بهترین فیلمهای کمدی ایرانی تاریخ
ژانر کمدی در سینمای ایران تا پیش از این دوره اخیر فیلمهای کمدی مطلقاً تجاری، ژانر نبستاً مهجوری بود. در بهترین حالت بهترین فیلمهای کمدی ایرانی بهسختی در یک فهرست ده تا بیست موردی قرار میگیرند. اساساً مخاطب سینمای ایران و سینماگران ایرانی به دلیل پیشینه و تاریخ کشور گرایش به ساخت فیلم درام دارند. تو گویی ظرفیت شوخی با دنیا را ندارند. البته در دهه شصت و هفتاد و تا حدی هشتاد، سینمای ایران تنوع ژانر داشت اما رفتهرفته با تغییر اوضاع و شرایط سیاسی و فرهنگی، گرایش به ساخت درامهای اجتماعی بیشتر شد. شاید این چرخش افراطی سینمای امروز به سوی ژانر کمدی و خنده گرفتن از تماشاگر به هر قیمتی نتیجه همین تمرکز بیش از اندازه روی ژانر درام و سینمای جدی باشد. البته بی شک تمام قصه این نیست و این موج مرگبار اهداف آگاهانه دیگری داشته است.پ
با این حال، به طور کلی، حتی بعضی از بهترین فیلمهای کمدی ایران هم لزوماً فقط برای خنده گرفتن از مخاطب خود ساخته نشدهاند. اگر در آنها عمیق شوی، کمدی صرف نیستند، بیشتر به کمدی سیاه نزدیک میشوند و انتقادیاند. «اجارهنشینها» و «ناصرالدین شاه آکتور سینما» در این دسته قرار میگیرند. آثاری در ظاهر کمدی هستند که در نهایت تأملبرانگیزند. حرفهایی را با وجود محدودیتها و توقیفهای پی در پی میزنند که بازگوییشان در فیلمی جدی ناممکن است، یعنی کاری که بهترین فیلمهای کمدی خارجی هم انجام میدهند. تقریباً تمام فیلمهای این فهرست همین ویژگی را دارند. اصلاً نمیخواهند به زور و آسان از مخاطب خود خنده بگیرند. حاصل فکر و زحمات یک سری افراد دغدغهمندند که نگاه تیزبین و هوشیاری به اجتماع اطراف خود را دارند و البته این توانایی را که آن را به زبان طنز به تصویر بکشند. بعضی فیلمهای این فهرست که با وجود گذشت سالها همچنان آثار ارزشمندی به حساب میآیند، و بعضیها هم با اینکه شاید تماماً کمدی نباشند اما در ژانر کمدی قرار میگیرند و به دلیل تأثیرگذاری در مسیر سینمای ایران در این فهرست آمدهاند.
بهترین فیلمهای کمدی ایرانی
۱. حاجی واشنگتن
- محصول: ۱۳۶۱
- نویسنده و کارگردان: علی حاتمی
- بازیگران: عزتالله انتظامی، اسماعیل محمدی، ریچارد هریسون، لودویکو دللویویو، دینو ماریو، ماریو دوناتونه، ماسیمو ژیگانتی
- خلاصه داستان: حسینقلی خان از طرف پادشاه قاجار بهعنوان سفیر ایران به واشنگتن فرستاده میشود. او بعد از پیمودن یک مسیر طولانی آبی و خاکی به دفترش در امریکا میرسد. حسینقلی خان آنجا با مشکلات عدیدهای روبهروست تا اینکه دوباره به کشور فراخوانده میشود.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
«حاجی واشنگتن» از بهترین فیلمهای کمدی ایرانی و اولین فیلمهای کمدی ایرانی بعد از انقلاب است که سانسور آن را تلف کرد. فیلم در سالی که ساخته شد، به نمایش درنیامد و بعد از چند سال که با حذفیات اکران شد، دیگر آن تأثیرگذاری لازم را نداشت. البته امروز جزو آثار مهم و شاخص سینمای ایران به حساب میآید. یکی از دلایل مهم بودنش این است که جزو اولین فیلمهای کمدی ایرانی است که بعد از فضای افراطی و شدیداً سیاسی اواخر دهه پنجاه ساخته شد. علی حاتمی با ساخت این فیلم ریسک بزرگی کرد و بهای این ریسک بزرگ توقیف فیلمش بود. فیلم محصول سالهای اولیه جنگ و مشکلات اقتصادی کشور است. فیلم حتی آنقدر بودجه هم نداشته که چنانچه فیلم حکم میکند، بیرون از کشور فیلمبرداری شود. اما نکته مهمش این است که کاملاً عکس جهت جریان آن دوره سینمای ایران حرکت میکند و مثل همیشه این اعمال عصیانگر در کشور تاوان دارد.
«حاجی واشنگتن» یک کمدی تاریخی است که بر اساس کتابی به همین نام نوشته اسکندر دلدم و با الهام از داستان زندگی و سرگذشت اولین سفیر ایران در امریکا، حسینقلی خان صدرالسلطنه ساخته شده است. مسئلهاش تقابل سنت و مدرنیته است؛ همان مسئله همیشگی فرهنگ ایرانی که با وجود ورود جهان به پست پست مدرنیته همچنان پابرجاست و علی حاتمی با هوشمندی و درک درست تاریخی فرهنگی و مثل همیشه دیالوگهای درخشانش به آن پرداخته است. امروز بسیاری از دیالوگهای این فیلم به عنوان شرح حالی از بخشی از فرهنگ ایرانی همچنان نقل میشود. حاتمی با قرار دادن شخصیتی سنتی در دنیایی مدرن با مناسبات دیپلماتیک قرار داده، از تضاد سنت ایرانی با مدرنیته طنزی تلخ ساخته و رندانه انتقادهایی سیاسی و اجتماعی خود را مطرح میکند. شاید هر کسی از این فیلم لذت کافی را نبرد. مخصوصاً کسانی که از فیلم کمدی انتظار قهقهههای دائمی را دارند اما اهلش از تماشایش کیفور میشوند.
۲. اجارهنشینها
- محصول: ۱۳۶۵
- نویسنده و کارگردان: داریوش مهرجویی
- بازیگران: عزتالله انتظامی، اکبر عبدی، حسین سرشار، حمیده خیرآبادی، رضا رویگری، ایرج راد، سیاوش تهمورث، فریماه فرجامی، منوچهر حامدی، فردوس کاویانی، منیژه سلیمی
- خلاصه داستان: مالک یک ساختمان چند طبقه، فوت شده و ساختمان بدون صاحب مانده است. مباشر مالک که به کارهای آنجا رسیدگی میکرده، قصد بالا کشیدن آپارتمانها را دارد. از طرفی هم ساختمان بسیار فرسوده شده و اهالی درصددند خانهها را تعمیر کنند.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
فیلمی که محسن مخملباف، نسخه افراطیاش، میخواست به خاطرش دست به انتحاری بزند، همچنان یکی از مهمترین و بهترین فیلمهای کمدی ایرانی است. فیلم متعلق به سالهای آخر جنگ است و کشور کمکم دارد خودش را آماده دوره سازندگی میکند. البته تا اجرای این سیاستهای جدید هنوز فاصله است اما اثر داریوش مهرجویی فقید پیشگویانه، آینده دور و نزدیک را ترسیم میکند و تحلیلی دقیق، هوشمندانه و مثل همیشه رندانه از وضعیت موجود ارائه میکند. بسیاری از سینماگران در نیمه دوم دهه شصت به سمت تولید فیلمهای اجتماعی رفتند و مهرجویی با انتخاب ژانر کمدی، یکی از بهترین فیلمهای با درونمایه اجتماعی را ساخت. «اجارهنشینها» آغازگر موج تازهای در سینمای ایران شد که بعدها در دهه هفتاد و هشتاد شاهد ثمرهاش بودیم.
فیلم استعاری کنایی مهرجویی به جز مسائل و نقدهای اجتماعی در کنه خود به مکتبها و باورهای سیاسی هم میپردازد. فیلم با درک درستی از کمدی و یک کمدی اسلپ استیک ماهرانه، با طراحی صحنه فوقالعاده و جلوتر از زمانه خودش، در لایههای پییچیده فرهنگ ایرانی دقیق میشود و به مسائل اجتماعی، سیاسی، آداب همسایگی، دوستی، روابط خانوادگی و ارزش خانواده، نقش مادر در خانواده، طبقات مختلف اجتماعی، شیادی و ثروتاندوزی میپردازد. البته از بازی مجموعه بازیگران توانا و حرفهای خود هم بهره میبرد که خود یک کلاس درس است؛ تمام ابعاد و جزئیات این فیلم کلاس درس فیلمسازی است.
مهرجویی با درکی درست از اجتماع در اندوهرفته ایرانی به واسطه جنگ و تبعاتش، هوشمندانه با انتخاب ژانر کمدی سنگینترین و درستترین نقدها را به جامعه و فرهنگ ایرانی و همینطور نظامهای سیاسی وارد میکند که هنوز هم درباره وضعیت امروز صدق میکند. فیلم به همین خاطر، چه در زمان خود و چه امروز با طیف وسیعی از مخاطبان ارتباط برقرار کرد. «اجارهنشینها» بین سالهای ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۴ روی پرده بود و با جذب بیش از پنج میلیون مخاطب، یکی از پربینندهترین فیلمهای سینمای ایران در طی سالهای اکران خود در سالنهای سینماست.
۳. ای ایران
- محصول: ۱۳۶۸
- نویسنده و کارگردان: ناصر تقوایی
- بازیگران: اکبر عبدی، حسین سرشار، حمید جبلی، غلامحسین نقشینه، محمد ورشوچی، ثریا حکمت، اکبر معززی، اصغر بیچاره، کامران فیوضات، رحیم بقایی
- خلاصه داستان: روزهای انتهایی حکومت پهلوی است و داستان فیلم در ماسوله اتفاق میافتد. سرگروهبان که به پاس کارهای خوباش قرار است ترفیع بگیرد، در تدارک مراسم اهدای درجهاش از معلم سرود میخواهد که بچهها را برای مراسم آماده کند.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
یک فیلم کمدی دیگر از کارگردانی مهم که نادیده گرفته شد و مهجور ماند. فیلم «ای ایران» متعلق به دورهای است که بیشتر سینماگران در حال تولید فیلمهای تند و تیز سیاسی انقلابی بودند. اما تقوایی به سراغ ژانری میرود که در سینما هرگز به سراغ آن نرفته بود. فیلم البته ضدسلطنتی است اما شعاری نیست و به همین خاطر از جشنواره فیلم فجر کنار گذاشته شد. تقوایی در واقع بدون قهرمانسازی و نگاه آرمانی از تاریخ طنز میسازد. هم به سیستم سلطنتی اعتقاد میکند هم تصویری خاکستری از مردمان آن دوره به نمایش میگذارد. اکبر عبدی -یکی از بهترین بازیگران مرد سینمای ایران– معتقد است که باید برای آن فیلم جایزه فجر را دریافت میکرد. شاید انتقاداتی به این فیلم وارد باشد، اما جزو آثار مهم سینمای ایران در ژانر کمدی است.
