۲۵ فیلم دلهرهآور و روانشناختی برتر تاریخ
شاید بتوان گفت ما در وهله اول به خاطر هیجان فیلمها به سینما میرویم. میل به تجربه داستانهای جدید، قرار دادن خود به جای دیگران و زندگی کردن رویدادهای هیجانانگیز و ناممکن را داریم و در آرزوی اینها هستیم. چیزهایی که تصور میکنیم با تماشای فیلمهای هیجانانگیز و دلهرهآور به آنها میرسیم اما فیلمهای دلهرهآور و روانشناختی فقط به این مسائل نمیپردازند. این آثار کمتر بر ماجراجویی و تهدیدات بیرونی و بیشتر بر دنیای درونی شخصیتهای اصلی و منفی تمرکز میکنند که درک آنها از واقعیت کمی غیرمعمول به نظر میرسد. داستانهای این فیلمها درباره پارانویا، توهم، فوبیا و سوءاستفاده است. این فیلمها از اضطراب مخاطب سوءاستفاده و نفس آنها را پاکسازی میکنند. این آثار ترسهای ما را آشکارا نشان میدهند و ما را به این فکر میاندازند که آیا این ترسها واقعیت دارند یا خیر و این که آیا میتوان بر آنها غلبه کرد یا باید با آنها کنار آمد.
- ۹ فیلم ترسناک خانواده پسند؛ از انیمیشن «هتل ترانسیلوانیا» تا «آروارهها»
- ۱۰ فیلم ترسناک برتر در زیرژانر گوتیک؛ وهمانگیز و سرشار از دلهره
- نقد فیلم «تلفن سیاه»؛ بهترین فیلم ترسناک سال ۲۰۲۲ میلادی؟
با این حال، تعیین این که کدام فیلمها دلهرهآور و روانشناختی هستند و کدام فیلمها صرفا دلهرهآور هستند و در آنها شخصیتها با انگیزه شخصی خودشان درگیر ماجرا میشوند میتواند دشوار باشد. معیارها در اینجا نیز مانند بسیاری از ژانرهای داستاننویسی، کمی مبهم است اما ما معطل آنها نمیشویم.
با هم بهترین فیلمهای دلهرهآور و روانشناختی تاریخ را بررسی میکنیم اما قبل از آن جا دارد یک نکته را هم بگوییم که از هر کارگردان فقط یک فیلم در این لیست وجود دارد، زیرا برخی از فیلمسازان چندین اثر در این ژانر ساختهاند اما مهمتر این است که فیلمهای درخشان این ژانر را تا حد ممکن از دیدگاههای مختلف به اشتراک بگذاریم و آثار متنوعتری را ببینیم.
۲۵. چراغ گاز (Gaslight)
- کارگردان: جورج کاکر
- بازیگران: اینگرید برگمان، چارلز بویر، آنجلا لنزبری
- تاریخ انتشار: ۱۹۴۴
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
«چراغ گاز» اثر جورج کاکر فقط یک اثر دلهرهآور روانشناختی نیست، بلکه مترادف سوءاستفاده و وحشت است. عنوان این فیلم به معنای واقعی کلمه، برای توصیف نوعی آزار روانی وارد فرهنگ لغت عمومی شده است. اینگرید برگمان در نقش یک خواننده جوان اپرا بازی میکند که با عشق زندگی خود، یک نجیبزاده خوشتیپ با بازی چارلز بویر آشنا میشود اما این رابطه به محض این که آنها ازدواج و به خانه خود در شهر لندن نقل مکان میکنند، به یک کابوس تبدیل میشود. در ابتدا به نظر میرسد شخصیت اصلی ما در حال از دست دادن عقل خود است. اما آیا واقعا اینگونه است؟
«چراغ گاز» بازسازی یک فیلم دلهرهآور بریتانیایی محصول ۱۹۴۰ است که پس از خرید حق بازسازی توسط مترو گلدوین مایر و از بین بردن نگاتیوهای اصلی، به نوعی در دل تاریخ گم و گور شد. شاید این فیلم پیچشهایی داشته باشد که امروزه نخنما به نظر برسند اما اکنون همه ما تاثیر واقعی «چراغ گاز» را درک میکنیم و قلب مضمون تیره و تار این فیلم همچنان با قوت میتپد. بازی برگمان به عنوان زنی در آستانه فروپاشی روانی، آسیبپذیر، خام و اسیر و گرفتار، به طرز شگفتانگیزی واقعی است و شرارت و دیوانگی بویر نیز بر جذابیت کار میافزاید.
۲۴. پنجره پشتی (Rear Window)
- کارگردان: آلفرد هیچکاک
- بازیگران: جیمز استوارت، گریس کلی، ریموند بور
- تاریخ انتشار: ۱۹۵۴
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۵ از ۱۰
هیچ فهرستی از آثار بزرگ دلهرهآور روانشناختی یا هر فهرست سینمایی دیگری بدون آلفرد هیچکاک که فیلمهایش دگرگونکننده و اغلب در این ژانر هستند، کامل نخواهد بود. «سرگیجه»، «طناب»، «طلسمشده» و «سایه یک شک» همگی شایسته حضور در این لیست هستند اما اگر بخواهیم آثار هیچکاک را به یک فیلم کلاسیک جاودانه محدود کنیم، «پنجره پشتی» سزاوار این افتخار است.
در «پنجره پشتی» جیمز استوارت در نقش یک عکاس بازی میکند که پس از شکستن پاهایش در یک تصادفه مجبور است در آپارتمانش بماند و حوصلهاش سر میرود. بنابراین او خود را با دید زدن همسایگان سرگرم میکند که هر کدام شخصیتها و ضعفهای منحصر به فرد خود را دارند. این رفتار، نامزدش با بازی گریس کلی را خشمگین میکند. استوارت کمی زیادهروی میکند و کاملا مطمئن است که یکی از همسایگانش را در حال به قتل رساندن همسرش دیده است.
