بهترین فیلمهای فانتزی کودکانه؛ از «چارلی و کارخانه شکلاتسازی» تا «مری پاپینز»
فیلمهای فانتزی کودکانه بخشی از محبوبترین عناوین دنیای سرگرمی و سینما هستند. البته منظور از کودکانه بودن فیلمها این نیست که بزرگسالان نمیتوانند با آن ارتباط برقرار کنند یا در دهههای آینده به یک کلاسیک تبدیل نمیشود. مضامین و عناصر تاریک که برای بزرگترها جذابیت دارد بخش مهمی از هر داستان کودکانه را تشکیل میدهند.
بسیاری از این فیلمها به شدت مورد استقبال قرار میگیرند و به خوبی در حافظه ماندگار میشوند چرا که کودکان و نظرات آنها را جدی میگیرند. گنجاندن لحظات ترسناک و مضامین بالغانه در یک داستان شیرین، راهی عالی برای ارتباط با مخاطبان کم سن و سال و انتقال پیامهای عمیقتر است.
با وجود اینکه انیمیشن ژانر محبوبتری برای کودکان در نظر گرفته میشود، فیلمهای انیمیشن زیادی وجود دارند که بسیار تلخ یا ترسناک هستند و نشان میدهند که این رسانه چقدر متنوع است. به طور مشابه، فیلمهای لایو اکشن میتوانند به همان اندازه جادویی و جذاب باشند و با استفاده از طراحیهای واقعی و بدون نیاز به جلوههای ویژه کامپیوتری، فضا و موجودات خلاقانهای بسازند.
در حالی که بسیاری از انیمیشنها پر از جادو و غیرممکنها هستند، اجرای بازیگران در فیلمهای لایو اکشن است که به موفقیت یک داستان کمک میکند. در تمام فیلمهای فانتزی کودکانه، بازیگری است که پروژه را ارتقا میدهد و شخصیتها را بسیار جذاب میکند. بینندگان با افرادی که روی پرده میبینند همذاتپنداری و خود را در داستانها تصور میکنند. در ادامه بهترین فیلمهای فانتزی با عناصر کودکانه را نام بردیم که در به ثمر رساندن تمام این اهداف موفق ظاهر شدند.
۱۰. هزارتو (Labyrinth)
- محصول: ۱۹۸۶
- کارگردان: جیم هنسن
- بازیگران: دیوید بوی، کریستوفر مالکوم، جنیفر کانلی
- امتیاز متاکریتیک: 50 از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.۳ از ۱۰
«هزارتو» یک فیلم فانتزی ترسناک است و وقتی امروز دوباره این اثر کلاسیک را تماشا میکنیم، هنوز هم به اندازه بار اول غافلگیرکننده است. جنیفر کانلی در نقش دختر جوانی به نام سارا بازی میکند که در هزارتوی اسرارآمیز پادشاه گابلین به دام میافتد. سارا در دل این هزارتو باید از موقعیتهای خطرناکی جان سالم به در ببرد.
در حالی که رابطه بین جرد و سارا در داستان کمی آزاردهنده میشود، این موضوع از برجسته شدن قویترین عناصر فیلم نمیکاهد. «هزارتو» و سایر آثار هنسون در تعریف زیباییشناسی فیلمهای فانتزی دهه ۱۹۸۰ بسیار تاثیرگذار بودهاند. با این حال، چیزی بیشتر از ظاهر آن برای توصیه «هزارتو» وجود دارد. این فیلم در اعماق خود، ژانر بلوغ را با یک سفر خیالانگیز مملو از عشق و پذیرش ترکیب میکند و آن را در سطح جهانی قابلارتباط میسازد.
۹. پیتر پن (Peter Pan)
- محصول: ۲۰۰۳
- کارگردان: پی جی هوگان
- بازیگران: جرمی سومپتر، لودیوین سنیه، ریچارد هارد وود
- امتیاز متاکریتیک: 64 از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.۸ از ۱۰
اگرچه برخی از جلوههای ویژه و نقاط داستانی در اقتباس ۲۰۰۳ از داستان «پیتر پن» قدیمی شدهاند، اما این یکی از معدود فیلمهایی است که روح رمان کلاسیک را به خوبی به تصویر میکشد. با نقشآفرینی بازیگرانی فوقالعاده مانند جیسون آیزکس و اولیویا ویلیامز، «پیتر پن» مستقیما از تخیل یک کودک سرچشمه گرفته است. با رنگهای زنده و خلق جهان کارشناسیشده، مخاطب آرزو میکند که در نورلند بماند. با این حال، «پیتر پن» از نشان دادن قسمتهای ترسناکتر داستان هم هراسی ندارد.
