۱۰ فیلم ترسناک اقتباسی برتر از داستان‌های ادگار آلن پو 

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۷ دقیقه
ادگار آلن پو

ادگار آلن پو یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان ژانر وحشت است که به گسترش ادبیات گوتیک و شکل‌گیری داستان‌های کارآگاهی مدرن کمک کرد. پو یکی از حامیان و چهره‌های اصلی جنبش رمانتیسم به حساب می‌آمد و بسیاری از اشعار و داستان‌های کوتاهش مبتنی بر رمانتی‌سیزم بود. او علاقه‌ی زیادی به استفاده از عناصر ترسناک در قصه‌هایش داشت و استاد خلق فضاهای تاریک و وهم‌انگیز بود. پو را پایه‌گذار اصلی داستان‌های پلیسی مدرن می‌دانند و در ژانر علمی-تخیلی نیز چهره‌ی مهمی است. او از اولین نویسندگان آمریکایی بود که سعی کرد هزینه‌ی زندگی‌اش را به‌واسطه‌ی نویسندگی تأمین کند و در این مسیر، سختی‌های زیادی را متحمل شد. در سال ۱۸۴۹، پو را در وضعیتی نامناسب روی نیمکت پارکی در بالتیمور پیدا کردند. او سریعاً به بیمارستان منتقل شد اما دکترها نتوانستند وی را نجات دهند. با گذشت چندین دهه، همچنان علت مرگ این نویسنده‌ی بزرگ مشخص نشده است.

با افزایش محبوبیت مدیوم سینما، بدیهی بود که فیلمسازان ژانر ترسناک بخواهند به سراغ نوشته‌های آلن پو بروند؛ داستان‌های او برای ذات تاریک و اِلمان‌های دلهره‌آوری که داشتند، یک گزینه‌ی ایده‌آل برای اقتباس‌ سینمایی محسوب می‌شدند. در قرن بیستم، بسیاری از قصه‌های مشهور پو به شکل‌های مختلف به دنیای سینما آمد و الهام‌بخش فیلم‌سازان و جنبش‌های مختلف شد. مطابق انتظار، اکثر این فیلم‌های ترسناک با بودجه‌های ناچیزی ساخته شده‌اند و کیفیت چندان بالایی ندارند اما برگ برنده‌ی آن‌ها، ایده‌های داستانی حیرت‌انگیز آلن پو است؛ البته که در این میان، چند اقتباس درخشان هم داریم. کسانی بودند که اهمیت و ارزش نوشته‌های آلن پو را درک و آثار وفادارانه‌ای تولید کرده‌اند که با گذشت چندین دهه، همچنان ارزش تماشا دارند.

۱۰- گناه در وجودت حبس شده و فقط من کلیدش را دارم (Your Vice is a Locked Room and Only I Have the Key)

ادگار آلن پو

  • سال انتشار: ۱۹۷۲
  • کارگردان: سرجو مارتینو
  • بازیگران: ادویژ فنش، آنیتا استریندبرگ، لوئیجی پیستیلی، ایوان راسیموف
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۰۰ از ۱۰۰ (با ۹ نقد)

این فیلم که با نام «گناه تو، اتاقِ دربسته‌ای است و تنها من کلیدش را دارم» هم شناخته می‌شود، در زیرژانر «جالو» (مختصِ ایتالیا) ساخته شده است. این زیرژانر ترسناک در دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ میلادی محبوبیت زیادی داشت و از اِلمان‌های ژانرهای جنایی، اسلشر و ترس روان‌شناختی استفاده می‌کرد. در همین راستا، این ساخته‌ی سرجو مارتینو که اقتباسی از داستان کوتاه «گربه‌ی سیاه» است، خشونت و سکانس‌های نامتعارف بیشتری نسبت به منبع اصلی دارد. قصه پیرامون «اولیویرو» اتفاق می‌افتد، یک نویسنده‌ی دائم‌الخمر که در یک عمارت قدیمی زندگی می‌کند و معمولا رفتارهای مناسبی با همسرش، «آیرینا» ندارد. این زوج صاحب یک گربه‌ی سیاه خانگی به نام «شیطان» نیز هستند.

