بهترین شاعران زن ایرانی که آثار ماندگاری خلق کردهاند
هزاران سال است که ایرانیان شعر را دوست دارند و آن را ارج مینهند، اما در اینبین شاعران زن ایرانی به دلایل عدیدهای مثل فرهنگ مردسالاری جامعه بسیار گمنام ماندهاند. با این حال زنان شاعر و نویسندهی ایرانی قرنهاست که آثار ادبی مهمی به زبان فارسی منتشر کردهاند و تعدادی از آنها شهرهی جهانی به دست آوردهاند. شاعر زن ایرانی همیشه مسیر سختتری را نسبت به مردان شاعر طی کرده تا کتابهایش چاپ شود و بتواند مخاطب جلب کند. اولین شاعر زن ایرانی طبق گفتههای رابعهی بلخی است که در سدهی چهارم زندگی میکرده.
در دورهی قرونوسطی، زنان فارسیزبانی که از حمایت سلطنتی برخوردار بودند یا جزو طبقهی ممتاز به شمار میرفتند، از مزایای تحصیل برخوردار میشدند و ابزار و فرصتی برای نوشتن و شعرخوانی داشتند. با رشد اقتصادی و ثبات سیاسی در قرن شانزدهم، شعر و آثار نوشتاری زنان رواج بیشتری یافت.
در قرن نوزدهم، فرصتهای بسیار بیشتری برای زنان بهعنوان بخشی از احیای گستردهتر هنرهای ادبی فارسی و افزایش آموزش جهانی، فراهم شد. شعر آنها که مضامین عشق، عرفان الهی و حقوق بشر را در برمیگیرد، کمکی باورنکردنی به فرهنگ ایرانی کرده است. در اینجا به معرفی ۴ شاعر زن ایرانی که نامشان جاودانه و اشعارشان در تاریخ شعر و ادب ایرانزمین ماندگار شد، پرداختهایم.
۱. پروین اعتصامی
پروین اعتصامی، شاعر زن ایرانی معاصر، ۲۵ اسفند ۱۳۰۶ در شمالغربی شهر تبریز استان آذربایجان شرقی به دنیا آمد. به گفتهی زبانشناس برجسته «علی اکبر دهخدا»، نام او رخشنده بود. او سالهای اولیهی زندگیاش را در تهران نزد پدرش یوسف اعتصامی (اعتصام الملک) گذراند و زیر نظر او ادبیات عرب و فارسی را فرا گرفت.
با توجه به شخصیت ادبی پدرش، چهرههایی چون نصرالله تقوی، علیاکبر دهخدا و بهار در خانهشان حضور پیدا میکردند. او زیر نظر پدرش در فضایی ادبی و علمی بزرگ شد و خیلی زود به بلوغ فکری رسید. او حدودا هشتساله بود که استعداد سرودن شعر در وجودش شکوفا شد؛ برخی از اولین اشعار شناختهشدهی او در سالهای ۱۳۰۱-۱۳۰۰، در مجلهی «بهار» و گلچین اشعارش اولین بار سال ۱۳۱۴ منتشر شد. اهالی ادب با شعرهای او که در ستون دوم مجلهی بهار چاپ پدرش چاپ شده بود آشنا بودند. چاپ دوم کتابش که توسط برادرش ویرایش شد، اندکی پس از مرگ او در سال ۱۳۲۰ به انتشار رسید.
آثار اعتصامی در قالب و محتوای شعر فارسی از سنت کلاسیک پیروی میکرد و از جریانهای اصلاحطلبی بیتاثیر ماند. مضامین تعلیمی و فلسفی او از آثار کلاسیک سنایی، نظامی و مولانا پیروی میکند، اما از افسانههای ازوپ و لافونتن نیز الهام گرفته که آنها را در شعر فارسی آورده است.
پس از درگذشت او مراسم رسمی برگزار نشد و در بهار ۱۳۴۱ مراسم یادبودی توسط دوستان و آشنایانش در سالگرد او برگزار شد. سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران ۲۰ اسفندماه در حاشیهی مراسم بزرگداشت شاعران پروین اعتصامی، مهدیه الهی قمشهای و سپیده کاشانی، مجمعی با عنوان «خانه شعر و ادب» در محلهی عباسآباد افتتاح کرد.
