۱۲ سریال کمدی ایرانی نوستالژیک که دو دهه ما را خنداندند
زمانی نه چندان دور سریال کمدی ایرانی دیدن یکی از تفریحهای جذاب مردم به شمار میرفت. شبها همه پای تلویزیون جمع میشدند تا سریال محبوبشان پخش شود و برای چند ساعت از واقعیتهای دنیا دور شوند و لحظاتی خوش را کنار خانواده تجربه کنند. زمانی سریالهای کمدی ایرانی قابلیت خلوت کردن خیابانها را داشتند و همه رأس ساعت معینی خود را به خانه میرساندند تا سریال محبوبشان را تماشا کنند. اما متأسفانه آن دوران طلایی تلویزیون در ساختن سریالهای جذاب سپری شد و دیگر کمتر سریالی ایرانی کمدی توانایی جذب مخاطب دارد. اشتباه در سیاستگذاری، انتخاب مدیران کارنابلد و محافظهکاریهای بیجا باعث قهر فیلمسازان توانا و کاربلد از تلویزیون شد. اشتباهات پی در پی در تلویزیون نه تنها قهر مخاطب را به دنبال داشت بلکه کنداکتور شبکههای تلویزیونی را از داشتن سریالهای جذاب و مخاطبپسند خالی کرد. در روزگاری که دیگر سریالهای کمدی توانایی خلوت کردن خیابان را ندارند و اثری نمیتواند مخاطب فراگیر داشته باشد، نگاهی به ۱۲ سریال ایرانی کمدی قدیمی و ماندگار تلویزیون انداختیم تا خاطرات خوب آن روزها تجدید شود.
۱. همسران؛ از نخستین تجربههای ساخت سریال کمدی ایرانی رمانتیک
- کارگردانان: بیژن بیرنگ/ مسعود رسام
- سال پخش: ۱۳۷۳
- بازیگران: فردوس کاویانی، فرهاد جم، الهام پاوهنژاد، مهرانه مهین ترابی
سریال همسران جزء نخستین تجربههای ساخت سریال کمدی با رگههایی از فضای عاشقانه و رمانتیک در تلویزیون پس از انقلاب بود. همسران داستان دو همسایه را روایت میکرد که در کنار زندگی مشترکشان در هر قسمت درگیر اتفاقاتی مختلف میشدند. بار اصلی داستان بر دوش دو زوج بود که در همسایگی هم زندگی میکردند. تمام اتفاقات در آپارتمان و در خانهی این دو همسایه میگذشت و سریال غیر از چهار بازیگر ثابت، بازیگرهای مهمان زیادی داشت که بنا به موقعیت در قسمتهای مختلف مقابل دوربین حاضر میشدند.
برای مخاطب تلویزیونی که تا پیش از این، سریالهای خشک و اتوکشیده را دیده بود، تماشای همسران اتفاق هیجانانگیزی بود. همسران نشان از اتفاق مثبتی در تغییر رویکرد تلویزیون به شمار میرفت. چندین سال از پایان جنگ تحمیلی میگذشت و جامعه به چنین تغییر رویکردی نیاز داشت و مدیران وقت تلویزیون بهخوبی این موضوع را دریافته بودند. همسران جدای از سنتشکنی در سبک سریالسازی تلویزیون، به لحاظ کیفی و محتوایی هم سریال قابل قبولی بود. بازیهای خوب در کنار داستانهایی که برای هر قسمت نوشته میشد برای مخاطب جذابیت زیادی داشت.
همسران در کنار دقت در جزئیات، در دلِ قسمتهایش نکاتی ریز در رابطه با فهم بهتر زندگی مشترک و بهتر زندگی کردن به بینندگانش گوشزد میکرد. همسران از آن دست سریالهایی بود که بینندهاش با حالی خوب از پای تلویزیون بلند میشد و تأثیر مثبتی روی مخاطبش داشت. ساخت همسران در آن سال اتفاق مبارکی بود و راهگشای مسیری نو در سریالهای تلویزیونی شد.