۴. آپارتمان شماره ۱۳
- محصول: ۱۳۶۹
- نویسنده و کارگردان: یدالله صمدی
- بازیگران: علیرضا خمسه، جمشید اسماعیلخانی، کتایون ریاحی، مریم معترف، صدیقه کیانفر، نیلوفر محمودی، سیروس گرجستانی، اکبر دودکار
ابراهیمآبادی، ناصر لقایی - خلاصه داستان: آقای ایرانمنش از کرمان به تهران میآید تا آپارتماناش را بفروشد و مغازهی تراشکاری استادش را بخرد. او هرچه تلاش میکند موفق به فروش خانه نمیشود، چراکه همسایههایش، آدمهای پردردسری هستند.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶ از ۱۰
ریسک داریوش مهرجویی در ساخت فیلم کمدی در نیمه دهه شصت، زمانی که هنوز جنگ به پایان نرسیده بود، بستر را برای دیگر فیلمسازان بهخصوص سینمای کمدی فراهم و مسیر را هموار کرد که در اواخر دهه شصت و در دهه هفتاد به سراغ تولید فیلم کمدی بروند؛ بهخصوص برای بازتاب وضع موجود اجتماع و نقد کردن. «آپارتمان شماره ۱۳» در ادامه همین مسیر است. طبیعی بود که جامعه ایرانی بعد از جنگ نیاز به خنده و سرگرمی بیشتری داشته باشد. بنابراین دهه هفتاد پر است از فیلم کمدی که بعضیهاشان اعتبار قرار گرفتن در فهرست بهترین فیلمهای کمدی ایرانی را دریافت کردهاند. اگر دهه شصت سینمای کودک پررنگ بود، در دهه هفتاد میشد دیگر از معضلات جامعهای که یک انقلاب و جنگ را پشت سر گذاشته بود، حرف زد.
یدالله صمدی در «آپارتمان شماره ۱۳» با الهام از کمدیهای پیش از انقلاب از تم معروفِ ورود شهرستانی به پایتخت، تصویری از معضلات آپارتماننشینی و زندگی شهری را به نمایش میگذارد و مسئله مسکن و معضلات مسیر ازدواج را مطرح میکند. علیرضا خمسه که آن سالها نقش اول بسیاری از فیلمهای کمدی را بازی میکرد، با بازی خوب خود، از میمیک چهره گرفته تا بازی بدن برای شخصیتی گرفتار آمده در یک کمدی اجتماعی، نقطه قوت فیلم است که البته به چشم مسئولان و تصمیمگیران جشنواره فیلم فجر آن سال نیامد. در عوض، یدالله صمدی در نهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم و فیلمنامه شد.
۵. ناصرالدین شاه آکتور سینما
- محصول: ۱۳۷۰
- نویسنده و کارگردان: محسن مخملباف
- بازیگران: عزتالله انتظامی، مهدی هاشمی، اکبر عبدی، محمدعلی کشاورز، فاطمه معتمدآریا، ماهایا پطروسیان، داریوش ارجمند، جهانگیر فروهر، مرتضی احمدی، شاپور بخشایی، سعید امیرسلیمانی، محرم زینالزاده، پروانه معصومی
- خلاصه داستان: میرزا ابراهیمخان عکاسباشی که در سفر به فرنگ به سر میبرد، پس از بازگشت در آرزوی ازدواج با معشوقاش (آتیه) است. او در سفر، شیفته سینماتوگراف میشود. رنجوری مظفرالدین شاه او را نگران آینده سینماتوگراف میکند و از شاه کسب تکلیف میکند. شاه به فراشباشی سفارش میکند تا میرزا ابراهیم خان را نزد پسرش (ولیعهد) بفرستد ولی فراشباشی اشتباهاً او را نزد پدر شاه (ناصرالدین شاه) میفرستد. شاه قاجار که مخالف سینماست و خودش فیلمها را سانسور میکند، عاشق یکی از هنرپیشههای یک فیلم قدیمی (گلنار در فیلم «دختر لر») میشود و برای آنکه به معشوق برسد حکومت را رها میکند و به دنبال سینما میرود.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
محسن مخملباف دورهها و احوالات مختلفی را در سینمایش تجربه کرد. شاید بتوان گفت میان فیلمسازان مهم ایرانی، تنها فیلمسازی است که کارنامه فیلمسازیاش در دورههای مختلف اینقدر متفاوت از هم است. دهه شصتش با دهه هفتادش زمین تا آسمان فاصله دارد و در سالهای بعد بهکل مسیر دیگری را در فیلمسازی در پیش گرفت. اما بهترین دوره کاریاش بدون شک در دهه هفتاد اتفاق افتاد. اگرچه فیلمهای خوبی مثل «دستفروش» و «بایسیکلران» محصول دهه شصت هستند. در دهه شصت فیلمساز جدیتر بود و فیلمهای ثقیل و بعضاً شعاری میساخت اما هرچه جلوتر رفت اول نقدش به وضعیت موجود بیشتر شد و بعد با روحیهای سرخوشانهتر به ژانر کمدی و سینمای پستمدرن نزدیک شد.
«ناصرالدینشاه آکتور سینما» در واقع نقطه عطف کارنامه فیلمسازی مخملباف و میتوان گفت اولین فیلم پستمدرن سینمای ایران است. تا به امروز هنوز سینمای ایران فیلمی داستانی مشابه و در قامت «ناصرالدین شاه آکتور سینما» به خود ندیده است. البته فیلمساز در مشخص کردن موضع خود نسبت به تاریخ، سیاست و اجتماع کمی بلاتکلیف است، که این مشخصاً حاکی از احوالات در حال تغییر و تحول فیلمساز است، اما این در شاخص بودن بهخصوص فرم روایتش تأثیری ندارد.
«ناصرالدینشاه آکتور سینما» هجویهای طنز نسبت به تاریخ و سینماست. ورود دوربین فیلمبرداری به ایران و نقطه آغاز صنعت سینما و سرگرمی را دستمایه خود قرار داده و ضمن ادای دین به سینمای ایران، انتقادات تاریخی، سیاسی و اجتماعی خود را مطرح میکند. از هیجانزدگی و بلاهت حاکمان تا مردسالاری و مواجهه جامعه سنتی با پدیدهای مدرن. این فیلم هم همچون «اجارهنشینها» از مجموعه بازیگران برجسته خود بهره میبرد و جدا از اینکه یکی از بهترین فیلمهای کمدی ایرانی است، از جمله بهترین و مهمترین آثار سینمای ایران نیز محسوب میشود.
۶. جیببرها به بهشت نمیروند
- محصول: ۱۳۷۰
- کارگردان: ابوالحسن داوودی
- بازیگران: علیرضا خمسه، غلامحسین لطفی، حمیده خیرآبادی، آتنه فقیهنصیری، حسین محباهری، محمود بهرامی، روحالله مفیدی
- خلاصه داستان: دلشاد فروشندهی دورهگردی است که بادبزن میفروشد. او که عاشق دختر همسایهشان شده در تلاش است تا اجارهی عقبافتاده خانهاش را پرداخت کند. دلشاد برای حل مشکلاتش وارد یک گروه دزدی میشود.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵ از ۱۰
«جیببرها به بهشت نمیروند» در ادامه فیلمهایی همچون «آپارتمان شماره ۱۳» وضعیت اجتماعی و شرایط زندگی مردم آن دوره را بازتاب میدهد و درس عبرت و اخلاق هم میدهد. ابوالحسن داوودی که فیلم کمدی خوب در کارنامهاش کم دارد، نیاز به تغییر در ژانر کمدی را احساس میکند و با نیمنگاهی به کمدیهای کودک دهه شصت این فیلم را میسازد. «جیببرها به بهشت نمیروند» داستان یک دورهگرد بیپول است که برای پولدار شدن مجبور به دزدی شده است. این فیلم هم با توجه به قصهاش، پیشگویانه با نگاهی اجتماعی و آسیبشناسانه به مسئله فقر و مشکل مسکن و کار میپردازد. زوایه دید تازهتری دارد که پیش از این زیاد در فیلمهای کمدی ایرانی دیده نمیشد فیلم سیاسی نیست و این توانایی را دارد که مخاطب سینمای کمدی کودک را هم با خود همراه کند.
همچون بسیاری از کمدیهای آن دوره، علیرضا خمسه را در نقش شخصیت اصلی دارد که با بازی خوبش نقش مهمی در پیشبرد قصه دارد. به هر حال، دوران اوج بازیگریاش بود و جنس بازی نو و خلاقانهاش، به مذاق فیلمسازان و مخاطبان ایرانی خوش میآمد. هنوز سینمای ایران وارد دوران ستارهسازی نشده بود، بنابراین، توانایی و مهارت بازیگری هنوز مهم بود، دستکم مهمتر از چهره زیبا. غلامحسین لطفی و حسن محب اهری هم در نقش شخصیتهای فرعی در کمدی اسلپ استیک داوودی بازی خوبی را از خود به نمایش گذاشتند که با گذشت سالها هنوز تماشایی است. «جیببرها به بهشت نمیروند» فیلمی سرخوش و سرپا است و از مؤلفههایی بهره میبرد که امروز در سینمای تمام کمدی (بخوانید کمدی مبتذل) دیگر گوهر نایاب به حساب میآید. نکته ارزشمند و نایاب شده است.
۷. دیگه چه خبر!؟
- محصول: ۱۳۷۰
- نویسنده و کارگردان: تهمینه میلانی
- بازیگران: جهانگیر الماسی، ماهایا پطروسیان، دانیال حکیمی، پروین سلیمانی، فرزانه نشاطخواه، رشید اصلانی، حمید جبلی، جعفر بزرگی، زهره صفوی، الناز فیروزآذر
- خلاصه داستان: فرشته بهخاطر یک ارائهی نامناسب در کلاس از دانشگاه تعلیق میشود. او در این مدت در یک انتشارات کاری پیدا میکند و مشغول بکار میشود. عباس برادر فرشته که یک مخترع است برای خواهرش دستگاهی میسازد تا به او در فهمیدن آدمها کمک کند.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۷ از ۱۰
در جامعه ایرانی اساساً دستاوردهای زنها بسیار کمتر از مردان به چشم میآید و سینما هم از این قاعده مستثنا نیست. به همین خاطر، این چنین است که اگر یک زن سال ۱۳۷۰ یک کمدی علمی-تخیلی بسازد و از مسئله زنان و هوش مصنوعی بگوید، کسی لقب فیلمساز پیشگو را به او نمیدهد. اما تا دلتان بخواهد برچسب افراطیگری در فمنیسم را دریافت میکند؛ انتقادی که شاید در سالهای بعد فیلمسازی تهمینه میلانی، بعد از «دو زن» و «نیمه پنهان» به او وارد باشد، اما تا پیش از این، به طور ویژه در همین فیلم پیشرو و پیشگویانه «دیگه چه خبر» به هیچ وجه به او وارد نیست.