هیچکاک تمام این فیلم را در داخل آپارتمان استوارت فیلمبرداری و دامنه حرکتی را که ما از یک فیلم سینمایی انتظار داریم محدود میکند. او محیطی کلاستروفوبیک ایجاد و مخاطب را هم مانند استوارت به فردی فضول تبدیل میکند. بیننده نیز همان چیزی را میبیند که شخصیت اصلی میبیند و حتی به ذهنش هم خطور نمیکند که تفسیر استوارت از جنایت را زیر سوال ببرد. بنابراین هر زمان که هر یک از شخصیتهای دیگر به ضعیف و ناچیز بودن شواهد اشاره میکنند، یا باید منطق را انکار کنیم و با ذهنیت پارانوئید شخصیت اصلی همراه شویم یا با تعجب اعتراف کنیم که شاید به طرزی هوشمندانه فریب خورده باشیم.
۲۳. شیطانصفتان (Les Diaboliques)
- کارگردان: هنری ژرژ کلوزو
- بازیگران: ورا کلوزو، سیمونه سینیوره، پاول موریس
- تاریخ انتشار: ۱۹۵۵
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
ورا کلوزو در فیلم دلهرهآور و مبتکرانه هنری جورج کلوزوت، «شیطانصفتان»، در نقش همسر رنجدیده یک شوهر سوءاستفادهگر با بازی پاول موریس بازی میکند. او به قدری منزوی است که تنها دوستش معشوقه شوهرش است که سیمون سینیوره نقش وی را بازی میکند، زیرا او تنها کسی است که از بد بودن شوهرش آگاهی دارد. این موقعیت و شرایط بسیار پیچیده و غیرمنتظره است. این رابطه دقیقا از همان نوع روابطی است که به نظر میرسد احتمالا منجر به یک قتل یا کشت و کشتار میشود.
که البته همینطور هم میشود. در ابتدا همه چیز آرام به نظر میرسد اما کمکم شرایط تغییر میکند.
جذابیت «شیطانصفتان» فراتر از طرح پرپیچ و خم آن است. کلوزو و سینیوره در نقش دو زن با ذهنیت مخرب اجرایی نمادین را به نمایش میگذارند. یکی از آنها حساس و یاغی و دیگری گوشهگیر و بیروح است و این دو در کنار هم در شرایط عجیبی قرار گرفتهاند و باید به همه گزینههای غیرقابل تصورشان فکر کنند. «شیطانصفتان» شما را در برکهای از تعلیق و سوءظن فرو میبرد و در آن غرق میکند.
۲۲. بدذات (The Bad Seed)
- کارگردان: مروین لروی
- بازیگران: پتی مککورمک، نانسی کلی، هنری جونز
- تاریخ انتشار: ۱۹۵۶
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
همه دوست دارند فکر کنند فرزندشان بینقص است، حتی اگر گاهی اوقات کارهای بدی انجام دهند. اما رودا، یک دختر ۸ ساله با بازی پتی مککورمک در دنیای حومه شهر بهظاهر ایدهآل «بدذات»، گاهی اوقات کمی فراتر از یک کودک بازیگوش است. وی یک قاتل زنجیرهای است که میداند چگونه بزرگسالان را به گونهای تحت تاثیر قرار دهد که فکر کنند او یک فرشته کوچک و معصوم است.
یک کودک به عنوان قاتل سریالی در معنای واقعی خود به اندازه کافی ترسناک است اما قسمت وحشتناک واقعی «بدذات» جایی است که نانسی کلی در نقش مادر پس از شک کردن به این موضوع مقاومت میکند و در نهایت به این درک تکاندهنده میرسد که دختر کوچکش یک قاتل افسارگسیخته است. مککورمک و کلی و همچنین آیلین هکارت به عنوان مادر یکی از قربانیان هر سه برای نقشهایشان نامزد اسکار شدند اما کلی است که صحنه را از آن خود میکند و عقل خود را از دست میدهد و متوجه میشود که فرشته کوچکش یک شیطان بالفطره است.
۲۱. چه بر سر بیبی جین آمد؟ (What Ever Happened to Baby Jane)
- کارگردان: رابرت آلدریچ
- بازیگران: بتی دیویس، جوان کرافورد، ویکتور بونو
- تاریخ انتشار: ۱۹۶۲
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
رابرت آلدریچ در فیلم عجیب و غریب و غمانگیز «چه بر سر بیبی جین آمد؟» داستان جین هادسون ملقب به بیبی، یک ستاره کودک در دهه ۲۰ میلادی را روایت میکند که در نهایت قافله را به خواهرش، بلانش، که بازیگر برتری است، میبازد و کنار میکشد. در ادامه یک تصادف غمانگیز بلانش را فلج میکند و جین مقصر این تراژدی میشود و با اکراه سرپرستی خواهرش را میپذیرد.
پشت پرده این ماجرا پر از کینهتوزی و نفرت است. بلانش با بازی جوآن کرافورد در طبقه بالای جین با بازی بت دیویس زندگی میکند. اذیت و آزاری که بلانش از این شرایط متحمل می شود تکاندهنده و زوال روان جین نیز نفرتانگیز است اما هم کرافورد و هم دیویس کاملا متعهد هستند که این زندگی عجیب و غریب و ویرانگر را قابل قبول جلوه دهند. فیلم به نوعی استدلال میکند که این شرایط پیامدهای زیادهخواهی است و سرنوشت شومی که بر سر این خواهران میآید از نفرت و به ویژه پرخاشگری آنان ریشه میگیرد. این ماجرا نباید اینگونه پیش میرفت اما به هر حال کاملا حقیقت دارد. اجرای بازیگران جذاب است و ترسی مهیج در دل فیلم وجود دارد.
