بهترین بازیهای جهان باز پلیاستیشن ۱؛ از درایور تا جیتیای
مفهوم کاوش در مناظر وسیع مملو از طبیعت زیبا و شهرهای مختلف، دشمنانی برای نابود کردن و شخصیتهای غیرقابل بازی متعدد برای تعامل را میتوان در روزهای اولیهی کنسول NES و به ویژه با بازیهایی مانند افسانهی زلدا (The Legend of Zelda) مشاهده کرد. با این حال، آثار جهان باز حداقل تاحدودی به شکلی که امروزه میشناسیم، تا قبل از دوران پلیاستیشن ۲ منتشر نشدند. با اینکه امروزه که بازیهای جهان باز AAA مرزهای صنعت بازی را جابهجا کردهاند و تجربیاتی پیچیده ارائه میدهند اما در دوران پلیاستیشن ۱ همه چیز در سادهترین حالت ممکن بود. برای کسانی که از کاوش در تاریخ بازی و آثار کلاسیک لذت میبرند، این لیست آثار شگفتانگیز زیادی را در زمینهی بازیهای جهان باز در پلیاستیشن ۱ ارائه میدهد. گفتنی است که تمرکز این لیست بیشتر روی بازیهایی خواهد بود که به بازیکنان این آزادی را میدهد تا از مناظر وسیعی عبور کنند، با محیط اطراف خود تعامل داشته باشند و حتی مکانهای خاص را دوباره بازبینی کنند.
۹. Tail of the Sun
تهیهکننده: Artdink / سازنده: Artdink
سال انتشار: ۱۹۹۶
بازی Tail of the Sun در دنیایی ماقبل تاریخ روایت میشود و بازیکنان را به کنترل قبیلهای از انسانهای اولیه میسپارد که تنها هدفشان ساخت یک برج عظیم از عاجهای ماموت برای رسیدن به خورشید است. این ایدهی ساده، بستری برای یک بازی بقای جهانباز و اکتشافی فراهم میکند که هیچ دستورالعمل صریح یا کمکی به بازیکنان ارائه نمیدهد. بازیکن بازی را با کنترل یکی از اعضای قبیله شروع میکند که باید برای غذا جستوجو کند، از شکارچیان در امان بماند و در محیط وسیع بازی به دنبال منابع و اشیای خاص بگردد. با پیشرفت در بازی، قبیله رشد میکند و بازیکنان میتوانند کنترل دیگر اعضای قبیله را برای پیشبرد هدف مشترک بر عهده بگیرند. مشابهی بازی Terracon، این بازی مناطق وسیعی را برای کاوش و تعامل در اختیار بازیکنان قرار میدهد. بدون هیچ راهنمایی، بازیکنان این آزادی را دارند که در این بازی سرنوشت خود را کشف کنند و شکل دهند. از طرفی فراتر از زنده ماندن، باید خود را نیز با چرخههای روز و شب تطابق دهید و بعض اوقات نیاز به استراحت دارید تا قدرت خود را بازیابی کنید. همچنین شایان ذکر است که این بازی به عنوان یکی از پیشگامان اولیه در سبک بقا نیز شناخته میشود.
۸. Terracon
تهیهکننده: SCEE / سازنده: Picture House
سال انتشار: ۲۰۰۰
این بازی شما را به سفری میبرد که یادآور بازی Destroy All Humans اما با یک پیچش منحصر به فرد است. به جای حمله به زمین، شما به جای اهالی پلوتون (Plutonian) و زد (Xed) قرار میگیرید، تمدنی که با یک تهدید وحشتناک یعنی افزایش بیش از اندازهی جمعیت دست و پنجه نرم میکند. راه حل آنها استعمار سیارات دیگر در منظومهی شمسی و تبدیل جهانهایی که زمانی غیرقابل سکونت بودند به پناهگاههای شکوفا و پررونق برای گونهی خود است. این بازی ممکن است به عنوان یک بازی کاملاً جهان باز روی پلیاستیشن ۱ عرضه نشده باشد، اما تجربهی پرسه زدن آزادانهی جالبی را ارائه میدهد. در مناظر وسیع آن، شما درگیر نبرد با کشتیهای جنگی، جمعآوری آیتمها، حل معما، ساختن سلاح و موارد دیگر میشوید و از طرفی کل بازی به بازیکنان اجازه میدهد از مراحلی عبور کنند که محیطهای وسیع و کاملا قابل کاوش را در بر میگیرد. این اثر در حالی که ایراداتی را نیز دارد، از جمله جلوههای بصری که قدیمی شدهاند و کنترلهای کمی نامناسب، اما مکانیک تیراندازی آن همچنان بینظیر است.
