۳۰ سریال ترسناک برتر؛ از خونآشامها و زامبیها تا ارواح خبیث
برای تجربهی ترس و وحشت حتما لازم نیست وارد یک خانهی جنزده شویم و هراس گوشه و کنارهای تاریک و پر از خاطرات دردناکش را به جان بخریم، گاهی یک سریال ترسناک کافی است. در خانه بنشینیم، لم بدهیم، کنترل تلویزیونمان را دستمان بگیریم و یکی از بیشمار آثار ترسناک را ببینیم، تا ترس را در محیطی ایمن تجربه کنیم. ولی اگر دلمان بخواهد ترسهای لذتبخشمان بیشتر ادامه داشته باشد، بهترین گزینه تماشای سریالهای ترسناک است. سریالها قصهها و شخصیتهای جذابی به ما ارائه میکنند که میتوانند شبهای مختلف همراهمان باشند و این آدرنالین دوستداشتنی آثار ترسناک را به جای دو ساعت، طی چندین ساعت در ما تزریق کنند.
سریال ترسناک «عمارت جنزدهی بِلای» (The Haunting of Bly Manor) به تازگی از نتفلیکس منتشر شده است و هواداران ژانر ترسناک احتمالا بعد از دیدنش به دنبال سریالهای ترسناک مشابهی میگردند تا برای مدتی خودشان را سرگرم کنند. در ادامه ۳۰ سریال ترسناک برتر معرفی شده است که باید ببینید.
۳۰. از تاریکی میترسی؟ (Are You Afraid of the Dark)
- سالهای پخش: ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰، و ۲۰۱۹ (مینی سریال)
- طراح سریال: دی. جی مکهیل، ند کندل، بندیوید گربینسکی
- تعداد فصل و قسمتها: ۷ فصل، ۹۱ قسمت+ مینی سریال سه قسمتی
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۲ و ۷.۱ (مینی سریال)
این سریال کابوسهای ترسناکی برای بچههای دههی ۹۰ میلادی خلق کرد. داستان چند دختر و پسر جوان که دور هم جمع میشدند و دور آتش داستانهای ترسناک تکاندهندهای برای یکدیگر تعریف میکردند، داستانهایی که برای به وحشت انداختن یک نسل کافی بود.
جذابیت عجیب این مینی سریال ترسناک باعث میشد که تماشاگران سریال مدام برای دیدن قسمتهای بعدی ترغیب شوند و بیشتر و بیشتر در تاریکیها و وحشتهای این دنیا فرو بروند.
در سال ۲۰۱۹ نسخهی بازآفرینیشدهای از آن را به صورت یک مینی سریال ساختند و اگر میخواهید قبل از دیدن یک سریال طولانی، با حالوهوای آن آشنا شوید بد نیست مینی سریال را ببینید که سه قسمت بیشتر نیست.
۲۹. خاطرات خونآشام (The Vampire Diaries)
- سالهای پخش: ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۷
- طراح سریال: جولی پلک، کوین ویلیامسون
- تعداد فصل و قسمتها: ۸ فصل، ۱۷۱ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۷.۷ از ۱۰
تماشای خونآشامهای جوان و جذاب و دخترها و پسرهای خوشتیپی که زندگیشان در جهان این اشباح نامیرا میگذرد کشش عجیب و غیرقابل انکاری در مخاطبان ایجاد میکند. خاطرات خونآشام سریالی است مخصوص کسانی که با تب خونآشامهای جوان و خوشچهره همراه بودند و حالا دلشان میخواهد آثار مشابه بیشتری ببینند.
ولی این سریال ترسناک در همین چیزها خلاصه نمیشود. داستانهای اسطورهای غافلگیرکنندهای در پس ماجراها جریان دارد و شخصیتهایی که در ظاهر ساده به نظر میرسیدند، کمکم ابعاد پیچیدهای به خودشان میگیرند و مخاطب متوجه میشود که هرکدام از کاراکترهای سریال رازهای نهفته و هولناکی درونش پنهان کرده است.
سه بازیگر اصلی سریال همگی خیلی خوب انتخاب شدهاند و ترکیبی زیبا و تماشایی رقم زدهاند، نینا دبرو دختری دبیرستانی و معصوم است و همزمان خونآشامی خطرناک، پل وسلی نقش استفان سالواتوره را ایفا میکند، که خونآشامی ناراحت و غمزده است و از اینکه باید به عنوان یک هیولا زندگی کند ناراضی است، و ایان سامرهالدر نقش برادر شر و منفیاش را بازی میکند.
۲۸. حکایتهای کریپت (Tales from the Crypt)
- سالهای پخش: ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۶
- طراح سریال: استیون داد
- تعداد فصل و قسمتها: ۷ فصل، ۹۳ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۰ از ۱۰
فکر کنید موجودی ترسناک و عجیب مقابلتان بنشیند و قصههای ترسناک تعریف کند و وسط روایت فجیعترین و خشونتبارترین حکایتها مزه هم بپراند.
تعدادی از فیلمسازهای بزرگ هالیوود نظیر رابرت زمکیس، جول سیلور، والتر هیل و ریچارد دانر کنار هم آمدند تا برای اچبیاو سریالی ترسناک با اقتباس از داستانهای ترسناک دههی ۵۰ بسازند. هدفشان این بود که اوقات خوبی را کنار هم بگذرانند و از ساختن این سریال عجیب کیف کنند.
اچبیاو آزادی عمل کمنظیری در اختیار آنها گذاشت و نتیجهاش سریالی شد که از تمام ظرفیتهایش نهایت استفاده را برد و تبدیل به یک ادای دین تماموکمال نسبت به آثار ترسناک قدیمی شد.
ستارگانی مثل دمی مور، آرنولد شوارتزنگر، جو پشی و ووپی گلدبرگ در سریال حاضر شدند که نشان میدهد چه اثر جریانسازی بوده است.
