۱۰ زوج واقعی هالیوودی که در فیلم‌ها همبازی شدند

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۵۱ دقیقه
زوج‌های واقعی هالیوود

از جذاب‌ترین ویژگی‌های سینمای هالیوود روابطی است که در زندگی واقعی بین بازیگران شکل می‌گیرد. بسیاری از این روابط به ازدواج و روابط پایدار منتهی می‌شوند و در واقع یک فرنچایز می‌سازند.‌ حضور زوج‌های واقعی سینمای هالیوود بر پرده سینما خود می‌تواند یک المان تبلیغاتی برای فیلم‌ها باشد که بسیاری از کمپانی‌ها از آن استفاده می‌کنند. درست به اندازه شکل‌گیری رابطه‌ای عاشقانه در زندگی واقعی میان دو بازیگر که در فیلمی همبازی بوده‌اند، تماشای آن‌ها بعد از شکل‌گیری رابطه بر پرده سینما جذاب است. و استفاده از این شکل رابطه، یعنی ازدواج دو بازیگر، فقط مثل سینمای ایران به خاطر عبور از محدودیت‌ها و ممیزی‌ها نیست؛ می‌توان استفاده‌های هنری و تجاری هم از آن کرد. همان کاری که بعضی از مشهورترین بازیگران سینمای هالیوود به عنوان زوج کرده‌اند. آن‌ها از شیمی پشت پرده خود بر پرده سینما استفاده می‌کنند و این از بسیاری جهات می‌تواند به یک فیلم کمک کند.

مثلاً ارتباطی که بین برد پیت و آنجلینا جولی پشت صحنه فیلم اکشن تجاری موفق «آقا و خانم اسمیت» (Mr. & Mrs. Smith) وجود داشت باعث شد رابطه طبیعی و پرحرارتی بین آن‌ها روی پرده شکل بگیرد. رابطه آن‌ها عمق بیشتری پیدا کرد و به همین دلیل با تماشاگران راتباط خوبی برقرار کرد. یا زوج‌هایی مثل بن افلک و جنیفر لوپز به دلیل شهرتی که دارند بیشتر مورد توجه رسانه‌ها قرار می‌گیرند. رابطه آن‌ها در فیلم «جیلی» (Gigli) باعث شد یک فیلم بسیار ضعیف مورد توجه قرار بگیرد. گاهی داستان‌های شخصی یک زوج بازیگر به کمک یک فیلم می‌آید یا یک فیلم روی رابطه آن‌ها تأثیر می‌گذارد. این درباره نیکول کیدمن و تام کروز صدق می‌کند. فیلم «چشمان کاملاً بسته» (Eyes Wide Shut) هم آخرین فیلم استنلی کوبریک است هم آخرین فصل مشترک نیکول کیدمن و تام کروز. این دو ستاره درخشان سینما در اوج جوانی بعد از این فیلم از هم جدا شدند. «چشمان کاملاً بسته» روی پیچیدگی روابط عاطفی تمرکز دارد و هر دو بازیگر از زندگی شخصی و تجربیات خود برای عمق دادن به نقش‌هایشان استفاده کردند. شاید هم رابطه پیچیده آن قصه روی رابطه آن‌ها در زندگی شخصی تأثیر گذاشت. یکی از دلایل دیگری که رابطه میان بازیگرها در زندگی واقعی را جذاب می‌کند، تداوم رابطه آن‌هاست.

برترین همکاری‌های زوج‌های واقعی هالیوود

از آنجا که در سینمای هالیوود فشار روی بازیگران و به‌خصوص زوج‌های بازیگر بسیار زیاد است، اینکه در چنین شرایطی صرف‎‌نظر از تمام حواشی و چالش‌ها بتوانند رابطه‌شان را حفظ کنند و به همکاری هم ادامه دهند، اتفاقی قابل تحسین است و سوژه‌ای جذاب و الگویی الهام‌بخش برای مخاطبان سینما. همین ترکیب شیمی، جذابیت و توانایی حفظ رابطه در کنار حرفه پرتلاطم هالیوود، این زوج‌ها را برجسته و به‌یادماندنی می‌کند. بسیاری از زوج‌های قدیمی هالیوود به‌طور خاص در تاریخ سینما و فرهنگ عامه جایگاه ویژه‌ای دارند. این زوج‌ها نه تنها در زندگی حرفه‌ای، بلکه در زندگی شخصی خود نیز توجه مردم را جلب می‌کنند. هرکدام از این روابط داستان‌های خاص خود را داشته و با عشق، چالش‌ها و درام‌هایی همراه بوده‌اند. این زوج‌ها تنها چند نمونه از روابط عاشقانه‌ای هستند که هم در دنیای سینما و هم در زندگی واقعی تاثیرگذار بوده‌اند. نگاهی به بعضی از مشهورترین و بهترین زوج‌های واقعی هالیوود بررسی بهترین آثار مشترک‌شان می‌اندازیم.

۱۰. برد پیت و آنجلینا جولی

برد پیت و آنجلینا جولی، زوج‌های واقعی هالیوود

آنجلینا جولی و برد پیت چه روی کاغذ چه بر پرده سینما قابلیت این را داشتند که به پدیده‌ای خاص در سینمای هالیوود تبدیل شوند. تعجب‌برانگیز هم نیست؛ خاصیت این جهان همین است. همین در مرکز توجه بودن و دهان‌ها را از حیرت وا نگه داشتن. به همین خاطر است که وقتی برای اولین بار در فیلمی کنار هم قرار می‌گیرند، صرف‌نظر از متأهل بودن پیت، در برابر جذابیت هم تاب نمی‌آورند و وارد رابطه‌ای عاشقانه می‌شوند. و بدین ترتیب، یکی از پرسر و صداترین روابط عاشقانه تاریخ هالیوود را شکل می‌دهند. اخبار مربوط به رابطه پنهانی پیت و جولی سر صحنه فیلم اکشن تجاری موفق «آقا و خانم اسمیت» خیلی زود بر سر زبان‌ها افتاد. حضور این دو در فرش قرمزهای مربوط به فیلم مهر تأییدی بر شایعات زد.

فیلم «آقا و خانم اسمیت» داستان یک زوج قاتل حرفه‌ای را روایت می‌کند که در ابتدا از شغل یکدیگر خبر ندارند و بعد می‌فهمند که هر دو برای دو باند رقیب کار می‌کنند و مأموریت جدیدشان کشتن یکدیگر است. طبیعی است که در نهایت با هم متحد شوند و در برابر دشمنان تازه‌شان قرار بگیرد. داستان اروتیک این فیلم باعث شد پیت و جولی نتوانند در برابر جذابیت و شیمی میانشان مقاومت کنند و این منجر به خروج پیت از زناشویی‌اش با جنیفر انیستون شد. خبر خیلی زود به گوش انیستون، بازیگر سریال محبوب «دوستان» و محبوب قلب‌های امریکا رسید و منجر به جدایی‌اش از پیت شد. پیت و جولی رابطه‌شان را پنهان نکردند و بلافاصله تبدیل به تصویر نمادین یک زوج جذاب هالیوودی شدند.

آقا و خانم اسمیت

برد پیت و آنجلینا جولی در فیلم «آقا و خانم اسمیت»

حالا همه منتظر محصول مشترک این نماد زیبایی در سینمای هالیوود بودند، چه در زندگی واقعی چه بر پرده سینما. رابطه جنجالی این دو چندان دستاورد هنری نداشت. اگرچه «آقا و خانم اسمیت» که سال ۲۰۰۵ اکران شد، تبدیل به یک موفقیت تجاری شد اما این فیلم هم آغاز رابطه این دو بود هم معروف‌ترین و مهم‌ترین همکاری‌شان. برنجلینا بیشتر به رابطه عاشقانه و بزرگ کردن فرزندخوانده‌ها و به دنیا آوردن فرزندان خودشان مشغول بودند. پیت و جولی سال ۲۰۱۴ در حضور شش فرزند بیولوژیکی و غیربیولوژیکی ازدواج کردند. سه بیولوژیکی و سه فرزندخوانده.

جولی و پیت در کنار هم شاید به دستاوردی هنری خاصی نرسیده باشند اما فعالیت‌های بشردوستانه‌شان کنار هم- جولی در ادامه مسیر حرفه‌ای‌اش و به‌خصوص بعد از مادر شدن بیشتر به این سمت گرایش پیدا کرد- نام آن‌ها را بر سر زبان‌ها انداخت. این زوج یک فیلم دیگر هم با هم کار کردند؛ «کنار دریا» (By the Sea) که جولی آن را کارگردانی کرد. فیلم به بررسی یک رابطه زناشویی پیچیده می‌پرداخت و تا حد زیادی بازتابی از رابطه واقعی آن‌ها بود. فیلم چندان مورد توجه قرار نگرفت و همچنان بزرگ‌ترین دستاورد پیت و جولی سه بچه زیباست و «آقا و خانم اسمیت». شیمی قوی و تعاملات پرتنش آن‌ها در «آقا و خانم اسمیت» باعث شد پدیده برنجلینا تا ابد در ذهن مخاطبان حک شود و انرژی بالا و هماهنگی‌شان در صحنه‌های اکشن و کمدی باعث شد تا این فیلم نه تنها از نظر تجاری موفق باشد، بلکه باعث شد رابطه آن‌ها در دنیای واقعی نیز توجه بیشتری را به خود جلب کند. منتقدان فیلم را متوسط خواندند و بازی این زوج همچنان به عنوان یکی از نقاط قوت فیلم مورد توجه قرار گرفت.

پدیده کنجکاوی‌برانگیز و جذاب برنجلینا در سال ۲۰۱۶ خدشه‌دار شد و اخباری دال بر خشونت برد پیت با بچه‌ها و خود جولی منتشر شد. جولی از پیت تقاضای طلاق کرد و این طلاق با سر و صدای مطبوعات و جنجال‌های فراوانی اتفاق افتاد؛ جنجال‌هایی که هنوز هم ادامه دارد. با اینکه در هالیوود بیشتر زوج‌های ماندگار در یادها می‌مانند و محترم شمرده می‌شوند، اما زوج جولی و پیت به دلیل همان زیبایی بیش از اندازه و سوژه محبوب مطبوعاتی یکی از زوج‌های واقعی هالیوود هستند که رابطه‌شان در یادها می‌ماند. حتی تا به امروز عد‌ه‌ای هنوز بابت جدایی تلخ پیت و جولی ناراحت‌اند و امیدوارند همچون الیزابت تیلور و ریچارد برتون به هم رجوع کنند.