میلانی هم در دهه هفتاد به سمت ساخت کمدی رفت و البته پا را کمی فراتر گذاشت و ژانر کمدی را با سینمای علمی-تخیلی و فانتزی (کاکادو) ترکیب کرد. اما این را هم کسی تأکید ویژهای روی آن ندارد. «دیگه چه خبر» شاید شاهکار سینمایی و حتی بهترین فیلم خود میلانی هم نباشد، اما فیلم مهم و تأثیرگذاری است و امروز که آن را تماشا میکنی، دغدغههایش در مسئله زنان و هوش مصنوعی تحسینبرانگیز است. همچنان میتوان همین انتقادات را به جامعه مردسالار ایرانی وارد کرد و ترس از آینده انسان در مواجهه با هوش مصنوعی هم اصلاً حرف زمانه است. بماند که جلوههای ویژه فیلم هم بهخصوص با توجه به امکانات آن دوره سینمای ایران، کاری است کارستان که فقط نامزد دریافت جایزه در جشنواره فیلم فجر شد.
میلانی پیش از «تازه چه خبر» هم دغدغه زنان در جامعهای نابرابر را داشت اما شخصیتی که در این فیلم خلق کرد و ماهایا پطروسیان، بازیگر قدرنادیده، به خوبی نقشاش را بازی کرد، بعدها در فیلمهای دیگر میلانی پختهتر و دارای امضای این فیلمساز شد. ما وجه دیگری از زن ایرانی، زن مدرن ایرانی در «تازه چه خبر» مواجه شدیم که برادرش نه تنها برای حضورش در اجتماع و پیدا کردن جفت قمه نمیکشد، بلکه تشویق و کمکش هم میکند. میلانی در نیمه دوم دهه هفتاد، با نگاه جدیتر و حتی عصبانیتری در فیلمهایش به مسئله زنان پرداخت.۳
۸. همسر
- محصول: ۱۳۷۲
- نویسنده و کارگردان: مهدی فخیمزاده
- بازیگران: مهدی هاشمی، فاطمه معتمدآریا، نسرین مقانلو، پرستو گلستانی، سیروس ابراهیمزاده، حسین محباهری، محمود جعفری، سیامک اطلسی، عیسی صفایی، فرخلقا هوشمند، صدیقه کیانفر
- خلاصه داستان: زن و شوهری در شرکتی کار میکنند که رئیس شرکت به جرم اختلاس دستگیر میشود. مرد هم که معاونت شرکت را به عهده دارد، مطمئن است او را به ریاست شرکت انتخاب خواهند کرد ولی هیئت امنا همسر او را برمیگزیند. مرد که تحمل ریاست همسرش را ندارد مشکلاتی در محل کار و در نتیجه خانواده به وجود میآورد.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
همچنان سینمای دهه هفتاد ایران، درخشانترین دوره سینمای ایران بهخصوص بعد از انقلاب است. همانطور که از این فهرست پیداست، فقط در ۱۳۷۰ چندین فیلم خوب و ماندگار در ژانر کمدی ساخته شده است. فیلم «همسر» مهدی فخیمزاده که همچون بسیاری از فیلمهای آن دوره در گیشه موفق بود و بارها از تلویزیون هنوز انحصارینشده پخش شد، ادامه مسیر فیلمسازی فخیمزاده بعد از فیلم «خواستگاری» است. آن فیلم هم مدرن و مدافع حقوق زنان است و جزو فیلمهای پیشرو ژانر کمدی اجتماعی در سینمای ایران است. در «همسر» دیگر خبری از آن تصویر شعارزده سانتیمانتال زناشویی نیست که شخصیتهای زن در آن بیشتر به تیپ نزدیک هستند، منفعل و بیشتر در خدمت مرد به نمایش گذاشته میشدند.
در دهه شصت به جز چند فیلمساز شاخص مثل بهرام بیضایی و داریوش مهرجویی، زن جایگاه ویژهای ندارد. (کما اینکه دو فیلم مشخصاً زنانه مهم از این دو کارگردان در دهه شصت، «باشو غریبه کوچک» و «بانو» توقیف شد.) همسران، دختران و مادرانی فداکار که نقش خاصی در قصهها ایفا نمیکنند و اگر هم میکنند، به شکلی نمادین و گلدرشت نقش فداکارانه است. اما در دهه هفتاد، با تغییراتی در سیستم، سینماگران حالا دیگر میتوانند کمکم به واقعیتهای اجتماع و معضلاتش نزدیک شوند. اینجا هنوز با دوره ستارهسازی فاصله داریم. بازیگرانی مثل فاطمه معتمدآریا و مهدی هاشمی که کارشان را از دهه شصت شروع کردهاند، در دهه هفتاد نقشهای اصلی را بر عهده میگیرند و ستاره آن سالها هستند.
«همسر» یکی از بهترین و در عین حال، سرگرمکنندهترین فیلمهای کمدی اجتماعی حول محور روابط زناشویی است. فیلم مشخصاً با تمرکز بر رابطه یک زوج مدرن طبقه متوسط، مسئله مردسالاری را نشانه میگیرد. فخیمزاده با روایت این قصه در بطن یک رابطه زناشویی نشان میدهد که چطور این نظام نابرابر حاکم جلو رشد و پیشرفت زنان را میگیرد و حتی خانواده و شوهر هم از این قاعده مستثنا نیستند. ما در این فیلم با یک زوج واقعی مواجهیم که معتمدآریا و مهدی هاشمی به زیبایی نقششان را بازی کردهاند. فیلم در بخشهای پلیسی البته کمی افت میکند اما ماجراجویانه است و با چاشنی طنز تماشایش بسیار سرگرمکننده است. «همسر» با پایانبندی خوبش در ادامه مسیر فیلمهایی همچون «دیگه چه خبر؟» پیام بزرگی در راستای برابری زن و مرد، مردانگی مسموم و وجه منفی قدرتطلبی مردانه مخاطبانش میدهد.
۹. آدمبرفی
- محصول: ۱۳۷۳
- نویسنده و کارگردان: داوود میرباقری
- بازیگران: اکبر عبدی، داریوش ارجمند، مهدی فتحی، آزیتا حاجیان، پرویز پرستویی، محمدرضا شریفینیا، سیروس گرجستانی
- خلاصه داستان: عباس خاکپور برای گرفتن ویزای آمریکا به ترکیه رفته است. او به توصیهی یکی از دوستانش خود را به شکل یک زن درمیآورد تا با مردی آمریکایی ازدواج کند و ویزای آنجا را بگیرد. اما او در این بین عاشق زنی میشود.
فیلم توقیفشده و متفاوت داوود میرباقری که در سالهای ساخت سریال «امام علی» و با همان گروه فیلمسازی ساخته شد، یکی از بهترین فیلمهای کمدی ایرانی است. «آدمبرفی» اولین بار سال ۱۳۷۳ در سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر بهنمایش درآمد و بعد توقیف شد. فیلم سه سال اجازه اکران نداشت اما وقتی سال ۱۳۷۶ به نمایش درآمد، پرفروشترین و پرمخاطبترین فیلم سال شد. فیلم جنجالی میرباقری با واکنشهای متناقضی از سوی منتقدان روبهرو شد؛ عدهای رویکرد جسورانه فیلمساز به مسئله مهاجرت در سالهایی که مهاجرت بسیاری از ایرانیها به ژاپن یا ترکیه مرسوم شده بود، تحسین کردند (اگر شعار فیلم در راستای تبلیغ وطنپرستی را در نظر نگیریم و وجه واقعگرایانهاش را مد نظر قرار دهیم). دستهای دیگر آن را یک فیلمفارسی سخیف امروزی نامیدند و برای «هویتفروشی مرد ایرانی» رگ گردنی شدند. اما «آدمبرفی» در عین سادگی فیلمی چندلایه بود، با مجموعهای بازیگران فوقالعاده.
«آدمبرفی» اکبر عبدی را که زمانی چهره اصلی سینمای بهخصوص کمدی ایران بود، دوباره به سینمای ایران برگرداند. البته این بیشتر بهواسطه توقیف فیلم اتفاق افتاد. عبدی با گریم استثنایی عبدالله اسکندری نقش زنپوش را چنان استادانه بازی کرد که بسیاری از منتقدان این فیلم را بازگشت او به دوران اوج خود خواندند. بعدها رضا عطاران در فیلمش «خوابم میاد» یک بار دیگر نقش زنپوش را به اکبر عبدی داد که آنجا هم مهارت بازیگریاش را به رخ کشید. مهدی فتحی هم در نقش منفی فیلم «آدمبرفی» مثل همیشه فراموشنشدنی است.
«آدمبرفی» فیلم گزندهای است؛ تماشایش تا پیش از آنکه فیلم لحن کمدی به خود بگیرد، واقعاً سخت است. «آدمبرفی» درباره مهاجراتی است که بعد از ترک وطن دچار بحران وجودی شدهاند. فیلم درباره غربت و عواقبش است که بهشدت تراژیک است اما وقتی به طنز گفته میشود، از گزندگیاش کاسته شده و حرفش را هم با ظرافت میزند. فیلمنامه پر از جزئیات میرباقری با دیالوگهای مثل همیشه خوبش و ریتم منسجمش، یکی از مخاطبپسندترین فیلمهای سینمای ایران به حساب میآید؛ فیلمی که تندروهای آن دوره نتوانستند آن را تاب بیاورند، در حالی که از نظر تکنیکی و فیلمنامهنویسی یک کلاس درس است.
۱۰. لیلی با من است
- محصول: ۱۳۷۴
- کارگردان: کمال تبریزی
- بازیگران: پرویز پرستویی، محمود عزیزی، شهره لرستانی، رحمان باقریان، مهدی فقیه، هدایتالله نوید، حسین معلومی، رحیم مهدیخانی
- خلاصه داستان: صادق فیلمبردار تلویزیون است او بهخاطر دریافت وام مجبور میشود که با آقای کمالی برای تهیه گزارش به خطمقدم برود. صادق که از جبههی جنگ میترسد هر ترفندی را که بلد است بکار میگیرد تا به تهران برگردد.