۲۰. دالان شوک (Shock Corridor)
- کارگردان: ساموئل فولر
- بازیگران: کونستانس تاورز، پیتر برک، جیمز بست
- تاریخ انتشار: ۱۹۶۳
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
ساموئل فولر به عنوان یک فیلمساز از کنار زدن مرزهای روایی لذت میبرد و در فیلم دلهرهآور روانشناختی خود، «دالان شوک»، عملا از این مرزها عبور میکند. پیتر برک نقش جانی بارت، روزنامهنگاری را بازی میکند که علاقه زیادی به بردن جایزه پولیتزر دارد. او برای این که به سر خط خبرها تبدیل شود یک طرح جسورانه را آغاز میکند. وی مخفیانه به یک آسایشگاه روانی میرود، در میان بیماران زندگی میکند و به معمای قتلی حلنشده میپردازد.
این ایده روی کاغذ هوشمندانه به نظر میرسد اما بارت را در موقعیتی دلخراش قرار میدهد. او بدون پشتیبان، بدون معتمد و بدون هیچ فرصتی برای فرار، در محیطی پر از پارانویا و توهم میماند و مکررا تحت تاثیر طلسم بیماران روانی قرار میگیرد. پس از مدتی، حل معمای قتل به اولویت ثانویه او تبدیل و وی در یک نبرد بیپایان برای حفظ سلامت عقل خود گرفتار میشود. اجراهای برجسته، فیلمنامه دیوانهوار و تصاویر متهورانه، «دالان شوک» را پس از بیش از ۶۰ سال همچنان تکاندهنده جلوه میدهند.
۱۹. انزجار (Repulsion)
- کارگردان: رومن پولانسکی
- بازیگران: کاترین دونوو، یون فورنیکس، ایموگن گراهام
- تاریخ انتشار: ۱۹۶۵
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
سادگی تقریبا نخنمای «انزجار» ممکن است دردسرساز باشد. کاترین دنو در نقش کارول، زن جوانی که با خواهرش هلن زندگی میکند، بازی میکند که توسط نامزد خواهرش، اطرافیان خود و عناصر بدیهی زندگیاش که در شرایط معمول، اهمیت چندانی برای او ندارند، مورد آزار و اذیت قرار میگیرد. هلن به طور ناگهانی خانه و زندگی خود در شهر را به خاطر عشقش ترک میکند و کارول به حال خود رها و درگیر اضطراب، فوبیا و توهماتش میشود.
بیشتر مدت زمان «انزجار» به کاترین دنو میپردازد که در یک آپارتمان اسیر و اعصابش تحت فشار است و آرامآرام وحشتزده و روانی میشود. «انزجار» بدون پیچیدگی و ترفندهای روایی، تفکرات ناخودآگاه کارول را برجسته و مجموعهای از آسیبهای غیرقابل کنترل و نامشخص را بر سر او میآورد که در نهایت، فارغ از حواسپرتیهای ظاهرا ناخواسته افراد دیگر، کارول را نابود میکنند.
۱۸. خواهران (Sisters)
- کارگردان: برایان دیپالما
- بازیگران: مارگو کیدر، جنیفر سالت، ویلیام فینلی
- تاریخ انتشار: ۱۹۷۲
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
برایان دیپالما بخش اعظم کارنامه حرفهای خود را حول محور آثار دلهرهآور، روانشناختی و اغلب جنسی ساخت. «آماده برای کشتن»، «وسواس»، «دو بدنه» و «ظهور کین» همگی جذاب و زیبا هستند اما در این بین، «خواهران» اولین فیلم او به سبک هیچکاکی است که خودنمایی میکند. «خواهران» اثری لذتبخش، پیچیده، عجیب و غریب و غیرمنتظره است.
داستان «خواهران» پیچشهای تند زیادی را طی میکند و با روایتی سرگرمکننده و کنجکاوکننده شروع و به داستانی درباره عشق و حسادت تبدیل میشود و به سمت قتل و کشت و کشتار میرود و سپس یک بار دیگر به همان روایت کنجکاوکننده بازمیگردد. نانسی درو یک خبرنگار جوان با بازی جنیفر سالت و در حال تحقیق درباره قتلی است که اطمینان دارد توسط یک هنرپیشه با بازی مارگو کیدر یا احتمالا خواهر دوقلوی او انجام شده است. در نهایت، قوانین در اوج فیلم زیر پا گذاشته و معما برملا میشود و فیلمساز به شما نشان دهد که تخیلاتش چقدر آزاردهنده و در عین حال جذاب هستند.
۱۷. بچه (The Baby)
- کارگردان: تد پست
- بازیگران: روث رومن، ژانت کومر، ماریانا هیل
- تاریخ انتشار: ۱۹۷۳
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۱ از ۱۰
یکی از عجیبترین فیلمهای دلهرهآور روانشناختی که داستانی عجیب و غریب دارد اثر کلاسیک و جذاب تد پست است. این داستان ناراحتکننده درباره یک مددکار اجتماعی به نام آن با بازی ژانت کومر است که وظیفه رسیدگی به خانواده بیسرپرست وادزورث را بر عهده دارد: یک مادر، دو خواهر و یک مرد بالغ به نام بچه که در گهواره زندگی میکند، پوشک میپوشد، نمیتواند صحبت کند و کمک هزینه مالی ناتوانی او خانواده را سرپا نگه میدارد.
شرایطی که بچه به صورت روزانه تحمل میکند ترسناک است اما آن شک میکند که وضعیت بچه شاید منحصرا نتیجه آزار و اذیتهای خانواده وادزورث باشد و او در حالت عادی میتواند یک زندگی معمولی و خودکفا داشته باشد. آن تصمیم میگیرد بچه را نجات دهد و اینجاست که متوجه میشویم خانواده وادزورث برای حفظ سبک زندگیشان دست به هر کاری میزنند. فیلم «بچه» عجیب، جسورانه و در نهایت ترسناک است و آنطور که انتظار دارید پیش نمیرود.
۱۶. مکالمه (The Conversation)
- کارگردان: فرانسیس فورد کاپولا
- بازیگران: جین هکمن، جان کزال، هریسون فورد
- تاریخ انتشار: ۱۹۷۴
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
فرانسیس فورد کاپولا در اوایل دهه ۷۰ میلادی، بین ساخت «پدرخوانده» و «پدرخوانده ۲»، یکی از بهترین آثار دلهرهآور روانشناختی را کارگردانی کرد. جین هکمن در نقش هری کال، کارشناس نظارتی که مکالمه بین دو عاشق جوان را ضبط و با وسواس فراوان صداها را بررسی میکند احتمال میدهد که شاید قتلی در شرف وقوع باشد.
