بهترین فیلمهای غیر انگلیسی زبان ۲۰۲۳؛ از «سیسو» تا «آناتومی یک سقوط»
واقعیت این است که فیلمهای انگلیسی زبان همیشه حرف اول و آخر را میزنند؛ از این جهت که اکثر سینمادوستان ترجیح میدهند چنین آثاری را تماشا کنند اما این بدین معنا نیست که آنها بهترین هستند؛ هر ساله فیلمهای غیر انگلیسی زبان درجهیکی از اقصی نقاط جهان پدیدار میشوند که از هر نظر حیرتانگیز جلوه میکنند و سال ۲۰۲۳ از این قاعده مستثنی نبود. در سالی که گذشت، شاهد اکران فیلمهای خارجی زبان درخشانی بودیم که تماشای آنها برای همهی دوستداران جدی سینما ضروری است و ناامید نخواهید شد.
فیلمهای خارجی زبان همیشه میتوانند تجربهای جدید و هیجانانگیزی برای مخاطبان باشند. آنها شما را با سبکهای روایی و بصری تازهای آشنا و گاهی کمک میکنند تا به دیدگاههای تازهای نسبت به جهان -و دنیای سینما- برسید. در سالهای اخیر، این دست فیلمها حتی از گذشته هم محبوبتر شدهاند زیرا با تشکر از فضای مجازی و سرویسهای استریم، دسترسی به آنها آسانتر است. برای این مقاله، تعدادی از بهترین فیلمهای غیر انگلیسی زبان سال ۲۰۲۳ را انتخاب کردهایم که تفاوتهای واضحی با آثار هالیوودی دارند.
۱۰- سیسو (Sisu)
- محصول: فنلاند، آمریکا
- کارگردان: جالماری هلاندر
- بازیگران: یورما تومیلا، اکسل هنی، جک دولان، میموسا ویلامو، اونی تامیلا، تیتو سینیسالو، ایلکا کویوولا
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۴ از ۱۰۰
رویدادهای «سیسو» در جریان جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد و با یک جستجوگر طلا به نام آتامی همراه میشویم که اهمیتی به جنگ نمیدهد و اهداف شخصیاش را دنبال میکند تا اینکه به هدفش میرسد و مقدار زیادی طلا بهدست میآورد. او میداند که انتقال طلاها آسان نیست اما چارهای ندارد و همراه با آن راهی خانه میشود تا اینکه در مسیر با گروهی از سربازان خطرناک نازی برخورد میکند. آنها میخواهند طلاها را بگیرند و او را به قتل برسانند اما آتامی بهراحتی تسلیم نمیشود و همهی این سربازان را به قتل میرساند. بدیهی است که با این کشتارها، او تحتتعقیب قرار بگیرد و حالا همهی نازیها به دنبال او هستند.
با اینکه شخصیتهای «سیسو» فنلاندی صحبت میکنند اما خوشبختانه فیلم دیالوگهای زیادی ندارند و جالماری هلاندر (کارگردان) ترجیح داده است که داستانگویی بصری را در دستور کار قرار دهد. حتی قهرمان قصه تا بخشهای پایانی یک کلمه هم حرف نمیزند و یورما تومیلا (بازیگر نقش اصلی) حرفهایش را با حالت چهره و زبان بدن میزند و اتفاقا این باعث شده است تا شخصیت اصلی مرموز و فرهمند باشد. در همین راستا، «سیسو» برای هر نوع سلیقهای مناسب هست، البته که طرفداران ژانر اکشن از آن لذت بیشتری خواهند برد. فیلم از سوی منتقدان نیز مورد تحسین قرار گرفت و آنها بازی خوب یورما تومیلا را ستایش کردند.
