بهترین فیلمهای جیمز باند که برای درک این فرانچایز باید ببینید
فرانچایز جیمز باند از سال ۱۹۶۲ شروع شد و با توجه به تعداد قسمتهای مختلف این مجموعه مشخصکردن بهترین فیلمهای جیمز باند آسان نیست. در طی این مدت، ۲۴ فیلم جیمز باند ساخته شده است و قسمت جدید آن، زمانی برای مردن نیست نیز طی سالهای اخیر اکران شده است.
فرانچایزی تقریبا ۶۰ ساله و دارای ۲۴ فیلم، قطعا بسیار مهیج است، به ویژه به این خاطر که همه فیلمها تقریبا ماجراهای مستقل و خاصی دارند. به ترتیب تماشا کردن آنها واقعا هیچ مزیتی برای شما نخواهد داشت و یکی از حقایق سخت این مجموعه این است که بسیاری از فیلمهای باند خوب نیستند، حال به دلیل این که اثری متعلق به عصر و دوره خود هستند یا به خاطر فیلمنامه شلخته و شلوغشان یا هر دو مورد. معمولا حداقل یکی دو جنبه جذاب حتی در بدترین فیلمهای باند وجود دارند اما ارزش زمان گذاشتن ندارند که پای آثاری مانند مونریکر یا اختاپوسی بنشینید تا با این جنبهها آشنا شوید.
- رامی مالک چگونه شخصیت منفی قسمت جدید جیمز باند شد؟
- زمانی برای مردن نیست؛ ۴ تئوری دربارهی شخصیت شرور جدید فیلم جیمز باند
- منتقدان دربارهی فیلم «جیمز باند: زمانی برای مردن نیست» چه میگویند؟
شاید به دلیل زمان محدود یا عدم تمایل خود، نتوانید همه فیلمهای باند، مخصوصا بدترینها را ببینید. پس باید به سراغ کدام فیلمها بروید؟ کدام یک از آنها بهترین تصویر از کاراکتر باند و در کل، این فرانچایز را به شما نشان میدهند؟ هر شخصی که همه فیلمهای فرانچایز را تماشا کرده باشد، میداند که ۷ فیلم هستند که واجبتر از بقیهاند. توصیه میشود که آنها را به ترتیب زمانی تماشا کنید تا ببینید چگونه این مجموعه در طول چند دهه تکامل یافته است اما اجباری در کار نیست، زیرا فیلمهای باند معمولا مستقل هستند و هیچ یک از طرحهای این فیلمها به هم مرتبط نیستند. شاید بعضی از فیلمها به موضوعات خاصی بپردازند اما فیلمهای این لیست، آن خصوصیات منحصر به فرد را ندارند تا تازهواردانی که میخواهند باند را بفهمند اما فقط آثار اصلی و واجب را میخواهند، با خیال راحت این فیلمها را تماشا کنند.
بهترین فیلمهای جیمز باند
۷. پنجهطلایی (Goldfinger)؛ از بهترین فیلمهای جیمز باند با بازی شان کانری
- کارگردان: گای همیلتون
- بازیگران: شان کانری، آنر بلکمن، شرلی ایتون
- تاریخ انتشار: ۱۹۶۴
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
دکتر نو (۱۹۶۲) و از روسیه با عشق (۱۹۶۳) بسیار خوب هستند اما بهترین فیلم کانری در نقش جیمز باند، پنجهطلایی است و حضور این اثر سینمایی در فهرست بهترین فیلمهای جیمز باند ضروری به نظر میرسد. در این فیلم، باند سعی میکند جلوی اوریک گلدفینگر (گرت گروب) شرور را بگیرد تا او نقشه احمقانه خود برای کاهش قیمت طلا (برای ثروتمندتر شدن خودش) را اجرا نکند. شروران فیلمهای باند معمولا برنامههای پیچیدهای دارند اما برنامههای گلدفینگر آنقدر احمقانه هستند که در کمال تعجب، درخشان میشوند و ذات آزاد اما هوشمندانه او در بقیه فیلم، نفوذ میکند.
در ادامه، با شخصیتهایی به نام پوسی گالور یا آدجاب آشنا میشوید که علیرغم سادگی خود، بسیار خطرناک هستند. بسیاری از آنچه امروزه درباره جیمز باند میدانیم از فیلم گلدفینگر ناشی میشود. اگر چه این اثر کمی زننده به نظر میرسد (باند اساسا خود را به پوسی گالور تحمیل میکند و سپس گالور به لطف ایجاد ارتباطی مناسب با باند، به یک فرد خوب تبدیل میشود) اما به گونهای نماد اصلی و هویت این فرانچایز است.
