۱۳ فیلم تماشایی درباره فرایند فیلمسازی؛ پشت پرده جهان پرحاشیهی سینما
فیلمها سرگرممان میکنند، چیزهایی به ما میآموزند و در نهایت ما را فریفته خود میسازند. سینما میتواند داستانهایی تخیلی یا واقعی برایمان تعریف کند که از زندگی روزمره جدا شویم. با تمام این تفاسیر سادهانگارانه نیست اگر پروسه ساخت یک فیلم را نادیده بگیریم؟ فیلمسازی به عنوان مشارکتیترین فرم هنری، میتواند فعالیت بسیار پیچیدهای باشد. کارگردانان مؤلف ممکن است خودشان را مرکز جهان فیلمسازی تصور کنند، اما هر بخش از روند فیلمسازی برای موفقیت نهایی یک فیلم مهم و حیاتی است.
تماشای روند ساخته شدن فیلمها، چه مستند و چه داستانی، همیشه لذتبخش است. میتوان با مشاهده مستند لس بلنک در مورد ورنر هرتزوگ تمام رنج، تلاش و ایثاری را که با خون، عرق و اشک صرف ساخت یک فیلم میشود حس کرد یا مستندی چون «فیلم آمریکایی» تمام موانع پیش روی فیلمسازان مستقل را منعکس میکند. اما برای فیلمهایی که واقعا وجود ندارند چه؟ آثاری درباره ساختن فیلمهایی خیالی که میتواند ژانرهای گوناگونی را دربربگیرد؛ از کمدی «درود بر سزار!» برادران کوئن تا فیلم ترسناک «ایکس» از تی وست.
این لیست شامل ۱۳ فیلم داستانی برتر درباره ساز و کار فیلمسازی است که شما را به پشت پرده جهان پرحاشیه فیلمها میبرد.
۱) هشتونیم (Eight and a Half)
- کارگردان: فدریکو فلینی
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
- محصول: ۱۹۶۳
فیلم رویاگونه فدریکو فلینی دریچهای است برای تماشای ذهن شوریده یکی از منحصربهفردترین هنرمندان سینما. گوییدو انسلمی (مارسلو ماسترویانی) کارگردانی رویاپرداز است که بر سر ساخت موردانتظارترین فیلمش به مشکل میخورد. او که اسیر مشکلات سد نویسندگی شده، در رویاپردازیها و خاطرهبازیهایش افراط میکند تا در نهایت رویاها و زندگی واقعی و کار خلاقهاش در یکدیگر محو میشوند. فیلم موفق میشود تا تجربه شخصی را (باور عمومی بر این است که بخش عمدهای از فیلم از زندگی شخصی فلینی ناشی میشود) به اثری گزنده در مورد روند خلاقیت بدل کند. یک اثر خودتاب، آکنده از اعجابی بینهایت که تنها فلینی از عهده ساختاش برمیآمد.
۲) روز به جای شب (Day For Night)
- کارگردان: فرانسوا تروفو
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
- محصول: ۱۹۷۳
فرانسوا تروفو در این فیلم پرطرفدار دهه هفتادیاش، یک اثر درخشان درباره فیلمسازی به مخاطبان عرضه میکند، اثری درباره روند تولید یک فیلم که بخاطر ستارگان خودشیفتهاش به مشکل میخورد. هر آنچه که فکرش را بکنید در این فیلم به مشکل میخورد، ولی این مانع ساخت آن (یا حداقل تلاش برای آن) نمیشود. با یک گروه بازیگری بینالمللی که مثل اکثر فیلمهای خویشتاب تروفو، ژان-پیر لئو را به عنوان بازیگر مرد اصلی در خود دارد. فیلمی که به معنای واقعی وابستگی خود تروفو به سینما را بیان میکند. با اینکه بسیاری از فیلمهای این شکلی بخشهای فنی پروسه فیلمسازی را نادیده میگیرند، «روز به جای شب» تقریبا به تمام بخشهای فیلم ساختن نگاهی میاندازد؛ از گروه جلوههای ویژه گرفته تا منشی صحنه. اثر تروفو کمتر به توصیف دقیق و واقعگرایانه از صنعت فیلمسازی میپردازد و از آن یک فانتزی پرزرقوبرق میسازد. فیلمی تماشایی که تماشاگران را در سراسر دنیا درگیر خود میکند و راضی نگاه میدارد.