۲. خانه سبز؛ طنز رکوردشکن دهه هفتاد
- کارگردانان: بیژن بیرنگ/ مسعود رسام
- سال پخش: ۱۳۷۵
- بازیگران: خسرو شکیبایی، مهرانه مهین ترابی، داریوش اسدزاده، حمیده خیرآبادی، رامبد جوان، اکرم محمدی، آتنه فقیه نصیری
خانه سبز به نوعی در ادامهی سریال همسران ساخته شد. همان کارگردانان با اضافه کردن پیمان قاسمخانی به تیم نویسندگیشان سعی کردند در اثر بعدیشان بار طنز سریالشان را بیشتر کنند. این سریال در زمان پخش از پربینندهترین برنامههای تلویزیونی بود، بهطوری که حتی رکورد مخاطبان همسران را هم شکست.
خانه سبز دربارهی ساکنین یک خانه است که همه با هم فامیل هستند و در کنار یکدیگر ماجراهای گوناگونی را تجربه میکنند. داستان سریال را ماجراهایی جذاب پیش میبرد و بازیگران بزرگ و حرفهای زیادی در آن ایفای نقش میکردند. خانه سبز همان احساس خوب همسران را به بینندهاش منتقل میکرد. قدر دانستن زندگی، احترام گذاشتن به بزرگترها، درک ارزش خانواده و دورهم بودن مهمترین پیامهایی بود که مخاطب حین تماشای سریال دریافت میکرد. نویسندگان و کارگردانان سریال بدون دادن شعار و در نهایت ظرافت و دقت، مسائل خانوادگی و اجتماعی را در خانه سبز مطرح میکردند که بسیار به دل بیننده مینشست.
پس از گذشت بیش از دو دهه از گذشت سریال، هنوز بخشهایی از سریال خانه سبز در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود و برای مخاطب امروزی هم جذابیت دارد. همین نکته نشان میدهد اگر سریالی با هنرمندی، دقت و وسواس ساخته شود تاریخ مصرف نخواهد داشت و برای همیشه ماندگار خواهد شد.
یکی دیگر از نکاتی که بار نوستالژیک سریال را برای مخاطب امروز بیشتر میکند، دیدن هنرنمایی بازیگرانی است که دیگر در بینمان نیستند. تماشای بازیهای درخشان، قدرت دیالوگگویی و انتقال حس خسرو شکیبایی، داریوش اسدزاده و حمیده خیرآبادی برای مخاطبان امروز جذابیتهای زیادی دارد.
۳. زیر آسمان شهر؛ تحولی بزرگ در دهه هشتاد
- کارگردان: مهران غفوریان
- سال پخش: ۱۳۸۰
- بازیگران: حمید لولایی، مجید صالحی، ملکه رنجبر، کیومرث ملکمطیعی
زیر آسمان شهر در نخستین سال از دهه ۸۰ انقلابی در تلویزیون به پا کرد و با اقبال گسترده مردم روبهرو شد. پس از زیر آسمان شهر، باکس شبانهی یک یا دو شبکه به پخش سریالهای کمدی اختصاص یافت و تماشای سریالهای کمدی به عادت مردم تبدیل شد.
آپارتمانی در دل شهر قرار دارد و در هر قسمت یکی از همسایهها درگیر ماجرایی میشود. همسایهها از قشرهای مختلف اجتماعی، با دیدگاهها و رویکردهای متفاوت بودند؛ گاه با همدیگر تعارض و دشمنی پیدا میکردند و گاه در کنار هم برای یک هدف مشترک تلاش میکردند. زیر آسمان شهر از فضای فانتزیگونه سریالهای بیژن بیرنگ و مسعود رسام فاصله گرفته و خیلی به دنیای واقع نزدیک شده بود. مردم به نوعی خودشان را در زیر آسمان شهر میدیدند.
زیر آسمان شهر خیلی زود بین مردم گل کرد. میزان تأثیرگذاری سریال در میان مردم به حدی بود که دیالوگ شخصیتهای سریال در میان عامهی مردم رواج پیدا کرد و شخصیت «خشایار مستوفی» با بازی حمید لولایی به یکی از محبوبترین شخصیتهای تلویزیونی تبدیل شد. به نوعی بخشهایی از سریال وارد فرهنگ عمومی جامعه شد و با زندگی روزمرهی مردم گره خورد.
