۲۵ مجموعه فیلم و سریال فانتزی برتر تمام دوران
فرانچایزها در دنیای سرگرمی، مجموعهای از فیلمها، سریالهای تلویزیونی، کتابها، بازیها یا احتمالا ترکیبی از این چند مورد هستند که همگی حول محور داستانی مشخص، جهانی مشترک یا یک منبع خاص جریان دارند.
مطمئنا چندین فرنچایز بزرگ وجود دارند که با شنیدن کلمه فرانچایز، سریعا به یاد آنها میافتید. یکی از طولانیترین فرنچایزهای سینمایی، «گودزیلا» است که اولین فیلم آن در سال ۱۹۵۴ اکران شد و تا همین امسال با «گودزیلا در برابر کنگ» ادامه داشت و همچنین «جیمز باند» را داریم که تقریبا همزمان با «گودزیلا» و در قالب کتاب و داستان کوتاه شروع شد و از آن زمان تاکنون به اشکال مختلف بر روی پرده سینما به نمایش درآمده است.
- رستاخیزهای ماتریکس؛ ۸ شخصیت اصلی که در فیلم جدید نیستند (و دلیل غیبت آنها)
- دلیل واقعی اینکه ساخت قسمت بعدی فیلم آواتار انقدر طول کشیده چیست؟
- ۲۶ فیلم و سریال مارول و دیزنی پلاس برای سال ۲۰۲۲ و پس از آن (با تاریخ اکران)
برخی از پیچیدهترین و طولانیترین فرنچایزها، در ژانر فانتزی روایت میشوند. بسیاری از آنها قبل از این که در سینما منتشر شوند، در قالب رمان در دسترس عموم قرار میگیرند. اما برترین فرنچایزهای فانتزی کدامند؟ با نگاهی کلی به فرنچایزها، از جمله کتابها، فیلمها و سریالهای تلویزیونی، لیستی از بهترین جهانهای فانتزی را گردآوری کردهایم. البته آثاری را در نظر گرفتهایم که در بیش از دو قالب رسانهای منتشر شدهاند و باید گفت که تعداد کمی از عناوین این لیست، قالب نوشتاری دارند. قطعا با پیشرفت فناوری ساخت فیلم، داستانهای فانتزی جالبتری را روی پردههای سینما خواهیم دید اما موارد این لیست در حال حاضر، تاثیرگذارترین، تخیلیترین و گستردهترین فرانچایزهای تخیلی و فانتزی تاریخ هستند.
۲۵. بازی تاج و تخت (Game of Thrones)
بهتر است درباره چیزهای بدیهی صحبت نکنیم. «بازی تاج و تخت» به عنوان یک رمان فانتزی به قلم جورج آر آر مارتین در سال ۱۹۹۶ منتشر شد. تا سال ۲۰۲۱، چهار کتاب دیگر از این مجموعه به نام «نغمه یخ و آتش» منتشر شدند و دو کتاب دیگر نیز در راه هستند و البته در چند سال گذشته یک سریال تلویزیونی هشت فصلی هم از داستان آن پخش شد که مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. اکثر مردم حداقل با این سریال تلویزیونی اچبیاو آشنا هستند که بهترین بازیگران بریتانیایی حال حاضر در آن حضور داشتند (و البته چند غیر انگلیسی هم در آن بازی کردند). «بازی تاج و تخت»، با نادیده گرفتن فصل پایانی عجیب آن، مسلما دنیای سریالهای تلویزیونی این ژانر را تغییر داد و به گونهای تحسین شد که هیچ سریال دیگری پیش از آن اینگونه مورد توجه قرار نگرفته بود. علاوه بر این، شخصیتهای سریال تلویزیونی و مجموعه کتابها، پیچیده، خاص و بسیار جالب هستند.
سانسا استارک (با بازی سوفی ترنر در سریال)، از یک نوجوان بداخلاق به یک رهبر سیاسی با نفوذ تبدیل میشود. جیمی لنیستر (نیکولای کوستر والداو)، مردی است که رابطهای پیچیده با خواهرش دارد و در خلل پادشاهی، متوجه اشتباهات خود میشود. چندین و چند شخصیت منحصر به فرد دیگر در این داستان وجود دارند که هر کدام در نوع خود جذاب هستند. «بازی تاج و تخت» همچنین دنریس تارگرین (امیلیا کلارک) و اژدهایانش را به ما معرفی کرد که محبوبیت خاصی دارد. این سریال یک سری اسپینآف به نام «خاندان اژدها» دارد که در سال ۲۰۲۲ منتشر میشود. به جرات میتوان گفت که «بازی تاج و تخت» فرانچایز فانتزی قابل توجهی است که هنوز پتانسیل زیادی برای رشد بیشتر دارد.
۲۴. چرخ زمان (The Wheel of Time)
«چرخ زمان» که از رمان «چشم جهان» نوشته رابرت جردن در سال ۱۹۹۰ سرچشمه میگیرد، شاید برای طرفداران قدیمی بیگانه نباشد اما برای کسانی که در چند وقت اخیر با این اقتباس تلویزیونی آشنا شدهاند، تازه به نظر میرسد. ۱۴ کتاب از این مجموعه تا سال ۲۰۱۳ منتشر شدند. «چرخ زمان» درباره مردی است که تناسخ قهرمان جهان است و قرار است با دارکوان بجنگد و همه را نجات دهد یا شاید هم همه را نابود کند. جهان به عنوان ترکیبی از گذشته و آینده زمین، با یک سیستم جادویی پیچیده و دقیق توصیف میشود که پویایی طبقات اجتماعی، جنسیت و جنبههای مختلف جامعه را بررسی میکند.
مجموعه کتابهای پرفروش این سری هر کدام به طور مداوم با فضایی جدید که بر اساس مکانهای دنیای واقعی تنظیم شدهاند، فرهنگها و مذاهب پیچیدهای را گسترش میدهند و خوانندگان را در داستان خود غرق میکنند. حالا مجموعه تلویزیونی «چرخ زمان» احتمالا این فرصت را دارد تا با استفاده از جو آثار محبوبی مانند «بازی تاج و تخت» و برخی دیگر از آثار شناختهشده این لیست، جای پای خود را بیشتر محکم کند. البته این داستان، اقتباسات کمیکبوکی و بازیهای ویدیویی خاص خود را دارد و پیش از این نیز تاثیر خود را بر فرهنگ عامه به جا گذاشته است. «چرخ زمان» در طول سالهای متمادی، به آرامی یکی از گویاترین و موثرترین داستانها را در ژانر فانتزی خلق کرده است.
