۱۰ فیلم ترسناک اقتباسی برتر از داستانهای تحسینشدهترین نویسندهی فانتزی و وحشت
اگر «ادگار آلن پو» را کنار بگذاریم، «هوارد فیلیپس لاوکرفت» تحسینشدهترین نویسندهی فانتزی و گونهی وحشت است که تاثیر غیرقابلانکاری روی نویسندگان برجستهای همانند «استیون کینگ»، «کلایو بارکر» و «رمزی کمپبل» گذاشت. آثار او حماسی، عظیم و در عین حال خفقانآور و تعلیقآمیز هستند. قصههای لاوکرفت سریعاً به جایگاه والایی در ادبیات داستانی رسیدند و او به منبع الهام دهها و صدها نویسندهی شاخص تبدیل شد.
- ۱۰ فیلم ترسناک وحشت کیهانی از بهترین تا بدترین
- ۱۰ فیلم اقتباسی برتر از داستانهای پدر ادبیات علمی-تخیلی مدرن
- ۱۰۰ فیلم ترسناک برتر قرن ۲۱
نویسندهای پیشگام و نابغه، لاوکرفت بیشتر برای خلق «دنیای اساطیری کطولحو» شناخته میشود و اکثر قصههایش با یکدیگر مرتبط هستند. در هر کدام از داستانهای او با ارجاعات فراوانی به شخصیتها و رویدادهای پیشین روبرو میشوید و با خواندن هر قصه، این حس را دارید که بشریت یک قدم دیگر به پایان نزدیک شده و چیزی تا تسخیر جهان توسط شخصیتمنفیهای اصلی لاوکرفت، «قدیمیگانگان متعال» باقی نمانده است.
با تصویرسازیهای باشکوه و بلندپروازانه و رویکردی متفاوت نسبت به گونهی وحشت، بدیهی است که اچ پی لاوکرفت در دنیای سینما هم حضور مقتدرانهای داشته باشد و فیلمهای متعددی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، از ایدهها و نوشتههای او الهام گرفتهاند. البته که سبک نویسندگی منحصربهفرد و تا حدی مبهم او همواره برای فیلمسازان مشکل ایجاد کرده است و همچنان این تفکر وجود دارد که همهی نوشتههای لاوکرفت را نمیتوان به فیلم تبدیل کرد. ادبیات لاوکرفتی عمدتاً در رابطه با کائنات، وحشت کیهانی و نیروهای قدرتمند خارجی است که گاهی حتی توصیفشان آسان نیست، چه برسد فیلمسازی بخواهد آنها را به تصویر بکشد.
سینما به عنوان یک مدیوم بصری، در اقتباس آثار لاوکرفت دچار مشکل است اما در دهههای اخیر، کارگردانان جسوری وجود داشتهاند که تلاش کردهاند قصههای این نویسنده را به فیلم تبدیل کنند. بعضی از فیلمهای فهرست زیر همانند «بیگانه»، مبتنی بر یک قصهی خاص از لاوکرفت نیستند اما از او مستقیماً الهام گرفتهاند تا تجربهی متفاوتی برای سینمادوستان باشند.
۱۰- داجون (Dagon)
- سال انتشار: ۲۰۰۱
- کارگردان: استوارت گوردون
- بازیگران: فرانسیسکو رابال، ماکارنا گومس، ماکارهنا گومس، برندن پرایس
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۹ از ۱۰۰
در میان اقتباسهای استوارت گوردون از اچ پی لاوکرفت، داجون بدونشک «لاوکرفتیترین» است. این فیلم شاید کیفیت فنی «احیاگر» یا «از فراسو» را نداشته باشد اما درک درستی از تفکرات و ایدههای این نویسنده دارد. استوارت گوردون خیالپردازیهای این نویسنده را به شکلی درست به مدیوم سینما آورده است و آدمهای ماهیگونهی جهشیافتهی داجون، همان چیزی هستند که از یک قصهی لاوکرفتی انتظار دارید.