اولیویرو با دخترکی روابط نامشروع دارد و دخترک ناگهان کشته می‌شود. پس از این اتفاق، خواهرزاده‌ی اولیویرو، «فلوریانا» به خانه‌ی آن‌ها می‌آید تا مدتی را آنجا بماند. آیرینا که مدت‌ها است عذاب می‌کشد، تصمیم می‌گیرد با همکاری فلوریانا، اولیویرو و گربه‌اش را به قتل برساند تا ثروت او را تصاحب کند و همچنین به آزادی برسد.

قصه‌ی اصلی نیز در رابطه با مردی دائم‌الخمر است که یک گربه‌ی سیاه دارد اما فیلم به‌طور کلی به مسیر متفاوتی می‌رود. در داستان ادگار آلن پو، مرد الکلی گربه‌اش را شکنجه می‌کند، یکی از چشمانش را با چاقو از کاسه درمی‌آورد و در نهایت او را حلق‌آمیز می‌کند. وی سپس همسرش را به قتل می‌رساند و جسد هر دو را مخفی می‌کند. البته پایان فیلم به منبع اصلی نزدیک است، یعنی جایی که پلیس‌ها در جستجوی جسد هستند و گربه‌ی سیاه به آن‌ها کمک می‌کند تا پیدایش کنند.

سرجو مارتینو در حین ساخت این فیلم، از سبک‌وسیاق فیلمسازی همیشگی‌اش فاصله گرفت تا اثر به قصه‌ی آلن پو نزدیک باشد؛ او همچنین از تکنیک‌ها و فرمول‌های سنتی ژانر ترسناک بهره گرفته است. یک ساعت میانی فیلم، فضای متوهمانه‌ای دارد و خشونت افراطی و لحظات نامتعارفی را به نمایش می‌گذارد که بدون‌شک مخاطبان را غافل‌گیر خواهد کرد.

کیفیت فنی فیلم می‌توانست بهتر باشد و قصه در بعضی بخش‌ها بیش از حد مضحک می‌شود؛ با وجود این، گناه در وجودت حبس شده، تلفیق جالبی از سبک ترسناک غربی و جالوی ایتالیایی ارائه می‌دهد و به ما یادآوری می‌کند که نوشته‌های آلن پو در ساختارهای متفاوت هم جواب می‌دهند.

۹- قصه‌های وحشت (Tales of Terror)

ادگار آلن پو

  • سال انتشار: ۱۹۶۲
  • کارگردان: راجر کورمن
  • بازیگران: وینسنت پرایس، پیتر لوره، بازیل رتبون، دبرا پاجت
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۱ از ۱۰۰

فیلم‌ساز افسانه‌ای ژانر ترسناک، راجر کورمن، در دهه‌ی ۶۰ میلادی نوشته‌های ادگار آلن پو را یک‌بار دیگر به محبوبیت جهانی رساند؛ او هشت فیلم براساس قصه‌های کوتاه این نویسنده کارگردانی کرد که در همه‌ی آن‌ها (به استثنای یک فیلم) وینسنت پرایس نقش‌آفرینی می‌کند. قصه‌های وحشت، چهارمین ساخته‌ی کورمن از این مجموعه است که شامل سه فیلم کوتاه با حضور پرایس می‌شود.

اولین قصه، اقتباسی از داستان کوتاه «مورلا» است و داستان دخترکی را روایت می‌کند که به ملاقات پدرش در یک خانه‌ی قدیمی رفته است. پدر (با بازی پرایس) دل خوشی از دخترک ندارد و او را مقصر مرگ همسرش، «مورلا» می‌داند. دخترک هنگامی که بدنیا آمد، باعث مرگ مادر شد و پدر با گذشت سال‌ها، هنوز هم نمی‌تواند او را ببخشد. پس از بیمار شدن دخترک، پدر کمی مهربان‌تر می‌شود و در همین حین، روح مورلا نیز بازمی‌گردد تا انتقام بگیرد.

