۲۱ سریال مکزیکی برتر؛ از «سرزمین عشق» تا «ملکهی جنوب»
شاید در ابتدا بپرسید اصلا چرا باید سریال مکزیکی ببینم؟ خب دلایل زیادی وجود دارد که بخواهید سراغ سریالهای مکزیکی بروید. شما میتوانید با فرهنگی متفاوت آشنا شوید و طرحهای داستانی ببینید که به طور عادی در سریالهای کشور خودمان یا سریالهای امریکایی، کرهای و غیره نمیبینید. سریالهای مکزیکی به طور معمول دیدگاه متفاوتی به داستانسرایی دارند. یکی از محبوبترین سبکهای سریال در این کشور، «سوپ اپرا» (Soap Opera) است که احساسات بر روایت آن غالب است و معمولا برای قسمتهای طولانی کش پیدا میکند. شاید باور نکنید اما این سریالهای خانوادگی آبکی حسابی طرفدار دارند. این سریالها احساسات شدیدی در مخاطب برمیانگیزانند و شما را با ترن هوایی احساسی خود بالا و پایین میبرند و شاید یک لحظه به خودتان بیایید و ببینید از خنده، گریه، عصبانیت و هیجان همه را در چهل و پنج دقیقه تجربه کردهاید؛ پس حسابی خودتان را برای پیچشهای داستانی، شخصیتهای فراموش نشدنی و عاشقانههای دراماتیک و پرشور آماده کنید.
برنامههای مکزیکی مخصوصا طی سالهای اخیر به طور پیوسته کیفیت تولیدات خود را بهتر کردهاند. بسیاری از این سریالها فیلمبرداری، طراحی صحنه و بازیگری عالی دارند و حتی میتوانند با سریالهای رده اول انگلیسیزبان رقابت کنند. علاوه بر این سریالهای مکزیکی شمهای از فرهنگ، سنتها و مسائل اجتماعی این کشور نشان میدهند که میتوانند یکی از بهترین منابع برای شناخت تاریخ، غذا، موسیقی و زبان مکزیکی به حساب بیایند. علاوه بر اینها، من یکی که همیشه طرفدار حمایت از هنرمندان و فیلمسازان غیرهالیوودی هستم. اگر این دسته از هنرمندان بومی نباشند تا داستانهای خاصی از تجربههای شخصی خود تعریف کنند که دیگر در هیچ کجای هالیوود پیدا نمیشود، احتمالا دیگر سرمایهداری تمام صنعت سینما را در خود میبلعید.
درست مانند هر کشور دیگری، مکزیک نیز کارنامهی پرباری از انواع سریالها و برنامههای تلویزیونی در ژانرهای مخلتف دارد. از درامهای جنایی و کمدیهای سیاه گرفته، تا سریالهای حماسی تاریخی و تلهنوولاهای ساده و صمیمی، بالاخره چیزی برای هر کسی در این لیست پیدا میشود.
۲۱. ملکهی جنوب (Queen of the South)
- سال پخش: ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱
- کارگردان: ام. ای. فورتین، جاشوا جان میلر
- بازیگران: آلیس براگا، پیتر گادیوت، همکی مادرا، ژواکیم دی آلمیدا
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۸۸ از ۱۰۰
درست است؛ این مجموعه اساسا یک سریال مکزیکی محسوب نمیشود؛ اما «ملکهی جنوب» یکی از بهترین سریالهایی است که تاکنون دربارهی مکزیک ساخته شده و اکثریت بازیگران و عوامل پشت صحنهی آن نیز همه مکزیکی هستند. این سریال بر اساس رمان آرتورو پرز رورته به نام «ملکهی جنوب» است البته یک بازسازی دقیق از آن نیست؛ چراکه برای نمونه شخصیت کامیلا (ورونیکا فالکون)، که یکی از مهمترین کاراکترهای مجموعه است، اصلا در کتاب وجود ندارد.
این سریال تمام مواد اولیهی یک سریال تمام و عیار را دارد؛ احساسات، عشق، تنش، خیانت، فساد، تعلیق. داستان سریال حول شخصیت ترزا مندوزا (آلیس براگا) میگردد که زندگیاش با پلیسهای فاسد، سیاستمداران خائن، قاچاقیان مواد مخدر و آدمهای تشنهی قدرت گره خورده است؛ کسانی که میخواهند کنترل تجارت کوکائین و صادرات آن از کلمبیا به مکزیک و ایالات متحده امریکا را به دست بگیرند.
با اینکه امروزه رسانهها و پلتفرمهای مختلف از انواع سریالها اشباع شدهاند، اما هنوز به سختی میتوانید یک مجموعهی درست و درمان پیدا کنید که بتواند شما را تا آخر ماجرا نگه دارد؛ «ملکهی جنوب» یکی از آن معدود سریالهاست که قول میدهم اگر آن را شروع کنید تا آخر فصل پنجم آن را هم میبینید. همچنین، بازی براگا ماهرانه است و بازیگران نقشهای مکمل نیز به زیبایی تصویر این سریال را تکمیل میکنند. البته شاید کمی توی ذوقتان بزند که داستان یک داستان کاملا مکزیکی است، سریال در مکزیک فیلمبرداری شده، بازیگران همه خارجی هستند، اما با لهجههای عجیب و غریب انگلیسی حرف میزنند.
این یک سریال تکراری و کلیشهای دیگر دربارهی کارتلها نیست. فیلمنامه، شخصیت پردازی، بازیگری و به ویژه پایانبندی آن آنقدر ماهرانه است که اگر تا آخر آن را ببینید خاطرهای خوش برایتان رقم میزند. این سریال در پنج فصل و به طور کلی ۶۲ قسمت در فاصلهی سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱ میلادی پخش شد پس لازم نیست نگران تمام شدن آن باشید که حالا فصل بعدی آن قرار است کی بیاید. اگر طرفدار سریالهایی مثل «بریکینگ بد»، پل (The Bridge) و «نارکوها» هستید، یا اگر تلهنوولاهای امریکای لاتین را دوست دارید حتما «ملکهی جنوب» را تماشا کنید.
۲۰. پیمان سکوت (Pacto de Silencio)
- سال پخش: ۲۰۲۳
- کارگردان: خوزه ویسنته اسپاتارو
- بازیگران: کامیلا والرو، خوزه مانوئل رینکون، آدریانا لوویه، لیتسی دومینگس
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۷.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۷۱ از ۱۰۰
شاید اگر بخواهید به قسمت اول بسنده کنید، فکر میکنید این سریال خیلی بد است و اصلا چرا باید در این لیست آورده شود. اما بگذارید به شما بگویم که این سریال به قدری جذاب میشود که دیگر اعتیادآور است و نمیتوانید صبر کنید تا قسمت بعد را ببینید. داستان «پیمان سکوت» دربارهی زن جوانی به نام برندا است که به طور مخفیانه وارد زندگی چهار زن دیگر میشود تا بفهمد کدام یکی از آنها مادر واقعیاش است؛ مادری که در بدو تولد او را رها کرده و گذاشته و رفته است.
در «پیمان سکوت» طرح داستانی و شخصیتها به طرز به خصوصی نوشته شدهاند. شخصیتها شاید گاه و بیگاه تصمیمات غیرواقعی و بیمنطقی میگیرند و این پیچ و تابها و چرخشهای غیرمنتظره اتفاقا جذابترین بخش داستان است. شما هرگز نمیتوانید پیشبینی کنید که داستان کجا میرود و کاراکترها دیگر قرار است چه چیز عجیبی را از آستین خود دربیاورند. سریال پر از تعلیق است و تقریبا آخر هر اپیزود شما را میان زمین و هوا رها میکند که دیگر چارهی دیگری جز دیدن قسمت بعد ندارید.
یکی از بهترین ویژگیهای شیوهی روایتی «پیمان سکوت» به صحنههای فلشبک آن برمیگردد که به طرز مؤثری میتوانند بینننده را با هر یک از شخصیتها آشنا کرده و مخاطب را به عمق روان این کاراکترها ببرند تا بتوانید انگیزههای آنان از رفتارهای امروزشان را درک کنید. با اینکه این سریال مکزیکی اساسا در دستهی مجموعههای خانوادگی آبکی میگنجد، اما دیالوگها و داستانهای فرعی که حول داستان اصلی شکل میگیرند به شدت این سریال را از مجموعههای تلهنوولای مکزیکی متمایز میکند. البته یکی از کلیشههای این سبک که در «پیمان سکوت» هم دیده میشود، قضیهی انتقام است. اگر بخواهیم خیلی در داستان سریال عمیق شویم باید بگویم شاید انگیزهی برندا، نقش اصلی داستان، برای انتقام گرفتن کمی گنگ باشد؛ اینکه بخواهید زندگی چهار نفر دیگر را به خاطر تراماهای خودتان خراب کنید بیش از اندازه غیرواقعی است، اما شکی در آن نیست که هیجان سریال را بالا میبرد.