۷. Germs: Nerawareta Machi
تهیهکننده: KAJ / سازنده: KAJ
سال انتشار: ۱۹۹۹
بازی Germs از بازیهای غیرمعمول پلیاستیشن ۱ است. این بازی اغلب به عنوان یکی از مبهمترین آثار در دنیای بازی مورد ستایش قرار میگیرد و ترکیبی منحصر به فرد از گیمپلی اولشخص جهان باز را ارائه میدهد که عناصر ترس و بقا و ماجراجویی را با هم ترکیب میکند. بازی در یک شهر بدون نام روایت میشود و بازیکنان در نقش یک خبرنگار روزنامه ظاهر میشوند که در حال تحقیق درباره وقایع مرموز و حضور جهشیافتههای عجیب است. محیط بازی به صورت جهان باز طراحی شده و بازیکنان میتوانند با راه رفتن، رانندگی یا استفاده از حملونقل عمومی آن را کاوش کنند. اطلاعات معمولا از طریق جستوجو، خواندن ایمیلها، گفتگو با شخصیتهای غیرقابلبازی و مبارزه جمعآوری میشود. یکی از ویژگیهای جالب این بازی این است که اگر بازیکن توسط یک جهشیافته شکست بخورد، به جای مرگ، آلوده میشود و میتواند با مراجعه به بیمارستان درمان شود. هرچند که Germs یکی از آثار خاص زمان خود است، اما متاسفانه هیچ پچ انگلیسیای برای این بازی در دسترس نیست.
۶. LSD Dream Emulator
تهیهکننده: Asmik Ace Entertainment / سازنده: OutSide Directors Company
سال انتشار: ۱۹۹۸
این بازی به معنای واقعی کلمه مانند یک رویا است. توصیف عجیب و غریب بودن آن دشوار است و منحصربهفرد بودن آن به عنوان یک بازی که به طور انحصاری در ژاپن منتشر شده، آنقدر برجسته است که اغلب به عنوان یکی از پیشگامان شبیهساز پیادهروی در صنعت بازی شناخته میشود. در واقع این بازی تجربهای تعاملی است که مرزهای بین هنر، رویا و واقعیت را محو میکند. این بازی که از خاطرات یکی از کارکنان استودیوی سازنده الهام گرفته شده و بازیکنان را دعوت میکند تا در چشماندازهای عجیب، سوررئال و گاه ناخوشایند رویاها گشتوگذار کنند. نام بازی نیز اشارهای عمدی به داروی روانگردانی است که به خاطر اثرات ذهنی شدیدش شناخته میشود. در LSD Dream Emulator، بازیکنان در نقش یک شخصیت بینام از منظر اولشخص به کشف دنیاهای رویایی میپردازند. گیمپلی ساده است. شما راه میروید، مشاهده میکنید و با محیط از طریق اشیاء تعامل میکنید. هر تعامل بازیکن را به دنیای رویایی دیگری منتقل میکند و به دنبالهای پیوسته از مکانهای عجیب منجر میشود. در واقع این بازی فاقد دشمنان یا اهداف مشخص است و تنها اکتشاف ناب در محیطهای سوررئال و اغلب بیمعنی را ارائه میدهد که هر بار ده دقیقه طول میکشد. به طور کلی چند سال طول کشید تا این اثر در خارج از ژاپن به رسمیت شناخته شود و امروزه، در میان علاقهمندان و بازیکنان پلیاستیشن ۱ که از کاوش در بازیهای عجیب لذت میبرند، از جایگاه بالایی برخوردار است.
۵. Legacy of Kain: Soul Reaver
تهیهکننده: Eidos Interactive / سازنده: Crystal Dynamics
سال انتشار: ۱۹۹۹
در مورد جهان باز بودن این اثر بحثهایی وجود دارد زیرا در وهلهی اول در دستهی آثار اکشن ماجراجویی قرار میگیرد. با این حال، به دلیل طراحی خاص مراحل خود، توانایی بازگشت به مکانهای قبلی و پیشرفت به سبک مترویدوانیا که در آن تواناییهای جدید، قفل مناطق غیرقابل دسترس قبلی را باز میکنند، این بازی باید در فهرستی از آثار جهان باز قرار بگیرد. از طرفی گنجاندن این بازی در لیست بهترین بازیهای جهان باز پلیاستیشن ۱ به دلیل عناصر کاوش غیرخطی آن، انتخاب معقولی است، زیرا تجربهای غنی و همهجانبه را با دنیایی ارائه میدهد که جستوجو و کشف کردن را تشویق میکند. از نظر داستان، در دنیای گوتیک و در حال زوال نازگاث (Nosgoth)، سول ریور با رازئیل، زیردست اول کین آغاز میشود که از ارباب خود فراتر رفته است. اما کین از روی حسادت و خشم، رازئیل را محکوم به افتادن در یک گرداب میکند؛ گردابی از آب که برای خونآشامان مانند اسید است. بدن نابود شدهی رازئیل توسط گرداب بلعیده میشود اما توسط موجودی اسرارآمیز به نام The Elder God احیا میگردد. اکنون رازئیل به صورت یک شبح بازگشته است تا به عنوان سول ریور، بلعندهی ارواح، در پی انتقام از کین و کشف رازهای سرنوشت نازگاث باشد. سول ریور ایدههای تازهای به ژانر اکشن ماجراجویی اضافه کرد. یکی از مکانیکهای برجستهی بازی، قابلیت جابهجایی بین قلمروهای مادی و روحانی بود که انقلابی محسوب میشد. هر قلمرو ویژگیهای منحصربهفردی داشت. قلمروی روحانی محیط را تغییر داده و مسیرها و معماهای جدیدی ایجاد میکرد، در حالی که قلمرو مادی امکان تعامل با اشیاء فیزیکی و دشمنان را فراهم میساخت. این مکانیک دوگانه نه تنها عمق بیشتری به گیمپلی میبخشید بلکه دستاوردهای فنی بازی را نیز به نمایش میگذاشت.