سوژه جنگ و دفاع مقدس ژانری نبود که کسی بتواند با آن شوخی کند. اما کمال تبریزی در «لیلی با من است» که فیلمی سفارشی بود و مینی سریالش هم همان زمان از تلویزیون پخش شد، با جسارت این کار را کرد و محصول هم چیز خوبی از آب درآمد. این فیلم در واقع پرویز پرستویی را به سینمای ایران معرفی کرد. البته پیش از «لیلی با من است» چند سریال محبوب را کار کرده بود. پرستویی بعد از این فیلم چند فیلم کمدی خوب دیگر با فیلمسازان مختلف کار کرد. «لیلی با من است» از ایده طنز آدم نادرست در موقعیتی تصادفی به خوبی استفاده کرده است. پیش از این کسی این جسارت را نداشت که بتواند در فیلمش نشان دهد، آدمی نمیخواهد در راه وطن شهید شود. همه باید داوطلبانه خواستار شهادت میبودند.
کمال تبریزی با ساختارشکنی و کلیشهزدایی از سینمای دفاع مقدس توانست یکی از فیلمهای کمدی ماندگار و قابل توجه سینمای ایران را بسازد. بیش از همه چیز همین تابوشکنی او بود که «لیلی با من است» را به فیلمی مهم در تاریخ سینما تبدیل کرد. او بعدها این مسیر را با «مارمولک» یک فیلم جنجالی دیگر سینمای ایران و این فیلمساز ادامه داد. «لیلی با من است» در جشنواره چهاردهم فیلم فجر به نمایش درآمد و سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را دریافت کرد. فیلم «ضد گلوله» که مهدی هاشمی نقش اولش را بازی میکند، تقریباً با دو دهه اختلاف با الهام از «لیلی با من است» البته نقطه عکس آن ساخته شده و جزو فیلمهای خوب سینمای کمدی ایران است.
۱۱. مرد عوضی
- محصول: ۱۳۷۶
- کارگردان: محمدرضا هنرمند
- بازیگران: پرویز پرستویی، فاطمه معتمدآریا، افسانه بایگان، رضا ژیان، محمود پاکنیت، عزتالله مهرآوران، زهره مجابی، شاهرخ سنایی، حمید لولایی، نادر سلیمانی، رضا شفیعیجم، محمدرضا حقگو، اکبر قدمی، عبدالعلی کمالی، علیرضا نائینی، محمدرضا شریفینیا
- خلاصه داستان: خسرو پذیرش، مخترع یک پودر جادویی لباسشویی، به یک کارخانه تولید پودر میرود تا با دیدن مدیر عامل، اختراعش را به تولید برساند اما در آسانسور دچار سانحه میشود. از طرفی دیگر داریوش مدیر عامل کارخانه هم سکته مغزی میکند و فوت میکند. در بیمارستان متخصص آن دو را عمل میکند و مغز دو نفر را جابهجا میکند. خسرو را دفن میکنند و داریوش با مغز خسرو دوباره زنده میشود.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۹ از ۱۰
«مرد عوضی» در زمان اکران غوغایی به پا کرد. موفقیت این فیلم باعث شد محمدرضا هنرمند با پرویز پرستویی و چند بازیگر دیگر همین فیلم، فیلم خوب «مومیایی ۳» را بسازد. موقعیت جابهجا شدن دو نفر سوژهای رایج در سینمای کمدی است اما اید خلاقانه عوض شدن دو نفر با الهام از فیلم هالیوودی معروف آن سالها «تغییر چهره» (Face-off) و کمی هم سریال «دوستان» (Friends)، در «مرد عوضی» مغز دو نفر جابهجا میشود، تبدیل به یک اتفاق در سینمای ایران شد. آن زمان بر خلاف امروز سینمای کمدی هم گیشه را داشت هم کیفیت. نگاهی به قصهها، فیلمنامهها و فهرست بازیگران این فیلمهای خود گویایی همهچیز است. این فیلم نمونه یک فیلم کمدی موفق ایرانی است. پر از است شوخیهای بصری. محمدرضا هنرمند استادانه جهان فانتزی خود را ساخته و فیلم با قصه و بازیگران خوبش، مفرح و بینهایت خندهدار است.
پرویز پرستویی بعد از بازی در «آژانس شیشهای» ابراهیم حاتمیکیا با گریمی متفاوت و فضایی متفاوت در «مرد عوضی» ظاهر شد تا یک بار دیگر تواناییهایش را در عرصه کمدی به اثبات برساند. «مرد عوضی» همچون «مومیایی ۳» فیلم محبوب دیگر محمدرضا هنرمند، فیلم سرحالی است و همچنان بدیع و سرگرمکننده است. فیلم در گیشه سینماها نیز موفقیت خوبی کسب کرد و طی سه سال متوالی روی پرده رفت و مجموع فروش آن به بیش از نهصد میلیون تومان رسید که با احتساب نرخ تورم در سال جاری یک رکورد بسیار عجیب و غریب به دست میآید.
بسیاری معتقدند این فیلم که اواسط دهه هفتاد ساخته شده، همچون فیلم «نان، عشق، موتور هزار» متأثر از جریان اصلاحات است؛ اشراف کاملی به شرایط سیاسی آن زمان دارد و لایههای اجتماعی و سیاسی را درهم میآمیزد. تصویری را از سیاستهای پشتپرده یک کسب و کار موفق و همینطور روابط زناشویی با الهام از سینمای هالیوود و کمی هم قبل انقلاب ایران به نمایش میگذارد که پیش از این در سینمای ایران نمونهاش را نداشتیم. فیلم البته میتواند تا حدی ضد زن هم باشد، اما به کمدی و خندهدار بودنش بخشیده میشود. «مرد عوضی» با پرداختن به مسائل اجتماعی از زوایه دید زندگی دانشمندان در ادامه همان مسیری بود که فیلمهای کمدی ایرانی طنزهای ایرانی از ابتدای دهه هفتاد باپرداختن به زندگی دزدها و افراد نهچندان متشخص جامعه شروع کرده بودند.
۱۲. مومیایی ۳
- محصول: ۱۳۷۸
- کارگردان: محمدرضا هنرمند
- بازیگران: پرویز پرستویی، مهتاب کرامتی، رامبد جوان، سیروس ابراهیمزاده، رضا ژیان، فتحعلی اویسی، رضا فیض نوروزی، عزتالله مهرآوران، ابراهیم آبادی، فرهاد خانمحمدی، فرامرز حیات روشنایی، مصطفی کریمی
- خلاصه داستان: سروان قربانی، افسر وظیفهشناسی است که کارش را به خوبی و با صداقت تمام انجام میدهد. او که باید هرچه زودتر کلانتری محل خدمتش را به مالک اصلیاش تحویل دهد، به او اطمینان میدهد که قصد تخلیه کلانتری را دارد ولی متأسفانه هیچکس حاضر نیست ملکش را به کلانتری اجاره دهد. در این میان، سروان قربانی در ماجرای سرقت یک مومیایی هم گرفتار میشود که در جریان یافتن مومیایی بهناچار با بهروز و کبری همسفر میشود.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۹ از ۱۰
«مومیایی ۳» به اندازه «مرد عوضی» و شاید حتی بیشتر سر و صدا کرد. فیلم بهتر و خوشساختتری هم هست. ضد زن هم نیست، چه بسا طرفدار حقوق زنان هم هست. تقریباً با همان گروه بازیگری و فیلمنامهای شستهرفتهتر که این بار دیگر به زد و بندهای پشت پرده حوزه هنر میپردازد، شاید بتوان گفت حتی سیاسیتر از فیلم قبلی هم هست. فیلمی است پر از لحظات مفرح بهیادماندنی که دیالوگها و صحنههای طنزش هنوز نقل میشود. «مومیایی ۳» با مجموعه بازیگران بسیار خوبش و همچنان یک پرویز پرستوی سرحال، پر از لحظات طنز و طعنههای سیاسی است.
فیلم البته بهگونهای بازسازی ایرانیشده فیلم «اسلحه برهنه» (The Naked Gun) است؛ بسیاری از فیلمهای کمدی در واقع بازسازی نمونههای موفق سینمای کمدی هالیوود هستند اما بازسازیهای خوبی به شمار میروند. «مومیایی ۳» هم در ایرانیزه کردن نسخه هالیوودی موفق است و این را تا حد زیادی مدیون بازی خوب بازیگران و البته فیلمنامه مشترک و کارگردانی هنرمند است. مهتاب کرامتی با این فیلم به سینمای ایران معرفی شد و رامبد جوان هم با اینکه اولین حضورش در سینما نبود و از سریال «خانه سبز» چهره آشنایی برای مخاطبان به حساب میآمد، با این فیلم حضور جدیتری در سینما پیدا کرد.
۱۳. عینک دودی
- محصول: ۱۳۷۸
- کارگردان: محمدحسین لطیفی
- بازیگران: ایرج طهماسب، فاطمه معتمدآریا، حسن شکوهی، فقیهه سلطانی، پانتهآ بهرام، عزیزالله هنرآموز، جمیله شیخی، توران مهرزاد، سعید پیردوست
- خلاصه داستان: زوج ثروتمندی به نامهای مینا و سینا که بعد از کلی اختلاف تصمیم دارند از هم جدا شوند، در دفتر ازدواج و طلاق یک فرد جاهل را میبینند که میخواهد با زور یک دختر را به عقد خودش در بیاورد. مینا دختر را میدزدد و شوهر لات دربهدر دنبال آنها میرود و ماجراهای بامزهای را رقم میزند.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۹ از ۱۰
محمدحسین لطیفی چند فیلم کمدی قابل توجه ساخته است اما «عینک دودی» با بازی خوب فاطمه معتمدآریا و ایرج طهماست که حضورشان در کنار هم بر پرده سینما همیشه دوستداشتنی و خوشایند است، فیلم پرسر و صدایی شد. لطیفی بعدها همین سوژه را در فیلم «توفیق اجباری» هم استفاده کرد اما «عینک دودی» فیلم بهمراتب بهتری است. فیلم طرفدار حقوق زنان است و جزو اولین فیلمهایی است که در فضای باز سیاسی و اجتماعی بعد از جریان دوم خرداد ۱۳۷۶ ساخته شد.
«عینک دودی» هم همچون «همسر» وجه دیگری از روابط زناشویی و زنان، زنان مدرن را به نمایش میگذارد و به همین دلیل، جزو فیلمهای پیشرو است. صحنههای تعقیب و گریز و رانندگی معتمدآریا در خیابانهای تهران یا درددلهای زنانه با دوستان درباره مردان با تدوین خوب فیلم هنوز بهیادماندنی است. اختلافات زناشویی همیشه سوژه خوبی برای سینمای کمدی است و بسیاری از فیلمسازان ایرانی هم از آن بهره بردهاند. شیمی فوقالعاده معتمدآریا و طهماست از جذابیتهای اصلی فیلم است. پانتهآ بهرام هم با این فیلم به سینمای ایران معرفی میشود.
