۱۰ زوج کمدین برتر در سریالهای ایرانی
اگرچه نقش فیلمنامهنویس و کارگردان در سریالهای تلویزیونی حیاتی است، اما برکسی پوشیده نیست که در سریالهای تلویزیونی و بهخصوص سریالهای کمدی تلویزیونی بخش زیادی از بار سریال بر دوش بازیگران حمل میشود؛ اینکه چه اندازه مانند علی صادقی بامزگی فطری دارند، اینکه چه اندازه میتوانند مانند محسن تنابنده از طریق هنر بازیگری مخاطبان را به خنده بیاندازند، اینکه چهاندازه مانند پژمان جمشیدی با تسلط بر داستانی که در آن نقشآفرینی میکنند مخاطب را با خود همراه میکنند و اینکه چهقدر خوب با بازیگر مقابل خود ارتباط برقرار میکنند.
- ۱۴ سریال کمدی برتر در حال پخش از نتفلیکس
- ۱۰ بازیگر مرد برتر سریالهای درام قرن ۲۱؛ سلاطین جعبهی جادویی
سریالهای کمدی ایران، از خاطرهانگیزترین و قدیمیترینهای آنها تا همین سالهای اخیر، همیشه توانستهاند خیل عظیمی از مخاطبان را با خود همراه کنند و در بیشتر مواقع، اگر سریال موفق و پرطرفدار از آب درآید، تا زمانی طولانی دیالوگها و تکه کلامهایی را بر سر زبان مخاطبان ماندگار میکند.
موفقیت یک سریال به عوامل زیادی بستگی دارد، اما اگر سریالی که دربارهی آن حرف میزنیم کمدی باشد، بازیگر نقشی حیاتی در آن ایفا میکند. جدای از بازیگرانی که به تنهایی باعث ماندگار شدن یک سریال میشوند، بازیگرانی هم هستند که با ارتباط بینظیری که با هم برقرار میکنند این کار را انجام میدهند و باعث میشوند پس از اتمام یک سریال، سریالها یا فیلمهای سینمایی دیگری تنها براساس رابطهی آنها بایکدیگر ساخته شوند.
در ادامه میخواهیم ۱۰ زوج کمدی برتر تلویزیون ایران را مرور کنیم.
۱۰. سیروس گرجستانی و مرجانه گلچین
- کارهای شاخص مشترک: سریال خوشنشینها
سال گذشته برای ما ایرانیان یکی از غمگینترین سالها بود. سالی که در آن یکی از بهترین بازیگران کمدی خود را از دست دادیم. کسی که از متهم گریخت ۱۳۸۴ تا دنگ و فنگ روزگار ۱۳۹۸ برای ما خاطرهسازی کرده بود.
نمیشود به لیستی از بازیگران کمدی برتر تلویزیون ایران برخورد و نامی از سیروس گرجستانی نبرد. در هر سریالی که بود میدرخشید و کمدی تنها ژانری نبود که او در آن تسلط داشت. در کارنامهی پربار مرحوم گرجستانی سریالی وجود دارد بهنام خوشنشینها. سریالی که سعید آقاخانی سال ۱۳۸۹ روی آنتن برد و در آن یکی دیگر از بازیگران برجستهی کمدی تلویزیون ایران را در کنار سیروس گرجستانی قرار داد.
مرجانه گلچین که پیش از آن سالها در تلویزیون نقشآفرینی کرده بود و کار خود را از سریال آیینه ۱۳۶۴ آغاز کرده بود و بعد ها در سریال بزنگاه ۱۳۸۷ رضا عطاران خوش درخشیده بود، حالا به مرحلهای رسیده بود که کنار سیروس گرجستانی یکی از بهترین زوجهای تلویزیون را ساختند.
آفاق و اردشیر که یکی پس از دیگری درگیر اتفاقات عجیب و غریب میشوند، یکی از ماندگارترین زوجهای تلویزیونی کمدی ایران هستند.
۹. امیرجعفری و جواد عزتی
- کارهای شاخص مشترک: سریال کمربندها را ببندیم، سریال چاردیواری، فیلم زاپاس، فیلم اکسیدان، فیلم چهارانگشت
امیر جعفری و جواد عزتی علاوه بر آثار مشترکشان، مشترکات زیاد دیگری هم دارند، مانند اینکه هر دوی آنها با بازیهای کمدی معروف شدند، اما طی سالهای اخیر در نقشهای جدی غوغا بهپا کردهاند و خود را در لیست بهترین بازیگران ایران که بر اجرای نقشهای متفاوت تسلط دارند، جای دادهاند.