قصه‌ی دوم، تلفیقی از داستان گربه‌ی سیاه و «چلیک آمونتیلادو» است. پیتر لوره نقش «مونترسر» را برعهده دارد، مردی که احساس خوشبختی نمی‌کند و از همسرش و گربه‌ی سیاه او متنفر است. یک شب، مونترسر بیش از حد مست می‌کند و دوستش، «لوچرسی» او را به خانه می‌رساند. لوچرسی پس از ورود به محل زندگی آن‌ها، به همسر مونترسر نزدیک می‌شود و رابطه‌ی نامتعارفی میان آن‌ها شکل می‌گیرد. مونترسر پس از آگاه شدن از این مسئله، هر دو را به قتل می‌رساند و جسد آن‌ها را مخفی می‌کند. اینجا هم، گربه‌ی قصه است که مأموران پلیس را به سوی اجساد راهنمایی می‌کند.

قصه‌ی سوم، اقتباسی از داستان «شواهد در مورد آقای والدمار» است. پرایس نقش آقای والدمار را بازی می‌کند، مردی که از یک بیماری دردناک رنج می‌برد و به سراغ یک «هیپنوتیزور» می‌رود تا قبل از مرگ، کمی آرامش بگیرد. هیپنوتیزور اما اهداف شیطانی دیگری دارد، او ذهن والدمار را در برزخ نگه می‌دارد و اجازه نمی‌دهد بمیرد، در همین حین اما بدنش دارد تجزیه می‌شود. او می‌خواهد با استفاده از هیپنوتیزم، همسر والدمار را مجبور کند تا عاشقش شود.

قصه‌های وحشت برخلاف ایده‌های جذابش، چندان نوآورانه نیست اما موفق شده تا فضاهایی نزدیک به ادگار آلن پو خلق کند و ارزش حداقل یک‌بار تماشا کردن را دارد.

۸- کلاغ سیاه (The Raven)

ادگار آلن پو

  • سال انتشار: ۱۹۳۵
  • کارگردان: لو لندرز
  • بازیگران: بوریس کارلوف، بلا لاگوسی، ساموئل اس هیندز، ایان ولف
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۰ از ۱۰۰

یک فیلم ترسناک کلاسیک براساس شعر مشهور آلن پو، «غُراب» که آن را در سال ۱۸۴۵ منتشر کرد؛ البته کلاغ سیاه همانند دیگر فیلم‌های این فهرست، به یک قصه متکی نیست و در ساخت آن از دیگر نوشته‌های این نویسنده نیز الهام گرفته شده است و شاهد ارجاعاتی به داستان‌ها و اشعار دیگر هستیم.

بلا لاگوسی نقش یک جراح ماهر به نام دکتر «والین» را بازی می‌کند که استخدام می‌شود تا دخترکی را درمان کند که یک تصادف مهیب را از سر گذرانده است و احتمال دارد بمیرد. والین پس از نجات دخترک، به او علاقه‌مند می‌شود و ابزار شکنجه‌ی خود را به وی نشان می‌دهد. پدر دخترک که حس خوبی نسبت به والین ندارد، به او هشدار می‌دهد تا از دخترش دوری کند.

در همین حین، یک قاتل فراری به نام «ادموند بیتمن» نزد والین می‌آید تا با عمل جراحی، صورتش را تغییر دهد تا بتواند زندگی تازه‌ای را آغاز کند. والین فرصت را غنیمت شمرده و تصمیم می‌گیرد ادموند را برای انتقام به کار بگیرد. او به ادموند می‌گوید تنها در صورتی عمل جراحی را انجام می‌دهد که دخترک و خانواده‌اش را به قتل برساند. ادموند نمی‌پذیرد و والین چهره‌ی او را به یک هیولا تبدیل می‌کند تا مجبور به انجام این کار شود.