جلوههای ویژهی فیلم شاید فوقالعاده نباشد اما جلوههای ویژهی میدانی آن همانند بازوچههای هشتپاگونه و دیگر موجودات دریایی، باورپذیر و باکیفیت هستند. از این جهت، داجون به توصیفهای لاوکرفت در رابطه با موجودات نیمهماهی-نیمهانسان نزدیک است. در رمان «سایهای بر فراز اینسماوث»، لاوکرفت این موجودات را «براق و لغزنده» توصیف کرده که به جای کلهی انسان، کلهی ماهی دارند؛ این موجودات، کاملاً وفادارانه برای فیلم بازطراحی شدهاند.
همانند احیاگر، داجون روی بعضی از عناصر نامعمول قصهی اصلی پافشاری دارد تا جذابیت بیشتری برای مخاطب داشته باشد؛ همانند رابطهی نامتعارف انسانها با «عمیقزادگان»، ایدهای عجیب که شاید تماشایش برای هر سلیقهای مناسب نباشد.
فیلم اگرچه گاهی به آثار «درجه ب» نزدیک میشود اما تا انتها لاوکرفتی باقی میماند، حتی با اینکه آن تعلیق حاضر در قصهی کوتاه، اینجا غایب است. همانطور که بالاتر هم اشاره شد، جلوههای ویژهی کامپیوتری فیلم در آن دوره راضیکننده نبودند و حالا حتی کارتونیتر و ضعیفتر به نظر میرسند و دو بازیگر اصلی هم عملکرد چندان خوبی ندارند اما داجون در مجموع فیلمی است که طرفداران لاوکرفت نباید آن را از دست دهند.
۹- قصر ارواح (The Haunted Palace)
- سال انتشار: ۱۹۶۳
- کارگردان: راجر کورمن
- بازیگران: وینسنت پرایس، دبرا پاجت، لان چینی جونیور، الیشا کوک جونیور
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۵ از ۱۰۰
فیلمساز شاخص ژانر ترسناک، راجر کورمن در دههی ۶۰ میلادی نوشتههای ادگار آلن پو را یکبار دیگر به محبوبیت جهانی رساند؛ او براساس قصههای کوتاه این نویسنده، هشت فیلم ساخت که در اکثر آنها وینسنت پرایس نقشآفرینی میکرد. قصر ارواح یکی از همین آثار است که با ادعای «اقتباس از آلن پو» به اکران سینماها در آمد اما این فیلم در واقع هیچ ارتباطی با پو ندارد و اقتباسی نسبتاً وفادارانه از رمان کوتاه اچ پی لاوکرفت به نام «مورد چارلز دکستر وارد» است. در آن دوران، کورمن تصمیم گرفت تا فیلمی متفاوت بسازد و از آلن پو فاصله بگیرد اما تهیهکنندگان برای اینکه موفقیت فیلم تضمین شود، نامش را به یکی از قصههای پو تغییر دادند و آن را به دروغ، اقتباسی از این نویسنده تبلیغ کردند.
در نگاه اول، فیلم حسوحالی شبیه به دیگر ساختههای کورمن (پیرامون آلن پو) دارد و شامل اِلمانهای مشابهای میشود: سبک بازیگری آشنای وینسنت پرایس، عمارتهای در آستانهی فروپاشی، تارهای عنکبوت، اتاقهای شکنجه و معماری گوتیک. اما اگر کمی دقیقتر به فیلم نگاه کنیم، قصر ارواح بیتردید لاوکرفتی است.
در یک دهکدهی ساحلی نزدیک به نیو انگلند، رازی مخوف وجود دارد: ساکنان روستا توسط یک موجود ناشناس، جهشیافته شدهاند. کتاب جادوی لاوکرفت که با نام «نکرونومیکون» شناخته میشود هم در قصه نقش دارد و در سیاهچالِ دکستر وارد، با عناصر آشنایی روبرو میشوید که معمولاً در نوشتههای لاوکرفت به چشم میخورند.