۲۳. ارباب حلقهها و هابیت (Lord of the Rings and The Hobbit)
یکی دیگر از آثاری که قطعا باید در این لیست جای میگرفت، «سرزمین میانه»، یک دنیای فانتزی شامل «ارباب حلقهها» و «هابیت»، کتابهای جورج آر آر تالکین و فیلمهای پیشگامانه پیتر جکسون است. صادقانه باید بگوییم که اگر این لیست رتبهبندی میشد، «سرزمین میانه» احتمالا در صدر قرار میگرفت اما اجازه دهید فقط به ستایش این فرانچایزها بپردازیم و وارد بحثهای بیدلیل نشویم. تالکین اولین بار «هابیت» را در سال ۱۹۳۷ و «ارباب حلقهها» را در سالهای ۱۹۵۴ و ۱۹۵۵ منتشر کرد. این کتابها از آن زمان، تاثیر زیادی بر خوانندگان سراسر جهان گذاشتهاند و زمانی که فیلمها منتشر شدند، تاثیرشان بیشتر هم شد. احتمالا پیدا کردن کسی که نام این سری را نشنیده باشد بسیار دشوار است و این دنیای بکر از آن زمان، الگوی بسیاری از نویسندگان و فیلمنامهنویسان بوده است.
شخصیتهای فوقالعاده بسیاری در این مجموعه وجود دارند و کاراکترهای شرور سائورون و اسماگ نیز منحصر به فرد و غیرقابل مقایسه با کاراکترهای مشابه خود در این ژانر هستند. فقط کافی است به خط داستانی شخصیت فرودو که با خواست و اراده حلقه مبارزه میکند نگاهی بیاندازید تا متوجه عظمت این داستان شوید. این شخصیت، به یاد ماندنی و پیچیده و مسلما یکی از بهترین کاراکترهای تاریخ است. علاوه بر اینها سریال آینده آمازون که هزینه زیادی برای آن صورت گرفته است، این پتانسیل را دارد که یکی دیگر از آثار متحولکننده فرنچایز «ارباب حلقهها» باشد.
۲۲. کونان بربر (Conan the Barbarian)
«کونان بربر» برای اولین بار در مجله داستانهای عجیب و غریب در سال ۱۹۳۲ پخش شد. این داستان که توسط رابرت هاوارد نوشته شده، درباره مردی است که در دنیایی تخیلی از زمان تمدنهای باستانی متولد شده و یک جنگجوی واقعی است که هرگز در مبارزه عقبنشینی نمیکند و مهم نیست که دشمن او یک هیولا باشد یا یک جادوگر یا پیرمردی معمولی، او به هر حال آنها را شکست خواهد داد. کونان در طی سالهای متمادی به نماد ژانر فانتزی تبدیل شده است. او فقط در داستانهای هاوارد خودنمایی نمیکند و نویسندگانی دیگر نیز داستانهایی با حضور این شخصیت نوشتهاند. رابرت جردن نویسنده «چرخ زمان»، پل اندرسون (برنده جایزه هوگو) و استیو پری نمونهای از این افراد هستند.
کونان شخصیت معروفی محسوب میشود و طبیعتا پایش به سینما نیز باز شده است. اکثر مردم احتمالا با فیلمهای «کونان بربر» و «کونان ویرانگر» در دهه ۸۰ میلادی آشنا هستند که در هر دوی آنها آرنولد شوارتزنگر نقش این شخصیت را بازی میکند. این فیلمها کاملا محبوب بودند. البته در سالهای گذشته نیز چندین تلاش نهچندان موفق برای بازگرداندن دوباره او به سینما صورت گرفت اما به نظر میرسد که بالاخره روزی این شخصیت دوباره با تمام قدرت بازمیگردد. کونان با کمیکها و سریالهای تلویزیونی، قطعا تاثیر خاصی بر فضای ژانر فانتزی داشته است.
۲۱. هری پاتر و دنیای جادوگران (Harry Potter and the Wizarding World)
فرانچایز فانتزی «هری پاتر»، جدای از «جنگ ستارگان»، یکی از مجموعههای موجود در این لیست است که گستردهترین جهان ممکن را دارد. این داستان به عنوان مجموعه کتابهایی به قلم جیکی رولینگ آغاز گردید و اقتباسات سینمایی آن نیز شامل هشت فیلم هستند که با «هری پاتر و سنگ جادو» در سال ۲۰۰۱ شروع شدند. با شروع این داستان، هیچ چیز نمیتوانست «هری پاتر» و اثرگذاری آن را متوقف کند. فیلمها و کتابها در طول سالهای گذشته محبوبیت بیشتری پیدا کردند و از آن زمان، جهان آنها گسترش یافته و فیلمهای «جانوران شگفتانگیز»، پارکهای موضوعی بزرگ، یک بازی موفق بینالمللی و چندین بازی ویدیویی به وجود آمدند و اساسا جامعه خاص طرفداران هری پاتر را ایجاد کردند.
حتی اگر دیگر هیچ فیلمی ساخته نشود (که البته احتمالش کم است) این فرنچایز نه تنها در ژانر فانتزی، بلکه در کل صنعت سرگرمی جای خود را به خوبی تثبیت کرده است. شخصیتهایی مانند هری پاتر، هرمیون گرنجر، ران ویزلی و آلبوس دامبلدور الهامبخش نسلهای زیادی بودهاند و تقریبا همه میدانند که هر کدام از آنها متعلق به کدام خانه هاگوارتز هستند. «هری پاتر» به معنای واقعی کلمه یکی از موفقترین فرنچایزهای فانتزی تمام تاریخ است.
۲۰. سرگذشت نارنیا (The Chronicles of Narnia)
بسیاری از استودیوهای هالیوودی تقریبا همزمان با اوج گرفتن فیلمهای «هری پاتر»، تلاش کردند تا فرنچایز فانتزی خاص خود را شروع کنند و یکی از این فرانچایزها «سرگذشت نارنیا» بود. مجموعه کتب اصلی این سری که توسط سی.اس. لوئیس نوشته شده، در مجموع دارای هفت قسمت است و اولین بار در دهه ۵۰ میلادی منتشر شد. این کتابها جهان را با دنیای نارنیا آشنا کردند که سرزمینی پر از حیوانات سخنگو، موجودات جادویی و البته کمد لباسی است که شما را از فضای معمولی انگلستان به این جهان درخشان و خارقالعاده منتقل میکند. داستان کتاب اول، «شیر، جادوگر و کمد لباس»، در طول جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد و در آن، چهار خواهر و برادر از عواقب جنگ فرار میکنند اما گرفتار چالش جدیدی در نارنیا میشوند.