۴. Urban Chaos
تهیهکننده: Eidos Interactive / سازنده: Mucky Foot Productions
سال انتشار: ۱۹۹۹
این اثر به عنوان یکی از بهترین بازیهای شناخته نشده در پلیاستیشن ۱، نشاندهندهی ورود استودیوی Mucky Foot Productions به دنیای بازیسازی قبل از اینکه برای همیشه در سال ۲۰۰۳ تعطیل شود، است. اولین بازی این شرکت، یک اثر جاهطلبانه در زمان خود بود که در آن شما نقش پلیسی را بر عهده میگیرید که وظیفه دارد در خیابانها گشت زنی کند تا جنایت افسارگسیخته در هر گوشه شهر را سرکوب کند و مطمئن شود که این جنایتکاران به جایی که تعلق دارند یعنی زندان میروند. یکی از نکات برجستهی بازی، مکانیکهای مبارزاتی آن است که به طرز قابل توجهی هنوز هم قدیمی نشده است. نبردها ترکیبی از درگیریهای نزدیک و تیراندازی بود. شخصیت اصلی میتواند از هنرهای رزمی با انبوهی از کمبوها و سلاحهای گرم استفاده کند. علاوه بر مبارزه، بازیکنان میتوانستند وسایل نقلیه را کنترل کنند، از ساختمانها بالا بروند و با شخصیتهای غیرقابل بازی تعامل داشته باشند. در این میان گرافیک بازی نیز در آن زمان چشمگیر بود و شهر پرجزئیاتی را به نمایش میگذاشت. در نهایت اگرچه بازی فروش مورد انتظار ایدوس اینتراکتیو به عنوان ناشر خود را برآورده نکرد، اما پایهای برای آثار آینده در ژانر اکشن جهان باز گذاشت.
۳. Mizzurna Falls
تهیهکننده: Human Entertainment / سازنده: Human Entertainment
سال انتشار: ۱۹۹۸
بازی Mizzurna Falls برای مدت زیادی در ژاپن گیر کرده بود، اما به لطف فداکاری طرفداران، یک پچ انگلیسی برای آن ایجاد شد که در نهایت به همه اجازه داد تا این اثر باکیفیت از ابتدا تا انتها بازی کنند. این بازی توسط شرکتی که مسئولیت ساخت سری بازی معروف Clock Tower را بر عهده دارد، توسعه یافته و منتشر شده است و یکی از اولین بازیهای جهان باز واقعی است که در صنعت بازی منتشر شده و جای تاسف است که فقط تعداد کمی از آن اطلاع دارند. داستان بازی در شهری خیالی در دل طبیعت کلرادو روایت میشود. بازیکنان نقش متیو ویلیامز (Matthew Williams)، دانشآموز دبیرستانی را بر عهده دارند که بهترین دوستش، اما رولند (Emma Rowland)، در جنگل به طرز مرموزی ناپدید میشود. با گذشت روزها، متیو تصمیم میگیرد تا خود معما را حل کند و در این مسیر، اسرار تاریکی را دربارهی شهر و ساکنان آن کشف میکند. این بازی که به شدت از سریال توئین پیکس ساخته دیوید لینچ (David Lynch) الهام گرفته است، فضایی پر از راز و رمز، انگیزههای پنهان و حال و هوای ماورایی ارائه میدهد. در دورهای که داستانسرایی خطی بر دنیای بازیها مسلط بود، این بازی جسارت داشت تا دنیایی غیرخطی برای بازیکنان فراهم کند. این بازی در طول هفت روز داخل بازی روایت میشود و زمان به صورت واقعی پیش میرود. اتفاقات مهم میتوانند حتی زمانی که بازیکن در محل حاضر نیست رخ دهند. در واقع اگر متیو در زمان و مکان مناسب نباشد، ممکن است سرنخهای کلیدی یا رویدادها را کاملاً از دست بدهد. بازیکنان میتوانند شهر را پیاده یا با ماشین کاوش کنند و با ساکنانی که برنامههای روزانه خود را دنبال میکنند تعامل داشته باشند. در نهایت اگرچه محدودیتهای فنی آن ممکن است برخی را دلسرد کند، اما کسانی که حاضرند به خیابانهای برفی و جنگلهای تاریک آن قدم بگذارند، با معمایی چندلایه روبرو خواهند شد که حتی پس از تماشای تیتراژ پایانی نیز در ذهنشان باقی خواهد ماند.