۹- روزهای عالی (Perfect Days)
- محصول: آلمان، ژاپن
- کارگردان: ویم وندرس
- بازیگران: کوجی یاکوشو، آریسا ناکانو، تاکیو اموتو، یومی آسو، سایوری ایشیکاوا، توموکازو میورا، آئوی یامادا
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۲ از ۱۰۰
«روزهای عالی»، جدیدترین ساختهی ویم وندرس است که سینمادوستان قدیمی او را با «زیر آسمان برلین» (۱۹۸۷) و «پاریس تگزاس» (۱۹۸۴) میشناسند. او اینجا چهار داستان کوتاه را تلفیق کرده است تا فیلمی آرام دربارهی زندگی بسازد. هیرایاما یک نظافتچی دستشویی است که روزهایش را تکراری و بدون هیچ تغییری سپری میکند و مشکلی هم با این قضیه ندارد. با این حال، چند رویداد کوچک باعث میشود که او فرصتهای از دست رفتهی زندگیاش را به یاد بیاورد. فیلم میخواهد به ما یادآوری کند که میتوان یک زندگی معمولی داشت اما خوشحال و راضی بود، با این حال همیشه اتفاقاتی رخ میدهد که با چالش روبهرو شوید اما همین چالشها هستند که به زندگی معنا میبخشند.
«روزهای عالی» فیلم مینیمال و آرامشبخشی است و نقطهقوت آن را باید بازی خوب کوجی یاکوشو بدانیم که یکتنه فیلم را پیش میبرد و فوقالعاده ظاهر شده است. فیلم از نظر کارگردانی و فیلمبرداری هم کیفیت بالایی دارد و بیدلیل نبود که در بخش نخل طلای جشنواره کن ۲۰۲۳ رقابت کرد (جایی که کوجی یاکوشو جایزهی بهترین بازیگر مرد را بهدست آورد). این فیلم احتمالا نامزد اسکار بهترین فیلم خارجی زبان هم خواهد شد. اگر به دنبال یک فیلم زیبا و احساسی دربارهی عشق، امید و اهمیت زندگی هستید، «روزهای زندگی» یک گزینهی ایدهآل برای شما خواهد بود.
۸- برگهای افتاده (Fallen Leaves)
- محصول: فنلاند، آلمان
- کارگردان: آکی کائوریسماکی
- بازیگران: آلما پویستی، یوسی واتانن، مارتی سوئوسالو، ساکاری کوسمانن، ماریا هیسکانن، یوهو کاسمانن
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۸ از ۱۰۰
آکی کائوریسماکی از فیلمسازان برجستهی فنلاندی است که کارنامهی سینمایی پرباری دارد و بیستمین ساختهی او هم یک درام عاشقانهی درجهیک است که نباید فرصت تماشای آن را از دست بدهید. داستان پیرامون رابطهی عاشقانهی یک کارگر فروشگاه به نام آنسا و یک مرد دائمالخمر به نام هولاپا است که یک شب تصادفا آشنا میشوند و در حالی که هیچ سنخیتی با یکدیگر ندارند، به هم نزدیک میشوند. مطابق انتظار، رابطهی آنها پرفرازونشیب است زیرا مصرف بیش از حد الکل باعث میشود که هولاپا با آنسا دچار مشکل شود، با این حال او در تلاش است تا این مشکل را حل کند زیرا از صمیم قلب عاشق شده است.
ایدهی عشق حتی اگر میلیونها بار هم به فیلم تبدیل شده باشد، باز هم هنرمندانی پیدا میشوند که برداشت تازه یا تاثیرگذاری از آن ارائه دهند و آکی کائوریسماکی هم با این اثر تراژدی-کمدی یکی از فیلمهای رمانتیک گیرای سالهای اخیر را ساخته است. «برگهای افتاده» فاصلهی معناداری با عاشقانههای رایج آمریکایی دارد و تا مدتها به آن فکر خواهید کرد و البته فیلم دربارهی سختیهای زندگی در عصر مدرن هم هست. مشابه «روزهای عالی»، این فیلم هم به فهرست ۱۵ نامزد نهایی بهترین فیلمهای غیر انگلیسی زبان سال ۲۰۲۳ راه پیدا کرده است و باید دید آیا میتواند جزو ۵ فیلم اصلی باشد یا خیر.
