۳۰ کارگردان محبوب که با فیلم دومشان محبوبتر شدند
امسال، دومین فیلم کارنامهی سینمایی شاکا کینگ، یهودا و مسیح سیاه (Judas and the Black Messiah)، توانست شش نامزدی اسکار به دست آورد.
همین باعث شد تا نگاهی به کارگردانهایی بیاندازیم که توانستهاند در دومین تجربهی فیلمسازی خود توجه دنیا را به خود معطوف کنند.
یک فیلم اول خوب برای این که کارگردان مورد توجه قرار بگیرد حیاتی است، اما یک فیلم دوم برای آن که مشخص کند یک کارگردان واقعا چیزی برای گفتن دارد یا تنها توانایی ساخت یک فیلم خوب اتفاقی را داشته است، حیاتیتر است.
موفقیت در دنیای دومین فیلم خوب، آسان نیست و هر کارگردانی به خوبی از عهدهی آن بر نمیآید. بهتازگی تعدادی از کارگردانهای شگفتیآفرین توانستهاند در این مورد به موفقیت برسند. کارگردانهایی که خبر از تولد فیلمسازانی بزرگ در عصر معاصر میدهند.
از ما (Us) جردن پیل، میدسامر (Midsommar) آری آستر و فانوس دریایی (The Lighthouse) رابرت اگرز تا یهودا و مسیح سیاه شاکا کینگ که توانست شش نامزدی اسکار بهدست آورد.
در لیست زیر از سی فیلمساز بزرگ نام میبریم که توانستند در فیلم دوم خود هم به شگفتیآفرینی ادامه دهند. هر لیستی که بخواهد به بهترین فیلمهای دوم ساخته شده در تاریخ سینما اشاره کند، نمیتواند از فیلمهایی که در ادامه از آنها نام میبریم، یاد نکند.
۱. شاکا کینگ برای یهودا و مسیح سیاه
- کارگردان: شاکا کینگ
- بازیگران: لاکیت استنفیلد، دنیل کالویا
- نمرهی راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰
- نمرهی متاکریتیک: ۸۵ از ۱۰۰
داستان فرد همپتون، رییس حزب پلنگ سیاه و خیانت مامور افبیآی ویلیام اونیل.
طرفداران نخستین فیلم شاکا کینگ، نیولیویدز (Newlyweeds)، که سال ۲۰۱۳ به اکران در آمد باید هشت سال منتظر میماندند، تا او دومین فیلم خود را به نمایش درآورد، اما یهودا و مسیح سیاه ارزش این انتظار را داشت.
کینگ در طی این سالهای بین ساخت دو فیلم بلند، خود را با ساخت فیلمهای کوتاه و قسمتهایی از سریالهای تلویزیونی نگهداری عالی (High Maintenance)، مردم زمین (People of Earth) و شریل (Shrill) مشغول کرد، اما با تشکر از یهودا و مسیح سیاه، او با فیلم دوم خود به یک نقطهی اوج جدید در کارنامهی سینمایی خود رسید.
این درام تاریخی که توسط رایان کوگلر تهیه شده است، توانست شش نامزدی اسکار به دست اورد که دوتای آنها بهطور مستقیم به نام کینگ هستند. بهترین فیلم (کینگ یکی از تهیهکنندگان فیلم هم هست. ) و بهترین فیلمنامهی غیراقتباسی.
فیلم همچنین برای بهترین آهنگ، بهترین تصویربرداری و دو مرتبه برای بهترین بازیگر مرد نقش مکمل باتشکر از دنیل کالویا و لاکیت استنفیلد نامزد اسکار شده است. به احتمال خیلی زیاد هر چه که کینگ بخواهد برای فیلم سوم خود بر پردهی نقرهای بیاورد، هشت سال به طول نخواهد انجامید.
۲. گرتا گرویگ برای زنان کوچک (Little Women)
- کارگردان: گرتا گرویگ
- بازیگران: سیرشا رونان، فلورنس پیو
- نمرهی راتن تومیتوز: ۹۵ از ۱۰۰
- نمرهی متاکریتیک: ۹۱ از ۱۰۰
روایت زندگی چهار خواهر که پدرشان به جنگ رفته است و متدرشان سعی میکند با سختیها کنار بیاید.
ادامه دادن به آفرینش شگفتی، آن هم بعد از شاهکاری مانند لیدی برد (Lady Bird) کار آسانی نیست.
داستان کلاسیک گرتا گرویگ توانست پرفروشترین فیلم تاریخ شرکت آ۲۴ (A24) شود (که بعدها رکورد آن توسط جواهرات تراشنخورده (Uncut Gems) شکسته شد) و پنج نامزدی اسکار را بهدست اورد، از جمله بهترین فیلم و یک نامزدی بهترین کارگردانی که توانست نام گرتا گرویک را در تاریخ اکادمی به عنوان پنجمین زنی که (تا آن سال) نامزد رشتهی کارگردانی شده است، ثبت کند.