۱۴. نان، عشق، موتور ۱۰۰۰
- محصول: ۱۳۸۰
- کارگردان: ابوالحسن داوودی
- بازیگران: اکبر عبدی، گوهر خیراندیش، سروش صحت، بهاره رهنما، جمشید اسماعیلخانی، آفرین عبیسی، حسام نواب صفوی، امیر جعفری، ریما رامینفر، اصغر بیچاره، عمار تفتی، رضا آحادی، سپند امیرسلیمانی، ملکه رنجبر، امیر زریوند، احمد مهرانفر
- خلاصه داستان: یارولی، عموی باران که تنها قیم اوست، پس از تعلل باران در مورد ازدواج، او را موظف به تصمیمگیری و انتخاب همسر در مدتی معین میکند. باران که در مدت تعیینشده موفق به انتخاب همسر نشده است، مورد توجه و علاقه برزو جوان تعمیرکار قرار میگیرد. یارولی از علاقه برزو نسبت به باران مطلع میشود و با به راه انداختن تعمیرگاهی کوچک در قسمتی از خانه، او را به ازدواج با باران ترغیب میکند. از سوی دیگر، آریو شمسبا فریب دادن باران و وعده خروج از کشور، نظر باران را به خودش جلب کرده و تصمیم به ازدواج با او میگیرد. اما باران متوجه فریبکاری او میشود و نظرش نسبت به برزو تغییر میکند.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۴ از ۱۰
یک فیلم کمدی دیگر خوب و موفق از سینمای ایران که متأثر از جریان اصلاحات بود و واضح به آن ارجاع میداد. فیلم بدون ذکر نام اثر اصلی توسط نویسندگان و کارگردان، با اقتباس از کتاب «شوهر مدرسهای» (Il marito in collegio) اثر جووانی گوارسکی ساخته شده است. ابوالحسن داودی که تجربه ساخت کمدیهای خوش ساختش در دهه هفتاد باعث شده بود کارهایش با استقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه شد، با تغییر فضای فرهنگی هنری کشور، توانست این کمدی سیاسی خوب را بسازد.
«نان عشق موتور ۱۰۰۰» که دومین تجربه مشترک پیمان قاسمخانی و ابوالحسن داودی در مقام نویسنده و کارگردان بعد از کمدی فانتزی «من زمین را دوست دارم» است، یکی از موفقترین و بهترین فیلمهای کمدی ایرانی است. فیلم بازی خوب مجموعه بازیگران خوبش و ارجاعات سیاسی حتی شوخی با سید محمد خاتمی، رئیسجمهور وقت، توجه زیادی را به خود جلب کرد و با اینکه ارجاع به یک دوره سیاسی خاص دارد، هنوز تازه است. همچون «مرد عوضی»، «نان عشق موتور ۱۰۰۰» روی مسئله اختلاف طبقاتی و آشتی طبقه مرفه و کارگر تمرکز دارد و لابهلای قصهای طنز و مفرح آن را گنجانده است.
۱۵. مارمولک
- محصول: ۱۳۸۲
- کارگردان: کمال تبریزی
- بازیگران: پرویز پرستویی، بهرام ابراهیمی، شاهرخ فروتنیان، رضا سعیدی، مهران رجبی، فریده سپاهمنصور، سهیلا رضوی، رعنا آزادیور، مائده طهماسبی، نقی سیفجمالی، سید مهرداد ضیایی، سیروس همتی، حسین سلیمانی، فرزین محدث
- خلاصه داستان: رضا مثقالی که به جرم سرقت زندانی است، طی اتفاقی در بیمارستان بستری میشود. او در آنجا لباس یک روحانی را میپوشد و فرار میکند. رضا مثقالی به قصد فرار از کشور به شهری مرزی میرود، جائی که با امام جماعت آنجا اشتباه گرفته میشود.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۴ از ۱۰
«مارمولک» یک فیلم ساختارشکنانه دیگر از کمال تبریزی در ابتدای دهه هشتاد است که خیلی بیشتر از «لیلی با من است» جنجال و حاشیه به پا کرد. فیلم برداشتی آزاد از فیلمهای «ما فرشته نیستیم» (We’re No Angels) محصول ۱۹۸۹ و «زائر» (The Pilgrim) محصول ۱۹۲۳ به نویسندگی و کارگردانی چارلی چاپلین است که با بومیسازی قصه، نگاهی متفاوت به مسئله روحانیت و جامعه دارد. «مارمولک» در بیست و دومین جشنواره فیلم فجر، برنده سیمرغ بهترین فیلمنامه و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شد. اما بعد از اکران به دلیل اعتراض تندروها از پرده سینماها پایین کشیده و بعد سیدیهایش به طور قاچاق منتشر شد.
«مارمولک» سال ۱۳۹۴ بعد از ده سال به صورت محدود عرضه و در فروردین ۱۳۹۹ بهطور رسمی از شبکه نمایش خانگی منتشر شد. این در حالی است که استقبال تماشاگران در زمان اکران فیلم در جشنواره فجر باعث شلوغی خیابانها در مسیرهای منتهی به سینما شده بود و در همان تعداد سانسهای جشنواره فروش قابلتوجهی را نسبت به دیگر فیلمها تجربه کرد. «مارمولک» نقطه عطفی در سینمای ایران به حساب میآید. فیلم به دلیل موضوع حساسی که به آن میپردازد و بعد توقیفش، بیشتر کنجکاویبرانگیز شد. مسئولان بعد از بیست سال به این نتیجه رسیدند که فیلم مشکلی برای اکران ندارد.
«مارمولک» از فیلمنامه بهخوبی بومیشده قاسمخانی (البته بسیاری او را متهم به کپیکاری میکنند)، کارگردانی خوب کمال تبریزی و البته بازی درخشان پرویز پرستویی بهره میبرد. ایده قرار دادن یک خلافکار در لباس روحانی، همان تم معروف جابهجایی در ژانر کمدی، و تابوشکنی و موقعیتهای طنزی که به وجود میآورد، همچنان جالب و سرگرمکنده است. این اثر متفاوت با نمایش بعضی تناقضات در حوزه دین باعث شد بعد از آن سینمای ایران دریچههای جدیدی را در حوزه فیلمسازی پیش روی خود ببیند؛ گرچه مثل همیشه بر اثر محدودیتها این دریچهها باریک و باریکتر شد.
۱۶. مهمان مامان
- محصول: ۱۳۸۲
- کارگردان: داریوش مهرجویی
- بازیگران: گلاب آدینه، پارسا پیروزفر، امین حیایی، حسن پورشیرازی، ژاله علو، نسرین مقانلو، ملیکا شریفینیا، فریده سپاه منصور، آفرین عبیسی، علیرضا جعفری، رؤیا عالمی، امیر حسینی
- خلاصه داستان: در خانه قمرخانمی در محلات پایین تهران، مامان قرار است مهمان ویژه داشته باشد. خواهرزاده و عروس تازهاش به خانه او میآیند. اما مامان خوراک و امکانات کافی برای پذیرایی آبرومندانه از آنها ندارد. تمام همسایهها دست به دست هم میدهند تا مامان بتواند سفره رنگینی برای مهمانانش بچیند.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
گلی ترقی، دوست و همکار دیرینه داریوش مهرجویی معتقد است که مهرجویی کمدیساز بهتری است؛ چون خودش روحیه طنز بسیار جالبی داشت و فیلمهای کمدیاش به روحیه و حال و هوای خودش بسیار نزدیکتر بود. «مهمان مامان» بر اساس داستانی از هوشنگ مرادی کرمانی یکی از بهترین اقتباسهای سینمای ایران است. داریوش مهرجویی البته در اقتباس از آثار ادبی همیشه پیشتاز و موفق بود اما پیشتر بیشتر روی ادبیات جهان متمرکز بود. با «درخت گلابی» بر اساس داستانی از گلی ترقی و «مهمان مامان» نشان داد حتی در اقتباس ادبیات ایرانی قهارتر است.
کمدی درام «مهمان مامان»، در فضایی شبیه به «اجارهنشینها»، دریچهای به روی طبقه محروم جامعه باز میکند اما با نگاه رندانه و طناز مهرجویی. هرچه در فیلم هست که خود مهرجویی به آن جفنگیات میگوید، معلق به خود مهرجویی است و در کتاب نیامده است. این نگاه مهرجویی قصهای سمپاتیک از محرومیت در عین صمیمیت را با جنس طنز ابسورد و باصفای خاص خودش ترکیب میکند و همین «مهمان مامان» به یکی از بهترین فیلمهای کمدی ایرانی تبدیل میکند.
او به نگاه سانتیمانتال مرادی کرمانی با کمدی ابسورد خاص خودش را اضافه میکند و بدین طریق میتواند در مسئله بغرنج فقر و محرومیت در نتیجه اختلاف طبقاتی عمیقتر شود. خنده تلخ من از گریه غمانگیزتر است. صمیمیت داستان مرادی کرمانی از یک جنس است و صمیمیت مهرجویی از جنسی دیگر، همان هیپی دوستداشتنی که از قرص شادیآور در زندگی میگفت. انگار که تو تکتک شخصیتهای این قصه را میشناسی و از صمیم قلب دوستشان داری. عشق از نگاه مهرجویی که اینجا شاید والاترین شکلش را در سینمای او شاهد آن هستیم. وجود فقر، چیزی جز عشق برای شخصیتها این قصه نگذاشته است و مهرجویی این را به زیبایی به تصویر میکشد. «مهمان مامان» از مجموعه بازیگران مجرب و خوب خود هم بهره میبرد. مثل دیگر فیلمهای مهرجویی، اصالت یک فیلم ایرانی کمدی را دارد و بهیادماندنی است.
۱۷. خواب تلخ
- محصول: ۱۳۸۲
- کارگردان: محسن امیریوسفی
- بازیگران: عباس اسفندیاری، محسن رحیمی، دلبر قصری، یداله انوری، اصغر کاظمی
- خلاصه داستان: در یک قبرستان قدیمی که صدها سال عمر دارد، اسفندیار مشغول مردهشوری است. روزی او عزرائیل را میبیند و برای گرفتن حلالیت به میان کسانی میرود که تا قبل از این آزارشان داده است.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
«خواب تلخ» یکی از متفاوتترین فیلمهای سینمای ایران است که در ژانر کمدی ساخته شده است. یک فیلم توقیفی خوب دیگر که فاصله ساخت تا اکرانش بیش از ده سال بود. فیلم جه به لحاظ ساختار روایی چه در سوژه و قصه فیلمی متفاوت در سینمای ایران است. باز هم مسئله تقابل مدرنیته و سنت در جامعه ایرانی دستمایه خوبی برای یک کمدی خوب شده است. فیلم در نوزده اپیزود روایت میشود و در گورستانی قدیمی و کهنه در شهر سده که بیش از هشتصد سال عمر دارد اتفاق میافتد. همه آدمهای فیلم از اسفندیار گرفته تا قبرکن، مردهشور زن و مردی که لباس مردهها را میسوزانند، نابازیگرند و در نقش واقعی خود ظاهر شدهاند.