فیلم کاپولا با الهام از فیلم «آگراندیسمان» مایکل آنتونیونی (با موضوع عکاسی که مدام تصویری را باکیفیتتر میکند و به شواهد یک قتل پی میبرد) پارانویای دولتی را به عناصر داستان اضافه و تنهایی مردی را برجسته میکند که حریم خصوصی در دنیای مدرن برای او معنایی ندارد. این فیلم یک اثر شخصیتمحور عمیق است که یکی از ظریفترین اجراهای هکمن را به نمایش میگذارد. «مکالمه» یک فیلم هیجانانگیز، هوشمندانه و غیرمنتظره درباره اهمیت آگاهی است و به مخاطب میفهماند که دانستههای ما اهمیت دارند و نه شنیدههای ما.
۱۵. شکارچی انسان (Manhunter)
- کارگردان: مایکل مان
- بازیگران: ویلیام پترسون، برایان کاکس، تام نونان
- تاریخ انتشار: ۱۹۸۶
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
اولین اقتباس سینمایی از رمانهای «هانیبال لکتر» نوشته توماس هریس، بر اساس رمان «اژدهای سرخ»، (حداقل تا قبل از پخش سریال تلویزیونی هانیبال) بیش از بقیه آثار به عناصر وحشتناک و روانشناختی میپردازد. ویلیام پترسون در فیلم «شکارچی انسان» به کارگردانی مایکل مان، در نقش ویل گراهام، یک مامور افبیآی نقشآفرینی میکند که آنقدر استعداد دارد که وارد ذهن یک قاتل میشود هویت خود را از دست میدهد و در تاریکی غرق میشود. ویل به دنبال یک قاتل سریالی با رویکردی بینظیر است و این تعقیب و گریز به قیمت جانش تمام میشود و او خود واقعیاش را گم میکند.
در ادامه نیز هانیبال لکتر ظاهر میشود که برایان کاکس با بیپروایی و شجاعت نقشش را بازی میکند و رویکرد او در قبال این شخصیت موذیانهتر و پیچیدهتر از سایر بازیگرانی است که این نقش را بر عهده گرفتهاند. این خصوصیات به او این قدرت را میدهند تا سریعتر به ذهن ویل نفوذ کند و آنها مانند نوجوانان عاشق و معشوق پشت تلفن صحبت میکنند. مان دیوانگی شخصیت اصلی داستانش را به نمایش میگذارد و از طرف دیگر به هویت انسانی قاتل خود، فرانسیس دلارهاید با بازی تام نونان میپردازد. «شکارچی انسان» اثری خاص، روشنگرانه و وحشتناک و از برخی جهات، شاید بهترین اقتباس از آثار هریس تا به امروز باشد.
۱۴. ناپدری (The Stepfather)
- کارگردان: جوزف روبن
- بازیگران: تری اوکوین، جیل اسکولن، شلی هک
- تاریخ انتشار: ۱۹۸۷
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
جری بلیک به همسرش میگوید: «یک دقیقه صبر کن. من واقعا کی هستم؟» و او واقعا نمیداند که کیست. تری اوکوین نقش جری، یک قاتل زنجیرهای را بازی میکند که وارد زندگی مادری مجرد میشود و با او ازدواج و در حومه شهری در آمریکا یک زندگی بینقص را آغاز میکند. او نمیتواند به ارزشهای محافظهکارانه دوران ریاستجمهوری ریگان عمل کند و مادر مجرد دیگری را جذب و با او ازدواج و دو زندگی را به طور همزمان مدیریت میکند و در نهایت، از بین این دو، خانوادهای را که به او توهین کنند به قتل میرساند.
فیلم دلهرهآور و روانشناختی ارزشمند و ترسناک جوزف روبن همه زوایای ممکن را پوشش میدهد: سوءظن به شخصیت پدری جدید، پنهانکاری خانوادهها و انحرافات یک زندگی چندوجهی به طور همزمان. در مرکز همه چیز اوکوین قرار دارد که در نقش یکی از جذابترین هیولاهای سینما یک بازی بینظیر ارائه میدهد. او واقعا در جستجوی وعده و وعید ارزشهای فرهنگ آمریکایی است و در نهایت به نظر میرسد که از ناتوانی در درک دروغین بودن این ارزشها دیوانه میشود.
۱۳. شباهت کامل (Dead Ringers)
- کارگردان: دیوید کراننبرگ
- بازیگران: جرمی آیرونز، استفن لک، هایدی پالسک
- تاریخ انتشار: ۱۹۸۸
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
دیوید کراننبرگ بیشتر دوران حرفهای خود را صرف کاوش در آثار وحشتناک مرتبط با بدن انسان و وسواسهای روانشناختی آزاردهنده ما نسبت به ساختار آلی خودمان کرده است. اندامهای مختلف ما، از جمله مغز، به طوری جداییناپذیر (و به معنای واقعی کلمه) به هم مرتبط هستند و به راحتی توسط شخصیتهای اصلی و شروران داستانهای کراننبرگ دستکاری میشوند. او چندین فیلم کلاسیک در این راستا ساخته است اما شاید بتوان «شباهت کامل» را برجستهترین دستاورد او به حساب آورد.
جرمی آیرونز در نقش دو برادر دوقلو در این فیلم ظاهر میشود که متخصص زنان هستند و کار و زندگی خود را با یکدیگر به اشتراک میگذارند و بدون این که به زنان بگویند با آنها به عنوان یک شخص واحد ارتباط دارند. الیوت با اعتماد به نفس و سلطهگر و بورلی خجالتی و حساس است. بورلی رابطهای عاشقانه را با یکی از بیماران خود با بازی ژنویو بوژولد آغاز و فشاری بیش از حد را تحمل میکند. بورلی در افسردگی و توهم فرو میرود و بیماران خود را به حالاتی عجیب و غریب تصور میکند و الیوت نیز خیلی زود با او همراه میشود و زندگی برادرش را حتی تا آستانه جنون و صرف نظر از عواقب آن ادامه میدهد.
