۱۵ فیلم سینمای لاتین که حتما باید ببینید
سینمای لاتین، در میان هیاهوی سینمای هالیوود و فراگیری جهانیاش، کمتر دیده میشود. اگرچه هالیوود شهرت جهانیاش را مدیون دستگاهها و ابزارهای تبلیغاتی قدرتمندش است، همین بیعدالتی و عدم توازن، که به حوزههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هم کشیده میشود، و تقابل فرهنگ امریکایی و لاتین دقیقاً همان چیزی است که در بسیاری از فیلمهای لاتین به آن پرداخته میشود. اما برخلاف تصور همگانی سینمای لاتین تنها به تصویر این بخش تأثربرانگیز تاریخ و فرهنگ خود محدود نمیشود؛ هم درامهای عاشقانهی این پدران قصهگویی، حتی در همین فضای محدودی که دارند، در میان عاشقان و مخاطبان سینما معروف و محبوب است، هم در انیمیشن و مستندسازی و ژانر کمدی و جنایی ثابت کردهاند که میتوانند موفق ظاهر شوند.
از سویی، به لطف تغییرات فرهنگی و گسترش ابزارهای رسانه در سالهای اخیر، با اینکه سیاستهای دولت دونالد ترامپ تا حدی به عقب راندن و محدود کردن بخشی از جمعیت لاتین دنیا منجر شد، صداها و چهرههای لاتین روزبهروز بیشتر و بیشتر به گوش و چشم مردم دنیا میرسد. حالا به جز حضور و موفقیت برخی بازیگران و کارگردانان لاتینتبار در سینمای هالیوود، فرصت نمایش خلاقیت و حقیقت زندگی مردمان لاتین از سوی نابغههایش یا نابغههای ملیتهای دیگر در فستیوالهای بینالمللی بیشتر شده است؛ فرصتهایی که گاه به دریافت نامزدی یا جایزهای مهم و معتبر جهانی نیز تبدیل میشود. همراه با مجلهی «دیجیکالا» نگاهی به برخی مهمترین فیلمهای جدید و قدیمی لاتین و آثار شاخص کارگردانان و بازیگران لاتین میاندازیم.
۱. فرزندان آدم (Children of Men)
- محصول ۲۰۰۶
- کارگردان: آلفونسو کوارون
- بازیگران: کلایو اوون، جولین مور، مایکل کین
خلاصه داستان: سال ۲۰۲۷ است و تمام زنان دنیا نازا شدهاند. جوانترین ساکن زمین بهتازگی در هجدهسالگی درگذشته است و مردم دنیا کاملاً ناامیدند. بحران و آشفتگی پایههای تمدن بشری را متزلزل کرده است و بریتانیا، که خود صحنهی آشوب و درگیری فرقههای متخاصم ملیگراست، آخرین پایگاه پابرجای دنیاست. سیل مهاجران پشت دروازههای محصور بریتانیا اجازهی ورود به این کشور را ندارند و دنیای در شرف مرگ و نیستی، آخرین شانس بقایش را در وجود زنی سیاهپوست، به نام کی، میبیند. این میان مردی افسردهحالِ فرزند از دستداده به نام تئو (کلایو اوون) مأموریت دارد که از این زن محافظت کند.
«فرزندان آدم» فیلمی مهم، در ژانر علمیتخیلی، اقتباسی از یک رمان قوی است که باید دستکم یک بار آن را دید. آلفونسو کوارون، کارگردان مکزیکیاش، که تا پیش از این فیلم ساخت دو فیلم بلند لاتین و یک هری پاتر را در کارنامهی خود دارد، با «فرزندان آدم» به شهرت جهانی رسید و بعد با «جاذبه» (Gravity) و «روما» (Roma) جا پای خود را در سینمای هالیوود و جهان محکم کرد. در «فرزندان آدم» هنر و قدرت کارگردانی کوارون و فیلمبرداری امانوئل لوبزکی مکزیکی، همکار دیرینهاش، در بهتصویر کشیدن جهان تاریک آخرالزمانی باورپذیر، که به لحاظ زمانی و محتوایی چندان با امروز ما فاصلهای ندارد، با سکانسپلانهای درخشان و ضرباهنگ سریع اما منسجم، نفس مخاطب را میگیرد و او را به صندلی میخکوب میکند. البته در پایان از تزریق کمی امید هم غافل نمیماند. «فرزندان آدم» در سه بخش بهترین فیلمبرداری، فیلمنامهی اقتباسی و تدوین نامزد دریافت اسکار شد، اما نظر بریتانیاییها را به خود جلب و جایزهی بهترین فیلمبرداری بفتا را از آن خود کرد.