پروین اعتصامی توانست در عمر کوتاهش در میان ایرانیان شهرت فراوانی به دست آورد. غزل تاجبخش، شاعر پیشکسوت در این مراسم با بیان اینکه عمر کوتاه پروین پیامهای زیادی بهخصوص غم و اندوه و تلخی شعرش داشته است، گفت: پروین علیرغم عمر کوتاه خود تاثیر زیادی بر ادبیات فارسی داشته است و وظیفهی ماست که از او و دیگر شاعران زنده یاد کنیم.
پرروین اعتصامی دیوانی به شعر برای آیندگان به یادگار گذاشته است که مضامین اشعارش در راستای تقبیح ظلم و ستم، بروز عواطف و احساسات و مناظراتی از اشیا است که در همین راستا مثال هایی ارزنده از آرایه شخصیت بخشی را به نمایش می گذارد.
یکی از اشعار منتشر شده در کتاب «دیوان اشعار پروین اعتصامی» چنین محتوایی دارد:
«کار مده نفس تبهکار را در صف گل جا مده این خار را
کشته نکودار که موش هوی خورده بسی خوشه و خروار را
چرخ و زمین بندهی تدبیر تست بنده مشو درهم و دینار را
همسر پرهیز نگردد طمع با هنر انباز مکن عار را
ای که شدی تاجر بازار وقت بنگر و بشناس خریدار را
چرخ بدانست که کار تو چیست دید چو در دست تو افزار را
بار وبال است تن بی تمیز روح چرا میکشد این بار را
کم دهدت گیتی بسیاردان به که بسنجی کم و بسیار را
تا نزند راهروی را بپای به که بکوبند سر مار را
خیره نوشت آنچه نوشت اهرمن پاره کن این دفتر و طومار را
هیچ خردمند نپرسد ز مست مصلحت مردم هشیار را
روح گرفتار و بفکر فرار فکر همین است گرفتار را
آینهی تست دل تابناک بستر از این آینه زنگار را
دزد بر این خانه از آنرو گذشت تا بشناسد در و دیوار را
چرخ یکی دفتر کردارهاست پیشه مکن بیهده کردار را
دست هنر چید، نه دست هوس میوهی این شاخ نگونسار را
رو گهری جوی که وقت فروش خیره کند مردم بازار را
در همه جا راه تو هموار نیست مست مپوی این ره هموار را»
۲. سیمین بهبهانی
سیمین بهبهانی یکی از برجستهترین چهرههای ادبیات فارسی قرن بیستم، سال ۱۳۰۶ در خانوادهای هنرمند در تهران به دنیا آمد. بهبهانی اولین شعر خود را در چهاردهسالگی منتشر کرد. هنگامیکه او ۱۴ ساله بود، مادرش یکی از شعرهای او را برای محمدتقی بهار، که درواقع برندهی جایزهی شاعر ایران و سردبیر یک مجلهی ادبی بود، فرستاد. شعر اینگونه شروع میشود:
«ای ملت فقیر و پریشان چه میکنی ای توده گرسنه و نالان، چه میکنی.»
بهبهانی در اواخر سال ۱۳۱۹ دورهی پرستاری را گذراند، اما با مدیر دانشکده پرستاری به خاطر مقالهای که به دروغ متهم به نوشتن در موردانتقاد از مدیریت دانشکده شده بود، اختلافنظر داشت. این امر منجر به حادثه حیرتانگیز سیلی زدن این دو به یکدیگر شد. او بهسرعت اخراج شد. از همسر اولش حسن بهبهانی جدا شد، در رشته حقوق از دانشگاه تهران تحصیل کرد، اما بهجای وکالت در دبیرستان تهران به تدریس پرداخت و شعر را در کنار کار تدریس ادامه داد.
شعرهای سیمین بهبهانی ساختارشکن و مانند شری که در نوجوانی سروده بود همه از درد هم نوع سخن به میان میآورد. یکی از شعرهایش در مورد فاحشهای است که از رنگ سرخ استفاده میکند تا صورت «پژمرده از اندوه» خود را بپوشاند، یکی در مورد زنی است که به اتهام زنا سنگسار شده، یکی در مورد کودکی است که پستهها را میدزدد که خانوادهاش آنقدر فقیر هستند که نمیتوانند بخرند. مادری که بند چکمههای پسرش را که در جنگ ایران و عراق کشتهشده، بهعنوان گردن بند میبندد.