جعفری و عزتی نخستین بار در سریال کمربندها را ببندیم با هم همبازی شدند، اما در این سریال که سال ۱۳۸۳ پخش میشد، زمان زیادی را بهطور مشترک مقابل دوربین نگذرانند. ارتباط محکم آنها هنگامی به چشم همه آمد که پنج سال پس از کمربندها را ببندیم در سریال چاردیواری سیروس مقدم، نقش برادر را بازی کردند. در آنجا هم اما بخش کمی از سریال به ارتباط این دو نفر متکی بود.
شش سال دیگر زمان نیاز بود که فیلمی با محوریت ارتباط شخصیتهایی با بازی این دو بازیگر ساخته شود و این همان زمانی بود که برزو نیکنژاد با فیلم زاپاس سال ۱۳۹۴ این زوج را بهطور رسمی به سینمای ایران معرفی کرد. زوجی که در سالهای بعد توانستند در پرفروشترین فیلمهای سال در کنار هم بدرخشند.
۸. محمد کاسبی و مجید صالحی
- کارهای شاخص مشترک: سریال خوشرکاب، سریال اُ مثبت، سریال خوشغیرت، سریال سه در چهار
در دورهای که ادامه پیدا کردن سریالهای تلویزیونی در تلویزیون ایران در قالب فصلهای مختلف آنچنان باب نبود، سریال خوش رکاب با بازی محمد کاسبی و مجید صالحی که داستان عشق یک مرد و کامیوناش را روایت میکند، آنچنان جلب توجه کرد که دو سال بعد سریالی دیگر با نام خوشغیرت بهعنوان ادامهی آن ساخته شد.
خوش رکاب سریال نوروزی ۱۳۸۲ و خوش غیرت سریال نوروزی ۱۳۸۴ بودند و هر دوی آنها را علی شاهحاتمی کارگردانی کرده است. شاید با خود بگویید پس نوروز ۱۳۸۳ سالی بود که مجید صالحی و محمد کاسبی استراحت کردند، اما اینچنین نبود و آنها در نوروز ۱۳۸۳ سریال اُ مثبت را روی آنتن تلویزیونی شبکهی یک بردند که آن را هم علی شاه حاتمی کارگردانی میکرد. حال با خود فکر کنید که آیا زوج دیگری را میشناسید که توانسته باشند سه سال پیاپی سه سریال نوروزی موفق داشته باشند؟
همکاری بعدی کاسبی و صالحی، سه سال بعد، در سریال سه در چهار به وقوع پیوست. جایی که کاسبی بازیگر بود و صالحی کارگردان. اما شیمی و رابطهی این دو نفر آنجایی خودش را بهوضوح نشان میدهد که در قسمت پایانی سریال سه در چهار، تنها قسمتی که کاسبی و صالحی همراه یکدیگر مقابل دوربین میروند، در کنار یکدیگر قرار میگیرند؛ هر جملهای که صالحی میگوید را کاسبی با بهترین لحن ممکن پاسخ میدهد و هر کنشی که کاسبی نشان میدهد با بهترین واکنش صالحی همراه میشود.
۷. جناب خان و رامبد جوان
- کارهای شاخص مشترک: مجموعهی خندوانه
آیا خندوانه که یکی از پربینندهترین برنامههای چند سال اخیر تلویزیون است، بدون جناب خان دوام میآورد؟ قطعا خیر، اما آیا جناب خان بدون رامبد جوان دوام میآورد؟ باز هم خیر.
وقتی از زوج صحبت میکنیم منظورمان همین است. منظورمان کسانی هستند که به تنهایی هم میتوانستند خوب باشند، اما در کنار همدیگر عالی میشوند. جناب خان با آواز و و شوخیهای بداهه و حملات عصبی خاص خودش که توسط تسلط کمنظیر محمد بحرانی شکل گرفته است، یکی از بهترین عرسکهای تاریخ تلویزیون است، اما تمام این ویژگیهای جناب خان به سمت چه کسی هدف گرفته میشود؟
رامبد جوان در مواقع نیاز از این حملات جای خالی میدهد، در مواقع نیاز خودش را در مقابل آنها میاندازد. در مواقع نیاز چهرهی یک ناصح را به خود میگیرد و در مواقع نیاز از نقش خارج میشود و میخندد تا همهی بینندگان با هم بدانند که این یک برنامهی تلویزیونی است، نه یک سریال تلویزیونی.