۲. سلنا (Selena)
- محصول ۱۹۹۷
- کارگردان: گرگوری ناوا
- بازیگران: جنیفر لوپز، ادوارد جیمز آلموس
خلاصه داستان: داستان واقعی زندگی سلنا کوینتانیلا پرز، خوانندهی اهل تگزاس، از روزهای آغازین کار او تا زمانی که به شهرت میرسد، اجراها، زندگی شخصی و بعد مرگش.
نمیشود از فرهنگ لاتین حرف زد و اشارهای به ملکهی لاتینهای تگزاس امریکا، سلنا کوینتانیلا پرز، نکرد. درامی که بر اساس زندگینامهی این خوانندهی محبوب لاتین ساخته شد، یکی از کلاسیکهای پرطرفدار خانوادههای لاتین است. «سلنا» با بازی جنیفر لوپز، از دیگر چهرههای شاخص لاتین که توانست در هنر و موسیقی جریان اصلی امریکا بدرخشد، زندگی حرفهای باشکوه اما کوتاه سلنا کوینتانیلا را به تصویر میکشد و نگاه صمیمیتری به زندگی شخصی او، قلب مهربانش و شور و عشقی که به ریشههایش داشت، میاندازد. اهمیت سلنا در فرهنگ لاتین به جز حرفهی موفقی که در جریان اصلی امریکا برای خودش رقم زد، به این دلیل است که باعث شد هنرمندان لاتین قدم به عرصهی موسیقی جهانی بگذارند. پایان تلخ رؤیای امریکایی این هنرمند پیشرو لاتین تأثیرگذاری قصهی زندگیاش را دوچندان میکند.
۳. کوکو
- محصول ۲۰۱۷
- کارگردان: لی آنکریچ
- صداپیشگان: آنتونی گونزالس، گائل گارسیا برنال، بنجامین برت
خلاصه داستان: پسرک دوازده سالهای به نام میگل (آنتونی گونزالس) که به موسیقی علاقهمند است، آرزو دارد مثل هنرمند الگویش، ارنستو دِلا کروز، به نوازندهای حرفهای تبدیل شود. اما ممنوعیت نسلبهنسل موسیقی در خانواده، مانع بزرگی بر سر راه اوست. اتفاقی که در فستیوال موسیقی «روز مردگان» برای او میافتد، او را وارد سرزمین مردگان میکند و مسیری که باید طی کند تا به آرزویش برسد.
کوکو را همه باید ببینند؛ نه فقط به خاطر پیام سیاسیای که به امریکا و جهان مخابره میکند، این فیلم قابلیتی دارد که میتواند در دل همه نفوذ کند. البته نمیتوان زمان ساخت و اکران فیلم را نادیده گرفت؛ زمانی که رئیسجمهور سابق ایالاتمتحده مذبوحانه تلاش میکرد بین ایالاتمتحده و مکزیک دیوار بکشد، کمپانی دیزنی و پیکسار با ساخت این فیلم بر ایجاد پل بین برای اتحاد فرهنگها و از بین بردن حفرهی فرهنگی تحمیلشده به مکزیک و امریکا تأکید کردند؛ تأکیدی که از چشم اعضای آکادمی اسکار دور نماند و جایزهی بهترین انمیشن را برایش به ارمغان آورد. این نامهی عاشقانه به مکزیک و سنتهایش با انیمشن نفسگیر، رنگهای زنده و موسیقی امیدبخشاش به اهمیت خانواده، عشق و خاطره میپردازد. در کنار این مفاهیم، از واقعیت و خطرات تبدیل شدن به یک هنرمند، از خودگذشتگیهایی که میطلبد و آدمهای از جنس و رنگهای مختلفی که در این مسیر بر سر راه قرار میگیرند، و حرفهای که تو را از فراز و نشیبهای احساسی بالا و پایین میبرد، میگوید.