آیرونز دو نقشآفرینی متفاوت را در قالب این دو شخصیت و با ویرایشی ظریف و بیعیب و نقص و با استفاده از تکنیکهای قدیمی ارائه میدهد و این توهم غیرقابل انکار را ایجاد میکند که انگار خود را شبیهسازی کرده است. «شباهت کامل» اثری شگفتانگیز و یک فیلم دلهرهآور روانشناختی و بسیار عجیب و غریب است.
۱۲. ناپدید شدن (The Vanishing)
- کارگردان: جورج اسلویزر
- بازیگران: یوهانا تر استیج، برنارد پیر دونادو، گوان اکاس
- تاریخ انتشار: ۱۹۸۸
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
فیلم هیجانانگیز هلندی جورج اسلویزر داستان یک زوج جوان را در یک سفر جادهای روایت میکند. ساسکیا (یوهانا تر استیج) در ایستگاه استراحت از همسرش جدا میشود تا چیزی بنوشد اما پس از چند ساعت برنمیگردد و رکس (جین ورووتس) نمیتواند او را پیدا کند. این مسئله پس از چند سال حلنشده باقی میماند و رکس همچنان اصرار زیادی برای حل معمای ناپدید شدن همسر خود دارد و برای یافتن پاسخ هر کاری انجام میدهد.
درک اصرار رکس آسان است. شخصی به نام ریموند (برنارد پیر دونادو) ساسکیا را ربوده و معلوم نیست که با او چه کرده بود و حتی دلیل این اقدام هم مشخص نیست. «ناپدید شدن» بیننده را با تعقیب و گریز مواجه میکند و پاسخ را میپیچاند و عناصر همیشگی چنین داستانهایی را به نمایش میگذارد. این فیلم کاملا مجذوب کننده است و عواقب وحشتناک و هولناک یک جنایت را به تصویر میکشد. ما نیز تا پایان فیلم اسلویزر دوست داریم جواب این معمای موذیانه را بدانیم و پس از آشکار شدن راز داستان، شاید مانند رکس، از خواسته خود پشیمان شده باشیم.
جورج اسلویزر در سال ۱۹۹۳ فیلم خود را در آمریکا با کیفر ساترلند و جف بریجز بازسازی کرد اما نسخه بازسازیشده نشان داد که هالیوود این پتانسیل را دارد تا یک داستان درخشان را با تمرکز بر جلب رضایت مخاطبان به جای لذت بردن از عذاب آنها خراب کند. پس حتما سعی کنید نسخه اصلی را ببینید!
۱۱. نردبان یعقوب (Jacob’s Ladder)
- کارگردان: آدرین لین
- بازیگران: تیم رابینز، الیزابت پنا، دنی آیلو
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
جیکوب سینگر یک کارمند پست با اخلاقی آرام است که پس از یک تجربه خونین در جنگ ویتنام از اختلال استرس پس از سانحه بهبود مییابد. خانوادهاش دیگر در کنار او نیستند، پسرش سالها پیش مرده و او به سختی تکههای زندگیاش را با نامزد جدیدش کنار هم میگذارد اما ناگهان در مترو شاخک یک حشره را پیدا میکند و مردانی مرموز با چهرههای تار را میبیند. به نظر میرسد که همه شیاطین جهنم به دنبال جیکوب سینگر هستند و مشخص نیست که این توهمات اثرات آن سانحه دلخراش است یا چیزی بسیار شومتر؟
آدرین لین کارگردانی است که بیشتر به خاطر سینمای خاص خود و فیلمهایی مانند «جاذبه مهلک»، «بیوفا»، «۹ و نیم هفته» و «آب عمیق» شناخته میشود اما به نظر میرسد که او در «نردبان یعقوب» مشتاقانه به موضوعاتی زننده میپردازد. مقاومت و انزجاری که جیکوب با بازی خوب تیم رابینز، نسبت به تصور حال و گذشته زشت خود دارد، در مناظر تیره و تار اطرافش نفوذ میکند. آنها نمایانگر جهنمی هستند که توسط خود او ساخته شده است و ما نیز با تماشای داستان او درگیر این جهنم میشویم. «نردبان یعقوب» داستانی سورئال و فریبنده با مضمون وحشت روانی است و جای تعجب نیست که تاثیر مستقیمی بر فرانچایز «سایلنت هیل» داشته است.
۱۰. ۳۰۱، ۳۰۲ (۳۰۱, ۳۰۲)
- کارگردان: پارک چول سو
- بازیگران: بانگ یون جین، هوانگ شین های، چو کیم
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۵
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰
ما در فیلم دلهرهآور «۳۰۱، ۳۰۲» به کارگردانی پارک چول سو، با دو همسایه آشنا میشویم. سونگ هی (بانگ یون جین) در آپارتمان ۳۰۱ زندگی میکند و یک آشپز است. یون هی (هوانگ شین های) در آپارتمان ۳۰۲ زندگی میکند و نویسندهای است که فوبیای عجیبی از غذا خوردن دارد. سونگ هی سعی میکند با پختن غذاهای لذیذ ترس یون هی را برطرف کند اما زمانی که متوجه میشود همسایهاش آنها را نخورده و دور انداخته است، بسیار آزردهخاطر میشود.
واقعا چرا یون هی از غذا میترسد؟ سونگ هی به هر طریقی میخواهد پاسخ این سوال را بفهمد و داستان آنها چرخشهای وحشیانه و غیرمنتظرهای به خود میگیرد. پاسخهایی که دریافت میکنیم، پاسخهایی نیستند که احتمالا کسی بخواهد آنها را بفهمد. این همسایهها به تدریج رابطهای منحصر به فرد ایجاد میکنند و متوجه میشویم که این دو نفر اصلا از همان ابتدا نیز به خاطر سلامت عقل خود و نجابت همسایگی نباید یکدیگر را ملاقات میکردند اما به هر حال، این فیلم با داستان غیرعادی، پرخاشگرانه و دردناک خود کاملا باب میل مخاطبان این ژانر است.
