بهترین کتاب‌های دانا تارت که باید بخوانید

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۲ دقیقه
کتاب‌های دانا تارت

دانا تارت نویسنده و مقاله‌نویس در بیست‌وسه دسامبر سال ۱۹۶۳ در می‌سی‌سی‌پی آمریکا متولد شد؛ او کتاب‌های زیادی ندارد و تنها سه رمان بلند در طول کارنامه‌ی حرفه‌ای خود به چاپ رسانده، «گذشته رازآمیز»، «دوست کوچک» و «سهره‌ی طلایی»، که اقتباس سینمایی آن در سال ۲۰۱۹ اکران شد. با این حال، نام دانا تارت در سال ۲۰۱۴  در مجله‌ی تایمز به عنوان یکی از صد چهره‌ی تأثیرگذار دنیا به چشم می‌خورد.

از همان کودکی علاقه‌ی زیادی به کتاب خواندن داشت. تنها پنج سال داشت که اولین شعرش را نوشت و موفق شد در سیزده سالگی یکی از غزل‌هایش را به چاپ برساند. در دوران دبیرستان مقاله‌هایی درباره‌ی وطن‌پرسی و اعتیاد به الکل نوشت که برنده‌ی جوایزی شد. بعدها یکی از موضوعات محوری در رمان‌های تارت اعتیاد شخصیت‌هایش به الکل و اثر آن در زندگی‌هایشان بوده. هم‌چنین تارت می‌گوید در این دوران داستان‌های کوتاهی نوشته در باب موضوع مرگ اما هیچ‌کدام هرگز چاپ نشدند.

دانا تارت

تارت که وارد دانشگاه می‌سی‌سی‌پی شد، برای روزنامه‌ای داستان‌های کوتاه می‌نوشت. سبک نگارشش ویلی موریس و بری هانا، نویسنده‌های اهل‌ می‌سی‌سی‌پی را تحت تأثیر قرار داد. آنها تارت را تشویق کردند به دانشگاه بنینگتون منتقل شود، که در آنجا به تحقیق درباره‌ی ادبیات کلاسیک مشغول شد. در دانشگاه جدید تارت با نویسنده‌های مثل برت ایتون الیس (Bret Easton Ellis) که نویسنده‌ی «روانی آمریکایی» (American Psycho)، جاناتان لیتم (Jonathan Lethem) نویسنده‌ی «بروکلین بی‌مادر» (Motherless Brooklyn)، جیل اینستاد (Jill Eisenstadt) آشنا شد، گروهی از دوستان که بعدها همه‌شان نویسنده‌های موفقی شدند. در همان سال‌ها بود که دانا تارت نگارش اولین رمانش، گذشته‌ی رازآلود را آغاز کرد.

زمانی که از تارت پرسیدند کدام آثار و نویسنده‌ها بیشتر از همه الهام‌بخش او بودند، فهرستی را ارائه داد. آثار «جورج اورول» و «اولین وو» و «ولادیمیر ناباکوف»، «معمای آقای ریپلی» اثر «پاریشیا های‌اسمیت»، «مون بزرگ» اثر «آلن فورنیه»، «گتسبی بزرگ» اثر «اف. اسکات فیتزجرالد»، نمایشنامه‌ی «کاهنه‌های باکوس» اثر «اوریپید»، محاورات «فایدروس» و «دفاعیه» از آثار «افلاطون» و «بازیابی هنر در اثر مدرن» اثری از «جی. اف. مارتل». این کتاب‌ها قلم و محوریت تفکر دانا تارت را شکل دادند و به فلسفه‌ی هنر او جهت بخشیدند.

کتاب Reclaiming Art in the Age of Artifice اثر J. F. Martel انتشارات North Atlantic Books

زمانی که از تارت پرسیده شد که ایده‌هایش را از کجا و چگونه به دست می‌آورد، جواب داد:

از همه‌جا، از سفر، از تاریخ، از شایعات، از جنایات واقعی، از داستان‌هایی که در مجله‌ها در مطب دندان‌پزشک می‌خوانم، از خاطرات کودکی، از آهنگ‌ها و حتی خواب‌هایی که می‌بینم، دفترچه‌ای دارم که خواب‌هایم را در آن یادداشت می‌کنم. فکر می‌کنم این تصوری رایج است که نویسنده‌ها ایده‌ی گنده‌شان را یکجا دریافت می‌کنند، و تنها باید بنشینند و آن را بنویسند. و شاید این روند برای برخی از نویسنده‌ها صادق باشد اما برای من کتاب خودم طوفانی است، سیل است، ضیافت است. ایده‌ها به تنهایی و به صورت تکه‌های مشخص بر سرم فرود نمی‌آیند، بلکه از هزاران منبع و شاخه‌های مختلف سرچشمه می‌گیرند تا که در نهایت در دوره مدت طولانی تکامل پیدا می‌کنند؛ حتی فکر می‌کنم بافت روایت‌هایم این خصیصه را نشان می‌دهد.