۴. کتاب زندگی (The Book of Life)
- محصول ۲۰۱۴
- کارگردان: خورخه گوتیارز
- صداپیشگان: دیهگو لونا، زویی سالدانیا، چنینگ تیتوم
خلاصه داستان: دو پسربچه به نامهای مانولو (دیهگو لونا) و خواکین (چنینگ تیتوم) در مکزیک که یکی آرزو دارد گاوباز و نوازندهی گیتار شود و دیگری آرزوی قهرمان شدن و دفاع از شهرش را در سر دارد، عاشق دختری به نام ماریا (زویی سالدانا) هستند. الههی حاکم بر سرزمین خاطرهها (سرزمین مردگانی که بازماندگانشان روی زمین هنوز به یادشان هستند)، لامورتا و همسرش زیبالبا، که حاکم سرزمین فراموشی (سرزمین مردگانی که دیگر کسی از زندگان به یادشان نیست)، بر سر پایان این ماجرا با هم شرطی میبندند که ببینند در نهایت کدامیک از پسرها به ماریا خواهد رسید.
«کتاب زندگی» هم یکی از فیلمهای لاتین است که به خاطر عشقش به هنر، سنت، دانش و فرهنگ مکزیکی غنی است. در ظاهر به نظر میرسد که صرفاً قصهای عاشقانه است، اما در واقع پا را از این فراتر میگذارد و موضوعی غمانگیز را با نگاهی زیبا و ترکیبی از طنز و موسیقی به نمایش میکشد. پیام زیبای این انیمیشن جادویی میخواهد به مخاطب بگوید که به رفتگان از این دنیا نه فقط با یادآوری خاطراتشان، که با بررسی خطاها یا افسوسهایشان و درس گرفتن از آنها، عشق بورزیم. این فیلم میخواهد به ما یادآوری کند که زندگی را در آغوش بکشیم، همهی آدمهای اطرافمان را دوست داشته باشیم و فرهنگمان را، که از ما موجودات منحصربهفردی میسازد، ارج بنهیم.
۵. ریتا مورنو: دختری که تصمیم گرفت به هدفش برسد (Rita Moreno: Only a Woman Who Determined to Go for It)
- محصول ۲۰۲۱
- کارگردان: مارییِم پرز رییِرا
- با حضور: ایوا لانگوریا، گلوریا استفان، مورگان فریمن، ووپی گلدبرگ
خلاصه داستان: ریتا مورنو هفتاد سال با اجراها و نقشآفرینیهایش منبع الهام و مایهی سرگرمی بسیاری از عاشقان و مخاطبان سینما بوده است. این مستند روایتی است از کودکی تا روزهای ستاره بودن او.
مستند ریتا مورنو، بازیگر، خواننده و رقصندهی اهل پورتوریکو، که در آثار مهمی همچون «داستان وستساید» (Westside Story) و «آواز در باران» (Singing In the Rain) حضور داشته است، در افتتاحیهی ساندنس ۲۰۲۱ به نمایش درآمد. این مستند فوقالعاده و بینظیر، زندگی حرفهای ستارهی لاتین سینمای هالیوود را در عصر طلاییاش، تعصباتی که به عنوان یک خارجی با آن روبهرو بود، تلاشها و موفقیتهایش را به تصویر میکشد. این فیلم همچنین تصویر عمیقی از صنعت سرگرمی را از نگاه یک پورتوریکن، که به ریشههای خود میبالید و مجبور بود برای رسیدن به آرزویش موانع زیادی را پشت سر بگذارد، نشان میدهد.
