسرش سابق (گرانت) و یک خبرنگار (استوارت، او تنها جایزهی اسکارش را برای همین نقش بهدست آورد) گرفتار شده است.
«داستان فیلادلفیا» فیلم تماشایی و خوشساختی است اما قصهی اصلی آن در پشت صحنه اتفاق میافتد. در سال ۱۹۴۰، کاترین هیپورن که فیلمهای اخیرش نمیفروختند، لقب «زهر گیشه» را دریافت کرده بود و به نظر میرسید که دیگر قدرت سابق در جذب مخاطبان را ندارد. او پس از اینکه در نسخهی تئاتری «داستان فیلادلفیا» به ایفای نقش پرداخت، شریک زندگیاش هوارد هیوز حق امتیاز این نمایشنامه را خرید و به هیپورن اهدا کرد. هیپورن سپس این نمایشنامه را با این شرط که نقش اصلی را بازی کند، به استودیوی مترو گلدن مایر فروخت و در توسعهی آن نیز نقش مهمی داشت. «داستان فیلادلفیا» به یک موفقیت بزرگ تجاری تبدیل شد و کارنامهی هنری هیپورن را احیا کرد تا میراث مستحکمتری از خود در هالیوود بر جا بگذارد.
۸- بیخوابی در سیاتل (Sleepless in Seattle)
- سال اکران: ۱۹۹۳
- کارگردان: نورا افرون
- بازیگران: تام هنکس، مگ رایان، بیل پولمن، راس مالینگر، روزی اودانل، ویکتور گاربر، ریتا ویلسون، کاری لوول
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۵ از ۱۰۰
«بیخوابی در سیاتل»، دومین همکاری تام هنکس و مگ رایان، مطابق انتظار به یکی از بهترین فیلمهای کمدی رمانتیک دهه ۹۰ تبدیل شد و بسیاری از طرفداران قدیمیتر ژانر با آن خاطره دارند. هنکس نقش سم بالدوین را بازی میکند، یک معمار که پس از مرگ همسرش، با فرزند هشت سالهاش جونا به سیاتل نقلمکان کرده است. یک سال بعد، جونا با یک برنامهی رادیویی تماس میگیرد تا پدرش را قانع کند که دربارهی همسر فقیدش صحبت کند. هزاران زن این برنامه را میشنوند و تصمیم میگیرند برای سم نامه بنویسند، از جمله آنی (مگ رایان). جونا نامه را میخواند و تصمیم میگیرد شرایط را برای آشنایی این دو فراهم کند، کاری که بههیچوجه آسان نیست.
این فیلم عاشقانه اعجابانگیز نورا افرون، داستان نامتعارفی دارد و اگرچه گاهی غیرمنطقی به نظر میرسد اما صداقت و احساسی که در فیلمنامه موج میزند -در کنار بازی خوب هنکس و رایان- کمک میکند تا با قصه و شخصیتهایش ارتباط برقرار کنید. «بیخوابی در سیاتل» فیلمی عمیق دربارهی غم فقدان و عشق است و با اینکه نمیخواهد چیزی بیشتر از یک کمدی ملایم باشد اما به قلب تماشاگر نفوذ میکند و شما را تحتتاثیر قرار میدهد.
۷- ماهزده (Moonstruck)
- سال اکران: ۱۹۸۷
- کارگردان: نورمن جویسون
- بازیگران: شر، نیکلاس کیج، وینسنت گاردنیا، المپیا دوکاکیس، دنی آیلو، هلن هنف، روبن بارتلت، جو گریفاسی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۲ از ۱۰۰
شِر جایزه اسکار خود را برای نقشآفرینی تکرارنشدنیاش در فیلم «ماهزده» دریافت کرد؛ او نقش لورتا را بازی میکند، یک بیوهی ایتالیایی-آمریکایی که عاشقِ رانی (نیکولاس کیج)، برادر جوانِ اغلب عصبانی و سربههوای نامزد جدیدش میشود. کسی انتظار نداشت که «ماهزده» به اثر موفقی تبدیل شود اما به فروش بالایی در گیشه رسید و شش نامزدی اسکار -از جمله بهترین فیلمنامه غیراقتباسی- هم بهدست آورد.
