۹ فیلم دیالوگمحور برتر که نباید از دست بدهید
مخاطبان سینما عموما با انواع مختلفی از فیلمها روبرو میشوند؛ فیلمهای هیجانانگیزی که آنها را روی لبهی صندلی نگه میدارد، فیلمهای اکشنی که به فکر کردن نیاز ندارند، حماسههای فانتزی که مخاطبان را به دنیاهای دیگر میبرند. گاهی هم با فیلمهایی مواجه میشویم که چندان بر وقایع طرح داستانی تکیه نمیکنند بلکه براساس گفتوگو میان شخصیتها پیش میروند.
فیلمهایی که صرفا بازیگران در لوکیشنهای محدود و بعضا زیبای آنها گفتوگو میکنند و به ما این امکان را میدهند تا دیدگاههای متفاوت را درک کنیم. این سبک فیلمها ابزاری برای کشف موضوعات از طریق طیف متنوعی از شخصیتها به حساب میآیند. از اولین گفتوگوهای هیجانانگیز فیلم «پیش از طلوع» ساخته ریچارد لینکلیتر تا برخی پیچ و خمهای فلسفی در «مایندواک» و اقتباس دنزل واشنگتن از نمایشنامه «حصارها»؛ این فیلمها را واقعا باید ویترینی از هنر گفتوگو در نظر گرفت.
- ۱۱ فیلم برتر ژان لویی ترینیتیان؛ از بازیگران روشنفکر سینمای فرانسه (پرترهی یک بازیگر)
- ۱۰ فیلم برتر دربارهی فارغالتحصیلی؛ از «بوک اسمارت» تا «لیدی برد»
- ۱۰ فیلم برتر بر اساس داستانهای واقعی؛ از «رفقای خوب» تا «فهرست شیندلر»
۱. پیش از طلوع (Before Sunrise)
- سال تولید: ۱۹۹۵
- بازیگران: اتان هاوک، جولی دلفی
آیا چیزی عاشقانهتر از یک ملاقات تصادفی با نیمهی گمشدهتان که در اروپا سفر میکند وجود دارد؟ با تکیه بر کتاب «پیش از طلوع» اثر ریچارد لینکلیتر، به نظر نمیرسد که خیر.
جسی که در حال گشتوگزار در اروپا است، سوار قطار میشود تا به سمت وین رود و از آنجا خود را با هواپیما به ایالات متحده برساند. در همین حین با سلین، دانشجوی فرانسوی که در راه بازگشت به پاریس است، آشنا میگردد. بعد از اینکه جرقههایی بین این دو زده میشود، جسی سلین را متقاعد میکند تا با او از قطار پیاده شود. اگرچه این اقدام به همان اندازهی عاشقانه بودن پتانسیل تبدیل شدن به یک فیلم ترسناک را دارد (آدم ربایی و موارد شبیه به آن)، اما آنچه در ادامه اتفاق میافتد برداشتی جدید از عشق است. فارغ از کلیشهها و ساختارهای قابل پیشبینی فیلمهای عاشقانه، این دو غریبه در حین سرگردانی در کشوری غریبه عمیقا به هم متصل میشوند.
این فیلم دو دنباله داشت که هر دوی آنها ۹ سال از هم فاصله داشتند. «قبل از غروب» بر روی دومین ملاقات جسی و سلین در پاریس تمرکز دارد، که شاهد احیای دوبارهی ارتباط آنها هستیم و معنی این تجدید دیدار را برای خود بررسی میکنند. آخرین قسمت از این سه گانه هم «قبل از نیمه شب» نام دارد که جسی و سلین را در چنگال زندگی زناشویی نشان داده و چمدانی از مشکلات آنها را نمایش میدهد. این سه اثر مجموعهای از فیلمهاست که بالا و پایینها را در طول عمر یک رابطه نشان میدهد.
۲. دو پاپ (The Two Popes)
- سال تولید: ۲۰۱۹
- بازیگران: جاناتان پرایس، آنتونی هاپکینز
فیلم «دو پاپ» بر اساس نمایشنامهای به قلم آنتونی مککارتن بوده و رسوایی واتیکان از فساد و باجگیری را نشان میدهد. وقتی کاردینال برگولیو که بعدا پاپ فرانسیس خواهد شد، استعفای خود را به پاپ بندیکت شانزدهم تحویل میدهد، همه چیز آن طور که او دوست دارد پیش نمیرود. با اینکه بندیکت از شنیدن استعفای برگولیو امتناع میکند، اما این دو با هدف یافتن زمینههای مشترک وارد گفتگو میشوند.