قصر ارواح اگرچه تلفیق غیرمنتظرهای از زیباییشناسی آشنای آلن پو و عناصر داستانی لاوکرفت است اما همچنان اقتباس قابل قبولی به حساب میآید که توانسته حداقل بخشی از سبکوسیاق این نویسنده را به نمایش بگذارد. برگ برندهی اثر را باید فیلمنامهی «چارلز بیمونت» بدانیم که ایدههای جاهطلبانهی لاوکرفت را به یک قصهی ترسناک قابل درک تبدیل کرده است.
چارلز بیمونت که بیشتر با نوشتههایش برای سریال «منطقهی نیمهروشن» شناخته میشود، اینجا هم قدرت فیلمنامهنویسی خود را به نمایش میگذارد و البته از کنار کارگردانی خوب راجر کورمن نباید عبور کرد که حاضر شده است کمی به آزمونوخطا بپردازد و در بعضی لحظات مخاطب را غافلگیر کند.
۸- قلعهی عجیبوغریب (Castle Freak)
- سال انتشار: ۱۹۹۵
- کارگردان: استوارت گوردون
- بازیگران: جفری کمبس، باربارا کرامپتون، جاناتان فولر
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۵.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۵۷ از ۱۰۰
سومین اقتباس سینمایی استوارت گوردون از لاوکرفت که در مقایسه با دو ساختهی قبلی، فیلم متفاوتی است. قلعهی عجیبوغریب، ماجراهای داستان کوتاه «غریبه» را گسترش میدهد؛ این قصه در رابطه با مردی بود که انعکاس خود را لمس میکند و متوجه میشود یک هیولا است. گوردون البته چندان به این داستان وفادار نیست و مسیر خودش را میرود.
در حقیقت برخلاف فیلمهای احیاگر و از فراسو، گوردون حتی به این نکته اشاره نمیکند که قلعهی عجیبوغریب مبتنی بر نوشتههای اچ پی لاوکرفت است؛ نام فیلم و قصهی جدید آن هم تقریباً هیچ ارجاع خاصی به این نویسنده ندارد. به نظر میرسد که گوردون نمیدانست آیا میخواهد یک اثر اقتباسی دیگر از لاوکرفت بسازد یا به یک ایدهی جدید بپردازد، در نتیجه هر دو کار را همزمان انجام داده است!
یک تفاوت مشخص فیلم با دو ساختهی قبلی گوردن، کنار گذاشتن لحن ملایم و حذف کمدی «اسلپاستیک» است. با این تغییر رویکرد، فیلم اتفاقاً به سبک نویسندگی لاوکرفت نزدیکتر شده است که استاد خلق فضاهای محزون و تیره بود.
قلعهی عجیبوغریب با علاقهی لاوکرفت به شکنجه دادن شخصیتهایش نیز همراستا است و هر کدام از این آدمها، در جهنمی شخصی گرفتار شدهاند. ما یک پدر دائمالخمر داریم که یک شب تصادف میکند و باعث مرگ پسر کوچک و نابینا شدن دخترش میشود؛ او حالا نمیتواند با این اتفاقات کنار بیاید. مادری داریم که نمیتواند همسرش را ببخشد و با محبت افراطی باعث میشود دخترش احساس خفگی داشته باشد. دخترک نابینای قصه هم در تاریکی مطلق، مجبور است به بحثهای تمامنشدنی والدینش گوش دهد. بدترین شرایط را در این میان، «جورجیو» تجربه میکند که همهی زندگیاش را در یک اتاقک زندانی بوده، کتک خورده و به یک موجود غیرانسانی تبدیل شده است.
با پرداختن به مضامین سیاه و تصویرسازیهای پیچیده، قلعهی عجیبوغریب یک فیلم لاوکرفتی تراژیک است که شجاعت به خرج میدهد و ترسی از غرق کردن مخاطب در تاریکی نامتناهیاش ندارد.