جادوگر سفید و اصلان جزو شخصیتهای منحصر به فردی هستند که بچهها در ماجراجوییهایشان با آنها آشنا میشوند و کتابهای بعدی نیز دارای داستانی جالب و باورنکردنیتر هستند. این کتابها چندین بار در آثار سینمایی و تلویزیونی اقتباس شدهاند و بسیاری از آنها موفق بودهاند و چندین برنامه رادیویی و نمایشی نیز بر اساس آنها ساخته شده است. نسلهای جوانتر، احتمالا بیشتر با مجموعه فیلمهای مدرن این فرانچایز آشنا هستند که با «شیر، جادوگر و کمد لباس» در سال ۲۰۰۵ شروع شد و شامل سه فیلم بود. این فیلمها احتمالا جزو معدود آثار فانتزی سینمایی بودند که به نوعی تقریبا همزمان با «هری پاتر» به موفقیت بزرگی رسیدند. این فرانچایز حتی در حال حاضر نیز بسیار محبوب است و نتفلیکس چند سال پیش حق مالکیت آن را به دست آورد و احتمالا روی اقتباس دیگری از آن کار کند و باید منتظر یک ماجراجویی دیگر از طریق کمد لباس باشیم.
۱۹. جنگ ستارگان (Star Wars)
شاید «جنگ ستارگان» در نگاه اول، چندان فانتزی به نظر نرسد اما کافی است یک لحظه به آن فکر کنید. درست است که داستان در فضا اتفاق میافتد و اساس آن علمی تخیلی است اما نیرویی جادویی در آن وجود دارد که به مردم اجازه میدهد ذهنها را بخوانند، کنترل کنند، از تلهکینتیک استفاده کنند و کارهای بسیار دیگری انجام دهند. به زبان ساده باید بگوییم که هیچ توضیح علمی برای این نیروها وجود ندارد و آنها قطعا جادو هستند. علاوه بر آن، داستان لوک اسکای واکر (مارک همیل)، پرنسس لیا (کری فیشر) و هان سولو (هریسون فورد)، مانند فرودو، یک داستان ماجراجویانه و قهرمانانه کلاسیک است. اثرگذاری عظیم و همیشگی «جنگ ستارگان» مانند بسیاری از فرنچایزهای دیگر این لیست، کاملا آشکار و مشهود است.
مردم این فرنچایز را که شامل فیلمهای مختلف، کمیکها، بازیهای ویدیویی، پارکهای موضوعی و سریالهای تلویزیونی است، دوست دارند. لوک و دیگر قهرمانان دنیای «جنگ ستارگان» با به تصویر کشیدن داستان همیشگی نبرد حق علیه باطل، هرگز از مبارزه برای آنچه درست است دست برنمیدارند. هرکسی که داستان جنگ ستارگان را ببیند یا بخواند، دوست دارد که یک جدای باشد، از یک شمشیر نوری استفاده کند، امپراتوریهای تاریکی را نابود کند و سلاحهای ویرانگر را از بین ببرد. با اکران اولین فیلم (که بعدا به عنوان قسمت ششم شناخته شد) در سال ۱۹۷۷، دنیای «جنگ ستارگان» برای چندین نسل به نقطه عطفی در فرهنگ معاصر تبدیل شد و به نظر نمیرسد که به این زودیها متوقف شود.
۱۸. گرگ و میش (Twilight)
کتابهای «گرگ و میش» استفنی مایر از اواسط تا اواخر دهه اولیه قرن جدید منتشر شدند و سراسر جهان را فرا گرفتند. همه چیز درباره یک نوجوان خجالتی است که عاشق یک خونآشام خجالتی میشود. فیلمهای اقتباسی گرگ و میش انواع رکوردها را شکستند و طیف زیادی از جوانان را شیفته خود کردند. بسیاری از نوجوانان و جوانان به جای مطالعه کتب درسی خود، کتابهای «گرگ و میش» را میخواندند و به آنها وابسته شده بودند. شاید داستان آن کمی احمقانه به نظر برسد اما این کتابها واقعا خون تازهای به ژانر خونآشامی تزریق کردند و حس و حال جدید و جذابی به آن بخشیدند. بسیاری از افراد حتی به خاطر این کتابها هنوز دوست دارند که یک خونآشام باشند.
هر چهار کتاب پرفروش بودند و بیش از ۱۰۰ میلیون نسخه در سراسر جهان فروختند و به دهها زبان ترجمه شدند. شور و شوق پیرامون «گرگ و میش» در سالهای اخیر از بین رفته است اما داستان بلا سوان و ادوارد کالن، جایگاه خود را در تاریخ صنعت سرگرمی مستحکم کرده است و صادقانه باید گفت که به احتمال زیاد، دوباره و در آیندهای نزدیک، جان تازهای خواهد گرفت. مایر حتی اخیرا کتاب «آفتاب نیمهشب» را منتشر کرد که بازگویی داستان «گرگ و میش» از دیدگاه ادوارد است. خود فیلمها نیز در سال گذشته در پلتفرم نتفلیکس قرار گرفتند تا تماشاگران به آنها دسترسی داشته باشند. این فرانچایز احتمالا هیچ وقت فراموش نخواهد شد.
۱۷. نیروی اهریمنی او (His Dark Materials)
احتمالا تا الان متوجه شده باشید که بیشتر فرنچایزهای اصلی فانتزی بهعنوان سری رمانهای فانتزی طولانی شروع میشوند. قبل از این که تکنولوژی فیلمسازی قدرت بگیرد، نوشتن تنها راهی بود که نویسندگان و دیگر سازندگان به واسطه آن میتوانستند دنیاهای شگفتانگیز ذهن خود را زنده کنند. «نیروی اهریمنی او» به قلم فیلیپ پولمن، درباره همراهان «دیمون»، جهانهای موازی، یک ماده جادویی به نام «گرد و غبار» و مواردی دیگر است. نمایش همه این موارد بر روی پرده سینما بدون کمک جلوههای ویژه و گرافیکی مدرن واقعا دشوار بود.
بنابراین داستان کتابها قبل از تبدیل شدن به یک فیلم در سال ۲۰۰۷، در قالب رادیو، تئاتر و رسانههای دیگر روایت شد. خوشبختانه یک اقتباس تلویزیونی بسیار موفق در سال ۲۰۱۹ منتشر شد که از آن زمان تا به حال دو فصل داشته است. دافنه کین در نقش لیرا ایفای نقش میکند و بازیگران دیگری مانند جیمز مکاوی، روث ویلسون و لین مانوئل میراندا نیز جزو هنرمندان این مجموعه هستند. «نیروی اهریمنی او» به طور کلی، دنیایی فانتزی، اصیل و مناسب هر سن و سالی است و مفاهیم و مضامین آن واقعا جذاب و تاثیرگذار هستند.
