۱۵ قطعه برتر پیانو برای عاشقان موسیقی
۳۲۴ سال قبل، هنگامی که بارتولومئو کریستافوری پیانو را اختراع کرد، احتمالا هرگز تصور نمیکرد که چه تاثیری در آیندهی موسیقی خواهد داشت. پیانو بهتدریج به یکی از محبوبترین سازهای شستیدار جهان تبدیل شد و تا به امروز، اهمیت و ارزش خود را حفظ کرده است. پیانو ساز انعطافپذیری است که احساسات مختلفی را در وجود شما زنده میکند و بیدلیل نیست که در طول قرنهای اخیر، زمین بازی تعدادی از بزرگترین آهنگسازان تاریخ بوده است. با اینکه انتخاب بهترین قطعههای پیانو هرگز آسان نیست اما بعضی از آنها به دلیل اهمیت و تاثیرگذاری بالایی که داشتهاند، از باقی فاصله میگیرند.
فهرست بهترین قطعههای پیانو بیگمان بلندبالا است و هیچ فهرستی را نمیتوان کامل دانست، موسیقیدانها و پیانیستهای حرفهای فهرست خودشان را دارند و شنوندگان عادی هم هر کدام با سلیقه شخصی خود به فهرست متفاوتی رسیدهاند، با این حال بر سر ۱۵ قطعهی انتخابی این مقاله میتوان توافقنظر داشت، این قطعات همواره جریانساز بودهاند و به منبع الهام آهنگسازان متعددی تبدیل شدهاند و این روزها هم آنها را بهوفور میشنوید.
۱- سونات مهتاب (Moonlight Sonata) – لودویگ فان بتهوون
یکی از بهترین قطعههای پیانو تاریخ که هکتور برلیوز (آهنگساز رمانتیک فرانسوی) آن را بهدرستی یک «مرثیهخوانی تاثیرگذار» توصیف کرده است. قطعه شامل سه موومان میشود که اولی رویاگونه و آرام و دومی کمی شادتر و با ریتم سریعتری است اما موومان سوم میتواند هر پیانیستی را با چالش ایجاد کند و همانطور که بعضی مدرسان پیانو میگویند، یک تمرین خوب برای انگشتان است.
بتهوون «سونات مهتاب» (یا همان سونات پیانو شماره ۱۴) را سال ۱۸۰۱ تکمیل و آن را در سال ۱۸۰۲ به جولیتا گویچاردی، دانشآموز و دوست اتریشیاش تقدیم کرد. این سونات در دوران حیات بتهوون هم پرطرفدار بود اما در دهههای بعدی به محبوبیت بسیار بالاتری رسید و حتی دمیتری شوستاکوویچ (آهنگساز شاخص روس) در آخرین ساختهاش به آن ادای دین کرد. موومان اول این سونات را در ادامه گوش دهید اما موومان کمنظیر سوم را هم فراموش نکنید.
۲- نوکتورن در می بمل ماژور، اپوس ۹، شماره ۲ (Nocturne in E flat major, Op. 9, No. 2) – فردریک شوپن
فردریک شوپن، مشهورترین نوکتورن خود را در سن ۲۰ سالگی تصنیف کرد و احتمالا به همین دلیل است که شوق جوانی را در آن احساس میکنید. طریقهای که او قطعه را آغاز میکند و حسوحال والسگونهای که در ادامه ایجاد میشود تا به یک اختتامیهی دراماتیک برسد، بیدلیل نیست که اپوس ۹ یکی از بهترین و زیباترین قطعههای پیانو در نظر گرفته میشود.
همهی قطعههایی که شوپن ساخته است، چالشبرانگیز نیستند و اپوس ۹ از آن آثاری است که پیانیستهای متوسط هم توانایی اجرای آن را دارند. از کنار فضاسازی درخشان این قطعه هم نباید عبور کرد، کافی است چشمان خود را ببندید تا به جهان دیگری سفر و آرامش واقعی را لمس کنید. شوپن این سه نوکتورن فوقالعاده را بین سالهای ۱۸۳۱ الی ۱۸۳۲ تصنیف و آن را به مادام ماری پلیل (پیانیست بلژیکی که همسرش کمیل پلیل از دوستان شوپن بود) تقدیم کرد. شماره ۲ که مشهورترین است را در ادامه گوش دهید.