الگویی میان زمان چاپ هر کتاب دانا تارت به چشم می‌خورد که نشان می‌دهد میان هر کتاب حداقل ده سال وقفه وجود دارد. تارت در مصاحبه‌ای توضیح داده بود که از روند نوشتن و عجله نداشتن لذت می‌برد. او پیش از آن به خاطره‌ای اشاره کرده بود از زمانی که اینترنت و فضای مجازی راه خودش را میان زندگی مردم باز می‌کرده و تارت هم وسوسه شده بود به آن سر بزند. یکی از دوستان تارت از او قول می‌گیرد که هرگز خودش را درگیر فضای مجازی نکند. تارت تا به همین امروز هم به قول خود وفادار بوده و به دور از فضای مجازی زندگی می‌کند. شاید همین دلیلی باشد بر اینکه عجله‌ای برای انتشار کتاب‌هایش ندارد؛ او با داستان‌هایش حداقل ده سال زندگی می‌کند، ممکن است نوشته‌هایی که چندین ماه رویشان کار کرده را به کلی پاک کند چراکه متوجه شده روند اشتباهی را در پیش گرفته. او از زندگی خودش به‌عنوان نویسنده‌ی تمام‌وقت رضایت کامل دارد و با آنکه طرفدارانش بی‌صبرانه منتظر کتاب بعدی او هستند، تاریخی را تعیین نمی‌کند.

دانا تارت

دیگر ده سال از آخرین انتشارش گذشته، شاید همین روزها خبر کتاب بعدی او را ببینیم یا شاید مجبور باشیم چند سال دیگر صبر کنیم.

۱- گذشته‌ی راز آمیز (Secret History)

گذشته‌ی راز آمیز (Secret History)

  • سال انتشار: ۱۹۹۲

نگارش این رمان در کالج بنینگتون آغاز شد و در حالی که دانا تارت هنوز مشغول تحصیل بود که حق انتشار آن در مزایده‌ای با قیمت چهارصدوپنجاه هزار دلار به فروش رفت. در همان ابتدای چاپ به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های دنیا تبدیل شد. هرچند از همان دوران هم دانا تارت هرگز خود را در معرض دید طرفدارانش قرار نداد و همواره از شهرت کناره‌گیری می‌کند.

با آنکه فروش گذشته‌ی رازآمیز قابل توجه بود اما منتقدان در ابتدا تحت تأثیر آن قرار نگرفتند و آن را اثری پرمدعا تلقی کردند، با شخصیت‌هایی که لایه‌های عمیقی در آنها به کار نرفته و رفتارهای ناشایست از خود نشان می‌دهند.

اما گذشته‌ی رازآلود در طول زمان آزمون خود را پس داده و به کلاسیکی احتمالی در دنیای ادبیات بدل شده. هر سال خواننده‌های جدیدی این اثر را کشف می‌کنند و هر کسی احساس خاص خودش را به اثر دارد. در دوران همه‌گیری کرونا، تجربه‌ی مدرسه و دانشگاه رفتن برای بسیاری از دانش‌آموزان و دانشجوها میسر نبود. این موجب شد برای پر کردن جای خالی این تجربه، خصوصاً برای تازه‌دانشجوها، ژانر قدیمی‌ای در فضای مجازی معروف شود، به اسم «آکادمی تاریک» (Dark Academia)، کاربران فضای مجازی لباس‌هایی را می‌پوشیدند که دانشجویان دانشگاه‌های شاخص جهان تصور می‌شود می‌پوشند. جنبه‌ی تاریک این ژانر شامل ساعات طولانی درس خواندن در شب و علاقه‌ی بیمار‌گونه به یادگیری و کشف رازها، مواد مخدر و نوشیدن بیش از حد نوشیدنی‌های الکلی است. هم‌چنین، به فضای ابری فصل پاییز و قرار گرفتن میان سایه‌های کتابخانه‌ها اشاره دارد. به طور کلی این ژانر سبک زندگی وسواس‌گونه و شاید حتی بیمارگونه نسبت به کسب علم و دانش را نشان می‌دهد و اصولاً به رشته‌هایی مانند ادبیات، فلسفه و دیگر علوم انسانی تأکید بیشتری دارد. همین روند در دنیای مجازی موجب شد گذشته‌ی رازآلود، که تمامی خصوصیات این ژانر را در خودش دارد و حتی به عنوان نمونه بررسی می‌شود، در میان خواننده‌های جوان معروف شود. بیش از دو دهه پس از چاپ کتاب، هرچند که همواره فروش خوبی داشته، بار دیگر و با شدت بیشتری به این کتاب توجه شد.