۳) آواز در باران (Singin’ in the Rain)
- کارگردانان: جین کلی٬ استنلی دانن
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
- محصول: ۱۹۵۲
حتی اگر فیلم را ندیده باشید، احتمالا موسیقیاش را شنیدهاید. یکی از بهترین فیلمهای موزیکال تاریخ سینما که به تمامی ذائقهها خوش میآید. این فیلم جذاب با بازی جین کلی، دونالد اوکانر و دبی رینالدز در نقش گروهی از بازیگران و خوانندگان که در سازگاری با دوران گذار از عصر صامت به ناطق دچار مشکل میشوند. فیلم از اولین نمونههای رنگی است که با طراحی درخشان کوریوگرافیاش توسط خود جین کلی و استنلی دانن نمیتوان عاشقش نشد. ترانههای لذتبخش و جذاب، رقصهای شگفتانگیز و نماهایی که گویی صحنه را شعلههایی از شور و عشق به آتش میکشند. بیدلیل نیست که ترانه عنوان فیلم که جین کلی بازیگوشانه آن را در خیابانی بارانگرفته زمزمه میکند انقدر میان عامه مردم پرطرفدار شده است؛ این لحظه نمایندهای برای شادی جاری در فیلم است. فیلم برای عدهای لذت خالص است و برای عدهای دیگر نوعی افشاسازی از هالیوود.
۴) بازیگر (The Player)
- کارگردان: رابرت آلتمن
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
- محصول: ۱۹۹۲
«همه ساکت!» اثر رابرت آلمن هجو هالیوود است و با بازی تیم رابینز و حضور کوتاهی از ۶۰ ستاره تاریخ سینما. وقتی یک تهیهکننده گستاخ فیلم (رابینز) نامههای تهدیدآمیز ناشناسی از نویسندهای که پیشتر ایدهاش را رد کرده دریافت میکند، مشغول جستجو برای یافتن فرستنده میشود و در این میان به یک نفر (وینسنت دن آفریو) شک میکند. در این فیلم پارودیوار از صنعت فیلمسازی که ادغامی از لحن کمدی، درام و رگههایی از ژانر نوآر است، فیلمنامهای گزنده و خویشتاب با ارجاعاتی دقیق خودنمایی میکند. فقط کافی است به سکانس ابتدایی طولانی فیلم دقت کنید که دوربین از میان یک استودیو در هالیوود گذر میکند و در همین حین دو نفر در مورد درخشان بودن سکانس ابتدایی «نشانی از شر» اورسن ولز بحث میکنند. فیلم در نهایت یک فیلم جنایی است که به شکل مضحکی آدمهایی را که بسیاری از فیلمهای موردعلاقهمان را میسازند به سخره میگیرد.
۵) شبهای عیاشی (Boogie Nights)
- کارگردان: پل توماس اندرسون
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
- محصول: ۱۹۹۷
فیلم پل توماس اندرسون برای ما از نوع دیگری از فیلمسازی میگوید: پورنوگرافی. فیلم در اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ میگذرد و حول بازیگر جوان فیلمهای بزرگسالانهای (مارک والبرگ) است که راهش را به خوبی در این صنعت باز میکند. برت رینولدز هم در نقش جک هورنر، کارگردان این فیلمها، نمایشی درخشان ارائه میکند و برایش کیفیت و بینقص بودن فیلمها اهمیت دارد. اما با تغییر زمانه تهیهکنندهها ترجیح میدهند فیلمهای کمهزینهتری نسبت به آثار هنری هورنر بسازند. اندرسون با دومین فیلمش جای پای خود را به عنوان یک فیلمساز خبره محکم میکند و با استفاده از گروه بازیگری شگفتانگیزی شامل ویلیام اچ. میسی، دان چیدل، هیتر گراهام و فیلیپ سیمور هافمن آنها را به سرحد استعداد خود میرساند. «شبهای عیاشی» اثر هنری پرشوری است که به جنبههای کمیک و تراژیکی از ظهور و سقوط ستارگان فیلمها میپردازد.
۶) سایه خونآشام (Shadow of the Vampire)
- کارگردان: ای. الیاس مرهیج
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
- محصول: ۲۰۰۰
در این پرتره خیالی از روند ساخت «نوسفراتو» فیلیپ مورنائو، بازیگران و گروه تولید فیلم کمکم در مورد بازیگر مرموز فیلم، مکس شرک (ویلم دفو)، دچار شکهای ترسناکی میشوند. «سایه خونآشام» عشقی را به فیلمهای صامت و مشخصا خود «نوسفراتو» ابراز میکند، بسیاری از سختافزارهای آن دوران با کارکردهای مدرن در ساخت فیلم استفاده شد. ای. الیاس مرهیج تنها به بارسازی شاهکار کلاسیک مورنائو راضی نشد و یک اثر افسانهای در مورد وقایع تولید فیلم ساخت. یک فیلم ترسناک عالی که نشان میدهد گاهی هنرمندان برای خلق تصورات خود چه افراطی میکنند.