۲۷. مرزهای بیگانه (The Outer Limits)
- سالهای پخش: ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۲
- طراح سریال: لسلی استیونز
- تعداد فصل و قسمتها: ۷ فصل، ۱۵۲ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۷.۷ از ۱۰
«به گیرندههایتان دست نزنید. تلویزیونهایتان مشکلی ندارد. پخش تصاویر در اختیار ماست و امواج را کنترل میکنیم.»
این عبارتی است که در ابتدای هر قسمت این سریال ترسناک پخش میشد و خبر از یک اثر غیرمتعارف میداد. سریال شباهتهایی به «منطقهی گرگومیش» داشت، ولی سراغ مضامین پیچیدهتر و جنجالیتری میرفت و سبک بصری و ایدههای جذاب و منحصربهفردی به مخاطب ارائه میکرد.
جوزف استفانو، فیلمنامهنویس «روانی» هیچکاک، از تهیهکنندگان سریال بود و بیشتر اپیزودها را هم خودش مینوشت.
۲۶. کولچاک: تعقیبگر شب (Kolchak: The Night Stalker)
- سالهای پخش: ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۵
- طراح سریال: جفری گرنت رایس
- تعداد فصل و قسمتها: یک فصل، ۲۰ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۵ از ۱۰
مدتها پیش از آنکه مالدر و اسکالی در «پروندههای ایکس» سراغ معماهای ماورایی و پروندههای عجیب بروند، یک شخصیت جالب دیگر مشغول رسیدگی به پروندههایی بود که مقامات و مأمورهای رسمی سراغش نمیرفتند.
این مرد کارل کولچاک نام داشت، مردی که سروکله زدنش با نیروهای تاریکی و جنایات ماورایی، دو دهه بعد الهامبخش سریالی مثل پروندههای ایکس شد.
کولچاک در دو تلهفیلم با محوریت قاتلهای زنجیرهای که قدرتهای ماورایی داشتند بازی کرد ؛ و بعد از موفقیت این دو فیلم در سریالی با همان نام ظاهر شد. اما سریال عاقبت خوبی نداشت و بعد از مدتی کارش به کنسلی کشید و حتی نتوانست یک فصل را به اتمام برساند. ولی تأثیری که روی آثار ترسناک بعد از خودش گذاشت غیرقابل انکار بود.
۲۵. شکارچیان روح (Ghost Hunters)
- سالهای پخش: ۲۰۰۴ تا الان
- طراح سریال: جیسون هاوز، گرنت ویلسون
- تعداد فصل و قسمتها: ۱۳ فصل، ۲۷۰ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۶.۲ از ۱۰
تیمی که در این سریال به بررسی خانههای جنزده و ارواح مختلف میپرداختند با استفاده از کهنهترین و کارآمدترین حقه و دستاویز ژانر وحشت موفق شدند لحظات ترسناک نابی خلق کنند، یعنی تمایل تماشاچی به باور چیزهایی که میبیند، صرف نظر از اینکه چقدر دور از ذهن و غیرمحتمل باشند. ما تماشاگران آثار ترسناک بیشتر از هرچیزی دلمان میخواهد خودمان را گول بزنیم و حین تماشا فکر کنیم همه چیز واقعی است. و سریالهای ترسناک مثل این دقیقا روی همان نقطه دست میگذارند.
این سریال ترسناک با سبک ماکیومنتری و شبیه فیلمهایی مثل «پروژهی جادوگر بلر» و «پارانورمال اکتویتی» ساخته شده است و داستانهای جنی و روحیاش را با شکلوشمایلی مستندگونه به نمایش میگذارد.
۲۴. اَش در مقابل مردهی شرور (Ash vs Evil Dead)
- سالهای پخش: ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸
- طراح سریال: ایوان ریمی، سم ریمی، تام اسپزیالی
- تعداد فصل و قسمتها: ۳ فصل، ۳۰ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۴ از ۱۰
فیلم «مُردهی شرور» (Evil Dead) را یادتان هست؟ در ایران با نام «کلبهی وحشت» شناخته میشد و طرفداران فیلمهای ترسناک آن سالها با نوار ویدیو دستبهدستش میکردند و دربارهاش حرف میزدند.
سم ریمی سالها بعد سراغ دنیای معروف و محبوب مُردهی شرور رفت و سریالی سه فصلی ساخت پر از خنده و ترس و خون و دلهره. بروس کمپبل در نقش همیشگی خود یعنی اَش بازگشت و لحظات مفرح و خشن و هیجانانگیزی خلق کرد، و بله، باز هم با ارهبرقی مشهورش به جان موجودات ترسناک افتاد.
هر قسمت این سریال ترسناک جدید ۳۰ دقیقه بیشتر نیست و ریتم توفانی و سریع و آتشینی دارد، پس مطمئن باشید حوصلهتان را سر نمیبرد و هر سه فصلش را خیلی سریع خواهید دید. تلفیق جالب و بامزهای هم که از کمدی و ترسناک خلق کرده است باعث شده تماشای هر قسمت تجربهی جدیدی باشد.
۲۳. بازگشتگان (Les Revenants/ The Returned)
- سالهای پخش: ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵
- طراح سریال: فابریس گوبرت
- تعداد فصل و قسمتها: ۲ فصل، ۱۶ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۲ از ۱۰
وقتی مردگان از گور برمیخیزند و پا در دنیای زندهها میگذارند معمولا اتفاقهای ناگوار و وحشتناکی میافتد. این سریال ترسناک فرانسوی رویکردی کاملا متفاوت نسبت به بازگشت مردهها داشت و به ما نشان میداد چه میشود اگر عزیزان از دست رفتهی ما از مرگ برگردند، ولی نه به صورت روح یا شبح بلکه تقریبا مثل گذشته، همانطوری که قبل از مرگشان بودند.