۹. تام کروز و نیکول کیدمن

اگر نگوییم به اندازه آنجلینا جولی و برد پیت، زوج نیکول کیدمن و تام کروز کمتر معروف و محبوب نبودند. تقریباً به یک اندازه اما در دو دوره متفاوت. نیکول کیدمن و تام کروز، برنجلینای دهه ۱۹۹۰ بودند. آن‌ها هم با آن ظاهر زیبا البته با اختلاف قدی فاحش سوژه داغ رسانه‌ها بودند و تا لحظه جدایی همین‌طور داغ و جنجالی باقی ماندند. سیر رابطه‌شان هم تقریباً مشابه بوده البته با یک سری جزئیات پشت پرده‌ای که همچنان در هاله‌ای از ابهام باقی مانده است.  تام کروز و نیکول کیدمن سال ۱۹۹۰ در فیلم «روزهای تندر»، فیلم اکشنی درباره مسابقات اتومبیلرانی با هم آشنا شدند و بعد ازدواج کردند. این ازدواج یازده سال طول کشید و در سال ۲۰۰۱ به پایان رسید. هر دو بازیگر بعد از جدایی به دستاوردهای زیادی رسیدند. کیدمن ظاهراً تازه پتانسیل‌های خود را کشف کرد و یک اسکار برای بازی در فیلم «ساعت‌ها» برد. کیدمن و کروز فرزند بیولوژیکی ندارند اما دو فرزندخوانده دارند.

تا پیش از جدایی مرموز زوج کیدمن و کروز به جز سوژه داغ دوربین‌های مطبوعات در دو فیلم دیگر هم با هم همکاری کردند. یکی «دور و نزدیک» (Far and Away) و دیگر «چشمان کاملاً بسته» در سال ۱۹۹۹. در «روزهای تندر» بازی آن‌ها در نقش یک زوج عاشقانه در دنیای مسابقات اتومبیلرانی، انرژی و شیمی خوبی را به نمایش گذاشت، هرچند که فیلم از نظر منتقدان به دلیل تمرکز بیش از حد بر اکشن، نقدهایی دریافت کرد. بازی نیکول کیدمن و تام کروز در این فیلم قوی بود، اما تحت تأثیر محتوای کلی فیلم قرار گرفت. اما در «دور و نزدیک» شیمی عاشقانه آن‌ها بیشتر نمایان شد. هر دو بازیگر توانستند به خوبی رابطه عاشقانه و تعاملات عاطفی خود را در این فیلم به نمایش بگذارند. فیلم در مجموع نقدهای متفاوتی دریافت کرد، اما بازیگری آن‌ها به عنوان یکی از جنبه‌های قوی‌تر فیلم شناخته شد.

«در چشمان کاملاً بسته» فیلم مهم کوبریک بازیگری آن‌ها پیچیده و عمیق بود. این فیلم به بررسی جنبه‌های روان‌شناختی و جنسی یک رابطه زناشویی می‌پردازد و کیدمن و کروز توانستند ظاهراً با الهام از رابطه شخصی‌شان به اعماق نقش‌هایشان نفوذ کنند. کیدمن حتی بهتر است. «چشمان کاملاً بسته» اساساً فیلم تحسین‌شده‌ای است و بازی زوج کیدمن و کروز یکی از بهترین بازی‌های کارنامه هر دو به حساب می‌آید. ین فیلم به شدت مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و بسیاری معتقد بودند که بازی آن‌ها یکی از بهترین کارهایشان است، همکاری زوج کیدمن و کروز نه تنها در فیلم‌های تجاری بلکه در پروژه‌های هنری نیز باعث شد که به عنوان یکی از قدرتمندترین زوج‌های واقعی هالیوود در دهه ۱۹۹۰ میلادی شناخته شوند. هرچند که نهایتاً ازدواجشان به جدایی انجامید، اما کارنامه مشترک آن‌ها همچنان یادآور دوران طلایی همکاری‌شان است.

۸. پنه‌لوپه کروز و خاویر باردم

پنولوپه کروز و خاویر باردم

پنه‌لوپه کروز و خاویر باردم اولین بار سال ۱۹۹۲ با هم در فیلم «خامون، خامون» (Jamón, Jamón) در برابر دوربین قرار گرفتند. یک کمدی تراژیک عاشقانه محصول اسپانیا که درباره یک مثلث عاشقانه بود؛ اینجا هم خاویر باردم از بین دو زن باید یکی را انتخاب کند. اما این فیلم، جرقه رابطه عاشقانه را بین این دو بازیگر نزد. سال ۲۰۰۸ در فیلم وودی آلن «ویکی کریستینا بارسلونا» (Vicky Cristina Barcelona) یک کمدی عاشقانه دیگر بود که باردم و کروز به هم علاقه‌مند شدند. ظاهراً مثلث عاشقانه وودی آلن این پتانسیل را داشت که این دو بازیگر اسپانیایی جذابیت یکدیگر را کشف کنند، جذابیتی که به وضوح در رابطه آن دو در «ویکی کریستینا بارسلونا» مشهود است. هر دو به خاطر بازی‌شان تحسین شدند.

باردم و کروز سال ۲۰۱۰ در یک مراسم خصوصی ازدواج کردند، دو فرزند دارند و این رابطه هنوز ادامه دارد. آن‌ها زندگی خصوصی‌شان را به دور از رسانه‌ها نگه می‌دارند و کمتر دربار مسائل شخصی صحبت می‌کنند. سال ۲۰۱۷ یک بار دیگر در فیلم «پابلوی دوست‌داشتنی» (Loving Pablo) با هم بازی کردند که آنجا هم شیمی طبیعی و رابطه‌ عمیقی با هم داشتند. این فیلم بر اساس داستان واقعی پابلو اسکوبار ساخته شده است و کروز در آن نقش خبرنگاری را بازی می‌کند که عاشق اسکوبار (با بازی باردم) می‌شود. یک فیلم مشترک دیگر آن‌ها فیلم اصغر فرهادی «همه می‌دانیم» (Everybody Knows) است که البته نقش زوج را بازی نمی‌کنند. رابطه‌ای عاطفی در گذشته داشتند و اینجا بیشتر تمرکز قصه روی شخصیت کروز است.

بازی آن‌ها در «خامون خامون» اولین تجربه مشترک‌شان، زمانی که هنوز در رابطه عاطفی با هم نیستند، به‌خصوص در صحنه‌های عاشقانه و دراماتیک مورد توجه قرار گرفتند. این فیلم اسپانیایی درباره عشق و خیانت است و در یک روستای اسپانیا جریان دارد. خاویر باردم نقش مردی را بازی می‌کند که بین دو زن (یکی از آن‌ها پنه‌لوپه کروز است) گرفتار شده است. «خامون خامون» فیلمی احساسی و پر از لحظات طنز و تراژدی است. بازی کروز و باردم از همان ابتدا نشان از شیمی قوی و تعاملات طبیعی داشت. هر دو به‌خوبی توانستند شخصیت‌های جوان و پر از احساسات را بازی کنند. آن‌ها توانستند به عنوان دو شخصیت با میل و عشق به همدیگر، رابطه‌ای طبیعی و پر از انرژی به نمایش بگذارند.

اما مهم‌ترین همکاری کروز و باردم همان «ویکی کریستینا بارسلونا» است که منجر به ازدواج آن‌ها هم شد. این فیلم تحسین‌شده وودی آلن، داستان دو زن امریکایی به نام‌های ویکی و کریستینا را روایت می‌کند که برای تعطیلات به اسپانیا سفر می‌کنند. در این بین، هر دو با یک هنرمند اسپانیایی به نام خوان آنتونیو (با بازی خاویر باردم) وارد رابطه می‌شوند و درگیری‌های عاطفی پیش می‌آید. پنه‌لوپه کروز در نقش ماریا النا، همسر سابق خوان، ظاهر می‌شود. بازی پنه‌لوپه کروز در نقش یک هنرمند مجنون برایش جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن را به همراه داشت. او نقش زنی پیچیده، عصبی و پر از احساسات را بازی کرد که به شدت تحت تأثیر رابطه‌اش با خوان آنتونیو است. خاویر باردم در نقش هنرمند جذاب و مرموز نیز به‌خوبی درخشید. شیمی بین باردم و کروز در این فیلم بسیار قوی است. بده‌بستان‌های پرتنش و پراحساس آن‌ها به شدت دراماتیک و جذاب است، به‌ویژه در صحنه‌هایی که احساسات مختلف از عشق گرفته تا خشم و حسادت به تصویر کشیده می‌شود.

پنه‌لوپه کروز و خاویر باردم تقریباً در تمامی فیلم‌هایی که با هم بازی کرده‌اند، شیمی بسیار قدرتمند و طبیعی دارند. این شیمی، هم در لحظات عاشقانه و هم در صحنه‌های پرتنش به‌خوبی منعکس شده است. هر دوی آن‌ها بازیگرانی بسیار توانا و چندبعدی هستند که توانسته‌اند طیف وسیعی از شخصیت‌ها را بازی کنند. توانایی آن‌ها در به تصویر کشیدن احساسات پیچیده و دراماتیک باعث شده است که در هر فیلمی که با هم بازی کرده‌اند، ارتباط‌شان بسیار واقعی و تأثیرگذار به نظر برسد. رابطه قوی و عاشقانه‌ای که در زندگی واقعی دارند، تأثیر مستقیم بر شیمی و تعاملاتشان روی پرده دارد. آن‌ها نه تنها در زندگی شخصی، بلکه در حرفه بازیگری نیز یکدیگر را به خوبی درک می‌کنند و این مسئله باعث موفقیت بیشتر همکاری‌هایشان شده است. به همین خاطر این کروز و باردم یکی از جذاب‌ترین و موفق‌ترین زوج‌های سینمایی هستند که هم در زندگی شخصی و هم در حرفه‌ای با همدیگر هماهنگی عالی دارند. از نقش‌های عاشقانه گرفته تا داستان‌های دراماتیک، آن‌ها همیشه توانسته‌اند با اجرای بی‌نظیر خود تماشاگران را تحت تأثیر قرار دهند. امروز به خاطر استعداد بازیگری و شیمی قوی روی پرده، از زوج‌های موفق سینمایی به شمار می‌روند. رابطه پایدار و قوی‌شان هم باعث شده است به عنوان یکی از زوج‌های محترم و باوقار هالیوود شناخته شوند.

۷. گلدی هان و کرت راسل

گلدی هان و کرت راسل، زوج‌های واقعی هالیوود

کرت راسل و گلدی هان اولین بار سال ۱۹۶۶ در فیلم کمدی موزیکال محصول دیزنی «گروه خانواده یک و تنها، اصلی» (The One and Only, Genuine, Original Family Band) با هم آشنا شدند، اما رابطه عاشقانه آن‌ها سال ۱۹۸۳ در حین فیلمبرداری درام عاشقانه «شیفت بعدازظهر» (Swing Shift) به کارگردانی جاناتان دمی آغاز شد. راسل و هان اولین بار به طور رسمی رابطه خود را با این فیلم آغاز کردند و بازی‌شان تحت تأثیر فیلم قرار گرفت. فیلم از نظر تجاری چندان موفق نبود، اما شیمی بین این دو بازیگر مورد تحسین قرار گرفت.