مضامین سیاه فیلم، جلوتر از دوره‌ی خود بودند و شاید به همین دلیل، کلاغ سیاه چندان مورد توجه عوام قرار نگرفت و در گیشه شکست خورد. فروش ضعیف این فیلم و دیگر عناوین ترسناک آن دوره، باعث شد تا بلا لاگوسی از شکوه فاصله بگیرد و دیگر آن ستاره‌ای نباشد که فروش یک فیلم را تضمین می‌کند.

با گذر زمان، ارزش‌های فیلم بیشتر درک شد و حالا یک اثر ترسناک شاخص به حساب می‌آید. فیلم اگرچه یک اقتباس مستقیم از شعر ادگار آلن پو نیست اما با تشکر از فضاهایی که لو لندرز خلق کرده است، تا آخرین لحظات، دیدنی و هیجان‌انگیز باقی می‌ماند.

۷- وجدان انتقام‌جو (The Avenging Conscience)

فیلم وجدان انتقام‌جو

  • سال انتشار: ۱۹۱۴
  • کارگردان: دی. دبلیو. گریفیث
  • بازیگران: هنری بی. والتهال، بلانش سوئیت، اسپاتیسوود ایتکن، جرج سیگمن
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰

این فیلم ترسناک صامت، داستان کوتاه آلن پو، «قلب رازگو» و شعر «آنابل لی» را با یکدیگر تلفیق کرده است. هنری والتهال نقش مرد جوانی را بازی می‌کند که شیفته‌ی یک دخترک زیبا می‌شود اما عمویش اجازه نمی‌دهد تا به او نزدیک شود.

خیلی زود، مرد جوان قصه دچار توهم می‌شود و تصاویر مرگباری را به چشم می‌دهد تا به تدریج ثبات روانی خود را از دست دهد و دیوانه شود. او عمویش را به قتل می‌رساند و جسد وی را درون دیوار مخفی می‌کند. او برای مدتی، حس خوشایندی دارد اما تصاویر ترسناک دوباره از راه می‌رسند و شکنجه‌اش می‌کنند. نیروهای پلیس هم وارد ماجرا می‌شوند تا تعلیق افزایش پیدا کرده و چرخش داستانی غیرمنتظره‌ی نهایی رقم بخورد.

وجدان انتقام‌جو یکی از اولین اقتباس‌های سینمایی از نوشته‌های ادگار آلن پو و یکی از اولین فیلم‌های ترسناک تاریخ است. نماهایی که شخصیت اصلی دچار توهم می‌شود و تصاویر هراس‌انگیزی را می‌بیند، در آن زمان بسیار خلاقانه بود و مخاطبان را وحشت‌زده کرد. فیلم به اندازه‌ی دیگر ساخته‌های بزرگ دی. دبلیو. گریفیث همانند «تولد یک ملت» موفق نبود اما اثر ارزشمندی است که طرفداران آلن پو نباید آن را از دست دهند.

۶- قلعه‌ی خون (Castle of Blood)

ادگار آلن پو

  • سال انتشار: ۱۹۶۴
  • کارگردان: آنتونیو مارگریتی، سرجو کوربوچی
  • بازیگران: باربارا استیل، مارگارت رابسم، آرتورو دومینیچی
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰

حضور این فیلم در این فهرست شاید کمی تقلب باشد؛ قلعه‌ی خون با این ادعا اکران شد که اقتباسی از یک داستان کوتاه آلن پو است اما در واقع چنین داستانی وجود ندارد. مارگریتی و کوربوچی، از داستان‌های دیگر استفاده کرده‌اند و پو به عنوان یک شخصیت فرعی در فیلم حاضر است تا حداقل مطمئن شویم که سازندگان از او نیز الهام گرفته‌اند.