تیمی طناز و حرفهای کار نویسندگی سریال را بر عهده داشتند. آوردن نام رضا عطاران و سروش صحت در کنار هم نشان میدهد تیم نویسندگی زیر آسمان شهر چقدر حرفهای و کاربلد بود. زیر آسمان شهر برای دو فصل دیگر ساخته شد ولی محبوبیت اولین سری سریال بسیار چشمگیر و بالا بود.
۴. بدون شرح؛ یک سریال کمدی ایرانی نود شبی دیگر
- کارگردان: مهدی مظلومی
- سال پخش: ۱۳۸۱
- بازیگران: فتحعلی اویسی، امیر جعفری، لیلی رشیدی، فلامک جنیدی
تجربهی موفق زیر آسمان شهر، مدیران شبکه سه سیما را مجاب کرد تا برای سال بعد هم سریالی کمدی و نود شبی در کنداکتورشان قرار دهند. مهدی مظلومی که آن زمان چهرهی شناخته شدهای در میان مردم نبود سریال بدون شرح را جلوی دوربین برد. پیمان قاسمخانی، ریما رامینفر، سروش صحت، مهراب قاسمخانی، خشایار الوند و امیرمهدی ژوله تیم نویسندگی سریال را بر عهده داشتند و توانستند از قصهی تحریریهی یک هفتهنامه، سریالی مخاطبپسند خلق کنند.
این سریال کمدی ایرانی در داستان و شخصیتپردازی قدرت و کشش زیر آسمان شهر را نداشت ولی از استانداردهای لازم در سریالسازی برخوردار بود و میتوانست مردم را پای سریال بنشاند. قطعا قدرت تیم نویسندگی در این مهم بیتأثیر نبود و حضور این تعداد نویسنده خلاق به بهتر شدن سریال کمک میکرد.
تقابل فتحعلی اویسی و امیر جعفری در این سریال برای بینندگان بسیار جذاب و شیرین بود. جعفری تا قبل از این سریال چهرهی شناخته شدهای در عالم تلویزیون و سریال نبود و تواناییهایش در بازیگری پس از بدون شرح برای همه عیان شد.
۵. کوچه اقاقیا؛ نخستین تجربه سریالسازی عطاران در دهه هشتاد
- کارگردان: رضا عطاران
- سال پخش: ۱۳۸۲
- بازیگران: منوچهر نوذری، رضا عطاران، رضا شفیعی جم، یوسف تیموری
مهران غفوریان در گفتوگویی بهعنوان تهیهکننده و کارگردان زیر آسمان شهر دربارهی این سریال و حضور عطاران چنین گفته بود: «چون برنامههایی که ساخته بودم با استقبال خوبی روبهرو شده بودند، تلویزیون با من یک قرارداد بست تا یک کاری تولید کنم و خودم هم تهیهکننده باشم. من به سراغ رضا عطاران رفتم و گفتم میخواهم کاری بسازم که خیلی سروصدا کند. رضا هم قبول کرد و چندماه مدام درگیر نوشتن متن کار بودیم و رضا خیلی برای کار زحمت کشید و همهی کاراکترها را او خلق کرد. رضا عطاران خالق زیر آسمان شهر است.»
عطاران در این سریال ایرانی کمدی در کنار نویسندگی مشاور کارگردان هم بود و همین نشان میدهد او بهخوبی با فضای طنز و کمدی آشنایی داشته است. عطاران تصمیم گرفت برای نخستین تجربهی سریالسازیاش در دههی هشتاد، دیگر از فضای فانتزی کارهای قبلیاش مثل سیب خنده و مجید دلبندم فاصله بگیرد و سریالی در حال و هوای مسائل روز جامعه بسازد. به همین خاطر او سراغ ساخت کوچه اقاقیا رفت.
بیتفاوت نبودن نسبت به مسائل اجتماعی یکی از ویژگیهای کارهای عطاران است که پرداختن به این مسائل در این سریال هم مشهود بود. سریال از یک تیم نویسندگی چندین نفره تشکیل شده بود که خود عطاران هم در آن حضور داشت. سریال برای اولین تجربهی جدی سریالسازی عطاران نمرهی قبولی گرفت و همان سال هم توانست مخاطبان زیادی جذب کند.