خلاصه بگویم، «پیمان سکوت» در نگاه اول یکی دیگر از سریالهای آبکی بیمحتوایی است که هرروز در تلویزیون میبینید؛ اما اگر به آن فرصت دهید و البته توقع بهترین سریال مکزیکی عمرتان را نداشته باشید، اتفاقا خیلی هم جذاب و درگیرکننده است و داستان آن میتواند شما را تا پایان سریال با خود همراه کند.
۱۹. گرمای شدید (Donde Hubo Fuego)
- سال پخش: ۲۰۲۲
- کارگردان: خورخه میشل گراو، لورا مارکو
- بازیگران: لوسرو کاردوزا، ادواردو کاپتیلو، ایتی کانتورال، ایوان آموزوروتیا، اسمرالدا پیمنتل
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۶.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۵۸ از ۱۰۰
«گرمای شدید» یک درام جنایی محصول نتفلکیس و در عین حال، یکی از بهترین سریالهای مکزیکی عاشقانه است که بر داستان مرد جوانی به نام پانچو تمرکز میکند که میخواهد به علت واقعی مرگ مشکوک برادرش پی ببرد و تا حقیقت را کشف نکند از پا نمینشیند. پانچو برای این کار به طور مخفیانه خودش را به عنوان یک آتشنشان جا میزند تا به بطن ماجرا برسد. در این میان که پانچو باید تحقیقات مخفیانهی خود را پیش ببرد، همزمان باید به وظایفش به عنوان یک آتشنشان هم عمل کند و این سرآغاز تنشها، چالشها و روابطی است که پانچو باید با آن دست و پنجه نرم کند. اگر همین برای به خطر انداختن جان پانچو کافی نیست، باید بگویم اوضاع زمانی پیچیدهتر میشود که یک قاتل که به تازگی حکم ۲۵ سال زندان خود را تمام کرده برمیگردد و ریاست ایستگاه آتشنشانی که پانچو در آن کار میکند را بر عهده میگیرد.
این سریال پرهیجان مملو از صحنههای اکشن و پیچشهای داستانی است. داستان به خوبی توانسته سختیهای زندگی یک آتشنشان را به تصویر بکشد که علاوه بر روبهرو شدن با موقعیتهای پرخطر، باید با چالشهای احساسی نیز کنار بیایند. پیوندهای بین این آتش نشانان و رفاقت و وفاداری آنها مدام مورد آزمایش قرار میگیرد. رابطهی احساسی که بین پانچو و اولیویا ایجاد میشود یکی از جنبههای برجستهی داستان است که در میانهی آتش و هیجان، عنصر انسانی و عاطفی سریال را برجسته میکند. علاوه بر این، «گرمای شدید» میتواند تصویر خوبی از شرایط و موضوعات اجتماعی مثل فقر، فساد و دشواریهای زندگی مردم حاشیهنشین نشان بدهد.
البته «گرمای شدید» میتوانست خیلی بهتر از اینها باشد اگر دست از موعظه کردن برمیداشت و بیش از تأکید بر مثلثهای عشقی و فلشبکهای غیرضروری که برای بینندگان سریالهای خانوادگی تازگی ندارد، بر پیشبرد داستان اصلی خود، یعنی قضیهی مرگ برادر نقش اصلی تمرکز میکرد؛ اما «گرمای شدید» گاهی یادش میرود انگیزهی اصلی داستان چه بود و بیش از اندازه بر درگیریها و دراماهای زندگی شخصیتهای فرعی تمرکز میکند که باعث میشود از قسمت دهم یا یازدهم به بعد یادتان برود اصلا چرا پانچو به عنوان آتش نشان شروع به کار کرد.
البته این مسئله شاید برای همهی تماشاگران خیلی مهم نباشد و اتفاقا اصلا برای همین رمز و رازها و ماجراهای عاشقانهای که بین کاراکترها اتفاق میافتد مشتاق شوند این سریال را ببینند. با تمام این اوصاف، میتوان گفت که این مجموعهی ۳۹ قسمتی یک درام گیرا و احساسی با شخصیتهای پیچیده است که اگر سریالهای پر از اکشن را دوست داشته باشید، قطعا ارزش دیدن دارد.
۱۸. آقای آویلا (Sr. Ávila)
- سال پخش: ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۸
- کارگردان: مارسلو اسلاویچ و والتر اسلاویچ
- بازیگران: تونی دالتون، کامیلا سلسر، کارلوس آراگون، آدریان آلونسو بارونا، فرناندو بسریل
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۸.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به سریال: –
«آقای آویلا» یک درام جنایی مکزیکی است که بیشک باید برایش وقت بگذارید؛ مخصوصا اگر طرفدار سریالهای چندلایه و پررمز و راز باشید. این سریال دربارهی یک قاتل مخفی بازنشسته است که سعی میکند زندگی سابق خود را با درگیریهای خانوادگی و مسائل زندگی امروزیاش مطابقت دهد. روبرتو آویلا، کارمند بیمه که در وهلهی اول یک مرد معمولی با خانوادهای معمولی به نظر میرسد، در واقع یک گذشتهی تاریک و پنهان دارد؛ او قبلا به عنوان یک قانل حرفهای برای یک باند جرایم سازمان یافتهی قدرتمند کار میکرده است! آقای آویلا که با تلاش بسیار میخواهد این دو وجه متناقض زندگیاش را سامان دهد خبر ندارد که اعمال گذشتهاش هیچ وقت او را رها نخواهند کرد و حالا باید با عواقب خشونتآمیز زندگی سابقش مواجه شود.
اگر بخواهم این سریال محصول HBO را توصیف کنم میتوانم بگویم چیزی است شبیه «سوپرانو» که حالا با «حرفهای» ترکیب شده و همه در آن به زبان اسپانیایی حرف میزنند. یکی از ویژگیهای خوب این سریال این است که به جای اینکه یک کاراکتر خوب مطلق را در برابر شر مطلق قرار دهد، بدون پیشداوری قضاوتهای اخلاقی را بر عهدهی بیننده میگذارد و شخصیتها را ذاتا خاکستری به تصویر میکشد. اینگونه روبرتو آویلا هم پدری مهربان است و هم یک قاتل خونسرد که شخصیتی پیچیده و لایه لایه به مخاطب عرضه میکند. همچنین داستان هر قسمت شما را لب تیغ نگه میدارد و همزمان که آویلا در دنیای جرم و جنایت مکزیک در رفت و آمد است هرگز نمیتوانید حدس بزنید که چه بلایی ممکن است سر او بیاید.
بازی تونی دالتون در نقش قاتل حرفهای واقعا فوقالعاده است که توانسته همزمان شخصیتی آسیب پذیر به تصویر می کشد که در عین حال قاتلی بیرحم اما باورپذیر است که رفتارها و تصمیماتش برای مخاطب تخیلی به نظر نمیآیند. بازیگری دالتون واقعا توانست جنبهای انسانی به کاراکتر او ببخشد که باعث میشود بخواهید تا آخر ماجرا داستان او را دنبال کنید.
نکتهای که پیش از دیدن این سریال باید مد نظر داشته باشید این است که «آقای آویلا» صحنههای خشن زیادی دارد و مضامینی که در آن به سراغش میرود ممکن است برای همه مناسب نباشد. علاوه بر این سریال جریان کندی دارد و درام تلخ آن گاه بیش از اندازه بر روابط بین شخصیتها تمرکز میکند. با این حال کارگردانی و بازیگری این فیلم بینظیر است و اگر از آن دسته بینندگانی هستید که در سریال خود اکشن و داستانهای عاشقانه را با هم میخواهید «آقای آویلا» را از دست ندهید.
۱۷. مونارکا (Monarca)
- سال پخش: ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱
- کارگردان: دیگو گوتیرز
- بازیگران: ایرنه آزوئلا، خوان مانوئل برنال، اوسوالدو بناویدس، گابریلا دی لا گارزا
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۷.۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به سریال: –
سریال «مونارکا» یا «فرامانروا» یک درام خانوادگی دربارهی جنگ قدرت و فساد در یک شرکت بزرگ است که دیگر بیشتر شبیه به یک امپراتوری میماند. این سریال که شاید جالب باشد بدانید توسط سلما هایک تهیهکنندگی شده است، نگاهی جذاب به دنیای ثروت و امتیازات دارد و به شما دیدی تازه از زندگی در درون مکزیک میهد که در آن مسئلهی تضاد طبقاتی، دغدغههای اجتماعی و اقتصادی، شهرت و اعتیاد به مواد مخدر همه مطرح میشوند.