۷) اد وود (Ed Wood)
- کارگردان: تیم برتون
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
- محصول: ۱۹۹۴
اگر شما طرفدار فیلمهای بد لذتبخش باشید، احتمالا نام اد وود را شنیدهاید. این پادشاه فیلمهای رده ب فاجعه، سازنده بسیاری از این آثار مثل «نقشه ۹ از فضای بیرونی» است. کمدی سیاه و سفید تیم برتون با بازی جانی دپ در نقش اد وود فیلم خوشحسوحالی است که ترجیح میدهد به جای تحقیر وود، او را تحسین کند. روحیه سرخوش این کارگردان با نقشآفرینی همدلیبرانگیز دپ به خوبی تصویر میشود. بازیگران دیگری چون مارتین لاندائو، وینسنت دن آفریو (در نقش اورسن ولز)، سارا جسیکا پارکر و بیل موری نیز با جانبخشی به دوستان عجیب ولی دوستداشتنی وود فیلم را به پیش میرانند.
۸) تحقیر (Contempt)
- کارگردان: ژان لوک گدار
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
- محصول: ۱۹۶۳
فیلمهای کمی چون «تحقیر» ژان لوک گدار هستند که هنر فیلم ساختن را اینچنین نامطلوب نمایش دهند. تلاش این کارگردان موج نوی فرانسه برای ساخت یک فیلم با بودجه بالا، به نوعی ادعانامهای علیه چنین فیلمهایی است که حول محور تولید فیلم «ادیسه» بنا شده است. نمایشنامهنویس موفقی (میشل پیکولی) و همسرش (بریژیت باردو) در زمان پیشتولید فیلم در یونان به سر میبرند، در حالی که کارگردان لجباز (فریتس لانگ در نقش خودش) و تهیهکننده آمریکایی فیلم (جک پالانس) مرتبا به مشکل میخورند. موضوعاتی که گدار به آنها میپردازد از بس زیاد است که انتظار داریم سررشته کار از دستش در برود، ولی در نهایت چنین اتفاقی نمیافتد. بیهودگی اقتباس ادبی وفادارانه، افراط سینمای تجاری، نقطهضعفهای ذاتی ارتباطات زبانی و طبیعت بیثبات و دمدمی عشق همه و همه در کمتر از ۱۰۰ دقیقه نمایش داده میشوند. این فیلم سینماسکوپ با موسیقی گوشنواز ژرژ دلرو، به شکلی هوشمندانه فیلمی پرخرج در مذمت ساخت فیلمهایی از جنس خودش است.
۹) سفرهای سالیوان (Sullivan’s Travels)
- کارگردان: پرستون استرجس
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
- محصول: ۱۹۴۱
فیلم با نوشته «تقدیم به یاد آنها که ما را خنداندند.»، ماجرای کارگردان بدبینی به نام جان سالیوان (جوئل مککری) را دنبال میکند که سراسر جهان را میگردد تا برای ساخت فیلمی در مورد طبقات ضعیف، با مصائب آنان بیشتر آشنا شود. کمدی شلوغ پرستون استرجس با دیالوگهای یکخطی و ریتم دیوانهوارش به یاد آورده میشود. تجربیات سالیوان با حسی از کمدی ناب به کمال میرسند و از هنگامی که او با جوان جویای نام بدشانسی (ورونیکا لیک) آشنا میشود، فیلم با نهایت سرعت اوج میگیرد. پیامهای نهایی فیلم شامل این که هنرمندان عموما از واقعیتهایی که سعی در به تصویر کشیدنشان دارند دور افتادهاند و خندیدن یکی از بزرگترین داروها برای بیچارگی است، به «سفرهای سالیوان» عمق بیشتری میبخشد. فیلمی دوستداشتنی که هم قلبتان را تسخیر میکند و هم شما را میخنداند.