۱۶. جادوگر شهر اوز (The Wizard of Oz)
احتمالا بیشتر مردم نمیدانند که داستان جادوگر شهر اوز و اقتباسات متعدد آن به عنوان یک رمان کودکانه در سال ۱۹۰۰ به نام «جادوگر شگفتانگیز اوز» اثر فرانک باوم آغاز شد. حتی قبل از فیلم سال ۱۹۳۹ با بازی جودی گارلند که اکثر مردم آن را میشناسند، این داستان در چندین فیلم صامت و کوتاه و حتی یک اثر موزیکال نیز اقتباس شده بود. «جادوگر شهر اوز» درباره شخصیت دوروتی است که با گردبادی به دنیای جادویی اوز میرود. این فرانچایز داستانی درباره دوستی، ایمان و ماجراجویی است. فیلم ۱۹۳۹ به خاطر روایت داستانی به یاد ماندنی و استفاده از تصاویر رنگی که در آن زمان جدید بود، بسیار مورد تحسین قرار گرفت اما این داستان قبل از آن هم موفق بود و خیلی زود در رسانههای مختلف پخش شد.
پس از موفقیت کتاب اول، باوم تعدادی کتاب دیگر نوشت که داستانهای آنها در همان جهان اتفاق میافتادند. این فرانچایز که نقطه عطفی در ادبیات آمریکا است، از آن زمان به بعد رشد کرد و آثار خلاقانه دیگری بر اساس داستان اولیه آن ساخته شدند و به موفقیتهای بزرگی دست پیدا کردند. برجستهترین نمونه آن، فیلم موزیکال «شرور» است. البته فیلمها و کتابهایی مانند «بازگشت به اوز» و «اوز: بزرگ و قدرتمند» نیز منتشر شدند که بسیاری از آنها به موفقیتهای تجاری بزرگی رسیدند اما از نظر کارشناسی با انتقادات مختلفی روبهرو شدند. اوز به طور کلی، دنیایی فانتزی برای نسلها و اعصار مختلف است.
۱۵. آواتار: آخرین بادافزار (Avatar: The Last Airbender)
«آواتار: آخرین بادافزار» به اندازه دیگر آثار این لیست، چندان گسترده نیست اما قطعا به همان اندازه تاثیرگذار است، به خصوص برای نسلهای جوان. این سریال انیمیشنی اصلی از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸ از نیکلودئون پخش شد و موفقیت بزرگی برای این کانال بود. این مجموعه احتمالا یکی از نمونههای اولیه در بین سریالهای انیمیشنی بود که یک سریال اسپینآف به نام «افسانه کورا» بر اساس آن ساخته شد که داستان آن چند سال پس از وقایع سری اول اتفاق میافتد. هر دو داستان در دنیایی روایت میشوند که در آن، افراد میتوانند عناصر آب، خاک، آتش و هوا را کنترل کنند. کاراکتر آواتار که نام سریال از آن برگرفته شده، کسی است که توانایی استفاده و بهرهوری از همه این چهار عنصر را دارد و موجودی قدرتمند است که طبق پیشگوییها جهان را نجات خواهد داد. هر بار که آواتار میمیرد، روح او در بدن یک فرد دیگر تناسخ مییابد.
«افسانه کورا» تقریبا به اندازه سری اصلی موفق بود اما از آن زمان تاکنون هیچ سریال جدیدی ساخته نشده است. البته همه چیز به زودی تغییر خواهد کرد، زیرا نیکلودئون در اوایل سال ۲۰۲۱ یک بخش جدید به نام استودیو آواتار ایجاد کرد که به تولید محتوای انیمیشنی جدید در دنیای آواتار اختصاص دارد. همچنین یک سریال لایو اکشن جدید بر اساس این مجموعه در نتفلیکس در حال توسعه است. اکثر مردم به خوبی از شکست اقتباس سینمایی این داستان در سال ۲۰۱۰ آگاه هستند. بنابراین این سریال لایو اکشن باید آنقدر خوب باشد تا یاد و خاطرات آن فیلم ضعیف را پاک کند و از بین ببرد. علاوه بر همه اینها، بازیهای ویدیویی و کمیکهایی وجود دارند که دنیای خارقالعاده آنگ، کاتارا، سوکا و زوکو و دیگر شخصیتهای این انیمیشن درخشان و پیچیده را به نمایش میگذارند.
۱۴. کمیکهای مارول و دنیای سینمایی مارول (Marvel Comics and the MCU)
مارول (دنیای سینمایی مارول و کمیکهای مارول) به عنوان یک فرنچایز ابرقهرمانی شناخته میشود (که همینطور هم است) اما نباید فانتزی بودن این داستان را نادیده گرفت. مطمئنا استیو راجرز و مرد آهنی انسانهایی هستند که (بیشتر) از راه و روشهای معمول و عادی، اعمال قهرمانانه خود را انجام میدهند اما به غیر از آنها ثور، خدای اسکاندیناویایی، دکتر استرنج جادوگر، اسکارلت ویچ و بسیاری از جهشیافتهها را داریم که داستانشان مبتنی بر فانتزی است. فهم برخی از جنبههای عرفانیتر فرنچایز مارول شاید به کاوش بیشتری نیاز داشته باشد اما دنیای سینمایی مارول رفتهرفته و به آرامی وارد داستانهای تخیلیتر و فراتر از منبع اصلی میشود و برای فهمیدن این موضوع کافی است نگاهی به آثار جدیدی مانند «جاودانگان» و «لوکی» بیاندازید.
در زمینه کمیکها، چندین و چند خالق مختلف در قالب نویسنده، تصویرگر یا هر کس دیگر، برای خلق یک جهان مشترک و حوزهای بیپایان از داستانها و شخصیتهای جدید، منحصر به فرد و جذاب تلاش میکنند. حتی در حال حاضر نیز شخصیتهای جدیدی به داستان اضافه میشوند و یکی از محبوبترین شخصیتهای جدید اضافهشده، خانم مارول، با نام مستعار کامالا خان است. همچنین قرار است سریالی بر اساس این شخصیت با بازی ایمان ولانی در این نقش ساخته شود. هر مخاطبی با چنین آزادی و تنوعی، میتواند شخصیتی را پیدا کند که با او ارتباط و تناسب بیشتری داشته باشد. همچنین این دنیا تنها جایی است که در آن میتوانید یک اندروید و یک جادوگر جهش یافته را ببینید که عاشق یکدیگر میشوند و از طریق جادو بچهدار میشوند.