۶. راز درون چشمهایشان (El Secreto de sus Ojos)
- محصول ۲۰۰۹
- کارگردان: خوان خوزه کامپانهیا
- بازیگران: ریکاردو دارین، سولداد بیژامیل، گیژرمو فرانچلا، پابلو راگو
خلاصه داستان: یک وکیل بازنشستهی دادگستری فدرال آرژانتین (ریکاردو دارین) رمانی را بر اساس یک پروندهی مختومهی حلنشدهی قدیمیاش مینویسد و سعی میکند به کمک دوست و همکار قدیمیاش (سولداد بیژامیل) راز حلنشدهی این پرونده را حل کند. پرونده مربوط به زن جوان تازهعروسی بوده است که بر اثر تجاوز جنسی در منزل خود کشته میشود. سیر احساسی این وکیل در خاطرات گذشته او را به نتیجهی شوکهکنندهای میرساند.
این درام اسپانیایی آرژانتینی برندهی جایزهی گویا و بهترین فیلم خارجی اسکار، که اقتباسی است از رمانی به نام «پرسش چشمانشان» (La pregunta de sus ojos) نوشتهی ادواردو ساچری، ازجمله بهترین فیلمهای ژانر جنایی مهیج است. روایت غیرخطی این فیلم که پرده از یک پروندهی قتل و تجاوز برمیدارد، در کنار عواقب خطاها و فرصتهای از دسترفتهی شخصیتهای فیلم، اثرگذاریاش را بیشتر میکند. یک نکته از بیشمار ویژگیهای خوب این فیلم این است که از نمایش بهترین و بدترین بخشهای فرهنگ آرژانتینی خجالت نمیکشد. از سویی، خط جنایی قصه را با داستانی عاشقانه، هنرمندانه ترکیب میکند. یک صحنهی تکبرداشتی تعقیبوگریز هم دارد که بهقدری آدرنالین را بالا میبرد که تماشاگر فکر میکند خودش در صحنه حضور دارد.
۷. بئاتریس در مهمانی شام (Beatriz at Dinner)
- محصول ۲۰۱۷
- کارگردان: میگل آرتتا
- بازیگران: سلما هایک، جان لیسگو، کلویی سونی
خلاصه داستان: بئاتریس (سلما هایک) ماساژور و درمانگر ساکن لسآنجلس است که به دعوت یکی از مراجعهکنندگانش، کتی، به عمارت کنار ساحل میرود. در راه ماشینش خراب میشود و کتی از او دعوت میکند که با او در یک شام کاری همراه شود. سر و کلهی مهمانها پیدا میشود و بئاتریس بهناگاه خودش را در جنگی کلامی با شخصی بانفوذ در حوزهی املاک، که پول برایش از آدمها مهمتر است، میبیند.
میگل آرتتا، کارگردان اهل پورتوریکو، فیلمی دربارهی چند مهاجر مکزیکی در تلاش برای ساختن حرفه را در کنار درمانگری، که خودش را شاخ تو شاخ با فردی میبیند که مجموعهای است از تمام چیزهایی که او از آن متنفر است، هنرمندانه کارگردانی میکند. نتیجه یکی از پرتنشترین بحثهای بر سر میز شام در عالم سینماست. شخصیت سلما هایک در این بحث اشارات ظریفی به رویکرد جامعهی امریکایی در قبال نژاد، طبقه و سنت میکند. این تفسیر تند و تیز و به لحاظ زمانی بهموقع اجتماعی قرار است مخاطب را اذیت و وادار کند که با خود بیندیشند اگر در موقعیت بئاتریس، یعنی مواجهه با ساکنینِ امریکایی که ترامپ ساخته است، قرار بگیرند، چگونه عمل میکنند.
۸. در هایتس (In The Heights)
- محصول ۲۰۲۱
- کارگردان: جان ام. چو
- بازیگران: آنتونی راموس، کوری هاکینز، لزلی گریس
خلاصه داستان: سه روز از زندگی مردمانی در محلهی لاتین (با اکثریت دومینیکن) واشینگتن هایتس در منهتن نیویورک که دربارهی صاحب یک خواربارفروشی است که بعد از ارثیهی قابل توجهی که به او میرسد، قصد دارد مغازهاش را تعطیل کند و روزهای بازنشستگی را در جمهوری دومینیکن بگذراند. اما تردید دارد.
