بهترین کتابهای صوتی تاریخی که نباید از دست بدهید
تاریخ مجموعه حوادث فرهنگی، طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و رویدادهایی است که در گذشته و در زمان و مکان زندگی انسانها و در رابطه با آنها رخ داده است. برای شناخت این مجموعه باید روایت مورخان را در قالب کتابهای تاریخی مطالعه کرد، ولی در دنیایی زندگی میکنیم که فرصت دست گرفتن کتاب و خواندناش به سختی فراهم میشود. بهترین کار گوش دادن به کتاب صوتی تاریخی است، آثاری که گویندگان با لحن و صدای مناسب مطالبی که نویسندگان و مترجمان نوشته ترجمه کردهاند را خواندهاند. در ادامه با بهترین کتابهای صوتی تاریخی آشنا میشوید.
بهترین کتاب های صوتی تاریخی (ایران و جهان)
۱- «روزگاران / تاریخ ایران از آغاز تا سقوط سلطنت پهلوی»
عبدالحسین زرینکوب از قبیلهی عالمان و دانشممندانی بود که عشق و علاقهشان به این سرزمین نهایت نداشت. او همهی عمر برای شناساندن فرهنگ و تاریخ ایران تلاش کرد.
زرینکوب در آخرین روز سال ۱۳۰۱ یک سال بعد از شروع قرن بیستم در شهر بروجرد در خانوادهای که به ملا علیاکبر خوانساری اصفهانی نسب میبرد به دنیا آمد. دورهی دبستان را در زادگاهاش گذراند. تا کلاس دهم دبیرستان هم در بروجرد تحصیل کرد. سال انتهایی این دوره را در تهران خواند و بعد از گرفتن گواهینامهی دیپلم به بروجرد برگشت و در مدارس این شهر ادبیات فارسی، ادبیات عرب، تاریخ و جغرافیا تدرس کرد. همزمان کتاب «فلسفه، شعر یا تاریخ تطور شعر و شاعری در ایران » را نوشت و منتشر کرد. سال ۱۳۲۴ بعد از موفقیت در آزمون ورودی دانشکدههای معقول و منقول و ادبیات دانشگاه تهران مشغول تحصیل شد. دورهی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری ادبیات فارسی را موفقیت گذراند و از پایاننامهاش به نام «نقدالشعر، تاریخ و اصول آن» با راهنمایی استاد بدیعالزمان فروزانفر دفاع کرد.
زرینکوب در طول سالها تحقیق، مطالعه و تدریس در دانشگاههای ایران و ایالات متحده آثار گرانقدری نوشت که به منبع و ماخد محققان، دانشجویان و علاقهمندان تاریخ تبدیل شد. یکی از آنها «روزگاران / تاریخ ایران از آغاز تا سقوط سلطنت پهلوی» است.
نویسنده در این اثر به تاریخ هزاران سالهی ایران پرداخته و آن را در سه بخش ایران باستان، از پایان دورهی ساسانیان تا انتهای دورهی تیموریان و از عصر صفویه تا انتهای سلسلهی پهلوی روایت کرده.
به بیان دیگر، زرینکوب با تکیه بر اسناد معتبر و موثق تلاش کرده در ۲۸ فصل نگاهی متفاوت و منحصربهفرد به تاریخ این سرزمین بیندازد و خودکامگیها، ناکامیها و موفقیتها و عملکرد فرمانفرمایان از یاد رفته را تجزیه و تحلیل و نقد و تفسیر کند. آیا کتاب صوتی بهتر از کتاب چاپی است؟ میتوانید با نسخهی صوتی «روزگاران» پاسخ این سوال را پیدا کنید.
در بخشی از کتاب صوتی «روزگاران / تاریخ ایران از آغاز تا سقوط سلطنت پهلوی» که توسط انتشارات آوانامه منتشر شده، آمده:
«طبقات عامه هم به دفاع از آنچه مسئولیتگریزی اشرافی آن را از دست میداد، علاقهی قلبی نداشت. با اینهمه سقوط دنیای اشراف ساسانی، نیروی حیاتی ایران را از بین نبرد. روح ایرانی در زبان، در سنت و در تاریخ وی باقی ماند.»