تا سال ۲۰۲۲ و بعد از گذشت سی سال از چاپ کتاب، بیش از ۲.۳ میلیون نسخه از آن تنها به زبان انگلیسی به فروش رفت و به چهل زبان ترجمه شد.

این کتاب را با عنوان جناییِ معکوس معرفی می‌کنند؛ در همان خطوط ابتدایی مقتول و قاتلین هویت‌شان مشخص می‌شود، سپس راوی شروع می‌کند از ابتدای ماجرا را تعریف می‌کند، انگار که داستان را بخواهد برای خودش هم هضم کند. راوی داستان، ریچارد پاپن، جوانی ناراضی است که کالیفرنیا را پشت‌سر می‌گذارد تا در کالج کوچک همپتون در شهر ورمانت مشغول به تحصیل شود. در همان ابتدا با گروهی از پنج دانشجو آشنا می‌شود، که جدا از باقی دانشجویان، در عالم خود سیر می‌کنند و تنها با استادی به اسم جولیان مورو کلاس دارند. نام‌های این دانشجوها هنری، بانی، فرانسیس و دوقلوها کامیلا و چارلز است. در همان ابتدا فاش می‌شود که کدام یکی به قتل می‌رسد و در طول داستان می‌خوانیم که چرا پنج نفر دیگر می‌خواستند او را بکشند.

هنری گفت: «ارسطو در رساله‌ی فن شعر می‌گوید چیزهایی مانند جسد که نگاه کردن به آنها دردناک است، در آثار هنری می‌توانند تبدیل به موضوعی جذاب برای تفکر و تعمق شوند.»
جولین گفت: «من معتقدم حق با ارسطوست. چه چیزهایی از شعر در خاطرمان باقی می‌ماند، آنهایی که بیشتر از همه دوست‌شان داریم؟ دقیقاً همین‌ها. قتل آگاممنون، خشم آشیل، دیدو بر هیزم سوزان، خنجرهای خائنان و خون قیصر، به خاطر بیاورید چگونه سوئتونیوس جسدش را وصف می‌کند که روی تخت روان حمل می‌شد و یک دستش آویزان بود!»
هنری گفت: «مرگْ مادر زیبایی‌هاست.»
ـ و زیبایی چیست؟
ـ وحشت.
ـ خوبی گفتی زیبایی به‌ندرت دلپذیر و تسلی‌بخش است، بلکه کاملاً برعکس، زیبایی واقعی همیشه هراس‌انگیز و اضطراب‌آور است.
به کامیلا نگاه کردم، صورتش در نور خورشید می‌درخشید، یاد سطری از ایلیاد افتادم که خیلی دوستش داشتم و یاد پالاس آتنا افتادم و درخشندگی شدید چشمانش.
جولین گفت: «اگر زیبایی وحشت است، پس آرزو چیست؟ ما فکر می‌کنیم آرزوهای زیادی داریم، اما در حقیقت، ما فقط یک آرزو داریم. چه آرزویی؟
کامیلا جواب داد: «حیات.»
بانی که دستش را زیر چانه زده بود، گفت: «حیات جاودانه.»

ابتدا قرار بوده اسم کتاب «خدای توهم» باشد اما در نهایت نامش به گذشته‌ی رازآمیز تغییر کرد که اشاره‌ای بود به پروکوپیوس، تاریخ‌نگار برجسته‌ی بیزانسی، که شرح دربار امپراتور یوستینین یکم در کتاب خود آورده. به دلیل تشابه اسمی میان این دو اثر شاید بهتر بود عنوان به «تاریخ رازآمیز» یا «تاریخ سّری» ترجمه شود. پروکوپیوس در این کتاب به امپراتور و دربارش انتقادهای سنگین کرده و دسیسه‌ها و دروغ‌هایی که به کار می‌گرفتند را هم برملا کرده و هم بدون ترس از جان خود، نقدشان کرده. دانا تارت هم در کتاب خودش ماجرای جوان‌هایی را شرح داده که ایده‌های تاریک یونانی را می‌پذیرند و در ازای باورهای تازه، اعمالی غیرقابل‌بخشش را مرتکب می‌شوند. خواننده پابه‌پای خود ریچارد، که راوی وقایع است، مجذوب این گروه از دانشجوها شده، تحت تأثیر هنری، فرانسیس و دوقلوها قرار می‌گیرد و تجربیات جنون‌آمیزی را با آنها شریک می‌شود.