پس از گذشت چندین سال از پخش کوچه اقاقیا، این سریال از چندین جهت برای مخاطبان خاطرهانگیز و نوستالژیک شد. نخستین دلیل این موضوع به بازی منوچهر نوذری در این سریال برمیگردد. نوذری پس از انقلاب در سریالهای زیادی بازی نکرد و این شانس با عطاران یار بود که او را برای یکی از نقشهای اصلی سریالش داشته باشد. دیدن سیما و لحن آرام همراه با طمانینهی نوذری برای بسیار از بینندگان شیرین و خاطرهانگیز است.
کوچه اقاقیا شاید در کلیت داستان خیلی جذاب از کار در نیامده باشد ولی لحظات خاطرهانگیز زیادی دارد که هنوز در ذهن مردم نقش بسته است. یکی از معروفترین بخشهای این سریال به خواندن یک ترانهی آذری قدیمی از نامیک توسط شخصیت گشتاسب با بازی مجید صالحی اشاره کرد که هنگام پخش با بازخوردهای خوب و مثبتی توسط مردم روبهرو شد.
۶. پاورچین؛ از نقاط اوج سریالهای کمدی ایرانی
- کارگردان: مهران مدیری
- سال پخش: ۱۳۸۱
- بازیگران: مهران مدیری، جواد رضویان، سحر زکریا، شقایق دهقان، سیامک انصاری
یک سال پس از سریال موفق زیر آسمان شهر، مهران مدیری هم وارد گود ساختن سریالهای طنز نود قسمتی شد. مدیری تا پیش از این بیشتر مجموعههای اپیزودیک مثل پلاک ۱۴ میساخت و این بار تصمیم گرفت شانس خود را با ساختن سریال امتحان کند. ریسکی که نتیجهی خوبی برای مدیری داشت و سبب شد تا او برای چند سال پای ثابت ساختن سریالهای کمدی و طنز شود.
این سریال ایرانی کمدی در کارگردانی فضای بسیار سادهای داشت و بیشتر اتفاقاتش در خانه و اداره میگذشت. با این حال، قدرت نویسندگی پیمان قاسمخانی و تیمش، پاورچین را در خلق شخصیت و دیالوگ به اثری مخاطبپسند تبدیل کرد. قدرت فراگیری این سریال به حدی زیاد بود که شهر خیالی برره به دایره واژگانی مردم وارد شد. همچنین بسیاری واژه دیگر مثل پاچهخواری یا رسم نخودچی خوران در میان مردم کوچه و خیابان تکرار میشد.
مهران مدیری و تیم نویسندگیاش با خلق داستانهای طنازانه توانست مسیری که مهران غفوریان آغاز کرده بود را بهخوبی ادامه دهد. کسانی که آن زمان این سریالها را دنبال میکردند خاطرشان هست دو قطبی مدیری، غفوریان به یکی از دو قطبیهای جذاب میان مردم تبدیل شده بود؛ کسانی که میتوانستند تعدادی از بهترین سریالهای کمدی ایرانی را جلوی دوربین ببرند.
۷. خانه به دوش؛ سریال کمدی ایرانی موفق رئالیستی
- سال پخش: ۱۳۸۳
- کارگردان: رضا عطاران
- بازیگران: مریم امیرجلالی، حمید لولایی، علی صادقی، آناهیتا همتی
در دو قطبی آن زمان تلویزیون که بیشتر به رقابت مدیری و غفوریان اختصاص داشت، ناگهان رضا عطاران با سریالهای ایرانی کمدی جدیدش از راه رسید و مسیر تازهای در ساختن سریالهای کمدی آغاز کرد. عطاران در سریالسازی فضایی متفاوت از غفوریان و مدیری را در پیش گرفت و با سبک رئال و واقعانگارانهاش، سریالهایی جذاب و تماشایی ساخت.
عطاران که تجربهی نویسندگی در زیر آسمان شهر را داشت، بر اساس طرحی از سعید آقاخانی و سیروس میمنت، سناریوی خانه به دوش را نوشت تا یکی از ماندگارترین سریالهای تلویزیون خلق شود. عطاران در این سریال از دوگانهی ثروتمند و فقیر برای خلق داستانش استفاده کرد و توانست از این پیرنگ مرسوم و کلیشهای در خلق درام، داستانی فوقالعاده جذاب بنویسد.