داستان در رابطه با خبرنگاری به نام «آلن» است که در جریان مصاحبه با ادگار آلن پو، حاضر می‌شود یک روز را در خانه‌ای جن‌زده سپری کند و تا صبح زنده بماند. او به خانه‌ی مذکور می‌رود و با زنی زیبا روبرو می‌شود که آنجا زندگی می‌کند، آن‌ها خیلی زود عاشق یکدیگر می‌شوند. آلن سپس با دیگر ساکنان عمارت آشنا می‌شود که البته چندان رفتار دوستانه‌ای ندارند.

در ادامه مشخص می‌شود که ساکنان خانه در واقع ارواحی هستند که به قتل رسیده‌اند و برای اینکه به بقا ادامه دهند، به خون او نیاز دارند. حالا آلن با کمک عشق زندگی‌اش باید راهی برای فرار پیدا کند.

قلعه‌ی خون بی‌گمان تحت‌تاثیر دیگر فیلم‌های ترسناک ایتالیایی آن دوران قرار دارد، سازندگان اهمیت ویژه‌ای برای فضاسازی قائل شده‌اند و شما می‌توانید اندوه و مرگ را در هنگام تماشای اثر به خوبی حس کنید. فیلم تنها به جامپ‌اِسکرها متکی نیست و از ترس زیرپوستی نیز بهره می‌برد.

مارگریتی و کوربوچی از نماهای بلند و زوایای دوربین متفاوت استفاده کرده‌اند تا تعلیق بسازند و بازیگران هم حضور درخشانی دارند، خصوصا باربارا استیل که به تنهایی شما را ترغیب می‌کند تا قصه را دنبال کنید. قلعه‌ی خون اگرچه اقتباس مستقیمی از نوشته‌های آلن پو نیست اما از نظر داستانی و فضاها، به قصه‌های این نویسنده نزدیک است.

۵- ارواح مردگان (Spirits of the Dead)

فیلم ارواح مردگان

  • سال انتشار: ۱۹۶۸
  • کارگردان: روژه وادیم، لویی مال، فدریکو فلینی
  • بازیگران: جین فوندا، ترنس استامپ، آلن دلون، سرژ مارکان
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۶ از ۱۰۰

ارواح مردگان همانند قصه‌های وحشت، آنتولوژی است و سه داستان متفاوت از پو را در قالب سه فیلم کوتاه ارائه می‌دهد که هرکدامشان را یک فیلمساز جلوی دوربین برده است. اولین قصه به کارگردانی روژه وادیم، اقتباسی از داستان کوتاه «متزن گرشتاین» است؛ اولین داستانی که آلن پو موفق شد آن را چاپ کند.

جین فوندا، همسر روژه وادیم در آن دوران، نقش کنتس «فردریک» را بازی می‌کند، یکی از اعضای اشرافی خاندان متزن گرشتاین که به ثروت زیادی رسیده و ظاهراً اعتقاد چندانی به اخلاقیات ندارد. او عاشق یکی از همسایگانش به نام «بارُن» می‌شود اما از آنجایی که وی حس مشابه‌ای ندارد، فردریک اصطبل او را به آتش می‌کشد. بارُن در جریان این آتش‌سوزی کشته می‌شود و تنها بازمانده‌ی این اتفاق، یک اسب سیاه مرموز است. فردیک برای احساس گناهی که دارد، این اسب را نزد خود نگهداری می‌کند که نتیجه‌اش، رویدادهای شوم دیگری است.

بخش دوم به کارگردانی لویی مال، براساس داستان «ویلیام ویلسون» ساخته شده است. در مقایسه با داستان اول که تا حد زیادی به منبع اصلی وفادار بود، لویی مال در قصه‌ی ویلیام ویلسون تغییرات بیشتری اعمال کرده و اکثر رویدادهای اصلی را عوض کرده است، با وجود این، فیلم از نظر مفاهیم و لحن، به نوشته‌ی پو نزدیک است. آلن دلون نقش ویلیام ویلسون را بازی می‌کند، مردی که با همزاد خود ملاقات می‌کند و زندگی‌اش دستخوش تغییر می‌شود.