۶. بهنام تشکر و هومن برقنورد
- کارهای شاخص مشترک: سریال ساختمان پزشکان، سریال دزد و پلیس، سریال دودکش، سریال پادری، سریال دودکش ۲
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۰ بود که برای نخستین بار شقایق دهقان در نقش خانوم شیرزاد از روی آنتن شبکهی سه سیما بر روی صفحهی تلویزیون ظاهر شد و از همانجا تبدیل به شاخصترین شخصیت سریال شد، اما از همان روز بود که در همان سریال، یکی از بهترین زوجهای کمدی تلویزیونی ایران متولد شد.
یکی از جذابترین روابطی که در ساختمان پزشکان شکل گرفت رابطهی محکم و ماندگار دکتر نیما افشار با بازی بهنام تشکر با برادر بزرگترش، ناصر افشار که هومن برقنورد نقش آن را ایفا میکرد، بود. رابطهای که سرشار بود از حسادت، رقابت، درگیری و عشقی برادرانه و مخصوص. رابطهای آنقدر ارزشمند برای تلویزیون که هرگز رهایش نکرد.
نخستین بار یکسال بعد از ساختمان پزشکان سروش صحت بود که سعید آقاخانی در سریال دزد و پلیس، این دو بازیگر را در مرکز سریال خود قرار داد. سپس یکسال بعد از دزد و پلیس، اینبار محمدحسین لطیفی از این دو بازیگر در سریال دودکش استفاده کرد. سریالی که سال ۱۳۹۵ فصل دوماش با نام پادری پخش شد و حالا برزو نیکنژاد در حال ساخت فصل سوم آن با نام دودکش ۲ میباشد.
۵. فامیل دور و ببعی
- کارهای شاخص مشترک: مجموعهی تلویزیونی کلاه قرمزی
نخستین بار در مجموعهی تلویزیونی کلاه قرمزی نوروزی سال ۱۳۹۰ بود که فامیل دور با صداپیشگی بهادر مالکی و ببعی با صداپیشگی محمد بحرانی در شبکهی دو در کنار هم ظاهر شدند. فامیل دور که در آن زمان فرزندی نداشت ببعی را به فرزند خواندگی قبول کرد و سالها بعد که صاحب فرزند شد هم ببعی را بهعنوان فرزند ارشد خود به حساب میآورد.
شاید حضور دو عروسک در این لیست عجیب باشد اما چه کسی میتواند بگوید که عروسکهای مجوعهی کلاه قرمزی به اندازهی انسانها زنده و قابل لمس نیستند؟ فامیل دور و ببعی با کشمکشهای مخصوص خود و تکیه کلامهای مخصوص به خود از بسیاری از شخصیتهای تلویزیونی این روزهای تلویزیون زندهترند.
۴. حمید لولایی و مریم امیرجلالی
- کارهای شاخص مشترک: سریال ترش و شیرین، سریال چارخونه، سریال خانه بهدوش، سریال چهار چرخ
مگر میشود یک ایرانی باشید، نام تلویزیون را شنیده باشید، به سریالهای کمدی علاقه داشته باشید و نام حمید لولایی و مریم امیرجلالی را نشنیده باشید؟ مریم امیرجلالی که حالا هفتادوسه ساله است نخستین تجربهی تلویزیونی خود را سال ۱۳۷۴ با سریال زیر گنبد کبود بهمن زرینپور از سر گذراند و حمید لولایی اولین بار با سریال سربداران محمدعلی نجفی سال ۱۳۶۰ در تلویزیون دیده شد.
هر کدام از این بازیگران در مسیر خود پیش میرفتند. حمید لولایی در مرد عوضی محمدرضا هنرمند بیش از پیش دیده شد و مریم امیرجلالی در شبهای تهران داریوش فرهنگ خودش را بهعنوان بازیگری خوشآتیه به سینما معرفی کرد، اما نقطهی اوج کارنامهی مشترک این دو بازیگر، ماه رمضان ۱۳۸۳ است؛ جایی که رضا عطاران یکی از بهترین سریالهای کمدی تاریخ تلویزیون ایران را به تهیهکنندگی ایرج محمدی و مهران مهام ساخت.