۱۰) ایرما وپ (Irma Vep)
- کارگردان: اولیویه آسایاس
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
- محصول: ۱۹۹۶
اولیویه آسایاس در این فیلم به زیبایی وضعیت معاصر سینمای فرانسه را زیر سوال میبرد. یک بازیگر هنگ کنگی (مگی چانگ در نقش خودش) قرار است در بازسازی سریال کلاسیک «خونآشامها» ساخته کارگردانی پیشکسوت (ژان-پیر لئو) بازی کند. چانگ به عنوان یک خارجی میان بازیگران فرانسوی دیگر معرکه ظاهر میشود. با وجود اینکه «ایرما وپ» بسیار مرهون تجربیات مشابه فیلم در فیلم قبلی است، موفق میشود تا به تعمقی تازه در نسلهای مختلفی از فیلمها و فیلمسازان بپردازد؛ در عین حال که اهمیت خود رسانه سینما را زیر سوال میبرد.
۱۱) سوی دیگر باد (Other Side of the Wind)
- کارگردان: اورسن ولز
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
- محصول: ۲۰۱۸
در مورد کسی چون اورسن ولز، یک فیلم تمامنشده همچون جام مقدس گمشده میماند. پس هنگامی که مجوزها در مورد ترمیم فیلم صادر شد و کمپینهایی برای به پایان رساندن این اثر ناتمام ولز تشکیل شد، سخت میشد به وجد نیامد. خوشبختانه «سوی دیگر باد» اثری غریب و شیطنتآمیز از ولزی است که در اواخر عمرش نبوغ نابش به عنوان یک هنرمند را به اثبات میرساند. ماجرای کارگردانی همینگویمسلک (جان هیوستون) که فیلم آخرش (به همین نام فیلم) در نزدیکی پایان است. بخش عمده فیلم حول محور تولد ۷۰سالگی کارگردان است، که ستارگان، تهیهکنندهها و بقیه آدمهای شاغل در این صنعت او را به سمت و سوی فروپاشی روانی سوق میدهند. ولز در اقدامی نوآورانه مستند ساختگی (mockumentary) را با یک فیلم در فیلم هنری ترکیب میکند. فیلم همچنین یک مطالعه دقیق در مورد شخصیتپردازی است، پنجرهای رو به زندگی کارگردانی پا به سن گذاشته و تعمقی بر معنای واقعی دوربین فیلمبرداری.
۱۲) اقتباس (Adaptation)
- کارگردان: اسپایک جونز
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
- محصول: ۲۰۰۲
فیلمی که دریچهای است بر ذهن عجیب و غریب چارلی کافمنی که قصد اقتباس از رمان «دزد ارکیده» سوزان اورلئان را داشته است. در این فیلم عمیقا خویشتاب، نیکلاس کیج در دو نقش چارلی کافمن و برادر دوقلوی خیالیاش ایفای نقش میکند. همانطور که کافمن در یافتن حس هنرمندانه در منبع اقتباسش ناموفق است، علاوه بر کشیده شدن به سمت اعماق اضطراب خودش، وارد تجربیات خود اورلئان (مریل استریپ) با دزد ارکیده (کریس کوپر) هم میشود. «اقتباس» از آن فیلمهایی است که نمیتوان به سادگی توضیحش داد، بلکه باید آن را شخصا تجربه کرد. با این فیلم کافمن جای پای خود را به عنوان یکی از ویژهترین نویسندگان قرن ۲۱ محکم کرد. نویسندهای که با روند خلق داستان توسط خودش بیشتر به وجد میآید تا داستانی که قرار است تعریف کند.
۱۳) کوتوله را بگیرید (Get Shorty)
- کارگردان: بری ساننفلد
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
- محصول: ۱۹۹۵
اقتباسشده از رمان المور لئونارد، فیلم ماجرای گروه عجیبی از گنگسترها و تهیهکنندگان فیلم را دنبال میکند که سرنوشتشان بر سر چند قرض به هم گره میخورد. چیلی پالمر (جان تراولتا) به لسآنجلس سفر میکند تا از یک فیلمساز رده بی هالیوود (جین هکمن) قرضی را بگیرد و در این میان ناخواسته باعث خشم یک دلال مواد مخدر محلی (دلروی لیندو) میشود. جدا از ترکیب بازیگران پرزرقوبرق فیلم، «کوتوله را بگیرید» به واسطه دیالوگهای روان و حاضرجوابانهاش موفق میشود. تنها کافی است به نقل قول کردنهای دیوانهوار چیلی پالمر از فیلمهای مختلف گوش کنید، این عشق به سینماست که به معنای واقعی واگیردار است.
منبع: collider