گرویگ ثابت کرد از آن کارگردانهایی نیست که تنها در فیلم اول خود شگفتی میآفرینند. اقتباس تاثیرگذار او از رمان لوییزا می الکات اثبات کرد که او حتی در سیستم فیلمسازی استودیویی هالیوود هم میتواند جاهطلبی و مهارتهای داستانگویی تاثیرگذار خود را حفظ کند.
فیلم توانست در سطح بینالمللی ۲۰۰ میلیون دلار فروش به نام خود ثبت کند و همچنین دو نامزدی اسکار برای دو بازیگر خود، سیرشا رونان و فلورنس پیو به ارمغان بیاورد.
۳. توماس وینتربرگ برای جشن (The Celebration)
- کارگردان: توماس وینتربرگ
- بازیگران: توماس بو لارسن، پاپریکا استین
- نمرهی راتن تومیتوز: ۹۱ از ۱۰۰
در تولد شصت سالگی مردی، رازهای تاریکی از زندگی او و خانوادهاش برملا میشود.
برای سه دهه وینتربرگ از بزرگترین کارگردانهای دانمارک بوده است و حالا بالاخره او با یک دور دیگر (Another Round)، یک نامزد اسکار است.
کارنامهی فیلمسازی او با فیلم بزرگترین قهرمانان (The Biggest Heroes) که در سال ۱۹۹۶ به نمایش در آمد، آغاز شد. یک کمدی جادهای که داستان دو دزد بانک را روایت میکند.
اما این دومین فیلم وینتربرگ، جشن، بود که نام او را در سطح بینالمللی بر سر زبانها انداخت. فیلمی که نخستین فیلم جنبش دوگما ۹۵ شناخته میشود.
تکنیکهای تهیهی فیلم با بودجهی کم و حس اضطرار ایجاد شده با دوربین روی دست توسط آنتونی داد منتل برای وینتربرگ جایزهی ویژهی هیأت داوران جشنوارهی کن ۱۹۹۸ را به ارمغان آورد.
وینتربرگ تنها در بین آنهایی که فیلم دوم فوقالعادهای ساختهاند حضور ندارد، او با به وجود آوردن سبک جدیدی از فیلمسازی به عنوان یکی از هیجانانگیزترین کارگردانهای معاصر دنیا شناخته میشود.
۴. کاترین بیگلو برای تاریکی نزدیک (Near Dark)
- کارگردان: کاترین بیگلو
- بازیگران: آدریان کیوان پاسدار، جنی رایت
- نمرهی راتن تومیتوز: ۸۲ از ۱۰۰
- نمرهی متاکریتیک: ۷۶ از ۱۰۰
فیلم داستان عاشقانهی است دربارهی یک خونآشام، می و پسری که او عاشقاش میشود، کیلب.
تاریکی نزدیک تنها تجربهی کارگردانی کاترین بیگلو است، اما همچنان به عنوان دومین فیلم کارنامهی او هم محسوب میشود، چرا که او در سال ۱۹۸۱ فیلم بیعشق (The Loveless) را به همراه مونتی مونگمری مقابل دوربین برده بود.
برای کسانی که آرزو میکنند بیگلو هرگز این ژانر را رها نکند، این فیلم یادآوری است از این که فیلمهای اولیهی او چقدر پرتنش و پرهیجان بودند.
۵. دیوید فینچر برای هفت (Seven)
- کارگردان: دیوید فینچر
- بازیگران: برد پیت، مورگان فریمن
- نمرهی راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
کارآگاهی که به شهر جدیدی منتقل شده است برای مدتی باید دستیار کارآگاه کهنهکاری باشد که به بازنشستگی نزدیک است و آنها باید با هم روی پروندهای مربوط به قاتلی سریالی کار کنند.
خوشبختانه تنها راه ماندگاری فینچر یک فیلم دوم فوقالعاده بود.
نخستین تجربهی کارگردانی فیلم بلند فینچر بیگانه ۳ (Alien 3) بود که با توجه به آغاز فیلمبرداری با فیلمنامهی ناتمام و تنها پنج هفته زمان داشتن برای آمادگی، به یک تجربهی وحشتناک برای تماشا تبدیل شده بود.
فینچر دربارهی بیگانه ۳ گفته است: «هیچکس بیشتر از من از آن متنفر نیست. تا همین امروز، هیچکس بیشتر از من از آن متنفر نیست.»
کارگردان و استودیوی قرن بیستم (20th Century Studios) طی فیلمبرداری روابط شکنندهای با هم داشتند و فینچر ساخت فیلم را غسل تعمید با آتش خواند. فینچر همواره خودش را از بیگانه ۳ دور میکرد و همزمان از سینما هم دور میشد تا این که توسط دومین فیلم خود، هفت، نجات داده شد.
