۱۱ کارگردان برتر فیلمهای ترسناک در دههی گذشته
دهه ۲۰۱۰ زمان تجدید حیات ژانر وحشت بود. فیلمها دیگر اصرار زیادی به کشتار و خونریزی بیش از حد یا صحنههای ترسناک سطحی نداشتند. فیلمسازان راههای خلاقانه و منحصربهفردی برای ترساندن مخاطبان پیدا کردند و در عین حال، فیلمهایی با شخصیتهای عالی و داستانهایی جذاب خلق نمودند.
بسیاری از کارگردانان در این دهه، برای خود نامی در دنیای ترسناک دست و پا کردند و بسیاری از آنها فیلمهای متعددی را در طول دهه کارگردانی نمودند. طرفداران ژانر ترسناک باید هیجان زده باشند، زیرا کارگردانان جدیدی به جمع افراد برجسته این ژانر پیوستهاند. دهه ۲۰۱۰ فیلمهای ترسناک خارقالعاده زیادی داشت و جذابیت این آثار معمولا به کارگردانان آنها مرتبط است. پس بد نیست با این کارگردانان ماهر ژانر ترسناک در دهه گذشته بیشتر آشنا شویم.
- ۱۳ فیلم ترسناک فانتزی که شما را بین وحشت و خنده رها میکنند
- ۴۵ فیلم ترسناک به انتخاب ۴۵ کارگردان؛ از دل تورو تا تارانتینو
- بازی ترسناک A Quiet Place با اقتباس از این مجموعه فیلم ساخته میشود
۱۱. آدام وینگارد
آدام وینگارد دهه را با فیلم تو بعدی هستی آغاز کرد که یک فیلم اسلشر درباره تهاجم خانگی است. این فیلم دارای قاتلانی با ماسکهای حیوانات و چند قتل عذابآور و جامپ اسکر است. تو بعدی هستی همچنین دارای حس طنز منحصر به فردی است که معمولا در فیلمهای ترسناک دیده نمیشود. فیلم بعدی او، مهمان، لزوما ترسناک نیست اما یک اثر هیجانانگیز با مفهومی جذاب و پیچشهای فراوان است.
او سپس دنباله جادوگر بلر را کارگردانی کرد که شاید موفقیت بزرگی محسوب نشود اما به خوبی آنچه را که پروژه جادوگر بلر را به یاد ماندنی کرده بود، بازسازی کرد. وینگارد همچنین سکانسهایی را برای فیلمهای وی/اچ/ای و وی/اچ/اس ۲ کارگردانی کرد که نشاندهنده مهارت او در آثار ترسناک فاند فوتیج است. اقتباس لایو اکشن او از انیمه دفترچه مرگ برای نتفلیکس نیز، عشق او به طنز تلخ و کشتارهای خلاقانه را نشان داد. وینگارد در این دهه، کارهای زیادی در دنیای ترسناک انجام داد و جایگاه خود را به عنوان یک کارگردان همه کاره که میتواند فیلمهای ترسناک، هیجان انگیز، اکشن و کمدی را کارگردانی کند، تثبیت نمود. وینگارد تاکنون در دهه ۲۰۲۰، بیشتر به پروژههای اکشنمحور پرداخته است اما مطمئن باشید که طنز تلخ و بیمارگونهاش را بار دیگر به نمایش خواهد گذاشت.
۱۰. آندره اوردال
آندره اوردال سه فیلم ترسناک بسیار متفاوت را در طول این دهه کارگردانی کرد. فیلم شکارچی ترول او در سال ۲۰۱۰، با هیولاهای فوقالعاده ترسناک و فیلمبرداری تاثیرگذارش، خونی تازه به زیرژانر فاند فوتیج تزریق کرد. کالبد شکافی جین دو، فیلمی پر تعلیق است که اووردال در آن، تا آنجا که ممکن است با مفهوم بازی میکند. دکتران پزشکی قانونی (امیل هرش و برایان کاکس) در طی کالبد شکافی با عناصری فراطبیعی در اطراف جسد روبهرو میشوند. این پروژه یک فیلم مهیج و کوتاه است اما با این وجود اثری ماندگار از خود بر جای میگذارد.
اوردال همچنین فیلم داستانهای ترسناک برای گفتن در تاریکی را کارگردانی کرد که برای جمعیت جوانتر، جذاب است و در عین حال به اندازه کافی خوب است تا طرفداران سرسخت ژانر ترسناک را راضی نگه دارد. برخی از صحنههای فیلم مثل حضور بانوی رنگ پریده، کافی است تا هفتهها کابوس ببینید. اوردال کارگردان سرگرمکنندهای است که دنبال کردن آثار او ارزش دارد، زیرا پیشبینی این که او در آینده چه خواهد کرد دشوار است. او در هر فیلم، چیز جدیدی به ارمغان میآورد.