اقتباس سینمایی کتاب در دستور کار قرار گرفته بود، حتی «جوان دیدیون» قرار بود فیلمنامه‌ای را بنویسد و به تهیه‌کنندگی «الن جی. پاکولا» ساخته شود اما با مرگ ناگهانی تهیه‌کننده، این پروژه کنار گذاشته شد. چند سال بعد «گوئینت پالترو» و برادرش تلاش کردند تا فیلمی از کتاب اقتباس کنند اما با مرگ پدرشان برنامه‌ها بهم ریخت.

با نسل جدید خواننده‌هایی که جذب گذشته‌ی رازآمیز شدند، دور از انتظار نیست که شخص دیگری مسئولیت اقتباس کتاب را برعهده بگیرد و بالاخره این داستان به پرده‌ی نقره‌ای برسد.

کتاب گذشته ی رازآمیز اثر دانا تارت نشر قطره

۲- دوست کوچک (The Little Friend)

دوست کوچک (The Little Friend)

  • سال انتشار: ۲۰۰۲

دوست کوچک کمتر از دیگر کتاب‌های دانا تارت تارت مورد توجه بوده. هرچند که منتقدان آن را اثری مملو از نماد تلقی کردند و پیام کلی داستان را ارزشمند می‌دانند، اما نسبت به موفقیت کتاب اول و آخر تارت فروش نداشته. اگر دوست کوچک را بدون نگاه به آثار دیگر تارت و به‌تنهایی در نظر بگیریم، در حد خودش موفق بوده. در واقع پیشنهاد می‌شود وقتی سمت دوست کوچک می‌روید، توقع نداشته باشید اثری مانند گذشته‌ی رازآمیز یا حتی سهره‌ی طلایی باشد، تارت سبک خاص خودش را دارد اما داستان‌ها هر کدام چنان متفاوتند که باید در نظر گرفت مخاطب آنها نیز متفاوت است.

داستان در شهر کوچکی در می‌سی‌سی‌پی در دهه‌ی هفتاد میلادی در جریان است. برادر هریت به قتل رسیده و حالا قصد دارد معمای قتل او را حل کند. داستانی تمثیلی که مباحث مهمی را بررسی می‌کند، مانند هویت شر، قدرت اسطوره‌ها، اهمیت خانواده و جایگاه در اجتماع. این داستان با نمادها و استعاره‌های پیچیده محیط اطراف هریت را به تصویر کشیده و او را برای کشف حقایق دنبال خود می‌کشاند. هریت برادرش را در نه سالگی از دست می‌دهد و حالا که دوازده ساله شده تصمیم دارد تا راز قتل او را حل کند و قاتل را به سزای اعمالش برساند. هریت در ثروتمندترین خانواده‌ی شهرشان زندگی می‌کند اما شاهد فروپاشی خانواده‌اش از سر غم و اندوه از دست دادن رابین بوده. این جستجو هریت را با رازهای فراوان خانواده‌اش هم روبه‌رو می‌کند.

یکی از عناصر مهم محیط در این داستان تفاوت فاحش میان محله فقیرنشین و محله‌ی ثروتمندان است که هریت در آن زندگی می‌کند. تفاوت برخوردهای نژادی و نابرابری اقتصادی و جداسازی که در عالم بیرون از داستان هم در دهه‌ی هفتاد، مناطق جنوبی آمریکا را آشفته کرده بود. در واقع کتاب نگاهی تاریخی به سابقه‌ی خشونت و ناعدالتی و نژادپرستی در آن مناطق دارد.

دویدن شاید او را به جلو ببرد، حتی به خانه برساند، اما به عقب برنمی‌گرداند؛ نه اندازه‌ی ده دقیقه، ده ساعت، ده سال یا روز به عقب برنمی‌گرداند. و همین دشوار می‌کرد، همانطور که هلی می‌گفت. دشوار؛ زیرا به عقب راهی بود که می‌خواست برود، از آنجایی که گذشته تنها مکانی بود که می‌خواست به آن بازگردد.