یک تریلر نئونوآر با موضوعیت قاتل سریالی که پس از سالها کارگردانی موزیک ویدیو، فینچر را به عنوان کارگردانی سینمایی به دنیا معرفی کرد.
هفت در سال ۱۹۹۵ اکران شد و با بودجهی ۳۳ میلیون دلاری، به فروش بینالمللی ۳۲۷ میلیون دلاری دست یافت و اثبات کرد که دنیای تاریک فینچر قابل سرمایهگذاری است. موفقیت همین فیلم بود که درب را برای بازی (The Game) و بعدها باشگاه مشتزنی (Fight Club) باز کرد.
۶. پل توماس اندرسون برای شبهای عیاشی (Boogie Nights)
- کارگردان: پل توماس اندرسون
- بازیگران: مارک والبرگ، برت رینولدز
- نمرهی راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
- نمرهی متاکریتیک: ۸۵ از ۱۰۰
داستان پسری که به دنبال شهرت و پول جذب صنعت پورنوگرافی میشود.
نخستین فیلم پل توماس اندرسون، برد دشوار (Hard Eight)، مورد توجه منتفدان قرار گرفت، اما در گیشه با شکست سختی مواجه شد (فروش کمتر از ۲۵۰ هزار دلار با بودجهی ۳ میلیون دلاری).
خوشبختانه نیو لاین سینما (New Line Cinema) میدانست که شبهای عیاشی اندرسون یک شگفتی با خود به همراه دارد. وقایع دومین فیلم اندرسون پشت صحنهی فیلمهای مستهجن در سال ۱۹۷۷ را روایت میکند.
فیلم مارک والبرگ را به یک ستاره تبدیل کرد و کارنامهی حرفهای برت رینولدز را با یک نامزدی اسکار برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، احیا نمود.
اندرسون هم توانست نامزد دریافت اسکار بهترین فیلمنامهی غیراقتباسی شود، اما این شخصیتهای بهیادماندنی و فروش ۴۳ میلیون دلاری بود که پل توماس اندرسون را در مسیر تبدیل شدن به یکی از بزرگترین کارگردانهای تاریخ آمریکا قرار داد.
۷. وس اندرسون برای راشمور (Rushmore)
- کارگردان: وس اندرسون
- بازیگران: بیل ماری، اولیویا ویلیامز
- نمرهی راتن تومیتوز: ۸۹ از ۱۰۰
- نمرهی متاکریتیک: ۸۶ از ۱۰۰
داستان مکس فیشر، پسر پانزده سالهای که در دبیرستان راشمور درس میخواند و رویاهای زیادی در سر دارد.
نخستین فیلم کارنامهی اندرسون منور (Bottle Rocket) بود، اما دومین فیلم او، راشمور، در سال ۱۹۹۸ بود که او را به عنوان نویسنده و کارگردانی جوان به دنیا معرفی کرد.
فیلم هم در گیشه و هم در جشنوارهها به موفقیت رسید و همین موفقیت بود که اندرسون را یاری کرد تا در فیلم بعدی خود سبک کامل مورد نظرش را اجرا کند.
۸. آندریا آرنولد برای تنگ ماهی (Fish Tank)
- کارگردان: آندریا ارنولد
- بازیگران: کتی جارویس، مایکل فاسبندر
- نمرهی راتن تومیتوز: ۹۱ از ۱۰۰
- نمرهی متاکریتیک: ۸۱ از ۱۰۰
داستان زندگی میا، دختری جوان که از مدرسه اخراج میشود و از سمت دیگر هم با مادر خود درگیر است.
وقتی آندری آرنولد در سال ۲۰۰۶ فیلم اول خود رد رود (Red Road) را ساخت، پیش از آن یک اسکار را به خاطر فیلم کوتاه زنبور بیعسل (Wasp) در سال ۲۰۰۵ به خانه برده بود، اما این فیلم دوم او، تنگ ماهی، بود که نام او را بر سر زبان عاشقان سینما انداخت.
تنگ ماهی با بازی کتی جرویس و آغاز راه مایکل فاسبندر، به عنوان یکی از بهترین فیلمهای قرن بیست و یک بیبیسی (BBC) نام گرفت.
۹. دارن آرونوفسکی برای مرثیهای بر یک رویا (Requiem for a Dream)
- کارگردان: دارن آرونوفسکی
- بازیگران: جرد لتو، جنیفر کانلی
- نمرهی راتن تومیتوز: ۷۹ از ۱۰۰
فیلم چهار شخصیت مختلف را دنبال میکند که زندگیشان تحت تاثیر مواد مخدر قرار گرفته است.
نخستین تجربهی کارگردانی آرونوفسکی، پی (Pi)، در چشنوارهی ساندنس سال ۱۹۹۸ آشوب به پا کرد. جایی که او جایزهی بهترین کارگردانی را به دست آورد. اما در سال ۲۰۰۰ بود که آرونوفسکی با دومین فیلم خود تماشاگران فراوانی را به سینماها کشاند.