با اینکه مکزیک امروزه دیگر به عنوان یک کشور سطح اول و پیشرفته به حساب میآید، اما ارزشهای محافظهکارانه یا سنتی هنوز هم بر فرهنگ مردم این کشور غلبه دارد، ارزشهایی که مردم به شدت به آن چنگ زده و حاضر نیستند از آنها دست بکشند، حتی اگر به ضرر خودشان تمام شود. سریال «مونارکا» در نشان دادن این جنبه از زندگی در مکزیک نیز بسیار موفق عمل کرده است؛ برای نمونه همجنسگرایی تابوی بزرگی است، فاصلهی بین غنی و فقیر هر روز بیشتر و بیشتر میشود و این گروههای متضاد کاملا از یکدیگر اجتناب میکنند و با هم تعاملی ندارند، چیزی که رسانههای اصلی این کشور در به تصویر کشیدن آن کوتاهی میکنند.
این سریال تولید عالی و فیلمبرداری فوق العاده دارد. با وجود اینکه خطوط داستانی تا حدی قابل پیش بینی هستند، اما داستان فیلم همچنان روان است و از کارگردانی تا بازیگری، نویسندگی، دیالوگها و تدوین همه و همه آن قدری خوب هستند که بخواهید این سریال مکزیکی را ببینید. «مونارکا» با سریالهایی که هر روز از امریکای لاتین بیرون میآیند بسیار تفاوت دارد و شخصیتهای قوی در یک پسزمینهی واقعی از مکزیک به بیننده نمایش میدهد که روایتی بسیار جذاب دارد و حتی میتوان گفت اجرای طرح آن بینقص بوده است. این درامی است از جنس رسوایی و تباهی با پیچشهایی که قرار است غافلگیرتان کند. واقعا باید ممنون نتفلکیس بود که حالا این فرصت را برای ما ایجاد کرده که میتوانیم به راحتی پا در کفشهای یک کاراکتر مکزیکی بگذاریم و با شخصیتی که مایلها با آن فاصله داریم ارتباط نزدیکی برقرار کنیم.
۱۶. هرنان (Hernán)
- سال پخش: ۲۰۱۹
- کارگردان: خولیان دی تاویرا، آمایا موروزابال
- بازیگران: اسکار خائنادا، ایشبل باتیستا، مایکل بروان، ویکتور کلاویخو
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۸۸ از ۱۰۰
«هرنان» نمایشی از فتوحات کورتز در حدود قرن ۱۶ میلادی است، سرزمینهای مفتوحهای که امروزه دیگر به عنوان مکزیک شناخته میشوند. ما مقدمات، پیشرویها، فتوحات و پیامدهای بعد از آن را در این سریال میبینیم که بیشتر از زاویهی دید ساکنان بومی بیان شده است.
«هرنان» را اساسا میتوان به عنوان یک درام جذاب تاریخی توصیف کرد که با آن به گذشتههای دور مکزیک برمیگردید. شخصیتها آنقدر خوب ساخته و پرداخته شدهاند که میتوانند مخاطب را با خود همراه کرده و به دیدار تاریخ ببرند و پیشینههای آنچه امروز به عنوان مکزیک میشناسیم را به ما نشان دهند. این سریال از هیچ جزئیاتی در نمایش تاریخ دریغ نمیکند و با اینکه تعدد فلشبکها باعث میشود کمی جریان اصلی داستان را از دست بدهید، اما همچنان تحت تأثیر دقت تاریخی «هرنان» قرار خواهید گرفت.
در این سریال، اسپانیاییها نه قهرمانهای کشورگشا هستند و نه انسانهای خبیث و شرور که میخواهند همه را از دم تیغ بگذرانند؛ بلکه مردانی هستند در جستجوی ثروت، و مکزیکیها نیز به عنوان مردم بومی، نه به صورت انسانهای وحشی و ماقبل تمدن و نه به عنوان قربانیهایی مظلوم به تصویر کشیده نشدهاند، بلکه این مکزیکیها مردمی هستند که تنها میخواهند از سرزمین و خانههای خود در برابر قدرت جنگی برتر دفاع کنند. یکی از بهترین ویژگیهای «هرنان» این است که کاراکترها در آن به زبان مادری خود صحبت میکنند و از زبانهای ناواتل و مایا (از زیرگروههای زبانهایی که حتی امروزه در امریکای لاتین و امریکای مرکزی به ویژه مکزیک رواج دارند) استفاده شده است. فرهنگ آزتک و همچنین وقایع مربوط به شکست کورتز توسط مکزیکیهای شورشی هم به طرز دقیقی به تصویر کشیده شدهاند. البته بخشهایی هم وجود دارند که به خاطر سریال کمی درامتر و احساسیتر شدهاند و شاید اگر مورخ تاریخ مکزیک باشید خیلی به مذاقتان خوش نیاید. اما برای مخاطب عادی کاملا به جا است و باعث میشود داستان جریان خوب خود را حفظ کند.
در راستای نحوهی به تصویر کشیدن تاریخ و فرهنگ مکزیک باید بگویم که «هرنان» به خوبی نشان میدهد که آزتکها (ساکنان مکزیک) آدمهای وحشی نبودند. درست است که بخشهایی از فرهنگ آنها برای مخاطب امروزی وحشیانه و به دور از تمدن به حساب میآیند، اما این رسم و رسومات آنقدرها هم با سایر فرهنگها تفاوت ندارد. برای مثال، سنت قربانی کردن انسانها در فرهنگ آزتکها را با شیوهی به صلیب کشیدن رومیها مقایسه کنید؛ در حالی که مورخان و محققان اولی را قبیلهای وحشی و خونخوار توصیف میکنند، دومی را یکی از مهمترین و مدرنترین تمدنهای تاریخ میخوانند.
یکی از ایراداتی که میتوان به این سریال گرفت این است که بازیگر شخصیت اصلی یعنی هرنان کورتز به درستی انتخاب نشده است؛ زیرا طبق اطلاعاتی که از مورخان به ما رسیده میدانیم که او پوست روشن و موهای قهوهای داشته؛ اما سایر بازیگران سریال همه عالی انتخاب شدهاند و در به تصویر کشیدن شخصیت خود فوق العاده عمل میکنند. «هرنان» به خوبی از پس خلق یک نمای بصری جذاب از تاریخچهی فتح مکزیک برآمده و اگر آشفتگیهای زمانی و فلشبکهای متعدد در روایت آن نبود، حتما میتوانست در جایگاه بالاتری از این لیست قرار بگیرد.
۱۵. کلوب (El Club)
- سال پخش: ۲۰۱۹
- کارگردان: کامیلا ایبارا، اویدیو دو لئون
- بازیگران: آلخاندرو اسپیتزر، منی وست، مارکو آنتونیو تستادو، آلخاندرو پوئنته
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۶.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۶۴ از ۱۰۰
یک سری جوان پولدار مکزیکی که حوصلهشان سر رفته است تنها محض سرگرمی شروع به فروش مواد مخدر میکنند؛ اما به زودی متوجه میشوند که خرید و فروش مواد مخدر فقط یک بازی نیست که برای گذراندن زمان خود به آن رو بیاورند. به تدریج آنها متوجه میشوند که نه تنها باید با قاچاقچیان دیگر روبهرو شوند، بلکه پلیس هم دنبال آنها افتاده است و حالا خطرات متعددی نه فقط خودشان که حتی خانوادهشان را تهدید میکند.
«کلوب» در ۲۶ قسمت نیم ساعته داستانی دربارهی قاچاق مواد مخدر تعریف میکند که شخصیتهایش همه نوجوان هستند. این سریال محصول نتفلکیس به شدت سرگرم کننده است. اگر بخواهم مقایسه کنم میتوانم بگویم «کلوب» شباهتهای بسیاری به سریالهایی مثل «خانهی گلها» و «باشگاه کلاغها» (سریال مکزیکی محصول نتفلکیس که در سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ میلادی پخش میشد) دارد؛ به ویژه اینکه در این سریالها شخصیتها همه زوایای پنهانی دارند که باعث میشود به سرعت مجذوب آنها شده و بخواهید از داستانشان سر در بیاورید. با وجود اینکه «کلوب» از سریالهای معمول نتفلکیس طولانیتر است، اما پایانبندی آن کمی باعجله است و پیشفرضها و پیچشهای داستانی در آخر کمی گیجکننده و غیرقابل باور به نظر میرسند. از این رو این سریال نقدهای متفاوتی از بینندگان و منتقدان دریافت کرده است؛ برخی «کلوب» را به خاطر اکشنهای سریع، پیچشهای داستانی دراماتیک و عمیق شدن در مسائل اجتماعی ستودند، اما برخی دیگر از خشونتهای به تصویر کشیده شده انتقاد کردند و شیوهی شخصیتپردازی این نوجوانان مکزیکی را کلیشهای توصیف کردند.