نیروهای ماورایی و مرموزی که موجب بازگشت مردهها به شهر کوچک فرانسه شد، ترسناک و تکاندهنده به نظر میرسد. ولی تاریکی و تلخی گزندهی سریال وقتی خودش را نشان میدهد که زندهها و بستگان این ارواح زنده میخواهند خودشان را با این واقعیت جدید و هولناک وفق دهند، تا دوباره با کسانی زندگی کنند که به نبودشان عادت کرده بودند.
۲۲. سایههای تاریک (Dark Shadows)
- سالهای پخش: ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۱
- طراح سریال: دن کورتیس
- تعداد فصل و قسمتها: سالی ۱۳۰ تا ۱۴۰ قسمت، ۱۲۲۷ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۰ از ۱۰
سریالهای ترسناک که مضمون ماورایی دارند و هیولاها و موجودات عجیبوغریب از هر نوع در آنها پیدا میشوند همگی مدیون بارناباس کالینز خونآشام (با بازی جاناتان فرید) سریال سایههای تاریک هستند.
جاناتان فرید تا سال ۱۹۶۷ یعنی یک سال پس از شروع پخش سریال به مجموعه اضافه نشده بود، ولی از وقتی که پایش به این سریال ترسناک طولانی و مشهور شبکهی ABC باز شد گرما و جذابیتی به فضای قصه اضافه کرد که از آن به بعد سایههای تاریک را همیشه با بارناباس کالینز بشناسند.
از لحظهای که این خونآشام دوستداشتنی از تابوتش بیرون آمد، تماشاگران جوان سریال مبهوت و مسحور او شدند و داستانی که فقط یک ماجرای گوتیک و ترسناک بود، تبدیل به روایتی پیچدرپیچ از قصههای عاشقانهی ماورایی شد که در آن جادوگران و گرگینهها هم حضور داشتند.
۲۱. خون حقیقی (True Blood)
- سالهای پخش: ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۴
- طراح سریال: آلن بال
- تعداد فصل و قسمتها: ۷ فصل، ۸۱ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۷.۸ از ۱۰
نگذارید فصل پایانی فاجعهبار این سریال باعث شود کلا بیخیال آن شوید. طراح سریال «شش فوت زیر زمین» (Six Feet Under) آلن بال تا چند سال یکی از جذابترین و خونینترین سریالهای ترسناک خونآشامی تلویزیون را میساخت.
داستان دربارهی دختر جوانی به نام سوکی استکهاوس (آنا پکین) است که توانایی ذهنخوانی دارد. وقتی متوجه میشود در شهرشان خونآشامها هم زندگی میکنند، همه چیز عوض میشود و پا در سفری طولانی و پر رمز و راز میگذارد.
این سریال برای کسانی که از نمایش تصویر نوجوانانه از خونآشامها دل خوشی ندارند گزینهی خیلی خوبی است و میتوانند با فراغ بال به تماشای خشونت و هیجانی مناسب بزرگسالان بنشینند.
۲۰. اساتید وحشت (Masters of Horror)
- سالهای پخش: ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷
- طراح سریال: میک گریس
- تعداد فصل و قسمتها: ۲ فصل، ۲۶ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۷.۵ از ۱۰
فقط کافی است نگاهی گذرا به اسامی بزرگی که پشت این سریال ترسناک بودند بیندازیم تا بفهمیم چه پتانسیل نهفتهی بزرگی در این اثر خوابیده بود. متأسفانه با وجود این، سریال اساتید وحشت به جایگاهی که حقش بود نرسید و خیلیها شاید اسمش را هم نشنیده باشند.
جان کارپنتر، جو دانته، توب هوپر، داریو آرجنتینو، جان لندیس همگی از فیلمسازان مطرحی بودند که هرکدام بخشی از سریال را به عهده گرفتند. میک گریس تعدادی از بهترین نویسندگان ژانر وحشت را گرد هم آورد تا قصههایی ترسناک و تأثیرگذار روایت کنند. مثل «جای سوختگی سیگار» با بازی نورمن ریدوس، پیش از آنکه با «مردگان متحرک معروف شود. این اپیزود را جان کارپنتر ساخته بود و داستان یک عشق فیلم را روایت میکرد که به دنبال فیلمی نفرینشده میگشت. یا قسمتی که جو دانته ساخت به نام «بازگشت به خانه» که یک قصهی ضدجنگ با حضور زامبیها بود.
۱۹. آلفرد هیچکاک تقدیم میکند (Alfred Hitchcock Presents)
- سالهای پخش: ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۲
- طراح سریال: آلفرد هیچکاک
- تعداد فصل و قسمتها: ۷ فصل، ۲۶۸ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۵ از ۱۰
وقتی آلفرد هیچکاک تصمیم گرفت مدتی از پردهی سینما فاصله بگیرد و برای قاب کوچک تلویزیون قصه بگوید، سبک و مدل منحصربهفرد کارهایش و نام بزرگی که داشت باعث شد خیلیها محو تماشای سریالش شوند.
خود هیچکاک علاوه بر اینکه به نوعی مجری و چهرهی اصلی سریال بود و در هر قسمت به عنوان نماد و و سمبلی از وحشت ظاهر میشد، نزدیک ۲۰ قسمت از آن را هم کارگردانی کرد و نامزد دو جایزهی امی هم شد.
ولی شاید نکتهی جالب این سریال ترسناک و نقش مهمی که در ژانر وحشت ایفا کرد، ارتباطش با فیلم «روانی» باشد. هیچکاک بیشتر بازیگران فیلم را از همین سریالش انتخاب کرد که باعث شد نسبت به باقی تولیدات بزرگ هالیوود، هزینهی کمتری داشته باشد.
