۱۲ فیلم فرانسوی عاشقانه برتر؛ از «املی» تا «دیو و دلبر»
هیچکس بهتر از فرانسویها نمیتواند فیلم رمانتیک بسازد و آنها همواره نشان دادهاند که در این ژانر حرفهای زیادی برای گفتن دارند. یک فیلم فرانسوی عاشقانه اما همیشه با امضاهای ویژهای همراه نیست، با اینکه بعضی از آنها همچون «املی» رنگارنگ و خوشبینانه هستند اما آثار تاریکی را هم پیدا میکنید که برداشت تراژیک و تلخی از عشق ارائه میدهند.
فرانسه شاید کشور کوچکی باشد اما از نظر فرهنگی یکی از غنیترین کشورهای دنیا به حساب میآید و از گذشته تاکنون، در مدیومهای مختلف هنری درخشیده است. سینمای فرانسه به همین منوال، بسیار معتبر است و آنها هر ساله آثار موفق و پرطرفداری در ژانرهای مختلف تولید میکنند؛ با وجود این، یک فیلم فرانسوی عاشقانه همیشه رنگوبوی متفاوتی دارد و خود را از باقی متمایز میکند، آثاری که میتوانند کاری کنند به عشق باور پیدا کنید یا تا مدتها از آن متنفر شوید.
۱۲- رمانتیکهای گمنام (Les Émotifs anonymes)
- سال اکران: 2010
- کارگردان: ژان-پیر آمریس
- بازیگران: بنوآ پولورد، ایزابل کاره، لورلا کراووتا، ژاک بوده، پیر نینی، آلیس پول، اسوان آرلو، فیلیپ لودنبک
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 86 از ۱۰۰
پیدا کردن عشق واقعی وقتی سختتر میشود که بهشدت خجالتی باشید و نتوانید به راحتی با دیگر صحبت کنید، همانند آنجلیک (ایزابل کاره) در فیلم «رمانتیکهای گمنام». حتی صحبت کردن در یک گروه کوچک هم آنجلیک را مضطرب میکند و گاهی شاید نتواند یک کلمه حرف بزند اما او شجاعانه در تلاش است تا با اضطراب اجتماعی خود مقابله و از این مشکل عبور کند. بیدلیل نیست که فیلم و سریالهای فرانسوی عاشقانه محبوبیت بالایی در جهان دارند، آنها ملایم، رنگارنگ، شیرین و بامزه هستند و ما را با شخصیتهای عجیبوغریبی آشنا میکنند که اتفاقا دغدغههایشان را درک میکنیم؛ رمانتیکهای گمنام دقیقا از چنین ویژگیهایی بهره میبرد.
گاهی، آدمهایی با یکدیگر آشنا میشوند که هر دو حساس و آسیبپذیر هستند، در نتیجه رابطهی آنها به موفقیت نمیرسد و حتی به فاجعه تبدیل میشود اما خوشبختانه آنجلیک و ژان-رنه (بنوآ پولورد) سعی میکنند با هم کنار بیایند و راهی برای برقراری ارتباط و کمک به یکدیگر پیدا کنند. در حالی که آنجلیک مهربان و خوشقلب است، ژان-رنه را باید ترشرو و بینزاکت بدانیم؛ مردی که گویی از زنان واهمه دارد و نمیداند چگونه با آنها رفتار کند. با وجود این، نزدیک شدن ژان-رنه به آنجلیک، مثل یک جلسهی روانشناسی است و پسرک را به انسان بهتری تبدیل میکند. رمانتیکهای گمنام عاشقانهی آرامی است و وقتی دو شخصیت اصلی عشق را پیدا میکنند، بیگمان حس خوبی به شما منتقل خواهد کرد.
۱۱- دیو و دلبر (La Belle et la Bête)
- سال اکران: 2014
- کارگردان: کریستف گان
- بازیگران: ونسان کسل، لئا سیدو، آندری دوسولیه، ایوان کترفیلد، ادواردو نوریگا، اودری لامی، میکی هارت
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6.۴ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 41 از ۱۰۰
«دیو و دلبر» شاید به اندازهی نسخهی لایو اکشن دیزنی دیده نشده و امتیازات پایینی هم دریافت کرده باشد اما یک فیلم کالت منحصربهفرد است که طرفداران عاشقانههای کلاسیک را راضی میکند. ساختهی کریستف گان نه تنها از نظر بصری بهشدت زیبا است بلکه احساسات شخصیتها را در اولویت قرار میدهد و شما وضعیت بل (لئا سیدو) را درک میکند، دختری که ابتدا از دیو (ونسان کسل) وحشت دارد، سپس کنجکاو و در نهایت عاشق او میشود.