«پیتر پن» بیپروا رمانتیک است و به ریشههای افسانهای خود تکیه میکند که در ظاهر و احساس جهان داستان دیده میشود. پایان تلخ داستان جذابیت عاطفی قوی برای مخاطب ایجاد میکند. چیزی که «پیتر پن» برخلاف سایر اقتباسهای شکستخورده درست میکند، این است که چگونه پیتر (جرمی سومپتر) و سایر کودکان را جدی میگیرد و میفهمد که احساسات آنها واقعی و مهم است.
۸. جومانجی (Jumanji)
- محصول: ۱۹۹۵
- کارگردان: جو جانستون
- بازیگران: رابین ویلیامز، بانی هانت، کریستین دانست
- امتیاز متاکریتیک: 39 از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
«جومانجی» با بازی رابین ویلیامز در نقش آلن، مردی که در یک بازی فکری به دام افتاده است، الهامبخش یک فرنچایز با چند اسپینآف شد. در حالی که فیلمهای بهروز شده سرگرمکننده هستند، هیچ کدام نمیتواند با «جومانجی» اصلی که علاوه بر داستان بصری جذاب، درام زیبایی هم دارد برابری کند. اجرای ویلیامز در نقش آلن هم خندهدار و هم غمانگیز است، چون مخاطب برای این شخصیت بیچاره که سالها در بازی گرفتار بوده و همه چیز را از دست داده است، عمیقا احساس همدردی میکند.
شکی نیست که بدون ویلیامز، «جومانجی» ماندگار نمیشد. این فیلم در ابتدا با نظرات متفاوتی روبرو شد، اما این مانع از ماندگاری فرهنگی آن نشده است. در حالی که عناصر ترسناکی وجود دارد، حسی آشنا و جهانی از بازی فکری و کشف تخیل نامتناهی بازیکنان است که فیلم را جذاب میکند پایان خوش داستان را به خوبی جمعبندی میکند که کاملا شایسته و کلاسیک است.
۷. ماتیلدا (Matilda)
- محصول: ۱۹۹۶
- کارگردان: دنی دویتو
- بازیگران: رئا پرلمن، امبت دیویتس، پم فریس
- امتیاز متاکریتیک: ۷۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: 7 از ۱۰
جانبخشی به آثار رولد دال کار سادهای نیست، اما «ماتیلدا» یکی از موفقترین اقتباسها از آثار این نویسنده خلاق است. «ماتیلدا» که بر اساس رمان محصول سال ۱۹۸۸ رولد دال ساخته شده است، یکی از بهترین فیلمهای فانتزی کودکانه است که کمی حس متفاوت به مخاطب منتقل میکند و نشان میدهد که چیزی جادویی و مهم در درون آنها وجود دارد. خرد و تواناییهای ماتیلدا (مارا ویلسون) در این فیلم به زیبایی نشان داده شده است، که با تلون و ماهیت عجیب و غریب کتاب رولد دال مطابقت دارد و در عین حال باعث میشود مخاطب به شخصیتها اهمیت دهد.
خانم ترانچبول (پام فریس) یکی از بهترین شرورهای فیلمهای کودکانه است که ترس واقعی را در مخاطب برمیانگیزد آن هم در حالی که حس شوخطبعی مورد نیاز برای این نقش را حفظ میکند. دنی دویتو هم کارگردانی پروژه را بر عهده داشت و هم نقش پدر ماتیلدا را بازی میکرد و ثابت کرد که پشت دوربین هم به همان اندازه ماهر است که مقابل آن. ماتیلدا با وجود داشتن مشکلات فراوان دختری مهربان و قوی است که میتواند الهامبخش بچههای همسن و سالش شود تا مقابل قلدرها بایستند و بهترین نسخه از خودشان باشند.
۶. افسونشده (Enchanted)
- محصول: ۲۰۰۷
- کارگردان: کوین لیما
- بازیگران: ایمی آدامز، پاتریک دمپسی، جیمز مارسدن
- امتیاز متاکریتیک: 75 از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.۱ از ۱۰
«افسونشده» ثابت میکند که یک فیلم کودکانه میتواند هم ساختارشکن و طنزآمیز باشد و هم فوقالعاده احساسبرانگیز. ایمی آدامز نقش اصلی را به عنوان جیزل، پرنسس انیمیشنی را بازی میکند که وارد دنیای واقعی میشود. «افسونشده» با کمک این چارچوب با کلیشهها و عناصر داستانی غیرواقعی افسانههای دیزنی کلاسیک بازی میکند، اما فیلم از عشق واقعی دست نمیکشد. تماشای جیزل در حال تاکید بر استقلال و آزادی اراده، با حفظ آرمانگرایی، الهامبخش است.