خانه به دوش داستان رکب خوردن مردی فقیر از باجناق پولدارش است که در نهایت با پایانی خوش به پایان میرسد پیرنگ اصلی داستان ساده و مشخص است و آنچه سریال را تا این حد تماشایی کرد، نوشتن خرده پیرنگهای جذاب، دیالوگنویسی قوی و خلق شخصیتهای ملموس و آشنا برای مخاطب بود.
تمامی این عوامل سبب شده تا خانه به دوش پس از گذشت ۱۷ سال هنوز یکی از تماشاییترین سریالهای تلویزیون باشد. این سریال در بازپخشهایش از سریالهای در حال پخش مخاطب بیشتری دارد و همین اقبال نشان میدهد مردم چه عطش زیادی در تماشای سریالهای باکیفیت دارند. کاش مدیران تلویزیون این موضوع را درک کنند.
۸. متهم گریخت؛ درخشش سیروس گرجستانی در سریالهای کمدی ایرانی
- کارگردان: رضا عطاران
- سال پخش: ۱۳۸۴
- بازیگران: سیروس گرجستانی، مریم امیرجلالی، علی صادقی، محمود بهرامی
حالا دیگر رضا عطاران سلطان بلامنازع سریالهای کمدی ایرانی تلویزیون شده است. یک سال پس از خانه به دوش، او برای ماه رمضان سال ۸۴ سریال جذاب دیگری ساخت. برای آنکه بیشتر متوجه هوشمندی عطاران در سریالسازی شوید، توجه به این نکته است که او با وجود توانایی در نویسندگی، کار نوشتن فیلمنامه سریال را انجام نداد و مسؤولیت این کار را به سعید آقاخانی سپرد. عطاران به درستی فهمیده بود در این مدت کوتاه او فرصت پرداخت به یک داستان جذاب را ندارد و به همین خاطر تمام توانش را برای کارگردانی گذاشت. هر چند بعدها صحبتهایی مبنی بر نوشتن این سریال توسط اصغر فرهادی مطرح شد ولی این موضوع هیچگاه به طور رسمی از سوی سازندگانش تائید نشد.
عطاران بار دیگر در سریالش به سراغ قشرهای فرودست جامعه رفت و فضای خانوادهی مهاجری را روایت کرد که در شهر شلوغی مثل تهران درگیر اتفاقات جالبی میشوند. متهم گریخت همانند خانه به دوش در بستری رئال روایت میشود و همین ساختار واقعانگارانهی سریال باعث همذاتپنداری مردم با شخصیتهای سریال میشد. خانه به دوش خیلی ساده و با رعایت نکات اصولی مثل کارگردانی درست، دیالوگنویسی قوی و بازیهای خوب توانست برای همیشه در ذهن مردم ماندگار شود و یکی از بهترین سریالهای کمدی ایرانی لقب بگیرد. جالب اینجاست که پس از گذشت ۱۵ سال از پخش متهم گریخت، بازپخش این سریال در سال گذشته از سریال در حال پخش سرباز بیننده بیشتری داشت. همین آمار بهخوبی گویای همه چیز است و نشان از افول سریالسازی در تلویزیون دارد.
۹. شبهای برره؛ از بهترین سریالهای کمدی ایرانی
- کارگردان: مهران مدیری
- سال پخش: ۱۳۸۴
- بازیگران: مهران مدیری، رضا شفیعیجم، سیامک انصاری، فلامک جنیدی، محمدرضا هدایتی
سالهای دههی هشتاد را باید بهترین سالهای تلویزیون دانست. سالی که در باکس مناسبتیاش برای ماه رمضان متهم گریخت پخش میشد و باکس شبانهاش به شبهای برره اختصاص مییافت و این برای مخاطبان تلویزیون ایدئال بود. بهخصوص آنکه وقتی سریالهای کمدی ایرانی این روزهای تلویزیون را با آن روزها مقایسه میکنیم، میبینیم تلویزیون جای پیشرفت، چه پسرفتی در سریالسازی و تولید آثار باکیفیت داشته است. کنداکتور پربار آن روزها، امروز حسرت بسیاری از مردم شده است.
به اذعان برخی از منتقدان، شبهای برره بهترین سریال کمدی ایرانی در کارنامهی هنری مهران مدیری است. جهان داستانی این سریال در کنار شخصیتهای پرشمارش بسیار شیرین و به یاد ماندنی بود. مدیری برای ساخت شبهای برره زحمت کشید، زمان گذاشت و همین سبب شد تا سریالی ماندگار خلق کند.