۹. رابرت اگرز
رابرت اگرز دوست دارد به چیزهای ناشناخته بپردازد. جادوگر و فانوس دریایی هر دو فیلمهایی هستند که در آنها، وقایع تا حد زیادی به تفسیر خود مخاطب سپرده میشوند. او تصاویر و شواهد کافی برای کشف خط داستانی به شما میدهد اما مخاطب را به فکر میاندازد که همین تفکر اغلب میتواند وحشتناک باشد. فیلمهای او ریتمی آهسته دارند اما سرعت آنها هدفمند است، زیرا در نهایت به یک اوج هیجانانگیز میرسند.
آنها کشتار و خونریزی محدودی دارند و تقریبا هیچ جامپ اسکری در آنها نمیبینیم. تصاویر آزاردهندهای در آثار او وجود دارند و اگرز آنقدر روی آنها پافشاری میکند تا بیننده در فیلم غرق شود. بازیگران اگرز با بازیهای ناب خود، وحشت زیادی را به نمایش میگذارند. فانوس دریایی عمدتا به دلیل اجرای عالی رابرت پتینسون و ویلم دفو، به فیلمی تاثیرگذار تبدیل شد. آنها آرام آرام در طی فیلم عقل خود را از دست میدهند. این آثار هیجانانگیزترین فیلمهای تاریخ نیستند اما فضا و لحن آزاردهندهشان، شما را تسخیر میکند.
۸. فده آلوارز
فده آلوارز کار دشواری برای بازسازی فیلم مرده شیطانی سم ریمی داشت. با این حال، فیلم به خودی خود قوی و یکپارچه است. این فیلم، نسخهای بسیار دارکتر از فیلم سم ریمی است و تا حد زیادی لحن تیره و تار اثر اصلی را حفظ میکند اما از شر ادا و اطوار مسخره آن خلاص میشود. دومین فیلم او، نفس نکش، یک فیلم هیجان انگیز است که در آن، یک کهنهسرباز خطرناک جنگ (استفان لنگ) که نابینا است، گروهی از سارقان را در خانهاش گیر میاندازد. نفس نکش در یک فضای محدود، قابلیتهای زیادی از خود به نمایش میگذارد.
این فیلم دارای مفهومی هوشمندانه است و به خوبی با نور بازی میکند، زیرا قاتل، نابینا و به حواس دیگر خود متکی است. نحوه ظاهر شدن لنگ در لحظات مختلف کاملا ترسناک است و این مسئله تا حد زیادی به کارگردانی آلوارز مربوط میشود. آلوارز نشان داده است که میتواند به داستانهای ترسناک قدیمی، چرخشهایی ابتکاری اضافه کند.
۷. جنیفر کنت
جنیفر کنت دو فیلم بسیار منحصر به فرد را کارگردانی کرده است که هر دو اثرگذار هستند. او با فیلم بابادوک در سال ۲۰۱۴ توجهات زیادی را به خود جلب کرد. این فیلم به دلیل تمرکز بر غم، پارانویا و مادر بودن، اثری متمایز است. فیلم، یک هیولای دمدمی مزاج دارد که حضورش در همه جا احساس میشود اما کنت تصمیم میگیرد که بر روی وحشت واقعی تمرکز کند و نه جامپ اسکرها و همین ویژگی است که به بابادوک، حسی وحشتناک و ناراحتکننده میبخشد. اثر دیگر او، بلبل، فیلمی هیجان انگیز و انتقام جویانه با تصاویری واقعا تکان دهنده است.
فیلم پر از کشتار و خونریزی است اما اصلا بیخود و سطحی نیست. خون و خونریزی و غم به ماهیت آزاردهنده فیلم میافزایند و شخصیت اصلی (آیلینگ فرانسیوسی) نیز در انتها انتقام خود را میگیرد که اصلا رضایتبخش نیست، زیرا زندگی او باز هم پر از بدبختی است. کنت اهمیت داشتن شخصیتهای قوی را درک میکند و به مخاطب اجازه میدهد تا همراه با شخصیتها در ترس و وحشت، غوطهور شود.
۶. امنایت شیامالان
اگر فیلم آخرین باد افزار را فاکتور بگیریم، باید گفت که امنایت شیامالان در واقع یک دهه بسیار موفق را پشت سر گذاشته است. شیامالان با فیلمهای ملاقات و شکافته به ریشههای ترسناک خود بازگشت. ملاقات در کل یک فیلم بامزه درباره یک سفر وحشتناک برای دیدن مادربزرگ بود و همچنین بسیار خندهدارتر از پروژههای دیگر شیامالان به نظر میرسید و شیامالان به این فیلم ترسناک، خصوصیتی تلخ و کمدی بخشیده بود.