فیلم برای الن برستین یک نامزدی اسکار به همراه آورد و نام آرونوفسکی را به عنوان یکی از بهترین کارگردانهای فیلمهای روانشناختی ساختارشکن ثبت کرد (برای اثبات بیشتر قوی سیاه (Black Swan) و مادر (Mother) را ببینید).
۱۰. آری استر برای میدسامر (Midsommar)
- کارگردان: آری استر
- بازیگران: فلورنس پیو، جک رینور
- نمرهی راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
- نمرهی متاکریتیک: ۷۲ از ۱۰۰
آری استر با نخستین فیلم خود، موروثی (Hereditary)، که در جشنوارهی فیلم ساندنس ۲۰۱۸ با فاصله پیشتاز بود، تبدیل به یکی از هیجانانگیزترین صداهای دنیای فیلمهای مستقل شد.
نویسندگی، کارگردانی و بازیگری نقش اصلی زن فیلم از سمت منتقدان مورد توجه قرار گرفتند، اما از آن جایی که اسکار همواره در مقابل ژانر وحشت مقاوم بوده است، به فیلم توجهی نشد.
خوشبختانه موروثی تنها یک فیلم اول موفق نبود. دومین فیلم استر، میدسامر، یک پروژهی ترسناک جاهطلبانهتر و پرچالشتر است که ثابت میکند وقتی اکتشاف روانشناختی با حرکات دوربین و ترکیب رنگ در میان باشد، آستر یک استاد است.
۱۱. بونگ جون-هو برای خاطرات قتل (Memories of Murder)
- کارگردان: بونگ جون-هو
- بازیگران: سونگ کانگهو، کیم سانگکیونگ
- نمرهی راتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰
- نمرهی متاکریتیک: ۸۲ از ۱۰۰
روایت یک کارآگاه پلیس محلی که در پی حل راز قتلهای سریالی است.
اولین فیلم بونگ جون-هو، سگهایی که پارس میکنند هرگز گاز نمیگیرند (Barking Dogs Never Bite) که در سال ۲۰۰۰ به اکران در آمد، در کرهی جنوبی تاثیر فراوانی گذاشت، اما فیلم دوم او، خاطرات قتل، بود که او را در سطح بینالمللی به عنوان نویسنده-کارگردانی بااستعداد به شهرت رساند.
خاطرات قتل، زودیاک (Zodiac) بونگ است. داستان یک فرآیند و به نمایش گذاشتن جزئیات وسواسی تحقیقات و ارتباط آن با سرکوبی احساسی که به خشم و جنایت منجر میشود.
مجلهی ایندیوایر خاطرات قتل را چهارمین فیلم جنایی برتر قرن بیست و یک معرفی کرده است.
۱۲. شین کاروث برای رنگ سرچشمه (Upstream Color)
- کارگردان: شین کاروث
- بازیگران: ایمی سایمتز، شین کاروث
- نمرهی راتن تومیتوز: ۸۶ از ۱۰۰
- نمرهی متاکریتیک: ۸۱ از ۱۰۰
روابت کنندهی تاثیر یک انگل مرموز بر زندگی یک زن و مرد.
هرکسی که در انتهای نخستین تجربهی کارگردانی کاروث، آغازگر (Primer)، که جایزهی ویژهی هیأت داوران جشنوارهی ساندنس را به دست آورد، با ذهنی سرشار از سوال و شگفتی سالن را ترک کرد، به طور حتم پس از فیلم معمایی دیگر او، رنگ سرچشمه، در سال ۲۰۱۳ هم همین حال را داشت.
کاروث به عنوان کارگردان، بازیگر، تدوینگر، آهنگساز و نویسنده در فیلم شرکت کرده است. رنگ سرچشمه به اندازهای تاثیرگذار بود که طرفدارهای کاروث از این که هنوز فیلم دیگری از او ندیدهاند ناامید هستند.
۱۳. رایان کوگلر برای کرید (Creed)
- کارگردان: رایان کوگلر
- بازیگران: مایکل بی. جردن، سیلوستر استالونه
- نمرهی راتن تومیتوز: ۹۵ از ۱۰۰
راکی، بوکسور معروف، حالا با بیماری و پیری دست و پنجه نرم میکند و برای ادامهی راه مربیگری یک بوکسور جوان را بر عهده میگیرد.
کوگلر با فیلم ایستگاه فروتویل (Fruitvale Station) در سال ۲۰۱۳ یکی از بهترین فیلمهای کارگردانی اول یک دههی گذشته را مقابل دوربین برد و توانست جایزهی ویژهی هیأت داوران جشنوارهی ساندنس و جایزهی مخاطبان را به خانه ببرد.