«خواب تلخ» بر خلاف استقبال ناخوشایند مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد، حضور موفقی در جشنوارههای جهانی داشت و مورد توجه منتقدان بینالمللی قرار گرفت. اولین بار سال ۲۰۰۴ در بخش دو هفته کارگردانهای جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد و علاوه بر دریافت جایزهی نگاه جوان این بخش، نامزد دریافت دوربین طلایی کن هم شد. بعد از آن در بیش از چهل جشنواره بینالمللی به نمایش درآمد و برنده جوایزی چون جایزه اسکندر طلایی جشنواره تسالونیکی و جایزه فیپرشی (فدراسیون بینالمللی منتقدین) شد.
۱۸. مکس
- محصول: ۱۳۸۳
- کارگردان: سامان مقدم
- بازیگران: فرهاد آئیش، پگاه آهنگرانی، گوهر خیراندیش، رامبد جوان، نیما شاهرخ شاهی، محمدرضا شریفینیا، سیروس ابراهیمزاده، سید ابراهیم بحرالعلومی، امیر جعفری، تورج منصوری
- خلاصه داستان: وزارت ارشاد قصد دارد از مفاخری که در خارج از ایران زندگی میکنند، تقدیر کند. آنها اشتباها دعوتنامهی یک موسیقیدان برجسته را برای خوانندهای کابارهای بهنام مکس میفرستند و او را به ایران میآورند.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶ از ۱۰
تولید یک فیلم کمدی موزیکال خوب در سینمای ایران با محدودیتهایش واقعاً کار سختی است ولی سامان مقدم تقریباً در این ژانر موفق است و موفقترین فیلمش همین فیلم توقیفی و حرامشده «مکس» است. «مکس» هم همچون بسیاری از فیلمهای کمدی خوب سینمای ایران از موقعیت حضور تصادفی شخصیتی اشتباه در جایی اشتباه استفاده میکند. تقابل موسیقی بازاری لسآنجلسی با فضای خشک و رسمی موسیقی فاخر که مورد پسند مسئولان از اساس مخالف با موسیقی ممکن است واقع شود، موقعیت طنز خوبی را به وجود آورد که سامان مقدم هم با مهارت از آن استفاده کرد. فیلم محصول جریان اصلاحات است اما به خود این جریان هم انتقاد میکند.
در عین حال، تصویری درستی از لایههای مختلف اجتماع ایرانی با تمرکز بر فضای هنری و سیاسی در آن سالها به نمایش میگذارد و در نهایت، خواستار صلح بین تمام جریانها و باورهاست. از مخاطبان موسیقی تجاری تا جدی، از مسئولان و والدین با جوانان و تمام جریانهای سیاسی. تیتراژ پایانی بهوضوح بیانگر این آرزوی فیلمسازی است که همیشه دوست دارد آخر فیلمهایش کاراکترهایش را خوش و خرم در بهترین حالت ممکن کنار هم بگذارد. «نان، عشق، موتور ۱۰۰۰» و بسیاری از فیلمهای دوره اصلاحات هم همین رویکرد را دارند. کار مجموعه بازیگران فیلم مثالزدنی است، بهخصوص فرهاد آئیش، گوهر خیراندیش، مثل همیشه سیروس ابراهیمزاده که در نقشهای فرعی منفی تمام فیلمهای کمدی این فهرست فوقالعاده است. موسیقی متن، فیلمنامه و کارگردانی خوب سامان مقدم هم نقاط قوت اثر است.
۱۹. زیر درخت هلو
- محصول: ۱۳۸۴
- کارگردان: ایرج طهماسب
- بازیگران: حمید جبلی، فاطمه معتمدآریا، ایرج طهماسب، مازیار لرستانی، علی اصغر شهبازی، پوراندخت مهیمن، حسن دادشکر
- خلاصه داستان: بزرگ یک خاندانی خواب میبیند ساعت ۵ عصر زیر درخت هلو میمیرد و تنها کسی که میخواهد هنگام مرگ کنارش باشد خدمتکار خانه است که از میوه هلو بدش میآید و نسبت به آن حساسیت دارد.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۸ از ۱۰
بیانصافی است اگر صحبت از بهترین فیلمهای کمدی ایرانی باشد و نامی از زوج ایرج طهماسب و حمید جبلی آورده نشود. ما البته این زوج را بیشتر با کارهای عروسکی تلویزیونیشان میشناسیم اما در سینما هم چند کار خوب کمدی دارند و یکیاش «درخت هلو» است. البته بیشتر بار کمدی فیلم بر دوش حمید جبلی است اما قصه احتمالاً الهامگرفته از فیلمی هالیوود و کمدی اسلپ استیک طهماسب هم نقش مهمی در جذابیت فیلم دارد. همان تیم خوب همیشگی اینجا هم یک کمدی سرخوش مفرح دیگر ساختهاند که لحظات خوب خودش را دارد. شاهکار نیست اما کمدی سرگرمکنندهای است و در زمان اکران با استقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه شد.
۲۰. دایره زنگی
- محصول: ۱۳۸۶
- کارگردان: پریسا بختآور
- بازیگران: مهران مدیری، امید روحانی، صابر ابر، محمدرضا شریفینیا، نیما شاهرخشاهی، امین حیایی، گوهر خیراندیش، بهاره رهنما، حامد بهداد، باران کوثری
- خلاصه داستان: محمد همراه شیرین برای جور کردن پول تعمیر ماشین به آپارتمانی در بالای شهر میروند تا ماهوارههای ساکنین را نصب و تنظیم کنند. در آنجا اتفاقاتی میافتد و پای پلیس نیز به ساختمان کشیده میشود تا محمد را به آگاهی ببرند.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
«دایره زنگی» حقیقتاً یکی از بهترین آثار سینمای ایران و بهترین فیلمهای کمدی ایرانی است. فیلم در زمان اکران یک اتفاق را در سینمای ایران رقم زد. با مجموعه بازیگران ستاره و غیر ستاره خوبش و یک فیلمنامه خوب، اثری تحسینبرانگیز است. روی سوژه خوب ماهواره دست گذاشته و باز هم از تقابل سنت و مدرنیته طنز ساخته است. لایههای مختلف طبقات اجتماعی حالا مدرنشده ایران را به خوبی زیر ذرهبین میگذارد. حال و هوایش یادآور «اجارهنشینها» است، البته با جنس کمدی متفاوت و از زاویه دیدی متفاوت. هر دو فیلم تصویر خوبی از زمانه خود، بهخصوص طبقه متوسط حالا کمی مرفهشده پایتختنشین به نمایش میگذارند. به همین خاطر، «دایره زنگی» با طیف وسیعی از مخاطبان ایرانی ارتباط برقرار کرد و پرفروشترین فیلم فروردین ۱۳۸۷ بود.
فیلم یک کمدی اجتماعی انتقادی است اما پایانبندی ناامیدکنندهای دارد. گرچه به نظر تحمیلی است. با این حال، میتوان این را به لحظات خوبش بخشید. مثل بسیاری از فیلمهای این فهرست، «دایره زنگی» از آن فیلمهای کمدی است که میتوان چندین بار در دورههای مختلف تماشا کرد. بازیهای یکدست بازیگران حتی از کسانی که نقشهای بسیار کوتاه دارند و تعداد این شخصیتهای فرعی در فیلم کم هم نیست، نتیجه بازیگردانی خوبی اصغر فرهادی است که فیلمنامه را هم نوشته است.
«دایره زنگی» پرترهای از یک دوره پوستاندازی فرهنگی در جامعه ایرانی است و شکافهایی اساسی بین نسلهای مختلف. به معضلات اجتماعی و مسائل روز میپردازد. اختلاف طبقاتی حرف اصلیاش است، تقابل سنت و مدرنیته را به واسطه ماهواره برجسته میکند، دغدغه زنان و تنفروشی را هم دارد، کنایههایی را هم به این و آن میزند. شاید کمی شلوغ و درهم باشد، و عمق فیلمهای کمدی مهرجویی را نداشته باشد، اما فیلم کمدی قابل قبولی است. در ژانر مهجور کمدی در سینمای ایران و آغاز افول این ژانر، غنیمت است. به هر حال، حضور آن هم بازیگر چهره که حقیقتاً همهشان کارشان را خوب انجام دادهاند، جالب است.
۲۱. بیپولی
- محصول: ۱۳۸۶
- کارگردان: حمید نعمتالله
- بازیگران: بهرام رادان، لیلا حاتمی، رضا رشیدپور، حبیب رضایی، امیر جعفری، سیامک انصاری، بابک حمیدیان، افشین سنگچاپ، ابراهیم بحرالعلومی، سوسن مقصودلو، جلال پیشوائیان، نادر فلاح، علی سلیمانی، علی علایی، کریم قربانی، زهره صفوی
- خلاصه داستان: ایرج طراح لباس یک شرکت مد است که با آمدن پسر صاحب کارش بیکار میشود. او که بعد از بیکار شدن نمیتواند کار مناسبی بیابد، شروع به فروختن وسایل خانه میکند و وارد اوضاع سختی میشود.
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.۳ از ۱۰
حمید نعمتالله سالها دستیار کارگردان و فیلمنامهنویس بود. با «بوتیک» که درامی تلخی بود، نوید ورود یک فیلمساز مستقل خوب را به سینمای ایران دارد و با «بیپولی» نشان داد میتواند کمدی خوب هم بسازد. همچون فرهادی نعمتالله هم تا حد زیادی وامدار سینمای داریوش مهرجویی است. «بیپولی» فیلمی درباره بحران اقتصادی و تأثیر آن بر زندگی یک زوج جوان است. بیشتر کمدی سیاه است، چنانچه بسیاری از فیلمهای کمدی این فهرست هستند. فیلمی موفق هم در گیشه و هم نزد منقدان است. صحنهها و دیالوگهایش هنوز در شبکههای اجتماعی دست به دست و نقل میشوند.
باید کمدی ابسورد را البته دوست داشت و باید توانایی برقراری ارتباط با شخصیتهای بهحاشیهراندهشده جهان نعمتالله را داشت تا بتوان از فیلم لذت برد. این شامل حال تمام فیلمهای نعمتالله میشود. امروز «بیپولی» یک فیلم کالت است. فیلم البته بر خلاف «بوتیک» پایان خوشی دارد. اما بهشدت گزنده است. بازیگرانش بهخصوص در آن حلقه دوستی مردانه عملکرد خوبی را ارائه کردهاند. زوج بهرام رادان و لیلا حاتمی کارشان را خوب انجام دادهاند، گرچه بهرام رادان به اندازه سایر بازیگران به جهان نعمتالله نزدیک نشده است. با این حال، عملکردش قابل قبول است. «بیپولی» در بیستوهفتمین دوره جشنواره فیلم فجر جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را بهدست آورد و لیلا حاتمی هم جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن را برد.