۷- مُردهی شریر (The Evil Dead)
- سال انتشار: ۱۹۸۱
- کارگردان: سم ریمی
- بازیگران: بروس کمپبل، الن سندوایس، بتسی بیکر، ماگدا کونوپکا
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
مُردهی شریر که در ایران با نام «کلبهی وحشت» هم شناخته میشود، در ظاهر هیچ سنخیتی با لاوکرفت ندارد و حتی اینکه نام آنها را در یک جمله استفاده کنیم، عجیب به نظر میرسد اما در هر صورت، این ساختهی سم ریمی یکی از نقاط اوج سینمای لاوکرفتی است. مُردهی شریر شاید اولین فیلمی باشد که سبک ترسناک احشاییِ معاصر را با نوشتههای لاوکرفت تلفیق کرده است، نوشتههایی که کیفیتی ممتاز دارند و با متون کهن برابر میکنند.
فیلم به نکرونومیکون اشاره میکند اما رابطهی مُردهی شریر با لاوکرفت، فراتر از ارجاع به یک کتاب جادوی خیالی است. در واقع زیرژانر «کلبهای در جنگل» که این فیلم به آن تعلق دارد، از خیالپردازیهای اچ پی لاوکرفت متولد شده است. داستان کوتاه «عکس درون خانه» (The Picture in the House) که لاوکرفت در سال ۱۹۲۰ منتشر کرد، یک نوع پیشگویی از آینده بود و همان ساختاری را دارد که بعدها در اواخر دههی ۷۰ میلادی، در زیرژانر کلبهای در جنگل به کار گرفته شد. به جز نوجوانان آزاردهنده و بازیگران درجه دو، عکس درون خانه دیگر امضاهای این زیرژانر را دارد: یک کلبهی قدیمی در اعماق جنگلها، اسباب و اثاثیهی عجیب و ترسناک، اجساد و موجودات آدمخوار.
این ایدهی داستانی مُردهی شریر که یک نیروی شیطانی کهن بازگشته تا چیزهایی که در گذشته صاحبش بوده است را یکبار دیگر تصاحب کند، یادآور قصههای دنیای اساطیری کطولحو است. اچ پی لاوکرفت بارها از این ایده استفاده کرد و طریقهای که سم ریمی آن را به نمایش میگذارد، به نوشتههای این نویسنده نزدیک است. یک شباهت دیگر فیلم، نیرویی است که در جنگلها حضور دارد و وجودش حس میشود اما هرگز آن را نمیبینیم؛ لاوکرفت هم از این ساختار در نوشتههای استفاده میکرد تا به خوانندگان اجازهی رویاپردازی دهد.
رویارویی با این نیروهای شیطانیِ غیرقابل توصیف، بدونشک برای اشخاص هزینه دارد و باید تاوان بدهند. همانند شخصیتهای خلق شده توسط لاوکرفت، آدمهای مُردهی شریر چون چیزهایی را دیدهاند که هیچ انسانی نباید ببیند، به مرز جنون میرسند. سم ریمی موفق شده این حس دیوانگی را به مخاطب نیز منتقل کند تا از این جهت، مُردهی شریر در کنار بهترین قصههای لاوکرفت قرار بگیرد، حتی با اینکه اقتباس مستقیمی از هیچکدام نوشتههای وی نیست.
۶- از فراسو (From Beyond)
- سال انتشار: ۱۹۸۶
- کارگردان: استوارت گوردون
- بازیگران: جفری کمبس، باربارا کرامپتون، تد سُرِل، کن فوری
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۸ از ۱۰۰
بازگشت تیم سازندهی فیلم احیاگر (گوردون در مقام کارگردان، برایان یوزنا در مقام تهیهکننده و جفری کمبس و باربارا کرامپتون در مقام بازیگر)، وعدهی یک اثر لاوکرفتی جذاب را میداد و این فیلم طرفداران را ناامید نکرد. از فراسو، یک اقتباس سانتیمانتال و منحصربهفرد دیگر از اچ پی لاوکرفت است که ثابت میکند موفقیتهای احیاگر اتفاقی نبوده است. هیجانات اغراقآمیز لاوکرفت که در بعضی از آثارش به چشم میخورد، با تشکر از مهارتهای گوردون، در این فیلم درجه ب دهه هشتادی به زبان سینما ترجمه شده است.