۱۸. یک جنزدگی (A Haunting)
- سالهای پخش: ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۹
- طراح سریال: آلیسون ارکلنز
- تعداد فصل و قسمتها: ۱۰ فصل، ۱۰۵ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۰ از ۱۰
این سریال ترسناک سراغ اتفاقهای ترسناکی میرود که ظاهرا واقعا رخ داده است و با الهام از ماجراهایی که مردم مثلا دربارهی مواجه شدن با ارواح، شیاطین و این دست چیزها تعریف کردهاند، نسخهای دراماتیزه شده ساختهاند که نتیجهاش سریالی دیدنی شده است.
این سریال هم مثل اکثر آثار ژانر ترسناک روی مؤلفههای ثابت و آشنایی سرمایهگذاری میکند، مثل ترسهای یهویی و اصطلاحا «جامپ اسکر» و غافلگیریهای هیجانانگیز.
سریال با فرمت مستند ساخته شده است و در آن کسانی که تجربیات ماورایی ترسناک را از سر گذراندهاند، دربارهی اتفاقی که برایشان افتاده حرف میزنند و همزمان نسخهی بازسازی شدهی این ماجراها را با حضور بازیگران میبینیم.
۱۷. داستان ترسناک عامهپسند (Penny Dreadful)
- سالهای پخش: ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶
- طراح سریال: جان لوگان
- تعداد فصل و قسمتها: ۳ فصل، ۲۷ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۲ از ۱۰
تلفیق شخصیتهای مشهور از ژانرهای مختلف و کنار هم قرار دادن آنها همیشه ایدهی پرطرفداری بوده است. مردم دوست دارند اسطورهها، هیولاها، قهرمانها و ضدقهرمانهای آثار مختلف را کنار هم ببینند و داستانی جدید از تلفیق ماجراهایشان تماشا کنند.
در این سریال ترسناک جدید شخصیتهای نامآشنایی مثل فرانکشتاین، دراکولا، دورین گری و دکتر جکیل و مستر هاید کنار هم جمع شدهاند تا رنگوبویی تازه به داستانی بارها تعریفشده بدهند.
بازیگران درجهیکی در سریال حضور دارند و همگی اجراهای خیرهکنندهای به نمایش گذاشتهاند. بهویژه اوا گرین که حضورش در یک اثر همیشه گرانش و جذبهای عجیب ایجاد میکند. اتمسفر گوتیک سریال و سبک بصری چشمنوازش حسوحالی سینمایی دارد و نسبت به آثار مشابه، فرم دلچسبتری به مخاطبش ارائه میکند.
۱۶. نایت گالری (Night Gallery)
- سالهای پخش: ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۳
- طراح سریال: راد استرلینگ
- تعداد فصل و قسمتها: ۴ فصل، ۵۲ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۰ از ۱۰
راد استرلینگ با «منطقهی گرگومیش» همه چیز را از نو تعریف کرد و برای مخاطبان تلویزیون اثری به نمایش گذاشت که تازه بود و جریانساز. ولی انگار برای او کافی نبود، چرا که بعد از آن سراغ ژانر ترسناک روانشناختی رفت تا قصههایی تاریکتر و تلختر تعریف کند.
این سریال که در زمان ریاست جمهوری نیکسون پخش میشد، در هر قسمتش بیننده را با قصههایی مملو از قتل، احساس گناه، انتقام، جنزندگی، هیولاها و قدرتهای ناشناختهی ذهن روبهرو میکرد. استرلینگ با اقتباس از آثار نویسندههای درجهیکی مثل اچ. پی. لاوکرفت، آگوست درلث، کلارک اشتون اسمیت و فریتس لیبر سریالی ساخت که جایگاه او را از پیش هم فراتر برد.
نکتهی جالبتر اینکه، استیون اسپیلبرگ با ساخت یک بخش از اولین قسمت این سریال ترسناک، اولین تجربهی کارگردانیاش را از سر گذراند.
۱۵. چیزهای عجیبتر (Stranger Things)
- سالهای پخش: ۲۰۱۶ تا الان
- طراح سریال: برادران دافر
- تعداد فصل و قسمتها: ۳ فصل (فصل چهارم در راه)، ۲۵ قسمت تا به اینجا
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۸ از ۱۰
برادران دافر با همان فیلم «پنهان» (Hidden ) و ایدهی جذابشان در تصویر کردن یک دنیای آخرالزمانی و غافلگیری و برگشت نهایی که بیننده را شوکه میکرد به همه نشان داده بودند که استعدادهای تازهنفسی به هالیوود اضافه شدهاند.
سریال چیزهای عجیبتر از همان فصل اولش تبدیل به پدیدهای محبوب شد. سریالی که هم ادای دین به آثار اسپیلبرگ بود هم بازتعریف مؤلفههای آشنای ژانر، با قصهای که هم نوجوانان و جوانان را جذب خود میکرد و هم بزرگسالان را، و این یعنی فرمولی به شدت موفق برای اثری خانوادگی که پتانسیل محبوبیت فراوان دارد و ساخته شدن فصلهای زیادی از آن تضمین شده است.
سریال داستانی آشنا دارد، شهری کوچک، بچههایی که سوار بر دوچرخه درگیر ماجراجوییهای خطرناک میشوند، دانشمندی که با آزمایشهایش دری به سوی دنیایی موازی و وحشتناک باز میکند، کلانتری با گذشتهای غمانگیز و … . ولی همهی اینها وقتی با «کلاس» و کیفیت استاندارد کنار هم قرار میگیرند، اثری تماشایی خلق میکنند که همه دوستش خواهند داشت.
۱۴. قلمرو (The Kingdom/Riget)
- سالهای پخش: ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۷
- طراح سریال: لارس فون تریه
- تعداد فصل و قسمتها: یک فصل، ۸ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۳ از ۱۰
لارس فون تریه پیش از آنکه جنبشی هنری راه بیندازد و با حرفهای جنجالیاش در جشنوارهی کن غوغا به پا کند، سریالی ساخته بود تنها با یک هدف؛ اینکه مخاطب را شوکه کند و با نمایش تصاویر عجیب و تکاندهنده او را به وحشت بیندازد.