۳- مهتاب (Clair de Lune) – کلود دبوسی
با اینکه این قطعهی معروف کلود دبوسی هم «مهتاب» نامگذاری شده (مهتاب در حقیقت موومان سوم «سوئیت برگاماسک» است) اما کنتراست واضحی میان کلاسیسیزم رمانتیکِ بتهوون و امپرسیونیسمِ دبوسی وجود دارد. اجازه ندهید که سادگی اولیهی مهتاب شما را فریب دهد، ۱۵ سال طول کشید تا دبوسی بتواند این موومان را تکمیل کند و قطعه شاید در ظاهر آسان به نظر برسد اما اجرای درست و دقیق آن به یک پیانیست باتجربه و ماهر نیاز دارد.
سوئیت برگاماسک از اولین ساختههای دبوسی بود و او علاقهای به آن نداشت زیرا فکر میکرد در حدواندازهی آثار بعدیاش نیست اما سالها بعد راضی شد تا آن را منتشر کند. مهتاب را احتمالا در «فانتازیا»، انیمیشن کلاسیک دیزنی شنیدهاید و در مراسم اختتامیهی المپیک تابستانی توکیو نیز از آن استفاده شد.
۴- سونات پیانو در سی مینور (Piano Sonata in B minor) – فرانتس لیست
فرانتس لیست اثر جاودانهاش، «سونات پیانو در سی مینور» را سال ۱۸۵۴ تکمیل و در یک مجلس خصوصی در حضور یوهانس برامس اجرا کرد. گفته میشود که در حین اجرا، هنگامی که لیست به بخش محبوبش رسید، نگاهی به برامس کرد تا واکنش او را ببیند و متوجه شد که برامس در حال چرت زدن است! منتقدان آن دوران هم به او حمله کردند و میگفتند کسی که فکر میکند این قطعه زیباست، چیزی از موسیقی نمیفهمد یا دیوانه است.
علیرغم این آغاز نه چندان شکوهمند، سونات پیانو در سی مینور در گذر زمان به یکی از محبوبترین و بهترین قطعههای پیانو تاریخ تبدیل شد. سوناتها اغلب شامل چهار موومان میشوند اما لیست هرگز علاقهای به پیروی از قوانین نداشت و اینجا هم اثر پیچیدهتری خلق کرده است که شما را متحیر میکند. بخشی از این سونات ۲۷ دقیقهای را در ادامه گوش کنید.
۵- صحنههای کودکی (Scenes from Childhood) – روبرت شومان
«صحنههای کودکی» مجموعهای کوتاه شامل ۱۳ موومان است که در آنها، روبرت شومان سعی میکند تا لحظاتی از دوران کودکی ما را بازسازی کند، از قایمباشک (Hasche-Mann) و «شوالیه اسب چوبی» (Ritter vom Steckenpferd) تا «وهمانگیز» (Fürchtenmachen)، این آهنگها لحظات تلخوشیرین و حتی ترسناک یک کودک را یادآور میشوند. در این میان اما موومان شماره ۷ یا همان «رویابافی» (Träumerei) اغلب مشهوترین قطعه در نظر گرفته میشود و همانطور که از نام آن هم مشخص است، میخواهد تصویری موزیکال از رویاهای کودک ارائه دهد و بینهایت خاطره انگیز است (آن را میتوانید در ادامه گوش کنید).
شومان برای این مجموعه، ۳۰ موومان نوشت اما در نهایت ۱۷ موومان را کنار گذاشت (البته آنها را بعدها با یک نام دیگر منتشر کرد). شومان از آنجایی به ایدهی این مجموعه رسید که همسرش کلارا، گاهی به شوخی به او میگفت که «مثل یک بچه رفتار میکند». رویابافی را در فیلم «آهنگ عشق» (۱۹۴۷) با بازی کاترین هپبورن نیز میشنوید.
۶- کلاویه خوشآهنگ (The Well-Tempered Clavier) – یوهان سباستیان باخ
«کلاویه خوشآهنگ» در دوران زندگی یوهان سباستیان باخ، ساختارشکن به حساب میآمد و آهنگسازان متعددی را در دهههای بعدی تحتتاثیر قرار داد. باخ آن را در قالب دو کتاب و ۴۸ پرلود و فوگ (هر کتاب شامل ۲۴ قطعه) نوشت، اولی در سال ۱۷۲۲ و دومی در سال ۱۷۴۲، با این حال آنها را در دوران حیات منتشر نکرد و بعد از مرگش در دسترس قرار گرفتند.
کلاویه خوشآهنگ بعدها به یکی از عناصر کلیدی تدریس پیانو نیز تبدیل شد، حتی روبرت شومان به شاگردانش میگفت که «کلاویه به اندازهی نان شب برای شما واجب است». پرلود ۱ از کتاب اول یک نمونهی خوب از این مجموعه است که در ادامه میتوانید به آن گوش بسپارید.
۷- کنسرتو پیانو شماره ۵، امپراتور (Piano Concerto No. 5, Emperor) – لودویگ فان بتهوون
یکی از آخرین کنسرتو پیانوهای شاهکار بتهوون، «امپراتور» مدعی جدی دریافت لقب «بهترین قطعهی پیانو تاریخ» است. نام مستعار این آهنگ را البته خود آهنگساز انتخاب نکرده است؛ یکی از افسران ناپلئون بناپارت پس از شنیدن شماره ۵، آن را چنین توصیف کرد: «امپراتورِ کنسرتو پیانوها». پس از موومان خارقالعادهی اول، موومان دوم شرایط را برای یک اختتامیهی درخشان مهیا میکند و سپس موومان سوم میآید و همهچیز را بهراستی نیست و نابود میکند.
همانطور که از نام غیررسمی این کنسرتو پیانو مشخص است، حالوهوایی قهرمانانه دارد و گویی در مدح پادشاهان تصنیف شده است. بسیاری از پیانیستهای شاخص معاصر، شماره ۵ را نواختهاند اما نسخهی مدرن پیانیست نروژی، لیف اووه آندسنس در جایگاه ویژهتری قرار میگیرد. بتهوون، امپراتور را به کاردینال آرشیدوک رودولف اتریش تقدیم کرد که دوست، شاگرد و حامی او بود. موومان دوم را در ادامه گوش کنید.
۸- لا کامپانلا (La Campanella) – فرانتس لیست
«لا کامپانلا» یا همان «رنگ کوچک»، لقب موومان سوم از مجموعه اتودهای ششگانهی فرانتس لیست است که آنها را براساس آثار ویولن نیکولو پاگانینی تصنیف و با نام «اتودهای پاگانینی» منتشر کرد. دو نسخه از این مجموعه وجود دارد که نسخهی دوم (۱۸۵۱) اگرچه از نظر ساختاری سادهتر شده است اما آنهم از قطعات بسیار فنی و دشوار پیانو محسوب میشود و هر پیانیستی را با چالش روبهرو میکند (نسخهای که این روزها میشنوید، همان دومی است).
اتودهای پاگانینی چند تنظیم متفاوت هم دارد که در میان آنها، نسخهی فروچو بوزونی (رهبر ارکستر ایتالیایی) و مارک-آندره هملین (آهنگساز کانادایی)، برجستهتر هستند. ناگفته نماند که فرانتس لیست هر دو نسخهی این اتودها را به کلارا شومان تقدیم کرده بود. موومان سوم را در ادامه گوش دهید.
۹- سونات پاتِتیک (Sonata Pathétique) – لودویگ فان بتهوون
یک اثر تکرارنشدنی دیگر از بتهوون افسانهای که سزاوارانه در فهرست بهترین قطعههای پیانو تاریخ قرار میگیرد. بتهوون این سونات را در سال ۱۷۹۸ تصنیف کرد و تا به امروز، یکی از شاخصترین آثار کارنامهی هنری او در نظر گرفته میشود. از همان نتهای اول، «سونات پاتِتیک» (سونات شماره ۸) شما را به جهانی سرشار از احساسات منتقل میکند.
در حالی که نخستین موومان فضای نسبتا تاریکی دارد، موومان دوم غمانگیزتر میشود و مستقیما با قلب شما صحبت میکند، سپس موومان سوم با یک انرژی مضاعف و حس سرزندگی از راه میرسد که بینهایت خوشایند است. سونات پاتِتیک سفری پرهیاهو به دنیای احساسات است و بازتابی از لحظات چالشبرانگیز زندگی بتهوون محسوب میشود که آنها را با زیبایی هنر تلطیف کرده است. انتخاب میان موومان دوم و سوم امکانپذیر نبود، بنابراین هر دو را در ادامه میتوانید گوش دهید.
۱۰- کنسرتو پیانو (Piano Concerto) – کلارا شومان
کلارا شومان (همسر روبرت شومان و از دوستان نزدیک یوهانس برامس) یکی از بهترین پیانیستهای زمانهاش بود اما متاسفانه به دلایل نامعلوم از آهنگسازی فاصله گرفت. او در این رابطه نوشته است: «در گذشته باور داشتم که استعداد دارم اما این تفکرات را کنار گذاشتم؛ یک زن نباید علاقهای به آهنگسازی داشته باشد، تاکنون زنی پیدا نشده است که بتواند این کار را انجام دهد. آیا باید انتظار داشت که من همان زن باشم؟».
مشخص نیست که آیا او از دیگران بازخوردهای منفی دریافت کرد و به چنین دیدگاهی رسید یا چون در آن دوران پیانو نوازی مردانه به حساب میآمد، رویاهایش را رها کرد اما در هر صورت، «کنسرتو پیانو» (که شامل سه موومان میشود) چشمهای از استعدادهای ذاتی کلارا شومان را به نمایش میگذارد و یکی از بهترین قطعههای پیانو قرن نوزدهم است. او تصنیف این قطعه را در سن ۱۳ سالگی آغاز و یک سال بعد، آن را با مشاورهی همسرش روبرت شومان تکمیل کرد. این قطعه حقیقتا زیبا و جادویی است. موومان دوم که «عشق» نام دارد را در ادامه گوش دهید.
۱۱- سونات پیانو شماره ۱۱، تُرکیش مارش (Piano Sonata No. 11, Rondo alla Turca) – ولفگانگ آمادئوس موتسارت
سومین موومان این سونات که با نام «تُرکیش مارش» هم شناخته میشود، به قدری محبوب شد که در گذر زمان، هویت مستقل خود را پیدا کرد و احتمالا بیشتر از کلیت «سونات پیانو شماره ۱۱» شنیده شده است. ولفگانگ آمادئوس موتسارت این موومان را با الهام از آهنگهای ارتشی ترکی ساخته و اولین چیزی که توجه شما را جلب میکند، ریتم سریع و فضاسازی بانشاط آن است.
ترکیش مارش از زمانهاش جلوتر بود و همچنان محبوبیت بسیار بالایی دارد. موتسارت با این قطعه بار دیگر نشان میدهد که درک عمیقی از هارمونی دارد و میتواند در هر فرم و ساختاری هماهنگی و تعادل ایجاد کند.
۱۲- کنسرتو پیانو شماره ۲ در دو مینور (Piano Concerto No.2 in C minor) – سرگئی راخمانینف
با اینکه از سرگئی راخمانینف در مقایسه با دیگر بزرگان کمتر صحبت میشود اما او بیتردید یکی از بهترین پیانیستهای تاریخ است. نقطهی اوج مهارتها و استعدادهای او را در «کنسرتو پیانو شماره ۲ در دو مینور» میشنوید، قطعهای که راخمانینف را به عنوان یک پیانیست برجسته اثبات کرد زیرا نه تنها زیبا و سرشار از احساسات است بلکه نواختن آنها هم برای پیانیستهای دیگر آسان نیست.
پس از شکست اولین سمفونیاش (که بازخوردهای منفی متعددی از سوی منتقدان دریافت کرد)، راخمانینف با کنسرتو پیانو شماره ۲ کارنامهی هنری خود را احیا کرد. در این کنسرتو که از قلب موسیقی روسیه آمده است، زیبایی ویژهای نهفته است که هر نوع سلیقهای را مجذوب خود میکند. موومان اول را در ادامه گوش دهید.
۱۳- لیبستروم شماره سه (Liebestraum No. 3) – فرانتس لیست
«لیبستروم شماره سه» که با نام «رویاهای عشق» نیز شناخته میشود، مجموعهای کوتاه شامل سه قطعهی پیانو است که فرانتس لیست آنها را در سال ۱۸۵۰ تصنیف کرد. او این قطعهها را در ابتدا برای اشعاری از لودویگ اولاند و فرایلیگرات فردیناند ساخته بود اما نسخهی بدون کلام آنها را نیز در همان سال تنظیم کرد.
فرانتس لیست موفق شده است تا عصارهی اشعار زیبای اولاند و فردیناند را به این قطعه بیاورد و حتی بدون اینکه آن اشعار را بخوانید، از لیبستروم شماره سه احساسات مختلفی همچون انزوا، عشق و شفقت دریافت میکنید. مطابق معمول، لیست اینجا هم مهارتهای نوازندگی خود را به رخ میکشد و با قطعههای سختی روبهرو هستیم که نواختن آنها برای پیانیستهای تازهوارد آسان نیست. این سه قطعه که با کادنزا به به یکدیگر متصل شدهاند را در ادامه گوش دهید.
۱۴- نوکتورن در دو مینور، اپوس ۴۸، شماره ۱ (Nocturne in C minor, Op. 48, No. 1) – فردریک شوپن
نمایشنامهنویس مشهور فرانسوی، اِرنست لگووه در توصیف شوپن میگفت: «شخصیت، نواختن و آهنگسازیهای شوپن چنان متوازن هستند که همانند اجزای صورت، نمیتوان آنها را از یکدیگر جدا کرد». او پُربیراه نمیگوید و چشمهای از دیدگاه لگووه را میتوانید در «اپوس ۴۸» پیدا کنید که اغلب یکی از سختترین نوکتورنهای فردریک شوپن در نظر گرفته میشود و قطعهی سیاه و غمانگیزی است.
شوپن این قطعه را سال ۱۸۴۱ تصنیف و آن را به یکی از شاگردان محبوبش، مادام لوری دوپره تقدیم کرد (اگرچه حق انتشار این نوکتورن را بعدها فروخت). در حالی که برخی از موسیقیدانان، شماره ۱ را یکی از مهمترین ساختههای شوپن میدانند اما منتقدانی همچون چارلز ویلبی میگویند که سزاوار چنین شهرت و محبوبیتی نیست و نباید یکی از بهترین قطعههای پیانو در نظر گرفته شود. در هر صورت، میتوانید آن را گوش دهید و خودتان قضاوت کنید.
۱۵- ژیمنوپدی (Gymnopédies) – اریک ساتی
یک قطعهی مینیمال اما بهشدت زیبا که میتوانیم آن را یک نمایندهی خوب برای آثار امپرسیونیستی بدانیم، «ژیمنوپدی» مدرن و گاهی از نظر ملودی غافلگیر کننده است و فضای مرموز و متفاوتی دارد که خلق آن تنها از آهنگساز نابغهای همچون اریک ساتی برمیآید.
ژیمنوپدی مجموعهای از سه قطعهی پیانو است که اریک ساتی تصنیف آنها را در سال ۱۸۹۵ به پایان رساند (آنها همانند لیبستروم شماره سه متصل هستند). در این قطعهها، نوعی ملایمت و آهستگی ویژه وجود دارد که بعدها به پایهواساس موسیقی امبینت تبدیل شد. جذابیت اصلی ژیمنوپدی اما در همان سادگی منحصربهفردش است، ساتی برای خلق یک موسیقی رویاگونه و آوانگارد، به ساختارهای پیچیده تکیه نمیکند. عناصر و فضاسازی ژیمنوپدی بعدها در موسیقی جاز و گاسپل نیز استفاده شد.
فوق العاده بود مخصوصا اطلاعات جامعی که برای هر قطعه پایینش آورده شده بود،
دست مریزاد به نویسنده این صفحه