۲۲. هیچ
- محصول: ۱۳۸۸
- کارگردان: عبدالرضا کاهانی
- بازیگران: مهدی هاشمی، باران کوثری، پانتهآ بهرام، احمد مهرانفر، نگار جواهریان، مهران احمدی، نیره فراهانی، مرضیه برومند، صابر ابر، علیرضا استادی
- خلاصه داستان: نادر بهخاطر اختلال غده هیپوفیزاش به پرخوری مبتلا است و از طرفی دیگر نیز بدنش کلیههای اضافی میسازد. عمهی او که از دستش به تنگ آمده، زنی پایینشهری بهنام عفت را برایش میگیرد. با ورود نادر به خانهی عفت زندگی همه بهم میریزد.
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.۸ از ۱۰
«هیچ» سرآغاز ورود کاهانی به ژانر کمدی ابسورد است. فیلم البته بسیار تلخی دارد و اساساً فیلم تلخی است. داستان منحصربهفردش نقطه قوتش است و بازیگرانش در خلق این جهان عمیقاً ناراحتکننده و در عین حال ابسورد کاهانی نقش بسیار مهمی ایفا کردهاند. بعضیهاشان بهترین نقشآفرینیهایشان را در این فیلم به نمایش گذاشتهاند. «هیچ» یک فیلم اجتماعی انتقادی است. دوربینش را به روی طبقه محروم گذاشته که از قضا قابلیت ایجاد طنز را دارد.
با قرار دادن یک موقعیت ابسورد و شخصیتی کاملاً پوچ در ویرانه یک خانواده شلوغ و پر از مشکل، تصویری دردناک از جامعه ایرانی به نمایش میگذارد که از میزان دردناکیاش به ابسوردیسم میرسد. اما عصبانی و منقد هم هست. مسئله پدرسالاری را در روابط میان زن و مرد این خانه زیر ذرهبین میگذارد و آن را تلخ و گزنده میبیند. اختلاف طبقاتی طبق معمول دستمایه طنز است. شاید گزینه مناسبی برای مخاطبان ژانر کمدی که میخواهند تمام مدت به یک فیلم بخندند، نباشد. اما لحظات مفرح دارد و در نهایت، ضربه خودش را میزند.
۲۳. سنپطرزبورگ
- محصول: ۱۳۸۸
- کارگردان: بهروز افخمی
- بازیگران: محسن تنابنده، امین حیایی، پیمان قاسمخانی، بهاره رهنما، شیلا خداداد، اندیشه فولادوند، سروش صحت، امید روحانی، کیانوش گرامی، مهدی داناییمقدم، نعیمه نظامدوست، بابک برزویه، اردشیر کاظمی، سید ابراهیم بحرالعلومی
- خلاصه داستان: سنپطرزبورگ داستان دو جوان لات و آس و پاس است که برای رسیدن به یک گنج خانوادگی که متعلق به تزار روس است با یکدیگر رقابت میکنند. این دو بعد از کلی کلنجار رفتن برای به دست آوردن این گنج در نهایت در مییابند که گنجی در میان نیست و برای رسیدن به گنج باید به روسیه سفر کنند.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰
«سنپطرزبورگ» از آن دسته فیلمهای کمدی مبتنی بر یک زوج مردانه است که موفق هم شده است. پیمان قاسمخانی این بار هم فیلمنامه را نوشته و هم در فیلم بازی کرده است. و شیمیاش با محسن تنابنده که مهارتش در کمدی را ثابت کرده، خوب درآمده است. قصه فیلم متفاوت است و موقعیتها و دیالوگهای بامزه هم کم ندارد. البته در زمان اکران چندان نتواست مخاطبان زیادی را به خود جلب کند و هنوز هم مخاطب خاص دارد. روایت داستان پیچیده گنج بهمانده از تزار روس مشخصاً کار آسانی برای کارگردان نبوده است. اما جدا از آن، موقعیتهای کمدی و شوخیهایش میتواند فیلم را در دسته آثار قابل توجه سینمای کمدی ایران بگذارد. امروز در شبکههای اجتماعی هنوز بخشهایی از فیلم دست به دست میشود.
۲۴. ورود آقایان ممنوع
- محصول: ۱۳۸۹
- کارگردان: رامبد جوان
- بازیگران: رضا عطاران، ویشکا آسایش، پگاه آهنگرانی، مانی حقیقی، بهاره رهنما، زهره حمیدی، فلامک جنیدی، علی صادقی، ستاره پسیانی، حدیث میرامینی، مهرناز بیات، سیاوش چراغیپور، کتایون امیرابراهیمی، پریناز ایزدیار
- خلاصه داستان: مدیر یک دبیرستان دخترانه خصوصی با ورود آقایان به مدرسه خود شدیداً مخالف است، اما وقتی دبیر شیمی دانش آموزان المپیادی به علت زایمان، شش ماه مرخصی میگیرد، مجبور میشود یک دبیر جایگزین به دبیرستان بیاورد؛ اما تلاش او برای یافتن دبیر المپیاد زن در میانه سال تحصیلی بیفایده است و مجبور میشود یک مرد را به عنوان تنها گزینه بپذیرد تا از رقابت المپیاد جا نماند اما ورود این آقای معلم مجرد و بیدستوپا ماجراهای جالبی را به وجود میآورد.
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.۷ از ۱۰
یک فیلم کمدی خوب باز هم با فیلمنامهای از پیمان قاسمخانی که حال و هوای هالیوودی دارد و رضا عطاران را که در نقش معلم بی دست و پای شیمی وارد یک دبیرستان دخترانه میشود. باز هم یک موقعیت به لحاظ شرعی و عرفی ناپسند دستمایه یک طنز قوی شده است. به همین خاطر «ورود آقایان ممنوع» با مجموعه بازیگران خوبش و کمپین تبلیغاتی گستردهاش به یکی از پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران تبدیل شد.
فیلم در وهله نخست از بازی خوب رضا عطاران بهره میبرد و شیمی خوبشان با ویشکا آسایش که برای بازی در این فیلم جایزه سیمرغ بیست و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. یک کمدی استاندارد است. فیلمنامه استانداردی دارد، بازیهای استانداردی دارد. از قواعد کمدی رمانتیکهای هالیوودی بهره میبرد اما کمدی ایرانی را هم در خود دارد. مسئله روابط زن و مرد را در قوانین قوانین دست و پاگیر سیستم آموزشی نشانه گرفته و انتقادش را مطرح میکند. خیلی تند نمیرود و بیشتر از موقعیتهای کمدی بهره میگیرد. «ورود آقایان ممنوع» بعد از گذشت سالها همچنان سرگرمکننده است.
۲۵. اسب حیوان نجیبی است
- محصول: ۱۳۸۹
- کارگردان: عبدالرضا کاهانی
- بازیگران: رضا عطاران، حبیب رضایی، پارسا پیروزفر، مهتاب کرامتی، کارن همایونفر، باران کوثری، مهران احمدی، ماهایا پطروسیان، بابک حمیدیان، پانتهآ بهرام، اشکان خطیبی، احمد مهرانفر
- خلاصه داستان: یک مجرم زندانی که به مدت بیست و چهار ساعت از زندان مرخصی گرفته، در این مدت با لباس مأمور پلیس در تلاش برای سوءاستفاده و اخاذی از مردم است.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
عبدالرضا کاهانی بعد از «هیچ» به فرمول کمدی ابسورد خاص خودش رسید. در «اسب حیوان نجیبی است» ما شاهد ورود جنس خاصی از کمدی هستیم که از فیلمسازان پیش از خود الهام میگیرد اما متعلق به خود کاهانی است. این خودش بعدها یک زیرشاخه به سینمای کمدی ایران اضافه کرد و فیلمسازان دیگری قدم در مسیر کاهانی گذاشتند. مهمترین نکته فیلم کاهانی باز هم ایده منحصربهفرد آن است. روایت این قصه در یک بیست و چهار ساعت در حالی که یک سری شخصیت هر یک با قصههای مختلف خودشان در خیابان پرسه میزنند، کار آسانی نیست. اینجا هم کاهانی دوباره به مسئله بحران اقتصادی، دختر فراری و اعتیاد میپردازد و با تقابل سیستم و مردم شوخیهای جانانه میکند.
این فیلم کمدی خوب هم از مجموعه بازیگران مشهور خوبش بهره میبرد. رضا عطاران در نقش اصلی برگ دیگری از توانایی بازیگریاش را رو میکند. کار بقیه بازیگران هم تحسینبرانگیز است، حتی صدای پانتهآ بهرام. فیلم قصه خاصی ندارد و دائم در موقعیت کمدی ابسورد و دیالوگهای طنازانه لحظاتی ناب خلق میکند. در همین موقعیتها لایههای مختلف اجتماع را به تصویر میکشد. این جنس کمدی مورد پسند هر کمدیبینی نیست اما مخاطب خاص خود را دارد. فیلم در واقع هجویهای از شکل زندگی مردمی است که بحران اقتصادی عمیقاً گریبانشان را گرفته است. به اندازهای که به یک سطح قابل توجهی از بیخیالی و سردی رسیدهاند.
۲۶. بیخود و بیجهت
- محصول: ۱۳۹۰
- کارگردان: عبدالرضا کاهانی
- بازیگران: رضا عطاران، پانتهآ بهرام، نگار جواهریان، احمد مهرانفر، علیرضا استادی، افسانه تهرانچی، محمد کارت
- خلاصه داستان: دو زوج پیش از مراسم عروسیشان باید وسایل خانه خود را جابهجا کنند تا آماده مراسم در همان خانه شوند. اما مشکلاتی برایشان به وجود میآید.
خیلیها با این جنس سینمای کمدی کاهانی مشکل دارند. میگویند درباره هیچی است و واقعاً هم هست. یک جور هیچی همهچی. «بیخود و بیجهت» چنانچه از عنوانش پیداست یک موقعیت ظاهراً دراماتیک را با نگاه ابسوردش مسخره میکند. باز هم از تقابل دو فرهنگ متفاوت میگوید و به این شکل، اعتراض و انتقاد خود را به سرکوب و قلدری یک تفکر به دیگری وارد میکند. و این را در یک موقعیت کمدی بامزه با شخصیتهای بامزه مطرح میکند. فیلم فقط هفت شخصیت دارد و کلش در یک خانه میگذرد. بیخیالی این شخصیتها در برابر یک موقعیت جدی با آن پایانبندی درخشان یک دهنکجی اساسی به تفکری زورگو است. هر چهار بازیگر نقش شخصیتهای اصلی فوقالعادهاند. نگار جواهریان باز هم در فیلمی از کاهانی درخشیده است.