با تمام این اوصاف، «کلوب» یک سریال از نظر تجاری موفق بود که مخاطبان بسیاری به ویژه در مکزیک و دیگر کشورهای امریکای لاتین داشت. این سریال مملو از صحنههای تیراندازی و تعقیب و گریز پرهیجان است و هر کدام از شخصیتها انگیزههای نهانی برای اقدامات خود دارند؛ پس اگر به دنبال یک درام جنایی پر از تعلیق و تأمل برانگیز با نگاهی انتقادی به جامعهی مکزیک هستید، سریال «کلوب» میتواند گزینهی خوبی برای شما باشد و نکتهی جذاب دیگر اینکه هر قسمت حداکثر نیم ساعت است و آنقدری هم وقتتان را نمیگیرد.
۱۴. شورش (Rebelde)
- سال پخش: ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶
- کارگردان: الکسیس کوازویچ
- بازیگران: آنایی، دولسه ماریا، آلفونسو هررا، استفانیا ویارئال، کریستوفر وون اوکرمان
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۶.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به سریال: –
«شورش» زندگی شش نوجوان با پیشینههای مختلف را دنبال میکند که در مدرسهی معتبری در مکزیکوسیتی درس میخوانند. این شش دانشآموز میا کولوچی (آنایی)، دیگو بوستامانته (کریستوفر اوکرمان)، روبرتا پاردو (دولچه ماریا)، میگل آرانگو (آلفونسو هررا)، لوپیتا فرناندز (مایت پررونی) و جووانی مندز (کریستین چاوز) همگی نوازندگان با استعدادی هستند که با همکاری با یکدیگر یک گروه موسیقی تشکیل داده و نامش را RDB گذاشتهاند. میا دختری محبوب و زیبا و دختر فرانکو کولوچی است که مسئولیت خوانندهی اصلی گروه RBD به او سپرده شده است. دیگو بوستامانته یک نوازندهی خوشتیپ و با استعداد و فرزند یک تاجر ثروتمند است که برای گروه گیتار میزند. روبرتا دختری سرکش و مستقل، نوازندهی کیبورد و دختر یک خوانندهی سرشناس است. دیگری میگل بود که پسری مهربان و باهوش است که از خانوادهی فقیری میآید. او برای گروه درام میزند. لوپیتا نام دختر خجالتی و شیرین گروه است که جزء دانشآموزان بورسیه پذیرفته شده و گیتار باس میزند. در مقابل اما جووانی مندز پسری برونگرا و پرهیاهوست که پیانو میزند و از قرار معلوم پسر یک سیاستمدار کلهگنده هم هست.
همانطور که این شش دوست چالشهای مختلفی را در مدرسه از سر میگذرانند، همزمان با مسائلی چون عشق، دوستی و بزرگ شدن دست و پنجه نرم میکنند و نمیدانند آیا میتوانند در دنیای آدمبزرگها هم به دنبال رویاهای خود بروند؟ در این میان، بچهها با قوانین و مقررات سختگیرانهی مدیر مدرسه، فرانکو کولوچی (خوان فرارا) نیز مواجه میشوند که به عنوان آنتاگونیست اصلی سریال عمل میکند.
موسیقی یک موضوع بنیادی در سریال «شورش» است که اصلا داستان دور هم جمع شدن این نوجوانان حول آن آغاز میشود. موسیقی همواره نشان داده که نیروی قدرتمندی است که میتواند افراد را دور هم جمع کرده، احساسات و افکار ناگفته را به زبانی ملموس بیان کند و همه را با یک نیروی واحد متحد و همزبان کند. «شورش» همچنین مانند بسیاری از سریالهای نوجوانان که تاکنون دیدهاید از دوستی حرف میزند و موانعی که شخصیتهای داستان از سر میگذارنند تا دوستی خود را حفظ کنند. در پایان ماجرا اما شش شخصیت اصلی داستان همگی دوستان صمیمی باقی میمانند که در هر غم و شادی از یکدیگر حمایت میکنند.
یکی از بحثهای مهم سریال «شورش» حول مسئلهی بلوغ متمرکز شده است. همهی ما زمانی نوجوان بودهایم (یا هنوز هم هستیم) و به خوبی درک میکنیم که چالشهای مربوط به هویت، قلدری و زورگویی در مدارس، فشار گروه همسالان و اولین احساسات عاطفی به غیرهمجنس همه در این سنین خود را نشان میدهند. اینها همه راههایی است که افراد در فرایند رسیدن به دورهی بزرگسالی طی میکنند و این راه اغلب مسیری دشوار است. «شورش» به بیننده این پیام را میدهد که هیچگاه برای دنبال کردن رویاها دیر نیست. شاید ما هم میتوانیم از این بچهها درس بگیریم؛ از آنجا که شش شخصیت اصلی همگی به موسیقی علاقه دارند و مصمم هستند که رویاهای خود را برای تبدیل شدن به یک موزیسین حرفهای دنبال کنند و هیچ چیز در این مسیر جلودار آنها نخواهد بود.
«شورش» با اینکه یک سریال نوجوانانه با مخاطب خاص خودش است، اما در دوران خود یک موفقیت بزرگ در مکزیک و در سراسر جهان به حساب میآمد. این سریال یکی از محبوبترین تلهنوولاهای تمام ادوار است و حتی یک گروه موسیقی واقعی به نام RBD به خاطر این سریال ایجاد شد که به شهرت بینالمللی دست یافت. این برنامه تاکنون به چندین زبان دوبله شده و در بیش از ۱۰۰ کشور پخش شده. البته لازم به ذکر است که این سریال مکزیکی خود بر اساس یک سریال آرژانتینی به نام «راه شورش» ساخته شده و به نوعی بازسازی مکزیکی آن به حساب میآید.
۱۳. خروس طلایی (El gallo de oro)
- سال پخش: ۲۰۲۳
- کارگردان: لینا اوریبه، داریو وانگاس
- بازیگران: خوزه رون، لوچرو، آدریانا ویلیامز، پلوتارکو هازا
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۸.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به سریال: –
این یک مجموعهی بسیار جدید مکزیکی است که داستان کتابی به همین نام محصول سال ۱۹۸۰ میلادی را به تصویر میکشد. این درام موزیکال مدرن داستان برناردا کوتینیو را دنبال میکند، یک زن زیبا و جذاب که ویژگی خاصی دارد که بیشتر شبیه یک نفرین است؛ هر مردی که عاشق برناردا میشود به طرز خارق العادهای به موفقیتهای چشمگیری میرسد، اما این مردان با آخر و عاقبت بسیار تراژیکی مواجه میشوند. همین موضوع باعث شده برناردا بخواهد از مردان فاصله بگیرد تا مبادا آنها را به بدبختی بکشاند. با این حال، زندگی او زمانی متحول میشود که کسی به نام خوان گالو دوارته سر راهش قرار میگیرد. خوان مرتب در مسابقات خروس جنگی شرکت میکند و برای خودش رازهای نهانی بسیاری دارد که از گذشتهی تیره و تارش خبر میدهند. با اینکه اطرافیان برناردا در آغاز تلاش میکنند تا او از گالو فاصله بگیرد، اما قهرمان داستان ما میبیند که انگار نه یک دل که صد دل عاشق گالو شده است و نمیتواند دوری از او را تحمل کند. پس برناردا خطرات پا به گذاشتن به این رابطه و هزینههایی که ممکن است برای خودش و معشوقش داشته باشد را میپذیرد و با سرنوشت خود مواجه میشود.
این سریال به زیبایی چالشهای درونی شخصیتها در مواجهه با جاهطلبی و خیانت را نشان میدهد. داستان «خروس طلایی» همچنین عواقب ناراحتکنندهی رسیدن به شهرت و ثروت را به تصویر میکشد که شاید پیش از این به آن فکر نکرده بودید. داستان این سریال مملو از روابط پیچیدهی شخصیتها و دلشکستگیها و فداکاریهاست و در میان اینها، نگاهی هم به زیربنای اجتماعی صنعت سرگرمی میاندازد که فقر در آن بسیار پررنگ است و همچنین دیدگاهی متفاوت به جامعهی روستایی مکزیک نشان میدهد که در فرهنگ و آداب و رسوم آنها عناصر جادویی و خرافات بسیار پررنگ است.
اتمسفر منحصربه فرد و جذاب سریال «خروس طلایی» و به ویژه حضور بازیگر مشهور مکزیکی یعنی لوسرو کافی است تا بخواهید این سریال را ببینید. اولین فصل این سریال در ۲۰ اکتبر سال ۲۰۲۳ میلادی در پلتفرم استریمینگ آنلاین Vix پخش شد و فصل دوم آن نیز تأیید شده است و انتظار میرود در ژانویهی سال ۲۰۲۴ میلادی روی این پلتفرم منتشر شود.