۲- «تجدد آمرانه / جامعه و دولت در عصر رضا شاه»
ایران زمین و مردماناش همواره بین سنت و مدرنیته در نوسان بودهاند. در اواخر دورهی صفویه خواب عمیق فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و … به قدری عمیق بود که توپ و تانک هم بیدارش نکرد. در دورهی بعدی، وقتی قاجارها بر سر کار بودند رخوت همه چیز را در خود گرفته بود. آقا محمدخان به زور وضرب شمشیر توانست ایران را سر و سامان دهد. بعد از جنگهای ایران و روس و شکست خوردن در آن چشم ایرانیها به جهان باز شد. در دنیای پیش از مدرن شدن همسایههای ایران ازبکها و عثمانیها بودند. تمدن غرب به کشور هجوم آورد که موجهایش در این جنگها احساس شد. اینجاست که کم کم تجدد و فکر مدرن شدن در ذهن ایرانیها شکل گرفت تا به انقلاب مشروطه و حکومت قانون رسیدند. در دوران رضا شاه ارتباط جامعهی ایران با تجدد دگرگون شد. پادشاه تلاش کرد تغییر و تحولاتی که کشور را به سوی مدرن شدن میبرد را از بالا و با نظارت سختگیرانه هدایت کند.
تورج اتابکی پژوهشگر ارشد پژوهشکدهی تاریخ اجتماعی و استاد تاریخ اجتماعی خاورمیانه و آسیای مرکزی دانشگاه لیدن هلند که مطالعات مفصلی در زمینهی تاریخ اجتماعی، تاریخ فرودستان، تاریخ کار و کارگری، تجدد و نوسازی در قلمرو جغرافیای خاورمیانه، قفقاز و آسیای مرکزی دارد در کتاب «تجدد آمرانه / جامعه و دولت در عصر رضا شاه» با گردآوری مقالاتی که در سمینار تجدد آمرانه در ترکیه و ایران که سال ۱۳۹۹ در پژوهشکدهی بینالمللی تاریخ اجتماعی ارائه شده، تلاش کرده سابقهی مدرنیت از بالا را واکاوی کند.
رضا شاه بعد از آنکه به پادشاهی رسید عزم جزم کرد تا تغییرات اساسی ایجاد کند. او بعد از دیدار با آتاتورک بنیانگذار ترکیهی نوین و بازگشت به کشور تلاش کرد مثل او اصلاحاتی کند اما با واکنش جامعه مواجه شد.
در مقالهی اول «دولت و جامعه در دورهی رضا شاه» روند دگرگ.نیها در سبک حکمرانی رضا شاه که از دیکتاتوری به حکومت استبدادی تغییر کرده، بررسی شده.
مقالهی دوم «خلافت، روحانیت و جمهوریت در ترکیه و ایران» دشواریها و سنگاندازیهایی که در مسیر استوار شدن حکومت رضا شاه و آتاتورک وجود داشته را نشان میدهد.
مقالهی سوم «اصلاح زبان در ترکیه و ایران» تلاش حکمرانان ترکیه و ایران برای تغییر خط و اصلاح زبان را میکاود و نشان میدهد تغییر خط در ترکیه به نابودی و ویرانی ادبیات کلاسیک و فرهنگ این سرزمین منجر شده.
مقالهی چهارم «ایران نو و زوال سیاستهای حزبی در دورهی رضا شاه» سیاستهای حزبی و احزاب را در پهنهی سیاست ایران و نقاط قوت و ضعفاش را بررسی و ارزیابی کرده.
در بخشی از کتاب صوتی تاریخی «تجدد آمرانه / جامعه و دولت در عصر رضا شاه» که توسط انتشارات آوانامه منتشر شده، آمده:
«سیاستهایی که در خصوص لباس پوشیدن در ترکیه و ایران در فاصله دو جنگ جهانی در پیش گرفته شد در پی همانندسازی ظاهر مردم و هماهنگ کردن آن با روال معمول اروپا بود، تا حدودی شبیه اصلاحات پتر کبیر در ظاهر مردم در روسیه»
۳- «صلحی که همهی صلحها را بر باد داد / فروپاشی امپراتوری عثمانی و شکلگیری خاورمیانهی معاصر»
خاورمیانه سرزمینی بلاخیز است که بیش از پنجاه درصد منابع سوختهای فسیلی را در خود جا داده. ادیان ابراهیمی در این منطقه اعلام موجوودیت کردند و از اواسط قرن بیستم توجه جهانی به آن بیشتر شد.