برای فیلم دوم خود، رایان کوگلر مسئولیت سنگین ساخت ادامهی راکی را برعهده گرفت و آن را با موفقیت به پایان رساند.
کوگلر، بازیگر موردعلاقهی خود مایکل بی. جوردن را به عنوان نقش اصلی انتخاب کرد و یک تجربهی خشنود کننده برای مخاطبان خود رقم زد که توانست مسیر را برای رسیدن او به فیلم پلنگ سیاه (Black Panther) و تاریخسازی هموار کند.
۱۴. سوفیا کوپولا برای گمشده در ترجمه (Lost in Translation)
- کارگردان: سوفیا کوپولا
- بازیگران: بیل مری، اسکارلت جوهانشون
- نمرهی راتن نومینوز: ۹۵ از ۱۰۰
داستان یک بازیگر آمریکایی که برای کار به ژاپن میرود و آن جا درگیر یک ماجرای عاشقانه با یک زن آمریکایی میشود.
سوفیا کوپولا مسیر خود در کارگردانی را ابتدا با یکی از دوست داشتنیترین فیلم اولهای تاریخ سینما، خودکشی باکرهها (The Virgin Suicides)، آغاز کرد و سپس با یکی از ماندگارترین عنوانهای قرن بیست و یک، گمشده در ترجمه، آن را ادامه داد.
دومین فیلم کوپولا چهار نامزدی اسکار برای او به ارمغان آورد، از جمله؛ بهترین فیلم و بهترین کارگردانی.
فیلم توانست اسکار بهترین فیلمنامهی غیراقتباسی را به دست آورد.
۱۵. آلفونسو کوارون برای پرنسس کوچک (A Little Princess)
- کارگردان: آلفونسو کوارون
- بازیگران: النور برون، لیام کانینگهام
- نمرهی راتن تومیتوز: ۹۷ از ۱۰۰
- نمرهی متاکریتیک: ۸۳ از ۱۰۰
سارا که پدرش در هند مرده است مجبور میشود که به یک مدرسهی شبانه روزی برود.
یکی از بهترین دومین فیلمهای تاریخ سینما پرنسس کوچک است. فیلمی که اثبات کرد کوارون میتواند بدون این که استعداد خود را نادیده بگیرد در فضای استودیویی هالیوود کار کند.
همین یادگیری تعادل بین هنر و صنعت بود که بعدها به کوارون در ساخت هری پاتر و زندانی آزکابان (Harry Potter and the Prisoner of Azkaban) و جاذبه (Gravity) کمک کرد و این موفقیتهای صنعتی بود که او را در مسیر موفقیتهای شخصیتر هنری مانند فرزندان انسان (Children of Men) و رما (Roma) پیش برد.
۱۶. آوا دوورنی برای وسط ناکجا (Middle of Nowhere)
- کارگردان: ایوا دوورنی
- بازیگران: دیوید ایولوو، عمری هاردویک
- نمرهی راتن تومیتوز: ۸۸ از ۱۰۰
- نمرهی متاکریتیک: ۷۵ از ۱۰۰
روبی پس از این که همسرش به هشت سال زندان محکوم میشود، تصمیم میگیرد تحصیل را رها کرده و به همسرش کمک کند.
پس از این که منتقدان نام آشنای آمریکا از فیلم نخست آوا دوورنی، من دنبال خواهم کرد (I Will Follow) به عنوان فیلمی داستانگو تقدیر کردند، فیلم در بین مخاطبان هم طرفدارهای فراوانی پیدا کرد.
با فیلم دوم خود، وسط ناکجا، دوورنی توانست توجه سرمایهگذاران صنعت سینمای امریکا را به عنوان استعدادی در حال شکوفایی به خود جلب کند.
توجهی که بعدها به او کمک کرد تا فیلمهای به یادماندنی دیگر مانند سلما (Selma)، چینخوردگی در زمان (A Wrinkle in Time) و سریال وقتی آنها ما را میبینند (When They See Us) را بسازد.
۱۷. رابرات اگرز برای فانوس دریایی (The Lighthouse)
- کارگردان: رابرت اگرز
- بازیگران: رابرت پتینسون، ویلیام دفو
- نمرهی راتن تومیتوز: ۹۰ از ۱۰۰
- نمرهی متاکریتیک: ۸۳ از ۱۰۰
در جزیرهای دورافتاده دو مرد که مسئولیت فانوس دریایی را برعهده دارند، باید مدتی طولانی را با هم بگذرانند.
پس از نخستین فیلم خود، جادوگر (The Witch)، در سال ۲۰۱۵ اگرز چندین سال زمان صرف کرد تا فیلم بعدی خود را بر پردهی نقرهای بیاورد، اما پس از دیدن فانوس دریایی همه فهمیدند که این انتظار ارزشاش را داشت.