«ماهزده» از بازی درجهیک شِر و کیج بهره میبرد و از آن آثاری است که گویی همهچیز دست به دست هم داده تا از هر نظر موفق شود؛ هم طنز فیلم خوب از آب در آمده است و هم لحظات احساسی و دراماتیک آن جواب میدهد. فیلم نگاه متفاوتی به عشق دارد و به ابعاد تلخ آن بیشتر توجه میکند اما در زمانهای مناسب، بامزه میشود تا فضا را تلطیف کند.
۶- تازه چه خبر دکتر؟ (What’s Up, Doc)
- سال اکران: ۱۹۷۲
- کارگردان: پیتر باگدانوویچ
- بازیگران: باربارا استرایسند، رایان اونیل، کنت مارس، آستین پندلتن، سورل بوک، مایکل مورفی، مدلین کان
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۹ از ۱۰۰
پیتر باگدانوویچ یکی از چهرههای کلیدی سینمای هالیوود نو بود و تعدادی از تحسینشدهترین و تاثیرگذارترین آثار دههی ۷۰ میلادی را خلق کرد، از جمله کمدی اسلپاستیکِ «تازه چه خبر دکتر؟» با بازی باربارا استرایسند و رایان اونیل که مسیر را برای دهها فیلم کمدی رمانتیک دیگر هموار کرد. قصه پیرامون دکتر هاوارد بنیستر (اونیل) اتفاق میافتد که پس از آشنایی با یک دختر جوان به نام جودی (باربارا استرایسند)، زندگیاش به آشوب کشیده میشود.
فیلم، نامهی عاشقانهی پیتر باگدانوویچ به کمدیهای کلاسیک دههی ۳۰ میلادی است و ترکیب باربارا استرایسند و رایان اونیل فوقالعاده از آب در آمده است؛ دو بازیگری که به لحظات کمدی «تازه چه خبر دکتر؟» رنگ و بوی متفاوتی بخشیدهاند و گویی متولد شدهاند تا نقش هاوارد و جودی را در کنار یکدیگر بازی کنند. «تازه چه خبر دکتر؟» یکی از آثار کمدی قدرنادیده پس از عصر طلایی هالیوود هم هست و از آن کمدی رمانتیکهایی که طرفداران ژانر باید حتما تماشا کنند.
۵- تعطیلات رمی (Roman Holiday)
- سال اکران: ۱۹۵۳
- کارگردان: ویلیام وایلر
- بازیگران: آدری هپبورن، گریگوری پک، ادی آلبرت، هارتلی پاور، تولیو کارمیناتی، پائولو کارلینی، کلاودیو ارملی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
«تعطیلات رمی»، آدری هپبورن را به شهرت جهانی رساند و برای او جایزهی اسکار بهترین بازیگر زن را به همراه داشت. داستان دربارهی پرنسس آن (هپبورن) است که از سوی کشورش فرستاده شده تا برای تبلیغ، به شهرهای مختلف اروپا برود. او پس از یک روز سخت در شهر رُم، مخفیانه از سفارتخانه خارج میشود و مدتی بعد با یک خبرنگار آمریکایی به نام جو بردلی (گریگوری پک) ملاقات میکند.
این ساختهی ویلیام وایلر بیشتر با پایانبندی تلخ و شیرینش و البته بازی ماندگار آدری هپبورن در یادها مانده است که اینجا ثابت میکند چه بازیگر قابلی است. هپبورن اما در این مسیر تنها نیست و گریگوری پک را هم در کنار خود دارد، یک بازیگر توانای دیگر که اینجا زوایای ملایمتر خود را هم به مخاطبان نشان میدهد. «تعطیلات رمی» یک نامهی سرگشاده به آدمهای عاشق و ماجراجو است، فیلمی خاطرهانگیز و دوستداشتنی که هرگز از تاثیرگذاریاش کم نمیشود.