این بخش از جهان به خصوص بعد از پایان جنگ جهانی اول، از میان رفتن امپراتوری عثمانی و به وجود آمدن کشورهای گوناگون، به حساسترین منطقهی جهان که سرشار از کشمکش است تبدیل شد.
دیوید فرامکین نویسنده، پژوهشگر و تاریخنویس شناخته شدهی آمریکایی در این اثر شصت و یک فصلی به صلحی میپردازد که به گفتهی آرچیبالد ویول افسری که در فلسطین خدمت میکرد، همهی صلحها را بر باد داد.
نویسنده مینویسد بر خلاف یافتههای گذشته دربارهی جنگ جهانی اول و اتفاقات پس از آن که نقش بریتانیا و فرانسه را رنگ میدانند، تاثیر روسیه در به وجود آمدن این ناحیهی پر مخاطره حائز اهمیت است. اینجاست که فیلد مارشال هربرت کیچنر نظامی و سیاستمدار بریتانیایی اتحاد بریتانیا با جهان عرب را پایه گذاشت.
گرچه بریتانیا و فرانسه علاقهمند بودند امپراتوری عثمانی باقی بماند ولی تصمیم گرفتند این منطقه را تصرف کنند. به این دلیل وزارت خارجهی بریتانیا با انتشار بیانیهای از تاسیس کشوری برای ملت یهود در فلسطین حمایت کرد. ددولتمردان انگلستان حس کردند برای مواجهه با بلشویسم مبارزهگر باید خاورمیانه را در دست بگیرند و کشورهایی مثل عراق، اردن، سوریه، لبنان، عربستان، کویت و… را خلق کردند. مرز بین مسلمانان و مسیحیان در سوریه و لبنان، خطوط حائل میان عربستان و کویت و ارمنستان و آذربایجان را به ترتیب دولت فرانسه، کارمندی از طرف دولت بریتانیا و دولت روسیه تعیین کردند.
بازیگر اصلی اختراع خاورمیانه وینستون چرچیل بود. خطوط مرزی که تا امروز مثل زخمی ناسور بر تن این منطقه باقی مانده یادگار نقشآفرینی این سیاستمدار بریتانیایی است.
دیوید فرامکین رویدادها زا از بیش از یک سدهی پیش کنار هم چیده تا نشان دهد اختراع کشوری برای یهودیان، به وجود آمدن اختلاف و نزاع بین اعراب و اسرائیل، تنشهای مرگبار در گوشه و کنار این نقطه از دنیا ریشه در بازیهای سیاسی قدرتهای جهانی قرن نوزدهم و حفظ نقوذشان داشته و دارد.
در بخشی از کتاب صوتی تاریخی «صلحی که همهی صلحها را بر باد داد / فروپاشی امپراتوری عثمانی و شکلگیری خاورمیانهی معاصر» که توسط انتشارات آوانامه منتشر شده، آمده:
«از آغاز بازی بزرگ تا قرن بیستم امنیت راه شرق بزرگترین دغدغه و نگرانی رهبران بریتانیا بود. صدر اعظم روسیه در ۱۸۶۴ در یادداشتی مدعی شد نیاز روسیه به امنیت در مرزهایش چارهای جز بلعیدن حکومتهای فاسد جنوبی باقی نمیگذارد.»
۴- «ایران بین دو انقلاب»
یک سال به آغاز دههی بیست شمسی، حملهی متفقین، اشغال ایران و تبعید رضا شاه مانده بود که ورود پسری یرواند نام خانهی بزرگ و مصفای خانوادهی آبراهامیان را روشن کرد.
پسر بچه در حیاط و کنار حوض راه رفتن آموخت. رشد کرد و تحصیل را در دبستانی دولتی آغاز کرد. والدیناش در خرداد ماه سال ۱۳۲۹ شمسی بعد از دریافت کارنامهی کلاس سوم دبستان او را به بریتانیا فرستادند تا در مدرسهای شبانهروزی درس بخواند.
دو ماه بعد از شروع تعطیلات تابستانی مدارس ایران وارد مدرسهی شبانهروزی شد و روزها و شبهای دشواری را پسپشت گذاشت. مقررات سختگیرانهی مدرسه، دوری از پدر و مادر و ندانستن زبان عرصه را بر او تنگ کرد. اما دوام آورد و اندک اندک به یکی از شاگردان موفق مدرسه بدل شد.