هاپکینز و پرایس هر دو در به تصویر کشیدن این شخصیتهای برجسته مذهبی عالی عمل میکنند. اما اگر فکر کنید که تمام صحبتهای این دو پاپ صرفا دین محور است، اشتباه میکنید. با تبدیل شدن گفتگوها به موضوعاتی مانند فوتبال و حتی گروه بیتلز، این فیلم نگاهی اجمالی و جذاب به پشت صحنههای دیوارهای واتیکان میاندازد.
۳. شام من با آندره (My Dinner with Andre)
- سال تولید: ۱۹۸۱
- بازیگران: والاس شاون، آندره گرهگوری
در فیلم «شام من با آندره» میبیند که والی دعوتنامهای را میپذیرد تا با آندره آشنای قدیمی خود، برای شام ملاقات کند. او با شنیدن داستانهای سفرهای آندره که به دنبال روشنگری است، نمیداند چه کند. هنگامی که در نهایت برای شام خوردن سر میز مینشینند، آندره داستانهای زیادی را به والی در مورد راهبان و استراحتگاههای جنگلی که میرود تعریف میکند. مطمئنا در این شام هیچگونه سکوت ناخوشایندی وجود ندارد. در حالی که اکثر یک ساعت اول فیلم را میتوان اساسا به عنوان مونولوگ آندره توصیف کرد، نیمه دوم فیلم شاهد گفتگوی جذابی است.
از آنجایی که والی فردی خانواده دوست و آندره برعکس او است، این دو بینش منحصر به فرد خود را در مورد زندگی و مطلوبترین راههای زندگی بیان میکنند. یک فیلم داستانی که به طور کامل روی یک میز رستوران اتفاق میافتد ممکن است کاملا چالش برانگیز به نظر برسد. با این حال، دیالوگها آن چنان جذاب است که به سختی متوجه میشوید تقریبا دو ساعت از زمان فیلم گذشت.
۴. ۱۲ مرد خشمگین (۱۲ Angry Men)
- سال تولید: ۱۹۵۷
- بازیگران: هنری فوندا، لی جی. کوب
«۱۲ مرد خشمگین» فیلمی است که یکی از مهمترین گفتگوهای تاریخ سینما را به تصویر میکشد، مکالمهای که سرنوشت یک مرد را تعیین میکند. وقتی یک مرد جوان به اتهام قتل محاکمه میشود، مردان هیئت منصفه به معنای واقعی کلمه جان او را در دستان خود دارند. با این حال، هیئت منصفهی شماره ۸ (با بازی هنری فوندا) در مقابل دیگران قرار میگیرد تا سعی کند آنها را متقاعد نماید که شاید این حکم مجرمانه درست نباشد.
این فیلم که پر از بحثهای اخلاقی داغ است، تماشاگر را وادار میکند تا خود را به عنوان عضوی از هیئت داوران تصور کند. در تمام طول فیلم هرگز اتاق هیئت منصفه را ترک نمیکنیم (به جز چند دقیقه در دادگاه) و مجبور هستیم اطلاعات مربوط به متهم را بر اساس آنچه مورد بحث است جمع آوری کنیم. چیزی که این فیلم را خاص میکند حضور ۱۲ شخصیتی است که هر کدام مجموعهای متفاوت از تجربیات و دیدگاهها در مورد زندگی دارند و سعی میکنند در این لحظه مهم دور هم جمع شده و تصمیم درستی بگیرند. این فیلم که دریچهای به یکی از حیاتیترین وظایف مدنی است، هنوز از نظر بسیاری به عنوان یک شاهکار واقعی سینما محسوب میشود.
۵. لاک (Locke)
- سال تولید: ۲۰۱۳
- بازیگران: تام هاردی، اولیویا کولمن
یک ماشین، یک تلفن و بحثهای جدی با هیجان بالا پای ثابت این فیلم است. «لاک» ساختهی استیون نایت و یک درام روانشناختی بوده که محوریت آن در مورد رانندگی ایوان لاک (با بازی تام هاردی) از بیرمنگام به لندن است. اما همان طور که خیلی زود میفهمیم، ماجرا فقط یک رانندگی معمولی در مسافتی طولانی نیست.
از طریق یک سری مکالمات که از روی بلندگو پخش میشود، پیچیدگیهای دنیای لاک را کشف میکنیم. از بحثهای تنشزا با همسرش بتان گرفته تا تماسهای تلفنی نگرانکننده با بخش زایمان در مورد عوارض و حتی صحبتهای خیالی با پدر غایبش، این فیلم قطعا نشان میدهد که شما برای بودن نیازی به حضور ندارید. اگرچه هاردی تنها بازیگری است که در کل فیلم ظاهر میشود، اما بازی عالی او واقعا بیننده را مجذوب میکند.