۱۳. دیسکورلد (Discworld)
«دیسکورلد» که توسط تری پرتچت خلق شده، مجموعه کتابهایی است که داستان سیارهای مسطح و در عین حال قابل سکونت را روایت میکند که روی لاکپشتی غولپیکر بنا شده که چهار فیل روی پوستهاش ایستادهاند. این داستان تا حد زیادی الهام گرفته شده از روایتی سنتی است که در فرهنگهای قدیمیتر مناطقی از جهان مانند هند و چین وجود داشت و زمین را به این شکل و بر اساس روایت لاکپشت جهانی به تصویر میکشد. «دیسکورلد» دارای ۴۱ کتاب در سری اصلی و شامل چندین داستان مستقل مختلف است که گاهی اوقات به هم پیوند میخورند و روایتهایی فراگیر را شکل میدهند. این بدان معناست که خواننده میتواند از هر نقطهای شروع به خواندن داستان کند و چیزی از آن بفهمد.
این جهان دارای جادوگران، کوتولهها، قاتلان، امپراتوریهای متخاصم و برخی دیگر از عناصر فانتزی و دیوانهوار است. کونان بربر نیز یکی از شخصیتهای قابل توجه در برخی از خطوط داستانی این مجموعه است. به طور کلی، پرتچت این مجموعه را به عنوان نوعی طنز در ژانر فانتزی آفرید. «دیسکورلد» از زمان شروع در سال ۱۹۸۳ به رشد خود ادامه داد و داستانهای کوتاه، کتب دیگر (به جز مجموعه اصلی)، بازیهای ویدیویی، تئاتر، کتابهای صوتی و موارد دیگری نیز از آن استخراج شدند. تعداد زیادی اقتباس سینمایی و تلویزیونی نیز بر اساس این روایت ساخته شدهاند که قابلتوجهترین آنها احتمالا سهگانه شبکه اسکای در دهه اول قرن جدید و فیلم کوتاه «پل ترول» هستند. انطباق این فرنچایز برای نمایش در سینما و تلویزیون بسیار سخت است اما به هر حال امیدواریم که این اتفاق بار دیگر به نحو احسن رخ دهد.
۱۲. ملوان ماه (Sailor Moon)
فرنچایز «ملوان ماه» کمی منحصر به فردتر است و با مجموعه مانگایی نوشته و تصویرسازیشده توسط نائوکو تاکوچی و در سال ۱۹۹۱ آغاز شد. طولی نکشید که این سری که از ژاپن ریشه میگرفت، راه خود را به آمریکا باز کرد و در قالب اولین سریال انیمهای در سال ۱۹۹۲ روایت شد. «ملوان ماه» داستان گروهی از دختران نوجوان عادی را روایت میکند که متوجه میشوند تناسخ شخصیت ملوان پیشاهنگ یا همان محافظان عرفانی و جنگجو هستند و وظیفهشان نجات افراد بیگناه از نیروهای شروری است که به دنبال آنها و کریستال نقره جادویی و افسانهای هستند.
این فرنچایز به لطف داستان تاثیرگذار خود درباره دوستی و عشق ابدی و شخصیتهای سرگرمکننده و ملموس خود، از جمله ملوان ماه که یک قهرمان جادویی و در عین حال یک دختر بسیار دست و پا چلفتی و خجالتی است، بیش از ۱۰ میلیارد دلار در سراسر جهان به دست آورده است. این مجموعه در طول سالهای گذشته چندین فیلم و سریال دیگر داشته که جدیدترین آنها فیلم «ملوان ماه جاودانه» در سال ۲۰۲۱ است. ملوان ماه نقطه ورود بسیاری از افراد به دنیای انیمه و مانگا است و طرفداران این سری مانند طرفداران «حمله به تایتان» و «وان پیس»، ارادت زیادی به آن دارند.
۱۱. ویچر (The Witcher)
«ویچر» یکی دیگر از فرانچایزهای فانتزی است که داستان آن به عنوان مجموعه کتابی به زبان لهستانی و به قلم آندری ساپکوفسکی شروع شد. مجموعه ویچر با شش کتاب و بیش از دهها داستان کوتاه، برای مدتی طولانی در اروپای شرقی به خوبی شناخته شده بود اما بازیهای ویدیویی ویچر بود که بقیه جهان را با این دنیای نمادین آشنا کرد. داستان درباره شخصیت معروف ویچر، گرالت از ریویا است. ویچرها گروهی از مردم هستند که دارای قدرتهایی ماورایی برای شکار هیولاها هستند و معمولا توسط جامعه طرد میشوند. گرالت به ماجراجوییهای مختلف میپردازد و با طیف گستردهای از موجودات (آشنا و ناآشنا) و همچنین با مشکلات و جنگهای زیادی روبهرو میشود.
داستان این کتابها در دهه ۹۰ میلادی در مجموعه کمیک «دارک هورس» اقتباس شد و مدت کوتاهی پس از آن نیز دو فیلم بر اساس آن ساخته شدند. سپس در سال ۲۰۰۷، کمپانی پراجکت رد اولین بازی از سهگانه پرفروش «ویچر» را منتشر کرد و طرفداران بیشتری را به خود جلب نمود. داستان این مجموعه دارک و اکشن، پر از شخصیتهای متمایز فراوان، مانند ینفر و سیری است و واقعا جای تعجب نیست که این فرنچایز تا این حد موفق است و گسترش مییابد. نتفلیکس در آستانه انتشار فصل ۲ اقتباس تلویزیونی تحسینشده «ویچر» با بازی هنری کویل است و در اوایل سال گذشته نیز یک فیلم انیمیشنی با نام «ویچر: کابوس گرگ» را هم منتشر کرد و یک پیشدرآمد نیز در حال تولید است. در حال حاضر نمیتوان حدس زد که دنیای «ویچر» به کدام سمت و سو خواهد رفت.
۱۰. دزدان دریایی کارائیب (Pirates of the Caribbean)
این مجموعه به دلایلی مختلف، کمی افت کرده است اما هیچ شکی در موفقیت و کیفیت سه فیلم اول وجود ندارد. با این حال، سینما محل آغاز فرنچایز «دزدان دریایی کارائیب» نبود. این مجموعه در واقع از جاذبههای پارک موضوعی دیزنیلند در کالیفرنیا و جهان والت دیزنی در فلوریدا سرچشمه گرفت. آنها جاذبههایی تاریک هستند و در داخل یک فضای سرپوشیده قرار دارند و شما سوار یک قایق میشوید و صحنهها و تصاویر مختلفی از دزدان دریایی را مشاهده میکنید که در حال ایجاد هرج و مرج هستند. اولین فیلم این فرانچایز، «دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه»، از آن فضا به عنوان نقطه پرش استفاده کرد. در این فیلم جانی دپ در نقش کاپیتان جک اسپارو بازی میکند که یک دزد دریایی غیرقابل اعتماد و عجیب است که خدمه مروارید سیاه، کشتی خود را رهبری میکند.