گرچه عشق، جدایی و تنهایی بهعنوان موتیفهای غالب در اکثر شعرها ظاهر میشود، پژواکهای ضعیفی از نگرانی اجتماعی نیز در بخشهایی از مجموعه قابلتشخیص است. او به خاطر دفاع از حقوق بشر و حقوق زنان در زمان شاه و جمهوری اسلامی بهعنوان شیر زن ایران شناخته میشد و تا زمان مرگش در ایران ماند.
فرزانه میلانی که آثار بهبهانی را به انگلیسی ترجمه کرده است، او را «صدای زیبای دگراندیشی، وجدان، خشونت پرهیز، امتناع از ایدئولوژیک بودن» نامیده است.
یکی از معروفترین اشعار سیمین بهبهانی با نام «دوباره میسازمت وطن» را در ادامه می خوانیم:
«دوباره میسازمت وطن
اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو میزنم
اگر چه با استخوان خویش
دوباره میبویم از تو گل
به میل نسل جوان تو
دوباره میشویم از تو خون
به سیل اشک روان خویش
اگر چه صد ساله مردهام
بهگور خود خواهم ایستاد
که برکنم قلب اهرمن»
۳. فروغ فرخزاد
فروغ فرخزاد، سومین فرزند از هفت فرزند محمد فرخزاد، ۷ آذر ۱۳۳۳ در تهران به دنیا آمد. او بیشک یکی از برجستهترین شاعران زن ایرانی در تاریخ ادبیات فارسی است. فرخزاد در اولین کتابش به نام «اسیر» نظرات خود را در مورد ازدواج سنتی، وضعیت اسفبار زنان ایرانی و وضعیتش بهعنوان یک مطلقه و یک مادر مجرد که تمایلی به انطباق با هنجارهای مرسوم ندارد، بیان میکند.
آثار او به بسیاری از زبانها ترجمه شده است و پس از انقلاب ایران بیش از یک دهه در ایران ممنوعالچاپ بود. فرخزاد در بخش زیادی از زندگی شعری خود تحت تاثیر شاعران مختلف بهویژه تولّلی، نادرپور، نصرت رحمانی و بعدها یدالله رویایی بود. او دربارهی موضوع آثارش، جرات و شجاعت کافی برای بیان احساسات و عواطف پنهان زنان ایرانی را داشت.
درواقع اشعار او بهوضوح غم و آرزوی زنان جوان معاصر ایرانی را منعکس مینمود که احساس میکردند «در جوانی بیگناه غرقشدهاند» و در زندگی سرکوبشدهای در پشت پردهی سنتها محصورشدهاند. او میدانست که زنان جوانی مانند او میخواهند خواستههای طبیعی خود را فریاد بزنند.
اولین گام بزرگ او در زندگی واقعی، جدا شدن از شوهرش بود که در سن شانزدهسالگی طبق دستور والدینش با او ازدواج کرد. از آنجاییکه در نوزدهسالگی مادری مطلقه شد، گذراندن این مرحله از رهایی برای او بسیار عذابآور بود. دومین قدم بزرگ فرخزاد، این بار در زندگی هنریاش، رهایی از تاثیر جذاب شاعران رمانتیک نئوکلاسیک و حتی تقلید از نوآوریهای نیما یوشیج در ریتم و سبک بود. او در مصاحبهای که در نشریهی ادبی آرش منتشر و بهعنوان پیشگفتار برگزیدهی اشعار او تجدید چاپ شد، گفته بود: «نیما یوشیج راهنمای من بود، اما من سازندهی خودم بودم. من همیشه بر آزمایشهای خودم تکیه کردهام. باید کشف میکردم که نیما چگونه توانست به زبان و فرم جدید خود برسد. اگر این را کشف نمیکردم، به هیچچیز نمیرسیدم. من بدون آگاهی مقلد میشدم. باید سفر خودم را میکردم».
دوستی او با تعدادی از شاعران نوگرا و روشنفکران فرهیخته، مانند احمد شاملو، ابراهیم گلستان، پرویز داریوش و احمدرضا احمدی، او را به یافتن دیدگاهی کاملا متفاوت ترغیب کرد. از آنپس بهجای ایستادگی در برابر جامعه، سعی در درک آن داشت و شعرهای او در عین سادگی و روان بودن در زبان و تصویر، عمقی تازه و لحنی نسبتا فلسفی یافت.