۷- کنت (El Conde)
- محصول: شیلی
- کارگردان: پابلو لارائین
- بازیگران: جیمی ودل، آلفردو کاسترو، کاتالینا گوئرا، امپارو نوگوئرا، آنتونیا زگرز، کلمنته رودریگز
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۲ از ۱۰۰
جدیدترین ساختهی پابلو لارائین، فیلمی شیلیایی و از پدیدههای عجیب سال ۲۰۲۳ است؛ یک کمدی سیاه هجوآمیز ترسناک با عناصر سیاسی و خونآشامی. «کنت» از آن آثاری است که با توجه به تلفیق ژانرهای ناهمگون، نباید تا این اندازه خوشساخت از آب در میآمد اما ترکیب درست اجزای آن به نتیجهی مثبتی ختم شده است. فیلم که در جشنوارهی ونیز هم به نمایش درآمد و اخیرا از سرویس نتفلیکس منتشر شده است، قصهی یک دیکتاتور آدمکش به نام آگوستو را روایت میکند که در واقع یک خونآشام ۲۵۰ ساله است. او از زندگی کردن خسته شده و حالا آرزوی مرگ دارد.
قصه از قرن هجدهم آغاز میشود، جایی که آگوستو در قامت یک سرباز فرانسوی زندگی میکند اما راز وی فاش میشود. پس از مشاهدهی انقلاب کبیر فرانسه و اعدام ماری آنتوانت، آگوستو فرار میکند و در دهههای بعدی، در راستای سرکوب انقلابهای مختلف میکوشد. اواسط دههی ۳۰ میلادی، او به کشور شیلی قدم میگذارد و در نهایت به رهبر دیکتاتور این کشور تبدیل میشود. آگوستو اما پس از دو قرن، دیگر علاقهی زیادی به زندگی ندارد و فرزندانش تصمیم میگیرند تا او را به قتل برسانند.
«کنت» بیشک از بهترین فیلمهای غیر انگلیسی زبان سال ۲۰۲۳ است و در میان سکانسهای تعلیقآمیز و خشن آن، با یک کمدی طراز اول نیز روبهرو خواهید شد. ایجاد تعادل درست میان عناصر کمدی و ترسناک آسان نبود اما پابلو لارائین موفق به انجام آن شده است و فیلم بهتدریج به یک اثر پوچگرایانهی سیاه تمامعیار تبدیل میشود. کنت سیاه و سفید است، ریتم چندان سریعی ندارد و برای هر نوع سلیقهای مناسب نیست اما فضاسازی درخشان لارائین، کیفیت بالای شوخیها و ورود یک شخصیت تاریخی در نیمهی دوم قصه باعث میشود تا آن را یک تجربهی سینمایی متفاوت بدانیم.
۶- منطقه مورد علاقه (The Zone of Interest)
- محصول: لهستان، انگلستان، آمریکا
- کارگردان: جاناتان گلیزر
- بازیگران: زاندرا هولر، کریستیان فریدل، مدوسا کنوپف، دانیل هولزبرگ، ساشا ماز، ولفگانگ لمپل، رالف هرفورث
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۲ از ۱۰۰
اقتباسی از رمانی به همین نام (۲۰۱۴) نوشتهی مارتین آمیس، قصهی جدیدترین ساختهی جاناتان گلیزر همانند «سیسو»، در طول جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد و به فرماندهی اردوگاه آشویتس (معروفترین و بزرگترین اردوگاه کار اجباری آلمان نازی)، رودلف هوس میپردازد که تصمیم میگیرد دقیقا در کنار اردوگاه، برای خود، فرزندان و همسرش هدویگ، خانهای رویایی بسازد. رودولف مرد نظامی بیرحم و بیاحساسی است که اعتقاد دارد یهودیان باید کشته شوند و به هیچچیز اهمیت نمیدهد. اما هرچه که این زوج به ساختن زندگی رویایی مورد نظر خود نزدیک میشوند، بیشتر مشخص میشود که تحقق بخشیدن به رویاهایی که بر اساس روح و جان بیگناهان بنا شده است، چه عواقبی دارد.