همچون سریال قبلی مدیری، سرپرستی تیم نویسندگیاش را پیمان قاسمخانی بر عهده داشت، حضور نویسندههای خلاقی مثل خشایار الوند، سروش صحت و امیرمهدی ژوله در کنار هم بر روی سطح کیفی سریال اثری مثبت خواهد گذاشت. شبهای برره دیگر مثل پاورچین با چند بازیگر محدود تمرکزش را بر نماهای داخلی نگذاشت و در کارگردانی به پختگی بیشتری رسید. شبهای برره یک گام بلند در کارنامهی مدیری بود و او را در تراز بهترین کمدیسازان تلویزیون قرار داد.
آنچه هنوز شبهای برره را در میان مردم جاودانه کرده، نقدها و شوخیهای اجتماعی سریال بود. شبهای برره در عین اینکه مخاطبش را میخنداند، به برخی رسم و رسومات و فرهنگهای غلط جامعه هم طعنه میزد. همین پرداختن به نقدهای اجتماعی سبب شد تا پخش سریال با مشکل مواجه شد و به نوعی شبهای برره نیمه تمام پایان یابد.
۱۰. ترش و شیرین؛ سریال نوروزی موفق عطاران
- کارگردان: رضا عطاران
- سال پخش: ۱۳۸۶
- بازیگران: رضا عطاران، رضا شفیعی جم، آناهیتا همتی، حمید لولایی، مریم امیرجلالی
عطاران که تا پیش از این، سریالهایش برای پخش در ماه رمضان ساخته میشد، این بار تصمیم گرفت تا یک سریال کمدی ایرانی نوروزی بسازد. ترش و شیرین با نویسندگی سروش صحت و محمدرضا آریان در نوروز سال ۱۳۸۶ پخش شد و جزء پربینندهترین سریالهای تلویزیون در آن سال شد. همچنین بازپخشهای سریال در سریالهای بعد هم با استقبال روبهرو شد و هنوز برای مردم جذابیت دارد.
ترش و شیرین همان داستان همیشگی تقابل خانوادهی فقیر با خانوادهی ثروتمند است که در قاب دوربین عطاران به تماشاییترین شکل نمایش داده میشود. در ترش و شیرین، زوج مریم امیرجلالی و حمید لولایی همانند تجربهی خانه به دوش بار دیگر کنار هم قرار گرفتند و در کنار مجید صالحی، رضا شفیعیجم و رضا عطاران لحظات کمیک زیادی خلق کردند.
شاید ترش و شیرین در کارنامهی سریالسازی عطاران عقبتر از خانه به دوش و متهم گریخت قرار بگیرد ولی نمیتوان از جذابیتهای این سریال غافل شد. تماشای ترش و شیرین پس از گذشت سالها هنوز جذاب است و قدیمی نمیشود. همچنین شوخیهای سریال پس از گذشت نزدیک به ۱۵ سال هنوز بوی کهنگی نگرفته است. نداشتن تاریخ انقضا برای یک سریال، هنرمندی و توانایی آن کارگردان را میرساند که اثرش باگذشت زمان همچنان تماشایی است و توانایی خنده گرفتن از بینندهاش را دارد.
۱۱. بزنگاه؛ پرحاشیه و پرمخاطب
- کارگردان: رضا عطاران
- سال پخش: ۱۳۸۷
- بازیگران: رضا عطاران، حمید لولایی، مرجانه گلچین
بزنگاه پرحاشیهترین سریال کمدی ایرانی عطاران است. شوخیهای عریان شخصیتها در این سریال انتقاداتی به دنبال داشت و همین باعث به وجود آمدن حاشیههایی جهت پخش سریال شد. حاشیههای بزنگاه در ادامهی پخش بالا گرفت و جو منفیای را علیه عطاران ایجاد کرد. همین حاشیهها و نقدها سبب شد تا عطاران آخرین سریالش را برای تلویزیون بسازد و دیگر عطای سریالسازی در تلویزیون را به لقایش ببخشد.