بعد از نزدیک یک دهه تحصیل و پایان مقطع متوسطه در نیمهی سال ۱۳۳۹ شمسی وارد مدرسهی تاریخ دانشگاه آکسفورد شد. پنج سال مطالعه و تحقیق در زمینهی تاریخ اروپا درجهی کارشناسی و کارشناسی ارشد را نصیباش کرد.
عشق و علاقه به تدریس آتش به جاناش زد. به آمریکا رفت دکترایش را در اواخر دههی چهل شمسی از دانشگاه کلمبیا دریافت کرد.
با شروع دههی ۵۰ شمسی، همزمان با تدریس تاریخ ایران در دانشگاههای آکسفورد و پرینستون به عضویت کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی درآمد که برای سرنگونی حکومت مستقر تلاش میکردند. سه سال پیش از پیروزی انقلاب ایران نیز به عنوان نایبرئیس کمیتهی «برای آزادی هنر و اندیشه در ایران» که بخشی از حزب کارگران سوسیالیست بود، انتخاب شد.
او که دیدگاهی همدلانه نسبت به حزب توده دارد در ابتدای دههی شصت شمسی «ایران بین دو انقلاب» یکی از مهمترین آثارش را توسط انتشارات دانشگاه پرینستون روانه بازار نشر کرد.
آبراهامیان در این اثر سه بخشی – پیشینهی تاریخی، سیاست ستیز اجتماعی و ایران معاصر – تاریخ ایران را از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی بررسی کرده است. او در این کتاب زمینههای تاریخی ایران رو به توسعه (زمینههای اجتماعی انقلاب مشروطه و ناکامی آن در زدودن استبداد)، نیروهای اجتماعی و تحولات و حوادث بینالمللی در سقوط رضاشاه و پایهریزی حکومت پهلوی دوم و برنامههای ناهمگون و نامتوازن اجتماعی – اقتصادی پهلوی دوم و زمینههای ظهور انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ را تجریه و تحلیل میکند.
در بخشی از کتاب صوتی «ایران بین دو انقلاب» که از بهترین کتابهای تاریخ ایران است و توسط استودیو نوار منتشر شده، آمده:
«حزب اصلاحطلب، وارث حزب اعتدالیون پیشین بود. رهبری این حزب را که از برنامه محافظهکارانهی مشابهای پشتیبانی میکرد، روحانیون برجسته، تجار ثروتمند و اشراف زمیندار برعهده داشتند: مدرس، واعظ جسوری که همیشه تاکید میکرد که نمیتواند عقاید مذهبی خود را از تصمیمات سیاسی جدا سازد؛ احمد قوامالسلطنه، برادر کوچکتر وثوقالدوله و زمیندار بزرگ گیلان و کسی که به عنوان تحصیلکردهای جوان در دربار مظفرالدین شاه با خواستهای مشروطهخواهان در سال ۱۹۰۵ موافق بود.»
۵- «کودتا / ۲۸ مرداد، سازمان سیا و ریشههای روابط ایران و آمریکا در عصر مدرن»
مداخلهی مردان شمشیر در کار حکومت سابقهی چند هزار ساله دارد اما عمر کودتای نظامی کمتر از این حرفهاست. مبدع و شروع کنندهی کودتای نظامی ناپلئون بناپارت است. این فرمانده و حاکم قرن هجدهم را پایان داد و ورودی سدهی تازه را باز کرد. از آن موقع تا امروز انواع و اقسام کودتاها انجام گرفته و به ابزاری برای ساقط کردن دولت و حکومت مستقر شده. افرادی که در بخش دوم قرن بیستم زندگی کردهاند به کرات اخبار کودتاهای گوناگون را در تلویزیون، رادیو و روزنامهها خواندهاند. ایرانیها هم در روزهای آخر ماه دوم فصل تابستان سال ۱۳۳۲ از نزدیک شاهد کودتایی بودند که با طراحی دولتهای ایالات متحده و بریتانیا و اجرای ارتش باعث سقوط دولت محمد مصدق شد. از آن روز که بیش از هفتاد سال میگذرد بحث و جدل میان دو دسته در جریان است: ۱- گروهی که قائل به این هستند که این رویداد قیام ملی بوده ۲- دستهای که باور دارند کودتای نظامی اتفاق افتاده.
