۱۰ قهرمان برتر سینمایی بر اساس ردهبندی موسسه فیلم آمریکا
حقیقتاً فیلمهای بزرگ بدون قهرمانان بزرگ واقعاً چه چیزی برای گفتن داشتند؟ در بسیاری از فیلمهای برتر تاریخ سینما که قهرمانمحور هستند، این قهرماناناند که فراتر از خود فیلم حرکت میکنند و در یادها میمانند. معمولاً عنوان این فیلمها اسم این قهرمانان را با خود یدک میکشند. مؤسسه فیلم امریکا فهرستی به نام صد سال … صد قهرمان و شرور دارد که در آن بهترین شخصیتهای تمام دوران سینما ردهبندی شدهاند. این فهرست شامل بزرگترین قهرمانیهای این شخصیتها بر پردهی سینماست. از قهرمان زنی که با موجودات بیگانه میجنگد تا جاسوسی بینالمللی، این فیلمها شخصیتهایی فراموشنشدنی دارند که همه را تشویق به انجام کارهای بزرگ میکنند. این قهرمانان از ضعیفها حمایت میکنند، با قلدرها میجنگند و به همهی ما قدرت کارهای جسورانه را نشان میدهند. فهرست پیشرو ۱۰ قهرمان برتر سینمایی را به شما معرفی میکند.
۱۰. توماس ادوارد لورنس در «لورنس عربستان» (Lawrence of Arabia)
این قهرمان برتر سینمایی توماس ادوارد لورنس قهرمان فیلم کلاسیک محصول ۱۹۶۲ «لورنس عربستان» به کارگردانی دیوید لین است. داستان بر اساس زندگی یک افسر انگلیسی واقعی به نام توماس ادوارد لارنس بنا شده که نقش مهمی را در شورش اعراب علیه ترکها در طول جنگ جهانی اول ایفا کرد. پیتر اوتول این شخصیت پیچیده را با مهارت به ترسیم میکشد.
در حالی که گفته میشود فیلم بر اساس وقایع تاریخی ساخته شده است، بعضی منتقدان بر این باورند که فیلم بیشتر تخیل است تا واقعیت (که بحث داغی هم بر سرش وجود دارد). با این حال، نمیتوان عظمت فراتر از زندگی توماس ادوارد لارنس را انکار کرد؛ او قهرمانی بهیادماندنی برای قرنهاست. بازی شگفتانگیز اوتول نامزدی اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای او به ارمغان آورد که البته به قهرمان دیگری که در ادامه به او اشاره میکنیم، گرگوری پک در فیلم «کشتن مرغ مقلد» باخت.
۹. جرج بیلی در «چه زندگی شگفتانگیزی» (It’s a Wonderful Life)
یک سری شخصیتها در فیلمها هستند که معمولاً یک سر و گردن بالاتر از بقیه قرار میگیرند. فیلم مهم محصول ۱۹۴۶ «چه زندگی شگفتانگیزی» فرانک کاپرا بدون جورج بیلی هرگز آنچه امروز هست نمیبود. او یک مسئول وام افسرده است که این سؤال برایش پیش آمده که آیا دنیا بدون او جای بهتری است یا نه. وقتی فرشتهای ظاهر میشود که به او نشان دهد زندگی بدون او چگونه میبود، بیلی ارزش واقعی خودش را میپذیرد.
به نظر میرسد جیمز استوارت، بازیگر کلاسیک، تنها مردی است که میتوانست از پس این نقش برآید (لحن کشدار کلمات او با آن صدای لرزانش از او یک آدم معمولی بینقص میسازد). استوارت سال ۱۹۴۷ اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای ایفای این به دست آورد. بیلی مخاطبان را وادار میکند به این فکر کنند که چگونه زندگیشان بر زندگی بسیاری دیگر تأثیر دارد و بدین شکل، او به قهرمانی فراموشنشدنی تبدیل میشود.