سریال به صورت دو بخش چهار قسمتی و برای شبکهی تلویزیونی دانمارک ساخته شد. فون تریه قصد داشت بخش سومی هم بسازد ولی بازیگران اصلیاش مدام از دنیا میرفتند. سریال داستان زندگی دکترها و بیماران یک بیمارستان وحشتناک و کابوسوار در کپنهاگ را روایت میکرد و به ماجرای زندگی بعد از مرگشان هم میپرداخت.
۱۳. ترور/ترس (The Terror)
- سالهای پخش: ۲۰۱۸ تا الان
- طراح سریال: دیوید کاجگانیچ، مکس بورنستین، الکساندر وو
- تعداد فصل و قسمتها: ۲ فصل، ۲۰ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۰ از ۱۰
فضای سرد و یخزدهی قطب و ناشناختههای ترسناکش را در فیلم «موجود» (The Thing) جان کارپنتر دیده بودیم، و از آن زمان تا به حال هیچ اثری به اندازهی تِرور موفق نشده بود تصویری دهشتناکتر از آن به نمایش بگذارد.
سریال با اقتباس از رمانی به همین نام نوشتهی دن سیمونز ساخته شده است و سیمونز هم کتابش را با الهام از ماجرای واقعی ناپدید شدن یک کشتی نیروی دریایی بریتانیا در قرن نوزدهم نوشت. ماجرای سفری اکتشافی که عاقبتی تلخ دارد و شخصیتهای داستان را با هیولاهایی وحشتناک، اعم از انسان و غیرانسان، روبهرو میکند.
بازیگرهای سریال چهرههای شناختهشده و ماهری هستند و در رأسشان جرد هریس، ستارهی سریال «چرنوبیل» قرار دارد. سریال به صورت آنتولوژی ساخته شده است و فصل دوم بازیگران و خط داستانی جدیدی داشت.
۱۲. مردگان متحرک (The Walking Dead)
- سالهای پخش: ۲۰۱۰ تا الان
- طراح سریال: فرانک دارابونت، آنجلا کنگ
- تعداد فصل و قسمتها: ۱۱ فصل، ۱۷۷ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۲ از ۱۰
کسی فکرش را نمیکرد سریالی که با اقتباس از کمیکبوکهای سیاه و سفید رابرت کرکمن ساخته شده بود، تا این اندازه ادامه پیدا کند.
فصلهای ابتدایی سریال با حضور کارگردان «رستگاری در شاوشنک» یعنی فرانک دارابونت ساخته شد و کیفیتی مثالزدنی داشت. با یک قصهی ترسناک زامبیمحور طرف بودیم که شبیه بقیهی داستانهای زامبی نبود. شخصیتها ملموس بودند و خط داستانی تکاندهنده و تأثیرگذار جلو میرفت. ولی سریال در ادامه مسیری را در پیش گرفت که خیلیها آرزو کردند کاش با همان سه فصل ابتدایی به پایان میرسید و بیخیال ادامهی آن شدند، خیلیها هم به سریال وفادار ماندند و هرازگاهی پاداش این وفاداری را با اپیزودی میخکوبکننده و غافلگیریهایی اثربخش گرفتند.
هرطور حساب کنیم، مردگان متحرک پدیدهای بزرگ در عرصهی تلویزیون است و اگر از طرفداران زامبیها باشید، تماشای آن برایتان لذتبخش خواهد بود.
۱۱. داستان ترسناک آمریکایی (American Horror Story)
- سالهای پخش: ۲۰۱۱ تا الان
- طراح سریال: رایان مورفی، برد فالچوک
- تعداد فصل و قسمتها: ۱۳ فصل، ۱۰۸ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۰ از ۱۰
در این سریال تمام ژانرها و زیرژانرهای ترسناک فرصت بروز و ظهور پیدا کردهاند. دلقکهای قاتل، راهبههای شیطانی، هتلهای جنزده، هرچه دلتان بخواهد در این سریال هست.
رایان مورفی این سریال ترسناک را برای لذت و سرگرمی ناب ساخته است و برای حفظ کیفیت اثرش از همه چیز مایه گذاشته. کیفیت بصری، داستانهای گیرا و بازیگرهای چهرهای که به جذابیت سریال میافزایند. در طول فصلهای مختلف شاهد حضور چهرههایی چون کیتی بیتس، اما رابرتز، گلن کلوز و حتی لیدی گاگا بودهایم که همگی به رنگآمیزی سریال کمک کردهاند.
در دورهای که فیلمهای ترسناک سینما مدام سراغ سبک ماکیومنتری و شبهمستند میروند، داستان ترسناک آمریکایی با اتمسفر و کیفیتی سینمایی سراغ تماشاگران سنتی ترسناک آمد و نتیجهی به شدت مثبتی هم گرفت.
۱۰. عمارت جنزدهی بِلای (The Haunting of Bly Manor)
- سالهای پخش: ۲۰۲۰
- طراح سریال: مایک فلنگن
- تعداد فصل و قسمتها: ۹ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۷.۸ از ۱۰
مایک فلنگن همیشه نشان داده است که بیش از هرچیزی، بیش از ترساندن مخاطب و شگفتزده کردنش، قصه، داستان و معما برایش مهم است.
بعد از سریال شدیدا موفق «عمارت جنزدهی هیل» انتظارها از فصل دوم این آنتولوژی که با بازیگرهای مشابه و خط داستانی و کاراکترهای متفاوت ساخته میشد، بالا رفته بود. مردم منتظر سریالی بودند که به همان اندازه ترسناک باشد و لحظات دلهرهآور به یاد ماندنی خلق کند.