بزنگاه دربارهی خانوادهای است که بر سر ارث و میراث به مشکل برخوردهاند و در این میان اعتیاد شخصیت نادر با بازی عطاران بخش دیگری از داستان را شکل میدهد. سروش صحت و ایمان صفایی نویسندگان سریال بودند و اولین تجربههای مشترک کاریشان را کنار همدیگر امتحان میکردند.
در بزنگاه نگاه اجتماعی عطاران پختهتر از سریالهای قبلیاش و کارگردانیاش بسیار رئالتر از دیگر آثارش شده است. عطاران پس از پشت سر گذاشتن چند تجربهی موفق در سریالسازی و در بهترین دورهی کاریاش جهت تولید سریال، با تصمیمهاش اشتباه مدیران تلویزیون قید سریالسازی را زد تا تلویزیون یکی از بزرگترین سرمایههایش را خیلی راحت و مفت و مسلم از دست بدهد. مخاطبان تلویزیون هنوز بابت از دست دادن چنین کارگردانی با کارنامهای درخشان و پربار افسوس میخورند. عطاران پس از ایجاد محدودیتهای علیه او در سریالسازی، از تلویزیون خداحافظی کرد و پس از بزنگاه تمام توجه و تمرکزش را صرف ساخت فیلم سینمایی کرد و دیگر علاقهای به کار کردن در تلویزیون نشان نداد.
۱۲. سه در چهار؛ مجید صالحی سریال کمدی ایرانی میسازد
- کارگردان: مجید صالحی
- سال پخش: ۱۳۸۷
- بازیگران: مهران رجبی، محمد کاسبی، علی صادقی، اشکان اشتیاق، شهره لرستانی
پس از ساخت مجموعه تلویزیونی آشتیکنان در سال ۱۳۸۱ کسی فکر نمیکرد مجید صالحی بار دیگر پشت دوربین قرار بگیرد و بخواهد یک سریال کمدی ایرانی کارگردانی کند. صالحی این بار دست به عصاتر حرکت کرد و محمدحسین لطیفی را بهعنوان مشاور پروژه و رضا عطاران را بهعنوان مشاور کارگردان در کنار خودش داشت.
سه در چهار در بهار و تابستان سال ۱۳۸۷ از شبکه یک پخش شد و خیلی زود توانست محبوبیت زیادی بین مردم کسب کند. سریال دربارهی دو باجناق است که به خاطر اوضاع بد اقتصادی تصمیم میگیرند به صورت شراکتی یک شرکت خدماتی تاسیس کنند. شراکت این دو باجناق اتفاقات و مسائل کمیک و خندهداری در دل خودش داشت که برای بینندگانش جذاب بود.
دیالوگهای سریال خوب و بهجا نوشته شده بود و شوخیهای بازیگران بهخوبی از بیننده خنده میگرفت. بازبی بازیگران به ویژه بازیگران مرد که بار اصلی داستان روی دوش آنان بود خیلی خوب درآمد و فضایی کمیک و بانشاط را خلق میکرد. اتمسفر داستان بسیار بانشاط بود و حس خوبی را به همراه داشت و مخاطب هیچگاه از تماشای این سریال احساس خستگی نمیکرد.
سریال مجید صالحی در دورهای که عطاران و مدیری در اوج سریالسازیاشان بودند توانست مخاطبان زیادی جذب کند و بین مردم ماندگار شود. شاید اگر مجید صالحی با دقت و وسواس بیشتری به ساختن سریال توجه میکرد میتوانست ادامه دهندهی راه عطاران و مدیری باشد، اما این اتفاق نیفتاد و سریال بعدی صالحی با عنوان موج و صخره چنگی به دل نزد.
مسافران
یادشون بخیر
حرد هزارچهره و دو هزار چهره
نقطه چین
ساختمان پزشکان
چارخونه
جای ساختمان پزشکان تو این لیست خالی بودش ☹☹
دلم بدجور گرفت یاد روزای خوب افتادم یاد بازیگرانی که تا دیروز بودن و حالانیستن
این سه تا هم میشه داخل لیست قرار بگیره
۱-خودروی تهران ۱۱
۲-خانه ما
۳-خانه سبز
اتفاقا خانه سبز توی لیست هست و دومین سریاله
ممنون از مقاله خوبتون
ای کاش این روزا برمیگشت