هنگامی که این همزاد (که اتفاقات نام مشابه‌ای هم دارد) باعث خجالت‌زدگی ویلیام می‌شود، او از روی خشم، وی را به قتل می‌رساند. ویلیام از کرده‌ی خود پشیمان می‌شود، افسردگی و بحران هویت را تجربه می‌کند و به فکر خودکشی می‌افتد. قصه‌ی دوم در مقایسه با دو داستان دیگر، ضعیف‌تر است اما ارزش تماشا کردن دارد زیرا این داستان منحصربه‌فردِ آلن پو، معمولا موردتوجه قرار نمی‌گیرد.

قصه‌ی پایانی به کارگردانی فدریکو فلینی، اقتباسی آزاد از قصه‌ی «هرگز سَرِ کله‌ات با شیطان شرط نبند» است که ترنس استامپ را در نقش اصلی دارد. «توبی» یک بازیگر دائم‌الخمر است که تصاویری از یک دخترک به او الهام می‌شود. پس از به اتمام رسیدن مراحل فیلمبرداری فیلم آخرش، توبی احساس گم‌شدن دارد و چیزهای عجیبی را در اطراف خود می‌بیند که مطمئن است واقعی نیستند. او در ادامه یک‌بار دیگر با آن دخترک روبرو می‌شود تا سرنوشت تلخی برایش رقم بخورد.

هرگز سر کله‌ات با شیطان شرط نبند از قصه‌های کمترخوانده شده‌ی ادگار آلن پو است که ایده‌های خلاقانه‌ای دارد و با تشکر از مهارت‌های بالای فدریکو فلینی، به یک فیلم کوتاه میخکوب‌کننده تبدیل شده است. ارواح مردگان در مجموع، تجربه‌ی سینمایی متفاوتی است و هر سه فیلم‌ساز، با نگاه تازه‌ای به داستان‌های کلاسیک آلن پو نزدیک شده‌اند.

۴- گربه‌ی سیاه (The Black Cat)

ادگار آلن پو

  • سال انتشار: ۱۹۳۴
  • کارگردان: ادگار جی. اولمر
  • بازیگران: بوریس کارلوف، بلا لوگوسی، دیوید منرس، جولی بیشاپ
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۹ از ۱۰۰

یک فیلم ترسناک برجسته‌ی دیگر که همانند کلاغ سیاه، بوریس کارلوف و بلا لوگوسی را در نقش‌های اصلی دارد؛ شباهت دیگر دو اثر این است که نام این فیلم هم از روی یکی از داستان‌های آلن پو انتخاب شده است. البته فیلم، تنها ساختار اولیه‌ی قصه‌ی پو را به کار می‌گیرد، یعنی یک گربه‌ی سیاه مرموز که وقتی ظاهر می‌شود، آدم‌ها می‌میرند.

بلا لوگوسی نقش دکتر «وردگاست» را بازی می‌کند، یک روان‌پزشک که در جنگ جهانی اول حضور داشته و ۱۵ سال اخیر را در یک اردوگاه زندانیان سپری کرده است. او در مسیر ملاقات با دوست قدیمی‌اش «پوئلزیک»، با یک زوج آشنا می‌شود و هنگامی که اتوبوسشان تصادف می‌کند، وردگاست آن‌ها را نیز به خانه‌ی پوئلزیک می‌برد.

پوئلزیک که صاحب یک گربه‌ی سیاه است، در ابتدا به این سه آدم مجروح کمک می‌کند اما خیلی زود مشخص می‌شود که او اهداف شومی دارد. پوئلزیک پس از جنگ جهانی، شیطان‌پرست شده و زنان زیادی را به قتل رسانده است. حالا وردگاست و این زوج جوان برای زنده ماندن باید با او مقابله کنند.

این اثر ترسناک کلاسیک، یک کلاس آموزشی است که نشان می‌دهد یک فیلم چگونه می‌تواند به طور همزمان، ترسناک و بامزه باشد. کارلوف و لوگوسی مطابق معمول فوق‌العاده هستند و نقش‌آفرینی‌های اغراق‌آمیز آن‌ها به تاریک‌تر شدن فضا کمک کرده است.