۹. درمان (Cure)
- کارگردان: کیوشی کوروساوا
- بازیگران: کوجی یاکوشو، آنا ناکاگاوا، ماتسو هاگیوارا
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۷
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
«درمان» کیوشی کوروساوا شاید به معنای واقعی کلمه هیپنوتیزمکنندهترین اثر دلهرهآور و روانشناختی باشد که تاکنون ساخته شده است. «درمان» داستان کارآگاهی با بازی کوجی یاکوشو را روایت میکند که باید معمای مجموعهای از قتلهای غیرممکن را حل کند. در هر قتل، یک نفر به قتل رسیده و قاتل در همان نزدیکی پیدا میشود و به خاطر ندارد که چه اتفاقی افتاده است. تنها ارتباط بین آنها یک ولگرد مرموز به نام مامیا (ماتسو هاگیوارا) است که حتی نمیداند خودش کیست یا کجاست.
آنچه او میداند و آنچه که مامیا و کوروساوا به خوبی از آن استفاده میکنند، تکنیکهای هیپنوتیزم است. مامیا همه را در مسیر خود به حالت روانی خاصی سوق میدهد که در آن به اندازه کافی تحت تاثیر قرار میگیرند و تقریبا هر کاری انجام میدهند. کوروساوا به گونهای این تکنیک را بر روی مخاطب نیز اجرا میکند و درمان هیجانی بینظیر برای بینندگان دارد و در عین حال عناصر وحشتناک آن آرام هستند. شرارت و عناصر بد این داستان در زیر پوست و در اعماق وجود خود شماست. این اثر یکی از بهترین فیلمها در نوع خود و یکی از پروژههای برجسته ژانر ترسناک روانشناختی است.
۸. آبی تمامعیار (Perfect Blue)
- کارگردان: ساتوشی کن
- صداپیشگان: جونکو ایوایو، ریکا ماتسو، سیهو نیاما
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۷
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
کارنامه کاری بسیار کوتاه ساتوشی کن، انیماتور ژاپنی، قبل از مرگش تنها شامل چهار فیلم بلند است که همگی مانند مینیسریال باورنکردنی و مبتکرانه «مامور پارانویا» درخشان بودند. اولین فیلم او انیمه روانشناختی و دلهرهآور و مبتکرانه «آبی تمامعیار» بود که همچنان نقطه عطفی برای این ژانر است و به سبکی هوشمندانه آینده ترسناک تکنولوژی را پیشبینی میکند و خطرات فرهنگ مدرن با سلبریتیها و عواقب غرق شدن آنها در کارشان را به نمایش میگذارد.
«آبی تمامعیار» داستان یک خواننده نوجوان به نام میما کریگو (جونکو ایوایو) را روایت میکند که تصمیم میگیرد گروه بسیار محبوب خود را رها و حرفه بازیگری را دنبال کند. این مسئله برای طرفداران او که به وی اجازه نمیدهند زندگی خود را تغییر دهد و زندگی خودش را داشته باشد یک خیانت شخصی محسوب میشود. این مشکلات برای میما، ناامنی روانی و بحران هویت به ارمغان میآورد. او واقعا کیست؟ آیا او همان کسی است که فکر میکند یا کسی که دیگران میگویند یا کسی که در فیلمها نقشش را بازی میکند؟ و چگونه است که یک وبلاگ آنلاین وجود دارد که همه کارهایی را که او انجام میدهد و حتی فکرش را در سر دارد در آن پست میشود اما خود میما هیچ نقشی در این قضیه ندارد؟
«آبی تمامعیار» پرانرژی، خلاقانه، تاثیرگذار و واقعا ترسناک است. این انیمه روی ژانر دلهرهآور اثر گذاشت و ساتوشی کن را به فیلمسازی بزرگ تبدیل کرد که کارگردانانی مانند دارن آرونوفسکی و کریستوفر نولان هر دو مستقیما از تصاویر متمایز و سبک داستانسرایی او در فیلمهایشان الهام گرفتند.
۷. روانی آمریکایی (American Psycho)
- کارگردان: مری هرون
- بازیگران: کریستین بیل، جرد لتو، کلویی سویگنی
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
«روانی آمریکایی» در ظاهر داستانی درباره یک قاتل زنجیرهای است. کریستین بیل نقش پاتریک بیتمن، یک جوان تحصیلکرده، پردرآمد و خوشتیپ در دهه ۸۰ میلادی را بازی میکند که در بخش مالی یک شرکت کار میکند، به خوبی مراقب بدن خود است و یک زندگی تجملاتی اما پوچ دارد. او همچنین یک قاتل سریالی است و در طول فیلم، همکاران خود و کارگران جنسی را به قتل میرساند و حتی سعی میکند یک گربه را به خورد دستگاه خودپرداز بدهد.
اما فیلم مری هرون صرفا یک اثر خشونتآمیز و بیرحمانه نیست. این فیلم یک کمدی تلخ و نافذ است که در آن، اعمال وحشتناک بیتمن با پوچ بودن نفس شکننده او متعادل میشود. او یک آدونیس عضلانی است، یک غول صنعتی با ظاهری شیکتر از خود واقعی اش که میتوان روانش را در هم شکست. صحنههای وحشتناک روانی آمریکایی واضح و ترسناک هستند اما کابوس واقعی اینجاست که شاید حتی خشنترین و قدرتمندترین فانتزیهای بیتمن چیزی بیش از یک فانتزی ناپخته و خام نباشند یا بدتر از آن، این است که جهان صراحتا وجود دارد تا خیالپردازیهای نابالغ و خام برخی از افراد برآورده شود و قدرت سمی و آسیبزای آنها نمود بیرونی پیدا کند.
هر طور که برداشت کنید، به هر حال «روانی آمریکایی» یک اثر دلهرهآور روانشناختی و یک کیفرخواست تلخ از ذهنیتهایی است که به رویای آمریکایی و قدرت و موفقیت پر و بال میدهند.