«منطقه مورد علاقه» فیلمی سیاه است که از زوایای تازهای به بیرحمی جنگ نزدیک میشود. ما با آدمهایی ملاقات میکنیم که میتوانند آدمهای بیگناه را شکنجه کنند و به قتل برسانند و سپس با خوشحالی و آرامش به سراغ زندگی روزمرهی خود بروند، ناهار بخورند و ماهیگیری و شنا کنند. جاناتان گلیزر سوالات تفکربرانگیزی را دربارهی عمق ستمگری و انسانیت مطرح میکند و موفق شده است تا حس نفرت را قدرتمندانه به مخاطب نیز منتقل کند. «منطقه مورد علاقه» جایزه بزرگ جشنواره کن را بهدست آورد و نه تنها از سوی رسانههای مختلف به عنوان یکی از بهترین فیلمهای غیر انگلیسی زبان سال ۲۰۲۳ انتخاب شد بلکه نمایندهی انگلستان در جوایز اسکار بعدی هم هست.
۵- هوسیرا: زن استخوانی (Huesera: The Bone Woman)
- محصول: مکزیک، پرو
- کارگردان: میشل گارزا سِرورا
- بازیگران: ناتالیا سولیان، آلفونسو دوسال، مایرا باتالا، مرسدس هرناندز، آیدا لوپز، مارتا کلادیا مورنو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۷ از ۱۰۰
«هوسیرا: زن استخوانی» در کنار «وقتی شیطان در کمین است» (When Evil Lurks)، از بهترین فیلمهای غیر انگلیسی زبان ترسناک سال ۲۰۲۳ است و از یک موجود فراطبیعی استفاده میکند تا فراز و فرودهای مادرانگی را بیپرده و به شکل ظالمانهای به نمایش بگذارد. اولین ساختهی میشل گارزا سِرورا را برای جاهطلبیهایش میتوان تحسین کرد اما این فیلم مکزیکی تنها به یک ایده اکتفا نکرده است و چالشهای زوجهای جوان در کشورهای در حال توسعه و معنای زن بودن در جوامع پدرسالار را هم بررسی میکند. البته شاید این تصور ایجاد شود که با یک اثر فمینیستی روبهرو هستیم اما چنین نیست و فیلم به جبههگیری و تخریب مردان علاقهای ندارد.
ولریا زن جوانی است که میخواهد گذشتهاش را از دیگران پنهان کند و یک زندگی عادی داشته باشد اما بارداریاش چیزی شیطانی را در وجود او بیدار میکند که رهایی از آن آسان نیست. ایدهی اولیه احتمالا «بچهی رزمری» (۱۹۶۸) را در ذهن تداعی میکند اما این «بادی هارر» اهداف دیگری را در سر میپروراند. خوشحالی ولریا از بارداری خیلی زود با اضطراب شدید جایگزین میشود و او لحظهبهلحظه به سقوط آزاد نزدیکتر میشود. فیلم ریتم آرامی دارد و اگرچه جواب همهی سوالات شما را نمیدهد اما حرفهایش را واضح و بیپرده میزند.
ویژگی بارز فیلم طراحی صدا است؛ صدای شکسته شدن استخوانها را بهراحتی فراموش نخواهید کرد و آنها تا مدتها کابوس شما خواهند بود. فیلم حتی در آرامترین لحظاتش هم به شما استرس وارد میکند و گارزا سِرورا برای ترساندن مخاطب به روشهای نازل متوسل نمیشود، در حقیقت او در پیادهسازی امضاهای ژانر ترسناک، وسواس خاصی به خرج داده است. با بازی خوب ناتالیا سولیان و چند سکانس تکاندهنده، هوسیرا حقایقی را دربارهی مادرانگی متذکر میشود که این روزها کمتر به آن توجه میکنیم، خصوصا مادرانی که سبک زندگی متفاوتی دارند و نمیخواهند خانهدار و پیرو کلیشههای جنسیتی باشند.
«هوسیرا: زن استخوانی» یک فیلم ترسناک تاثیرگذار است که نیمهی تاریک ذات انسان را به نمایش میگذارد و ما را وادار میکند تا ترومای آدمهای دیگر را تجربه کنیم. امکان ندارد که پس از تماشای این اثر سینمایی بیتفاوت باشید و پیامهای آن شما را به فکر فرو نبرد، فیلم نهتنها یک موفقیت فنی بزرگ برای سینمای مکزیک/پرو است بلکه به ایدههایی میپردازد که سینمای هالیوود اغلب از پرداختن به آن ترس دارد.