طراحی موجودات و جلوههای ویژهی از فراسو از بهترینهای دههی ۸۰ میلادی بوده و همانند داجون، به توصیفات نویسنده نزدیک است. در فیلم با انواع موجودات فرازمینی روبرو میشوید که گویی از یک دنیای دیگر آمدهاند و با خود میپرسید که سازندگان چه سختیهایی را برای طراحی آنها متحمل شدهاند.
طبق سنت قصههای لاوکرفت، از فراسو هم به این ایده میپردازد که ملاقات با این موجودات که از جهان دیگری آمدهاند، چه تاثیری روی روان انسانها دارد و چگونه آنها را به مرز عقلباختگی میرساند. از آنجایی که با فیلمی از دههی ۸۰ میلادی روبرو هستیم، بدیهی است که دیوانگی شخصیتها به آسانی رقم نخورد؛ تغییرات آنها به شکل افراطی و مریضگونهای عرضه میشود تا مخاطب را تحتتاثیر قرار دهد.
جفری کمبس به یک زامبی تبدیل شده است که مغز انسان میخورد و یک مخروط عجیب از کلهاش بیرون زده است. باربارا کرامپتون هم از یک دکتر عادی به یک آدم روانی تبدیل میشود که جیغهایش را در بخشهای پایانی فراموش نمیکنید. فیلم از رنگبندی و نورپردازی بنفش و صورتی نیز بهره میبرد تا فضاهای توهمزا و غیرزمینی بهوجود بیاورد.
۵- موجود (The Thing)
- سال انتشار: ۱۹۸۲
- کارگردان: جان کارپنتر
- بازیگران: کرت راسل، ویلفورد بریملی، تی کی کارتر، کیث دیوید
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۳ از ۱۰۰
موجود با اینکه اقتباسی از رمان کوتاه «چه کسی آنجا میرود؟» نوشتهی «جان دبلیو. کمبل» است و نیمنگاهی هم به فیلم «چیزی از دنیای دیگر» ساختهی «کریستین نایبی» دارد اما جان کارپنتر برای تولید آن از اچ پی لاوکرفت نیز الهام گرفته است. ایدهی کلی فیلم، شباهتهای زیادی به رمان «در کوههای جنون» دارد، هر دو در رابطه با یک گونهی شیطانی از موجودات فضایی هستند که از زیر یخهای قطب جنوب بیرون میآیند و شخصیتهای اصلی قصه در مقابل آنها قرار میگیرند.
حس شومی که داستانهای اچ پی لاوکرفت دارند هم در فیلم قابل لمس است؛ اینکه بشر در خطر نابودی قرار گرفته و اتفاقات سیاهی در راه است. وقتی به سهگانهی آخرالزمان کارپنتر (موجود، شاهزاده تاریکی، در کام جنون) میرسیم، هر سه بیگمان تحتتاثیر لاوکرفت قرار دارند و برای انقراض نسل بشر، مرثیه میخوانند. در موجود، خطر اصلی این است که این موجود فضایی همانند یک انگل میتواند بدن انسان را آلوده کرده و آن را به موجودی حیوانگونه تبدیل کند، در نتیجه اگر این موجود به یک منطقهی پرجمعیت برسد، نژاد انسان از بین میرود.
این ایدهی آخرالزمانی هنگامی رنگوبوی متفاوتی به خود میگیرد که در قالب کوچکتری عرضه میشود و با یک تیم تحقیقاتی همراه میشویم که در منطقهای دورافتاده، باید در مقابل چیزی قرار بگیرند که هیچ ایدهای ندارند چگونه باید آن را شکست دهند و به تدریج، حتی به یکدیگر هم نمیتوانند اعتماد کنند. پارانویا یکی از مضامینی بوده که لاوکرفت به وفور به آن پرداخته است و در رمانهایش گاهی با شخصیتهای بیآزار و حتی مثبتی روبرو میشویم که در واقع از متحدان موجودات شیطانی هستند.