۶. یادگاری (Memento)
- کارگردان: کریستوفر نولان
- بازیگران: گای پیرس، کری آن ماس، جو پانتولیانو
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۴ از ۱۰
گای پیرس در دومین فیلم موفق کریستوفر نولان، در نقش لئونارد شلبی، مردی مبتلا به فراموشی پیشرونده که نمیتواند خاطرات خود را به یاد آورد، بازی میکند. در نتیجه هر چند دقیقه یکبار جهتگیری خود را تغییر میدهد و باید از بقیه بپرسد که کجاست و چه میکند. قرار دادن چنین مردی در وسط یک معمای قتل، طرحی هوشمندانه است. ویرایش فیلم حول محور دیدگاه او (روایت داستان به صورت معکوس و صحنه به صحنه به طوری که مخاطب دائما برداشت خودش را تغییر دهد) فوقالعاده است.
«یادگاری» مطمئنا یک فیلم فریبنده و ترفند داستانسرایی منحصر به فرد آن بدون شک بخشی از جذابیت فیلم است اما این فیلم صرفا بر روی این عناصر تکیه نمیکند و اجازه نمیدهد که فریب و حیله تمام داستان را تحتالشعاع قرار دهد. این فیلم یک درام تراژیک درباره چرخهها و وارونههای روانی، خیانت و بیهودگی است. وضعیت روانی منحصر به فرد شخصیت اصلی، فیلم را به سمت و سویی غیرمعمول سوق میدهد اما اگر داستان به ترتیب زمانی روایت شود، فیلمنامه سادهای که نولان آن را به شکلی بیعیب و نقص ارائه میکند، ادامه خواهد داشت. شاید «یادگاری» هنوز بزرگترین و شگفتانگیزترین اثر این فیلمساز باشد.
۵. جاده مالهالند (Mulholland Drive)
- کارگردان: دیوید لینچ
- بازیگران: نائومی واتس، لورا هرینگ، جاستین تروکس
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۱
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
دیوید لینچ داستانهایی را تعریف میکند که مرز عقل و جنون را هدف قرار میدهند و معمولا به سمت جنون متمایل میشوند. گاهی اوقات فقط یک ارتباط ضعیف با واقعیت (از هر نوعی) در آثار او وجود دارد و شاهد رشتههایی هستیم که تصاویر توهمآمیز و رویدادهای منطق رویایی فیلمساز را به اضطرابهای ما پیوند میدهند و این عناصر، عجیب و در عین حال قدرتمند به نظر میرسند. «مخمل آبی»، «کله پاککن»، «بزرگراه گمشده» و «توئین پیکس: با من بر آتش برو» همگی فیلمهایی تماشایی برای علاقهمندان به ژانر دلهرهآور روانشناختی هستند اما شاهکار او «جاده مالهالند» است.
و صادقانه بگوییم، همین که این فیلم اینقدر خوب از آب درآمده خودش یک معجزه محسوب میشود، زیرا «جاده مالهالند» در ابتدا قسمت آزمایشی یک سریال تلویزیونی لغوشده بود که تغییر داده شد تا با پایانی جدید و کاملا متفاوت در قالب یک فیلم سینمایی به نمایش درآید. نائومی واتس در نقش یک زن جوان و ایدهآلیست بازی میکند که به هالیوود میرود و خیلی زود با یک فرد مبتلا به فراموشی با بازی لورا هرینگ مواجه میشود که احتمالا از دست قاتلان فرار کرده است. آنها با هم در دنیای پیچیده توطئههای استودیوهای پشت صحنه و دنیای زیرزمینی سینمای مستقل همراه میشوند و اگر رازهای پنهان را افشا کنند از بین میروند.
«جاده مالهالند» شاید بهترین فیلم لینچ نباشد اما قطعا موفقترین فیلم دلهرهآور و روانشناختی اوست، زیرا همه چیز را بهطور رضایتبخشی به پایان میرساند و در عین حال به طور کامل توضیح نمیدهد که واقعا چه اتفاقاتی در آن مهمانی شبانه رخ داده است. این فیلم دلهرهآور همان معماهای عمیق و غیرقابل توضیحی را که ما به دنبالش هستیم در خود جای داده است.
۴. پیر پسر (Oldboy)
- کارگردان: پارک چان ووک
- بازیگران: چوی مین سیک، کانگ های جونگ، یو جی تای
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۳
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۴ از ۱۰
تصور کنید که ربوده شدهاید و در یک اتاق کوچک قرار دارید که چیزی جز یک تلویزیون و پیراشکی برای صبحانه، ناهار و شام ندارد. هرگز اجازه ندارید بیرون بروید، هرگز کسی را ندارید که با او صحبت کنید و هرگز نمیدانید که چرا زندانی شدهاید و ۱۵ سال بعد بدون هیچ توضیحی آزاد میشوید و به شما گفته میشود که باید معمای این که چرا مجازات شدهاید را حل کنید.
«پیر پسر» پارک چان ووک یک داستان جهنمی، خاص و غرق در ناشناختهها است. اوه دائه سو (چوی مین سیک) به عنوان شخصیت اصلی داستان یک قربانی بیچاره و در عین حال یک قهرمان پیشرو است که به گذشته خود برمیگردد تا ببیند چه اشتباه فاحشی مرتکب شده که مستحق چنین سرنوشتی شده است. وقتی فیلم در نهایت دست خود را رو میکند، مفهوم به قدری ساده و رادیکال ارائه میشود که ذهن را متحیر میکند: اگر زندگی یک شخص را بدون این که خودتان هم بدانید خراب کرده باشید، چه میشود؟
«پیر پسر» دارای اکشنی پویا و طرح داستانی کاملاً شگفتانگیز است. نسخه بازسازیشده به کارگردانی اسپایک لی، تقلیدی کمرنگ، ضعیف و هالیوودی است که به درد نمیخورد اما فیلم اصلی اثری کلاسیک و ارزشمند است که حتما باید تماشا کنید.