۱۲. لوئیس میگل: سریال (Luis Miguel: La Serie)
- سال پخش: ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۱
- کارگردان: هومبرتو هینوخوزا ازکاریز، آدریان گرونبرگ
- بازیگران: دیگو بونتا، آنا فاولا، اسکار خائنادا، کامیلا سودی
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۸.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۷۷ از ۱۰۰
یکی از بهترین سریالهای مکزیکی همین سریال است که بیوگرافی لوئیس میگل، خوانندهی مشهور مکزیکی را به تصویر میکشد. فصل اول «لوئیس میگل» در سال ۲۰۱۸ میلادی منتشر شد و فصل دوم آن هم در سال ۲۰۲۱ میلادی آمد. داستان فصل اول بر جوانی این خواننده تمرکز دارد که زندگی او پیش از آنکه به شهرت برسد را به تصویر میکشد و داستان این فصل در ۲۲ سالگی میگل به پایان میرسد، ماجرای فصل دوم هم از سال ۱۹۹۲ میلادی آغاز شده و به چالشهای زندگی این خوانندهی بزرگ در زمان اوج شهرتش میپردازد. دیگو بونتای معروف نقش لوئیس میگل را در این سریال بازی میکند. طی این فصلها شما میتوانید مسیر زندگی لوئیس را ببینید که چگونه از کودکی تا بزرگسالی با تغییر و تحولات بزرگی مواجه شد. سریال همچنین اولین تجربههای میگل از عشق را نشان میدهد و رمز و رازهایی که مدتها حول زندگی او وجود داشت فاش میکند.
این سریال به سوالهای مهمی دربارهی زندگی این خواننده پاسخ میدهد؛ برای مثال اینکه چرا میگل در واقعیت همیشه منزوی بود؟ چرا هیچ وقت مصاحبه نمیکرد؟ چرا با وجود رسیدن به قلهی ترقی و بهرهمندی از پشتیبانی یک شرکت بزرگ باز هم از وضعیت خود رضایت نداشت؟ چرا با وجود شهرت بیسابقهاش در میان کشورهای اسپانیایی زبان، نتوانست در بازار موسیقی انگلیسی موفقیتی کسب کند؟ بر سر مادر و برادرش سرجیو چه آمد و آیا واقعا پدرش از بیماری ایدز درگذشت؟
تمامی بازیگران این سریال میدرخشند، اما دیگو بونتا از تمامی آنها پیشی میگیرد و شخصیت میگل را کاملا واقعی و باورپذیر جلوه میدهد. نباید بازیگر جوان ایزان لوناس را نیز فراموش کرد که در به تصویر کشیدن لوئیس در سنین نوجوانی عالی عمل کرده است. بازیگر مادر لوئیس (آنا فاولا) در نقش یک مادر رنجکشیده و دلسوز به خوبی ظاهر شده اما کاراکتر پدر لوئیس که اسکار خائنادا نقش آن را بازی میکند، کمی اغراقشده به تصویر کشیده شده است و این تنها ایرادی است که میتوان به آن گرفت.
با «لوئیس میگل: سریال» شما میتوانید قدم به آنچه پیش از این حریم خصوصی این خواننده بود بگذارید و نگاهی دست اول به شرایط زندگی او و خانوادهاش داشته باشید، اینکه چگونه تربیت شده، تا اینکه پدرش چگونه بر میگل تأثیر گذاشته و رازی که مادرش مخفی میکرده. با اینکه فصل دوم این سریال نسبت به فصل اول آن جریان کندتری دارد، اما این چیزی از ارزشهای آن کم نمیکند و برای کسی که خودش را طرفدار لوئیس میگل میداند، دیدن این سریال ضروری است.
۱۱. دختری از مادری دیگر (Madre Solo Hay Dos)
- سال پخش: ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲
- کارگردان: کارولینا ریورا، فرناندو سارینیانا
- بازیگران: لودویکا پالتا، اوکا جینر، خاویر پونسه، پائولینا گوتو
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۹۴ از ۱۰۰
«دختری از مادری دیگر» یک سریال کمدی مکزیکی است که در سال ۲۰۲۱ میلادی منتشر شد و به داستان دو مادر و دو خانواده میپردازد. این سریال، خلاف آنچه معمولا از سریالهای مکزیکی توقع دارید، هیچ حرفی از انتقام، مرگ، مواد مخدر یا عاشقانههای دراماتیک نمیزند. ماریانا و آنا دو قهرمان زن داستان ما هستند که بچهدار شدهاند و اتفاقا زندگیشان به این دلیل به هم پیوند میخورد؛ به نظر میرسد که این دو به طور تصادفی بچههای خود را در زمان تولد قاطی کردهاند. آنها حالا بین این تصمیم که بچههای خود را دوباره جابهجا کنند یا آنها را نگه دارند بین دوراهی ماندهاند؛ آنها بالاخره تصمیم میگیرند که با هم زندگی کنند و این سرآغاز یک کمدی خانوادگی خندهدار و پر از صحنههای شرمآور است.
با وجود اینکه داستانهای جابهجا شدن نوزادان در بیمارستان دیگر به یکی از پیشفرضهای تکراری فیلمها و سریالها تبدیل شده است، اما این سریال با بازیگری، موسیقی صحنه و دیالوگنویسی محشر خود کاملا ارزش دیدن دارد. «دختری از مادری دیگر» سرشار از احساسات انسانی است و بر دوستی، عشق مادرانه و خانواده تمرکز میکند. البته لازم به ذکر است که در فصل پایانی یک سری چرخشهای داستانی اتفاق میافتد که خیلی منطقی به نظر نمیرسند و احتمالا برای همهی بینندگان جالب نباشد، اما حداقل سریال هرگز صحنههای کمدی و لحظات شاد خود را از دست نمیدهد.
این سریال در سه فصل و هر فصل نه اپیزود نیم ساعته از نتفلکیس منتشر شده و اگر دنبال یک کمدی ساده هستید که اوقات خوبی را با آن بگذرانید «دختری از مادری دیگر» یک پیشنهاد عالی است.
۱۰. غیرقابل کنترل (Ingobernable)
- سال پخش: ۲۰۱۷
- کارگردان: پیتیپول ایبارا
- بازیگران: کیت دل کاستیلو، اریک هایسر، اراندیرا ایبارا، آلبرتو گوئرا
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۷.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۸۶ از ۱۰۰
بار دیگر یکی از محبوبترین بازیگران مکزیک در یکی از بهترین سریالهای مکزیکی ایفای نقش میکند. کیت دل کاستیلو قهرمان سریال «غیرقابل کنترل» است. این سریال اکشن مکزیکی محصول نتفلکیس بوده و داستانی مملو از هیجان و تعلیق به تصویر میکشد که ماجرای پلیسی و سیاسی آن تضمین میکند که با یک سریال گیرا طرف هستید.
داستان «غیرقابل کنترل» اینگونه شروع میشود: امیلیا اورکیزا (کیت دل کاستیلو) همسر پرزیدنت مکزیک، یعنی دیگو ناوا است که به تازگی به شوهرش شک کرده و میخواهد خودش دست تنها به دل ماجرا بزند و از قضایای پشت صحنه سر در بیاورد. وقتی ماجرا آنطور که امیلیا پیشبینی کرده بود پیش نمیرود، او مجبور میشود نام خود را از یک سری اتهامات پاک کند. امیلیا میخواهد از شوهرش طلاق بگیرد، اما وقتی دعوای او با همسرش به نتیجه نمیرسد در یک حرکت غیرقابل پیشبینی دیگو از بالای بالکن به پایین سقوط کرده و کشته میشود. حالا امیلیا به قتل شوهرش متهم شده و با شواهدی که همه علیه اوست، امیلیا فرار را به قرار ترجیح میدهد.
این درام سیاسی میخواهد مبارزهی امیلیا با فساد و دشمنان قدرتمندی که در این مسیر دارد را نشان دهد. «غیرقابل کنترل» بسیار خوب نوشته شده و کارگردانی و بازیگری آن نیز رده اول هستند. با اینکه این سریال در خود مکزیک فیلمبرداری نشده اما انتخاب لوکیشنها به گونهای است که هرگز این موضوع را احساس نخواهید کرد.
متأسفانه تنها ایرادی که به این سریال میتوان گرفت این است که «غیرقابل کنترل» هم مانند بسیاری از سریالهای مکزیکی که علاقه دارند تصویری کاملا امریکایی از فرهنگ خود نشان دهند، شخصیتهایی را به تصویر میکشد که با اینکه اسم مکزیکی دارند و اسپانیایی حرف میزنند، اما در تجملی زندگی میکنند که برای مردم عادی مکزیک غیرقابل تصور است، ظاهر بازیگران نیز بیشتر شبیه فیلمهای امریکایی است که افراد در آن مثل عروسکها بیعیب و نقص هستند، تصاویری از خشونت و دراماهای بیش از حد احساسی نیز وجود دارند که بیشتر به سبک سریالهای امریکایی هستند تا تلهنوولاهای امریکای لاتین. البته اینهایی که الان برایتان به عنوان ایراد رقم کردم شاید برای ما که بینندهای غیرمکزیکی هستیم کاملا به جا بوده و حتی بر جذابیت سریال بیفزاید.
در نهایت این یک سریال کوتاه با روایتی ساده و صریح است و اگر خیلی حوصلهی بحثهای سنگین یا روایتهای پیچیده را ندارید حتما دیدن «غیرقابل کنترل» را به شما توصیه میکنم.
۹. سهگانه (Triada)
- سال پخش: ۲۰۲۳
- کارگردان: آلبا گیل، لئوناردو دی آنتونی
- بازیگران: مایته پرونی، دیوید چوکارو، فلاویو مدینا، آنا لایوسکا
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۶.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۶۶ از ۱۰۰
این سریال مکزیکی هشت قسمتی محصول سال ۲۰۲۳ میلادی در نتفلکیس منتشر شد. داستان «سهگانه» از آنجا آغاز میشود که زنی به زور وارد خانهای شده و شروع به تیراندازی میکند، در این میان چند نفر زخمی میشوند و زن دکتری را گروگان گرفته و به پشت بام میکشاند. پلیس از راه میرسد و با شلیک به سمت این مهاجم او را به قتل میرساند. زمانی که پزشکی قانونی از راه میرسد یکی از دکترها متوجه میشود که زن مقتول دقیقا شبیه اوست. از اینجا نقش اصلی داستان ما وارد ماجرایی مملو از رمز و راز میشود و پی میبرد که در زمان تولد در واقع سهقلو بوده و اصلا به فرزندخواندگی گرفته شده است. در این میان که او تلاش میکند تا به علت وقوع اتفاقات پی ببرد، کسانی از راه میرسند که نمیخواهند این راز برمبلا شود و جان او به خطر میافتد.
در ابتدا گفته شد که این سریال بر اساس داستان واقعی ساخته شده است که احتمالا به داستان سهقلوهایی اشاره دارد که در بدو تولد از هم جدا شده و بعدا یکدیگر را پیدا کردند. داستان این ماجرا را میتوانید در مستندی به نام «سه غریبهی همسان» (Three Identical Strangers) محصول سال ۲۰۱۸ میلادی که به سفارش CNN ساخته شده است ببینید. با این حال، داستان سریال «سهگانه» آن قدر پیچ و تاب پیدا میکند و دراماتیک میشود که دیگر ارتباط خود با واقعیت را از دست میدهد. پایانبندی آن نیز کمی مبهم است و توضیح دقیقی از آخر و عاقبت سهقلوها یا علت جدا شدن آنها داده نمیشود.
با این وجود، خالی از لطف نیست که به نویسندگی خوب و بازیگری حتی بهتر از آن در سریال «سهگانه» اشاره کنم. مایته پرونی به بهترین شکل در نقش سهقلوها ظاهر شده است و کاراکتر هر یک از خواهران را به گونهای اجرا میکند که با وجود اینکه کاملا شبیه هم هستند، ویژگیها، عادتها و حرکاتی متفاوت دارند که امکان تشخیص آنها از یکدیگر را فراهم میکند. «سهگانه» داستانی تریلر با تعلیقهای فراوان دارد و عاقبت آلیدا، تامارا و ربکا آنقدر جذاب هست که بخواهید حداقل یه آخر هفته را به آن اختصاص دهید.
۸. اژدها: بازگشت جنگجو (El Dragón: Return of a Warrior)
- سال پخش: ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۰
- کارگردان: آرتورو پرز رورته
- بازیگران: رناتا نوتنی، سباستین رولی، روبرتو ماتئوس، ایرینا بائوا
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۶.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به سریال: –
این سریال هم بر اساس رمانی از آرتورو پرز ریورته ساخته شده است که در دو فصل و در چیزی در حدود ۸۰ قسمت در نتفلکیس منتشر شد. «اژدها: بازگشت جنگجو» که به اختصار به آن «اژدها» هم گفته میشود، یکی از بزرگترین موفقیتهای یک مجموعهی تلویزیونی مکزیکی به حساب میآید که تاکنون از پلتفرمهای آنلاین پخش شده است. این سریال تا دلتان بخواهد از قاچاق مواد مخدر، قتل و سوءقصد به جان افراد حرف میزند.
داستان این سریال از این قرار است که قهرمان «اژدها» پس از مرگ پدر و مادرش از مکزیک به ژاپن فرستاده شده. او حالا در آن سوی دنیا یک کارشناس مالی بینالمللی است؛ اما حرفهی خانوادگیاش او را به زادگاهش مکزیک میکشاند؛ جایی که اگر به آن برگردد، ریاست یک سازمان کارتل را به او میدهند. حالا نه تنها او باید این سازمان را رهبری کند، بلکه باید رقبای خود در کشورهای دیگر در حوزهی مواد مخدر را نیز از میان بردارد.
این سریال یک سریال رده اول نیست، اما شیوهی روایت آن و مسیری که نقش اصلی از ژاپن تا مکزیک طی میکند باعث شده «اژدها» به سریالی سرگرم کننده تبدیل شود که امکان ندارد از دیدن آن لذت نبرید. البته بالاخره این سریال هم در ذات خود یک تلهنوولا است که بودجهی آن چنانی نداشته است و حسابی هم کش پیدا میکند؛ اما شخصیتها آن قدر جذاب هستند که بتوانند شما را برای هشتاد قسمت درگیر خود بکنند.
نقطه قوت اصلی این سریال بازیگرانی هستند که نقش قهرمانهای داستان را بازی میکنند: سباستین رولی (در نقش میگوئل گارزا) و به خصوص رناتا نوتنی (به عنوان آدلا کروز). ارتباط این دو نفر به قدری خوب از آب درآمده که انگار لایههای متفاوتی به شخصیتشان اضافه کرده است. دیالوگهایی که بین این دو نفر رد و بدل میشود نیز یکی از درخشانترین نقاط قوت این سریال است.
در نهایت اگر بخواهم مقایسه کنم میتوانم بگویم «اژدها: بازگشت جنگجو» در حد سریالهای خوب کرهای است با این تفاوت که همه در آن اسپانیایی حرف میزنند. پس اگر دنبال یک سریال کاملا مکزیکی با کلیشههای کاملا مکزیکی میگردید، این سریال اکشن مکزیکی برای شما مناسب است.
۷. تمایل تاریک (Oscuro deseo)
- سال پخش: ۲۰۲۳
- کارگردان: آرگوس کومونیکاچیون
- بازیگران: مایت پررونی، اریک هایسر، الخاندرو اسپایتزر، ماریا فرناندا یپس، رجینا پاون
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۶.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۶۰ از ۱۰۰
آلما زنی متأهل است که یک آخر هفته را با بهترین دوست خود میگذارند؛ اما ماجرا به همین سادگیها نیست و قرار است حسابی پیچیده شود، مخصوصا وقتی که مسئلهی خیانت به میان میآید؛ آن هم با کسی بسیار از خودش جوانتر است. اما به نظر میرسد که آلما تنها گناهکار ماجرای خیانت ما نیست و در واقع همه رازی از یکدیگر پنهان کردهاند.
سریال «تمایل تاریک» یک سریال مکزیکی ۱۸ قسمتی ساخت نتفلکیس است که هر قسمت آن از نیم ساعت تجاوز نمیکند. این سریال پر از عشق، انتقام و توطئه است و اگر آن را شروع کنید مطمئن باشید که افشاگریهای غافلگیرکنندهای در انتظارتان خواهد بود. درست زمانی که فکر میکنید میدانید داستان قرار است به کجا پیش برود، خط داستانی پیچشی عجیب پیدا میکند و به مسیری دیگر میرود.
تنها ایرادی که میتوان به «تمایل تاریک» گرفت مربوط به شیوهی روایت آن است که بیش از حد بر صحنههایی از گذشتهها و فلشبکها متمرکز میشود؛ حال آنکه بهتر بود از این فرصت برای پرداختن به داستانهای فرعی استفاده شود. در مقابل، خط اصلی داستان واقعا شگفت انگیز است که شما را تا انتهای ماجرا لبهی تیغ نگه میدارد.