با این حال، این شکافته بود که دوباره شور و شوق شیامالان را برانگیخت، زیرا او از این اثر مهیج برای بازگرداندن سری شکستناپذیر استفاده کرد. شکافته فیلمی پر اژ تعلیق با اجرای باورنکردنی جیمز مکاوی است و این بازیگر در طی فیلم، به طور مداوم بین شخصیتهای مختلف جابهجا میشود. با این حال، این نویسندگی و کارگردانی شیامالان است که شکافته را به فیلمی بسیار جذاب تبدیل کرده است. شیامالان همیشه کارگردانی جذاب بوده است، زیرا فیلمهای او انتها ندارند. او همیشه یک پیچش عجیب و غریب ارائه میدهد و مخاطب را وادار میکند تا به قدرت تخیلش احترام بگذارد، حتی اگر این پیچشها بیش از حد دیوانه کننده باشند.
۵. اندی موسکیتی
اندی موسکیتی نام خود را با فیلم ماما بر سر زبانها انداخت، فیلمی هیجان انگیز درباره دو دختر جوان که به موجودی فراطبیعی وابسته هستند. این اثر، بهعنوان اولین کار، برای موسکیتی خوشیمن بود و برای او صندلی کارگردانی فیلمهای آن ۱ و ۲ را که دو فیلم ترسناک موفق در دهه گذشته بودند، به ارمغان آورد. فیلمهای آن، ترسناک و سرگرمکننده بودند. موسکیتی به خوبی در این فیلمها، فضایی ترسناک و چندشآور آفرید. برای مثال، همان صحنه آغازینی که در آن، پنی وایز (بیل اسکارسگارد) جورجی را میکشد، پر از تنش است. منتقدان نظر مساعدی نسبت به آن ۲ نداشتند اما این فیلم توانست همان لحن فیلم اول را حفظ کند و در اقتباس از نیمه دوم رمان استفن کینگ، بسیار خوب عمل کرد. اسکارسگارد در نقش پنی وایز جذاب است اما موسکیتی، هوشمندانه بر شخصیتهای اصلی و مرکزی خود تمرکز میکند.
۴. آری استر
آری استر تنها دو فیلم در کارنامه خود دارد که هر دو در اواخر دهه گذشته اکران شدند اما تاثیری قابل توجه از خود برجای گذاشتند. بسیاری عقیده دارند که موروثی یکی از بهترین فیلمهای ترسناک دهه و فیلم بعدی او، میدسامر نیز به همان اندازه خوب است. با این حال، فیلمهای استر برای طرفداران ژانر ترسناکی که فقط به دنبال جامپ اسکر و قتلهای وحشتناک هستند، طراحی نشدهاند. برخی از خصوصیات آنها مشابه چنین آثاری هستند اما باید گفت که فیلمهای استر، آثاری با ریتم آهسته و با حوصله هستند که شخصیتها را در وحشتی مطلق و طولانی فرو میبرند.
موروثی و میدسامر هر دو غرق در ترس هستند و شما را در تنشی ناراحت کننده رها میکنند. او به تاریکی بشریت میپردازد تا نشان دهد که انسانها بسیار ترسناکتر از موجودات فراطبیعی یا هیولاها هستند. استر پا پس نمیکشد و روی تصاویر هولناک خود درنگ میکند تا به خوبی در ذهن شما ماندگار شوند. استر به دنبال سرگرمی نیست. او به دنبال این است که زیر پوست شما وارد شود و تجربهای به مخاطب ببخشد که تا مدتها بعد از پایان فیلم، به آن فکر کند.
۳. جوردن پیل
جوردن پیل، سورپرایز مطلق و بلامنازع دهه گذشته است. بعد از سریال کمدی فوقالعاده موفق او، کی و پیل، هیچ کس انتظار نداشت اولین تجربه کارگردانی پیل، یک فیلم ترسناک باشد. با این حال، برو بیرون نه تنها یکی از بهترین فیلمهای ترسناک دهه بود، بلکه در نهایت نامزد بهترین فیلم اسکار شد و برای پیل، جایزه بهترین فیلمنامه اصلی را به ارمغان آورد.
برو بیرون، وحشت جامعه و نقش نژادها در آن را نشان داد. فیلم دارای تعلیق و ترسی فراوان است اما یک پیام اجتماعی عالی و تازه دارد. دنباله پیل، ما، بیشتر یک فیلم ترسناک سنتی است. با این حال، باز هم پیامهای اجتماعی جالبی ارائه میدهد، اگرچه فهمیدن آنها کمی سختتر از گذشته است. در این فیلم، دو همزاد، لباسهای قرمز و ماسکی طلایی به تن میکنند و مضمون فیلم کمی به اسلشرهای ترسناک نمادین نزدیک است. اطلاعات زیادی درباره فیلم بعدی و آینده او، جواب منفی، در دسترس نیست اما ما مطمئن هستیم که پیل چیز جدید و هیجان انگیزی به این ژانر اضافه خواهد نمود.