ویژگی جذاب گربه‌ی سیاه این است که اگرچه از نظر محتوایی، بسیار خشن‌تر و سیاه‌تر از زمانه‌ی خود بود اما ادگار جی. اولمر، ایده‌های آلن پو را به شکلی سرگرم‌کننده و ملایم ارائه داده است. گربه‌ی سیاه یکی از فیلم‌های ترسناک مهم تاریخ است که تاثیرگذاری نوشته‌های آلن پو را یادآور می‌شود.

۳- مغاک و آونگ (The Pit and the Pendulum)

فیلم مغاک و آونگ

  • سال انتشار: ۱۹۶۱
  • کارگردان: راجر کورمن
  • بازیگران: وینسنت پرایس، باربارا استیل، جان کر، لوانا آندرس
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۸ از ۱۰۰

راجر کورمن پس از موفقیت‌هایی که با «خاندان آشر» (۱۹۶۰) بدست آورد، مغاک و آونگ را ساخت که اقتباسی آزاد از داستانی به همین نام است. البته خط داستانی اصلی فیلم، قصه‌ی مغاک و آونگ را دنبال نمی‌کند اما بی‌گمان تحت‌تاثیر پو نوشته شده است. اتفاقات در یک قلعه‌ی ترسناک رخ می‌دهد و شاهد سکانس‌های خشنی هستیم.

«فرانسیس برنارد» مردی است که در رابطه با مرگ مرموز و ناگهانی خواهرش تحقیق می‌کند و در این مسیر، به یک قلعه‌ی ممنوعه قدم می‌گذارد تا با اتفاقات غیرمنتظره‌ای روبرو شود.

مغاک و آونگ، مشهورترین اقتباس راجر کورمن از ادگار آلن پو است و معمولا سرگرم‌کننده‌ترین اقتباس او نیز به حساب می‌آید. داستان، پیچیدگی‌های زیادی دارد و از نظر بصری، فیلم رنگارنگ و سرزنده است. کورمن در توسعه‌ی اثر، به آزمون‌وخطا با تکنیک‌های سینمایی پرداخت و برای مثال، سعی کرد «نماهای ریلی» طولانی‌تری بگیرد یا برای بخش‌های فلش‌بک، از فیلترهای رنگی استفاده کند. سکانس نهایی اثر بی‌گمان جایگاه‌ ویژه‌ای دارد و فیلمساز موفق شده تا حس نابودی و درماندگی را به بیننده منتقل کند.

وینسنت پرایس نقش خود را کمی اغراق‌آمیز بازی کرده‌ که خوشبختانه با فضای فیلم مطابقت دارد؛ با تشکر از پرایس، فیلم گاهی از جدیت محض فاصله گرفته و بامزه می‌شود.

۲- زوال خاندان آشر (The Fall of the House of Usher)

ادگار آلن پو

  • سال انتشار: ۱۹۲۸
  • کارگردان: ژان اپستاین
  • بازیگران: ژان دوبوکور، ابل گانس، چارلز لمی
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۰۰ از ۱۰۰

یک فیلم صامت درخشان و از اولین اقتباس‌های ادگار آلن پو پیرامون رازهای خانوادگی و قتل. داستان در رابطه با «آلن» است، مردی که از سوی دوستش «رودریک آشر» به خانه‌ی وی دعوت می‌شود. رودریک و خواهرش «مدلین»، به یک بیماری مرموز مبتلا شده‌اند و به کمک آلن نیاز دارند. آلن ضمن نگهداری از رودریک، با خواندن داستان‌های مختلف، سعی می‌کند او را سرگرم کند.

یک روز، رودریک به آلن می‌گوید که مدلین جان خود را از دست داده است و آن‌ها او را دفن می‌کنند. پس از این اتفاق، وضعیت روحی و فیزیکی رودریک بدتر می‌شود و همزمان، اتفاق‌های عجیبی در خانه رخ می‌دهد که نتیجه‌اش یک رویداد پایانی دور از انتظار است.