فیلم دوم اگگرز در جشنوارهی کن نگاهها را به خود معطوف کرد و مجلهی ایندیوایر آن را یک درام روانشناختی گیرا معرفی کرد که یکی از بهترینهای ۲۰۱۹ است.
۱۸. دبرا گرانیک برای زمستان استخوانسوز (Winter’s Bone)
- کارگردان: دبرا گرانیک
- بازیگران: جنیفر لانس، جان هاکس
- نمرهی راتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰
- نمرهی متاکریتیک: ۹۰ از ۱۰۰
داستان دختری هفده ساله که به دنبال پدر فراری خود میگردد.
زمستان استخوانسوز اغلب به عنوان فیلمی شناخته میشود که دبرا گرانیک را به عنوان کارگردانی نام آشنا به شهرت رساند، اما در واقع نخستین فیلم او، پایین به سمت استخوان (Down to the Bone)، در سال ۲۰۰۴ با بازی ویرا فارمیگا چنین کرد.
با سرمای استخوانسوز گرانیک بالاترین افتخارات چشنوارهی ساندنس را به دست آورد و جنیفر لارنس را در ابتدای مسیر ستاره شدن به حرکت درآورد.
۱۹. ماریل هلر برای هرگز میتوانی مرا ببخشی؟ (Can You Ever Forgive Me)
- کارگردان: ماریل هلر
- بازیگران: ملیسا مککارتی، ریچارد ای گرانت
- نمرهی راتن تومیتوز: ۹۸ از ۱۰۰
یک نویسنده پس از این که نمیتواند از آثار خودش خرج زندگیاش را در بیاورد، تصمیم میگیرد تا نامههای جعلی افراد مشهور را بفروشد.
یکی از قویترین فیلم اولیهایی که سینما به یاد دارد فیلم خاطرات یک دختر نوجوان (The Diary of a Teenage Girl) از ماریل هلر است، فیلمی که به طور معجزهآسایی انرزیای جدید به ژانر قدیمی خود تزریق کرد.
فیلم دوم هلر اثبات میکند که او میتواند ذکاوت و همدردی با شخصیتهای پیچیده را حتی با بودجهی زیاد و ستارههای بزرگ سینمایی هم حفظ کند. فیلم سه نامزدی اسکار به دست آورد، از جمله بهترین بازیگر زن برای ملیسا مککارتی.
۲۰. بری جنکینز برای مهتاب (Moonlight)
- کارگردان: بری جنکینز
- بازیگران: تراوانته رودز، ماهرشالا علی
- نمرهی راتن تومیتوز: ۹۸ از ۱۰۰
- نمرهی متاکریتیک: ۹۹ از ۱۰۰
روایت کنندهی زندگی یک پسر سیاهپوست که متفاوت است.
برای بری جنکینز هشت سال طول کشید تا پس از نخستین فیلم خود، درمانی برای مالیخولیا (Medicine foe Melancholy)، دومین فیلم را به کارنامهی خود اضافه کند. اما بیشک این صبر ارزشاش را داشت.
با مهتاب جنکینز یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای قرن بیست و یک و به جرئت یکی از بهترین برندههای اسکار بهترین فیلم را خلق کرد.
موفقیت مهتاب تضمین کرد که طرفداران دیگر نیاز نیست نزدیک به یک دهه برای فیلم بعدی جنکینز منتظر بمانند.
تنها دو سال پس از مهتاب جنکینز با فیلم اگر خیابان بیل میتوانست حرف بزند (If beale Street Could Talk) در سال ۲۰۱۸ به سالنهای سینما بازگشت.
۲۱. اسپایک جونز برای اقتباس (Adaptation)
- کارگردان: اسپایک جونز
- بازیگران: نیکلاس کیج، مریل استریپ
- نمرهی راتن تومیتوز: ۹۱ از ۱۰۰
- نمرهی متاکریتیک: ۸۳ از ۱۰۰
داستان درگیریهای زندگی شخصی یک فیلمنامهنویس و مصائب اقتباس.
اسپایک جونز با نخستین تجربهی کارگردانی خود، جان مالکوویچ بودن (Being John Malkovich)، نام خود را در بین نامزدهای بهترین کارگردانی اسکار ثبت کرد.
با فیلم دوم خود، اقتباس، جونز اثبات کرد که هنوز حرف برای گفتن دارد و آن چه در فیلم قبلی رخ داده است تنها یک اتفاق نیست.
باتشکر از بهترین نقشآفرینی دوگانهی نیکلاس کیج و فیلمنامهی فوقالعادهی چارلی کافمن که اقتباسی است از کتاب غیرداستانی دزد ارکیده (The Orchid Thief) از سوزان اورلئان، جونز فیلم دومی تقریبا بینقص ارائه داده است.