پاتریک دمپسی در نقش مقابل آدامز و تصویرپردازی عجیب و غریب او از جیزل فوقالعاده ظاهر میشود. از طرف دیگر جیمز مارسدن و سایر ساکنان قلمرو افسانهای لحظات بسیار سرگرمکنندهای روی پرده رقم میزنند. در هر صحنه، واضح است که بازیگران از حضور خود در این فیلم لذت میبرند و این مخاطب را تشویق میکند که همین حس را داشته باشد. «افسونشده» یک فیلم موزیکال است که همه میتوانند از آن لذت ببرند، چون با کلیشههای ژانر شوخی، از قطعات موزیکال خود به شیوهای بازیگوشانه استفاده و در عین حال آنها را به خوبی اجرا و طراحی میکند.
۵. پلی به سوی ترابیتیا (Bridge To Terabithia)
- محصول: ۲۰۰۷
- کارگردان: گابور سوپو
- بازیگران: جاش هاچرسون، آناسوفیا راب، رابرت پاتریک
- امتیاز متاکریتیک: 74 از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.۲ از ۱۰
«پلی به سوی ترابیتیا» یکی از حیرتانگیزترین رمانهای کودکانه تمام دوران است و اقتباس سینمایی آن وقایع را ملموستر میکند. جاش هاچرسون و آناسوفیا راب در نقش دو دوست نوجوان، دنیای جادویی ترابیتیا را در جنگل کشف یا بهتر بگوییم تصور میکنند. این دو که به دنبال فرار از مشکلات شخصی خود هستند، به این دنیای خیالی و هیجانانگیز پناه میبرند که تنها خودشان میتوانند واردش شوند. با این حال، ورود و ماندن در این دنیای خیالی هم چندان بیدردسر نیست.
اگرچه هم در خارج از ترابیتیا و هم در درون آن قلدرها و هیولاهایی وجود دارند، اما داستان مخاطبان را تشویق میکند تا بهترینها را در مردم ببینند و متوجه شوند که هیچکس نمیتواند از درون زندگی دیگران باخبر شود. جس (هاچرسون)، در ابتدای فیلم، سریع قضاوت میکند و قبل از شناختن دیگران در مورد آنها تصمیم میگیرد. با این حال، «پلی به سوی ترابیتیا» به او و مخاطب یاد میدهد به دیگران و خودشان محبت کنند.
۴. داستان بیپایان (The NeverEnding Story)
- محصول: ۱۹۸۴
- کارگردان: ولفگانگ پترسن
- بازیگران: نوآ هاتاوی، برت آلیور، تامی استروناخ
- امتیاز متاکریتیک: 49 از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.۳ از ۱۰
«داستان بیپایان» بر اساس رمان معروفی به همین نام نوشته مایکل آنده ساخته شده است، اما فراتر از منبع اقتباسش، یکی از بهترین فیلمهای فانتزی کودکانه تمام دوران است. «داستان بیپایان» با استفاده از عروسکگردانی، طراحی عظیم صحنه و جلوههای فیزیکی، بیننده و قهرمان داستان، باستین (بارت اولیور) را به یک ماجراجویی حماسی میبرد که به آنها یاد میدهد چگونه بر غم غلبه کنند و خود را بپذیرند. اگرچه باستین تلاش میکند با خواندن کتاب از شرایط سخت فرار کند، اما در نهایت با خود حقیقیاش روبرو میشود.
با این حال، «داستان بیپایان» به او میگوید که خود باستین قهرمانی است که منتظرش بوده و قدرت سربلند بیرون آمدن از شرایط بد را دارد. این بدان معنا نیست که «داستان بیپایان» لحظات ترسناک و تلخی ندارد، چون در طول فیلم شاهد از دست دادنها و فداکاریهای قابل توجهی هستیم که اشک هر بینندهای را در میآورد. اگرچه برنامههایی برای بازسازی «داستان بیپایان» وجود دارد، اما پیشی گرفتن از نسخه اصلی دشوار خواهد بود.
۳. ویلی وانکا و کارخانه شکلاتسازی (Willy Wonka & the Chocolate Factory)
- محصول: ۱۹۷۱
- کارگردان: مل استوارت
- بازیگران: جین وایلدر، پیتر اوستروم، جک آلبرتسون
- امتیاز متاکریتیک: 67 از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.۸ از ۱۰
هیچ بازیگری به اندازه جین وایلدر با نقش ویلی وانکا مترادف نخواهد بود و اگرچه نسخههای سرگرمکننده دیگری از این داستان وجود داشته است، اما از نسخه ۱۹۷۱ اغلب بهعنوان بهترین یاد میشود. «ویلی وانکا و کارخانه شکلاتسازی» مثل بسیاری از فیلمهای فانتزی کودکانه دیگر یک موزیکال است، اما این یک برداشت بسیار تلخ و ترسناک و سورئالتر از ژانر است که بینندگان ممکن است انتظارش را داشته باشند. با این حال، این ویژگیای است که فیلم را از سایر گزینهها متمایز میکند و به آن کمک کرده است که در طول سالها از گذر زمان سربلند بیرون بیاید.