در فیلم اول، جک در نهایت با یک زن از طبقه بالادست به نام الیزابت سوان (کیرا نایتلی) و یک مرد جوان جاهطلب به نام ویل ترنر (اورلاندو بلوم) همراه میشود که این دو نفر اتفاقا رابطه ناشناختهای با نفرین دزدان دریایی که گنج هرنان کورتس را دزدیدند دارند. در طول دو فیلم بعدی، الیزابت، ویل و جک به ماجراجوییهای خود در دریاهای متعدد ادامه میدهند و دیوی جونز افسانهای (بیل نیگی) نیز به عنوان کاپیتان هلندی سرگردان که روح دزدان دریایی را جمعآوری میکند به داستان اضافه میشود. دو فیلم بعدی کمتر مورد استقبال قرار گرفتند اما فروش بالایی داشتند. علیرغم تمام برنامهریزیها، آینده فرانچایز با وجود مشکلات فعلی دپ، نامشخص است اما به هر حال، «دزدان دریایی کارائیب» یکی از بهترین فرنچایزهای فانتزی موجود است.
۹. هرکول و زینا: شاهدخت جنگجو (Hercules and Xena: Warrior Princess)
جهان مشترک «هرکول» و «زینا: شاهدخت جنگجو» بر اساس داستان قهرمان اسطورهای یونانی، هرکول و با فیلم تلویزیونی «هرکول و زنان آمازون» در سال ۱۹۹۴ آغاز شد. فیلم، داستان این قهرمان آشنا با بازی کوین سوربو را دنبال میکند که با موجودات، خدایان و الهههای گوناگونی روبهرو میشود. سوربو در چهار فیلم تلویزیونی دیگر به ایفای نقش این شخصیت ادامه داد و در سریال تلویزیونی موفق «هرکول: ماجراهای افسانهای» نیز بازی کرد که در نیوزلند فیلمبرداری شد. این سریال شبیه یک مجموعه فانتزی کلاسیک از دهه ۹۰ میلادی است و همین خصوصیت، یکی از دلایل نمادین بودن آن است.
در همین مجموعه تلویزیونی، طرفداران با شخصیت زینا با بازی لوسی لاولس آشنا میشوند که در ابتدا قرار بود فقط چند قسمت در سریال حضور داشته باشد اما بینندگان آنقدر وی را دوست داشتند که او باز هم در سریال اختصاصی خود با نام «زینا: شاهدخت جنگجو» که در مجموع شش فصل داشت، ظاهر شد. جهان مشترک این شخصیتها شامل سریالهای دیگری مانند «هرکول جوان» و همچنین چندین زمینه هنری دیگر است. زینا به عنوان یک شخصیت زن در یک سریال فانتزی، از زمان خود جلوتر بود و به راهنمای قهرمانان بعدی تبدیل شد.
۸. سایه و استخوان (Shadow and Bone)
یکی از موارد جدید این لیست، «سایه و استخوان» مجموعه کتابی است که توسط لی باردوگو نوشته شده و به تازگی به تلویزیون راه یافته است. مجموعه اصلی از سه کتاب تشکیل شده است: «سایه و استخوان»، «محاصره و طوفان» و «تخریب و خیزش». این مجموعه داستان زنی جوان به نام آلینا استارکوف را دنبال مینماید که در دنیایی زندگی میکند که در آن، افرادی به نام گریشا تواناییهای خاصی برای دستکاری عناصر و جنبههای مختلف زندگی طبیعی دارند. او همیشه از کودکی داستانهای زنی معروف به احضارکننده خورشید را می شنید تا این که یک روز متوجه شد که این شخصیت شاید در واقع خود او باشد. اگر چنین باشد، آلینا تنها کسی است که میتواند جهان را از تاریکی در حال گسترش آن نجات دهد.
همه کتابهای این مجموعه پرفروش بودند و منجر به انتشار دوگانهای دیگر به نامهای «شش کلاغ» و «پادشاهی از دسترفته» شدند که درباره گروهی از جنایتکاران گمراه هستند که صرفا تلاش میکنند تا در کنار هم زنده بمانند. شخصیتهای داستان، دوستداشتنی و خاص هستند و فضا و جهان آن نیز سرسبز و واقعگرایانه است. واضح است که هالیوود هم همین فکر را راجع به این داستان میکرد، زیرا نتفلیکس اولین فصل از سریال تلویزیونی اقتباسی «سایه و استخوان» را در سال ۲۰۲۱ به نمایش گذاشت که بسیار موفق بود و فصل دوم آن نیز در راه است. این مجموعه آنقدر گسترش یافته که کتابهای دیگری مانند پادشاه زخمها نیز از آن ریشه گرفتند که مطالب زیادی را برای اقتباسهای بیشتر در سینما و تلویزیون فراهم میکنند. اگر واقعا هنوز این فرنچایز را بررسی نکردهاید، زمان آن است که تجدید نظر کنید.
۷. کمیکهای دیسی و دنیای توسعهیافته دیسی (DC Comics and the DCEU)
کمیکهای دیسی و دنیای توسعهیافته دیسی ماند مارول شایسته حضور در این لیست هستند. این مجموعه به طور کلی درباره ابرقهرمانان است اما شخصیتهایی مانند زن شگفتانگیز، آکوامن، جان کنستانتین و بیولف (او حتی در کمیکهای دیسی نیز حضور دارد) قطعا فانتزی هستند. فانتزی بودن این داستانها را میتوان با مشاهده آثاری مانند «زن شگفتانگیز» و سریالهای کمانداران و سریال انیمیشنی «عدالتجویان جوان» متوجه شد. دیسی زمانی که در ژانر فانتزی آزادی عمل داشته باشد، پیشرفت میکند و باید امیدوار بود که به شکلی عمیقتر به این قلمرو بپردازد.
شاید اسپینآف «تمیسکرا» آغازگر داستانی تماما فانتزی در این مجموعه باشد و با اضافه کردن برخی از شخصیتهای فانتزی مورد علاقه طرفداران در کمیکها مانند زاتانا و دکتر فیت و همچنین شخصیتهای نامآشنای قبلی مانند ریون و بیست بوی، جهت روایت را تغییر دهد. زن شگفتانگیز که با نام دایانا پرینس نیز شناخته میشود، یکی از بهترین قهرمانان فانتزی و از عناصر اصلی دنیای دیسی است. دایانا که شخصیتی نیمهخدایی است، با بسیاری از خدایان یونانی دیگر مانند آرس و فرزندانش روبهرو میشود و سیرس، هکات، گیگانتا و چیتا نیز دیگر دشمنان او هستند.