دکتر یرواند آبراهامیان استاد تاریخ و پژوهشگر دانشگاه کلمبیا در اثری به نام «کودتا / ۲۸ مرداد، سازمان سیا و ریشههای روابط ایران و آمریکا در عصر مدرن» که حاوی دیباچه، گاهشمار، معرفی چهرههای اصلی تاریخی کتاب، مقدمه، یادداشتها، کتابشناسی و فهرستهاست. فصول اصلی کتاب عبارتند از : ملی کردن صنعت نفت، مذاکرات انگلیس و ایران و کودتا و میراث.
نویسنده در مقدمهی هشت صفحهای به تحولات چهل سالهی اخیر روابط ایران و ایالات متحده پرداخته و آن را تلخ و حتی دشمنی ابدی دانسته. او تاکید میکند نوشتهی او تلاش میکند تا جایگاه کودتا را به صورت مشخص و در میانهی نبرد بین امپریالیسم و ملیگرایی، بین جهان اول و جهان سوم، بین شمال و جنوب و میان اقتصادهای صنعتی توسعهیافته و کشورهای در حال توسعهی وابسته به صادرات مواد خام شناسایی کند.
آبراهامیان در فصل اول به اختلافات و جر و بحثها بین مصدق و سید ضیا طباطبایی در مجلس شورای ملی چهاردهم، با تکیه بر یک مقالهی منتشر نشده در دانشگاه نیویورک نوشتهی ورونیکا هورواث ادعا کرده سید ضیا در دوران تبعید در فلسطین در دوران سلطنت رضا شاه و جنگ جهانی دوم با فاشیستهای ایتالیا ارتباط داشته و از قرارداد نفت شمال بهره گرفته.
فصل دوم کتاب که به مذاکرات نفتی ایران و بریتانیا اختصاص دارد از بخشهای جذاب و خواندنی کتاب است. آبراهامیان در این بخش سعی دارد تا نشان دهد برخلاف دیدگاه رایج غربی که مصدق را فردی یکدنده و سیاستگری فاقد حس مصالحه و بدهبستان ارزیابی میکردند، بیشتر این مسئولان شرکت نفت و مقامات بریتانیایی بودند که اعتقاد جدی به مصالحه با مصدق نداشته و به فکر بازگرداندن منافعشان از طریق به بنبست رساندن مذاکرات و سرنگونی حکومت مصدق بودند.
به اعتقاد پژوهشگر دانشگاه دانشگاه کلمبیا ملی کردن صنعت نفت ایران بر سر کنترل بود و شرایط مناقشه بر سر همه یا هیچ برای طرفین ایجاد کرد. برای مصدق و ایران مساله حاکمیت و استقلال ملی مطرح بود و برای شرکت نفت و بریتانیا ملی شدن نفت ایران درست برعکس و علیه منافع ملی و حاکمیت و کنترل بریتانیا بر منطقه ارزیابی میشد و از این جهت قدرت مانور طرفین ماجرا بسیار محدود بود.
در فصل سوم و اصلی کتاب، آبراهامیان به زمینهسازی کودتا میپردازد. زمینهسازی که با روی کار آمدن دولت محافظهکار وینستون چرچیل در بریتانیا و دولت جمهوریخواه دوایت آیزنهاور در آمریکا همراه شد. بخشهایی از روایت آبراهامیان در این فصل از کتاب «ضد کودتا» نوشتهی کرمیت روزولت و گزارش دونالد ویلبر از براندازی مصدق است که هر دو قبلا منتشر و در دسترس همگان قرار گرفته. با این همه، نویسندهی این کتاب، با استفاده از منابع سندی تکمیلی دیگر توانسته روایت منسجمتری از حوادث ماههای پایانی دولت مصدق را ارایه کند.
در این بخش برخلاف دیگر بخشهای کتاب، استاد تاریخ دانشگاه کلمبیا به حوادث داخلی توجه بیشتری نشان داده و درباره تشکلهای جنوب شهر تهران با کارگردانی برادران رشیدیان و به رهبری شعبان جعفری میگوید.
به روایت آبراهامیان چهار عنصر: اول، ماموران زبده امنیتی بریتانیایی متخصص ایران که اغلب در لباس دیپلمات در ایران خدمت کرده بودند، دوم، شبکهی مخفی نظامیان حامی بریتانیا در ایران، سوم، شبکهی ماموران و حامیان غیرنظامی بریتانیا به سرکردگی برادران رشیدیان و جیرهخواران جاهلمسلکشان در جنوب تهران و چهارم، ارتشبد زاهدی و یارانش را به عنوان ستونهای کودتا نام میبرد.
