۱۰ انیمیشن برتر دیزنی در صد سال گذشته به تفکیک دهه
دیزنی امسال صد ساله شد و کسی نیست که نداند این کمپانی بزرگ انیمیشنسازی چه قرن باشکوهی را پشت سر گذاشته است؛ قرنی که هر دههاش یک یا چند انیمیشن شاخص دارد. استودیوی بزرگ دیزنی در زمینه انیمیشن کودکان معروفترین است، اگرچه گفته میشود بسیاری از ایدههایش را از انیمههای ژاپنی برداشته است اما به لحاظ تکنیکی و قصهگویی کمتر کسی است که بتواند یک انیمیشن برتر دیزنی را زیر سؤال ببرد.
با اینکه در سالهای اخیر با انتقادات فراوانی حول محور الگوسازیهای غلط برای دختران و پسران جوان مواجه بوده است؛ انتقاداتی که مثمر ثمر بوده و دیزنی در پروژههای اخیرش آنها را آشکارا در نظر گرفته است. از وجه انتقادی که بگذریم، دیزنی شهرتش را مدیون پروژههای بهیادماندنی و خلاقیتهای منحصربهفردش است. البته که طی سالیان این پروژهها تغییرات زیادی کردهاند. آنچه با فیلمهای کوتاه سیاه و سفید شروه شده بود، امروز به شاهکارهای بلند کامپیوتری تبدیل شده است. این مطلب ده انیمیشن برتر دیزنی را در صد سال گذشته به تفکیک دهه بررسی میکند.
تولد دیزنی، که در ابتدا استودیو برادران دیزنی نامیده میشد، با اولین فیلم والت دیزنی، «سرزمین عجایب آلیس» (Alice’s Wonderland) در شانزدهم اکتبر ۱۹۲۳ اتفاق افتاد. این فیلم کوتاه لایواکشن آلیس را نشان میداد که قدم به دنیای رؤیایی کاملاً انیمیشنی میگذاشت. قصهگویی این فیلم واقعاً نوآورانه بود و موفقیت آن منجر به ساخت مجموعه فیلمهای کوتاه دیزنی یعنی «کمدیهای آلیس» (Alice Comedies) شد. آن زمان هیچ کس نمیدانست که چه سرنوشی در انتظار دیزنی خواهد شد یا این استودیو دست به چه نوآوریهایی در دنیای سرگرمی کودکان خواهد زد. سال به سال، والت دیزنی و شرکتش فیلمهای خارقالعادهای را منتشر کردند که حتی پس از صد سال هنوز از بسیاری از آنها محبوب و تحسینبرانگیز است. فرقی نمیکند که محصولات انیمیشنی دیزنی متعلق به کدام دهه باشد، بچهها و بعضاً بزرگسالان انیمیشنهای دیزنی را دوست دارند، شاید حتی قدیمیترها را بیشتر.
۱۰. «میکی ماوس: کشتی بخار ویلی» (Mickey Mouse – Steamboat Willie)؛ انیمیشن برتر دیزنی در دهه ۱۹۲۰
- سال اکران: ۱۹۲۸
- کارگردان: والت دیزنی، آب آیورکس
- صداپیشگان: والت دیزنی
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۰۰ از ۱۰۰
اگرچه «سرزمین عجایب آلیس» اولین فیلم انیمیشن دیزنی بود، اما «کشتی بخار ویلی» امروز بیشتر در یادها هست. والت دیزنی معتقد بود صدا و موسیقی سینک با شخصیتها آینده انیمیشن است و مصمم بود جزو کسانی باشد که اولین نمونههای انیمیشنهای این چنینی را تولید کند. البته که او موفق شد و «کشتی بخار ویلی» هنوز به عنوان پدربزرگ موسیقی متن آهنگ هماهنگ شناخته میشود. علاوه بر این، در این فیلم اولین بار است که ما میکی و مینی ماوس محبوب دیزنی را میبینیم. در این انیمیشن میکی ماوس یک کشتی بخار را هدایت میکند و با راهاندازی ابزارآلات موسیقی مسافر خود مینی را خوشحال میکند.
۹. «سفیدبرفی و هفت کوتوله» (Snow White & The Seven Dwarves) در دهه ۱۹۳۰
- سال اکران: ۱۹۳۷
- کارگردان: دیوید هند، ویلیام کوترل، ویلفرد جکسون
- صداپیشگان: آدریانا کاسلوتی، لوسیل لا لاورن، هری استاکول، روی اتول، بیلی گیلبرت، مورونی اولسن، اوتیس هارلن
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۷ از ۱۰۰
«سفیدبرفی و هفت کوتوله» یکی دیگر از گامهای بزرگ رو به جلو در دنیای انیمیشن بود که ریسک بزرگی برای دیزنی بود؛ پروژهای که ۱.۵ میلیون دلار هزینه داشت و اگر شکست می خورد، بدون توجه به موفقیت فیلمهای گذشته، به راحتی به معنای پایان استودیوی دیزنی بود. خوشبختانه، جهان مبهوت این اثر هنری نفسگیر، داستان دلانگیز و موسیقی بهیادماندنی شد و انتظارات مخاطبان از انیمیشن را تا ابد تغییر داد. این موزیکال فانتزی بر اساس افسانه آلمانی محصول ۱۸۱۲ نوشته برادران گریم، نخستین انیمشن بلند سنتی جهان و نخستین انیمیشن بلند استودیوی والت دیزنی است که نام آشنایی در تمام جهان است.