۲۲. دیوید لینچ برای مرد فیلمنما (The Elephant Man)
- کارگردان: دیوید لینچ
- بازیگران: آنتونی هاپکینز، جان هرت
- نمرهی راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰
- نمرهی متاکریتیک: ۷۸ از ۱۰۰
داستان زندگی جوزف مریک، مردی با چهرهای عجیب.
لینچ در طول کارنامهی خود فیلمسازی تجربی را به مخاطبان عام انتقال داده است و مرد فیلنما با شکستن حباب جریان اصلی در این مسیر به او کمک فراوانی کرده است.
در فیلم دوم، لینچ به جای آن که پس از نخستین فیلم خود، کلهپاککن (Eraserhead)، بیشتر درون سبک خود غرق شود، به سمت یکی از بزرگترین شرکتهای فیلمسازی هالیوود (پارامونت (Paramount)) میرود و داستانی سنتی تعریف میکند.
فیلم موفقیت فراوانی کسب کرد، نه تنها برای نخستین بار برای لینچ نامزدی در اسکار بهترین کارگردانی را به ارمغان آورد، بلکه توانست حجم زیادی از مخاطبان را هم با لینچ همراه کند.
۲۳. ترنس مالیک برای روزهای بهشت (Days of Heaven)
- کارگردان: ترنس مالیک
- بازیگران: ریچارد گییر، بروک آدامز
- نمرهی راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰
- نمرهی متاکریتیک: ۹۳ از ۱۰۰
روایتی از عشق و قتل از زبان یک کودک با تصاویر خیرهکنندهی طبیعت ۱۹۱۶.
کارگردانهای اندکی هستند که شروعی به خوبی ترنس مالیک داشته باشند. شروعی آنقدر خوب که پس از دو فیلم نخست او، زمینهای لمیزرع(Badlands) در سال ۱۹۷۳ و روزهای بهشت در سال ۱۹۷۸، دو دهه طول کشید تا او سومین فیلم خود، خط باریک سرخ (The Thin Red Line) را در سال ۱۹۹۸ بسازد.
روزهای بهشت جایزهی بهترین کارگردانی جشنوارهی فیلم کن را برای مالیک به همراه آورد و اغلب به عنوان یکی از زیباترین فیلمهای تاریخ سینما از آن یاد میشود.
۲۴. استیو مککوئین برای شرم (Shame)
- کارگردان: استیو مککوئین
- بازیگران: مایکل فاسبندر، کری مولیگان
- نمرهی راتن تومیتوز: ۷۹ از ۱۰۰
- نمرهی متاکریتیک: ۷۲ از ۱۰۰
داستان زندگی پشتپردهی مردی به ظاهر موفق.
استیو مککوئین فیلمسازی را با ساخت فیلم گرسنگی (Hunger) در سال ۲۰۰۸ آغاز کرد و فیلم برای نخستین بار در جشنوارهی کن اکران شد. اما این تنها آغاز راه بود. مککوئین سه سال بعد با فیلم شرم توجه بسیاری از منتقدان را به خود جلب کرد.
با وجود محدودیت سنی، فیلم توانست با بودجهی ۶ میلیون دلاری به فروش ۲۰ میلیون دلاری در سطح بینالمللی دست پیدا کند. شهادتی برای هنر مککوئین در خلق سینمایی که نیاز به دیده شدن و بحث شدن دارد.
شرم در کمپانی سرچلایت (Searchlight) برای او اعتبار فراوانی کسب کرد. اعتباری که او را در مسیر فیلم دوازده سال بردگی (12Years a Slave) قرار داد.
۲۵. کریستوفر نولان برای یادگاری (Memento)
- کارگردان: کریستوفر نولان
- بازیگران: گای پیرس، جو پانتولیانو
- نمرهی راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
- نمرهی متاکریتیک: ۸۰ از ۱۰۰
مردی با مشکل حافظه به دنبال یافتن قاتل همسر خود است.
تعقیب (Following) استعداد فراوان نولان برای قصهگویی با حقه و نیرنگ را با وجود بودجهی اندک به تمام منتقدان اثبات کرد. فیلم توانست جایزهی ویژهی هیأت داوران جشنوارهی اسلمدانس (Slamdance) را به دست اورد، اما این دومین فیلم نولان، یادگاری بود که او را در مرکز توجه بین مخاطبان قرار داد.
داستانگویی فیلم حتی پس از بیست سال هنوز هم توجهها را به خود جلب میکند. یادگاری به یکی از فیلمهای موردعلاقهی استیون سودربرگ بدل شد. کسی که بعدها شخصا پادرمیانی کرد تا نولان بتواند تریلر برادران وارنر (Warner Bros)، بیخوابی (Insomnia)، را کارگردانی کند.
و ادامهی مسیر برای همهی مخاطبان آشنا است. نولان به مسیر خود ادامه داد و بهترین بلاکباسترهای چند سال اخیر را برای برادران وارنر مقابل دوربین برد (شوالیهی تاریکی (The Dark Knight)، تلقین (Inception)، دانکرک (Dunkirk) و …).