در بخشی از کتاب صوتی «کودتا / ۲۸ مرداد، سازمان سیا و ریشههای روابط ایران و آمریکا در عصر مدرن» که از بهترین کتابهای تاریخی است و توسط استودیو نوار منتشر شده، آمده:
«اگر مناقشه بر سر تقسیم سود بین طرفین بود. امکان سازش وجود می داشت. بالاخره می شود یک کیک را به گونه ای تقسیم کرد که همگان راضی باشند. اما ازآنجاکه این مبارزه بر سر کنترل اساسی بود و نه موضوعاتی روزمره و عادی، طی ۲۸ ماه طوفانی که با اجرای ملی شدن نفت در خردادماه ۱۳۳۰ آغاز و با کودتای مردادماه ۱۳۳۲ به پایان رسید.»
۶- «مشروطهی ایرانی»
عصر مشروطه در ایران با مفاهیمی چون «انقلاب»، «عدالت»، «مجلس مشروطه»، «دولت»، «برابری» و… مرتبط است. ماشاالله آجودانی، استاد سابق رشتهی تاریخ دانشگاه اصفهان و رئیس کتابخانهی ایرانی لندن تلاش کرده تلقی علمای مذهبی و روشنفکران را در رابطه با مشروطیت بررسی کند. او پژوهشهایی که با نگاه نوستالژیک دربارهی دورهی مشروطه انجام گرفته را بیاساس و فاقد اعتبار میداند.
آجودانی نهضت مشروطه را «انقلابی ناقص» مینامد و بر این باور است که انقلاب ناقص مشروطه نتوانست به یکی از مهمترین آرزوهای مشروطهخواهان یعنی اتحاد ملت و دولت جامهی عمل بپوشاند و نقطه پایانی بر این اختلاف دیرینه نهد. اختلافی که از درون و برون فرهنگ دینی ما سر برمیکشید و در فضای استبداد زده جامعه ما میبالید تا به عنوان یکی از اساسیترین موانع، سد راه رشد و گسترش جامعه مدنی گردد.
چگونه میتوان یک انقلاب فاقد ایدئولوژی را تئوریزه کرد و از آن تعریف ارائه داد. بهعکس اصلاحات که فاقد ایدئولوژی است و در حضور طبقهی متوسط مطالبات مدرن خود را صورتبندی میکند و مبتنی بر حرکت تودهها نیست. وقتی طبقاتی وجود ندارند چگونه میتوانند انقلاب مشروطیت را شکل دهند.
نویسنده بر خلاف دیگر مورخان، موضوع را از منظر مفاهیم بررسی کرده و اثبات میکند که وقتی ما تربیت مدرن نداریم نمیتوانیم خاستگاه مدرن داشته باشیم و خاستگاه مدرن نیازمند طبقه و ادبیات مدرن است. بنابراین وقتی دربارهی میرزا حسنخان رشدیه به عنوان پدر مدارس نوین ایران بحث میکند، درصدد اثبات این نکته است که در آستانهی انقلاب مشروطه از نظر آشنایی با علم جدید و شکلگیری طبقاتی که مطالبات مدرن دارند، در کدام نقطه ایستاده بودند و در نبود مراکز آموزش امکان تربیت نسل انقلابی و انقلابی حرفهای وجود ندارد.
آجودانی ثابت میکند انقلاب مشروطیت کژراههی ایرانی و انقلابی کاملا ایرانیزه شده بود. ما هنوز پس از صد سال نمیخواهیم باور کنیم انقلاب مشروطه حاصل دسترنج طبقاتی بود که قربانی شدند. شورشهایی که در عمل تسویهحساب بورژوازی با طبقات سنتی حامی دربار بود.
در بخشی از کتاب صوتی تاریخی«مشروطهی ایرانی» که توسط انتشارات آوانامه منتشر شده، آمده:
«جنگ ایران و روس در دورهی قاجار، زمینههای اجتماعی تازهای برای افزایش قدرت روحانیون در کنترل حکومتها فراهم آورد. فتحعلیشاه برای بسیج مردم علیه لشگرکشیهای روس به پشتیبانی و حمایت روحانیون نیاز داشت. مجتهدان با حکم جهاد علیه کفار روس به حمایت شاه برخاستند و مردم، بهخصوص روستاییان را به نفع او در جنگ با روس به جهاد دعوت کردند.»
منبع: دیجیکالا مگ