عمارت بلای از حیث ترسناک بودن چیزی کم ندارد، البته نسبت به عمارت هیل کمتر میترساند و بیشتر در داستانش عمیق میشود. اگر با این پیشزمینه سراغ آن بروید، لذت فراوانی از این سریال ترسناک خواهید برد و با قصهای تلخ و غمانگیز و تکاندهنده روبهرو میشوید که تأثیر عمیقی رویتان میگذارد. از همان دقایق اولیه، سریال مخاطب را دعوت میکند تا به شنیدن قصهای بنشیند که قرار است دربارهی ارواح و بچههایی در عمارتی بزرگ و ترسناک باشد، ولی هرچه جلوتر میرود با ماجرایی عاشقانه و تلخ مواجه میشویم که با صدای شنیدنی و گیرای راوی (کارلا گوجینو) که لحنی بهشدت دراماتیک و جذاب دارد تعریف میشود و مخاطب را بیشتر و بیشتر درگیر قصه میکند.
۹. کارآگاه حقیقی – فصل اول (True Detective)
- سالهای پخش: ۲۰۱۴
- طراح سریال: نیک پیزولاتو
- تعداد فصل و قسمتها: ۸ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۹.۳
احتمالا خیلیها با دیدن اسم این سریال در این فهرست عصبانی میشوند و میگویند «این که ترسناک نیست!». ولی کمی صبر داشته باشید.
اکثر فیلمهای ترسناک سراغ موجودات ماورایی میروند، جن، ارواح خبیث، شیطان، سربازان شیطان. ولی آیا تا به حال از خودتان پرسیدهاید این موجودات تخیلی از کجا آمدهاند و فلسفهی وجودیشان چیست؟ چرا آدمها مجبور شدهاند قصههایی دربارهی این موجودات وحشتناک خلق و برای هم تعریف کنند؟ جواب این سؤالها در ذات سهمگین بشر نهفته است.
جنایتهایی که دور و برمان رخ میدهد، اخبار تکاندهندهای که از کشته شدن فرزندی به دست والدینش میشنویم یا شکنجه و تجاوز و بیشمار جرم مهلک دیگری که در شهرهای مختلف دنیا در حال رخ دادن است، چه چیزی را به ما میگوید؟ جرمها و جنایتهایی که بشر واقعی مرتکب میشود به قدری هیولاوار و تکاندهنده است که برای توجیه آنها، دست به دامن شیاطین و اجنه شدهایم. که بگوییم این بیرحمیها از بشر بر نمیآید و نیرویی ماورایی در کار است. و با بسط پیدا کردن این فکرها، داستانهای ترسناک شکل گرفتند.
فصل اول کارآگاه حقیقی روی همین نکته دست گذاشت و قصهای به غایت تکاندهنده تعریف کرد که تا مدتها بعد از تماشایش هم در ذهنتان میماند. اتمسفر گیرای سریال و بازیهای درخشان متیو مککانهی و وودی هارلسون همه در خدمت روایتی تلخ و ناراحتکننده از جنایتهای هولناک بشری بود. با تماشای این سریال ترسناک میفهمیم که انسان ترسناکترین هیولای دنیاست، و عمیقتر از هر داستان ترسناکی میترسیم. چرا که آن قصهها حداقل یک حاشیهی امنی داشتند، میگفتیم «تخیلی» هستند و برای سرگرمیمان روایت شدهاند. ولی ماجرایی که در کارآگاه حقیقی میبینیم ملموس است، مثل اخباری است که میشنویم، مثل واقعیت دور و برمان.
و ما از انسانهایی اطرافمان جمع شدهاند راه فراری نداریم.
۸. بافی قاتل خونآشامها (Buffy the Vampire Slayer)
- سالهای پخش: ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۳
- طراح سریال: جاس ویدون
- تعداد فصل و قسمتها: ۷ فصل، ۱۴۵ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۲ از ۱۰
میگویند دبیرستان بهترین دوران زندگی است، ولی واقعا اینطور است؟ از هرکسی بپرسید خاطرات هولناکی از دوران مدرسهاش دارد. این سریال ترسناک خشم و سرخوردگی دوران دبیرستان را به صورت یک داستان خونآشامی ترسناک در آورد و ماجراهایی تعریف کرد که همه توانستند با آن ارتباط برقرار کنند.
ولی در کنار تمام ماجراهای خونآشامی و هیولاهای رنگارنگ سریال، تماشاگر به همراه بافی متوجه میشد که ترس و هراس اصلی در تجربیات غمگین و بد انسان نهفته است، در از دست دادن عزیزان و روبهرو شدن با حسرتهای درونی.
داستان دربارهی دختری دبیرستانی به نام بافی سامرز بود که سعی داشت زندگی معمولی و بیحادثهای داشته باشد، ولی سرنوشتش شکار خونآشامها و هیولاهای دیگر بود.
۷. کانال صفر (Channel Zero)
- سالهای پخش: ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸
- طراح سریال: نیک آنتوسکا
- تعداد فصل و قسمتها: ۴ فصل، ۲۴ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۷.۲ ار ۱۰
یکی از بهترین سریالهای علمی-تخیلی ترسناک سالهای اخیر، هر فصل این سریال داستان و ماجراها و شخصیتهای متفاوتی را دنبال میکند، ولی همه در یک چیز مشترک هستند؛ تصاویر پر از خشونت و تاریکی و مرگ و هراس.
نیک آنتوسکا این سریال را براساس ماجراها و حکایتهای ترسناک اینترنتی ساخت، نقل قولهای وحشتناکی که کاربران اینترنت از همان سالهای آغازین حضور این تکنولوژی در گوشه و کنار وب پیدا میکردند و خواب را از چشمشان میگرفت.
حکایتهای اینترنتی نسخهی مدرن افسانههای محلی هستند، همان قصههای ترسناکی که سینهبهسینه نقل میشدند و از حضور جن و روح در حمامهای قدیمی یا خانههای متروک و تیمارستانهای مخروبه میدادند. و چون به لطف تکنولوژی، انواع و اقسام عکس و تصویر و سند جعلشده در کنارشان به چشم میخورد، ترس و وحشت و باورپذیری آنها بیشتر هم هست.