۶. قهوه و سیگارها (Coffee and Cigarettes)
- سال تولید: ۲۰۰۳
- بازیگران: بیل موری، کیت بلانشت
«قهوه و سیگارها» فرمولی متفاوت ارائه میدهد، اما این فرمول هم به همان اندازه جذاب است. در این فیلم مجموعهای از صحنهها را میبیند که در آن افراد مشهوری که خودشان را بازی میکنند یا نسخههایی از خودشان را، در مورد قهوه و سیگار صحبت میکنند. منتقدان در مورد این فیلم تجربی سیاه و سفید نظرات متفاوتی دارند. با این حال، قطعا چندین صحنهی برجسته وجود دارد و در دنیای فیلمهای دیالوگمحور، به عنوان یکی از بهترین نمونهها شناخته میشود.
۷. حصارها (Fences)
- سال تولید: ۲۰۱۶
- بازیگران: دنزل واشنگتن، وایولا دیویس
اگر ویولا دیویس و دنزل واشنگتن را کنار هم قرار دهید، قطعا شاهد گفتگوهای قدرتمند زیادی خواهید بود. «حصارها» بر اساس نمایشنامهی برندهی جایزه پولیتزر آگوست ویلسون به همین نام و کارگردانی خود واشنگتن، نگاهی هوشیارانه به پیامدهای نگرشهای نژادپرستانه دارد.
فیلم داستان تروی با بازی واشنگتن را روایت میکند. مردی که آرزو داشت بازیکن بیسبال شود، اما زمانی که لیگهای بزرگ شروع به پذیرش ورزشکاران سیاه پوست کردند، او را خیلی پیر نامیدند. او که روزهایش را به عنوان یک کارگر سرویس بهداشتی در پیتسبورگ میگذراند، میخواهد تلخیهای گذشته را فراموش کرده و در تعاملاتش با خانواده بیشتر تمرکز کند. این تعاملات زمانی برجستهتر میشود که او شانس پسرش را برای تحقق رویاهای ورزشیاش خراب میکند. در حالی که واشنگتن در این نقش فوقالعاده بود، اما این دیویس بود که برای بازی در نقش همسر رنجکشیدهاش او، رز، جایزهی اسکار را دریافت کرد.
۸. کپی برابر اصل (Certified Copy)
- سال تولید: ۲۰۱۰
- بازیگران: ویلیام شیمل، ژولیت بینوش
اگرچه در ابتدا به نظر میرسد که این فیلم یادآور «پیش از طلوع» اثر ریچارد لینکلیتر باشد، اما چنین نیست. هنگامی که نویسندهی انگلیسی جیمز با بازی ویلیام شیمل در شهر است تا دربارهی کتاب جدید خود در مورد اهمیت نسخهها و همچنین هنر صحبت کند، با یک مغازهدار فرانسوی با بازی ژولیت بینوش ملاقات میکند. او که از طرفداران کتاب جیمز است، او را به فروشگاه خود دعوت میکند و اطراف منطقه را به او نشان میدهد.
در طول فیلم یک سری مکالمات عمیق و خاص اتفاق میافتد. با این حال، زمانی که یک پیشخدمت آنها را به عنوان زن و شوهر اشتباه میگیرد، داستان تغییر میکند. از این لحظه به بعد، میبینیم که هر دو این نقشها را بر عهده میگیرند و در نهایت منجر به گفتگوهای تیرهتری میشود که به تاریخ پیچیدهای اشاره میکند. با این حال، بیننده در این فکر فرو میرود که این مکالمات به چه معناست و چه ضرورتی دارد.
۹. مایندواک (MindWalk)
- سال تولید: ۱۹۹۰
- بازیگران: لیو اولمان، سم واترستون، جان هرد
«مایندواک» مکالمهای جذاب است که تقریبا به عنوان یک سخنرانی فلسفی و علمی هم شناخته میشود. به عنوان یک بیننده، باید از فضای فیلم دور شوید و کمی بیشتر در مورد پیچیدگیهای ساختار جهان تفکر کنید.
این فیلم بر مکالمه بین سه فرد بسیار متفاوت تمرکز دارد. سونیا یک فیزیکدان نروژی است که پس از اینکه متوجه شد از کارش برای ساخت سلاح استفاده میشود، از کار خود دست کشید و در تعطیلات دائمی به سر میبرد. جک یک سیاستمدار آمریکایی است که پس از شکست اخیر در انتخابات ریاست جمهوری در تعطیلات است و دوست جک، تام شاعر و سخنران سیاسی است. وقتی جک و تام با سونیا در مونت سن میشل ملاقات میکنند، هر سه بعدازظهر را با هم میگذرانند و دیدگاههای متفاوت خود را دربارهی جهان تشریح میکنند. این فیلم احتمالا همان چیزی است که از گفتگوی یک سیاستمدار، یک شاعر و یک فیزیکدان انتظار دارید.
منبع: collider
خیلی ممنون لیست خوبی تهیه کردین.فقط کاش قید میکردین فیلم کپی برابر اصل کاری از عباس کیارستمی است