همکاری بعدی آن‌ها سال ۱۹۸۷ در فیلمی به کارگردانی گری مارشال به نام «بر فراز دریا» (Overboard) رخ داد. در این فیلم که یکی از بهترین کمدی عاشقانه‌های دهه هشتاد میلادی است، تعامل و شیمی آن‌ها به بهترین شکل به نمایش گذاشته شد. این فیلم نه تنها به دلیل داستان و کمدی موفقیت‌آمیز بود، بلکه بازی کرت راسل و گلدی هان به عنوان یکی از بزرگ‌ترین نقاط قوت فیلم شناخته شد. منتقدان معتقد بودند که این زوج به خوبی توانستند هم از لحاظ طنز و هم از لحاظ رابطه عاشقانه درخشیده و همدیگر را تکمیل کنند. هماهنگی و طنز طبیعی فوق‌العاده‌ای این زوج باعث محبوبیت آن‌ها شد. در سال‌های بعد هان و راسل در کنار هم جلو دوربین نرفتند. اما در فیلم محصول ۲۰۱۸ «ماجراهای کریسمس» (The Christmas Chronicles) که کرت راسل در آن نقش بابانوئل را بازی می‌کند، یک همکاری دیگر داشتند. جالب اینکه، شیمی آن‌ها هنوز هم خوب کار می‌کند. با وجود اینکه این فیلم در ژانر خانوادگی و فانتزی است، بازی راسل و هاون به عنوان زوجی دوست‌داشتنی و هماهنگ در نقش‌های سنتا و خانم کلاز تحسین شد.

راسل و هان هرچند هرگز ازدواج نکرده‌اند، اما یکی از پایدارترین و موفق‌ترین روابط در هالیوود را دارند. آن‌ها بیش از چهل سال است که با هم زندگی می‌کنند و در تمام این سال‌ها با تصویر زوجی عاشق و صمیمی در ذهن‌ها مانده‌اند. این زوج یک پسر به نام وایت راسل دارند که او نیز بازیگر است. علاوه بر این، هر دو از روابط قبلی خود فرزندانی دارند (کیت هادسن دختر گلدی هان از ازدواج قبلی‌اش است) و امروز یک خانواده بزرگ و دوست‌داشتنی‌اند. راسل و هان را به عنوان یکی از نمادهای عشق پایدار و موفق در هالیوود می‌شناسند. به دلیل موفقیت‌های حرفه‌ای و زندگی شخصی پایدار یا شیمی استثنایی‌شان، از زوج‌های مطرح هالیوود به شمار می‌آیند. جذابیت، هماهنگی و توانایی آن‌ها در ترکیب زندگی حرفه‌ای و شخصی باعث شده است که تأثیر زیادی بر مخاطبان و هالیوود داشته باشند. به طور کلی، شیمی عاشقانه و هماهنگی میان این زوج تأثیر زیادی بر کیفیت بازی آن‌ها داشته است، به ویژه در فیلم‌هایی که تعاملات عاشقانه و احساسی نقش کلیدی داشته‌اند.

۶. وودی آلن و میا فارو

وودی آلن و میا فارو

میا فارو و وودی آلن متفاوت‌ترین زوج هالیوودی این فهرست هستند. آن‌ها در دسته زوج روشنفکر قرار می‌گیرند. هیچ‌کدام نه ویژگی‌های ظاهری دیگر بازیگران این فهرست را دارند، نه جنس سینما و بازی‌شان شباهتی به زوج‌های دیگر این فهرست دارد. البته میا فارو آن‌قدر جذابیت داشته که بعضی از معروف‌ترین و محبوب‌ترین مردان هالیوود از جمله فرانک سیناترا را به خود جذب کند. با این حال، نه او و نه آلن آن ایماژ پرزرق و برق زوج هالیوودی را ندارند. چون اساساً به قشر دیگری از سینماگران تعلق دارند. از سویی، وودی آلن در واقع نه به عنوان بازیگر که کارگردان شناخته می‌شود اما در بیشتر فیلم‌های خودش بازی کرده و بخش زیادی از آن‌ها را با همسرش میا فارو کار کرده است.

رابطه وودی آلن و میا فارو یکی از بحث‌برانگیزترین و پیچیده‌ترین روابط در هالیوود بوده است. آن‌ها سال‌ها به عنوان یک زوج عاشقانه شناخته می‌شدند و در بسیاری از فیلم‌های شاخص تاریخ سیمما با هم همکاری داشتند، اما رابطه‌شان به دلایلی شخصی و جنجالی پایان یافت. وودی آلن و میا فارو سال ۱۹۷۹ با هم آشنا شدند و از اوایل دهه ۱۹۸۰ تا اوایل دهه ۱۹۹۰ در یک رابطه عاشقانه بودند. هرچند آن‌ها هرگز با هم ازدواج نکردند، اما رابطه‌شان به اندازه یک ازدواج جدی بود. فارو در بسیاری از فیلم‌های وودی آلن بازی کرد و به یکی از مهم‌ترین بازیگران در آثار او تبدیل شد. رابطه آن‌ها در سال ۱۹۹۲ پس از آشکار شدن رابطه آلن با دختر خوانده فارو، سون-یی پریوین، به شدت جنجالی شد و به پایان رسید. این ماجرا باعث شد که رابطه‌شان به شدت تیره شود و مشکلات شخصی و حقوقی زیادی بین‌شان پیش آید.

با این حال، این زوج بعضی از بهترین کارهایشان و بخش مهمی از کارنامه هنری‌شان را کنار هم رقم زدند. درست است که میا فارو با فیلم ترسناک تحسین‌شده رومن پولانسکی «بچه رزماری» (Rosemary’s Baby) شناخته‌شده بود اما مهم‌ترین فیلم‌های کارنامه‌ بازیگری‌اش را با وودی آلن کار کرد. آن‌ها نماد زوج روشنفکر خوشبخت بودند؛ همان چیزی که خیلی‌ها آرزویش را دارند. بازتاب رابطه پیچیده این زوج را می‌توان در فیلم‌هایی که آلن در سال‌های رابطه‌اش با فارو ساخت، به‌وضوح مشاهده کرد. به صورت ویژه در فیلم «هانا و خواهرانش» (Hannah and Her Sisters) و «شوهران و همسران» (Husbands and Wives) که از فیلم‌های خوب وودی آلن است.

اولین فیلم مشترک‌شان فیلم خوب و مهجورمانده آلن «زلیگ» (Zelig) محصول ۱۹۸۳ است. این فیلم به سبک مستندنما ساخته شده و داستان یک مرد عجیب به نام لئونارد زلیگ (با بازی وودی آلن) را روایت می‌کند که می‌تواند خودش را با هر کسی که ملاقات می‌کند، تطبیق دهد. میا فارو نقش یک روانشناس را بازی می‌کند که سعی می‌کند زلیگ را درمان کند. «زلیگ» یکی از خلاقانه‌ترین و عجیب‌ترین فیلم‌های وودی آلن است که به دلیل سبک مستندگونه و تکنیک‌های سینمایی نوآورانه‌اش تحسین شد. بازی فارو در نقش روانشناس همراه با طنز خاص آلن به خوبی تلفیق شده است. در این فیلم، شیمی بین آلن و فارو به شکل ظریفی منعکس می‌شود. فارو نقش زنی مهربان و دلسوز را بازی می‌کند که سعی دارد زلیگ را بفهمد و درمان کند، و تعاملاتشان سرشار از طنز و حساسیت است.

دومین فیلم زوج آلن و فارو کمدی سیاه و سفید «برادوی دنی رز» (Broadway Danny Rose) در سال ۱۹۸۴ که یکی از تحسین‌شده‌ترین فیلم‌های آلن است. وودی آلن در این فیلم نقش یک مدیر هنری بخت برگشته به نام دنی رز را بازی می‌کند که سعی دارد مشکلات زندگی یکی از مشتریانش (با بازی میا فارو) را حل کند. این فیلم یک کمدی کلاسیک وودی آلنی است که به‌خوبی از عناصر طنز و روابط انسانی استفاده می‌کند. بازی فارو در نقش زن قدرتمند و پیچیده‌ای که دنی باید او را نجات دهد، بسیار جالب و متمایز بود. شیمی آلن و فارو در این فیلم به شکل طنز و لطیفی به نمایش درآمد. بازی فارو در نقش زنی با روحیه قوی و مستقل در تضاد با شخصیت ساده‌دل دنی، لحظات جذابی را خلق کرده است.

«هانا و خواهرانش» (Hannah and Her Sisters) کمدی عاشقانه محصول ۱۹۸۶ یک همکاری مشترک دیگر بین آلن و فارو است و از جمله بهترین فیلم‌های آلن. فیلم داستان سه خواهر (با بازی میا فارو، دیان ویست، و باربارا هرشی) و روابط عاشقانه و خانوادگی پیچیده آن‌ها را روایت می‌کند. وودی آلن در این فیلم نقش یکی از شخصیت‌های مکمل را بازی می‌کند که تلاش می‌کند عشق و معنای زندگی را پیدا کند. این فیلم یکی از بهترین آثار وودی آلن است که توانست نظر منتقدان را به خود جلب کند. بازی فارو به عنوان شخصیت اصلی و تعاملات عاطفی پیچیده‌اش با دیگر بازیگران بسیار طبیعی و تأثیرگذار بود. فیلم به خاطر نمایش دقیق و عمیق روابط خانوادگی و عاشقانه تحسین شد. اگرچه وودی آلن و میا فارو در این فیلم در برابر هم بازی نمی‌کنند و رابطه عاشقانه ندارند، اما همکاری آن‌ها در خلق فضایی دلنشین و شخصیت‌های پیچیده بسیار موفق بود. فارو توانست نقش زنی حساس و در عین حال قدرتمند را به خوبی ایفا کند.

کمدی جنایی «جنایت و جنحه» (Crimes and Misdemeanors) محصول ۱۹۸۹ اثر تحسین‌شده دیگری از وودی آلن است که با میا فارو کار کرده است. این فیلم دو داستان موازی را روایت می‌کند؛ یکی درباره یک مرد موفق که درگیر جنایتی می‌شود و دیگری درباره یک کارگردان مستند (با بازی وودی آلن) که در زندگی و عشق با چالش‌های مختلف روبه‌رو است. میا فارو نقش معشوقه‌ای را بازی می‌کند که کارگردان به دنبال اوست. «جنایت و جنحه» به عنوان یکی از پیچیده‌ترین و عمیق‌ترین آثار وودی آلن شناخته می‌شود که به مسائل اخلاقی و فلسفی می‌پردازد. بازی فارو در نقش معشوقه‌ای که آلن را جذب می‌کند، بسیار حساس و دقیق بود. در این فیلم، شیمی بین آلن و فارو به شکل دقیق و پیچیده‌ای به تصویر کشیده شده است. تعاملات آن‌ها به خوبی نشان‌دهنده تفاوت‌های شخصیتی و حساسیت‌های روابط عاشقانه است.

