دیوید لینچ بهترین فیلم ورنر هرتسوگ را معرفی کرد
دیوید لینچ و ورنر هرتسوگ دو تن از تأثیرگذارترین پیشگامان تاریخ سینمای قرن بیستم هستند و همچنان با قدرت به کار خود ادامه میدهند. لینچ و هرتسوگ که به خاطر برخی از شاهکارهای معتبرشان مانند «کلهپاککن» (Eraserhead) و «آگیره، خشم پروردگار» (Aguirre, the Wrath of God) از میان دیگر آثار تحسین شدهی آنها شناخته میشوند، قطعا باید در زمره بزرگترین فیلمسازان زندهی زمان ما به حساب آیند، زیرا آنها هرگز از دیدگاههای هنری خود تخطی نکردند.
لینچ قبلا با هرتسوگ در درام جنایی «پسرم، پسرم، چه کردهای؟» (My Son, My Son, What Have Ye Done) محصول سال ۲۰۰۹ بهعنوان تهیهکننده همکاری کرده بود. پنج سال بعد، در یک مصاحبه، از لینچ خواسته شد که نام فیلم محبوبش از ورنر هرتسوک را بنویسد و او بدون هیچ تردیدی و همچنین بدون هیچ توضیحی به «اشتروشک» (Stroszek) اشاره کرد.
تراژیکمدی ورنر هرتسوگ محصول ۱۹۷۷ روایت داستان یک نوازنده خیابانی برلینی است که پس از رهایی از زندان آلمان را ترک میکند. در جستوجوی گریزان برای زندگی بهتر، او خود را در ویسکانسین میبیند، زیرا ایدئال رویای آمریکایی بهسرعت به چیز دیگری تبدیل میشود. «اشتروشک» که در ویسکانسین فیلمبرداری شد، یکی از عجیبترین فیلمهایی است که تاکنون ساخته شده، اما به شکل غیرقابل انکاری زیبا است.
هرتسوگ در مصاحبهای با راجر ایبرت، دربارهی نمادهای عجیب به کار رفته در اشتروشک و برخی از برداشتهای مردم از صحنهی فیلمبرداری توضیح داد: «نمیدانم چگونه و چرا. نکتهی عجیب این است که با وجود تمام قسمتهای رقص و مسخرهبازی پایان اشتروشک، باز هم نتوانستند آن را تحمل کنند، آنها از فیلم متنفر بودند، بهتر است بگویم وفادارانه از فیلم متنفر بودند. شدت نفرت آنها از اشتروشک به حدی بود که سر آخر مجبور شدم خودم فیلمبرداری کنم، چون فیلمبردار ما که بسیار خوب و متعهد هم بود، آنقدر از این فیلم متنفر بود که نمیخواست فیلمبرداری آن را انجام دهد. او گفت: «من هرگز چیزی تا این حد احمقانه ندیدهام.» و من در تمام این مدت سعی کردم بگویم که چیز بزرگی در آن نهفته است اما آنها نتوانستند ببینند. وقتی درباره این تصاویر صحبت میکنید، چیز بزرگتری دربارهی آنها وجود دارد و من مدام میگویم که ما باید زبان مناسبی برای تمدن خود خلق کنیم، و باید تصاویر مناسبی هم برای تمدن خود خلق کنیم. اگر این کار را نکنیم، مثل دایناسورها میمیریم.»
منبع: faroutmagazine