۲. Driver 1 & 2
تهیهکننده: Atari SA / سازنده: Ubisoft Reflections
وقتی به تاریخچهی بازیهای ویدیویی نگاه میکنیم، برخی بازیها به خاطر رویکرد نوآورانهشان در گیمپلی برجسته میشوند. بازیهای درایور از جمله این آثار تاثیرگذار هستند. این بازیها نه تنها دستاوردهای فنی زمان خود بودند، بلکه زمینهساز بازیهای رانندگی و اکشن جهان باز مدرن شدند. یکی از معدود بازیهایی که در شکلگیری توسعهی بازی جیتیای ۳ نقش داشت، در واقع نسخهی اول بازی درایور روی پلیاستیشن ۱ بود. در حالی که ممکن است جلوههای بصری این بازی با استانداردهای امروزی خوب نباشد اما این بازی در زمان خود از نظر فنی یک شگفتی برای پلیاستیشن ۱ به حساب میآمد که به بازیکن امکان میداد تا در نقش یک پلیس مخفی آزادانه در شهرها بدون محدودیت قوانینی برای رانندگی بگردد. در واقع برای یک بازی ساختهشده در سال ۱۹۹۹، این اثر جلوتر از زمان خود بود و به بازیکنان آزادی بیسابقهای را برای حرکت در چهار شهر نیویورک، میامی، لسآنجلس و سانفرانسیسکو و با آزادی کامل رانندگی ارائه میکرد. آنچه درایور را خاص میکرد، مکانیکهای واقعگرایانهی رانندگی آن بود. خودروها با وزن و شتاب واقعی حرکت میکردند و این برای بازیکنانی که به کنترلهای سادهتر آثار آرکید عادت داشتند، چالشبرانگیز بود. دنبالهی بازی در حالی که عمدتاً همان عناصر قبلی خود را حفظ میکرد، توانایی جدیدی را برای خروج از وسیله نقلیه خود و پرسه زدن آزادانه در اوقات فراغت را معرفی کرد. اگرچه این ویژگی در مقایسه با استانداردهای امروزی ابتدایی به نظر میرسد، اما مقدمهای برای گیمپلی جهان باز بود که بعدها در سری جیتیای برجسته شد.
۱. Grand Theft Auto 1 & 2
تهیهکننده: Rockstar Games / سازنده: Rockstar Games
سری جیتیای به یکی از پایههای اصلی دنیای بازیهای مدرن تبدیل شده است؛ مجموعهای که به خاطر دنیاهای باز عظیم، داستانهای جذاب و موضوعات جنجالیاش شناخته میشود. اما پیش از آنکه این سری به یک غول در صنعت بازی تبدیل شود، آغاز انقلابی خود را با دو بازی در دههی ۹۰ تجربه کرد. این آثار اولیه پایههای یکی از موفقترین سری بازیهای ویدیویی را بنا نهادند. در این بازیهای جهان باز با زاویهی دیدی از بالا به پایین، شما نقش یک جنایتکار را بر عهده میگیرید، در خیابانها پرسه میزنید، وسایل نقلیه را ربوده، ماموریتها را تکمیل میکنید و مدام از دست پلیس فرار میکنید. هرچند این دو نسخه معمولاً تحتالشعاع نسخههای سهبعدی بعدی سری قرار میگیرند، اما تأثیر آنها بر صنعت بازی غیرقابل انکار است. این بازیها الگوی ژانر جهان باز را پایهگذاری کردند و الهامبخش بسیاری از توسعهدهندگان برای خلق بازیهایی شدند که آزادی عمل و کاوش بازیکن را در اولویت قرار میدهند. از طرفی گیمپلی ساده و به سبک آرکید این آثار باعث میشود که برای علاقهمندان به بازیهای رترو ارزشمند باشند.
منبع: Altar of Gaming