خانه بهدوش یک نقطهی عطف برای تمام بازیگرانی که در آن نقشآفرینی میکردند بود و بخش عظیمی از موفقیت خود را مدیون مریم امیرجلالی و حمید لولایی؛ حمید لولایی در نقش مش ماشاءالله و مریم امیرجلالی در نقش ناهید، همسر او. از همان قسمتهای اولیه آن چه بین این دو بازیگر شکل میگیرد شگفتانگیز است و بهاندازهای قدرتمند که حتی وقتی از پشت تلفن هم باهم حرف میزنند، ارتباط خاصی که با هم دارند، کمرنگ نمیشود.
مریم امیرجلالی و حمید لولایی بهگونهای در خانه به دوش نقشآفرینی میکنند که گویا سالهاست باهم زن و شوهرند و سالهاست در فقر دستوپا میزنند. آنها کاملا میدانند چه شخصیتی را مقابل دوربین عطاران بیاورند و چه ارتباط و شیمی را به مخاطب منتقل میکنند.
همین ارتباط محکم بود که باعث شد آنها به یکی از پرکارترین زوجهای تلویزیون تبدیل شوند. آنها سه سال بعد در سریالی دیگر از رضا عطاران بهنام ترش و شیرین و در همان سال در سریالی از سروش صحت بهنام چارخونه با یکدیگر همبازی شدند و سپس چهار سال پس از این دو سریال، سال ۱۳۹۰، در سریالی از جواد مزدآبادی بهنام چهارچرخ.
دیگر به جرأت میشد گفت اگر نام حمید لولایی و مریم امیرجلالی در تیزر سریالی در کنار یکدیگر دیده شود، آن سریال قرار است یکی از پربینندهترینها باشد.
۳. سام درخشانی و پژمان جمشیدی
- کارهای شاخص مشترک: سریال پژمان، مجموعه فیلم تگزاس، مجموعه فیلم خوب، بد، جلف، سریال خوب، بد، جلف: رادیواکتیو
آخرین فیلمنامهای که پیمان قاسمخانی برای صدا و سیما نوشت تبدیل به سریالی شد که بیشک در بین بهترین سریالهای دههی نود تلویزیون ایران جا میگیرد. پژمان داستان زندگی فوتبالیستی بهنام پژمان جمشیدی را روایت میکند که در اواخر سالهای حرفهای فوتبال خود به سر میبرد و سعی دارد برای خودش تیمی پیدا کند.
در پژمان کشفی بزرگ صورت گرفت و پژمان جمشیدی خودش را بهعنوان بازیگری مستعد که بر کلام و اطوار مسلط است، معرفی کرد. پژمان اما تنها سکوی پرتاب پژمان جمشیدی بهسمت سینما و نامزدی سیمرغ بلورین نبود. پژمان نقطهی عطف کارنامهی سام درخشانی بود. نقطه عطفی که جان تازهای به مسیر حرفهای او بخشید و نام او را یکبار دیگر بر سر زبانها انداخت.
پژمان با اینکه بخش زیادی از موفقیت خود را مدیون فیلمنامهی درخشان پیمان قاسمخانی و کارگردانی سروش صحت است، اما به جرأت میتوان گفت بدون پژمان جمشیدی، سام درخشانی و رابطهی مخصوص بین این دو نفر ساخته نمیشد.
ارتباط بین این دو بازیگر در پژمان به اندازهای درخشان بود که پس از آن فیلمهای سینمایی و سریالهایی در شبکهی نمایش خانگی فقط با تکیهزدن بر شیمی بین این دو بازیگر ساخته شدند و در تلاش بودهاند که یکبار دیگر سیالی و روانی پژمان را تکرار کنند، اما میتوان گفت که هیچیک به آن اندازه موفق نبودهاند.