۲۷. چه خوبه برگشتی
- محصول: ۱۳۹۲
- کارگردان: داریوش مهرجویی
- بازیگران: حامد بهداد، رضا عطاران، مهناز افشار، حسن پورشیرازی، رویا تیموریان، همایون ارشادی، علیرضا جعفری، راضیه فرجی
- خلاصه داستان: فرزاد دندانپزشکی که پس از سالها به ایران میآید تا دور از مسائل و آشفتگی زندگیاش به آرامش برسد. همزمان با ورود او به کشور یک شئ مرموز شبهفضایی در انباری خانه پیدا میشود و پای خانم دکتر یاسمین و سنگهای جادوییاش را به ماجرایی باز میکند که رفاقت دیرینه فرزاد و کامبیز را که سالهاست در همسایگی هم کنار دریا زندگی میکنند، به جدالی بیهوده میکشاند.
«چه خوبه برگشتی» شاید یکی از بهترین فیلمهای کمدی ایرانی یا بهتر است بگوییم شاهکارهای کمدی نباشد اما فیلم داریوش مهرجویی است و نکات قابل تأملی دارد که باید به آنها پرداخت. فیلم مثل تمام فیلمهای مهرجویی چندلایه است. البته به قدرت «اجارهنشینها» و «مهمان مامان» نیست اما موضوع تقابل شرق و غربش با تمام وسواسها و انتقادات مهرجویی نسبت به جامعه ایرانی، موقعیتها و لحظات طنز بهیادماندنیای را خلق میکند. فیلم البته با سر و صداهای حامد بهداد کمی تحملش سخت میشود اما رضا عطارانش جبران میکند. حسن پورشیرازی و رؤیا تیموریان هم مثل همیشه تحسینبرانگیزند. فیلم به نظر یک کمدی پرسروصداست اما برای درک طنزش باید در آن عمیق شد و به دیالوگها دقت کرد. شناخت سینمای مهرجویی هم البته لازم است. وگرنه ارتباط برقرار کردن با فضای فیلم ممکن نیست. باید به زیرمتنهایش توجه کرد.
۲۸. طبقه حساس
- محصول: ۱۳۹۲
- کارگردان: کمال تبریزی
- بازیگران: رضا عطاران، محمدرضا فروتن، پانتهآ بهرام، بهاره رهنما، پیمان قاسمخانی
هوتن شکیبا، بهرام ابراهیمی، رضا بهبودی، حمید جانانه، سوگل قلاتیان، محمد بحرانی، بهادر مالکی، کاظم سیاحی، عرفان ناصری، نادر فلاح، آزاده صمدی - خلاصه داستان: آقای کمالی که مردی متعصب و به ظاهر متدین است، بعد از مرگ همسرش، او را در یک قبر دو طبقه دفن میکند. بعد برای تقویت روحیه به چین میرود اما پس از بازگشت میفهمد که فروشنده قبر کلاهبردار بوده طبقه دیگر را که متعلق به آقای کمالی بوده است به دیگری فروخته و حالا مردی غریبه در کنار همسرش دفن شده است. آقای کمالی با این موضوع مسئله دارد.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۵ از ۱۰
«طبقه حساس» بازگشت خوب و موفق پیمان قاسمخانی و کمال تبریزی به پرده سینماست. سوژه نو و جالبی دارد، فیلمنامهاش خوب نوشته شده و بازیگرانش فوقالعادهاند. قرار گرفتن مرد متعصب متظاهر ایرانی در این موقعیت خود به اندازه کافی خندهدار است، بزنبکوبهای متعاقبش هم که در اجرا خیلی خوب درآمده، بنابراین «طبقه حساس» را به فیلمی سرگرمکننده و البته انتقادی تبدیل کرده است. فیلم با استفاده از این موقعیت هم روی مسئله دورویی در فرهنگ ایرانی دست میگذارد، هم کلاهبرداریهای کسب و کار فروش قبر را برجسته میکند. ظرافتهای روابط کاری و خانوادگی در جامعه ایرانی را هم دستمایه طنز قرار میدهد. فیلم روی شوخیها و بازی همیشه خوب رضا عطاران استوار است اما در کنار آن حضور چهرههای تئاتری مثل هوتن شکیبا و کاظم سیاحی در کنار بهاره رهنما و آزاده صمدی به بار طنز فیلم کمک کرده است. رضا عطاران برای بازی در این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را سیودومین جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.
۲۹. نهنگ عنبر
- محصول: ۱۳۹۳
- کارگردان: سامان مقدم
- بازیگران: رضا عطاران، مهناز افشار، ویشکا آسایش، سام نوری، هانیه توسلی
رضا ناجی، نادر سلیمانی، علی قربانزاده، حسین سلیمانی، سپند امیرسلیمانی - خلاصه داستان: ارژنگ صنوبر مردی پنجاه ساله در کودکی رؤیا را دوست داشته اما به دلایلی نمیتواند با او ازدواج کند و رؤیا با توجه به محدودیتهای اجتماعی دهه شصت، به همراه خانوادهاش راهی امریکا میشود. ارژنگ که هرگز رؤیا را فراموش نکرده، دست به کارهای عجیب و غریبی میزند و در مقاطع مختلفی باز با رؤیا روبهرو میشود. اما هر بار ناکام میماند. او که حالا در دهه پنجم زندگیاش ثروتمند شده، دردمندانه و مصرانه از رؤیا میخواهد که در ایران بماند و با او زندگی کند.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۳ از ۱۰
«نهنگ عنبر» یکی از بهترین فیلمهای کمدی ایرانی در دهه نود بود. جزو اولین فیلمهای کمدی که از نوستالژی دهه شصت برای خلق طنز به خوبی استفاده کرد و نتیجهاش را هم گرفت. البته پرحاشیه بود اما به یکی از پرفروشترین فیلمهای سینمای ایران تبیدل شد. رضا عطاران مثل همیشه نقطه قوت فیلم است و مهناز افشار هم موفق میشود وجه دیگری از توانایی بازیگریاش را به نمایش بگذارد. استقبال بینظیر مخاطبان از «نهنگ عنبر» باعث شد تا سامان مقدم قسمت دوم این فیلم را هم بسازد و این بار به ژانر محبوبش، کمدی موزیکال نزدیکتر شود.
«نهنگ عنبر» داستان دختری و پسری است که جوانیشان در دهه شصت میگذرد. سامان مقدم در قسمت اول تلاش کرده تا مشکلات آن دهه را به زبان طنز به تصویر بکشد. فیلم علاوه بر داستان جالب و بازی خوب بازیگران، در به تصویر کشیدن فضای نوستالژیک دهه شصت موفق است. سرگرمکننده است و در عین حال، آن روحیه سانتیمانتال سامان مقدم که در لحظات کمدی هم میتواند مخاطبش را به گریه بیندازد، دارد. یک کمدی عامهپسند موفق است که در بازسازی نوستالژیهای دهه شصت موفق است، البته نه به شکل فیلمهای کمدی چند سال اخیر. حسابش از آنها جداست.
«نهنگ عنبر» مثل دیگر فیلم موفق سامان مقدم «مکس» با مشکل سانسور و اکران مواجه شد. این فیلم که در میان موج جدید کمدیهای چند سال اخیر ساخته شده، همچنان رویه و نگاهاش بهسمت طنزهای انتقادی ابتدای دهه هشتاد است و از فیلمفارسی نیز الهام میگیرد. این فیلم همچون مکس نگاهی اجتماعی و سیاسی دارد، به بازگویی رویدادهای متأثر از سیاست و تأثیرشان بر زندگی آدمها میپردازد و گاهی هم اتفاقات تلخ را به هجو میگیرد. جهان فیلم همچون «مکس» سرزنده و شاد است اما برخلاف «مکس» با طیف گستردهتری از مخاطبان ارتباط برقرار میکند. چون به زبان مردم نزدیکتر است.
۳۰. هزارپا
- محصول: ۱۳۹۷
- کارگردان: ابوالحسن داوودی
- بازیگران: رضا عطاران، جواد عزتی، سارا بهرامی، مهران احمدی، سعید امیرسلیمانی حسن، مازیار لرستانی، امید روحانی، نعیمه نظامدوست، سپند امیرسلیمانی، لاله اسکندری، سینا رازانی کامبیز، امیرمهدی ژوله، محمد نادری، سیدحسین متولیان، سیدعلی صالحی، علی عاملهاشمی، حسین سلیمانی، بهرام ابراهیمی، حمیدرضا فلاحی، ارشا اقدسی
- خلاصه داستان: رضا نیازی و دوستش منصور کیفقاپ هستند. رضا نیازی از طریق مادر منصور متوجه میشود که الهام دختر صاحبکارش ثروتمندش نذر کرده که با یک جانباز ازدواج کند. بههمین دلیل رضا که در تصادف پای خود را از دست داده تصمیم میگیرد خود را به دختر نزدیک کند تا بتواند با او ازدواج کند. رضا وارد آسایشگاه جانبازان میشود که دختر مدیر آنجاست. رضا با گفتن دروغهای مختلف سعی میکند که نظر دختر را به خودش جلب کند.
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶ از ۱۰
«هزارپا» از جمله فیلمهای کمدی زوجمحور است که تبدیل به اتفاقی در گیشه شد. این فیلم در هفته پنجم اکرانش در تابستان ۱۳۹۷ به پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران تبدیل شد. ظرف کمتر از دو ماه توانست فروشی بالای سی میلیارد تومان داشته باشد و لقب نخستین فیلم سی میلیاردی سینمای ایران را از آن خود کند. البته با آثار کمدی شاخص این فهرست و حتی بهترین فیلمهای کمدی خود فیلمساز فاصله زیادی دارد. ولی مخاطبان خودش را دارد که بیشتر مدیون بازی زوج رضا عطاران و جواد عزتی است. باز هم استفاده از تم قرار گرفتن البته آگاهانه آدمی اشتباه در موقعیتی اشتباه و نوستالژی دهه هفتاد، دستمایه یک طنز خوب شده که با وجود مدت زمان طولانیاش و به لطف شوخیهای فراوان زوج عطاران و عزتی، مخاطبان زیادی را به خود جذب کند. مدت زمان فیلم در نسخه اکران سینمایی ۱۲۲ دقیقه است که بعدها در نسخه دیگری به ۱۹۶ دقیقه افزایش یافت. به هر حال، ترکیب عطاران و عزتی باید هم بتواند این همه مخاطب را به سالنهای سینما بکشاند.
منبع: دیجیکالا مگ
بازیگر خارجی فیلم حاجی واشنگتن یعنی ریچارد هریسون هنرپیشه فیلمهای اکشن و رزمی نینجا در دههه هشتاد میلادی هست که بیشتر در فیلمهای معمولی و سطح پایین بازی میکرد اما تو هنگ کنگ و اروپا معروف بوده