۴- گودزیلا منهای یک (Godzilla Minus One)
- محصول: ژاپن
- کارگردان: تاکاشی یامازاکی
- بازیگران: ریونوسوکه کامیکی، مینامی هامابه، یوکی یامادا، مونتاکا آئوکی، هیدهتاکا یوشیئوکا، ساکورا آندو، ساساکی کورانوسوکه
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۴ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۸ از ۱۰۰
آیا گودزیلا اصلا نیازی به معرفی دارد؟ یکی از مشهورترین هیولاهای دنیای سینما و ژانر علمی-تخیلی که او را با لقب پادشاه هیولاها میشناسیم. این موجود عظیمالجثه در دههی ۵۰ میلادی معرفی و به سرعت به یک نماد فرهنگی تبدیل شد. در سالهای اخیر، هم ژاپن و هم هالیوود فیلمهای تازه از این مجموعه ساختهاند که اکثرشان برداشت مثبتی از گودزیلا ارائه میدهد و وارد ژانر اکشن میشود، «گودزیلا منهای یک» اما یک بازگشت شکوهمند به ریشهها است که میتوانیم آن را حتی یک فیلم ترسناک بدانیم.
در حالی که ژاپن هنوز از شوک جنگ جهانی دوم خارج نشده است، با یک تهدید به مراتب بزرگتر روبهرو میشود. کویچی شیکیشیما خلبان سابق یگان کامیکازه ارتش ژاپن است که ناخواسته زندگیاش با گودزیلا پیوند میخورد. اولین ملاقات آنها در جزیرهی اودو اتفاق میافتد، جایی که کویچی سرگرم تعمیر هواپیمای خود است و ناگهان گودزیلا از راه میرسد تا همهچیز را نابود کند. کویچی از معدود بازماندگان این حادثهی مرگبار است که به اختلال اضطراب پس از سانحه (پیتیاسدی) دچار میشود.
کویچی که حالا به توکیو بازگشته است و در کنار خانوادهی کوچک خود زندگی میکند و میخواهد گذشته را پست سر بگذارد اما بیوقفه کابوس میبیند و عذاب وجدان دارد تا اینکه گودزیلا بار دیگر از راه میرسد تا توکیو را هم به جهنم تبدیل کند. کویچی حالا تنها یک هدف دارد، اینکه گودزیلا را از بین ببرد. «گودزیلا منهای یک» فیلمی تماشایی و تحسینبرانگیز است که تاکاشی یامازاکی در آن موفق شده است بهترین تعادل ممکن را میان شخصیتهای انسان و هیولای قصه برقرار کند. اینکه چه دیدگاهی به این هیولای بزرگ یا نسخههای هالیوودی اخیر دارید را کنار بگذارید، «گودزیلا منهای یک» از آن فیلمهایی است که حتما باید تماشا کنید.
۳- پسر و مرغ ماهیخوار (The Boy and the Heron)
- محصول: ژاپن
- کارگردان: هایائو میازاکی
- صداپیشگان: سوما سانتوکی، ماساکی سودا، یوشینو کیمورا، شوهی هینو، کو شیباساکی، تاکویا کیمورا
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
وقتی از فیلمسازان صاحب سبک صحبت میکنیم، هیائو میازاکی از اولین نامهایی است که به ذهن میرسد؛ میازاکی سبک منحصربهفردی دارد، او در آثار خود، خیالپردازی را در اولویت قرار میدهد و توانسته است دنیاهای فانتزی شگفتانگیزی خلق کند که هر مخاطبی را تشویق میکند که بیشتر از ذهنش استفاده کند و خلاق باشد. انیمههای میازاکی اغلب شخصیتهای جوان/نوجوانی را به تصویر میکشند که بهواسطهی تجربههای جدید، رشد و تغییر میکنند.
میازاکی همواره به پیامهای عمیق اجتماعی و انسانی نیز اهمیت داده است. او اغلب از داستانها و شخصیتها برای بیان مسائلی همچون صلح، محیط زیست، دوستی و عشق به زندگی استفاده میکند. این عناصر خط فکری میازاکی را هم نشان میدهند، فیلمسازی که تصور میشد بازنشسته شده است اما بار دیگر با قدرت بازگشت و سینمادوستان را هیجانزده کرد. «پسر و مرغ ماهیخوار» ضمن اینکه یکی از بهترین فیلمهای غیر انگلیسی زبان سال ۲۰۲۳ است، بار دیگر نبوغ ذاتی هایائو میازاکی در روایت قصههای تاثیرگذار را یادآور میشود.