زوج‌های واقعی هالیوود

وودی آلن و میا فارو در فیلم «شوهران و همسران»

آخرین همکاری فارو و آلن بر پرده سینما قبل از جدایی جنجالی آن‌ها در شاهکار دیگری از آلن اتفاق افتاد. کمدی عاشقانه «شوهران و همسران» یکی از مهم‌ترین فیلم‌های زوج وودی آلن و میا فارو است که نباید نادیده گرفته شود. این فیلم به دلیل تقارن آن با پایان رابطه آلن و فارو در زندگی واقعی بسیار حائز اهمیت است. «شوهران و همسران» داستان دو زوج را روایت می‌کند که با بحران‌های میانسالی و مشکلات زناشویی روبه‌رو هستند. گِیب (وودی آلن) و جودی (میا فارو) در حال بازنگری روابط خود هستند و با دوستانشان جک و سالی (با بازی سیدنی پولاک و جودی دیویس) که در حال طلاق هستند، مواجه می‌شوند. فیلم به شکلی پیچیده و واقع‌گرایانه به بررسی عشق، خیانت، و بحران‌های عاطفی در ازدواج می‌پردازد.

موضوعات فیلم به شکلی نگران‌کننده شبیه به مسائل واقعی بین آلن و فارو بود. رابطه‌های متزلزل و خیانت در فیلم به نوعی بازتابی از جنجال‌های زندگی واقعی آن‌ها بود که در آن زمان در حال آشکار شدن بود. فارو در نقش جودی، زنی که درگیر مشکلات عاطفی با همسرش گِیب است، بازی فوق‌العاده‌ای ارائه کرد. او در این نقش به خوبی توانست تردیدها، نگرانی‌ها و ناامنی‌های شخصیت خود را نمایش دهد. بازی او به دلیل واقع‌گرایانه بودن و پیچیدگی عاطفی بسیار تحسین شد.

وودی آلن برای این فیلم از سبک مستندگونه استفاده کرد و از دوربین دستی و صحبت مستقیم با دوربین بهره برد که باعث شد فضای فیلم بسیار واقعی‌تر و صمیمی‌تر به نظر برسد. این سبک به تعاملات شخصیت‌ها و لحظات پرتنش فیلم عمق بیشتری بخشید. در این فیلم تنش بین شخصیت‌های آلن و فارو به اوج خود می‌رسد. رابطه سرد و متزلزل آن‌ها روی پرده به شدت تأثیرگذار بود و به دلیل واقعی بودن احساسات، بازی‌های آن‌ها بسیار گیرا بود. عده‌ای معتقدند که به دلیل تنش‌های زندگی واقعی‌ آلن و فارو، فیلم تصویر واقعگرایانه‌ای از ازدواج به نمایش گذاشته و بازی‌های آن‌ها در این فیلم به‌شدت تأثیرگذار و طبیعی به نظر می‌رسد. علاوه بر وودی آلن و میا فارو، بازی‌های سیدنی پولاک و جودی دیویس نیز در این فیلم بسیار برجسته است و تعاملات میان چهار شخصیت اصلی با ظرافت و دقت بسیار نشان داده شده است.

به طور کلی، وودی آلن و میا فارو در دوران همکاری‌شان، شیمی طبیعی و همدلی قابل توجهی روی پرده داشتند. فارو توانست به عنوان بازیگری که به‌خوبی درک عمیقی از شخصیت‌های آلن داشت، ظاهر شود. فیلم‌های این زوج از طنز و کمدی گرفته تا درام‌های عمیق و پیچیده، احساسات متنوعی را پوشش می‌دهند. فارو و آلن توانستند به‌طور متقابل بازی‌های متنوعی را در فیلم‌های مختلف ارائه کنند. میا فارو توانست نقش‌های مختلفی از زنان آسیب‌پذیر، حساس، مستقل و قوی را بازی کند و این تنوع نقش‌ها یکی از دلایل موفقیت همکاری‌شان بود. این همکاری‌ها نشان‌دهنده یک ترکیب خلاقانه و هنری بین دو هنرمند بود که تا به امروز به عنوان یکی از موفق‌ترین زوج‌های سینمایی شناخته می‌شود.

۵. لارنس الیویه و ویوین لی

لارنس الیویه و ویوین لی، زوج‌های واقعی هالیوود

یک رابطه عاشقانه دیگر در هالیوود که در زمان زناشویی دو نفر رخ داد. رابطه‌ای معروف و جنجالی مربوط به دوران کلاسیک سینمای هالیوود میان دو نفر از شاخص‌ترین چهره‌های سینمای هالیوود. ویوین لی و لارنس اولیویه از برجسته‌ترین بازیگران تاریخ سینما و تئاتر بودند که رابطه عاشقانه و حرفه‌ای پیچیده‌ای داشتند. آن‌ها اولین بار سال ۱۹۳۶ حین بازی در فیلم «انگلستان در آتش» (Fire Over England) با هم آشنا و عاشق هم شدند. هر دو آن زمان متأهل بودند (ویوین لی با هربرت لی هولمن و لارنس اولیویه با جیل اسکوئیت) اما پس از مدتی از همسران خود جدا شدند  و سال ۱۹۴۰ ازدواج کردند.

رابطه زوج لی و اولیویه اگرچه از لحاظ عاطفی و حرفه‌ای بسیار نزدیک بود، اما با چالش‌های زیادی مواجه شد. هر دو بازیگر به شدت مشغول کار بودند و فشار شهرت و موفقیت بر رابطه‌شان تأثیر می‌گذاشت. ویوین لی با مشکلات روحی و روانی، از جمله افسردگی و اختلال دوقطبی دست و پنجه نرم می‌کرد که تأثیرات منفی بر رابطه آن‌ها داشت. لارنس اولیویه نیز در سال‌های پایانی رابطه، به شدت تحت تأثیر این مشکلات قرار گرفت و فاصله عاطفی بین آن‌ها بیشتر شد. با وجود همه این مسائل، همکاری‌های سینمایی و تئاتری آن‌ها بسیار موفق بود. به‌ویژه در نمایش‌هایی مثل «هملت» و «آنتونی و کلئوپاترا» آن‌ها در کنار هم درخشان بودند. با این حال، پس از چندین سال زندگی مشترک، در سال ۱۹۶۰ از هم جدا شدند. پس از جدایی، اولیویه با جوآن پلورایت ازدواج کرد و تا پایان عمر با او ماند.

زوج ویوین لی و لارنس الیویه هم در تئاتر و هم در سینما به موفقیت رسیدند. مهم‌ترین همکاری‌های مشترک آن‌ها بر پرده سینما به جز فیلم «انگلستان در آتش»، فیلم محصول ۱۹۴۰ «بیست و یک روز با هم» (۲۱ Days Together) و «آن زن همیلتون» (That Hamilton Woman) محصول ۱۹۴۱ بود. «انگلستان در آتش» فیلمی تاریخی درباره جنگ‌های اسپانیا و انگلستان در قرن شانزدهم است.  لی و اولیویه در این فیلم در نقش‌های عاشقانه ظاهر شده‌اند و بازی‌هایشان نشان از شیمی قوی بینشان داشت. ویوین لی با ظرافت و جذابیت خاصی بازی کرد، در حالی که اولیویه بازی خود را با قدرت و اقتدار ارائه کرد. اما از آنجا که فیلم نسبتاً قدیمی و ساده است، آن‌ها فرصتی برای نمایش کامل دامنه توانایی‌هایشان نداشتند.

فیلم بعدی آن‌ها «بیست و یک رو با هم» است که بعد از ازدواج با هم کار کرده‌اند و از فیلم‌های کمتر شناخته‌شده این زوج است. اینجا هم در نقش‌ دراماتیک زوجی عاشق ظاهر شده‌اند و عملکردشان قابل قبول است. اما فیلم دیده نشد، بنابراین، این زوج هم نتوانستند توانایی‌شان را نشان دهند. موفق‌ترین همکاری زوج ویوین لی و لارنس اولیویه در درام عاشقانه سیاسی محصول ۱۹۴۱ «آن زن همیلتون» رخ داده است. داستان این فیلم تاریخی در دوران جنگ‌های ناپلئونی می‌گذرد و ویوین لی در آن نقش لیدی همیلتون، معشوقه ناپلئون دریاسالار لرد نلسون (اولیویه) را بازی می‌کند. ویوین لی در نقش لیدی همیلتون بسیار پیچیده و احساسی بازی کرد و توانست روحیه قوی و در عین حال شکننده شخصیتش را به خوبی منتقل کند. اولیویه نیز در نقش لرد نلسون مقتدر و حرفه‌ای ظاهر شد. رابطه عاشقانه آن‌ها در فیلم باعث شد تا عمق و هیجان زیادی به نقش‌ها تزریق شود و بازی آن‌ها به‌شدت تحسین شد.

 

لارنس اولیویه و ویوین لی در فیلم «آن زن همیلتون»

لارنس اولیویه و ویوین لی در فیلم «آن زن همیلتون»

«آن زن همیلتون» با وجود آنکه در دوران جنگ جهانی دوم اکران شد، موفقیت تجاری و هنری خوبی داشت و امروز یکی از آثار برجسته دوران طلایی سینمای هالیوود به‌شمار می‌آید. به اذعان منتقدان سینمای کلاسیک، هدف از ساخت چنین فیلم هایی روحیه بخشی به عموم و ایجاد جلوه مثبت و امیدبخش از دولت بریتانیا در مقابل آلمان نازی بود. فیلم مورد پسند منتقدان هم قرار گرفت و بسیاری شیمی قوی میان لی و الیویه از جمله نکات مثبت فیلم دانستند. تعاملات این زوج  در این فیلم، عمق عاطفی و دراماتیک زیادی داشت و هر دو نشان دادند که بازیگران مناسبی برای نقش‌های تاریخی‌اند.

البته بیشتر موفقیت‌های زوج لی و اولیویه در صحنه تئاتر بود، چرا که آن‌ها اغلب به تئاتر تمایل داشتند و زوجی مشهور در تئاتر بریتانیا بودند. ویوین لی و لارنس اولیویه هر دو به عنوان بازیگرانی با استعدادهای فوق‌العاده در تئاتر و سینما شناخته می‌شوند، و کیفیت بازی‌های آن‌ها در کنار هم معمولاً بالاترین استانداردها را داشت. با این حال، تفاوت‌هایی بین اجرای سینمایی و تئاتری آن‌ها وجود داشت. تئاتر برای این دو بازیگر همیشه جایی بود که هر دو بازیگر در آن درخشان‌تر ظاهر می‌شدند. ویوین لی و لارنس اولیویه هر دو در تئاتر کلاسیک بریتانیا جایگاه ویژه‌ای داشتند و اجرای آن‌ها در کنار هم به خصوص در نمایشنامه‌های شکسپیر بسیار به یادماندنی است.

معروف‌ترین همکاری‌ زوج اولیویه و لی در «هملت» شکسپیر است. اولیویه به عنوان یکی از بزرگ‌ترین بازیگران کارهای شکسپیر، نقش هملت را به شکلی ماندگار ایفا کرد و ویوین لی هم در نقش اوفلیا ظاهر شد. اجرای آن‌ها از نظر احساسی بسیار عمیق بود و بسیاری از منتقدان معتقد بودند که ارتباط واقعی آن‌ها در زندگی، اجرای آن‌ها را در این نمایش قوی‌تر کرده است.