دیو و دلبر از نظر طراحی لباس هم اثر درخشانی است و تعداد از جذابترین لباسهای ژانر فانتزی را در این فیلم عاشقانه فرانسوی پیدا میکند (این لباسها با توجه به احساسات شخصیتها نیز انتخاب شدهاند، برای مثال جایی که آنها عشق خود را ابراز میکنند، هر دو لباس قرمز بر تن کردهاند). لحظات جذاب فیلم اما جایی است که بل و دیو به یکدیگر نزدیک میشوند و به درک بالاتری از هم میرسند. فیلم لحظات دراماتیک هم کم ندارد، همانند جایی که دو شخصیت اصلی میرقصند یا جایی که دیو، بل را از مرگ نجات میدهد.
۱۰- مردی که میخندد (L’homme qui rit)
- سال اکران: 2012
- کارگردان: ژان-پیر آمریس
- بازیگران: ژرار دوپاردیو، مارک-آندره گروندین، امانوئل سنیه، کریستا تره، ویهرا کوبانکووا، اسوان آرلو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6 از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 36 از ۱۰۰
«مردی که میخندد» بر اساس رمانی به همین نوشتهی ویکتور هوگو ساخته شده است. این رمان، به اندازهی دیگر کتابهای هوگو محبوبیت ندارد (بهویژه خارج از فرانسه) اما اثر ویژهای است و نسخهی سینمایی آن هم ارزش تماشا دارد. همانند بسیاری از آثار هوگو، مردی که میخندد را هم باید یک تراژدی بدانیم، با این تفاوت که قصهی آن پیرامون عشق واقعی اتفاق میافتد.
جوئین پلین (مارک-آندره گروندین) و دئا (کریستا تره) جوانانی هستند که گویی جهان با آنها سازگاری ندارد و از کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند و روزهای تلخ و سیاهی را تجربه کردهاند. جوئین از همان ابتدا خانوادهاش را ندیده است و به دلایل نامشخص، همانند جوکر، کنار لبهایش خطوطی ایجاد شده است تا هویت واقعیاش فاش نشود. در سوی دیگر، دئا را داریم که نابینا است. آنها در کنار یکدیگر بزرگ و در بزرگسالی عاشق هم میشوند. جوئین احساس گناه میکند که دئا نمیتواند چهرهی او را ببیند و این احساس را دارد که در حال فریب دادن دخترک است، با این حال، او حاضر است هر کاری برای دخترک انجام دهد و حتی خودش را فدا کند. در ادامه مشخص میشود که جوئین نه یک انسان عادی بلکه یک اشرافزاده است و زخمهای روی صورتش هم بیدلیل نیستند.
۹- جک پسری با قلب کوکی (Jack and the Cuckoo-Clock Heart)
- سال اکران: 2013
- کارگردان: استفین برلا، ماتیاس مالزیو
- صداپیشگان: ماتیاس مالزیو، اولویا روز، ماری وینسنت، ژان روشفور، روسی د پالما، آرتور اچ، دانیل گراول
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 77 از ۱۰۰
«جک پسری با قلب کوکی» یک فیلم انیمیشنی است که از جهاتی از نمونههای مشابه فاصله دارد و قصهای را روایت میکند که از زوایای مختلف میتوان آن را بررسی کرد و البته برای کودکان و بزرگسالان به یک اندازه جذاب است. لحن فیلم و داستان عاشقانهاش جواب میدهد زیرا بر اساس رمانی ساخته شده که خودش با الهام از قصههای افسانهای کلاسیک نوشته شده بود.
جک به معنای واقعی کلمه، یک قلب کوکی دارد و بهواسطهی همین قلب که زنده مانده است؛ قلبی که وقتی جک احساساتی میشود، واکنش نشان میدهد. این انیمیشن شامل یک مثلث عاشقانه – میان جک، خانم آکیشا و یک قلدر مدرسه به نام جو – هم میشود. جک به خانم آکیشا علاقه پیدا کرده است زیرا او را به شکلی عمیق درک میکند. خانم آکیشا یک اجراکنندهی مستعد است و جک برای اینکه با او همراه شود، باید قلب کوکی خود را مدیریت کند. اگر به دنبال یک فیلم عاشقانه فرانسوی متفاوت هستید، جک پسری با قلب کوکی گزینهی ایدهآلی خواهد بود.