۶. در خدمت سرویس مخفی ملکه (On Her Majesty’s Secret Service)؛ درخشش جورج لازنبی
- کارگردان: پیتر هانت
- بازیگران: جورج لازنبی، دایانا ریگ، تلی ساوالاس
- تاریخ انتشار: ۱۹۶۹
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
مردم دوست دارند جورج لازنبی را بکوبند، زیرا او فقط یک بار در نقش جیمز باند بازی کرد. بنابراین فرض بر این است که او احتمالا خیلی خوب در این نقش، عمل نکرده باشد اما حقیقت این است: لازنبی در واقع یک جیمز باند بسیار خوب است و در یکی از بهترین فیلمهای جیمز باند حضور داشته است. کانری، جذابیت و کاراکتر خاصی داشت اما لازنبی که قبلا یک فروشنده خودروهای فرسوده بود و بعد از آن به یک مدل تبدیل شد، به طرز جالبی در نقش باند ظاهر شد و شخصیت ۰۰۷ را به خوبی به تصویر کشید.
او در این ماجراجویی جدید به آلپ سوئیس میرود و با یک فرد یاغی برای مبارزه با بلافلد (تلی ساوالاس) همکاری میکند. به نظر میرسد در خدمت سرویس مخفی، فیلمی است که آنقدر آزاد است که میتواند فرصتها و موارد جدید را امتحان کند، برای مثال باند در این فیلم عاشق شود و عشقش را از دست میدهد و در عین حال، خیلی از قالب یک مامور مخفی فاصله نمیگیرد.
۵. مردی با تفنگ طلایی (The Man with the Golden Gun)؛ فیلمی که بر خلاف انتظار جذاب است
- کارگردان: گای همیلتون
- بازیگران: راجر مور، بریت اکلند، کریستوفر لی
- تاریخ انتشار: ۱۹۷۴
- امتیاز راتن تومیتوز: ۳۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
بیشتر فیلمهایی که راجر مور در آنها نقش باند را بازی کرده است، بد هستند و به سختی میتوان آنها را درون فهرست بهترین فیلمهای جیمز باند قرار داد. آنها یا نژادپرستانه هستند (زنده باش و بگذار بمیرند و اختاپوسی) یا این که تهیهکنندگان هر ایده تصادفی را بدون توجه به این که روایت خوبی است یا نه، در یک خط داستانی واحد ریختهاند. مردی با تفنگ طلایی به روشی عجیب و غریب به همان طرح داستانی تعقیب و گریز همیشگی چنگ میزند اما اثری جذاب است. در این داستان، باند با ثروتمندترین قاتل جهان، اسکارامانگا (کریستوفر لی)، هنرمند سابقی مبارزه میکند که از یک عارضه خاص در بدنش رنج میبرد و در جزیرهای با یک خدمتکار کوچک (هرو ویلشایر) زندگی میکند. این فیلم بسیار عجیب است و به نوعی از خط اصلی فیلمهای مور خارج میشود اما باز هم بسیار سرگرمکننده است.
۴. مجوز قتل (License to Kill)؛ از بهترین فیلمهای جیمز باند
- کارگردان: جان گلن
- بازیگران: تیموتی دالتون، کری لاول، تالیسا سوتو
- تاریخ انتشار: ۱۹۸۹
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
مجوز قتل و در درجه پایینتر، روشناییهای پایدار روز، بسیار جذاب و متفاوت از سایر فیلمهای فرانچایز باند هستند. فیلمهای تیموتی دالتون، محصول سینمای اکشن اواخر دهه ۸۰ میلادی هستند و به ویژه مجوز قتل نیز از این فرمول پیروی میکند و مناسب افراد بالای ۱۸ سال است. در این فیلم، باند به دنبال یک مافیای مواد مخدر (رابرت داوی) است که دوست باند، فلیکس لیتر را مجروح کرده و همسرش را کشته است.
چیزی که مجوز قتل را به یک فیلم باند واقعا جذاب تبدیل میکند این است که نیمی از آن اصلا شبیه به یک فیلم باند نیست و این سوال مطرح میشود که یک فیلم باند باید چگونه باشد؟ اگر همه چیز را کنار بگذارید و او را به عنوان یک مامور مخفی سرکش که در یک ماموریت انتقام قرار دارد، معرفی کنید، آیا هنوز این فیلم متعلق به جیمز باند است یا فقط کافی است که یک فیلم اکشن معمولی داشته باشید که اتفاقا شخصیتی به نام جیمز باند هم در آن بازی میکند؟ گاهی اوقات بهترین راه برای رسیدن به دیدگاهی تازه از یک نماد قدیمی، رها کردن عناصر همیشگی آن است.