۸. الن ریپلی در «بیگانه» (Alien)
این قهرمان برتر سینمایی، الن ریپلی قهرمان زن پیشرو فیلم محصول ۱۹۷۹ ریدلی اسکات «بیگانه» (و فیلمهای بعدی فرنچایز) است. بعضی منتقدان بر این باورند که او به تنهایی یک قهرمان اکشن زن را خلق کرد. ستوان یکم الن ریپلی مشاوری در فضاپیمای نوسترومو است که پس از پاسخ دادن به پیغامی از یک کشتی دیگر متوجه وجود یک موجود زنده بیگانه که متخاصم است میشود. سیگورنی ویور بر نقش یک ماشین شکار موجود بیگانه تسلط کامل دارد. هیچکس نمیتواند مثل او یک شعلهافکن را آنطور خوش استایل و با قدرت به کار بگیرد. او به عنوان زنی که مسیری را برای همه قهرمانان اکشن زن ایجاد کرد، در تاریخ سینما ثبت خواهد شد. ریپلی، ما به تو درود میفرستیم.
۷. راکی بالبوا در «راکی» (Rocky)
راکی بالبوآ قهرمانی است که همه به آن نیاز دارند. سیلوستر استالونه نقش قهرمان فیلم محصول ۱۹۷۶ «راکی» به کارگردانی جان جی. آویلدسن را بازی میکند که معنای تام نقش محبوب است. فیلم (و فرنچایز) داستان یک بوکسور محروم فیلادلفیایی را دنبال میکند که وقتی برای مبارزه با قهرمان سنگینوزن انتخاب میشود، شانس در خانهاش را میزند؛ یک داستان ورزشکار بازنده در سالهایی که محبوبیت آن به اندازهای رسید که فیلم تبدیل به فرنچایزی جهانی شد.
از مونتاژ تمرینی معروف فیلم (با قطعهی بهیادماندنی «چشم ببر» که معنایش را مدیون این ترانه است) تا لحظه فراموشنشدنی که کمربند قهرمانی سنگینوزن جهان را در «راکی ۲» به دست میگیرد، بالبوآ صحنههای بهیادماندنی زیادی را برای مخاطبان و طرفداران خود به یادگار گذاشته است. این چنین است که مخاطبان همه او را دوست دارند و هر موفقیتش را جشن میگیرند.
۶. کلاریس استارلینگ در «سکوت برهها» (Silence of the Lambs)
طرفداران سینمای وحشت، قهرمان برتر سینمایی کلاریس استارلینگ را از فیلم محصول ۱۹۹۱ «سکوت برهها» ساختهی جاناتان دمی میشناسند. این فیلم درباره یک مأمور جوان افبیآی (با بازی بینقص جودی فاستر) است که رو در رو با یک قاتل آدمخوار زندانی (با بازی بینظیر آنتونی هاپکینز) ملاقات میکند تا به او کمک کند به ذهن بوفالو بیل (قاتل زنجیرهای محلی) نفوذ کند. فاستر سطحی از آسیبپذیری را به نقش اضافه میکند که باعث میشود همه در رویارویی او با شرّ طرفدارش شوند. این فیلم افسانهای را یکی از ده تریلر روانشناختی برتر تمام دوران میدانند. فاستر سال ۱۹۹۲ برای بازی در نقش کلاریس استارلینگ برندهی جایزهی اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
۵. ویل کین در «نیمروز» (High Noon)
وقتی صحبت از قهرمانان فیلمهای وسترن میشود، یک مرد به ذهن میرسد؛ ویل کین فیلم محصول ۱۹۵۲ «نیمروز»، یک مارشال امریکایی (با بازی ستاره سینمای کلاسیک گری کوپر) که با مجرمی که سالها پیش دستگیرش کرده بود (که قرار است ظهر با قطار به محدودهی او برسد)، روبهرو میشود. ویل کین قهرمانی غیرمتعارف است که از شک به خود خود عبور میکند و همین او را به شخصیتی ملموس تبدیل میکند.
کین بر موقعیتهای غیرقابل حل غلبه میکند تا در برابر برای بیقانونی بایستد، و این حقیقتاً منظرهای تماشایی است. این فیلم محصول ۱۹۵۲ به کارگردانی فرد زینهمان را (که فیلم کلاسیک محصول ۱۹۵۷ «عشقبازی بهیادماندنی» (An Affair to Remember) را هم کارگردانی کرد) یکی از بهترین فیلمهای وسترن برای تازهواردان میدانند. تصویری که کوپر از مردی که مجبور است بهتنهایی به جنگ با بیقانونی برود، میسازد، از او قهرمانی بهیادماندنی ساخته است.
