۵ بازسازی عالی شخصیتهای انیمیشنی در فیلمهای لایو اکشن
همیشه سر و صدای زیادی پیرامون انتخاب بازیگر برای بازسازیهای لایو اکشن انیمیشنهای کلاسیک که در میان منتقدان، تفرقهانگیز و در گیشه، محبوب هستند، به وجود میآید.
انتخاب بازیگر برای ایفای نقش یک شخصیت محبوب انیمیشنی، از آثار و داستانهای دیزنی گرفته تا کارتونهای مشهور و تمام عیار دیگر، کاری دشوار است که در بهترین حالت میتواند شخصیت را یکپارچه به دنیای واقعی منتقل کند اما در بدترین حالت، ممکن است به نتیجه چندان جالبی ختم نشود.
- ۱۰ انیمیشن کالت برتر دههی ۸۰ میلادی برای طرفداران فیلمهای متفاوت
- ۱۵ شخصیت زن قدرتمند دیزنی که میتوانند الگوی ما در زندگی باشند
- ۱۰ شخصیت قدرتمند برتر سریال تایتانها از ضعیفترین تا قویترین
وظایف یک بازیگر برای آوردن یک شخصیت انیمیشنی به دنیای لایو اکشن کاملا با دیگر کارها متفاوت است. شخصیتهایی که صرفا بهعنوان نقاشیهای مدادی یا شبیهسازیهای رایانهای دیده میشدند، حالا باید در قالب عملکردی باورپذیر و شایسته نام آنها در یک بدن انسانی ظاهر شوند. صدا، فیزیک بدنی و لباس و پوشش، باید به طور هماهنگ با هم ترکیب شوند تا دلقکهای کارتونی احمق و قهرمانان انیمیشنی در دنیای سه بعدی سینما حاضر شوند. پس بد نیست با هم پنج مورد از بهترین اجراهایی که یک کاراکتر کارتونی را به یک انسان تبدیل کردهاند بررسی کنیم.
۵. متیو لیلارد در نقش شگی راجرز
فیلم اسکوبی دو (۲۰۰۲) برای اولین بار، بچههای مداخلهگر هانا باربرا و سگ او را وارد دنیای لایو اکشن کرد. این فیلم بهعنوان یک اثر طنز و مانند سری اصلی عمل کرد و مفاهیم شوخطبعانه زیادی را به مضامین فرنچایز اضافه نمود و در عین حال، روح و هسته واقعی ماجراهای معمایی سریال را نیز حفظ کرد. بازیگران فیلم، شخصیتهای نمادین سریال را به سبکی معاصر، زنده کردند و فردی پرینز جونیور نقش فرد جونز، سارا میشل گلار نقش دافنه بلیک و لیندا کاردلینی نقش ولما دینکلی را بازی نمودند.
به یاد ماندنیترین اجرا را در میان بازیگران، متیو لیلارد در نقش بهترین دوست اسکوبی، شگی راجرز داشت. لیلارد مجبور بود بیشتر در برابر یک شخصیت گرافیکی و کامپیوتری سخنگو که هرگز سر صحنه فیلمبرداری حضور نداشت، بازی کند و با اجرای خوب خود باعث شد تا رفاقت بین این دو به همان اندازه کارتون، سالم و واقعی به نظر برسد. فیزیک بدنی لیلارد، لحظات بسیار خوبی را آفرید و صدای جالب او نیز موجب شد تا وی، صداپیشگی شگی را در چندین پروژه انیمیشنی بر عهده بگیرد. البته جالبتر از همه این موارد، سخنان پرشور لیلارد به عشقش، مری جین، در طول فیلم بود.
۴. مارگو رابی در نقش هارلی کویین
هارلی کویین اولین بار در قالب انیمیشن و در سریال تحسینشده بتمن، به عنوان یکی از همراهان جوکر، شاهزاده جنایت گاتهام ظاهر شد. در طول سالهای گذشته، هارلی آنقدر پرشور و جذاب بود که راه خود را به دنیای کمیکبوکهای دیسی پیدا کرد و سپس به دنیای مدرن فیلمهای دیسی معرفی شد. دوران بازی مارگو رابی به عنوان این کاراکتر جسور دیسی، شروعی دشوار داشت. در فیلم جوخه انتحار در سال ۲۰۱۶، بخش عمدهای از صحنههای کلیدی او، از فیلم حذف شدند و او فقط به چشم یک شخصیت جذاب اما ناکارآمد دیده شد.
در فیلمهای پرندگان شکاری در سال ۲۰۲۰ و جوخه انتحار در سال ۲۰۲۱، به رابی فرصت بیشتری داده شد تا تفسیر پر جنب و جوش خود را از این پزشک سابق آرکهام نشان دهد. رابی در طول این سه فیلم و با سه کارگردان مختلف، ثابت کرده است که بازیگری مناسب برای کاراکتر هارلی کویین است و یکی از کاراکترهای فوقالعاده فیلمهای ابرقهرمانی در سالهای اخیر را به خوبی به نمایش گذاشته است. رابی فردی دمدمی مزاج است و به زیبایی، تعادلی عالی بین خصوصیات دوست داشتنی و تهدیدآمیز در شخصیت هارلی ایجاد میکند. رابی با انجام بدلکاریهای آکروباتیک و خلق صحنههای اکشن، هارلی را در ذهنها ماندگار میکند.