نمایش «آنتونی و کلئوپاترا»  (Antony and Cleopatra)یکی دیگر از کارهای درخشان مشترک زوج لی و اولیویه در تئاتر بود. ویوین لی در نقش کلئوپاترا بسیار پیچیده و زیبا بازی کرد و عمق احساسات و جنبه‌های شخصیتی این شخصیت را به خوبی به نمایش گذاشت. اولیویه نیز در نقش آنتونی یک اجرای قدرتمند و سلطه‌گر ارائه کرد. هر دو موفق شدند تا شیمی دراماتیک و عاطفی پیچیده‌ای را روی صحنه به تصویر بکشند.

در سینما، زوج لی و اولیویه به دلیل شیمی طبیعی‌شان روی پرده موفق بودند، به ویژه در فیلم «آن زن همیلتون» که آن را بهترین همکاری سینمایی آن‌ها می‌دانند. در تئاتر، اجرای آن‌ها بسیار عمیق‌تر و چندوجهی‌تر بود. اولیویه به عنوان یکی از بزرگ‌ترین بازیگران تئاتر شناخته می‌شود و لی نیز توانست در تئاترهای کلاسیک با او به خوبی رقابت کند.

۴. پل نیومن و جوآن وودوارد

پل نیومن و جوآن وودوارد

پل نیومن و جوآن وودوارد زوج مثال‌زدنی هالیوود هستند. اگر کسی بخواهد الگوی یک رابطه پایدار آن هم بین دو بازیگر زیبارو و مشهور (گرچه نیومن مشهورتر بود) را مثال بزند، به سراغ این زوج خواهد رفت. پل نیومن و جوآن وودوارد سال ۱۹۵۳ در یک تئاتر تابستانی آشنا شدند، اما همکاری اصلی آن‌ها در فیلم «تابستان گرم و داغ» (The Long, Hot Summer) در سال ۱۹۵۷ بود. این زوج به دلیل رابطه عاشقانه طولانی‌مدت و همکاری موفق در فیلم‌های مختلف از جمله فیلم‌های «ریچل، ریچل» (Rachel, Rachel) -نیومن در این فیلم بازی نکرد و فقط کارگردان آن بود- و «آقا و خانم بریج» (Mr. and Mrs. Bridge) بسیار مشهور شدند. نیومن و وودوارد یکی از پایدارترین و موفق‌ترین روابط هالیوود را داشتند. آن‌ها سه فرزند داشتند و تا زمان مرگ نیومن در سال ۲۰۰۸ زندگی مشترک خوبی را سپری کردند.

مهم‌ترین همکاری مشترک زوج نیومن و وودوارد بر پرده سینما فیلم «تابستان گرم و داغ» بود. یک فیلم درام آمریکایی محصول سال ۱۹۵۸ به کارگردانی مارتین ریت بر اساس داستان‌های کوتاه ویلیام فاکنر اخته شده است. «تابستان گرم و داغ» یکی از اولین فیلم‌های مشترک پل نیومن و جوآن وودوارد بود و در شکل‌گیری رابطه عاشقانه آن‌ها خارج از پرده سینما نقش مهمی داشت. فیلم در یک شهر کوچک در ایالت می‌سی‌سی‌پی می‌گذرد و درباره بن کوئیک (پل نیومن)، مردی دوره‌گرد و سخت‌کوش است که به دلیل شایعات درباره آتش‌سوزی‌هایی که به او نسبت داده می‌شود، به شهر کوچکی در جنوب آمریکا نقل مکان می‌کند. بن شروع به کار برای ویل وارگنر (آرنس بورگناین)، یک زمیندار ثروتمند و خودکامه می‌کند که او را برای ازدواج با دخترش کلارا وارگنر (جوآن وودوارد) مناسب می‌بیند. کلارا زنی مستقل و با اراده است و در ابتدا به بن مشکوک است، اما به تدریج بین آن‌ها رابطه‌ای عاطفی شکل می‌گیرد.

پل نیومن در نقش بن کوئیک با جذابیت و کاریزمای فراوانی ظاهر می‌شود. بازی او در این نقش یکی از عوامل اصلی موفقیت فیلم است. او توانست شخصیت بن را که در عین داشتن گذشته‌ای پرابهام، مردی جاه‌طلب و باهوش است، به شکلی واقع‌گرایانه به تصویر بکشد. جوآن وودوارد هم در نقش کلارا نقش‌آفرینی برجسته‌ای دارد. او شخصیتی پیچیده و محافظه‌کار را بازی می‌کند که به تدریج احساسات عمیق‌تری را نسبت به بن بروز می‌دهد. این فیلم نقطه شروع رابطه عاشقانه پل نیومن و جوآن وودوارد بود. ارتباط عمیق و واقعی آن‌ها در زندگی شخصی تأثیر مستقیمی بر شیمی آن‌ها در فیلم داشت.  پل نیومن در جشنواره فیلم کن ۱۹۵۸ جایزه بهترین بازیگر مرد را برای نقش‌آفرینی در این فیلم دریافت کرد. فیلم به طور کلی با استقبال مثبت منتقدان و مخاطبان روبرو شد و بازی نیومن و وودوارد به عنوان یکی از نقاط قوت اصلی فیلم مورد تحسین قرار گرفت.

دومین همکاری مشترک نیومن و وودوارد در فیلم کمدی خانوادگی «پسرها، دور پرچم جمع شوید!» (Rally Round the Flag, Boys!) بود. یک کمدی آمریکایی محصول سال ۱۹۵۸به کارگردانی لئو مک‌کری که بر اساس رمانی به همین نام نوشته ماکس شولمان ساخته شده و یکی از همکاری‌های ابتدایی پل نیومن و جوآن وودوارد به عنوان یک زوج سینمایی محسوب می‌شود. داستان فیلم در یک شهر کوچک خیالی در ایالت کنتیکت اتفاق می‌افتد. شخصیت اصلی فیلم، هری ریورز (پل نیومن)، یک مرد متأهل است که با همسرش گریس ریورز (جوآن وودوارد) زندگی می‌کند. وقتی ارتش آمریکا تصمیم می‌گیرد یک پایگاه موشکی در این شهر کوچک بسازد، زندگی اهالی شهر دچار هرج و مرج می‌شود. گریس که بسیار درگیر مسائل محلی و کارهای اجتماعی است، به شدت با ایجاد این پایگاه مخالف است و در این میان، هری در تلاش است که هم با همسرش کنار بیاید و هم درگیر مسائل شهر و پایگاه نشود. در همین حین، یک زن جذاب به نام آنجی (با بازی استر ویلیامز) به هری علاقه‌مند می‌شود و اوضاع پیچیده‌تر می‌شود. هرچند این فیلم یک کمدی سبک است و نتوانست نظر منتقدان را به خود جلب کند، اما پل نیومن و جوآن وودوارد با بازی طبیعی و شیمی خاص خود توانستند فیلم را از نظر جذابیت به سطح بالاتری برسانند. حضور آن‌ها به عنوان یک زوج سینمایی که درگیر مسائل خانوادگی و اجتماعی می‌شوند، یکی از نقاط قوت فیلم است.

«آقا و خانم بریج» از همکاری‌های مشترک اخیرتر زوج نیومن و وودوارد است. درامی محصول سال ۱۹۹۰ به کارگردانی جیمز آیوری بر اساس رمان‌های اوان اس. کانل به نام‌های «خام بریج» چاپ ۱۹۵۹ (Mrs. Bridge) و «آقای بریج» (Mr. Bridge) چاپ ۱۹۶۹ که یکی از برجسته‌ترین همکاری‌های سینمایی این زوج است. فیلم داستان زندگی یک زوج آمریکایی، والتر بریج (نیومن) و ایندیا بریج (وودوارد) را در طول دهه‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ به تصویر می‌کشد. والتر بریج یک وکیل محافظه‌کار و مردی خشک و سنتی است که زندگی را با قوانین و اصول سختگیرانه‌ای اداره می‌کند. در مقابل، ایندیا، همسر او، زنی احساسی و سنت‌گراتر است که به دنبال یافتن معنا و احساسات عمیق‌تری در زندگی است. در طول داستان، آن‌ها با تغییرات اجتماعی و خانوادگی، از جمله تحولات در روابط خود با فرزندانشان و با جهان اطرافشان، مواجه می‌شوند.

نیومن و وودوارد در نقش‌های خود به طرز فوق‌العاده‌ای درخشیدند. پل نیومن نقش یک مرد محافظه‌کار و سرد را با ظرافت و قدرت ایفا کرد، در حالی که جوآن وودوارد توانست به شکلی قابل‌لمس، احساسات و نیازهای سرکوب‌شده زنی را به نمایش بگذارد که در چارچوب زندگی خانوادگی سنتی گیر افتاده است. این فیلم یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های وودوارد محسوب می‌شود که برایش نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر زن را به همراه داشت. پل نیومن و جوآن وودوارد به عنوان یک زوج واقعی، شیمی و ارتباط خاصی را به نقش‌های خود اضافه کردند. اجرای آن‌ها به ویژه در سکانس‌هایی که با سکوت یا دیالوگ‌های محدود پر شده، با عمق احساسی خاصی همراه است. این فیلم تحسین منتقدان را برای اجرای بازیگران، کارگردانی و شخصیت‌پردازی‌های عمیق دریافت کرد. به طور کلی، شیمی طبیعی و توانایی زوج پل نیومن و جوآن وودوارد در بازی در ژانرهای مختلف از درام تا کمدی آن‌ها را به یکی از موفق‌ترین زوج‌های واقعی هالیوود تبدیل کرد، همین‌طور دوام رابطه‌شان. تعاملات عاطفی و روان‌شناختی قوی آن‌ها در فیلم‌هایشان به وضوح حس می‌شود و نشان‌دهنده عمق و صداقت رابطه آن‌هاست.

۳. کاترین هیپبورن و اسپنسر تریسی

کاترین هیپبورن و اسپنسر تریسی، زوج‌های واقعی هالیوود

رابطه کاترین هیپبورن و اسپنسر تریسی هم یکی دیگر از روابط جنجالی زوج‌های واقعی هالیوود است. رابطه عاشقانه و همکاری سینمایی این زوج، نزدیک به بیست و پنج سال به طول انجامید. آن‌ها با هم در نه فیلم بازی کردند و شیمی بسیار قوی و طبیعی در کنار هم داشتند، که این امر موجب شد فیلم‌های مشترک‌شان همواره مورد تحسین قرار بگیرد. هیپبورن و تریسی سال ۱۹۴۱، زمانی که اولین فیلم مشترک‌شان «زن سال» (Woman of the Year) را با هم کار کردند، آغاز شد و تا زمان مرگ اسپنسر تریسی در سال ۱۹۶۷ ادامه یافت. اگرچه تریسی از نظر قانونی همچنان ازدواج کرده بود و هرگز از همسرش جدا نشد، هیپبورن همیشه در کنارش بود، حتی در دوران بیماری.