۳- سهره‌ی طلایی (The Goldfinch)

سهره‌ی طلایی دانا تارت

  • سال انتشار: ۲۰۱۳

آخرین کتاب دانا تارت از نظر منتقدان درخشان‌ترین کار او تا به امروز است. داستان آن با محوریت نقاشی معروف سهره‌ی طلایی، اثر کارل فابریتیوس، نقاش هلندی، است. این کتاب موفق شد جایزه بهترین داستان بلند پولیتزر را دریافت کند که از معتبرترین جوایز ادبی در دنیاست. هم‌چنین، هنر در خدمت هنر درآمد و این روایت موجب شد نقاشی سهره‌ی طلایی به یکی از معروف‌ترین نقاشی‌های دنیا تبدیل شود. تحقیقات نشان داده که نقاشی سهره‌ی طلایی از انفجار بزرگی سالم بیرون آمده اما فابریتیوس در آن آتش‌سوزی کشته شده. فابریتیوس به نظر می‌آید که تنها سی‌ودو سال داشته که در استودیوی خود مشغول به کار بر روی اثر جدیدی بوده که باروت‌فروشی نزدیک استودیو دچار انفجار می‌شود، بخش بزرگی از شهر در آتش گرفتار شده و فابریتیوس به همراه شمار زیادی از آثارش گرفتار شعله‌ها می‌شوند. سهره‌ی طلایی از میان آوار کشف می‌شود. در داستانی که دانا تارت نوشته سهره‌ی طلایی بار دیگر گرفتار انفجاری می‌شود اما سالم می‌ماند.

داستان حول محور تئو دکر تعریف می‌شود. روزی سرنوشت تئو با حمله‌ای تروریستی در موزه‌ی نیویورک دگرگون می‌شود. در زمان حمله، تئو نزدیک نقاشی سهره‌ی طلایی بوده و به طرز معجزه‌آسایی جان سالم به در می‌برد و به نقاشی، که اثر محبوب مادرش بوده، چنگ می‌زند و خودش را خرابه‌ بیرون می‌کشد. نقاشی با آنکه بسیار کوچک است، بار سنگینی می‌شود که تئو عمری آن را بر دوش خود می‌کشاند.

خواننده تئو را در طول زندگی‌اش در حالی که سرنوشتش را با نقاشی گره خورده دنبال می‌کند. قلم دانا تارت حتی در توصیف معمولی‌ترین وقایع خواننده را دنبال خود می‌کشاند.

«زیادی اهمیت دادن به اجسام می‌تونه نابودت کنه. تنها وقتی به اندازه به چیزی اهمیت بدی، زندگی در آن دمیده می‌شه، مگه نه؟ این مقصود اجسامه، به خصوص اجسام زیبا، که تو رو به زیبایی بزرگتری متصل کنه؟»
سهره‌ی طلایی دانا تارت

سکانسی از فیلم سهره‌ی طلایی

وارنر برادرز اقتباس سینمایی از این کتاب در سال ۲۰۱۹ اکران کرد. انسل الگورت، فین ولفهارد، نیکل کیدمن، سارا پالسون، لوک ویلسون و جفری رایت از ستاره‌هایی هستند که در این فیلم هنرنمایی کردند. هرچند که روایت فیلم تا حدودی به کتاب وفادار بوده اما نقدهای ضدونقیضی به این اثر وارد شد و در نهایت فروش آن در گیشه‌ها شکست خورد. یکی از مشکلات بزرگ فیلم پردازش سرسری به شخصیت‌ها است. شخصیت‌ها در داستان‌های دانا تارت نقش کلیدی را بازی می‌کنند و روایت حول محور آنها می‌گردد؛ در نهایت هسته‌ی اصلی روایت، شخصیت‌ها و سرگذشت‌شان است. در این فیلم، با وجود بازیگران توانا، شخصیت‌ها زمان کافی و روند صحیحی برای نشان دادن خودشان نداشتند. گزارش‌ها حاکی از آن است که دانا تارت چنان از این اقتباس ناراضی بوده که کارگزار ادبی چندین ساله‌اش را اخراج کرد.

سکانسی از فیلم سهره‌ی طلایی

سکانسی از فیلم سهره‌ی طلایی

تا به امروز اقتباس‌ها از کتاب دانا تارت نتیجه خوبی نداشته و برای آشنایی بهتر با این نویسنده و درک محبوبیت و دلیل بردن جوایز بی‌شمار او، باید کتاب‌هایش را مطالعه کنید. دانا تارت با آنکه هر ده سال تنها یک کتاب منتشر کرده و از شهرت کناره‌گیری کرده، به یکی از تأثیرگذارترین نویسنده‌های این قرن تبدیل شده و خواندن آثارش واجب است.

کتاب سهره ی طلایی دو جلدی اثر استیگ لارسون

منبع: دیجی‌کالا مگ

راهنمای خرید کتاب


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما