۹ نقشآفرینی برتر نابازیگران؛ از عزیز آمریکایی تا شهر خدا
زمانی که صحبت از انتخاب بازیگر یا گروه بازیگری به میان میآید، انتخاب درست بازیگر برای نقشها و به خصوص برای نقش اصلی، میتواند سرنوشت فیلم و روند موفقیت یا شکست آن را رقم بزند. چه بسا بازیگرانی بودند که با حضور خود در فیلم، به این اثر هویتی خاص بخشیدند و در نقطهی مقابل هم بازیگرانی بودند که به رغم داشتن نام و آوازه، کاری از پیش نبردند و پروژهی سینمایی عملا با شکست مواجه شد.
در این بین کارگردانانی هم هستند که اعتقاد چندانی به استفاده از بازیگران نامی ندارند و با تبحری خاص، چنان از بازیگران غیرحرفهای و گمنام بازی میگیرند که موفقیت فیلم آنها امری بدیهی به نظر میرسد. در زیر به بررسی ۹ فیلم میپردازیم که بازیگران مبتدی آنها، نمایشی درخشان از خود در پردهی سینما داشتند.
۹. مایا تیلور و کیتانا کیکی رودریگز در نارنگی (Tangerine)
- کارگردان: شان بیکر
- محصول: ۲۰۱۵
- نمرهی متاکریتیک: ۸۶ از ۱۰۰
با فیلم «نارنگی»، شان بیکر همان کاری را کرد که اندک فیلمسازان راوی داستانهای تراجنسیتی، آن را انجام میدهند. او دنبال چند زن ترنس واقعی رفت تا در فیلم او به ایفای نقش بپردازند. او در حالی که برای ساخت فیلم تحقیق میکرد، با مایا تیلور در حیاط مرکز LGBT برای اولین بار ملاقات کرد. بعد از چند دیدار در یک رستوران محلی که او دربارهی زندگیاش بهعنوان یک کارگر جنسی داستانهایی را برای او نقل میکند، بیکر تصمیم میگیرد تا از تیلور و دوست صمیمیاش کیتانا رودریگز به ترتیب در نقشهای الکساندرا و سیندی استفاده کند. هر دو بازی پر از صداقت است. چیزی که معمولا در ایفای نقش زنان تراجنسیتی وجود ندارد.
هر دوی این بازیگران نهایت نشاط و واقعی بودن را به کاراکترهای خود میدهند و رابطهی دوستی حقیقی ما بین آنها باعث شده است که سر و کله زدن همیشگی آنها و حمایت عاطفی آنها از یکدیگر بسیار باورپذیر باشد. کار آنها در فیلم «نارنگی» نه تنها گواهی بر توانایی آنها بهعنوان یک بازیگر زن است، بلکه سندی است بر این که افراد تراجنسیتی باید عهدهدار نقشهای خود در سینما باشند. لایههای سخت نقش آنها تنها زمانی آشکار میشود که بدانیم به چه معنی است که در زندگی واقعی، یک زن تراجنسیتی رنگینپوست باشی.
۸. ساشا لین در عزیز آمریکایی (American Honey)
- کارگردان: آندریا آرنولد
- محصول: ۲۰۱۶
- نمرهی متاکریتیک: ۸۰ از ۱۰۰
آندریا آرنولد بهعنوان یک فیلمساز به خاطر روشهای غیر معمول بازیگرفتن از افراد شناخته شده است. ستارهی فیلم «تنگ ماهی» او یعنی کیتی جرویس توسط عامل گروه بازیگری آرنولد در ایستگاه قطار و در میانهی دعوا با دوست پسرش کشف شد و برای «عزیز آمریکایی» هم آرنولد بیشتر از جوانانی که در فروشگاههای والمارت و پارکینگها پرسه میزنند، برای گروه بازیگری خود استفاده کرده است.
ساشا لین ۲۲ ساله بهعنوان بزرگترین کشف او تا به امروز شناخته میشود. دختری را که او در یک مهمانی در تعطیلات بهاری، در ساحل شهر پاناماسیتی کشف کرد. تنها چهرهی او یا خالکوبیهایش، موهای بافتهشدهاش یا ظاهر آرام کولیوار او نیست که او را به انتخابی فوقالعاده بهعنوان یک ستارهی همیشه کنجکاو بدل کرده است بلکه انرژی روحانی که او با خود به پردهی سیما میآورد هم دلیل دیگری برای انتخاب اوست. حیرتی آتشین در چشمها و ترکیبی در حال تغییر از بیباکی و ترس در او موجود است که باعث میشود نتوانید نگاهتان را از او بردارید. او حتی در کنار بن ویتلی، دزیره اخوان و نل مارشال در بازسازی مجدد فیلم «پسر جهنمی» به ایفای نقش پرداخته است که میتوان از آن بهعنوان نقطهی عطفی در کارنامهی حرفهای او یاد کرد.
۷. کوونجانی والیس و دوایت هنری در جانوران حیات وحش جنوب (Beasts of Southern Wild)
- کارگردان: بن زایتلین
- محصول: ۲۰۱۲
- نمرهی متاکریتیک: ۸۶ از ۱۰۰
نمیتوان کوونجانی والیس را بهعنوان بازیگری غیر حرفهای به حساب آورد. از آنجایی که او عزیز اسکار شد و بهعنوان ستارهی فیلم در بازسازی مجدد «آنی» به ایفای نقش پرداخت. اما زمانی که والیس به کتابخانهی عمومی شهر لوئیزیانا قدم گذاشت تا برای «جانوران حیات وحش جنوب» تست بدهد، تنها ۶ سال داشت و هیچگاه به عمرش در فیلمی بازی نکرده بود. او به مانند آهنربایی در صحنه بود و همه را مجذوب خود میکرد. با آن حرارت و شور و اشتیاق و انرژی فراوان و خلوص و شیرینی کودکانه که دل هر کسی را میبرد. این نقش یکی از تأثیرگذارترین اجراها توسط یک بازیگر خردسال است ولی والیس تنها بازیگر غیر حرفهای نیست که در فیلم بن زایتلین حضور دارد.
دوایت هنری هم بهعنوان پدر هاشپاپی یعنی وینک، بازی حیرتانگیزی از خود به نمایش میگذارد. قبل از بازی در این فیلم، او در شهر ترم در ایالت نیواورلئان، یک نانوا بود و کار نانوایی را در کنار بازیگری ادامه داد و در فیلمهایی مثل «۱۲ سال بردگی»، «تولد یک کشور» و سایر فیلمها حضور پیدا کرد.
۶. آریل هولمز در بهشت میداند چه چیزی (Heaven Knows What)
- کارگردان: برادران سفدی
- محصول: ۲۰۱۴
- نمرهی متاکریتیک: ۷۵ از ۱۰۰
مشابه فیلم «نارنگی»، برادران سفدی هم داستان دراماتیک اعتیاد را بر پایهی زندگی بازیگر اصلی خود بهعنوان یک بیخانمان معتاد هروئین در خیابانهای نیویورک بنا کردهاند. بعد از دیدن هولمز در منطقهی دایاموند محلهی منهتن، برادران سفدی با او در رستوران شهر چینیها ملاقات کردند تا داستان او را بشنوند و بعدا به او پول دادند تا خاطرات خود را بنویسد و او به وسیلهی کامپیوترهای فروشگاههای شرکت اپل این کار را انجام داد. این نوشته تبدیل به بنمایهی اصلی فیلم «بهشت میداند چه چیزی» شد که در آن هولمز نقش دختری به اسم هارلی را بازی میکند، نسخهای خیالی از خود او و تمامی افراد شبیه او که همچنان در بازیابی بعد از اعتیاد بودند. بسیاری از فیلمهایی که دربارهی مواد مخدر ساخته شدهاند، همان موضوع تکراری داشتن حالت عصبی بعد از مصرف این مواد و معتادان ملودراماتیک را به تصویر میکشند.
حقیقتی تزلزلناپذیر در فیلم «بهشت میداند چه چیزی» وجود دارد که قسمتی از آن مربوط به سبک خاص فیلمسازی کارگردان اثر میشود اما دلیل اصلی آن به خاطر هولمز و قدرت بیانتهای او و حس بیدریغاش در اجرای نقش است. باید در اینجا از بادی دورس هم تقدیر ویژهای داشت که او هم مثل هولمز در خیابان کشف شده است و اجراهای فوق العادهای از نقش یک دیوانه در فیلمهای «بهشت میداند چه چیزی» و «زمان خوب» به نمایش میگذارد.
۵. الکس هیبرت در مهتاب (Moonlight)
- کارگردان: بری جنکینز
- محصول: ۲۰۱۶
- نمرهی متاکریتیک: ۹۹ از ۱۰۰
هر سه بازیگری که در نقش شیرون در فیلم «مهتاب» ظاهر شدند، قبل از آن که این فیلم برندهی جایزهی اسکار بهترین فیلم شود، نسبتا ناشناخته بودند. اما الکس هیبرت تنها نفر از میان این سه نفر بود که تا به حال جلوی دوربین نرفته بود گرچه تجربهی بازی در برخی نمایشهای مدرسه را داشت. بازی هیبرت تماما در چهره و بدن او بود، چشمانی که مملو از درد بود و افسردگی ناشی از دلشکستگی که در بندبند ستون فقرات و شانههای افتادهی او حضور داشت. در قدرتمندترین صحنههایی که او در آنها حضور دارد، به سختی واژهای بر زبان او جاری میشود و هنگامی که مادرش با بازی نائومی هریس ناسزاها را با فریاد بر سر او میکوبد، مثل تکه یخی ایستاده است.
صحنههای او با ماهرشالا علی، بیشترین میزان تأثیر را دارند. زمانی که او از پدرش با بازی علی میپرسد: «باد معده چیست؟»، خطی از دیالوگ بیان میشود که توام با معصومیت، ناآگاهی کودکانه و ترسی هوشیارانه از جوابی است که قرار است به او داده شود. این بازی عمیقا هوشمندانهای از بازیگری در این سن و سال است. بازی او در سریال درام «شای» که ساختهی لنا ویث است و ریک فاموئیوا آن را کارگردانی کرده است، یکی از نقشهایی است که باید به آن چشم دوخت و توجه ویژهای به آن کرد.