۶. بافی قاتل خونآشامان (Buffy the Vampire Slayer)
«بافی قاتل خونآشامان» برخلاف داستانهایی درباره یک دختر بیگناه و سادهلوح که عاشق یک خونآشام افسرده میشود، ماجراجویی بیشتری دارد. بافی به عنوان شخصیت اصلی از جهان در برابر خونآشامان شرور دفاع میکند. «بافی قاتل خونآشامان»، یک فانتزی ظریف و ریشهدار است و دنیای عادی را به همراه دنیایی پنهان و تاریک در دل آن، به تصویر میکشد. این فرانچایز که با نام بافیورس نیز شناخته میشود، با فیلمی در سال ۱۹۹۲ شروع شد و پس از آن نیز در قالب یک سریال کوچک با بازی سارا میشل گلار در نقش بافی سامرز اقتباس شد. بافی میخواهد از زندگی عادی دور شود و به عنوان یک قاتل یا فرد برگزیده به دنبال خونآشامان برود.
او چند دوست دارد که به او کمک میکنند و همچنین چند خونآشام خوب در اطراف او هستند که با آنها احساس نزدیکی و صمیمیت دارد. سریال «بافی قاتل خونآشامان» در طی سالهای پخش خود به خاطر ایدههای فمینیستی و مدرنش شناخته شد اما این سریال نیز مانند هر مجموعه دیگری مشکلات خودش را داشت. با این وجود، «بافی قاتل خونآشامان» به یک پدیده تاثیرگذار در فرهنگ امروزی تبدیل شد. اسپینآف این اثر به نام فرشته، پس از پخش هفت فصل از مجموعه اصلی منتشر گردید و همچنین یک مجموعه کمیک بسیار خوب بر اساس داستان آن خلق شد که ارزش بررسی دارد. «بافی قاتل خونآشامان» از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۳ پخش شد و زمان آن فرا رسیده است که هالیوود آن را بازسازی نماید و به نظر میرسد آنها در حال تلاش برای ساخت و تولید مجموعهای دیگر هستند.
۵. پرسی جکسون و المپنشینان (Percy Jackson and the Olympians)
مجموعه کتابهای «پرسی جکسون و المپنشینان» نوشته ریک ریوردان همیشه با هری پاتر مقایسه شده است. این سری حول محور گروهی از نیمهخدایان جوان یا بچههایی است که یکی از والدین آنها خدایی یونانی است. در مرکز داستان، پرسی جکسون، پسر پوزیدون را داریم که به کمپ نیمهخون میرود تا برای مبارزه با هیولاهای شکارچی افسانهای، آموزش ببیند. ریوردان با ادامه مجموعه کتابها و خلق چندین سری دنباله و اسپینآف، تلاش قابل توجهی برای خلق داستانی متنوع، پیشرو و کاملا مدرن انجام داده که مناسب نسلهای جوان است. اگر با پرسی جکسون آشنایی داشته باشید، احتمالا میدانید که دو فیلم اقتباسی با بازی لوگان لرمن در نقش شخصیت اصلی ساخته شده است.
این فیلمها جذاب بودند و فروش خوبی داشتند اما چندان به داستان کتابها وفادار نبودند. این فرنچایز فوقالعاده، پتانسیل این را دارد که به واسطه مجموعه تلویزیونی فعلی که در دیزنی در حال توسعه است، رشد بیشتری پیدا کند. ریوردان و همسرش، بکی ریوردان، کنترل زیادی بر مسیر و جهت داستان این سریال دارند. طرفداران امیدوار هستند و شاید حتی مخاطبان بیشتری با این داستان شگفتانگیز و شخصیتهای جالبش مانند آنابث چیس، گروور و نیکو دیآنجلو آشنا شوند.
۴. مرد شنی (The Sandman)
«مرد شنی» که در مجموعه «سرگیجه» و به عنوان زیرمجموعه کمیکهای دیسی منتشر شد، از نظر فنی بخشی از کمیکهای دیسی به حساب میآید اما فضا و دنیای اختصاصی خود را در تاریخ ادبیات فانتزی تثبیت کرده است. این داستان که توسط نیل گیمن خلق و نوشته شده، همانطور که احتمالا حدس میزنید درباره مرد شنی است که عمدتا با نام رویا، مورفیوس، اونیروس و بسیاری از نامهای دیگر شناخته میشود. رویا عضو گروهی از موجودات جاودانه است که جنبههای مختلف زندگی را به نمایش میگذارند. شش جاودانه دیگر، مرگ، سرنوشت، آرزو، هذیان، ناامیدی و نابودی هستند. آنها همگی خواهر و برادرانی هستند که بر قلمرو خود حکومت میکنند. رویا در ابتدای داستان «مرد شنی»، توسط یک سازمان مخفی دستگیر شده و به مدت ۷۰ سال در زندان آنها نگهداری میشود.
او سرانجام فرار میکند و حالا باید خواهر و برادر خود را پیدا نماید و پادشاهی خود را پس بگیرد اما با دنیایی تغییریافته و متفاوت روبهرو شود. «مرد شنی» از سال ۱۹۸۹ هنوز ادامه دارد و یکی از محبوبترین سری رمانهای گرافیکی تمام تاریخ است. انتقال این مجموعه به سینما و تلویزیون از مدتها قبل در دستور کار بوده اما روایت چنین داستانی در چنین قالبی بسیار دشوار است. خوشبختانه سریالی بر اساس این داستان، سال آینده در نتفلیکس منتشر خواهد شد. این فرنچایز عمدتا در سالهای اخیر گسترش یافته و یک کتاب صوتی موفق نیز درباره آن منتشر شده اما «مرد شنی» همیشه در دنیای کمیک و فانتزی بسیار برجسته بوده است. علاوه بر این، «لوسیفر»، سریال موفق شبکه فاکس، بر اساس شخصیتی ساخته شده است که در اصل از کمیکهای «مرد شنی» ریشه میگیرد.
۳. شمشیر شانارا (The Sword of Shannara)
همانطور که منتقدان این مجموعه اشاره کردهاند، سهگانه اصلی شانارا (سه کتاب با نامهای «شمشیر شانارا»، «سنگهای الف شانارا» و «نغمه آرزوهای شانارا» نوشته تری بروکس) شباهتهایی به مجموعه «ارباب حلقهها» دارد و عمدتا دارای داستانی ماجراجویانه و حماسی با موجوداتی مانند الفها و جادوگران است اما «شمشیر شانارا» با شخصیتهای خارقالعاده و خطوط داستانی جالبش، دنیای اختصاصی خود را میسازد. این کتابها داستان یک نیمهجن و نیمهانسان به نام شیا اومسفورد را دنبال میکنند که باید در چهار سرزمین سفر کند تا شمشیر شانارا را پیدا نماید و با لرد وارلاک بجنگد. یکی از موانع اصلی شیا در طول سفرش، پذیرش خود و هویت منحصر به فردش است.