۸- بدرود، ملکه من (Farewell, My Queen)
- سال اکران: 2012
- کارگردان: بنوآ ژکو
- بازیگران: دیانه کروگر، لئا سیدو، ویرژینی لدواین، نوئمی لووفسکی، ژاک ارلن، دومینیک ریموند، آنه بنویت
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 93 از ۱۰۰
طرفداران شوجو مانگا و آثاری همچون «رُزِ ورسای» (The Rose of Versailles) احتمالا از «بدرود، ملکه من» استقبال خواهند کرد. این درام عاشقانه تاریخی، روایتی سینمایی از ماری آنتوانت، ملکه فرانسه، پیش از انقلاب کبیر فرانسه ارائه میدهد که در آن دوران، میان مردم محبوبیت نداشت و ولخرجیهایش یکی از دلایلی بود که این کشور با بحران مالی روبهرو شد.
بدرود، ملکه من برداشتی خیالی از روزهای پایان زندگی ماری آنتوانت است (پیش از آنکه به جرم خیانت اعدام شود) و ما رویدادها را از چشمان خدمتکار او، سیدونی (لئا سیدو) مشاهده میکنیم. ساختهی بنوآ ژکو، اثر ملایم و معماگونهای محسوب میشود و برگ برندهی آن را باید بازی خوب دیانه کروگر و لئا سیدو بدانیم. فیلم اگرچه چندان به واقعیت پایبند نیست اما دیانه کروگر زبان فرانسوی را با لهجهی اتریشی صحبت میکند تا حداقل از این نظر، به ماری آنتوانت واقعی شباهت داشته باشد.
۷- شکلات (Chocolat)
- سال اکران: 2000
- کارگردان: لاسه هالستروم
- بازیگران: ژولیت بینوش، آلفرد مولینا، جانی دپ، جودی دنچ، کری-ان ماس، پیتر استورماره، ران کوک، جان وود
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 63 از ۱۰۰
در «شکلات»، وین (ژولیت بینوش) و دختر کوچکش به یک شهر مذهبی در فرانسه نقل مکان کردهاند؛ این شهر از نظر دینی فضای ویژهای دارد و ساکنان آن معمولا به غریبهها بدبین هستند و هر کسی با ایدئولوژیهای آنها همخوانی نداشته باشد را به کلی نادیده میگیرند و حتی شاید با او بدرفتاری کنند. وین اما نه تنها آدم معتقدی نیست بلکه به کلیسا هم نمیرود تا مردم شهر را عصبانی کند. شرایط هنگامی پیچیدهتر میشود که او تصمیم میگیرد تا یک شکلاتفروشی به راه بیندازد.
رفتهرفته، شکلاتهای خوشمزهی وین، قلب ساکنان شهر را تلطیف میکند و دیدگاههای آنها را تغییر میدهد؛ حتی باعث میشود تا عشق در زندگی بسیاری از زوجها زنده شود. وین از اینکه مدتی طولانی را در یک منطقهی خاص زندگی کند، ترس دارد و این نقل مکانهای متعدد، زندگی فرزندش را هم با چالش روبهرو کرده است. او در همین حین، با یک گیتاریست (جانی دپ) آشنا میشود که بر خلاف دیگران، از وین استقبال میکند و به او خوشآمد میگوید. با اینکه آسان نیست اما وین در یک دوراهی گرفتار میشود، اینکه درهای قلب خود را به روی پسرک باز کند یا بار دیگر همهچیز را رها کند و برود.
۶- سیرانو دو برژراک (Cyrano de Bergerac)
- سال اکران: 1990
- کارگردان: ژان پل راپنو
- بازیگران: ژرار دوپاردیو، وینسنت پرز، ژان-ماری وینلینگ، ژاک وبر، لودیوین سنیه، فیلیپ ولته، پییر مگلون
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 100 از ۱۰۰
«سیرانو دو برژراک» ما را به پاریس قرن هفدهم میبرد. سیرانو (ژرار دوپاردیو) مرد باوقار و باهوشی است و شاعرانه و زیبا حرف میزند اما یک مشکل کوچک باعث شده تا با مشکل روبهرو شد: او دماغ بزرگی دارد و اغلب مجبور است صورتش را بپوشاند تا آن را به کسی نشان ندهد. روز تلختر او هنگامی از راه میرسد که عاشق یک زن بینهایت زیبا به نام رکسان (آن بروشه) میشود اما نگران است که به خاطر دماغش، هیچ شانسی نداشته باشد و دخترک هرگز به او فرصتی ندهد که عشقش را ابراز کند.