نزدیکترین قصهی لاوکرفت به موجود، شاید «نجوایی در تاریکی» باشد که آنجا مشخص میشود دوست نزدیک راوی، از حامیان موجودات فضایی است. در ضمن طراحی موجود اصلی فیلم هم که میتواند تغییر شکل دهد و نمیتوان آن را به دام انداخت نیز لاوکرفتی است. دیگر شباهت فیلم با آثار این نویسنده را باید پایان مبهم آن بدانیم که بیننده مطمئن نیست آیا شخصیتها در امان هستند یا خیر.
۴- در کام جنون (In the Mouth of Madness)
- سال انتشار: ۱۹۹۴
- کارگردان: جان کارپنتر
- بازیگران: سم نیل، یورگن پروشنو، دیوید وارنر، جان گلاور، چارلتون هستون
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۵۷ از ۱۰۰
یکی از فیلمهای ترسناک کمتردیدهشدهی دههی ۹۰ میلادی که در آن جان کارپنتر، شما را به تجربهی یک کابوس لاوکرفتی واقعی دعوت میکند. در کام جنون از معدود آثاری است که موفق شده تا ترسهای درکنشدنی و غیرقابلتوصیف اچ پی لاوکرفت را به دنیای سینما بیاورد. فضاسازیهای آخرالزمانی این فیلم آنقدر دقیق از کار درآمده است که در هنگام تماشایش این حس را دارید که قدیمیگانگان متعال به زمین آمدهاند و از کارپنتر استفاده کردهاند تا شکلی جسمانی به خود بگیرند.
مطابق انتظار، اینجا هم با یک راوی روبرو هستیم که ترسهای ناگفتنی را بازگو میکند، ترسهایی که او را به مرز دیوانگی رساندهاند. فیلم با رویدادهای عجیب آغاز میشود و همانند یک رویای تعلیقآمیز است اما در ادامه به یک کابوس اجتنابناپذیر تبدیل میشود که در آن حتی خواندن یک کتاب هم میتواند نابودی جهان را رقم بزند.
تصویرسازی لاوکرفتی در گوشهوکنار شهر قصه (نیو انگلند) به چشم میخورد؛ جایی که فرقههای هیولاگونه پنهان شدهاند، دری به یک جهان دیگر باز میشود و شیاطین مخفیانه در حال نقشهچینی هستند تا به کرهی زمین بازگردند و بر بشریت حکمرانی کنند. برای پیچیدهتر کردن فیلم، کارپنتر رویاها و واقعیت، حقیقت و افسانه را ترکیب کرده است تا مخاطب را بیشتر حیرتزده کند.
فیلم در پایان (خطر اسپویل) به یک اثر پستمدرنیستی و خودآگاه تبدیل میشود و راوی را میبینیم که در سالن سینما نشسته و در حال تماشای فیلم در کام جنون است؛ در همین لحظات است که دنیای واقعی سقوط میکند و جهان به آن شکلی که میشناسیم، به اتمام میرسد تا دوران سلطنت قدیمیگانگان متعال آغاز شود.
۳- احیاگر (Re-Animator)
- سال انتشار: ۱۹۸۵
- کارگردان: استوارت گوردون
- بازیگران: جفری کمبس، بروس ابوت، باربارا کرامپتون، دیوید گیل
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۴ از ۱۰۰
داستان کوتاه «هربرت وست: احیاگر» شاید غیرعادیترین نوشتهی اچ پی لاوکرفت باشد و میتوانیم آن را تلفیقی از قصههای عامهپسند انگلیسی قرن نوزدهم (پنی دِرِدفول) و قصههای علمی پیرامون دانشمندان دیوانه بدانیم. این داستان از هر نظر با دیگر نوشتههای لاوکرفت (به طور دقیقتر، وحشت کیهانی) سنخیتی ندارد و از زاویه دید متفاوتی به گونهی وحشت نزدیک میشود و دقیقاً به همین دلیل بود که نسخهی سینمایی آن تبدیل به اقتباس خوبی شد.