تخیل عنصر کلیدی فیلم «ویلی وانکا و کارخانه شکلاتسازی» است. بخشهای اندک ناراحتکنندهای هم در فیلم وجود دارد. هم در فیلم وجود دارد. اما این علاوه بر کمک به فضای کلی فیلم، وانکا را به شخصیتی غیرقابل پیشبینی تبدیل میکند که دیگران نمیتوانند او را کامل بشناسند. با این حال، این چارلی (پیتر اوستروم) است که مخاطب بیشترین ارتباط را با او برقرار میکند. او به یک سفر باورنکردنی میرود، اما هرگز اصول اخلاقی خود را زیر پا نمیگذارد.
۲. عروس شاهزاده (The Princess Bride)
- محصول: ۱۹۸۸
- کارگردان: راب رینر
- بازیگران: کری الویس، رابین رایت، مندی پتینکین
- امتیاز متاکریتیک: 78 از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: 8 از ۱۰
«عروس شاهزاده» در سالهای پس از انتشار محبوبتر شد و بیشتر مورد ستایش قرار گرفت و از یک کلاسیک کالت فراتر رفت و به یک فیلم محبوب در سطح جهانی تبدیل شد. بخش اعظمی از این موفقیت به لطف بازیگرانی است که نقش شخصیتها را به یک اندازه همدل و شوخطبع بازی میکنند. این فیلم نادری است که میتواند هم بسیار خندهدار باشد و هم یکی از احساسیترین داستانهای عاشقانه قرن بیستم را روایت کند. «عروس شاهزاده» پر از ماجراجوییهای بزرگ و عناصر جادویی است و چیز کمی برای انتقاد از آن وجود دارد.
اگرچه «عروس شاهزاده» کمی بالغانهتر از برخی فیلمهای فانتزی کودکانه دیگر است، اما هنوز هم برای اکثر مخاطبان در این گروه سنی مناسب است. «عروس شاهزاده» که در یک چارچوب مشخص روایت میشود، هم عناصر فانتزی داستان را به خوبی در فیلم میگنجاند و هم واقعی به نظر میرسد. این کار از طریق روایت پدربزرگی انجام میشود که برای نوه بیمار خود داستان میخواند. این همچنین به ایجاد وقفه در تنش در برخی از صحنههای ترسناکتر کمک میکند و به همه مخاطبان اجازه میدهد از فیلم لذت ببرند.
۱. مری پاپینز (Mary Poppins)
- محصول: ۱۹۶۵
- کارگردان: رابرت استیونسون
- بازیگران: جولی اندروز، دیک ون دایک، کرن دوتریس
- امتیاز متاکریتیک: 88 از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
«مری پاپینز» بهعنوان بهترین فیلم فانتزی دهه ۱۹۶۰ به این خاطر هنوز محبوبیت خود را حفظ کرده است که تمام جادو و هیجانی را که هر کسی میتواند از یک فیلم کودکانه و فانتزی بخواهد ارائه میدهد. «مری پاپینز» با قطعات موسیقی عالی و ترکیبی آیندهنگر از توالیهای انیمیشن، به طور یکپارچه پیام قدرتمندی را در داستان لذتبخش خود ارائه میدهد. با وجود اینکه «مری پاپینز» چندین دهه پیش ساخته شده است، جذابیت خود را از دست نداده و بیش از حد کهنه به نظر نمیرسد.
جولی اندروز از آن بازیگران بااستعدادی است که در هر نسل شاید یکی مشابهش پیدا شود و نقش اصلی پروژههای شگفتانگیز دیگری مانند «اشکها و لبخندها» (The Sound of Music) و «دفتر خاطرات شاهدخت» (The Princess Diaries) را برعهده دارد که آنها هم از بهترین فیلمهای کودکانه هستند. با این حال، در ژانر فانتزی، هیچ فیلمی نمیتواند با «مری پاپینز» رقابت کند. اندروز و دیک ون دایک به زیبایی در کنار هم قرار میگیرند و شیمی جذاب و تماشایی را از خود به نمایش میگذارند. دیزنی در بهترین حالت خود با «مری پاپینز» شناخته میشود و این فیلم بدون شک سالها بهعنوان معیار فیلمهای این کمپانی باقی خواهد ماند.
منبع: screenrant