۳. پنهان (Caché)
- کارگردان: میشائیل هنکه
- بازیگران: ژولیت بینوش، دنیل اوتویل، آنی گیراردوت
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۵
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
جورج و آن یک زوج فرانسوی مرفه از طبقه بالای جامعه به حساب میآیند که در کمال وحشت متوجه میشوند که تحت نظر هستند. هر روز یک ویدئو به درب خانهشان ارسال میشود که فیلمی از قسمت جلویی خانه آنها در آن قرار دارد. این فیلمها بدون هیچگونه تهدید و پیام خاصی هستند و فقط اصرار آشکار یک نفر برای مشاهده آنها را نشان میدهند.
کاری که جورج با بازی دنیل اوتویل و آن با بازی ژولیت بینوش تصمیم به انجام آن میگیرند، چیزهای زیادی درباره آنها میگوید. فرض بر این است که آنها باید احساس گناه کنند، چرا که گذشته به آنها بازگشته و دوباره جلوی چشمان ظاهر شده اما به کدامین گناه؟ آنها بدون هیچ سرنخی، تصمیم میگیرند به تنهایی در گذشته خود کاوش کنند و چیزی که مییابند زبالههای اسفبار یک زندگی پر از اشتباه است. خودخواهی آنها عواقبی داشته که احتمالا در گذشته متوجهش نبودهاند.
«پنهان» به کارگردانی میشائیل هنکه اثری مبهم و مرموز است و در نهایت داستان آنقدر ساده به پایان میرسد که نمیتوان آن را جدی گرفت. این فیلم یک معمای افسانهای و پارانوئیدی است که هر کسی که احساس گناه و شرم دارد آن را درک میکند.
۲. دختر گمشده (Gone Girl)
- کارگردان: دیوید فینچر
- بازیگران: بن افلک، روزاموند پایک، تایلر پری
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۴
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
«دختر گمشده» دیوید فینچر مانند یک رمان پیچیده با مخاطب بازی میکند و خط داستانی عجیب و گیجکننده این فیلم، یکی از تلخترین روایتهای این فیلمساز است. بن افلک در نقش یک استاد دانشگاه به نام نیک بازی میکند که با امی با بازی روزاموند پایک ازدواج کرده که او نیز نویسنده مجموعهای از کتابهای کودکان است. این ازدواج چندان موفقیتآمیز نیست و امی ناگهان به طرز مشکوکی ناپدید میشود و رسانهها به سرعت توجه خود را معطوف به نیک و او را به مظنون اصلی تبدیل میکنند و وی در دام شبکههای تلویزیونی میافتد.
«دختر گمشده» یک جنایت زیرپوستی را در خود جای داده اما اجازه دهید که بگوییم این داستان چیزهای بیشتری در دل خود دارد و فینچر و فیلمنامهنویس فیلم، گیلیان فلین، با اقتباس از رمان پرفروش فلین، ایدههای بزرگتری فراتر از قتل و معمای صرف دارند. «دختر گمشده» ازدواج، زندگی جمعی و همه چیزهای نمادین را زیر پا میگذارد. روزاموند پایک در نقش چندوجهی خود فوقالعاده و در سطحی دیگر و در عین حال دلخراش، خندهدار و تراژیک است و افلک نیز یکی از بهترین بازیهای خود را در نقش مردی که مورد سوءاستفاده قرار گرفته، ارائه میکند.
۱. جستجو (Searching)
- کارگردان: آنیش چاگانتی
- بازیگران: میشل لا، دبرا مسینگ، سارا سون
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۸
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
اولین فیلم آنیش چاگانتی به طور کامل بر روی صفحه نمایش کامپیوتر و تلفنهای همراه روایت میشود. چاگانتی مخترع این سبک نیست اما به خوبی از آن بهره میبرد. جان چو در «جستجو» در نقش پدری مجرد بازی میکند که دختر نوجوانش ناپدید میشود و باید تمام چتهای خصوصی، مخاطبان و حسابهای رسانههای اجتماعی او را بررسی کند تا دلیل ناپدید شدنش را بفهمد.
این اثر داستانی هوشمندانه در ژانر دلهرهآور روانشناختی است که با ویرایشی ماهرانه و داستانسرایی بصری و دقیق به بهترین شکل روایت میشود. مهمتر از همه، «جستجو» به دلیل موقعیت دوربینها، تقریبا به طور کامل برای انتقال هسته احساسی روایت به ظاهر سادهاش، بر چهره جان چو متکی است. تماشای این مرد که ناامیدانه به دنبال دخترش میگردد و سپس به تدریج به این نتیجه میرسد که دخترش را مدتها پیش از دست داده تاثیر زیادی بر مخاطب میگذارد. چو داستان را با هر نگاه ظریفش، تلاشش برای جستجو و نمایش استیصال فزاینده خود به بهترین شکل ممکن ارتقا میدهد.
منبع: collider
سلام من چند ساله دنبال یه فیلم میگردم اسمش یادم نیست چون اون موقع کوچیک بودم الان بیست سالمه اینطوری بود یه پیر زن در یک قلعه بود یا یه قصر چند طبقه خیلی بلند رو تخت نزدیک چند سالی خواب بود مو هاش ناخوناش دیگه بیش از حد بلند شده بود چند نفر رفتن در این جنگل این قلعه رو به طور اتفاقی دیدن نمیتونستن برن داخل بزور با طناب دو نفر رفتن داخل دیگه نمیدونم فیلم قدیمی بود و در فیلم کلاغ هم داشت
لیست خیلی بدی بود درخشش ،تاکسی درایو ،سکوت بره ها،باشگاه مشت زنی و….. خیلی خیلی بهتر از لیست شما هستند تجدید نظر فرمایید
کاملا درسته، اصلا درخشش میتونه بهترین این ژانر باشه، ولی به نظرم اینایی که گفتی فیلمایی هستن که همه دیدن، یا اگه تو هر لیستی بگردی این فیلما هست، بهترین کار معرفی فیلماییه که کمتر بهشون توجه شده(;