«زن سال» اولین همکاری سینمایی هیپبورن و تریسی، داستان درباره تس هاردینگ (هیپبورن)، یک روزنامه‌نگار بین‌المللی و سم کریگ (تریسی)، یک روزنامه‌نگار ورزشی است که عاشق یکدیگر می‌شوند، اما تفاوت‌هایشان در نهایت منجر به مشکلاتی در رابطه‌شان می‌شود. شیمی قوی بین هیپبورن و تریسی در این فیلم به وضوح دیده می‌شود. هیپبورن در نقش زنی مستقل و باهوش به خوبی ظاهر شد و تریسی با بازی ساده و محکم خود تعادل خوبی ایجاد کرد. این فیلم موفق شد تا زوج سینمایی آن‌ها را به محبوبیت برساند.

کمدی درام «دنده آدم» (Adam’s Rib) محصول ۱۹۴۹ یکی از بهترین فیلم‌های مشترک زوج هیپبورن و تریسی است. این دو در این فیلم در نقش یک زوج وکیل ظاهر می‌شوند که در دادگاه در مقابل یکدیگر قرار می‌گیرند. آماندا بونی (هیپبورن) و آدام بونی (تریسی) به دلیل اختلاف در یک پرونده جنایی درباره زنی که شوهرش را به دلیل خیانت هدف گلوله قرار داده، با هم مقابله می‌کنند. این فیلم ترکیب فوق‌العاده‌ای از طنز و درام دارد و بازی هیپبورن و تریسی به عنوان یکی از بهترین همکاری‌هایشان شناخته می‌شود. هر دو بازیگر توانستند تضادها و اختلافات شخصیت‌های خود را با شوخ‌طبعی و احساس به نمایش بگذارند. هیپبورن در نقش زنی قوی و مستقل و تریسی در نقش مردی سنتی و محافظه‌کار، تعادلی جذاب و طبیعی ایجاد کردند.

فیلم کمدی محصول ۱۹۵۳ «پت و مایک» (Pat and Mike) درباره یک ورزشکار زن (هیپبورن) و مربی‌اش (تریسی) است که به یکدیگر نزدیک می‌شوند. شخصیت هیپبورن در این فیلم یک ورزشکار همه‌فن‌حریف است که تحت فشار همسرش اعتماد به نفس خود را از دست داده، اما با کمک مربی‌اش تلاش می‌کند تا موفقیت خود را باز یابد. بازی هیپبورن و تریسی در این فیلم ترکیبی از طنز و رابطه‌ای پر از فراز و نشیب را به خوبی به تصویر می‌کشد. شیمی قوی بین آن‌ها و تفاوت‌های شخصیتی‌شان باعث شد تا این فیلم به یکی از محبوب‌ترین همکاری‌هایشان تبدیل شود. هیپبورن در نقش یک زن قدرتمند و تریسی به عنوان مربی محافظه‌کارش، هارمونی و طنزی دلپذیر را به ارمغان می‌آورند.

فیلم کمدی عاشقانه محصول ۱۹۵۷ «میز» (Desk Set) یک همکاری مشترک موفق زوج تریسی و هیپبورن بر پرده سینماست. این فیلم درباره یک کتابدار باهوش (هیپبورن) و متخصص کامپیوتر (تریسی) است که به خاطر جایگزینی کتابخانه سنتی با یک سیستم کامپیوتری درگیر مشکلاتی می‌شوند. بازی هر دو بازیگر در این فیلم سرشار از طنز است. هیپبورن با بازی در نقش زنی باهوش و مستقل که در برابر تغییرات تکنولوژیک مقاومت می‌کند، قوی و پرشور ظاهر شده است، در حالی که تریسی نقش مردی عملی و محافظه‌کار را بازی کرد. این تضاد در شخصیت‌ها و بازی دقیق آن‌ها باعث شد فیلم به یکی از بهترین کمدی‌های دوران تبدیل شود.

معروف‌ترین و آخرین همکاری زوج تریسی و هیپبورن در فیلم محصول ۱۹۶۷ «حدس بزن چه کسی برای شام می‌آید» (Guess Who’s Coming to Dinner) اتفاق افتاد. این فیلم درام درباره زوجی مسن (هیپبورن و تریسی) است که دخترشان تصمیم می‌گیرد با مردی آفریقایی-آمریکایی ازدواج کند، و خانواده‌اش باید با این وضعیت غیرمنتظره روبه‌رو شوند. این فیلم به موضوعات نژادی در آمریکا می‌پردازد و پیام‌های اجتماعی قوی دارد. بازی هیپبورن و تریسی در این فیلم بسیار تأثیرگذار است. بازی تریسی به عنوان پدری که با تضادهای درونی خود درباره پذیرش ازدواج بین‌نژادی مواجه می‌شود، بسیار عمیق و انسانی است. هیپبورن نیز به عنوان مادری حمایتگر بازی شگفت‌انگیزی را به نمایش گذاشته است. تریسی برای این فیلم پس از مرگ نامزد جایزه اسکار شد و هیپبورن جایزه اسکار بهترین بازیگر زن را با خود به خانه برد.

کاترین هیپبورن و اسپنسر تریسی به عنوان یکی از زوج‌های نمادین هالیوود، با بازی‌های طبیعی و شیمی عالی‌شان در فیلم‌های مختلف، به سینما خاطراتی به‌یادماندنی بخشیدند. هر دو بازیگر با توانایی‌های منحصر به فرد خود توانستند فیلم‌هایی خلق کنند که هنوز هم پس از سال‌ها ارزش تماشا دارند. هماهنگی و شیمی در کمدی‌های درام و اجتماعی. توانایی این زوج در ایجاد تعاملات طبیعی و تأثیرگذار در فیلم‌های مختلف باعث شد که همکاری‌هایشان به یکی از بهترین‌های سینمای کلاسیک تبدیل شود.

۲. الیزابت تیلور و ریچارد برتون

الیزابت تیلور و ریچارد برتون

زوج داغ و جنجالی بریتانیایی، الیزابت تیلور و ریچارد برتون یکی از پرحاشیه‌ترین روابط عاشقانه هالیوود را داشتند. کمتر کسی است که نداند الیزابت تیلور و ریچارد برتون در طول رابطه طولانی‌مدت‌شان چندین بار هم از جدا شدند و دوباره ازدواج کردند. در طول این رابطه، این زوج بعضی از مهم‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما را با هم کار کردند. تیلور و برتون سال ۱۹۶۳ حین فیلمبرداری فیلم «کلوپاترا» (Cleopatra) با هم آشنا شدند. رابطه آن‌ها به شدت رسانه‌ای و پر سروصدا بود، چرا که این دو هم در آن زمان متأهل بودند. تیلور و برتون سال ۱۹۶۴ با هم ازدواج کردند و این سرآغاز رابطه‌ای به شدت پرتنش و پر از فراز و نشیب بود. پس از یک دوره طلاق در سال ۱۹۷۴، دوباره در سال ۱۹۷۵ با هم ازدواج کردند اما پس از یک سال دوباره از هم جدا شدند. نتیجه این رابطه پرحاشیه چندین فیلم موفق و ناموفق بود که به دلیل رابطه این زوج فیلم‌هایی ماندگار محسوب می‌شوند.

فیلم حماسی «کلوپاترا»، اولین همکاری مشترک الیزابت تیلور و ریچارد برتون روی پرده سینما، یکی از بزرگ‌ترین و گران‌ترین تولیدات سینمایی زمان خودش بود و نقطه شروع رابطه عاشقانه تیلور و برتون در دنیای واقعی محسوب می‌شود. فیلم داستان زندگی کلئوپاترا (تیلور، ملکه مصر، و روابطش با ژولیوس سزار و مارک آنتونی (با بازی ریچارد برتون) را روایت می‌کند. این فیلم نه تنها به دلیل بزرگی تولید و هزینه‌های آن بلکه به دلیل شروع رابطه عاشقانه تیلور و برتون در دنیای واقعی معروف است. هرچند فیلم به دلایلی از جمله مدت‌زمان طولانی نقدهای خوبی دریافت نکرد و فروشش کفاف هزینه‌های سنگنینش را نداد، اما بازی تیلور و برتون در نقش‌های کلئوپاترا و مارک آنتونی با قدرت و جذابیت همراه بود.

الیزابت تیلور در نقش کلئوپاترا، یکی از ماندگارترین چهره‌های سینما را خلق کرد. او با قدرت، زیبایی و هوش در نقش ملکه مصر ظاهر شد و شخصیت او به نمادی از زنی قدرتمند و افسانه‌ای تبدیل شد. ریچارد برتون نیز در نقش مارک آنتونی، عاشق قدرتمند و در عین حال تراژیک کلئوپاترا، بازی جذابی ارائه کرد. فیلم به دلیل رابطه عاشقانه‌ای که میان این دو در پشت صحنه شکل گرفت، بیشتر در ذهن‌ها ماندگار شد. تماشاگران می‌توانستند احساسات عمیق و واقعی این دو بازیگر را در صحنه‌ها ببینند که این به جذابیت فیلم افزود.

فیلم درام محصول ۱۹۶۳ «آدم‌های خیلی مهم» (The V.I.P.s) درام محصول سال ۱۹۶۳ به کارگردانی آنتونی اسکویث یکی از اولین همکاری‌های معروف این زوج برتون و تیلور بود. داستان آن در فضایی اشرافی و در یکی از فرودگاه‌های لندن می‌گذرد. فیلم توانست توجه زیادی را به خود جلب کند، به‌خصوص به دلیل شیمی قدرتمند بین تیلور و برتون که در آن زمان در دنیای واقعی نیز زوج بودند. داستان فیلم در فرودگاه لندن رخ می‌دهد و ماجراهایی را که برای چندین مسافر مختلف پیش می‌آید، به تصویر می‌کشد. شخصیت اصلی فیلم، فرانسس اندرو (الیزابت تیلور)، زنی ثروتمند است که قصد دارد از شوهرش، پل اندرو (ریچارد برتون)، جدا شود و همراه با عاشق جدیدش به نیویورک برود. با این حال، به دلیل مه شدید، پروازها لغو می‌شوند و این وضعیت باعث می‌شود که او فرصت بازنگری در تصمیم خود را داشته باشد. در طول داستان، تعاملات پیچیده‌ای بین شخصیت‌ها رخ می‌دهد که به نوعی بازتاب زندگی واقعی الیزابت تیلور و ریچارد برتون در آن زمان هم بود.

الیزابت تیلور در نقش یک زن ثروتمند و گرفتار در پیچیدگی‌های عشقی بسیار قوی ظاهر شد. او به خوبی توانست احساسات پیچیده و تناقض‌های درونی شخصیتش را به نمایش بگذارد. تیلور همیشه توانایی عمیقی در نشان دادن زنان قوی اما شکننده داشت، و این نقش نیز از آن مستثنا نبود. ریچارد برتون در نقش مردی مغرور و محکم که به دنبال نجات ازدواجش است، بسیار تأثیرگذار بود. او با صدای متمایز و قدرت بیانش، احساسات مردی را که باید با خیانت همسرش مواجه شود و همزمان غرور خود را حفظ کند، به خوبی انتقال داد. یکی از نکات برجسته فیلم «آدم‌های خیلی مهم» شیمی طبیعی بین تیلور و برتون بود که در هر صحنه به‌وضوح دیده می‌شد. در حالی که داستان فیلم درباره کشمکش‌های یک رابطه عاشقانه است، رابطه واقعی آن‌ها در زندگی باعث شد تا بسیاری از لحظات فیلم به طور عمیق‌تری حس شوند. فیلم به‌خاطر بازی‌های قدرتمند، به ویژه اجرای احساسی تیلور و برتون، با استقبال منتقدان مواجه شد. هرچند که برخی منتقدان داستان فیلم را کمی سطحی و بیشتر وابسته به ستارگانش دانستند، اما حضور پرقدرت تیلور و برتون به فیلم انرژی خاصی بخشید. الیزابت تیلور برای بازی در این فیلم نامزد جایزه گلدن گلوب شد.

