۱۰ تکدیالوگ بهیادماندنی فیلمها و انیمیشنها؛ از «هری پاتر» تا «داستان اسباببازی»
بهسختی میتوان تکدیالوگ یا دیالوگهای کوتاه خوب فیلمهای سینمایی را فراموش کرد. این میان علاقهمندان به سینما رسم است که یک دیالوگ یا تکدیالوگ معروف فیلمی را بعدها در زندگی روزمرهی خود در موقعیتهای بخصوص به کار ببرند. این دیالوگهای ظریف و گاه نیشدار و تأثیرگذار محبوب میشوند، و در بسیاری از رسانههای دیگر به آنها اشاره میشود و گاهی حتی از فیلم اصلی خود نیز مشهورتر میشوند. اینها میشوند همان تکدیالوگ معروف یک فیلم که از خود فیلم فراتر میرود و در مدیومها و موقعیتهای مختلف معنای متفاوتی پیدا میکنند.
دلیل اینکه یک دیالوگ کوتاه خوب در حافظهها ثبت میشود، این نیست که مردم فیلمش را دیدهاند؛ بلکه این فیلم است که با آن دیالوگ کوتاه شناخته میشود. گفتوگوی دهان به دهان ابزار قدرتمندی است، و به دیالوگهای کوتاه زیادی کمک کرده است تا به این اندازه محبوب شوند. دیالوگهای کوتاه با حضور در برنامههای تلویزیونی، فیلمهای دیگر یا رسانههای فضای مجازی، در زمان سفر میکنند و زندگی مییابند. ده مورد از محبوبترین آنها را مرور میکنیم.
۱۰. «بفرما، روزم رو بساز» در «ضربهی ناگهانی» (Sudden Impact)
- سال اکران: ۱۹۸۳
- کارگردان: کلینت ایستوود
- بازیگران: کلینت ایستوود، سوندرا لوک، پت هینگل، برادفورد دیلمن
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۵۷ از ۱۰۰
- خلاصه داستان: کارآگاهی به نام هری کالاهان است که به خاطر رفتار عجیب و خشونت آمیزش از کار برکنار میشود و برای گذراندن تعطیلات به شهر کوچک سن پائولو میرود، این در حالیست که هنوز پرونده ناتمام یک قتل را در دست دارد.
هری کثیف در فیلم «ضربهی ناگهانی»، مشهورترین نقش کلینت ایستوود است. ایستوود در این فیلم دیالوگهای کوتاه خوب فراوانی دارد، اما دیالوگ «بفرما، روزم رو بساز» بیشتر از بقیه به چشم میآید. مردم چه فیلم را دیده باشند چه نه، این دیالوگ را میشناسند.
دیالوگ «بفرما، روزم رو بساز» یکی از برجستهترین دیالوگهای دوران بازیگری کلینت ایستوود است. در واقع، این دیالوگ چنان برجسته است که کلینت ایستوود تفسیر خود از این دیالوگ محبوب را در کنار اسم و اثر دست خود در بولوار هالیوود امضا کرد.
۹. تکدیالوگ «من برمیگردم» در «نابودگر» (The Terminator)
- سال اکران: ۱۹۸۳
- کارگردان: جیمز کامرون
- بازیگران: آرنولد شوارتزنگر، مایکل بین، لیندا همیلتون، پل وینفیلد
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 100 از ۱۰۰
- خلاصه داستان: آرنولد شوارتزنگر نقش یک قاتل سایبورگ بهنام نابودگر را ایفا میکند که از یازدهم جولای ۲۰۲۹ به سال ۱۹۸۴ فرستاده میشود تا سارا کانر (لیندا همیلتون) را بکشد. پسر متولدنشدهی سارا که روزی بشریت را در آیندهای پساآخرالزمانی از انقراض نجات خواهد داد، سربازی بهنام کایل ریس (مایکل بین) را به گذشته میفرستد تا از مرگ مادرش جلوگیری شود.