قصه در مورد پسربچهای به نام ماهیتو است که مرگ مادرش او را به انسان متفاوتی تبدیل کرد و خیلی زودتر از موعد مقرر، مجبور شد که غم فقدان را تجربه کند و بزرگ شود. او حالا در خانهی نامادریاش، حوالی شهر توکیو زندگی میکند و میخواهد با شرایط کنار بیاید اما یک رویداد غیرمنتظره او را به مسیر متفاوتی میبرد. ماهیتو یک برج خالی از سکنه پیدا میکند که در حقیقت دروازهای به یک دنیای خیالی است. او در این سفر تنها نیست و یک مرغ ماهیخوار سخنگو او را همراهی میکند.
مثل دیگر ساختههای میازاکی، «پسر و مرغ ماهیخوار» هم تریبونی برای او است تا در مورد جنگ، انسانیت، نوجوانان، بلوغ و معنای زندگی صحبت کند. این انیمه اندکی تلخ است اما میازاکی با تزریق کمدی سعی میکند که آن را تلطیف کند. مسیر زندگی ماهیتو عوض میشود اما او رشد میکند و به انسان بهتری تبدیل میشود؛ او نمایندهی همهی قهرمانان پیش از خود است که میازاکی در طول چند دهه به آنها پرداخت. امیدواریم که «پسر و مرغ ماهیخوار» آخرین ساختهی هایائو میازاکی نباشد اما اگر هم بود، پایان مناسبی برای کارنامهی هنری یکی از بزرگترین فیلمسازان تاریخ است.
۲- زندگیهای گذشته (Past Lives)
- محصول: کره جنوبی، آمریکا
- کارگردان: سلین سونگ
- بازیگران: گرتا لی، تهاو یو، جان ماگارو، جونیکا تی. گیبز، چوی وون-یونگ، فدریکو رودریگز، مین یانگ ان
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
کسی انتظار نداشت که اولین فیلم بلند سلین سونگ به یکی از بهترین فیلمهای غیر انگلیسی زبان ۲۰۲۳ تبدیل شود اما «روزهای گذشته» از هر نظر فوقالعاده است. داستان «روزهای گذشته» شاید ساده باشد، اما لایههای زیرین آن با زیبایی محض پیوند خورده است؛ یک فیلم احساسی دربارهی عشق، گذر زمان، دوری، جدایی و بزرگسالی. نورا و هی سونگ در دوران کودکی، دوستان نزدیکی بودند اما با مهاجرت خانوادهی نورا به کانادا، از یکدیگر دور شدند. ۲۴ سال بعد، هی سونگ به نیویورک سفر و با نورا ملاقات میکند، دختری که حالا تبدیل به یک نمایشنامهنویس شده است. آنها ۱۲ سال قبل هم به صورت آنلاین در ارتباط بودند اما دیگر حرف نزدند. حالا هر دو از ۳۰ سالگی عبور کردهاند و نمیتوان انکار کرد که گویی نیمهی گمشدهی یکدیگر هستند. آنها در این ملاقات، خاطرات دوران کودکی خود را هم مرور میکنند.
«روزهای گذشته» دربارهی پیوند دو دوست میپردازد که زمانی دلبستهی یکدیگر بودند اما شرایط و زندگی آنها را تغییر داد. سلین سونگ با زیبایی به این مسئله میپردازد که در یک موقعیت متفاوت، رابطهی این دو به کجا میرسید. نورا و هی سونگ، در مواجهه با یکدیگر، آسیبپذیرتر از قبل هستند، شاید به این دلیل که همان کودک قدیمی را در دیگری میبینند. «روزهای گذشته» این پتانسیل را داشت که به یک اثر غمگین و تراژیک تبدیل شود اما سلین سونگ فیلم را به شکلی ساخته است که ملموس اما ملایم و آرام باشد و اولویت اصلیاش بررسی دو انسان است که از گذشتهی خود دور شدهاند.