۳. گلن کلوس در نقش کروئلا دویل
در بین همه انیمیشنهای کلاسیک دیزنی، هیچ شخصیت شروری به اندازه کروئلا دویل در ۱۰۱ سگ خالدار، نمادین نیست. طراحی برجسته این شخصیت توسط انیماتور آن، مارک دیویس و صداپیشگی عالی بتی لو گرسون، با بازتعریف مدرن شرارت در دنیای انیمیشن، از خصوصیات درخشان فیلم هستند. در فیلم کروئلا در سال ۲۰۲۱، اما استون به عنوان یک ضدقهرمان در یک شیب شخصیتی دلسوزانه، این کاراکتر را به تصویر کشید اما در بازسازی این فیلم در سال ۱۹۹۶، گلن کلوس، دقیقا همان شرور را با لباس خزدار خود، زنده کرد.
گلن کلوس، با آن حالات دیوانهوار، فریادهای گوشخراش و تسلط بالایش، صحنه را به آتش کشید و صدایش مانند چاقویی برنده به قلب نمایش رسوخ میکرد. شخصیت کروئلا مستلزم نمایش تعادلی بین اشرافیت و سلطهجویی است که کلوس آن را به خوبی نشان میدهد و ترکیبی از لذت و جنون را به تصویر میکشد. کلوس که دشمن این سگها و بازیگران مکمل است، بار بخش عمدهای از ارزش و جذابیت فیلم را از طریق اجرای برونگرا و لباسهای متمایز خود به دوش میکشد.
۲. برندن فریزر در نقش جورج جنگلی
بر روی کاغذ، جورج جنگلی (۱۹۹۷) که محصول دیزنی است، مانند یک فیلم ساده کودکانه به نظر میرسد که از بسیاری جهات نیز چنین است. این شخصیت عضلانی شبیه تارزان است. فیلم جورج جنگلی، اثری اقتصادی و کمهزینه و به عنوان یک فیلم صرفا سرگرمکننده و توسط خالق راکی و بولوینکل، جی وارد ساخته شد و دارای داستانی حیوانمحور و طنزی جالب است. جورج جنگلی در طول فیلم، در یک حماقت خودآگاه زندگی میکند و فیلم تمام تلاشش را میکند تا تجربه کارتون را از طریق یک روایت کمدی فیزیکی و جوکهای دیوار چهارم تکرار کند.
برندن فریزر در قالب شخصیت جورج ایفای نقش میکند که نیازی به دیالوگهای پیچیده یا ظرافت خاصی ندارد اما مستلزم بدن و فیزیکی قوی است. جورج تقریبا همیشه در بین گیاهان و جانوران جنگل پرسه میزند و فریزر از طریق حالات خندهدار صورتش و بدن عضلانی خود که برای این کمدی فیزیکی آماده شده است، خنده را بر لبان مخاطبان میآورد.
۱. ویل اسمیت در نقش جنی
رابین ویلیامز در نقش جنی در فیلم علاءالدین (۱۹۹۲) دیزنی، نقطه عطفی در روابط بین صداپیشه و انیمیشن بود. ویلیامز تا جایی که میتوانست در این نقش زندگی کرد و کاراکتر جنی با شخصیت کمیک ویلیامز ادغام شد. سپس گای ریچی در سال ۲۰۱۹ ویل اسمیت را برای این نقش انتخاب کرد. انتخاب بازیگر برای بازسازی این شخصیت و اجرای نمادین و محبوب کاراکتر جنی اصلی، تقریبا غیرممکن و امکان اشتباه، بسیار است و البته ویل اسمیت نیز از این قائده مستثنا نیست.
اسمیت از لحنی سریع برای بیان دیالوگهای این شخصیت استفاده کرد که چندان برای نسخه او، به کار نمیآید و جالب به نظر نمیرسد. با این حال، اسمیت، زمانهایی که به سبک خودش، در قالب این شخصیت بازی میکند، دلنشین است و بیشتر به چشم میآید. اسمیت در بین گریم بیش از حد گرافیکی و دیالوگهای تغییر دادهشده این شخصیت نسبت به نسخه اصلی، باز هم با جذابیت اصیل خود، میدرخشد و انتخابی مناسب برای این کاراکتر است و آن را به خوبی بازسازی مینماید. در فیلمی که یادآور روزهای ویل اسمیت در سریال شاهزاده جدید بلایر است، او با ترفندهای کمدی و صداقت دراماتیک خود، به قلب جنی نفوذ میکند و شخصیت آزاد و سرگرمکنندهای را به نمایش میگذارد.
منبع: collider