۱۰ اصل در انیمیشنهای دیزنی که هنوز هم محبوباند
وقتی صحبت از فیلمها و انیمیشنهای کودکان میشود، دیزنی اولین استودیویی است که نام آن به ذهن میآید. دیزنی با انبوهی از انیمیشنهای جادویی، با گذشت زمان به تکامل و رشد خود ادامه داده و همواره با رعایت چند اصل به طرفدارانش داستانهای به روز و جدیدی ارائه میکند تا از آن لذت ببرند.
داستانهایی که پیوندهای خواهری و برادری لطیف را به نمایش میگذارند، ریتم موسیقایی غمانگیزی دارند و قهرمان و آنتاگونیستی به طرفداران معرفی میکنند که ارزش به خاطر سپردن داشته باشد، جایگاه ویژهای در قلب طرفداران دیزنی دارد و گویا هرگز هم از مد نمیافتند.
۱۰. شخصیتهای نامتناسب
قهرمانانی که نامتناسب با محیط به نظر میرسند در داستانهای دیزنی کم نبودهاند و اتفاقاً توانستهاند داستانهایی دوست داشتنی رقم بزنند که بینندگان عاشق آن شدند. از موش سرآشپز، رمی در «راتاتویی» (Ratatouille) گرفته تا پرنسس مریدا در «شجاعدل» (Brave) که رسوم قدیمی را نپذیرفت، همهی اینها قهرمانانی دوستداشتنی بودهاند که یک پیام قدرتمند برای تماشاگران داشتند.
این شخصیتهای اصلی در انیمیشنها به مخاطب، خصوصاً کودکان، نشان میدهند که متفاوت بودن، داشتن دیدگاه منحصر به فرد و پیروی نکردن کورکورانه از قوانین و هنجارهای اجتماعی اشکالی ندارد. درس زیبایی که امثال این قهرمانان به مخاطب دادند این است که بهتر است به جای قدم زدن در مسیری که میدانید به شکست منجر خواهد شد به قلب خود گوش دهید و مسیر خود را ترسیم کنید، حتی اگر دیگران خلاف این را بگویند.
۹. شخصیتهای جانبی بامزه و حمایتگر
دوستی بخش بزرگی از فیلمهای دیزنی است. شخصیتهای جانبی مانند تیمون و پومبا در «شیر شاه» (Lion King)، جن در «علاءالدین» (Aladdin) و دوری در «در جستوجوی نمو» (Finding Nemo) نقش مهمی در محبوبیت این فیلمها ایفا کردهاند. این شخصیتها همیشه بامزه بودهاند، اما مهمتر از آن، آنها با خرد و همدلی خود از شخصیتهای اصلی حمایت میکنند.
شخصیتهای حامی دیزنی همیشه بسیار دوست داشتنی هستند، همچنان نقششان در هر فیلم و نمایشی پررنگ خواهد بود و باعث ایجاد بزرگترین دوستیهای دیزنی خواهند شد. هر قهرمانی به یک همراه همیشگی نیاز دارد تا به آنها کمک کند از بحران خلاص شوند.
۸. خواهر و برادر حامی
دیزنی بهترین روابط خواهر و برادری را به طرفدارانش نشان میدهد، آنها یا مانند اسکار و موفاسا از یکدیگر متنفرند، یا به طرز باورنکردنی حامی و دوست داشتنی هستند. نوع دوم دقیقاً چیزی است که طرفداران سالهاست عاشق آن هستند، چرا که دیدن خواهر و برادرها در کنار یکدیگر و درحالی که از هم حمایت میکنند بسیار خوشایند است. این رابطه زمانی پررنگتر خواهد شد که هیچ پدر و مادر یا خانوادهی دیگری در داستان حضور ندارد.
نانی و لیلو از انیمیشن «لیلو و استیچ» (Lilo & Stitch)، آنا و السا از انیمیشن «یخزده» (Frozen)، داش و ویولت از انیمیشن «شگفتانگیزان» (Incredibles)، و خواهر و برادرهای پونسی در «ماجراهای نارنیا» (The Chronicles of Narnia) رابطهای دلچسب با یکدیگر دارند و در مواقع مشکل یکدیگر را کمک و حمایت میکنند.
۷. آهنگهای بهیاد ماندنی
موسیقی عاملی مهم در فیلمهای دیزنی است و طرفداران هنوز هم از خبر انتشار یک فیلم موزیکال از دیزنی هیجانزده میشوند. این استودیو هنر خلق آهنگهایی با اشعار پرمعنا و ساختن ملودیهایی را که در نهایت تبدیل به کرم گوش میشود را به اوج رسانده و هر بار همه را میخکوب کرده است. ترانههای دیزنی الهامبخش باشد یا صرفاً آهنگی دوستداشتنی، هرگز قدیمی نخواهند شد.
آهنگ تیتراژ «دیو و دلبر» (Beauty and The Beast) ، آهنگ «من نور را میبینم» (I See The Light) در انیمیشن «گیسوکمند» (Tangled) و آهنگهای بسیاری از فیلمهای «پرنسس و قورباغه» (Princess and The Frog) و «یخزده» همچنان محبوب هستند. عنصر موسیقیایی به این زودیها قدیمی نمیشود.
۶. سیستم جادویی
بخشی از جذابیت فیلمهای دیزنی در محیطهایی است که داستان در آن اتفاق میافتد، مکانهایی که اغلب بسیار دور و جادویی هستند. جنگلهای مسحور شده، دریاهای درخشان و پادشاهیهای خیالی این فیلمها بینندگان را به سرزمینهای خیالی میبرند. حتی مکانهای واقعی در انیمیشنهای دیزنی، در فیلمهای دوبعدی مخصوصاً با دست طراحی شدهاند تا سورئال به نظر برسند.