درام موزیکال امریکایی که کارگردانی امریکاییتایوانی بر اساس نمایشی با همین نام نوشتهی لین-منوئل میرندا ساخته است، داستان مردمانی را روایت میکند که هریک برای زندگی بهتر به دنبال آرزوهای خود هستند. برخلاف انتقادهای فراوانی که به فیلم شده است، «در هایتس» سنت لاتینتبارها را بهگونهای ترسیم میکند که پیش از آن هرگز شاهدش نبودهایم. ما بیشتر در فیلمهای مربوط به لاتینها یا با حضور لاتینها با شخصیتهای آسیبدیده یا دستچندم مواجهیم که بهگونهای از سنتهای خود در تقابل با فرهنگ امریکایی آسیب میبینند و نادیده گرفته میشوند، اما در این فیلم، شاهد جوانانی هستیم که به ریشههایشان افتخار میکنند و نسبت به سنت و فرهنگ خود احساس خوبی دارند. این فیلم لاتین به هیچ وجه کلیشه نیست و تنها جشنی از فرهنگهای متنوع لاتین است.
۹. درسهای زبان (Language Lessons)
- محصول ۲۰۲۱
- کارگردان: ناتالی مورالس
- بازیگران: ناتالی مورالس، مارک دوپلاس
خلاصه داستان: زنی به نام کارینو (ناتالی مورالس)، که مشکل اعتماد کردن به دیگران را دارد اما در جستوجوی عشق است، و مردی به نام آدام (مارک دوپلاس)، که خجالتی اما دوستداشتنی است ولی یک تراژدی در زندگیاش دارد که به دنبال گریز از آن است، از طریق تماس آنلاین با هم آشنا میشوند. کارینو معلم زبان اسپانیایی آدام شود و بهتدریج دوستیای بینشان شکل میگیرد.
درامی دربارهی همهگیری بی آنکه در آن به همهگیری اشاره شود، به کارگردانی ناتالی مورالس امریکاییکوبایی که اولین نمایش جهانیاش را در جشنوارهی برلین ۲۰۲۱ تجربه کرد. مورالس و مارک دوپلاس هم بازیگران این فیلم هستند و هم خالقان دو شخصیت اصلی فیلم. این دو، شخصیتها را به طور جداگانه خلق کردند و بعد در مقابل هم قرار دادند تا ببیند چطور با هم برخورد میکنند. دوپلاس، که پیش از این سراغ ساخت فیلمهایی رفته بود که آشکارا نشان از روزگار شیوع جهانی کرونا دارند، میگوید در «کلاسهای زبان» هیچکس از واژهی هراسانگیز «پاندمی» استفاده نمیکند ولی فاصله میان شخصیتهای فیلم گویای همهچیز است.
این فیلم نهتنها در دوران فاصلههای اجتماعی همچون پرتوی از نور خورشید است، بلکه جنسی از دوستی را تصویر میکند که این روزها در رسانه زیاد نمیبینیم. این فیلم با نمایش تصویری ملموس از مهر و فقدان، نشان میدهد که چطور آدمها در زمانی که به یک دیگری نیاز دارند، قدم به زندگیهای هم میگذارند. شیمی بین شخصیت مرد و زن، در کنار کلاس آموزش زبان اسپانیایی، که خود مایهی دلخوشی و دلگرمی است، اینکه چطور یادگیری موضوعات جدید میتواند منجر به دوستیها و روابط تازه شود، همه و همه دستبهدست هم میدهد که «کلاسهای زبان» فیلمی خوشایند برای تماشا، بهطور ویژه در این روزها، باشد.
۱۰. موی بد (Pelo Malo)
- محصول ۲۰۱۳
- کارگردان: ماریانا روندون
- بازیگران: بتو بنیتس
خلاصه داستان: پسربچهای نهساله در آپارتمانی فرسوده در کاراکاس با مادر بیوه و برادر کوچکش زندگی میکند. او موهای بدی (Pelo Malo، اصطلاحی در زبان لاتین برای موهای فر مدل افریقایی) دارد که از آن ناراضی است و به طرق مختلف سعی میکند آن را صاف کند. مادرش از این موضوع ناراحت است، چرا که توجه بیش از اندازهی پسر به ظاهرش را کاری دخترانه میداند.