۲. جیمز وان
جیمز وان پادشاه شروع فرنچایزهای ترسناک است، زیرا او در سال ۲۰۰۴ سری اره، در سال ۲۰۱۰ سری توطئه آمیز و در سال ۲۰۱۱ سری احضار را راهاندازی کرد. دو مورد آخر، فرنچایزهای خود را دارند و به زیرژانر خانههای تسخیرشده در بین فیلمهای ترسناک نیز جان تازهای بخشیدند. کارگردانی وان بینقص است، زیرا او به هر طریق ممکن، راهی برای پنهان کردن وحشت در سایهها و ارائه جامپ اسکر در لحظاتی که انتظارش را ندارید، پیدا میکند.
توطئه آمیز ۲ و احضار ۲ نیز همین روند را ادامه دادند. با این حال، وان در این فیلمها موفق شد روابط خانوادگی و شخصیتهایی ایجاد کند که از نظر احساسی، جذب آنها شوید. وحشت، وقتی ترسناکتر است که شخصیتهایی که برای شما اهمیت دارند در خطر باشند و وان میداند چگونه این دو را ترکیب کند. هم احضار و هم توطئه آمیز لحظات بسیار خوبی دارند و وان مطمئنا شایسته ستایش است. وقتی وان برای کارگردانی قسمتی از این فرنچایزها پشت دوربین نیست، عدم حضور او کاملا حس میشود و قابل توجه است. وان همچنین کارگردانی دو فیلم پرفروش اکشن سریع و خشمگین ۷ و آکوامن را هم بر عهده داشت اما تخصص اصلی او در دنیای ترسناک است.
۱. مایک فلانگان
مایک فلانگان احتمالا پرکارترین کارگردان این لیست است. او در این دهه، ۷ فیلم سینمایی و یک سریال تلویزیونی را کارگردانی کرد. سه فیلم او در سال ۲۰۱۶ اکران شدند (سکوت، ویجا: خاستگاه شیطان و پیش از آن که بیدار شوم). چیزی که فلانگان را به کارگردانی خاص تبدیل میکند این است که فیلمهایش در عین این که آثاری ترسناک هستند، شخصیتپردازی بسیار خوبی دارند.
او وارد ذهن شخصیتها میشود و به مخاطب نشان میدهد که ترسها و طرز فکرشان در موقعیتهای مختلف چیست. دکتر اسلیپ نه تنها دنبالهای درخشان بود، بلکه دنی تورنس (ایوان مکگرگور) را نیز شکوفا کرد و شرور بزرگی با بازی ربکا فرگوسن را خلق نمود. کارگردانی دنبالهای برای فیلم کلاسیک استنلی کوبریک، کار دشواری است اما فلانگان داستانی کاملا تازه و عالی خلق میکند که همچنان به اثر اصلی وفادار است.
فلانگان همکاریهای زیادی با نتفلیکس داشت که شامل سکوت، بازی جرالد و تسخیر خانه هیل بودند. سکوت و بازی جرالد هر دو داستان افرادی را روایت میکنند که در موقعیتهای وحشتناک به دام افتادهاند. اتفاقات زیادی در طول فیلم رخ نمیدهند و طبق روش همیشگی فلانگان، این تعلیق است که شما را در طول مدت فیلم درگیر میکند. تسخیر خانه هیل نیز بیشتر بر جو و تنشهای داستان متکی است.
جامپ اسکرهای محدودی در سراسر فیلم وجود دارند اما مواردی که نشان داده میشوند، فوقالعاده مؤثر هستند. فلانگان در دهه ۲۰۲۰ تاکنون دو سریال تلویزیونی مراسم نیمهشب و تسخیر عمارت بلای را خلق کرده است که هر دو جزو بهترین آثار او هستند. فلانگان در دهه گذشته به خوبی تسلط خود بر ژانر ترسناک را به نمایش گذاشت و طرفداران این ژانر مشتاق دیدن کارهای دیگر او هستند.
منبع: collider
عجیبه که خود سم ریمی توی لیست نیست. نه به خاطر مرده شریر، بخاطر وحشتی که با فیلم 《مرا به دوزخ بکشان》به قلب مون تزریق کرد.
سلام خیلی ممنون واقعا از مطالبی که میذارید استفاده میکنم عالی بخصوص معرفی فیلمهای برتر ژانر وحشت