۴- وقتی هری سالی را دید… (When Harry Met Sally)
- سال اکران: ۱۹۸۹
- کارگردان: راب رینر
- بازیگران: بیلی کریستال، مگ رایان، کری فیشر، برونو کیربی، تریسی رینر ، استل رینر، هارلی جین کوزک
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
مگ رایان یکی از ملکههای بیچونوچرای ژانر کمدی رمانتیک است و اگر نسبت به جایگاه او تردید دارید، کافی است که فیلم «وقتی هری سالی را دید» را تماشا کنید. داستان دربارهی رابطه بین هری (بیلی کریستال) و سالی (مگ رایان) است که نخستین بار، پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه، در یک سفر مشترک به نیویورک یکدیگر را ملاقات میکنند. هری و سالی دیدگاههای متفاوتی به روابط دارند و در نگاه اول به نظر نمیرسد سنخیتی داشته باشند. آنها در سالهای بعدی، چندین بار تصادفا یکدیگر را میبینند و رفتهرفته دوست میشوند.
و در نهایت، پس از سالها آشنایی و تجربیات مشترک، هری و سالی به این نتیجه میرسند که عاشق یکدیگر هستند. هوشمندانه و بامزه، «وقتی هری سالی را دید» روابط انسانی را بررسی و این سوال را مطرح میکند که آیا مردان و زنان میتوانند با یکدیگر دوست معمولی باشند؟ البته که فیلم جوابی به این سوال نمیدهد. ساختهی راب رینر شاید پایان خوش هالیوودی داشته باشد اما رویکرد متفاوتی نسبت به ژانر عاشقانه دارد و فیلمهای متعددی در سالها و دهههای بعدی از فرمولهای آن پیروی کردند.
۳- در یک شب اتفاق افتاد (It Happened One Night)
- سال اکران: ۱۹۳۴
- کارگردان: فرانک کاپرا
- بازیگران: کلارک گیبل، کلودت کولبرت، والتر کانلی، آلن هِیل، ویلیام مککال، هری تاد، جک کرتیس، ویلیام ان. بیلی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۸ از ۱۰۰
با حضور دو ستارهی بزرگ عصر طلایی در جلوی دوربین و فیلمساز شاخصی همچون فرانک کاپرا در پشت آن، قابل پیشبینی بود که «در یک شب اتفاق افتاد» به یکی از بهترین فیلمهای کمدی رمانتیک تمام دوران تبدیل شود. داستان دربارهی الی اندروز (کلودت کولبرت)، دختر ثروتمند و لجبازی است که خوشش نمیآید تحت کنترل پدر باشد و میخواهد با مردی که خودش دوست دارد، ازدواج کند. او از خانه فرار میکند و این در مسیر، با پیتر (کلارک گیبل)، یک خبرنگار که وضعی مالی مناسبی هم ندارد، برخورد میکند. پیتر بلافاصله متوجه هویت الی میشود و میبیند که این فرصت خوبی است تا داستانی پرفروش برای روزنامه بنویسد.
پیتر و الی در مسیر سفر، درگیر ماجراهای مختلفی میشوند و بهتدریج به یکدیگر علاقه پیدا میکنند. «در یک شب اتفاق افتاد» در کنار «دیوانه از قفس پرید» و «سکوت برهها»، یکی از سه فیلمی است که هر ۵ جایزهی اصلی اسکار (بهترین فیلم، کارگردان، بازیگر مرد، بازیگر زن و فیلمنامهی اقتباسی) را به خانه برد. «در یک شب اتفاق افتاد» همچنین به نماد اصلی ژانر کمدی رمانتیک در آن سالها تبدیل شد و بسیاری از فیلمهای ژانر سعی میکردند تا شبیه به آن باشند (و اغلب در این زمینه ناموفق بودند). با گذشت چندین دهه، فیلم همچنان جذابیتهای خود را حفظ کرده است و یکی از برترین آثار سینمایی تاریخ در نظر گرفته میشود.