آرنولد شوارتزنگر دیالوگ «من برمیگردم»اش را تبدیل به یکی از مشهورترین دیالوگهای فیلم در تاریخ سینما کرد. تقریباً سی سال از اکران «نابودگر» (یا همان «ترمیناتور» میگذرد، و مردم هنوز هم قبل از رفتن جملهی «من برمیگردم» را به زبان میآورند.
دیالوگهای عالی بسیار زیادی در فرنچایز «نابودگر» وجود دارد، اما «من برمیگردم» جایگاه اول را تصاحب کرده است. این دیالوگ چنان نمادین شده است که هربار آرنولد شوارتزنگر این سه کلمه را میگوید، بینندگان آن را به نقشاش در «نابودگر» ربط میدهند.
۸. «قدرت زیاد، مسئولیت زیادی هم میآره» در «مرد عنکبوتی» (Spider-Man)
- سال اکران: ۲۰۰۲
- کارگردان: سم ریمی
- بازیگران: توبی مگوایر، ویلم دفو، کیرستن دانست، جیمز فرانکو، کلیف رابرتسون، رزماری هریس، جی کی سیمونز، کلی استیبلز، رندی سوج
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 90 از ۱۰۰
- خلاصه داستان: یک اتفاق عجیب در زندگی پیتر پارکر که دانشآموز ممتاز دبیرستان است رخ میدهد. عنکبوتی رادیواکتیو شده او را میگزد و بدن او دچار جهش ژنی میشود و توانایی پیمودن دیوارها و سقفها را پیدا می کند. در او یک حس عنکبوتی به وجود میآید که او را از نزدیک شدن خطر آگاه میکند.
با اینکه طرفداران کمیک بیش از شصت سال است که دیالوگ کلاسیک عمو بن، «قدرت زیاد، مسئولیت زیادی هم میآره» را میشناسند، اما این فیلم «مرد عنکبوتی» محصول سال ۲۰۰۲ بود که این جمله را به بخشی از فرهنگ عامه بدل کرد. بیست سال گذشته است و از این جمله هنوز هم در برنامهها، فیلمها و صحبتهای طرفداران در سرتاسر جهان استفاده میشود. به این خاطر که این دیالوگ از قبل هم مشهورتر شود، عمه مِی در فیلم «مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست» (Spider-Man: No Way Home) دوباره از آن استفاده کرد.
بیشتر مخاطبان لازم نیست «مرد عنکبوتی» را دیده باشند تا دیالوگ مشهور عمو بن را بدانند. این دیالوگ هنوز هم به اندازهی بیست سال پیش، محبوب است. «قدرت زیاد، مسئولیت زیادی هم میآره» دیالوگی است که سالها پس از این نیز به زندگی ادامه خواهد داد.
۷. تکدیالوگ «من پدرتم» در «جنگ ستارگان: امپراتوری ضربه میزند» (Star Wars: The Empire Strikes Back)
- سال اکران: ۱۹۸۰
- کارگردان: اروین کرشنر
- بازیگران: مارک همیل، هریسون فورد، کری فیشر، بیلی دی ویلیامز، آنتونی دنیلز، دیوید پراوز، کنی بیکر، پیتر میهیو، فرانک اوز
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 94 از ۱۰۰
- خلاصه داستان: سه سال پس از رویدادهای قسمت اول «جنگ ستارگان» نبرد میان امپراتوری کهکشانی به رهبری پالپاتین و ائتلاف شورشی به رهبری پرنسس لیا اتفاق افتاده است. لوک اسکایواکر برای تسلط یافتن بر نیرو آموزش میبیند تا بتواند در برابر دارث ویدر، ارباب قدرتمند سیت، مقابله کند.