از آنجایی که استوارت گوردون برای ساخت فیلم با محدودیتهای رایج اقتباس از لاوکرفت روبرو نبوده است (به تصویر کشیدن ترسهای اثیری و غیرقابلتوصیف)، او تمرکز خود را روی استفاده از اِلمانهای مرسوم ژانر ترسناک قرار داده است. با تشکر از ایدهی زنده کردن اجساد و بازگرداندن آنها از دنیای مردگان، فیلم به معنای واقعی کلمه، به یک اثر زامبیمحور تبدیل شده است. علاوه بر اینها، برداشت گوردون از لاوکرفت، نوآورانه جلوه میکند و با همهی اقتباسهای قبلی تفاوت دارد.
احیاگر اما بیشتر از اینکه وامدار اچ پی لاوکرفت باشد، محصول دورهی خودش است و همان مسیر فیلمهای کمدی-ترسناک مبالغهآمیز دههی ۸۰ میلادی را طی میکند تا در کنار مُردهی شریر و «بازگشت مردگان زنده» قرار بگیرد. البته فیلم تنها پا جای پای این آثار نمیگذارد بلکه از آنها پیشی میگیرد زیرا میزان خشونت و سکانسهای نامتعارف به حدی بالا است که نوعی طنز خاص ایجاد میکند. احیاگر برای سکانسهای نامتعارف، در ابتدا درجه سنی «ایکس» (بالاترین درجه سنی در سیستم درجهبندی سابق انجمن تصاویر متحرک آمریکا) را دریافت کرد و در نهایت با تعدیل و حذف بعضی از نماها، با درجه سنی «بزرگسالان» (R) در دسترس قرار گرفت.
طنز احیاگر از آزمونوخطاهای هربرت وست نشأت میگیرد که میخواهد مردگان را بازگرداند و تلاشهایش هر بار به رویدادهای بامزه و دیوانهواری ختم میشود. با تشکر از بازی خوب جفری کمبس، ما متکبر بودن هربرت را درک میکنیم و خیلی زود متوجه میشویم او با اینکه نابغه است و عزم راسخی دارد اما محکوم به شکست و تباهی است.
داستان کوتاه احیاگر چندان لاوکرفتی نبود و این فیلم هم به پیروی از آن، لاوکرفتی نیست اما نشانهها و امضاهای این نویسنده همچنان در اثر به چشم میخورد؛ از دیوانگی همهجانبهی شخصیت اصلی و لوکیشنها (آرکهام) تا طنز بیمارگونهای که در آن وجود دارد.
۲- بیگانه (Alien)
- سال انتشار: ۱۹۷۹
- کارگردان: ریدلی اسکات
- بازیگران: سیگورنی ویور، تام اسکریت، جان هرت، ایان هولم
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۸ از ۱۰۰
بیگانه با اینکه اقتباسی از نوشتههای اچ پی لاوکرفت نیست اما یکی از لاوکرفتیترین فیلمهای تاریخ محسوب میشود. در ظاهر، فیلم یک اثر علمی-تخیلی وهمانگیز همانند «چیزی از دنیای دیگر» است اما در بطن رویدادها، یک دنیای اساطیری گسترده وجود دارد که البته تنها به آن اشاره میشود. این دنیا که وسعتِ آن اجازه نمیدهد فیلم بتواند همهی بخشهایش را پوشش دهد، دقیقا همراستا با اساطیر کطولحو است؛ یک جهان ساختگی با جزئیات کمنظیر که لاوکرفت هرگز آن را به طور کامل توضیح نداد اما در تمامی نوشتههای او حضور پررنگی دارد.
در بیگانه، اسطورهشناسی مذکور پیرامون یک کشتی فضایی کهن و خلبان آن (اِسپیس جاکی) است. همانند اساطیر کطولحو، این ابعاد فیلم بصورت مبهم عرضه شده است، مخاطب را هیجانزده و سوالات متعددی ایجاد میکند اما پاسخی نمیدهد.