سیرانو شاید باذکاوت و احساسی باشد اما شجاعت کافی برای نزدیک شدن به رکسان را ندارد و نمیخواهد در موقعیتی قرار بگیرد که از او پاسخ منفی بشنود. به همین دلیل، تصمیم میگیرد تا یک نقشهی متفاوت را اجرا و عشق خود به رکسان را از طریق دیگری نشان دهد: او یک مرد جوان زیبا اما کمسواد و احمق را استخدام میکند و جملات خود را بهواسطهی این جوان به دخترک میگوید. سیرانو دو برژراک یک فیلم کمدی عاشقانه فرانسوی سرراست نیست و برخلاف نسخهی کلاسیک (۱۹۵۰)، عناصر تراژیک آن پررنگتر است اما گاهی هم بامزه و دوستداشتنی میشود و دیدگاه متفاوتی نسبت به عشق دارد.
۵- پری دریایی در پاریس (A Mermaid in Paris)
- سال اکران: 2020
- کارگردان: ماتیاس مالزیو
- بازیگران: نیکولا دوووشل، مریلین لیما، رومن بورنژه، روسی د پالما، چکی کاریو، آلکسی میشالیک
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 100 از ۱۰۰
اقتباسی از رمانی به همین نام نوشتهی ماتیاس مالزیو (کارگردان فیلم)، «پری دریایی در پاریس» قصهی گسپارد (نیکولا دوووشل) را روایت میکند که علاقهای به عشق و رابطه ندارد تا اینکه با یک موجود عجیبوغریب و نامتعارف روبهرو میشود: یک پری دریایی. گسپارد شاید از عشق دوری کند اما مرد مهربانی است و به دیگران بدی نمیکند؛ او تنها این پری دریایی را نجات نمیدهد بلکه دخترک را به خانهاش میبرد و از او پرستاری میکند تا بهبود پیدا کند. این پری دریایی که لولا (مریلین لیما) نام دارد، مشکلات خاص خودش با عشق را دارد، بهویژه اگر پای انسانها هم در میان باشد.
در قصههای فولکلور، پریهای دریایی اغلب موجوداتی ترسیم میشوند که در عشق خوششانس نیستند. حتی «پری دریایی کوچولو» نوشتهی هانس کریستین اندرسن هم شرایط مشابهی دارد و نزدیکترین تجربهی او به عشق قربانی کردن خودش است. در سوی دیگر، حوریان دریایی را داریم که اغلب دریانوردان را فریب میدهند و آنها را به کام مرگ میکشانند. لولا ترکیبی از این دو است: او هم بدشانس است و هم عاشق هر کسی که شود، سرنوشت او مرگ خواهد بود. با وجود این، او و گاسپارد عاشق یکدیگر میشوند.
۴- سرگذشت آدل ه. (L’Histoire d’Adèle H)
- سال اکران: 1975
- کارگردان: فرانسوا تروفو
- بازیگران: ایزابل آجانی، بروس رابینسون، ایوری گیتلیس، فرانسوا تروفو، روبن دوری، ریموند فالا
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 93 از ۱۰۰
به کارگردانی فرانسوا تروفو، «سرگذشت آدل ه.» سال ۱۹۷۵ روی پرده رفت و قصهی آدل هوگو را روایت میکند، دختر نویسندهی مشهور ویکتور هوگو. قصه بر اساس دستنوشتههای آدل ساخته شده است که در آن تاریخچهی عشق محکوم به شکست خود را روایت میکند.
ما داستان او را دنبال میکنیم و میبینیم که چگونه عاشق یک افسر نظامی بریتانیایی میشود و این رابطه بهتدریج شدت میگیرد و زندگی هر دو نفر را تحتتاثیر قرار میدهد و دخترک را به مرز جنون میرساند. سرگذشت آدل ه. اگرچه در ژانر عاشقانه قرار میگیرد اما از کارهای سیاه کارنامهی هنری فرانسوا تروفو است و ضمن یادآوری خطرات عشق، با تراژدی پیوند خورده است.
۳- دختری بر روی پل (La fille sur le pont)
- سال اکران: 1999
- کارگردان: پاتریس لوکنت
- بازیگران: ونسا پارادی، دنیل اوتوی، میلن فارمر، انزو اتوکیو، برتی کورتز، دیدیه لیمون، کاترین لسکالت
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 88 از ۱۰۰
این فیلم عاشقانه فرانسوی سیاه و سفید، قصهی آدل (ونسا پارادی) را روایت میکند که میخواهد خودکشی کند اما در لحظهی پایانی، مثل یک معجزه، مرد جوانی به نام گبور (دنیل اوتوی) از راه میرسد و او پیشنهاد کاری میدهد. گبور که یک چاقو پرتابکن حرفهای است، آدل را متقاعد میکند که با او همکار و همسفر شود. آنها در ادامه به نواحی مختلف اروپا قدم میگذارند و در شغل خود نیز موفق میشوند؛ رابطهی شخصی آنها نیز رفتهرفته عمق پیدا میکند و به عشق میانجامد.