«تمایل تاریک» با اینکه کمی از یک سریال معمولی امروزی طولانیتر است، اما هیچ قسمتی از آن خسته کننده نیست و بازی مایت، آلخاندرو و رجینا در ذهنتان میماند. نکتهی برجستهی دیگر این سریال این است که تا آخر آن نمیتوانید بگویید چه کسی شخصیت شرور داستان است. اصلا آیا هر سه شخصیت اصلی کاراکترهای بدطینتی محسوب میشوند یا هر سه نفر قربانی شرایط ویژهای هستند که از دست روزگار پایشان به این ماجرا باز شده است.
۶. خانهی گلها (La Casa De Las Flores)
- سال پخش: ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰
- کارگردان: مانولو کارو
- بازیگران: خوان پابلو مدینا، پاکو لئون، داریو یازبک، آشلین دربز
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۷.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۷۹ از ۱۰۰
«خانهی گلها» یک سریال کمدی سیاه با داستانی مفرح است که ماجرای خانوادهای ثروتمند را روایت میکند؛ خانوادهای که رازهای مخوفی دارند؛ خانوادهی دلامورا صاحب یک گلفروشی معروف هستند، اما با کشف جسد یک معشوقهی قدیمی، اسرار این خانواده هم به تدریج آشکار میشوند. گویا این جسد متعلق به معشوقهی پدر خانواده یعنی ارنستو دلامورا است که حالا دختر متوفی با این خانواده زندگی میکند؛ این سرآغاز هرج مرج و داستانی مملو از دروغها و افشاگریهاست. نکتهی جالب این که هر قسمت این سریال بر اساس یک گل نامگذاری شده که به نحوی با داستان آن اپیزود ارتباط پیدا میکند.
مانولو کارو سازندهی این سریال مکزیکی است که برای اولین بار در نتفلیکس در سال ۲۰۱۸ میلادی به نمایش درآمد. در همان سال، «خانهی گلها» موفقیت بسیاری کسب کرده و بینندگان زیادی داشت و حسابی در شبکههای اجتماعی مختلف سر و صدا کرد. از سال ۲۰۱۸ میلادی تاکنون دو فصل دیگر نیز برای این سریال منتشر شده و بالاخره در آپریل ۲۰۲۰ میلادی «خانهی گلها» به پایان رسید.
این سریال از اسرار خانوادگی، هویت و طبقهی اجتماعی نیز حرف میزند و طرحها و روایت سادهای دارد که هرگز از تماشای آن خسته نمیشوید، مخصوصا اگر میخواهید برای مدت کوتاهی بنشینید و یک قسمت سریال ساده و مفرح ببینید. در نهایت میتوان گفت که «خانهی گلها» یک تلهنوولای کاملا مکزیکی است که تمام آن چیزهایی که از این دسته سریالهای خانوادگی و آبکی توقع دارید در خودش دارد: کمدی، نقد اجتماعی، دعواهای خانوادگی، ماجراهای احساسی و فوق دراماتیک، جشن عروسی، خیانت و در نهایت عشق.
۵. سرزمین عشق (En tierras salvajes)
- سال پخش: ۲۰۱۷
- کارگردان: سالوادور مجیا
- بازیگران: کلودیا آلوارز، کریستیان د لا فوئنته، دانیلا رومو، دیگو اولیورا
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به سریال: –
سریال مکزیکی سرزمین عشق یک تلهنوولای مکزیکی محصول سال ۲۰۱۷ میلادی است و داستان آن با ایزابل مونتالبان (آلوارز) آغاز میشود، زنی زیبا از شهری بزرگ که از یک بیماری جدی ریوی رنج میبرد و حالا به دنبال آرامش و رهایی از شلوغی به شهر کوچکی پناه آورده است؛ مخصوصا که آلودگی هوای شهر به شدت برای سلامتی او مضر است. در محل سکونت جدید او، والدین و برادران شوهرش، آنیبال، زندگی میکنند. ایزابل به تدریج احساس میکند که ازدواجش به بنبست رسیده. علت آن هم این است که میبیند شوهرش فقط به پول و بیزینس خانوادگیشان توجه دارد و روز به روز از همسرش بیشتر فاصله میگیرد. اگر فکر میکنید ماجرا به همین ختم میشود باید بگویم که دو برادر شوهر ایزابل، یعنی دنیل و سرجیو هم عاشق نقش اصلی ما شدهاند و دیگر اوضاع حسابی قمر در عقرب است.
این سریال بر موضوعاتی چون عشق، خیانت، انتقام و رستگاری دست میگذارد که «سرزمین عشق» را به یکی از بهترین سریالهای مکزیکی عاشقانه تبدیل میکند. این مجموعه در زمان انتشار خود یک موفقیت تجاری کامل به حساب آمده و همچنین نامزد چندین جایزهی مهم از جمله Premios هم شد. این تلهنوولا که در مکزیکوسیتی اتفاق میافتد در مجموع هفتاد قسمت دارد و اگر حوصلهی داستانهای کشدار با قسمتهای طولانی را دارید که پر از مثلتهای عشقی و خیانت است «سرزمین عشق» را از دست ندهید.
۴. چه کسی سارا را کشت (Quién Mató a Sara)
- سال پخش: ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲
- کارگردان: خوزه ایگناسیو والنزوئلا
- بازیگران: کارولینا میراندا، اینیاکی گودوی، اوژنیو سیلر، خمینا لامادرید
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۶.۴ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۴۰ از ۱۰۰
«چه کسی سارا را کشت» یک سریال تریلر با روایتی معمایی درباره مردی است که میخواهد انتقام قتل خواهرش را بگیرد و رازهای تاریک و توطئههایی را در طول این مسیر کشف خواهد کرد. الکس نقش اصلی داستان ما است که قرار است بعد از هجده سال از زندان آزاد شود، آن هم به خاطر جرمی که انجام نداده است. حالا الکس میخواهد از کسانی که تقصیرها را گردن او انداختند انتقام بگیرد و به این منظور باید دست تنها با خانوادهی قدرتمند لاکانزو مواجه شود. در تمام این سالهایی که الکس در زندان بوده اوقات فراغت خود را با خواندن کتابهای مختلف دربارهی کدنویسی و کامپیوتر پر کرده، از این رو وقتی بالاخره الکس آزاد میشود، میتواند به راحتی سایتهای مختلف را هک کند و از این مهارت تازهی خود برای روبهرو شدن با بدخواهانش بهره میبرد.
«چه کسی سارا را کشت» یکی از بزرگترین موفقیتها از نظر تجاری و میزان مخاطبان در سال ۲۰۱۷ میلادی بود؛ به طوری که مخاطبان آن در نتفلکیس به ۵۵ میلیون نفر رسیدند و این برای یک سریال غیرانگلیسی زبان عدد بسیار قابل توجهی است. این سریال در فاصلهی سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ میلادی پخش شد.
دربارهی اجراها و بازیگری باید بگویم که اگرچه یوجنیو سیلر، که نقش چما را بازی میکند واقعا خوب بود، بقیهی بازیگران در حد متوسط در این سریال ظاهر شدهاند. نویسندگی، کارگردانی و فیلمبرداری آن اما عالی و داستان سریال هم واقعاً تاریک و پرپیچ و خم است. این سریال جنایی و هیجان انگیز مکزیکی ویژگی مجموعههای تلهنوولا را هم در خود دارد و آخر هر قسمت را به گونهای تمام میکند که نمیتوانید اپیزود بعدی را نبینید. طرح داستانی و نحوهی پیشبرد آن میتواند کمی کلیشهای و بیمنطق به نظر برسد، اما اگر درگیر داستان آن شوید واقعا جذابیت آن را دارد که بخواهید از بقیهی داستان سر در بیاورید.
۳. نمایندگان (Los Enviados)
- سال پخش: ۲۰۲۱
- کارگردان: خوان خوزه، کامیو آنتولینی، هیرومی کاماتا
- بازیگران: لوئیس خراردو مندز، میگل آنخل سیلوستره، ایرنه آزوئلا، میگل رودارته
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۷.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۶۷ از ۱۰۰
«نمایندگان» یک مجموعه تلویزیونی مهیج مکزیکی محصول سال ۲۰۲۱ میلادی است که توسط خوان خوزه کامپانلا برای پارامونت پلاس ساخته شده است. در این سریال میگل آنخل سیلوستره و لوئیس خراردو مندز نقش دو کشیش را بازی میکنند که گزارشاتی به آنها میرسد مبنی بر اینکه انگار در یکی از شهرهای کوچک مکزیک معجزاتی به وقوع پیوسته است. این سریال با فرستادن پدر سیمون آنتکورا (سیلوستره) به شهر سن آکاسیو در مکزیک آغاز میشود و یک روانشناس سابق، که حالا کشیش شده هم او را همراهی میکند. به نظر میرسد در این شهر پسری به طرز معجزه آسایی از سرطان شفا پیدا کرده است. اما این کشیشها به زودی متوجه میشوند که داستانهای پشت پردهای هم وجود دارد و مردم آن طور که واقعا مینمایند نیستند. کشیشها نیز در مواجهه با اسرار مردم این شهر، خود شروع به زیر سوال بردن ایمان خود میکنند.