گرتا لی و تهاو یو در نقشهای خود شگفتانگیز ظاهر شدهاند و شما به سرعت با نورا و هی سونگ ارتباط برقرار میکنید. خوشبختانه فیلم از کلیشه هم دوری میکند و برداشتی انسانی و واقعگرایانه از زندگی در عصر مدرن ارائه میدهد. لین سونگ در «روزهای گذشته» یکی از دلنشینترین پرترهها از عشق را ارائه میدهد و خود را به عنوان یک فیلمساز خوشآتیه معرفی میکند. اگر به دنبال یک فیلم عاشقانهی متفاوت هستید، «روزهای گذشته» یک تجربهی سینمایی تلخ و شیرین برای شما خواهد بود و یاد و خاطرهی عشقها و زخمهای کهنه را زنده میکند. این فیلم ۵ نامزدی گلدن گلوب بهدست آورده است و احتمالا نامزد جایزهی اسکار بهترین فیلم هم خواهد شد.
۱- آناتومی یک سقوط (Anatomy of a Fall)
- محصول: فرانسه
- کارگردان: ژوستین تریه
- بازیگران: زاندرا هولر، اسوان آرلو، میلو ماچادو-گرانر، آنتوان رینارتز، ساموئل تیس، جنی بث
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
یک فیلم فرانسوی غافلگیرکننده که جایزهی نخل طلا جشنواره کن را سزاوارانه به خانه برد و بیگمان یکی از بهترین فیلمهای غیر انگلیسی زبان سال ۲۰۲۳ است. ژوستین تریه با بهکارگیری یک فیلمنامهی هوشمندانه، دیدگاه ما نسبت به حقیقت را بهواسطهی یک ازدواج شکستخورده به چالش میکشد. زاندرا همراه با همسرش ساموئل و فرزند ۱۱ سالهاش دنیل، به یک شهر کوچک در حوالی کوههای آلپ نقلمکان کرده است و تلاش میکند تا با زندگی در این محیط جدید سازگار شود. زاندرا و ساموئل هر دو نویسنده هستند اما زاندرا در این زمینه موفقتر محسوب میشود، به همین دلیل آنها رابطهی چندان خوبی ندارند.
دنیل که از قضا نابینا هم هست، به جنگلهای اطراف میرود و هنگامی که بازمیگردد، جسد پدرش را پیدا میکند اما دقیقا چه اتفاقی افتاده است؟ «آناتومی یک سقوط» در اکثر فستیوالهای سینمایی سال خودنمایی کرد و بیدلیل نیست که تا این اندازه دربارهی آن صحبت شد. از تحقیقات اولیه تا جلسهی دادگاه نهایی، ژوستین تریه تکتک نماها را با ظرافت ویژهای ساخته است و فیلمنامهی درخشان آرتور هراری را به بهترین شکل روایت میکند. شما بارها از خودتان میپرسید که آیا زاندرا این قتل را انجام داده است یا خیر؟ ولی پاسخ را به آسانی دریافت نمیکنید و هر بار اطلاعات تازهای فاش میشود تا بار دیگر همهچیز را از ابتدا مرور کنید.
ژوستین تریه به جای استفاده از تکنیکهای سینمایی منسوخ و عنصر غافلگیری، دغدغهی بررسی نوع نگاه و جهانبینی این شخصیتها را دارد. ضمن اینکه نمیتوان در مورد این فیلم حرف زد و به بازی درجهیک زاندرا هولر اشاره نکرد (او در «منطقه مورد علاقه» هم درخشان ظاهر شد). فیلمنامه شاید بینقص باشد اما این زاندرا هولر است که به آن قدرت میبخشد و اجازه نمیدهد که با قاطعیت به رویدادها بنگریم. مثل دیگر فیلمهای جنایی-معمایی، «آناتومی یک سقوط» اعتیادآور و تعلیقآمیز است و ژوستین تریه را به عنوان یک فیلمساز معتبر به سینمادوستان معرفی میکند، هنرمند خلاق و کاربلدی که احتمالا در سالهای آتی از او بیشتر میشنویم.
منبع: Collider