«دختری بر روی پل» سوژه مهمی همچون خودکشی را گرفته و آن را به یک داستان عاشقانهی متفاوت تبدیل میکند، با این حال فیلم به اندازهی پرتاب کردن چاقو خطرناک است و به وضوح به ما نشان میدهد که شانس، عشق و قمار، هر سه چه فاکتورهای مهمی برای یک رابطه هستند و ترکیب آنها چگونه میتوانند باعث آغاز یا نابودی یک رابطهی عاشقانه شود.
۲- سرنوشت شگفتانگیز املی پولن (Amélie)
- سال اکران: 2001
- کارگردان: ژان پیر ژونه
- بازیگران: اودره توتو، متیو کاسوویتس، روفوس، تیکی اُلگادو، سرژ مرلان، آندره دامان، پیر اتکس، کلر موریه
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 89 از ۱۰۰
«سرنوشت شگفتانگیز املی پولن» سرتاسر دربارهی عشق است (بیدلیل نیست که از آن به عنوان یکی از بهترین فیلمهای عاشقانه تاریخ نام میبرند). قهرمان قصه (اودره توتو)، کسی است که به زندگی عشق میورزد و هر چیز کوچک یا بزرگی او را خوشحال میکند. در این ساختهی ژان پیر ژونه، جادویی به چشم میخورد که باعث شده است همه عاشق املی شوند و آدمهای احساسی زیادی را پیدا میکنید که از آن به عنوان فیلم محبوب خود نام میبرند. در پایان، یافتن یک عشق رمانتیک، یکی از دلایل اصلی رشد شخصیت املی است و باعث میشود تا مسیر زندگی او تغییر پیدا کند.
امیلی میخواهد به دیگران کمک کند تا آنها هم حس خوبی نسبت به جهان داشته باشند اما در نهایت، نوبت خود اوست تا نوع جدیدی از خوشحالی و حس خوب را کشف کند. علیرغم ذات رنگارنگ و خوشحال او، در اطراف املی، آدمهایی پرسه میزنند که دلشکستهاند، از پدرش تا پرنسس دایانا. بنابراین دخترک هم به اندکی تشویق و حمایت نیاز دارد تا علاقهاش را به پسرک جوان شیرینی به نام نینو (متیو کاسوویتس) ابراز کند.
۱- عشق (Amour)
- سال اکران: 2012
- کارگردان: میشائل هانکه
- بازیگران: ژان-لویی ترنتینیان، امانوئل ریوا، ایزابل هوپر، لوران کاپهلوتو، کارول فرانک، دوروتا کولاک
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 93 از ۱۰۰
این ساختهی تحسینشدهی میشائل هانکه، شاید یکی از تاریکترین فیلمهای عاشقانهی و یکی از بهترین فیلمهای فرانسوی تاریخ باشد؛ قصه پیرامون زوج سالخوردهای به نام جرج (ژان-لویی ترنتینیان) و اَن (امانوئل ریوا) اتفاق میافتد که تقریبا همهی سالهای بزرگسالی خود را کنار یکدیگر در آرامش و هارمونی گذراندهاند. عشق آنها اما زمانی رو به سیاهی میرود که اَن سکته مغزی میکند و حالا دیگر نمیتواند حرکت کند و فشاری که به او و جرج وارد میشود، ازدواج آنها را به چالش میکشد. (خطر اسپویل)، بعدتر ما قتل اَن به دستان جرج را مشاهده میکنیم و متوجه میشویم که تا چه اندازه برای او سخت است که زجر کشیدن همسرش را ببیند و در تغییر دادن شرایط ناتوان باشد.
فیلم عشق، ایدهی «تا زمانی که مرگ ما را از هم جدا کند» را به شکل عمیقتری بررسی میکند و چالشهای عشق و ازدواج را در کانون توجه قرار میدهد؛ اکثر آدمها به خاطر عاشق حاضر میشوند کارهای دیوانهواری انجام دهند، کارهایی که حتی با شخصیت و آرمانهای آنها همسو نیست. فیلم عشق، تاثیرگذار و غمانگیز است و حتی اگر به آثار عاشقانه فرانسوی علاقهای ندارید، توصیه میکنیم که آن را تماشا کنید.
منبع: CBR