۲۶. جوردن پیل برای ما (Us)
- کارگردان: جوردن پیل
- بازیگران: لوپیتا نیونگو، وینستون دوک
- نمرهی راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
روایتی از جابهجایی و حملهی ما به ما.
پس از نخستین فیلم جوردن پیل، برو بیرون (Get Out)، که برای آن اسکار بهترین فیلمنامهی غیراقتباسی را به ارمغان آورد و جردن پیل را به عنوان استاد جدید ژانر وحشت به دنیا معرفی کرد، جردن پیل به سراغ فیلمی دیگر در همان ژانری که در آن بامهارت است رفت.
ما توانست با بودجهی بیست میلیونی به فروش دویست و پنجاه و پنج میلیونی در سطح بینالمللی برسد و نشان دهد که جوردن پیل لیاقت تمام ستایشهایی که برای فیلم اول خود به دست آورده بود را دارد.
۲۷. لین رمزی برای مورون کالر (Morvern Callar)
- کارگردان: لین رمزی
- بازیگران: سامانتا مورتون، برایان دیک
- نمرهی راتن تومیتوز: ۸۴ از ۱۰۰
- نمرهی متاکریتیک: ۷۸ از ۱۰۰
دختری شهرستانی در مسیر کنار آمدن با مرگ نامزدش درگیر وقایع مختلفی میشود.
لین رمزی با نخستین فیلم خود، شکارچی موش (Ratcatcher)، توجه جهانیان را به خود جلب کرد. فیلم واقعگرایی رمزی را که در ادامه تبدیل به امضای او شد به خوبی بازتاب میداد.
یک فیلم دوم نیازی نیست حتما بهتر از فیلم اول کارگردان باشد تا فیلم خوبی شناخته شود. در مورد رمزی، مورون کالر موفق میشود تا سبکی را که رمزی در فیلم نخست خود پایه گذاری کرده بود به گونهای پیشرونده، شخصیتر و هیجانانگیزتر به نمایش بگذارد.
۲۸. کوئنتین تارانتینو برای داستان عامهپسند (Pulp Fiction)
- کارگردان: کوئنتین تارانتینو
- بازیگران: جان تراولتا، اوما تورمن
- نمرهی راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰
- نمرهی متاکریتیک: ۹۴ از ۱۰۰
روایت داستانهای متقاطع از گنگسترها، یک بوکسور و … در لسآنجلس.
تارانتینو در سال ۱۹۹۲ جشنوارهی ساندنس را با فیلم اول خود، سگهای انباری (Reservoir Dogs)، به سلطه در آورده بود و سپس در سال ۱۹۹۴ با داستان عامه پسند اثبات کرد که هیچ اتفاقی در کار نبوده است.
فیلمی که توانست نخل طلای کن را به دست آورد، معمولا به عنوان یکی از بهترین فیلمهای تاریخ شناخته میشود. فیلم همچنین در گیشه هم به فروش ۲۱۳ میلیون دلار بینالمللی دست یافت و هفت نامزدی اسکار به دست آورد.
۲۹. ادگار رایت برای شان میمیرد (Shaun of Dead)
- کارگردان: ادگار رایت
- بازیگران: کیت اشفیلد، لوسی دیویس
- نمرهی راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰
نخستین تجربهی کارگردانی رایت در سال ۱۹۹۵ که یک مشت انگشت (A Fistful of Fingers) نام داشت به طور گستردهای نادیده گرفته شد. از همین رو فیلم کمدی شان میمیرد او تازگی یک فیلم اول را در بین مخاطبان داشت.
شان میمیرد، ادگار رایت را به عنوان یکی از هیجان انگیزترین مولفان در زمینهی سینمای ژانر به دنیا معرفی کرد. همچنین معمولا فیلم در لیست بهترین کمدیها و ترسناکهای قرن بیست و یک قرار میگیرد.
۳۰. کلوئی ژائو برای سوارکار (The Rider)
- کارگردان: کلوئی ژائو
- بازیگران: برادی جندرو، لیلی جندرو
- نمرهی راتن تومیتوز: ۹۷ از ۱۰۰
- نمرهی متاکریتیک: ۹۲ از ۱۰۰
همانند رایان کوگلر، دومین فیلم ژائو او را مستقیما به سمت دنیای مارول (Marvel) سوق داد. برای کوگلر این نقش را کرید به عهده داشت و برای ژائو این وظیفه بر عهدهی درام کابویی او بود.
او با رایدر اثبات کرد که میتواند با مهارتهای کارگردانی خود، مخاطب را به قلبهای زخم خوردهی شخصیتها نزدیک کند.
کاری که امسال هم در فیلم سوم خود، سرزمین آوارهها (Nomadland)، با موفقیت هر چه بیشتر به انجام رساند.
منبع: Indiewire