پورتوروسو در «لوکا» (Luca)، سرزمین عجایب در «آلیس در سرزمین عجایب» (Alice in Wonderland)، و «زوتوپیا» (Zootopia) تنها تعدادی از مکانهای جادویی فیلمهای دیزنی هستند. طرفداران همیشه دوست دارند در یک محیط جدید غوطهور شوند و جهانسازی دیزنی در این زمینه قطعاً بینظیر است.
۵. داستانهای عاشقانهی قدیمی
دیزنی معمولاً انیمیشنهای عاشقانهاش را از داستانهای عاشقانه قدیمی میسازد که همه میشناسند، اما طرفداران همیشه عاشق نسخهی دیزنی از این داستانها هستند. البته تولیدات اخیر دیزنی کمتر ماجرایی عاشقانه دارند و بیشتر تمرکز موضوعاتش بر خانواده است که با وجود تمام زیباییهایش باعث میشود طرفداران کلاسیک دیزنی احساسات هیجانانگیز خواستگاری قهرمانان داستان را از دست بدهند.
این استودیو فراموشنشدنیترین زوجها مانند سیندرلا و شاهزاده جذاب یا یاسمین و علاءالدین را به مخاطبان معرفی کرده است. داستانهای عاشقانه همیشه یک عنصر سازنده قوی برای دیزنی خواهد بود و دلایل خوبی هم برای آن وجود دارد.
۴. شرورهای فراموشنشدنی
همانطور که دیزنی برای طرفداران قهرمانان، قهرمانانی جذاب خلق کرده است، شرورهایی ترسناک و به یادماندنی هم خلق کرده که از قضا کم هم طرفدار ندارند. این تبهکاران با ذوق و ابتکار باعث میشوند خوبی و مهربانی قهرمان داستان کاملاً نمایانده شود و با نیت و نقشههای شیطانی خود، به اندازه کافی ترس و هیجان به فیلمها تزریق میکنند.
ارسولا در «پری دریایی کوچولو» (The Little Mermaid)، ملیفیسنت در «زیبای خفته» (The Sleeping Beauty) و کروئلا دویل در «۱۰۱ سگ خالدار» (۱۰۱ Dalmatians) آنقدر باشکوه بودهاند که به اندازه خود قهرمانان محبوب هستند و برخی از آنها حتی فیلمهای داستانی مستقل خود را دارند.
۳. حیوانات سخنگو
حیوانات و افکار آنها برای همیشه در زندگی واقعی یک معما باقی خواهد ماند اما دیزنی به طرفدارانش چشماندازی به زندگی خیالی سرگرم کنندهترین حیوانات هدیه میدهد. فیلمهایی درباره حیواناتی که مانند انسانها راه میروند و صحبت میکنند، بخش بزرگی از میراث دیزنی است و فیلمهایی مانند «در جست و جوی نمو»، «کتاب جنگل» (The Jungle Book) و «خرس برادر» (Brother Bear) از خاطرهانگیزترین فیلمهای این استودیو است.
این موضوعی است که هیچکس هرگز از آن خسته نخواهد شد زیرا تماشای حیوانات که اتفاقات مختلف را تجربه میکنند، مشکلات خود را حل میکنند و زندگی خود را پیش میبرند هرگز قدیمی نخواهد شد.
۲. اقتباس از افسانههای کهن
افسانه ها منبع همیشگی الهام دیزنی بودهاند و خوراک جادویی انیمیشن آنها را فراهم میکنند تا بتوانند فیلمهای جاودانهای درباره جادو، عشق و روشنی بسازند. مشهورترین فیلمهای این استودیو مانند «سفید برفی و هفت کوتوله» (Snow White and the Seven Dwarves)، «سیندرلا» (Cinderella)، «زیبای خفته»، «پیتر پن» (Peter Pan) و تعداد بیشماری دیگر، در واقع اقتباسهای مستقیم از افسانههای کهن بودهاند.
حتی در سالهای اخیر هم، فیلمهایی مانند «یخزده» و «گیسو کمند»، درست است نامهایی از افسانهها ندارند، اما غیر مستقیم از ملکه برفی و راپونزل الهام گرفته شدهاند. این داستانها به خوبی با سبک دیزنی هماهنگ میشوند و منجر میشود ساختههای دیزنی بهترین انتخاب برای تماشای خانواده باشد.
۱. پاسخ اصلی عشق است
اصولی که استودیوی دیزنی بیشتر بر آن تکیه دارد عشق است و این فقط محدود به عشق رمانتیک نیست. هر نوع از عشق، اعم از عشق بین دوستان، خواهر و برادر، والدین، عشاق و خانوادههای غیر همخون، در فیلمهای دیزنی بزرگ داشته میشوند و تنوع گسترده آن باعث میشود هرکسی بتواند با جزئی از فیلمها احساس نزدیکی کند.
در نهایت، این سیستم غنی شده بر پایهی عشق است که قهرمان داستان را از یک موقعیت دشوار خارج میکند یا آنها را برای رسیدن به هدفی عازم سفری میکند. اغلب، تنها چیزی که آنها نیاز دارند، عشق به خود است. ممکن است کلیشهای به نظر برسد، اما این عنصر پایه و اساس فیلمهای دیزنی است و طرفداران همیشه مشتاق دیدن آن در هر حالی هستند.
منبع: CBR