۶. پروندههای ایکس (The X-Files)
- سالهای پخش: ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۲، ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸
- طراح سریال: کریس کارتر
- تعداد فصل و قسمتها: ۱۱ فصل، ۲۱۷ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۶ از ۱۰
پروندههای ایکس یکی از موفقترین سریالهای ترسناک علمی-تخیلی و شاید بهترین سریال ترسناک تلویزیون بود، ولی در بین ماجراهای مربوط به پنهانکاری دولت در مواجهه با موجودات فرازمینی و معماهای حلنشدهی عجیب، تعدادی خط داستانی واقعا ترسناک هم روایت میکردند که بینندگان سریال هنوز هم از آنها به عنوان تجربهای وحشتناک یاد میکنند.
ولی اگر اپیزودهای ترسناک آن را هم در نظر نگیریم، ایدهی مرکزی پروندههای ایکس دست گذاشن روی ناشناختهها بود، اتفاقاتی که توجیه نمیشوند. و کیست که نداند بزرگترین ترس همهی ما انسانها، ترس از ناشناختهها است؟ موجودات بیگانهای که نمیدانیم از کجا آمدهاند، وقایعی عجیب که با منطق روزمرهمان نمیخوانند و باعث میشوند بنیانهای فکریمان به هم بریزد. همهی اینها یعنی بازی با ترسهای عمیق بشری.
۵. عمارت جنزدهی هیل (The Haunting of Hill House)
- سال پخش: ۲۰۱۸
- طراح سریال: مایک فلنگان
- تعداد فصل و قسمتها: ۱۰ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۷ از ۱۰
اقتباسی که مایک فلنگان از رمان کوتاه و تکاندهندهی شرلی جکسون برای نتفلیکس ساخت خیلی زود تبدیل به یکی از محبوبترین سریالهای ترسناک دههی اخیر تبدیل شد.
داستان این سریال ترسناک در دو مقطع زمانی میگذرد و ماجرای خانوادهای را روایت میکند که با ورود به عمارتی قدیمی و بزرگ، زندگیشان برای همیشه عوض میشود و گذشته، حال و آیندهشان را تبدیل به کابوسی تمامنشدنی میکند.
تمرکز فلنگان در اینجا هم بیش از هرچیز شخصیتها، داستان و معما هستند و همین باعث تأثیرگذاری عمیقتر ماجرای سریال و وحشتهایش شده است. برای مخاطب مهم است که چه بر سر این خواهرها و برادرها و این خانواده میآید و با علاقهی زیاد، داستانشان را در طول زمانهای مختلف دنبال میکند. و معمای جذابی که در قصه جریان دارد هم موجب میشود قسمت به قسمت به دنبال پیدا کردن جواب سؤالهایمان جلو برویم.
۴. هانیبال (Hannibal)
- سالهای پخش: ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵
- طراح سریال: برایان فولر
- تعداد فصل و قسمتها: ۳ فصل، ۳۹ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۵ از ۱۰
عجیب است که سریالی به خوبی هانیبال که تصاویر خیرهکننده و اتمسفر تکاندهندهاش بینندهها را هر قسمت مجذوب خودش میکرد و برای بعضی بهترین سریال ترسناک لقب گرفته بود، کارش به کنسلی رسید. اقتباس برایان فولر از رمانهای توماس هریس جان تازهای به هانیبال لکتر آدمخوار بخشید و مدس میکلسن درجهیک و دوستداشتنی اجرایی قدرتمند و مهیب به نمایش گذاشت تا همه در کنار آنتونی هاپکینز، نسخهی دیگری از این روانشانس پیچیده و ترسناک در ذهنشان داشته باشند.
این سریال تمام مؤلفههایی که طرفداران ژانر ترسناک و معمایی و جنایی دوست دارند را در خودش جای داده بود. قتلها را شبیه هنرهای تجسمی به نمایش میگذاشت و با موسیقی و جذابیتهای بصری منحصر به فردش تجربههایی به یاد ماندنی برای مخاطب خلق میکرد.
۳. منطقهی گرگومیش (The Twilight Zone)
- سالهای پخش: ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۴
- طراح سریال: راد سرلینگ
- تعداد فصل و قسمتها: ۵ فصل، ۱۵۶ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۹.۰ از ۱۰
منطقهی گرگومیش سریالی بود که همه چیز را تغییر داد و دید مردم را نسبت به ژانر زیر و رو کرد؛ شاید بهترین سریال ترسناک. تماشای هر قسمت این سریال ترسناک در آن سالها مثل سفری بود به بعدی دیگر، به جهانی تازه و غریب.
این سریال انبوهی قصه و ماجرا به مخاطبانش ارائه میکرد که هم ترسناک و تأثیرگذار بود و هم تفکر برانگیز. از اپیزود «بقیه کجا هستند؟» که دربارهی آخرالزمانی هستهای بود گرفته تا داستانهایی مثل حملهی موجودات بیگانه، منطقهی گرگومیش چهار دهه قبل از دوران طلایی تلویزیون چیزی را به مخاطبان معرفی کرد که برای همه تازگی داشت و تا سالهای سال ماندگار ماند.
در سال ۲۰۱۹ جردن پیل کارگردان فیلمهایی مثل «برو بیرون» و «ما» نسخهی جدیدی از این سریال را بازسازی کرد که نشان میداد هنوز و بعد از همهی این سالها، تأثیرش را از دست نداده است.
۲. مهمانخانهی بیتس (Bates Motel)
- سالهای پخش: ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷
- طراح سریال: آنتونی کیپریانو، کارلتون کیوز، کری ارین
- تعداد فصل و قسمتها: ۵ فصل، ۵۰ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۲ از ۱۰
سرگذشت تلخ و تکاندهندهی نورمن بیتس، قاتل معروف فیلم «روانی» هیچکاک.