«جنگ ستارگان» فرنچایز بزرگی شده است، و مردم لازم نیست طرفدار آن باشند تا بدانند که دارث ویدر به لوک اسکایواکر گفت «من پدرتم.» لحظهای که این کلمات برای اولین بار بر پردهی سینما به زبان آورده شد، لحظهای پر از غافلگیری بود. مخاطبان مورمورشان شده بود و سکانس بسیار پرتنش بود، و این دیالوگ دارث ویدر را قدرتمندتر میکرد.
این دیالوگ تلاشی بود برای اینکه لوک اسکایواکر متقاعد شود تا به پدرش در سمت دشمن بپیوندد. دارث ویدر معتقد بود اگر با هم متحد شوند، قویتر خواهند شد. این دیالوگ علیرغم محبوبیتش اغلب به اشتباه به شکل «لوک، من پدرتم» بیان میشود. اما با وجود این اشتباه، یکی از محبوبترین دیالوگهای سینما به حساب میآید.
۶. تکدیالوگ «هیچجا مثل خونه نمیشه» در «جادوگر شهر آز» (The Wizard Of Oz)
- سال اکران: ۱۹۳۹
- کارگردان: ویکتور فلمینگ
- بازیگران: جودی گارلند، فرانک مورگان، ری بولگر، برت لار، جک هالی، کلارا بلندیک، چارلی بکر
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 98 از ۱۰۰
- خلاصه داستان: دوروتی دخترک کوچکی است که همراه سگش توتو در کشتزاری در کانزاس زندگی میکند. روزی گردبادی میآید و دوروتی و سگش و خانهاش را با خود به آسمان میبرد و در سرزمین آز پایین میآورد. در آز همهچیز زیبا و غریب است، با این حال دوروتی میخواهد هر جور شده به خانهاش برگردد. او تصمیم میگیرد تا به شهر آز برود تا از جادوگرانی که در آن شهر زندگی میکنند برای بازگشت به خانه کمک بگیرد.
دوروتی پس از گم شدن در سرزمین آز، مدام به این فکر میکند که «هیچجا مثل خونه نمیشه.» این یکی از قدیمیترین دیالوگهای سینمایی است که هنوز هم شنیده میشود. مردم به جاهایی که دوست ندارند میروند و به دیالوگ «هیچجا مثل خونه نمیشه» اشاره میکنند و به آن احترام میگذارند.
«جادوگر شهر از» دارد به هشتادوپنجمین سالگرد خود نزدیک میشود، و از آن زمان تا به حال دیالوگ دوروتی تقریباً در سرتاسر جهان مشهور و شناختهشده است. مخاطبان، برنامهها و فیلمهای دیگر هم به «هیچجا مثل خونه نمیشه» اشاره میکنند.
۵. «تو یه جادوگری، هری» در «هری پاتر و سنگ جادو» (Harry Potter And The Sorcerer’s Stone)
- سال اکران: ۲۰۰۱
- کارگردان: کریس کلمبوس
- بازیگران: دنیل ردکلیف، روپرت گرینت، اما واتسون، ریچارد هریس، آلن ریکمن، مگی اسمیت، تام فلتون، ایان هارت
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 81 از ۱۰۰
- خلاصه داستان: پسربچهی یازده سالهای به نام هری پاتر متوجه میشود که جادوگر است. او برای تحصیل به مدرسهی علوم و فنون جادوگری هاگوارتز رفته و متوجه میشود که میان جامعهی جادوگری بسیار مشهور است؛ شهرتی که ریشه در گذشتهی پر از رمز و راز او دارد.
سکانسی که در آن هری با هاگرید ملاقات میکند، هم در کتاب و هم در فیلمها برای مجموعهی «هری پاتر» مهم و بهیادماندنی است. هاگرید دیالوگ مشهور «تو یه جادوگری، هری» را میگوید و هری در ناباوری به سر میبرد. نه تنها این دیالوگ بهیادماندنی است، بلکه این سکانس بینندگان را به سوی آغاز ماجرای هری پاتر، هدایت میکند.