اگرچه مردمان لاتین سنتهای زیبایی دارند، مسائلی در فرهنگشان وجود دارد که چندان خوشایند و زیبا نیست؛ زنگریزی، جنسیتزدگی و نژادپرستی ازجمله این مسائل است که ماریانا روندونِ کارگردان در این فیلم محصول ونزوئلا روی آنها دست گذاشته است. پسرکی که همراه با دوستِ دخترش برنامههای دختر شایسته را تماشا میکند و از موهایش ناراضی است و دائم در تلاش است به طریقی آن را تغییر شکل دهد تا شبیه پسرهای دیگر و همینطور خوانندهی محبوبش شود، مشکلات زیادی را در خانواده به وجود میآورد. فیلمساز از همین موضوع به ظاهر ساده استفاده میکند تا از زنگریزی، هراس از دگرباشی و تابوهای موجود در فرهنگ لاتین (و بسیاری فرهنگهای دیگر) انتقاد کند.
۱۱. در زمانهی پروانهها (Within the Time of the Butterflies)
- محصول ۲۰۰۱
- کارگردان: ماریانو باروسو
- بازیگران: سلما هایک، مارک آنتونی، ادوارد جیمز آلموس
خلاصه داستان: خواهران میرابال بعد از آنکه اعضای خانوادهشان به دست نیروهای رژیم دیکتاتوری ترخیو در دومینیکن کشته میشوند، تبدیل به مبارز میشوند و در این راه جان خود را از دست میدهند.
خواهران میرابال، به خاطر مخالفت و مبارزهی سرسختانه با رژیم دیکتاتوری رافائل ترخیو در جمهوری دومینیکن تبدیل به نماد انقلاب شدهاند. صدای مخالفت و فعالیتهای آنها بر ضد ترخیو، که در نهایت منجر به مرگ سه نفرشان شد، گذشتهی تاریخی این ملت را بهکل تغییر داد. نام این خواهران شهیدِ در راه وطن در میان کسانی که در راه دفاع از کشور در مقابل ظلم و تعدی جان خود را از دست دادهاند، برجسته است. و این فیلم سعی میکند یاد آنها را زنده نگه دارد.
۱۲. عشق سگی (Amores Perros)
- محصول ۲۰۰۰
- کارگردان: الخاندرو گونسالس اینیاریتو
- بازیگران: گائل گارسیا برنال، گویا تولدو
خلاصه داستان: سه قصهی متفاوت که با یک تصادف رانندگی در مکزیکو سیتی به هم ربط پیدا میکنند. هر یک از این سه داستان بهطور مستقل ظلم انسانها نسبت به یکدیگر و وجه تاریک و تباه زندگی را به تصویر میکشد.
درست مثل آلفونسو کوارون، ایناریتو فیلمسازی است که همیشه بدون ظاهرسازی یا رمانتیک جلوه دادن فاجعه و بدبختی به جوانب خاصی از زندگی در مکزیک اشاره میکند. این فیلم، به جز ایدهی سنگین و خشونت آشکارش، نمونهی ایدهآلی از روایت موازی و همزمان چند قصه از طریق یک اتفاق است و همینطور بیان توصیفی کمیابی از نابرابری طبقاتی. «عشق سگی»، که به طرز خانمانسوزی آزاردهنده است، در ذهن مخاطب باقی میماند و به همین خاطر، یکی از بهترین فیلمهای ایناریتو است.
۱۳. زندگی ماهیها (La Vida de los Peces)
- محصول ۲۰۱۰
- کارگردان: ماتیاس بایز
- بازیگران: سانتیاگو کاباررا، بلانکا لوین
خلاصه داستان: آندره، سفرنامهنویس ساکن برلین، که به نظر میرسد زندگیِ در سطح جهانی خوبی دارد، بعد از سالها به دلیلی دوباره به سانتیاگو برمیگردد و آنجا با حادثهای تراژیک مواجه میشود.