بخشهایی که به این موارد اشاره میشود، تنها وجود دارد تا ورود موجود فضایی بیگانه به سفینه را توجیه کند اما نمیتوان انکار کرد که باعث رویاپردازیهای مخاطب میشود و صدها تئوری به وجود میآورد. ریدلی اسکات، بیش از ۳۰ سال بعد، در «پرومتئوس» بازگشت تا به ریشههای این دنیای اساطیری بپردازد که اتفاق حیرتانگیزی است.
در فیلم یک سکانس دیگر هم وجود دارد که تاثیرگذاری لاوکرفت را نشان میدهد و یادآور رمان در کوههای جنون است، جایی که کاوشگران با خرابههای متروکهی باقیمانده از یک نژاد بیگانهی گمشده روبرو میشوند. با تشکر از طراحیهای خارقالعادهی هنرمند سورئال، «اچ.آر. گیگر»، این لحظات از نظر بصری هم به توصیفات لاوکرفت شباهت دارند. پس از خواندن نوشتههای این نویسنده، خوشایند است که این فیلم را یکبار دیگر با نوع نگاه تازهای تماشا کنید.
۱- احضار کطولحو (The Call of Cthulhu)
- سال انتشار: ۲۰۰۵
- کارگردان: اندرو لمان
- بازیگران: مت فویر، جان بولن، رالف لوکاس، بری لینچ
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۰۰ از ۱۰۰
احضار کطولحو یک اقتباس مدرن است که به سبک فیلمهای صامت دههی ۲۰ میلادی ساخته شده است. همهی اقتباسهای سینمایی از آثار اچ پی لاوکرفت غیرعادی هستند اما این ساختهی اندرو لمان سطح تازهای از عجیب بودن را به نمایش میگذارد و شاید وفادارانهترین اقتباس ممکن باشد. برخلاف دیگر فیلمها، احضار کطولحو در رابطه با منبع اصلی، عدالت را اجرا میکند؛ همچنین نمیخواهد چیزی به قصه اضافه نماید یا از ساختاری که نویسنده طراحی کرده بود، خارج شود.
صامت بودن فیلم نیز به کمک آن آمده و اجازه داده است تا ماجراها به شکل خالصتری از متن به تصویر تبدیل شوند. در حالی که اقتباسهای دیگر با جلوههای ویژه، رنگ، نوپردازی و صدا سعی میکنند به نوشتههای لاوکرفت جان ببخشند، احضار کطولحو همهی تمرکز خود را روی چیزی میگذارد که بیشترین اهمیت را دارد: داستان.
احضار کطولحو چکیدهای دقیق از داستان اصلی است و قصهی خود را بواسطهی عکسها، حالات چهرهی بازیگران و متون، روایت میکند. فیلمهای صامت ذاتاً غیرعادی هستند و به همین دلیل است که در ترکیب با نوشتهی لاوکرفت، به خوبی جواب میدهند. احساسات ناخوشایندی که در قصه وجود دارد نیز با تشکر از زوایای دوربین نامتداول، طراحی موجودات فضایی و فضاهای الهام گرفته از اکسپرسیونیسم آلمان، تقویت شدهاند تا تعلیق به اوج برسد.
در فیلم، یک هیولای کطولحو هم وجود دارد که بصورت استاپ-موشن ساخته شده است و از آنجایی که حرکاتی غیرطبیعی دارد، به فضای رویاگونهی اثر معنای تازهای بخشیده است. احضار کطولحو شاید بهترین فیلم این فهرست نباشد اما لاوکرفتیترین است.
منبع: Taste of Cinema
واقعا کمیابترین و با ارزشترین و بهترین فیلم های ترسناک رو معرفی کردین.
واقعا دیگه حالم از فیلم هایی مثل آنابل و ایت و اره و… به هم خورده بود.از بس چرت بودن اما معروف شدن نمیدونم چرا