ژان اپستاین برای این فیلم، تکنیک‌های سینمایی گوناگونی را به کار گرفت تا بتواند فضای سورئال و وهم‌انگیزی خلق کند. با تشکر از تصویرسازی‌های اپستاین و فیلم‌نامه‌ای که «لوئیس بونوئل» نوشته است، فیلم را می‌توانیم اقتباسی وفادارانه از داستان آلن پو بدانیم که وضعیت روحی-روانی حساس رودریک را به شکلی قابل درک ارائه می‌دهد.

فیلم‌برداری هنرمندانه‌ی زوال خاندان آشر، نه تنها داستان را بدون نیاز به کلمه و صدا روایت می‌کند، بلکه حس‌وحال متفاوتی به‌وجود می‌آورد که نقطه‌ی اوج آن را می‌توانیم در بخش‌های پایانی ببینیم. این ساخته‌ی ژان اپستاین یکی از اولین فیلم‌های ترسناکِ هنری است که تاثیر زیادی روی آثار مشابه بعدی گذاشت.

۱- نقاب مرگ سرخ (The Masque of the Red Death)

فیلم نقاب مرگ سرخ

  • سال انتشار: ۱۹۶۴
  • کارگردان: راجر کورمن
  • بازیگران: وینسنت پرایس، هیزل کورت، جین اشر، یانگ گرین
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۹ از ۱۰۰

هفتمین اقتباس سینمایی راجر کورمن از ادگار آلن پو که با قطعیت می‌توان گفت یکی از پیچیده‌ترین و بزرگسالانه‌ترین ساخته‌های این فیلم‌ساز هم هست. یک‌بار دیگر، وینسنت پرایس نقش اصلی را ایفا می‌کند و در قالب «شاهزاده پروسپرو» می‌درخشد؛ یک شیطان‌پرست کژپندار و بدگمان که شیوع یک بیماری، زندگی وی را دچار تحول کرده است. او دهکده‌های اطراف را به آتش می‌کشد تا جلوی این بیماری را بگیرد و امیدوار است که وفاداری به شیطان، کلید حل مشکل باشد و در نهایت نجات پیدا کند.

یک شب، پروسپرو جشنی را برای دوستانش برگزار می‌کند تا از اتفاقات اخیر فاصله بگیرند اما ورود یک مهمان مرموز همه چیز را خراب می‌کند و مهمانان دیگر یکی پس از دیگر، می‌میرند.

فیلم به قصه‌ی کوتاه آلن پو وفادار است اما به آن عناصر تازه‌ای اضافه می‌کند. داستان نقاب مرگ سرخ، یک نقد اجتماعی بود و در مقایسه با دیگر نوشته‌های این نویسنده، اِلمان‌های ترسناک کمتری در آن به چشم می‌خورد. راجر کورمن برای افزایش تعلیق، از یک داستان دیگر پو، یعنی «هاپ-فراگ» کمک گرفته است که آنجا یک «کوتوله»، پادشاه و زیردستانش را فریب می‌دهد و در نهایت همه‌ی آن‌ها را به قتل می‌رساند.

البته نقاب مرگ سرخ به بیراهه نمی‌رود و همچنان تمرکز ویژه‌ای روی نقد طبقه‌های اجتماعی و تفاوت‌های فردی دارد و به همین دلیل، در مقایسه با دیگر اقتباس‌های ادگار آلن پو، چندان ترسناک نیست اما از کنار فضای استرس‌زایی که کورمن خلق کرده است، نمی‌توان عبور کرد. مطابق معمول، وینسنت پرایس قدرت بازیگری‌ خود را به رخ می‌کشد و مخاطب را هیجان‌زده می‌کند. این فیلم کلاسیک، شما را وادار به تفکر می‌کند و لحظات شوکه‌کننده‌ای دارد.

منبع: Taste of Cinema



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X