«نمایندگان» سریالی تأمل برانگیز است که مضامین ایمان، معجزات و ماهیت خیر و خوبی را بررسی میکند. این سریال از همان زمان انتشار به خاطر بازیهای قوی، خط داستانی جذاب، فیلمبرداری زیبا و طرحهای داستانی تریلر و شخصیتمحور خود مورد تحسین قرار گرفته است. این مجموعه دو فصل و در کل ۱۶ قسمت دارد. اگر از طرفداران سبک تریلر، رازآلود یا درامهای مذهبی هستید، یا سریالهایی مثل «عشاء ربانی نیمهشب» را دیدهاید و حالا دنبال چیزی شبیه به آن میگردید، حتما «نمایندگان» را هم گوشهی ذهنتان داشته باشید.
۲. باشگاه کلاغها (Club de Cuervos)
- سال پخش: ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹
- کارگردان: گری آلازراکی، مایکل لم
- بازیگران: لوئیس خراردو مندز، ماریانا تروینیو، خسوس زاوالا، استفانی کایو
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۸.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۸۹ از ۱۰۰
«باشگاه کلاغها» یک سریال مفرح است که داستان آن حول یک باشگاه فوتبال رو به زوال میگذرد که به خانوادهی ایگلسیاس تعلق دارد. این باشگاه از قرار معلوم باید در حکم رئال مادرید امریکای لاتین باشد، اما پس از مرگ رئیس خاندان ایگلسیاس، وارثانش دیگر برای تصرف این باشگاه سر و دست میشکنند. ماریانا تروینو و لوئیس خراردو مندز در آن نقش دو خواهر و برادر را بازی میکنند. چاوا ایگلسیاس، شخصیت مندز، بلافاصله پس از مرگ پدرش به عنوان رئیس باشگاه انتخاب میشود و تنها دلیل آن این است که او تنها بازماندهی مرد از این خانواده است. سریال این مسئله را به شدت برجسته میکند و نابرابری جنسیتی را به عنوان یک عنصر مهم به تصویر میکشد؛ زیرا مردی که به عنوان رئیس این باشگاه فوتبال انتخاب شده هیچ ایدهای در مورد چگونگی مدیریت یک سازمان عریض و طویل مثل یک باشگاه فوتبال را ندارد. در مقابل، شخصیت ماریانا، ایزابل ایگلسیاس، به دلیل زن بودن طرد شده است؛ حال آنکه با توجه به تجربه و تخصص ماریانا بیشک او بهترین گزینه برای ریاست باشگاه به حساب میآید.
حتی با وجود اینکه «باشگاه کلاغها» توسط نتفلیکس تهیه شده، تمام بازیگران آن مکزیکی هستند و مهمتر از آن اینکه «باشگاه کلاغها» اولین مجموعهی اسپانیایی زبان ساخت نتفلکیس است. سازندگان این سریال همان سازندگان فیلم فوق العادهی «ما نجیب هستیم» (Nosotros Los Nobles) محصول سال ۲۰۱۳ میلادی هستند.
سبک داستانی این سریال در درجه اول حول محور کمدی و طنز سیاه میچرخد و تصویری دقیق از فرهنگ فوتبال مکزیک ارائه میدهد. این مجموعه جنبههای متفاوتی دارد اما همانطور که تا اینجا دیگر متوجه شدهاید، این مجموعه هم از کلیشههای بسیاری از سریالهای سبک تلهنوولاهای امریکای لاتین پیروی میکند؛ مثل تراژدیهای احساسی و دراماتیک، رسواییهای جنسی و افشاگریها، فسادهای مالی، مردانگی سمی، مسئلهی خیانت و جاهطلبی.
اگر فوتبال دوست دارید، این سریال برای شماست؛ البته توقع صحنههای واقعگرایانه در زمین فوتبال نداشته باشید؛ بلکه «باشگاه کلاغها» را به خاطر هر چه بیرون زمین اتفاق میافتد، مثل هواداران پروپاقرص این تیم، مدیریت باشگاه و آشفتگیهای مربوط به ادارهی آن را ببینید و علاوه بر این، این مجموعهی خندهدار و دراماتیک طرحهای داستانی و ایدههای خود را به نحوی استادانه پیاده میکند که برای سریالی در حد و اندازهی آن خیلی هم خوب است. راستی اگر دنبال سریالی هستید که بخواهید با آن زبان اسپانیایی یاد بگیرید، حتما سری به «باشگاه کلاغها» بزنید.
۱. ملکهی جنوب (La Reina del Sur)
- سال پخش: ۲۰۱۱
- کارگردان: لینا اوریبه، داریو وانگاس، روبرتو استوپلو
- بازیگران: کیت دل کاستیلو، کریستینا اورگل، هامبرتو زوریتا، آلبرتو خیمنز
- امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۷.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۹۴ از ۱۰۰
مواد مخدر به طرز اجتناب ناپذیری به بخشی از تاریخ مکزیک تبدیل شدهاند و دیگر این کشور در سطح بینالمللی به خاطر مواد و نارکو شناخته میشود. اگرچه کمی ناراحت کننده است، اما به نظر میرسد به جای صدها چیز جذاب دیگری که میتوان از مکزیک ذکر کرد، این موضوع تنها چیزی باشد که در وهلهی اول از مکزیک به ذهن میآید. با این حال، این خردهفرهنگ نارکو بهترین گزینه برای سرمایهگذاری است و شرکتهای فیلمسازی ترجیح میدهند پولهای خود را خرج ساخت چنین داستانهایی کنند. با تمام این اوصاف، ماجرایی از مواد مخدر بیشک داستانی مملو از هیجان و اکشن را برای بیننده تضمین میکند.
این داستان تخیلی که بر اساس کتابی به همین نام نوشتهی آرتورو پرز رورته ساخته شده است، ماجرای زنی به نام ترزا مندوزا، با بازی کیت دل کاستیلو را دنبال میکند که در گذشته با یک قاچاقچی مواد مخدر قرار میگذاشته است. داستان با این آغاز میشود که ابن دوستپسر سابق کشته میشود و قهرمان ما هیچ گزینهی دیگری جز فرار از کولیاکان سینالوآ ندارد. او سپس با فرد دیگری که در کار قاچاق تنباکو و حشیش است دوست شده و به جهان فعالیتهای غیرقانونی او وارد میشود. دخالت او در این امر در نهایت ترزا را به زندان میاندازد اما این خود آغاز زندگی تازهی ترزا است. او در داخل زندان دوستانی پیدا میکند و با کمک آنها پس از آزادی وارد دنیای قاچاق مواد مخدر میشود. به طور کلی داستان سریال در سینالوآ میگذرد و ترزا مندوزا را دنبال میکند که بزرگترین کارتل مواد مخدر در شهر برای اوست. از اینجا مشخص میشود که نام «ملکهی جنوب» از کجا میآید.
پخش سریال «ملکهی جنوب» از سال ۲۰۱۱ میلادی شروع شده و تاکنون سه فصل و یک نسخهی ویژه و بیش از ۱۸۳ اپیزود هم برای آن آمده که این خود مهر تأییدی بر محبوبیت و کیفیت این سریال است. «ملکهی جنوب» یکی از پرهزینهترین تلهنوولاهای تمام ادوار و یکی از بزرگترین موفقیتهای سریالهای غیرانگلیسیزبان دنیا محسوب میشود.
منبع: Kartel 24
اول از همه خیلی ممنون از اینکه به سریالهای مکزیکی پرداختید چون توی کشورما به سریالهای مکزیکی مثل ایام قدیم بها داده نمیشه و تقریباً میشه گفت که به فراموشی سپرده شده. باید بگم که بیشتر سریالاتون ژانر جنایی مافیایی هستش البته بجز چندتاش . تله نوولای مکزیکی بیشتر به عاشقانه درام خانوادگی پرداخته میشه و سریالایی فوق العاده ای همچون تقدیر یک فرشته. سه چهره انا. عشق به یک مرده. شور پنهان. آنچه که زندگی ازم ربود. ملکه من هستم. همسان و خیلیهای دیگه که متأسفانه بجز چندتاش مابقی زیرنویس یا دوبله نشدن . البته سریال سرزمین عشق که اینجا معرفی شده رو پیشنهاد میکنم و این سریالا لزوما تله نوولای عاشقانه هستند نه جنایی مافیایی. و به عنوان کسی که طرفدار پروپاقرص تله نوولای مکزیکی هستنم اینو میگم