درام عاشقانه «مرغ دریایی» (The Sandpiper) محصول سال ۱۹۶۵ به کارگردانی وینسنت مینلی یک فیلم مشترک دیگر زوج برتون و تیلور بود که نقدهای خوبی دریافت نکرد امابه خاطر خاطر شیمی قوی و بازی‌های برجسته این دو بازیگر، فیلم شناخته‌شده‌ای است. داستان درباره عشق ممنوع و پیچیدگی‌های اخلاقی روابط عاشقانه است. فیلم داستان لیزا مارکام (الیزابت تیلور)، یک هنرمند آزاد و مستقل را روایت می‌کند که در کنار پسرش در ساحل کالیفرنیا زندگی می‌کند. او با فرانک کورتیس (ریچارد برتون)، یک کشیش برجسته و متاهل آشنا می‌شود. فرانک که دچار بحران‌های روحی و احساساتی است، جذب لیزا می‌شود و بین آن‌ها رابطه‌ای عاطفی شکل می‌گیرد. این رابطه عاطفی به چالش‌های اخلاقی و اجتماعی می‌پردازد و به بررسی کشمکش‌های درونی و بیرونی شخصیت‌ها می‌پردازد.  این فیلم به دلیل تضاد شخصیتی بین تیلور و برتون و کشمکش‌های عاشقانه‌شان به یادماندنی است و ارتباط قوی آن‌ها در این فیلم مورد تحسین قرار گرفت.

الیزابت تیلور در نقش لیزا مارکام، یک هنرمند آزاد و مستقل، به خوبی توانست احساسات عمیق و پیچیدگی‌های شخصیتی خود را به نمایش بگذارد. او با بازی شگفت‌انگیز و طبیعی خود توانست شخصیت زنی را به تصویر بکشد که درگیر مسائل عاطفی و اجتماعی است. تیلور موفق شد با تعادل بین جذابیت ظاهری و عمق درونی شخصیتش، لیزا را به یک شخصیت ماندگار تبدیل کند. ریچارد برتون در نقش فرانک کورتیس، کشیشی که با بحران‌های روحی و عاطفی مواجه است، با بازی قوی و عاطفی ظاهر شد. برتون به خوبی توانست درگیری‌های درونی و احساسات متناقض شخصیتش را به تصویر بکشد. او با قدرت بازیگری خود، به شخصیت فرانک عمق و پیچیدگی خاصی بخشید. شیمی بین تیلور و برتون در این فیلم به‌وضوح احساس می‌شود. رابطه عاطفی بین شخصیت‌های آن‌ها به دلیل رابطه واقعی عاشقانه و پرفراز و نشیب آن‌ها در زندگی واقعی، به طرز مؤثری به تصویر کشیده شده است. تعاملات بین این دو بازیگر به خوبی نشان‌دهنده تنش‌ها، جذابیت‌ها و پیچیدگی‌های احساسی شخصیت‌هایشان است. الیزابت تیلور برای بازی در این فیلم مورد تحسین قرار گرفت و توانست با اجرای طبیعی و قدرتمند خود، شخصیت لیزا را به خوبی به تصویر بکشد. ریچارد برتون هم به خاطر بازی عاطفی و عمیقش، به عنوان یکی از نقاط قوت فیلم شناخته شد.

«چه کسی از ویرجینیا وولف می‌ترسد» زوج‌های واقعی هالیوود

ریچارد برتون و الیزابت تیلور در «چه کسی از ویرجینیا وولف می‌ترسد»

«چه کسی از ویرجینیا وولف می‌ترسد» بر اساس نمایشنامه‌ای به همین نام نوشته ادوارد البی، بهترین و معروف‌ترین همکاری تیلور و برتون بر پرده سینما و یکی از مهم‌ترین آثار تاریخ سینماست. این فیلم داستان زندگی یک زوج میانسال (با بازی تیلور و برتون) است که روابطشان پر از تنش، بحث‌های تلخ و مشکلات زناشویی است. «چه کسی از ویرجینیا وولف می‌ترسد» به خاطر متن و کارگردانی قوی در کنار بازی به شدت واقع‌گرایانه و پیچیده زوج تیلور و برتون فیلم مهمی است. در این فیلم، آن‌ها نقش یک زوج تلخ را بازی می‌کنند که از زندگی مشترک خود ناراضی هستند و با بحث‌های تند و پراحساس، احساسات سرکوب‌شده و مشکلات زندگی‌شان را فاش می‌کنند.

تیلور با بازی در نقش مارتا، زنی قدرتمند اما آسیب‌پذیر، توانست یکی از به‌یادماندنی‌ترین بازی‌هایش را ارائه کند و برای این نقش برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر زن شد. او توانست تمام جنبه‌های شخصیت پیچیده و پرتنش مارتا را به خوبی به تصویر بکشد. ریچارد برتون در نقش جورج، همسر مارتا، با دقت و عمق عاطفی قابل توجهی بازی کرد. او توانست کشمکش‌های درونی و تسلیم‌ناپذیری شخصیتش را با ظرافت نشان دهد. اگرچه برتون نتوانست جایزه اسکار را ببرد، اما بازی او نیز یکی از برجسته‌ترین لحظات کارنامه‌اش بود. شیمی بین این دو بازیگر در این فیلم بی‌نظیر است. هر دو توانستند از رابطه پیچیده و عاشقانه‌شان در دنیای واقعی برای خلق یکی از متضادترین و پرتنش‌ترین زوج‌های سینما استفاده کنند.

«رام کردن زن سرکش» (The Taming of the Shrew) بر اساس نمایشنامه‌ای به همین نام از ویلیام شکسپیر یکی دیگر از کارهای مشترک تحسین‌شده زوج تیلور و برتون است. این داستان رابطه پیچیده بین پتریچیو (با بازی برتون) و کاترینا (با بازی تیلور) را روایت می‌کند. داستان فیلم در شهر پادوا در ایتالیا رخ می‌دهد. پتروچیو، مردی ثروتمند و مغرور، تصمیم می‌گیرد کاترینا، زنی سرکش و تندخو که هیچ مردی جرئت نزدیک شدن به او را ندارد، رام کند. کاترینا خواهر بیانکا، دختری زیبا و مورد توجه خواستگاران متعدد است. اما پدرشان اعلام کرده که تا زمانی که کاترینا ازدواج نکند، بیانکا نیز اجازه ازدواج نخواهد داشت. پتروچیو پس از آشنایی با کاترینا، تصمیم می‌گیرد او را به چالش بکشد و از روش‌های مختلفی برای رام کردن او استفاده می‌کند. در نهایت، بین این دو نفر نوعی تعادل و فهم متقابل به وجود می‌آید. بازی تیلور و برتون در نقش این زوج شکسپیری بسیار جالب و پرانرژی بود. اجرای این دو بازیگر در این فیلم به‌عنوان یکی از جذاب‌ترین اقتباس‌های سینمایی از شکسپیر شناخته می‌شود و ترکیب شیمی طبیعی آن‌ها در فیلم به جذابیت اثر افزوده است.

الیزابت تیلور در این نقش پرقدرت و دراماتیک به خوبی ظاهر شد. شخصیت کاترینا به عنوان زنی سرکش و طغیانگر، نیازمند بازیگری بود که بتواند با احساسات شدید، طنز و انرژی زنده‌ای به تصویر کشیده شود. تیلور با بازی درخشان خود توانست به خوبی این تضادها را نشان دهد و بازی او بین لحظات طغیانگرانه و لحظات عاشقانه، تعادل جالبی ایجاد کرد. ریچارد برتون با بازی قوی و جذابیت طبیعی خود، به خوبی نقش مردی مغرور و خودخواه را ایفا کرد که سعی دارد زنی را که همه او را غیرقابل کنترل می‌دانند، رام کند. برتون با صدای قوی و شیوه بازی قدرتمندش، پتروچیو را به شکلی به تصویر کشید که همزمان قابل احترام و دوست‌داشتنی بود، حتی با وجود روش‌های خاص و گاهی غیرمنطقی‌اش. شیمی برجسته بین الیزابت تیلور و ریچارد برتون یکی از نقاط قوت فیلم است.

رابطه واقعی عاشقانه و پرفراز و نشیب این دو بازیگر در زندگی شخصی، به شدت در بازی آن‌ها در این فیلم نمود پیدا کرد. تنش‌ها، درگیری‌ها و در نهایت تعاملات احساسی بین این دو شخصیت به طرز قابل‌توجهی طبیعی و باورپذیر به نظر می‌رسید. الیزابت تیلور برای نقش‌آفرینی خود در این فیلم مورد تحسین قرار گرفت و بازی او به عنوان یکی از بهترین نقش‌های کمدی‌اش شناخته شد. فیلم از لحاظ تجاری نیز موفق بود و به یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های آن سال تبدیل شد. ریچارد برتون نیز به دلیل بازی دقیق و قوی خود تحسین شد، به‌ویژه در نمایش تضادها و پیچیدگی‌های شخصیت پتروچیو.

«رام کردن زن سرکش» یکی از بهترین نمونه‌های همکاری الیزابت تیلور و ریچارد برتون است. این فیلم به خوبی توانست داستان کلاسیک شکسپیر را با طنز، شور و انرژی به تصویر بکشد. بازی برجسته این دو بازیگر، همراه با کارگردانی عالی فرانکو زفیرلی، این فیلم را به یکی از مهم‌ترین اقتباس‌های سینمایی از آثار شکسپیر تبدیل کرده است. شیمی قوی بین تیلور و برتون یکی از عوامل کلیدی موفقیت فیلم بود و باعث شد که این اثر به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین همکاری‌های آن‌ها در ذهن مخاطبان باقی بماند.

«کمدین‌ها» (The Comedians) فیلم دیگری از همکاری مشترک زوج برتون و تیلور روی پرده سینماست که در پس‌زمینه بحران سیاسی در هائیتی و حکومت دیکتاتوری فرانسیس دووالیه ساخته شده است. داستان درباره چندین شخصیت است که به هائیتی سفر می‌کنند و درگیر سیاست و مسائل شخصی خود می‌شوند. این فیلم به دلیل پرداختن به مسائل سیاسی و اجتماعی در کنار شیمی خوب تیلور و برتون در نقش‌های متفاوت مورد توجه قرار گرفت. البته منتقدان چندان دوستش نداشتند. تمام این فیلم‌ها نشان‌دهنده طیف وسیعی از همکاری‌های الیزابت تیلور و ریچارد برتون در ژانرهای مختلف هستند، از آثار حماسی گرفته تا اقتباس‌های شکسپیری و درام‌های اجتماعی. هر کدام از این فیلم‌ها به دلیل شیمی طبیعی آن‌ها و بازی‌های قوی‌شان به‌عنوان آثار ماندگار سینما در ذهن‌ها باقی مانده‌اند.