۲- آپارتمان (The Apartment)
- سال اکران: ۱۹۶۰
- کارگردان: بیلی وایلدر
- بازیگران: جک لمون، شرلی مکلین، فرد مکموری، جویس جیمسون، دیوید وایت، هل اسمیت، جویس جیمسون
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۴ از ۱۰۰
آیا «آپارتمان» اصلا نیازی به معرفی دارد؟ یک شاهکار تمامعیار، ماجراها پیرامون سی سی بکستر (جک لمون)، یک کارمند جوان و جاهطلب شرکت بیمه اتفاق میافتد. بکستر که مجرد است، برای بهبود وضعیت شغلی خود، آپارتمان خود را به مدیران ارشد شرکت برای قرارهای عاشقانهشان قرض میدهد. این تصمیم او باعث میشود که مدیران به او توجه بیشتری کنند و شانس پیشرفت شغلی داشته باشد. در همین حین، بکستر با فرن (شرلی مکلین)، آسانسورچی شرکت و معشوقهی رئیسش، آشنا میشود و به او علاقه پیدا میکند.
از آنجایی که بکستر همچنان آپارتمان خود را به مدیران قرض میدهد، رابطهاش با فرن پیچیده و حتی دشوار میشود و حالا باید میان پیشرفت شغلی و یک رابطهی عاشقانهی درست یکی را انتخاب کند. «آپارتمان» سوالات تفکربرانگیزی را در مورد عشق و ماهیت روابط عاشقانه مطرح میکند و اگرچه کمدی است اما قصهاش به تلخی هم گرایش دارد و میخواهد حرفهای مهمی برسد. مثل اکثر آثار این مقاله، «آپارتمان» هم بهواسطهی دو بازیگر بااستعدادش به اثر بهتری تبدیل شده است و جک لمون و شرلی مکلین هر دو بهترین نقشآفرینیهای ممکن را داشتهاند.
۱- روشناییهای شهر (City Lights)؛ از بهترین فیلمهای کمدی رمانتیک
- سال اکران: ۱۹۳۱
- کارگردان: چارلی چاپلین
- بازیگران: چارلی چاپلین، ویرجینیا چریل، فلورنس لی، هری مایرز، جین کارپنتر، دابلیو. سی. رابینسون، تاینی وارد
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
چارلی چاپلین یکی از نمادهای سینمای صامت و ژانر کمدی است، بنابراین تعجبآور نیست که یکی از بهترین فیلمهای کمدی رمانتیک تاریخ را هم در کارنامه داشته باشد. داستان «روشناییهای شهر» پیرامون علاقهی ولگرد کوچولو (چاپلین) به یک دختر گلفروش نابینا (ویرجینیا چریل) اتفاق میافتد. قهرمان قصه پس از آشنایی با دخترک، تحت تاثیر زیبایی و مهربانی وی قرار میگیرد و وقتی متوجه مشکل نابیناییاش میشود، تصمیم میگیرد به او کمک کند.
ولگرد کوچولو تلاش میکند هزینهی عمل جراحی چشمان دخترک را تامین کند تا او بتواند بینایی خود را بهدست بیاورد اما در این مسیر با چالشها و مشکلات زیادی روبهرو میشود. «روشناییهای شهر» یک شاهکار سینمایی است، فیلمی بیادعا و بهشدت دوستداشتنی که معصومیت و زیبایی عشق را به ما یادآوری میکند. «روشناییهای شهر» علاقهای به بررسی ابعاد تاریکتر عشق را ندارد و خالصانهترین نسخهی آن را به نمایش میگذارد. فیلم برای روایت قصهی بامزه اما احساسیاش به زمان زیادی هم نیاز ندارد و این کار را در کمتر از ۹۰ دقیقه انجام میدهد. فارغ از اینکه چه دیدگاهی به آثار صامت یا کمدی عاشقانه دارید، «روشناییهای شهر» فیلمی است که هر سینمادوستی باید حداقل یک بار آن را تماشا کنید.
منبع: collider