۲. سیامک انصاری و مهران مدیری
- کارهای شاخص مشترک: سریال نقطهچین، سریال جایزه بزرگ، سریال شبهای برره، سریال باغ مظفر، سریال مرد هزارچهره، سریال در حاشیه، فصل اول مجموعهی دورهمی، سریال قهوه تلخ، سریال ویلای من، سریال شوخی کردم
کارهای شاخص مشترک مهران مدیری و سیامک انصاری به اندازهی تمام خاطراتی است که متولدین دهههای مختلف ایران از تلویزیون دارند. از خندههای مخصوص شیر فرهاد به کیانوش و نگاههای بهتزدهی کیانوش به اطراف گرفته تا لبخندهای شیطانی بلوتوس به مستشار و درهمشکستنهای چهرهی مستشار از روی بیچارگی.
شیمی مخصوص بین مهران مدیری و سیامک انصاری بهاندازهای است که حتی یک سریال نه چندان موفق را نجات میدهد، برای مثال در حاشیه را در نظر بگیرید. سریالی که بهاندازهی کارهای قبلی مدیری موفق و روان نیست، اما همهی کسانی که مدیری و انصاری را میشناسند، تمام دقایق سریال را تحمل میکنند تا تقابل دکتر هومن صحرایی با دکتر سهراب کاشف را ببینند، یا مثلا دربارهی سریال شوخی کردم که یک سریال با فرمت قدیمی بخشهای جداگانه است؛ همه منتظرند تا به بخشی برسند که مهران مدیری در مقابل سیامک انصاری قرار بگیرد.
همهی مخاطبان تلویزیون میدانند که مهران مدیری بدون یافتن سیامک انصاری شاید باز هم به سریالسازی ادامه میداد و چند سریال موفق هم میساخت، اما هرگز نمیتوانست این همه سال در بالاترین سطح تلویزیون باقی بماند و سیامک انصاری اگر مدیری را پیدا نمیکرد، شاید بازهم تبدیل به بازیگری خوب با چند فیلم و سریال شاخص میشد، اما هرگز به این سطح از محبوبیت نمیرسید.
۱. محسن تنابنده و احمد مهرانفر
- کارهای شاخص مشترک: فیلم سینمایی استشهادی برای خدا، سریال علیالبدل، سریال پایتخت، سریال شاهگوش
در سالهایی که تلویزیون دیگر با وجود دسترسی آسان به منابع بینالمللی، نمیتواند مخاطبان را پای گیرندهها نگهدارد، فقط یک سریال بوده است که توانسته اصطلاح خالی کردن خیابانها را به واقعیت تبدیل کند؛ پایتخت.
نام پایتخت با نام محسن تنابنده گره خورده است. او نه تنها در مقابل دوربین میدرخشد، بلکه پشت دوربین هم بخش زیادی از وظایف حیاتی را برعهده دارد. اما نمیشود نام پایتخت در محفلی برده شود و نام ارسطو بهدنبال آن نیاید. ارسطویی که با بازی احمد مهرانفر یکی از کاملترین شخصیتپردازیهای چند سال اخیر تلویزیون را به بینندهها ارایه میدهد.
نام نقی و ارسطو در پایتخت فقط در کنار یکدیگر معنا مییابد و هیچکس شکی ندارد که زوجهای بازیگری انگشتشماری هستند که بتوانند آنقدر خوب یکدیگر را تکمیل کنند. آغاز همکاریهای تنابنده و مهرانفر اما پایتخت نبود، بلکه نام محسن تنابنده و احمد مهرانفر چهار سال پیش از پخش اولین قسمت پایتخت در تاریخ یک فروردین ۱۳۹۰، با فیلم استشهای برای خدای علیرضا امینی به هم گره خورده بود.
هنر بازیگری هر یک از این بازیگران به تنهایی بر هیچکس پوشیده نیست. محسن تنابنده که تا کنون چهار مرتبه توانسته است برندهی سیمرغ بلورین بازیگری شود و احمد مهرانفر در تعدادی از بهترین فیلمهای سینمایی چند سال اخیر ایران از دربارهی الی گرفته تا خجالت نکش درخشیده است، اما وقتی این دو بازیگر را در کنار هم قرار میدهید محصولی بهوجود میآید که هر دقیقهاش چیزی برای خندیدن یا چیزی برای تفکر به مخاطب ارائه میدهد.
خیلی خوب بود ممنون
به نظرم جای ایرج طهماسب و حمید جبلی خالی بود توی این لیست
سطح کاری ایرج طهماسب و حمید جبلی خیلی بالاتره