۴. ریک بلین در «کازابلانکا» (Casablanca)
«کازابلانکا» به کارگردانی مایکل کورتیز بدون شک یکی از رمانتیکترین فیلم های تمام دوران است و ریک بلین، دلیل اصلی آن است. همفری بوگارت در نقش صاحب کلوپی شبانه که باید تصمیم بگیرد به معشوق سابقش (با بازی اینگرید برگمن دوستداشتنی) و دوست پسر جدیدش (پل هنرید) کمک کند تا از دست نازی ها فرار کنند، فوقالعاده ظاهر شده است.
بلین با اینکه از ناامیدی های زندگی حالا دیگر خسته و بدبین است، از درون انسان لطیفی است و همین او را به قهرمانی غافلگیرکننده تبدیل میکند. این نقش باعث شد بوگارت در سال ۱۹۴۴ نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شود (البته این جایزه به پل لوکاس برای «تماشای راین» (Watch on the Rhine) رسید). بوگارت علیرغم اینکه برنده نشد، بازی نفسگیری از خود برای ما به یادگار گذشته است. بدون او ریک بلین قابل تصور نیست.
۳. جیمز باند در «دکتر نو» (Dr. No)
باند. جیمز باند. تنها چند شخصیت در سینما بهیاد ماندنیتر از مأمور ۰۰۷ هستند. در مجموع، هفت بازیگر مختلف این نقش را بازی کردند، با این حال شان کانری بهترین است. فرنچایز «جیمز باند»، بر اساس شخصیتی خلقشده توسط رماننویس ایان فلمینگ، در مجموع بیست و هفت فیلم دارد. «دکتر نو» محصول ۱۹۶۲ به کارگردانی ترنس یانگ اولین فیلم بود.
پس چه چیزی باند را تبدیل به قهرمان میکند؟ این قهرمان برتر سینمایی بهرغم اغواگر بودنش، یک مرد بینالمللی مرموز است که با تروریستها میجنگد (همه در حالی که تاکسیدو به تن دارد). شاید این توانایی پایدار اوست که در دوران مدرن ما هم هنوز میتواند برای مخاطب ملموس باشد. در هر صورت، نمیتوان انکار کرد که باند قهرمانی مهم در طول تاریخ سینما بوده است.
۲. ایندیانا جونز در «مهاجمان صندوق گمشده» (Raiders Of The Lost Ark)
دلیلی وجود دارد که ایندیانا جونز یکتنه از تمام قهرمانهای فیلمهای دهه ۱۹۸۰ جلو زد. هیچکس نمیتواند مثل او شلاق را بشکند. هریسون فورد در «مهاجمان صندوق گمشده» نقش یک دکتر باستانشناس را بازی میکند که از سوی دولت استخدام شده است تا آثار باستانی از دست نازیها نجات دهد درخشد. اصلاً اینجا چیزی هست که بتوان دوست نداشت؟
ماجراجویی میخواهید؟ دارد. اکشن دوست دارید؟ دارد؟ قصهی عاشقانه چطور؟ این فیلم (و فرنچایز) همهی اینها را یکجا دارد؛ و حالا آخرین و پنجمین قسمت این فرنچایز، البته بدون کارگردانی اسپیلبرگ، قرار است به زودی روی پرده برود. استیون اسپیلبرگ این قهرمان برتر سینمایی را خلق کرد و در مجموع چهار فیلم از فرنچایز بزرگ «ایندیانا جونز» را ساخت. اینکه نقشی را بیافرینی که بیش از چهل سال قلب طرفداران را تسخیر کند، شاهکار بزرگی کردهای. او یک چهرهی شاخص غیرقابل توقف امریکایی است.
۱. اتیکس فینچ در «کشتن مرغ مقلد» (To Kill A Mockingbird)
آتیکوس فینچ قهرمان فیلم اقتباسی از رمان کلاسیک هارپر لی «کشتن مرغ مقلد» به کارگردانی رابرت مالیگن است. او یک وکیل امریکایی در جنوب در دوران رکود است که از یک مرد سیاهپوست که به ناحق به تجاوز متهم شده است دفاع میکند. او نه تنها در برابر بیعدالتی میایستد، بلکه برای فرزندان الگوسازی میکند تا غلبه بر تعصب را بهشان آموزش دهد. گریگوری پک این نقش را بازی کرد و با انجام این کار، قهرمانی ابدی به جهان بخشید. این فیلم پیچیده و از نظر تاریخی مهم، هشت جایزه را در جوایز اسکار ۱۹۶۳ به دست آورد. پک مجسمه بهترین بازیگر مرد نقش اول را به خانه برد.
منبع: collider