۳. چشمطلایی (GoldenEye)؛ نگاهی دروننگرانه به جیمز باند
- کارگردان: مارتین کمپبل
- بازیگران: پیرس برازنان، فمک جانسن، ایزابلا اسکوروپکو
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۵
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
اولین (و بهترین) فیلم پیرس برازنان در نقش باند، یک نیم قدم به سوی دروننگری این شخصیت است. باند پس از ۶ سال وقفه (طولانیترین مدت زمانی که این شخصیت در تاریخ خود، روی پردههای سینما نبوده است) و پس از پایان جنگ سرد، بازگشت و خود را در جهانی ناپسند دید. فیلم به نوعی نشان میدهد که او یک یادگار قدیمی است که برای ورود به قرن بیست و یکم باید خود را نوسازی کند و ماهیت فیلم، چنین چیزی را بیان دارد.
در این فیلم باز هم کمی شاهد گجتها و لوازم مختلف هستیم و فیلم تحت تاثیر کتابهای تام کلنسی و مفاهیم آنها درباره ژئوپلیتیک است اما در کل، این اثر، یک راه خوب برای کنار گذاشتن نگرش کلاسیک باند است و نشان میدهد که با تغییر جهان، باند نیز (علیرغم تعصباتش) مجبور است تغییر کند. فیلمهای بعدی باند دوباره به گجتها و طرحهای زنانه و مزخرف بازگشتند اما چشمطلایی یک قدم امیدوارکننده در این مجموعه است.
۲. کازینو رویال (Casino Royale)؛ شروع تازه فرنچایز
- کارگردان: مارتین کمپبل
- بازیگران: دنیل کریگ، اوا گرین، مدس میکلسن
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۶
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
اگرچه کازینو رویال، تاثیراتی از آثار معاصر خود (بورن، پارکور و پوکر) به همراه دارد اما این فیلم، یک شروع تازه برای فرنچایز است که باند را به جای یک فرد فراری فانتزی، به یک انسان تبدیل میکند. دنیل کریگ شخصیتی واقعی و آسیبپذیر میآفریند که سعی دارد رابطه خود با وسپر لیند (اوا گرین) را بهبود بخشد که یک حسابدار است که پول ۰۰۷ را برای رهایی از سرمایهگذار تروریست، لو چیفر (مدس میکلسن) تامین میکند. در این فیلم، شاهد اکشن و ریسکپذیری بیشتر کاراکترها هستیم. کازینو رویال اثری زنده به نظر میرسد، زیرا باند را به عنوان یک شخصیت باورپذیر معرفی میکند که به رابطه خود با یک زن خاص، اهمیت میدهد، دقیقا برخلاف فیلمهای قبلی که او جهان را به عنوان زمین بازی خود تلقی میکرد.
۱. اسکایفال (Skyfall)؛ بهترین فیلم جیمز باند
- کارگردان: سم مندس
- بازیگران: دنیل کریگ، خاویر باردم، جودی دنچ
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۲
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
اسکایفال در حال حاضر به عنوان بهترین فیلم باند شناخته میشود، نه تنها به این دلیل که از پیروی روندهای گذشته اجتناب میکند و طرحی واقعا قوی دارد، بلکه به این دلیل که یک فیلم واقعی درباره جیمز باند است. برخی ممکن است این فیلم سم مندس در سال ۲۰۱۲ را بیش از حد ماورایی بدانند اما در پنجاهمین سالگرد این فرانچایز میبینیم که جیمز باند عناصر ساخت یک فیلم باند را زیر سوال میبرد و این شخصیت، شجاعانه قدم در دنیایی جدید میگذارد. آیا یک سگ پیر میتواند ترفندهای جدیدی یاد بگیرد؟ اسکایفال با یک بله قاطعانه، به این سوال پاسخ میدهد، زیرا در این فیلم، باند از منطقه راحتی خود بیرون رانده میشود و در عین حال، ویژگیهای بسیار دوستداشتنی خود را حفظ میکند. اسکایفال دائما به گذشته و آینده نگاه میکند و جیمز باند در این فیلم، بهترین عملکرد ممکن را به جا میگذارد.
منبع: Collider