۱. همفری بوگارت و لورن باکال

همفری بوگارت و لورن باکال زوج‌های واقعی هالیوود

همفری بوگارت و لورن باکال در فیلم «خواب بزرگ»

همفری بوگارت و لورن باکال یکی از ماندگارترین و محبوب‌ترین زوج‌های واقعی هالیوود هستند، و رابطه‌شان تا به امروز الهام‌بخش بسیاری از علاقه‌مندان به سینما و داستان‌های عاشقانه است. بسیاری از منتقدان از این دو به عنوان بهترین زوج سینمایی تمام دوران یاد می‌کنند.  به عنوان یک داستان عاشقانه حقیقی و پایدار شناخته می‌شود. رابطه آن‌ها، با وجود چالش‌هایی مانند تفاوت سنی و وضعیت شغلی، به عنوان یکی از بزرگ‌ترین و ماندگارترین عشق‌های هالیوود به یاد مانده است. این زوج نه تنها در فیلم‌ها بلکه در زندگی واقعی نیز نمادی از عشق و وفاداری بودند.

همفری بوگارت و لورن باکال  سال ۱۹۴۴ در حین فیلمبرداری فیلم «داشتن و نداشتن» (To Have and Have Not) با یکدیگر آشنا شدند. بوگارت چهل و پنج ساله، متأهل و یکی از بزرگ‌ترین ستارگان هالیوود بود و باکال تنها نوزده سال داشت، اما تفاوت سنی و وضعیت تأهل بوگارت مانع ایجاد رابطه عاشقانه بین آن‌ها نشد. جاذبه‌ای عمیق بین‌شان شکل گرفت که در طول فیلمبرداری رشد کرد و در نهایت منجر به جدایی بوگارت از همسرش مایو متوت شد. این زوج نمادین هالیوود کلاسیک، چهار سال پس از آشنایی با هم ازدواج کردند و صاحب دو فرزند شدند. یک پسر به نام استیون (متولد ۱۹۴۹) و یک دختر به نام لسلی (متولد ۱۹۵۲). رابطه آن‌ها به عنوان یک خانواده هالیوودی همیشه در کانون توجه رسانه‌ها بود، اما آن‌ها تلاش می‌کردند زندگی خصوصی‌شان را از رسانه‌ها دور نگه دارند.

بوگارت و باکال رابطه‌ای عاشقانه و صمیمی داشتند که در هالیوود به یک داستان عاشقانه واقعی تبدیل شد. این رابطه عاشقانه تا پایان عمر بوگارت ادامه داشت. بوگارت در سال ۱۹۵۷ به دلیل ابتلا به سرطان مری درگذشت. مرگ او برای باکال بسیار سخت بود و او را به شدت تحت تأثیر قرار داد. باکال همیشه از بوگارت به عنوان بزرگ‌ترین عشق زندگی‌اش یاد می‌کرد و خاطرات او را گرامی می‌داشت. بوگارت در فیلم‌ها غالباً نقش‌های خشن و مردان جدی را بازی می‌کرد، در حالی که در زندگی واقعی باکال او را به عنوان مردی لطیف و عاشق‌پیشه توصیف می‌کرد. بوگارت در زندگی شخصی‌اش رابطه‌ای لطیف و صمیمی با باکال داشت. بوگارت هم در زمان حیاتش همواره از استعداد و توانایی‌های باکال حمایت می‌کرد و او را به عنوان یکی از بهترین بازیگران نسل خود می‌ستود. نتیجه این رابطه به جز دو فرزند، چندین فیلم مهم در تاریخ سینما بود. نقاط قوت رابطه آن‌ها بر پرده سینما شیمی قوی، تعاملات طبیعی و جذاب در ژانر نوآر و درام بود. بازی‌های آن‌ها به خوبی با یکدیگر هماهنگ بود و به فیلم‌ها عمق و احساس خاصی می‌داد. تأثیر آن‌ها بر سینمای کلاسیک و تأثیرگذار بودن تعاملاتشان از نکات قوت این زوج است.

فیلم «داشتن و نداشتن» که اولین همکاری این زوج و آغاز رابطه عاشقانه‌شان بود، داستان هانری اسپین رید (همفری بوگارت)، یک ناخدا در جزایر قناری را روایت می‌کند که درگیر توطئه‌ای ضد نازی می‌شود. او به ماری (لورن باکال)، زن مرموز و جذابی که به دنبال شوهرش در همان جزیره است، کمک می‌کند. در حالی که هانری و ماری به یکدیگر نزدیک می‌شوند، بین آن‌ها رابطه‌ای پیچیده و عاشقانه شکل می‌گیرد. این فیلم اولین همکاری سینمایی بوگارت و باکال بود و شیمی طبیعی بین آن‌ها به خوبی در فیلم نمایان شد. باکال با جذابیت و ذکاوت خود، شخصیت ماری را به خوبی به تصویر کشید و بوگارت با نقش‌آفرینی قوی و بی‌پیرایه‌اش، تعادل مناسبی با شخصیت او ایجاد کرد. تعاملات و دیالوگ‌های بین این دو شخصیت به وضوح تحت تأثیر رابطه واقعی آن‌ها بود و باعث شد فیلم از لحاظ عاطفی و دراماتیک بسیار مؤثر باشد.شیمی قوی و طبیعی میان آن‌ها در نقش‌های یک زن و شوهر کارآگاه و دزد، جذابیت ویژه‌ای به فیلم افزود. این شیمی، به عنوان یکی از دلایل موفقیت فیلم به شمار می‌آید.

مهم‌ترین و معروف‌ترین همکاری مشترک زوج بوگارت و باکال بر پرده سینما فیلم «خواب بزرگ» (The Big Sleep) در سال ۱۹۴۶ بود. این فیلم بر اساس رمانی از ریموند چندلر، داستان فیلیپ مارلو (همفری بوگارت)، کارآگاه خصوصی را روایت می‌کند که برای حل پرونده‌ای پیچیده و معمایی به خانه‌ی خانواده‌ای ثروتمند می‌رود. ویویان (لورن باکال)، دختر خانواده، به مارلو در تحقیقاتش کمک می‌کند و بین آن‌ها رابطه‌ای پیچیده و عاشقانه شکل می‌گیرد. بوگارت و باکال در نقش یک کارآگاه و یک زن ثروتمند با روابط پیچیده، موفق به خلق شیمی قوی شدند. این زوج در این فیلم با بازی فوق‌العاده و شیمی طبیعی خود، توانستند تنش‌ها و پیچیدگی‌های یک فیلم نوآر را به خوبی به تصویر بکشند. باکال با جذابیت و ذکاوت خود به خوبی نقش ویویان را ایفا کرد و بوگارت با شخصیت کارآگاه خود، به فیلم عمق و پویایی بخشید. تعامل‌های جذاب و پرتنش بین این دو بازیگر، باعث شد که فیلم به یکی از آثار برجسته ژانر نوآر تبدیل شود.

«گذرگاه تاریک» (Dark Passage) محصول ۱۹۴۷ داستان ویلیام “بِگ” دریک (همفری بوگارت)، مردی را که به اشتباه به قتل متهم شده و به دنبال یافتن قاتل واقعی و پاک کردن نامش است، روایت می‌کند. این مرد پس از فرار از زندان به کمک آیرس (لورن باکال)، زنی که به او اعتماد می‌کند، تلاش می‌کند تا هویتش را بازپس گیرد و حقیقت را فاش کند. این فیلم به دلیل استفاده از تکنیک «دوربین اول شخص» (یعنی اینکه بیننده از دیدگاه شخصیت اصلی می‌بیند)، تجربه‌ای نوآورانه بود. بازی بوگارت و باکال در این فیلم به خوبی از نظر احساسی و تعاملات انسانی مورد تحسین قرار گرفت و شیمی آن‌ها در صحنه‌های دراماتیک به وضوح به نمایش درآمد. این زوج با همکاری در این فیلم، ترکیبی از دلهره و درام را به نمایش گذاشتند. باکال با بازی در نقش زنی که به بوگارت کمک می‌کند، توانست احساسات عمیق و دلسوزی را به خوبی به تصویر بکشد، در حالی که بوگارت با بازی در نقش مردی که به دنبال اثبات بی‌گناهی خود است، توانایی‌های خود را در ایجاد تنش و درام نشان داد. شیمی و تعاملات بین آن‌ها به فیلم جذابیت و تأثیر عاطفی بیشتری بخشید.

آخرین همکاری این زوج، یک تریلر نوآر جنایی به نام «کی لارگو» (Key Largo) محصول ۱۹۴۸ بود که در آن بوگارت و باکال نقش یک زوج تعطیلاتی را بازی کردند که به دام گروهی از مجرمان می‌افتند. این فیلم به خوبی توانست شیمی میان آن‌ها و تنش‌های درون فیلم را به تصویر بکشد و به عنوان یکی از بهترین کارهای مشترک آن‌ها شناخته می‌شود. داستان فرانک مارتین (همفری بوگارت)، یک کهنه‌سرباز جنگ جهانی دوم را روایت می‌کند که به همراه همسرش نورا (لورن باکال) به جزیره کی لارجو می‌روند تا با خانواده‌اش دیدار کنند. اما آن‌ها با گروهی از تبهکاران مواجه می‌شوند که به دنبال پول و کالاهایی هستند که در هتل گیر افتاده است. تنش‌ها و درگیری‌های بین شخصیت‌ها، فیلم را به یک تریلر هیجان‌انگیز تبدیل می‌کند. بوگارت و باکال در این فیلم با تجربه و توانایی‌های بازیگری خود، به خوبی توانستند تنش و درگیری‌های درون فیلم را به تصویر بکشند. باکال به عنوان زنی که در موقعیت‌های خطرناک قرار دارد، قدرت و استقامت را به نمایش گذاشت و بوگارت با بازی در نقش مردی با گذشته‌ای پیچیده و مشکلاتی که باید با آن‌ها روبرو شود، به فیلم عمق و جذابیت بخشید. شیمی قوی بین آن‌ها و تعامل‌های دراماتیک، به فیلم موفقیت بیشتری بخشید.

همفری بوگارت و لورن باکال در فیلم‌های مشترک خود، با شیمی طبیعی و بازی‌های قدرتمندشان، توانستند به موفقیت‌های زیادی دست یابند. رابطه واقعی آن‌ها در زندگی شخصی، به طور قابل توجهی بر بازی‌هایشان تأثیر گذاشت و به فیلم‌هایشان عمق و جذابیت بیشتری بخشید. هر یک از این فیلم‌ها نمونه‌ای از همکاری سینمایی موفق و برجسته این زوج است که توانستند با ترکیب استعدادهای خود، آثار ماندگاری را خلق کنند.

منبع: cinemasiren, filmschoolrejects



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X