در این سریال ترسناک با نورمن جوان و نسبتا معصومی آشنا میشویم که انگار آزارش به یک مورچه هم نمیرسد، ولی درونش دنیایی از خشم فروخرده و آسیبهای روانی دیوانهوار جمع شده ست که هر لحظه خطر فروپاشی آن حس میشود.
تماشای مهمانخانهی بیتس از چند جهت عجیب است. اول اینکه همگی از ماجرای روانی با خبریم (سریال هم به خوبی با این انتظار مخاطب بازی میکند و غافلگیریهای به شدت جذابی در فصل آخر گنجانده) و میدانیم قرار نیست قصهی نورمن بیتس (فردی هایمور) و مادرش (ورا فارمیگا) به سرانجام خوشی ختم شود. شبیه تماشای یک تراژدی است که شکل و شمایل یک درام خانوادگی را دارد و مدام به مخاطب این حس را میدهد که قرار است اوضاع این مادر و پسر درست شود و زندگی خوب و خوشی را داشته باشند. ولی هم ما و هم خود نورمن و مادرش میدانند که خبری از پایان خوش نیست.
شخصیت به شدت پیچیده و چندلایهی نورمن و بازی درخشان فردی هایمور کارهای عجیبی با این سریال کرده است. در ظاهر با پسری طرف هستیم که چهرهای مهربان و دوستداشتنی دارد و دلتان میخواهد همیشه حالش خوب باشد، ولی وقتی شخصیت دوم او یعنی «مادر» از منجلاب آزار و ترس و وحشت درونی او بیرون میآید، با قاتلی خطرناک و هوشمند طرف میشویم که برای محافظت از رابطهی عمیق و مستحکم نورمن و مادرش حاضر است هرکاری بکند.
آنسوی ماجرا ورا فارمیگا هم حیرتانگیز ظاهر شده است و در هر دوی نقشهایی که بازی کرده (مادر واقعی و مادری که نورمن در ذهنش میبیند) مخاطب را شوکه میکند. نگرانیها و مهربانیهای مادر واقعی و پیوند عمیقی که با پسرش دارد از تلخترین ماجراهای سریال است، و کاراکتر مادر خیالی و ذهنی، شخصیتی است که هم شوخ و بامزه است و هم هولناک و خطرناک و کنترلناپذیر.
۱. سوپرنچرال (Supernatural)
- سالهای پخش: ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۰
- طراح سریال: اریک کریپکی
- تعداد فصل و قسمتها: ۱۵ فصل، ۳۲۷ قسمت
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۴ از ۱۰
دربارهی سریالی که این همه سال ادامه پیدا کرده است و هوادارانش را از دست نداده و هنوز هم ایدههای بکر و جذاب دارد و از پا نیفتاده چه میتوان گفت؟ ۱۵ سال چیز کمی نیست، ۱۵ سال ایده پردازی، شخصیت سازی، و حفظ مخاطب. در زمانهای که سریالها چپ و راست به خاطر ریزش مخاطب کنسل میشوند و کنار میروند، سوپرنچرال این همه سال خم به ابرو نیاورد و حتی دوران کرونا را هم پشت سر گذاشت و در روزهای پرریسک کووید ۱۹ چند قسمت پایانی آخرین فصلش را ضبط کردند و تا چند هفتهی دیگر طرفدارانش باید برای همیشه با ماجراهای سم و دین و کستیل خداحافظی کنند.
دین و سم وینچستر دو برادری هستند که زندگیشان از همان کودکی دچار چالشهای عجیبی شد. موجودی شیطانی مادرشان را به قتل رساند و از همان لحظه زندگی پدرشان وقف شکار شرارتهای زمین و آسمان شد و هرچه جلوتر رفتند، قتل مادر و زندگی خانوادگیشان ابعاد پیچیدهتری پیدا کرد. فهمیدند همه چیز عمیقتر از چیزی بود که در ابتدا میپنداشتند و رابطهی برادری آنها فقط یک برادری ساده نبوده و برنامههای عظیمی برایشان ریختهاند که تا خلقت بشر و فرشتگان مقرب هم میکشید.
در سوپرنچرال هر نوع موجود باستانی و هیولاها و ارواح خبیث که فکرش را بکنید هست. خیلیهایشان را میشناسید، خیلیهایشان را هم تا به حال ندیدهاید و با دیدن این سریال ترسناک میفهمید چه عقبه و ابهتی دارند. هر فصل خط داستانی مشخصی دارد و در کنارش قسمتهای جداگانهای میبینیم که سم و دین به سبک سریالهای معمایی، به بررسی پروندهای ماورایی میپردازند تا موجودی شیطانی که زندگی مردم را مختل کرده است را نابود کنند. خط اصلی داستان سوپرنچرال در طول این ۱۵ سال به طرز عجیبی منسجم و درست جلو رفته است و با فصل آخر و افشاگریهایی که تا به اینجا دیدهایم، میفهمیم چقدر همه چیز از همان اولین قسمت با برنامه نوشته شده است و چقدر نویسندگان سریال برای قصهشان، و مخاطبها ارزش قائلاند.
این سریالی است که با عشق و علاقه ساخته شده است. از بازیگران گرفته تا عوامل پشت دوربین، پیوند عاطفی عمیقی با مجموعه دارند و حسابی به فکر هوادارانشان هستند و چیزی را سرسری نمیگیرند.
منبع: Rolling Stone
من حداقل۶ قسمت از سریال سوپرنچرال رو دیدم به یک قسمت گریم هم نمیرسه،خصوصا که علوم غریبه رو قشنگ به نوع دیگری نشون مردم دادند،تا یه یه ذره مردم آگاه شند،گریم عالی بود ،اگه کسی مثل این سریال دیگه ای بلد هست بهم معرفی کنه
وا. همه ما مرده ایم ؟
سریال ash vs evil dead عالی بود
کسایی ک از سوپرنچرال لذت بردن از دستش ندن