فرخزاد حدود چهار سال پس از انتشار شعر «تولدی دیگر» در سن ۳۲ سالگی بر اثر یک سانحهی رانندگی درگذشت. با گذشت نیمقرن از مرگش، او هنوز یکی از پر خوانندهترین و تحسینشدهترین شاعران ایرانی به شمار میرود؛ تاثیر فرخزاد بر بسیاری از شاعران زن، ازجمله شاداب وجدی، میمنت میر صادقی، ژیلا مساعد، مینا اسدی و بسیاری دیگر، الهامبخش و سازنده بود. بینش شاعرانهی او همچنان یکی از دستاوردهای مدرنیسم در شعر فارسی بوده است. از فروغ پنج دفتر شعر به نامهای «اسیر، دیوار، عصیان، تولدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» برای ما به یادگار مانده است. در سه دفتر اول این شاعر همچنان در جستوجوی اثر انگشت منحصر بهفرد خود در این وادی میگردد و با دفتر «تولدی دیگر» انگار که این هویت به دنیا آمده است.
شعر «تولدی دیگر» سرودهی فروغ فرخزاد از دفتری به همین نام با چنین ابیاتی شروع میشود:
«همه هستی من آیه تاریکیست
که تو را در خود تکرار کنان
به سحرگاه شکفتن ها و رستنهای ابدی خواهد برد
من در این آیه تو را آه کشیدم ، آه
من در این آیه تو را
به درخت و آب و آتش پیوند زدم
زندگی شاید
یک خیابان درازست که هر روز زنی با زنبیلی از آن میگذرد
زندگی شاید
ریسمانیست که مردی با آن خود را از شاخه میآویزد
زندگی شاید طفلیست که از مدرسه بر میگردد»
۴. طاهره صفارزاده
طاهره صفارزاده، شاعر، نویسنده، مترجم و استاد برجسته دانشگاه سال ۱۳۳۶ در خانوادهای متوسط و با پیشینهای از مردان و زنانی با نگرش و رفتاری عرفانی و روحیهای ستمستیز در سیرجان استان کرمان به دنیا آمد. او برای ادامهی تحصیل در رشتهی زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه پهلوی به شیراز رفت و سال ۱۳۳۲ لیسانس خود را دریافت کرد. او برای ادامهی تحصیل به انگلستان و سپس در دانشگاه آیووا در گروه بینالمللی نویسندگان به آمریکا رفت و مدرک MFA دریافت کرد. MFA مدرک مستقلی است که بهگونهای طراحیشده که نویسندگان، شاعران، نقاشان و غیره را قادر میسازد تا رشتههای هنری مربوطه خود را هم در کارگاههای عملی و هم در دورههای نظری در سطح دانشگاه تدریس کنند. او پس از تحصیل در خارج از کشور، سال ۱۳۴۹ به استخدام دانشگاه شهید بهشتی درآمد.
او که از سیزدهسالگی شعر گفتن را آغاز کرد، سال ۱۳۴۱ اولین مجموعه شعر خود را با نام «رهگذر مهتاب» با نام مستعار «مردمک» منتشر کرد. اشعار رهگذر مهتاب، عمدتا غزلیات عاشقانه در قالب رباعی چهارپاره است. صفارزاده که به دو زبان فارسی و انگلیسی شعر، چهارده جلد شعر و همچنین ده کتاب در زمینهی اصول ترجمه در متون ادبی، علمی منتشر کرد. او نهتنها ریتمهای فروغ، بلکه ریتم و فضای شاعرانه فروغ فرخزاد را نیز در شعر خود بهکار گرفته است.
در کتاب «مجموعه اشعار» طاهره صفارزاده این شعر را میخوانیم:
«دلمان تنگ شده است
برای خاکی که خوب میشناسیم
برای تقلبی که خوب میشناسیم
نان، نان خودمان
تعارف، تعارف خودمان
هوا، هوای صبحگاهی خیابانهای تنگ دیروز خودمان
خواهرم مینویسد کارتپستالهای زیبا به مقصد نمیرسند
اما امنیت نامهی سفارشی هم غم انگیزست».
در نوشتن تاریخ سالها در متن بالا دقت نشده و بسیاری موارد اشتباه وجود دارد. شاعرانی که اشعارشان پیش از سال تولد چاپ شده، فوتشان سالها قبل یا بعد از تاریخ این متن اتفاق افتاده و نظایر آن.