دیالوگ هاگرید، «تو یه جادوگری، هری»، بنیانگذار داستان است. این جمله نقطهی عطفی برای کتاب و فیلم است. دیالوگ کوتاه هاگرید، به هری چیزهایی دربارهی خانواده و گذشتهاش میگوید که هرگز نمیدانست.
۴. تگدیالوگ «داری منو میکشی، اسمالز!» در «زمین خاکی» (The Sandlot)
- سال اکران: ۱۹۹۳
- کارگردان: دیوید میکی اونس
- بازیگران: تام گوایری، مایک ویتار، پاتریک رنا، چانسی لئوپاردی، مارلی شلتون
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 64 از ۱۰۰
- خلاصه داستان: اسکاتی اسمالز به همراه مادر و پدرخواندهاش به محلهای جدید نقل مکان کرده و قصد دارد بیسبال یادبگیرد. رودریگوئز بزرگ بیسبال محله، او را زیر پر و بال خود گرفته و بهسرعت او تبدیل به یکی از اعضای تیم محلی میشود.
همیلتون پورتر که در «زمین خاکی» بیشتر با نام هَم شناخته میشود، در طول فیلم مدام از دیالوگ محبوبش، «داری منو میکشی، اسمالز!» استفاده میکند. هم در سکانسهای زیادی دیالوگش را بیان میکند، که کمی حس طنز به سکانس میدهد. هم خیلی ساده با گفتن «داری منو میکشی، اسمالز!»، به کمبود دانش دوستش از بیسبال ایراد میگیرد.
در فضای مجازی، بین طرفداران فیلم، و گروههای دوستانه، به دیالوگ همیلتون اشاره میشود. استفاده از دیالوگ هَم، کمی حس طنز به مکالمه میبخشد و مردم را میخنداند. این دیالوگ احتمالاً به اندازهی خود فیلم «زمین خاکی» محبوب است.
۳. «تو از اینجا نمیگذری!» در «ارباب حلقهها: یاران حلقه» (Lord Of The Rings: The Fellowship Of The Ring)
- سال اکران: ۲۰۰۱
- کارگردان: پیتر جکسون
- بازیگران: الایجا وود، ایان مککلن، لیو تایلر، ویگو مورتنسن، شان آستین، کیت بلانشت، جان ریس-دیویس، دامینیک مانهن، اورلاندو بلوم، کریستوفر لی، هوگو ویوینگ، شان بین، ایان هولم، اندی سرکیس
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 91 از ۱۰۰
- خلاصه داستان: در سرزمین میانی، ارباب تاریکی سائورون به دنبال حلقهی یگانه است. این حلقه بخشی از روح او را در بر میگیرد و با آن به قدرت خود بازمیگردد. مسئولیت نگهداری از این حلقه در نهایت بر عهدهی هابیت جوان، فرودو بگینز، قرار میگیرد. سرنوشت سرزمین میانی در حالت تعادل قرار دارد و در همین حین فرودو و هشت همراه (که از یاران حلقه شکل گرفتهاند) سفر خود را به کوه نابودی در سرزمین موردور آغاز میکنند. این کوه تنها مکانی است که حلقه میتواند در آن نابود شود.
گندالف در یکی از سکانسهای «ارباب حلقهها: یاران حلقه» که احتمالاً کلیدیترین سکانس آن است، خود را فدا میکند تا فرودو و دیگران را از شر بارلوگ نجات دهد. این جادوگر قدرتمند ایستاد تا مسیر را خراب کند و فریاد زد: «تو از اینجا نمیگذری!» و به قول خود عمل کرد و بارلوگ نیز به درون چاه سقوط کرد، اما گندالف را نیز با خود پایین کشید. دیالوگ گندالف یکی از بهیادماندنیترین لحظههای سهگانهی «ارباب حلقهها» است.