۴. گروه بازیگران شهر خدا (City of God)
- کارگردان: فرناندو میرالیس، کاتیا لوند
- محصول: ۲۰۰۲
- نمرهی متاکریتیک: ۷۹ از ۱۰۰
هرگاه که یادی از گروه بازیگران غیر حرفهای شود، نام فیلم «شهر خدا» ساختهی فرناندو میرالیس و کاتیا لوند به ذهن خطور میکند. به خصوص سکانس تشکیل دار و دسته اوباش. این یکی از آزاردهندهترین سکانسهایی است که تاکنون در یک فیلم وجود داشته است. آن زمان که رییس گروه مواد مخدر که از آزار دیگران لذت میبرد، کودکی تازه به راهافتاده را مجبور میکند تا تصمیم بگیرد به کدام قسمت بدنش شلیک شود: دست یا پایش. در واقع تمامی افراد حاضر در این فیلم بازیگر نیستند و شما میتوانید وحشتی که زندگی حقیقی آنها را محاصره کرده است، به عینه مشاهده کنید.
۳. آبراهام آتا در جانوران بیکشور (Beast of No Nation)
- کارگردان: کری جوجی فوکوناگا
- محصول: ۲۰۱۵
- نمرهی متاکریتیک: ۷۹ از ۱۰۰
به جرأت میتوان گفت که «جانوران بیکشور» ساختهی فوکوناگا یکی از برترین فیلمهای سال ۲۰۱۵ است و دلیل اصلی آن، ایفای نقش موفق آبراهام آتا در این فیلم است. او قبل از این که نقش یک بچه سرباز ۱۱ ساله را بازی کند، پسری ۱۴ ساله بود که هیچگاه در فیلمی حضور نیافته بود و توسط فوکوناگا به هنگام بازی فوتبال در خیابانهای کشور غنا کشف شد.
این بازی یکی از اجراهای ویرانگر از بازیگری در این سن است. منتها اگر آن قسمت آزاردهنده از نقش آگو را که شاهد و واضع خشونت ترسناک و تجاوز جنسی است، به شمار نیاوریم. خوشبختانه او در فیلم «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» هم نقشی را به دست آورد تا بتوان وجه بازیگوش و روشن این بازیگر خردسال را هم دید و باید منتظر باشیم تا ببینیم قرار است فیلم بعدی او چه چیزی باشد.
۲. جیکوب باتالون در مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه (Spider-Man: Homecoming)
- کارگردان: جان واتس
- محصول: ۲۰۱۷
- نمرهی متاکریتیک: ۷۳ از ۱۰۰
«مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» پر از بازیهای فوقالعاده از چهرههای کمتر شناختهشده است. از آبراهام آتا گرفته تا ستارهی فیلم «مردان کوچک» یعنی مایکل باربیری. ولی بهترین دوست پیتر پارکر توسط فردی به اجرا در میآید که قبلا او را ندیدهایم. بازیگر ۲۱ سالهی این نقش یعنی جیکوب باتالون، نخستین حضور خود بهعنوان بازیگر را در نقش ند در این فیلم تجربه کرده است. این بازیگر مقیم ایالات هاوایی، برای خواندن درس بازیگری به نیویورک نقل مکان میکند و در واقع این فیلم ابر قهرمانی، اولین تست و نقش او به شمار میآید. بازی سرگرمکنندهی ند در این بازسازی از مرد عنکبوتی یکی از ستارههای آن سال بود و او در حال حاضر چندین نقش را برای فیلمهای بعدی خود ردیف کرده است.
۱. گروه بازیگری در فیلم گومورا (Gomorrah)
- کارگردان: ماتئو گارونه
- محصول: ۲۰۰۸
- نمرهی متاکریتیک: ۸۷ از ۱۰۰
فیلم ماتئو گارونه محصول سال ۲۰۰۸ که دربارهی سازمان جنایتکار واقع در شهر ناپل به نام کامورا است، عمدتا از بازیگران غیرحرفهای و محلیهای شهر ناپل تشکیل شده است که از قضا ساکن مناطق آلوده به جرم نشاندادهشده در این فیلم هم هستند. حتی چند تن از بازیگران به خاطر ارتباطهای ادعاشده با خانوادههای کامورا دستگیر شده بودند موضوعی که دربارهی اقتباس سریالی از این اثر هم صادق است. تنها یک بازی برجسته در این فیلم وجود ندارد، اما پیک موتوری ۱۳ سالهای که نقش آن را سالواتوره آبروتسیزی بر عهده دارد و دو جوان گاگستری که توسط مارکو ماکور و چیرو پترو بازی شدهاند، به یادماندنیترینها در این فیلم هستند. به مانند فیلم «شهر خدا»، فیلم «گومورا» هم از بازیگرانی غیرحرفهای استفاده میکند تا روی حالت خونسرد آنها هم در واقعیت و هم در پردهی سینما تمرکز کند.
منبع: Screen Crush