ترک خانه و خانواده برای پیگیری اهداف و آرزوها بخش جداناپذیر زندگی است؛ اما وقتی بعد از مدتها دور بودن از خانه دوباره به خانه برمیگردی، چه اتفاقی میافتد؟ این فیلم محصول شیلی برندهی جایزهی گویا سعی میکند پاسخ این پرسش را بدهد. «زندگی ماهیها» داستان بازگشت به خانه بعد از مدتها و مواجهه با تعلقات را به شکل سادهای روایت میکند؛ همان درامهای عاشقانهی آشنای لاتین که عشق به خانه و خانواده را به زیباترین شکل به تصویر میکشد و احساسات مخاطب را درگیر میکند.
۱۴. من یک کارگردان هستم (I Am a Director)
- محصول ۲۰۱۲
- کارگردان: خاویر کلون
- با حضور: کارلوس ریوار مارچاند، لارا آلهمان، جیکوب مورالس، لیلیان هِرست
خلاصه داستان: کارلوس (کارلوس ریوار مارچاند) بعد از پنج سال حضور در هالیوود به خانه، پورتوریکو، برمیگردد تا اولین فیلم بلندش را بسازد.
رؤیای ساختن فیلم شخصی به سراغ (اگر نگوییم همه) بیشتر عاشقان سینما میآید. با این حال، این رؤیا برای همه به واقعیت تبدیل نمیشود. بسیاری از این خیالپردازان یا در مرحلهی خیال باقی میمانند یا گول همین خیالپردازیها را میخورند و فراموش میکنند که ساختن یک فیلم چقدر میتواند سخت باشد. «من یک کارگردان هستم» مستندنمایی (Mockumentary) است که چالشهایی را که فیلمساز در فرایند فیلمساز شدن با آن مواجه است، به شکلی طنزآلود به نمایش میکشد. فیلمسازانی که در اول راه خود هستند، بهخصوص غیرامریکاییها و اینجا به طور ویژه امریکاییلاتینها و اهالی کارائیب، با این فیلم و این پرسش ابدی که «آیا فیلمم را باید به زبان انگلیسی یا به زبان مادری بسازم؟» همذاتپنداری میکنند.
۱۵. مثل آب برای شکلات (Like Water for Chocolate)
- محصول ۱۹۹۲
- کارگردان: آلفونسو آرائو
- بازیگران: مارکو لئوناردی، لومی کاوازوس، یارلی آریزمندی
خلاصه داستان: تیتای زیبارو (لومی کاوازوس)، جوانترین دختر خانواده، اجازهی ازدواج با عشق واقعیاش، پدرو (مارکو لئوناردی) را ندارد. از آنجا که به حکم سنت، تیتا مسئول نگهداری از مادرش است، پدرو، در حالی که همچنان عاشق تیتاست، با خواهر بزرگتر او (یارلی آریزمندی) ازدواج میکند. این موقعیت منجر به تنش زیادی در خانواده میشود و احساسات قوی تیتا به شکل خیالگونهای در آشپزی نمود پیدا میکند.
این درام عاشقانه بر اساس رمانی با همین نام نوشتهی لائورا اسکیبل در سبک رئالیسم جادویی، که مردمان لاتین در آن ماهرند، ساخته شده است. مثل بسیاری از فرهنگهای قدیمی این فیلم دربارهی عشق به غذا و ابراز عشق در قالب غذاست. « مثل آب برای شکلات» قصهی زنی عاشق را روایت میکند که با عشق غذا میپزد و با استفاده از رئالیسم جادویی نشان میدهد که چیزی چنین عادی و رومزه مثل آشپزی چطور میتواند تبدیل به تجربهای رازآلود شود. تماشای این ملودارم عاشقانه مثل یک رؤیاست. این فیلم در زمان اکران به پرفروشترین فیلم خارجی در ایالاتمتحده (تا آن موقع) تبدیل شد. آلفونسو آرائو، کارگردان فیلم، را با درام عاشقانهی دیگری به نام «راه رفتن روی ابرها» (A Walk in the Clouds) با بازی کیانو ریوز میشناسیم.
منبع: Elle
با سپاس
فیلم کمدی heroic losers هم خیلی قشنگه با بازی ریکاردو دارین بازیگر فیلم شاهکار راز درون چشمهایشان