شیا یک برادر به نام فلیک اومسفورد دارد و به همراه او، دروید آلانون و متحدانی دیگر سفر میکند. داستان کتابها الهامبخش آثاری مانند «سیاهچالهها و اژدهایان» و چندین روایت فانتزی و حماسی دیگر بوده و سریال مدرن «سرگذشت شانارا» نیز در واقع یک مجموعه فانتزی دست کم گرفتهشده است. در این مجموعه تلویزیونی، آستین باتلر در نقش ویل اومسفورد، پسر شیا، نقشآفرینی میکند که میخواهد مانند شیا چهار سرزمین را با استفاده از شمشیر نجات دهد. متاسفانه ویل همراهان زیادی ندارد و باید به سنگ جادویی و دوستانش تکیه کند که دو شخصیت زن خارقالعاده به نامهای آمبرل السدیل (پاپی درایتون) و ارتریا (ایوانا باکورو) هستند. «سرگذشت شانارا» یک فانتزی مدرن عالی بود که پس از دو فصل لغو شد اما طرفداران امیدوارند که روزی دوباره شاهد ادامه این مجموعه باشند.
۲. چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم (How To Train Your Dragon)
«چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم» فرنچایزی شگفتانگیز بود. این مجموعه با انیمیشنی در سال ۲۰۱۰ شروع شد که بر اساس کتاب کودکانه کرسیدا کاول ساخته شده بود. این انیمیشن دریمورکس با صداپیشگی جی باروشل به عنوان هیکاپ، داستان یک وایکینگ جوان را روایت مینماید که در یک جامعه در کنار اژدهایان زندگی میکند. او خیلی زود، اژدهای همدم خود، بیدندان، را پیدا میکند و به همراه چند نفر دیگر برای ایجاد صلح بین انسانها و اژدهایان تلاش مینماید. این مجموعه دو فیلم دیگر نیز دارد و در کل، هر سه انیمیشن به مذاق تماشاگران و منتقدان خوش آمدند.
تعداد زیادی فیلم کوتاه نیز بر اساس این داستان ساخته شد و این فرانچایز حالا در حال برنامهریزی برای ساخت مجموعههای تلویزیونی خود مانند «اژدهای دریمورکس»، «اژدهای دریمورکس: سواران ناجی» و «اژدهای دریمورکس: نه قلمرو» است. در بسیاری از مواقع، آثاری که برای مخاطبان کودک و نوجوان طراحی شدهاند، به شخصیتها و مضامین عمیق نمیپردازند اما «چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم»، داستانی فوقالعاده درباره رشد، قهرمانی و دوستی و سزاوار تمام این توجهات و موفقیتها است.
۱. پسر جهنمی (Hellboy)
«پسر جهنمی» که در سال ۱۹۹۳ توسط مایک میگنولا برای مجموعه کمیک دارک هورس خلق شد، یک شخصیت کمیک، نیمهانسان و نیمهدیو و یک ضدقهرمان قرمز رنگ بزرگ است که برای اداره تحقیقات و دفاع ایالات متحده کار میکند و به شکار نازیها، جادوگران و شیاطین میپردازد. داستان جنایی و دارک فانتزی پسر جهنمی به خوبی و هنرمندانه با تنش و شخصیتهایی شیک طراحی شده است. «پسر جهنمی» به عنوان قهرمان داستان، با استرس و عذابی در ارتباط با گذشته خود، سیر داستانی مشابهی با دیگر ضدقهرمانان محبوب مانند ولورین دارد.
خوشبختانه گیرمو دلتورو در سال ۲۰۰۴ به این روایت علاقهمند شد و یک فیلم بلند با بازی ران پرلمن به عنوان شخصیت اصلی و همچنین دنباله آن، «پسر جهنمی ۲: ارتش طلایی» را چهار سال بعد نویسندگی و کارگردانی کرد. هر دوی این فیلمها به موفقیتهای بزرگی رسیدند و همچنان برخی از بهترین اقتباسات کمیک و فیلمهای دارک فانتزی تمام تاریخ هستند. بازسازی اخیر این اقتباس سینمایی چندان خوب نبود اما «پسر جهنمی» هنوز دارای پتانسیل زیادی برای جولان دادن است و فقط به ذهنهایی خلاق برای ایدهپردازی نیاز دارد اما حتی اگر اتفاق جدیدی رخ ندهد، پسر جهنمی قطعا یکی از بهترین و درخشانترین فرنچایزهای فانتزی تاریخ باقی خواهد ماند.
منبع: collider
دوستان عزیز خودش اشاره کرده که رتبه بندی نشده وولی تو بخش ارباب حلقه ها اشاره کرده که اگه بخواد رتبه بندی کنه ارباب حلقه ها با اختلاف اول میشه این حرفشو کاملا قبول دارم
بابا مردم واقعا عجیبن
بنده خدا اصلا رتبهبندی نکرده
بعد یارو اومده تو کامنتا میگه چرا فلان فیلمو گذاشتین فلان رتبه
سطح ایکیو از ۶۹ هم پایین تره
یعنی بنظر نویسنده این مقاله مردان ایکس فانتزی نبود ؟
کتاب شمشیر حقیقت و سریالش چی؟
دوستان این رتبه بندی نشده ترتیبی وجود نداره انقدر حرص نخورین
واقعا تاسف باره که فیلمای شاهکار ارباب حلقه ها رو رتبه ۲۳ لیست قرار دادین یا مثلا همون بازی تاج و تخت که خیلی زیباست
بعد از این موضوع چرا توایلایت یا گرگ و میش و نارنیا باید از ارباب حلقه ها بالاتر باشه
و برام جالبه که اومدین چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم رو از همه اینا بهتر گذاشتین 😑
به هر حال هر کسی نظری داره ولی خب ارباب حلقه ها و بازی تاج و تخت از بهترین فیلمای سینمایی و سریالای دنیان و شکی در این موضوع نیست
رتبه بندی بشدت منطقی بود بشدت !!!!!
لعنتی پرسی جکسون فیلم اش رتبه ۵ !!
چه چیزایی باید میبودن چه چیزایی نه
حتی بودنشون هم رتبه بندی اش احمقانه ست از نظرم
و اینکه سندمن مگه تو سینما تلویزیون اومده؟
تیتر را درست کنید ممنون میشم