غافلگیرکننده است که این دیالوگ، دقیقاً همان دیالوگی نیست که در کتاب نوشته شده است. جی. آر. آر. تالکین نوشته بود «تو نمیتوانی بگذری.» هر دوی این دیالوگها به یک اندازه اهمیت دارند و طرفداران هنوز هم آنها را بر زبان میآورند.
۲. «کشتیم رو سوراخ نکنین!» در «دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه» (Pirates Of The Caribbean: The Curse Of The Black Pearl)
- سال اکران: ۲۰۰۳
- کارگردان: گور وربینسکی
- بازیگران: جانی دپ، اورلاندو بلوم، کیرا نایتلی، جفری راش، جک داونپورت، جاناتان پرایس
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 80 از ۱۰۰
- خلاصه داستان: ناخدا باربوسا کشتی ناخدا جک اسپارو به نام «مروارید سیاه» را در اختیار میگیرد و بعد به شهر پورت رویال حمله میکند و الیزابت سوان، دختر فرماندار را میرباید. ویل ترنر دوست دوران کودکی الیزابت با جک متحد میشود تا الیزابت را نجات دهند و «مروارید سیاه» را دوباره به چنگ آورند. اما نفرینی باعث شده است باربوسا و خدمهاش در پرتو هر نور مهتابی به اسکلت هایی زنده تغییر شکل یابند.
جک اسپارو در طول فیلمهای «دزدان دریایی کارائیب» دیالوگهای بهیادماندنی زیادی میگوید. هر چند «کشتیم رو سوراخ نکنین!» جایگاه اول را تصاحب میکند، چرا که اغلب در لطیفهها و ارجاعات دیگر در شبکههای اجتماعی به کار میرود. در «دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه» جک اسپارو در کشتی خودش گروگان است و ناامیدانه تماشا میکند که ماشینهای جنگی به مروارید سیاه آسیب میزنند.
هیچکس به اندازهی جک اسپارو مروارید سیاه را دوست ندارد، بنابراین قابل درک است که وقتی کشتیاش دارد بمباران میشود، این دیالوگ مشهور را فریاد بزند. طرفداران وقتی حسی شبیه خشم جک اسپارو در آن لحظه دارند، به این دیالوگ اشاره میکنند.
۱. «به سوی بینهایت و فراتر از آن!» در «داستان اسباببازی» (Toy Story)
- سال اکران: ۱۹۹۵
- کارگردان: جان لستر
- بازیگران: تام هنکس، تیم آلن، دان ریکلس، جیم وارنی، والاس شاون، جان راتزنبرگر، آنی پاتس، جان موریس، اریک ون دتن
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 100 از ۱۰۰
- خلاصه داستان: یک عروسک کابوی، هنگامی که عروسک جدید فضانوردی تبدیل به عروسک محبوب پسری که صاحبشان است میشود، به شدت جایگاه خود را در اتاق پسر، در خطر میبیند.
باز لایتیر در ابتدای فیلم «داستان اسباببازی» باور دارد که واقعی است، و بنابراین فکر میکند میتواند پرواز کند. دیالوگ مشهور باز، «به سوی بینهایت و فراتر از آن!» هم مربوط به همین است. این دیالوگ به سرعت محبوب شد، و طرفداران هر وقت میگویند «به سوی بینهایت»، بلافاصله بعدش اضافه میکنند «و فراتر از آن».
باز لایتیر دیالوگی بهیادماندنی را به طرفداران هدیه داد تا به آن اشاره کنند. وقتی وودی، بهترین دوست باز با این تکیهکلام تغییر میکند، این دیالوگ از قبل هم برجستهتر میشود. باز جملهی «به سوی بینهایت و فراتر از آن» را بارها در طول فرنچایز «داستان اسباببازی» تکرار میکند و باعث میشود این دیالوگ، فراموشنشدنی باشد.
منبع: cbr
کاش معادل انگلیسیه ایو جملات رو هم مینوشتید.