این انیمیشن برتر دیزنی در زمان اکران یک موفقیت تجاری محض بود، نظر منتقدان را به خود جلب کرد و برای مدت کوتاهی رکورد پردرآمدترین فیلم صدادار تمام زمانها را در اختیار داشت. محبوبیت این فیلم باعث شد تا بارها در سینماها اکران شود، تا اینکه در دهه ۱۹۹۰ نسخه ویدئوی خانگی آن منتشر شد. سفیدبرفی در سال ۱۹۳۸ نامزد بهترین موسیقی فیلم در جوایز اسکار شد و در یازدهمین دوره جوایز اسکار تهیهکننده آن والت دیزنی اسکار افتخاری را برای این فیلم دریافت کرد. این جایزه منحصر بهفرد شامل یک تندیس اسکار در اندازه معمولی و هفت تندیس کوچکتر اسکار میشد. در این انیمیشن، سفیدبرفی بعد از اینکه نامادریاش او را از خانه بیرون میکند، توسط هفت کوتوله معدنچی نجات پیدا میکند و تبدیل به یکی از اعضای خانه آنها میشود، تا که شاهزاده سوار بر اسب سپید از راه میرسد.
۸. «فانتازیا» (Fantasia) در دهه ۱۹۴۰
- سال اکران: ۱۹۴۰
- کارگردان: ساموئل آرمسترانگ، جیمز آلگار، بیل رابرتز، پائول ساترفیلد، بن شارپستین، دیوید هند، همیلتون لاسک، جیم هندلی، فورد بیب، تی. هی، نورم فرگوسن، ویلفرد جکسون
- صداپیشگان: لئوپولد استوکوفسک، دیمز تیلور
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
در گذشتههای دورتر اگر اسم دیزنی میآمد، میکی ماوس هم ضمیمهاش بود. اما در دهه ۱۹۴۰، علاقه به میکی ماوس شروع به کاهش کرد، بنابراین دیزنی شروع به ساخت انیمیشنهای کوتاه جدید و پیشرفتهتر برای جذب دوباره مخاطبان به این شخصیت کرد. از سویی، هزینه ساخت نوع انیمیشنی که مخاطبان بعد از از پروژههایی مثل سفیدبرفی انتظارش را از دیزنی داشتند، بالا بود و همین امر توجیه ساخت یک فیلم کوتاه دیگر را بسیار دشوار میکرد. همین باعث شد دیزنی به این نتیجه برسد که فیلمهای کوتاه خود را در یک فیلم بلند ترکیب کند. «فانتزیا» انیمیشنی است که کاملاً وابسته به عناصر بصری هیجانانگیز فانتزی است که لایو اکشن نمیتواند آن را به حقیقت تبدیل کند. دهه ۱۹۴۰ شاهد اکران فیلمهای خاطرهانگیزی مثل «پینوکیو» (Pinocchio) و «بامبی» (Bambi) بودیم، اما «فانتزیا» در سطح متفاوتی قرار داشت.
این انیمیشن برتر دیزنی که سومین انیمیشن از سری کارهای کلاسیک دیزنی است، بر اساس هشت قطعه موسیقی کلاسیک ساخته شد و هنرمندان سازنده آن، برای اولین بار در استودیوی دیزنی فرصت یافتند، تا همه تواناییهای زیباییشناسانه و گرافیکی خود را آزادانه ارائه کنند. یکی از بزرگترین جاهطلبیهای تاریخ کمپانی والت دیزنی که در زمان خود چندان اقبالی کسب نکرد، اما از اواخر دهه ۱۹۶۰ به اثری کلاسیک بدل شد.
۷. «سیندرلا» (Cinderella)؛ انیمیشن برتر دیزنی در دهه ۱۹۵۰
- سال اکران: ۱۹۵۰
- کارگردان: کلاید جرونیمی، همیلتون لاسک، ویلفرد جکسون
- صداپیشگان: لاین وودز، النور آدلی، ورنا فلتون، رودا ویلیامز، جیمز مکدونالد، لوئیس ون روتن، دان برکلی، مایک داگلس، لوسیو بلیس
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۸ از ۱۰۰
میتوان به راحتی ادعا کرد که بعد از میکی ماوس، سیندرلا معروفترین و محبوبترین شخصیت دیزنی است. احتمالاً هر بچهای در جهان که به تلویزیون و اینترنت دسترسی داشته باشد، کارتون «سیندرلا» را دیده است. در دهه ۱۹۵۰ چندین فیلم بزرگ دیزنی اکران شدند. «بانو و ولگرد» (Lady and the Tramp)، «پیتر پن» (Peter Pan) و چندین فیلم دونالد داک همگی امتحان خود را پس دادهاند. با این حال، شگفتی واقعی این دهه اولین فیلم پرنسسمحور دیزنی پس از فیلم «سفید برفی»، «سیندرلا» بود. به طور کلی، این فیلم تأثیری حتی بزرگتر از شاهزادهخانم قبلی خود بر دیزنی گذاشت. داستان سیندرلا آغازگر شعار «رؤیاها به حقیقت میپیوندند» که دیزنی به آن معروف است، بود.
تا پایان دهه ۱۹۵۰، دیزنی سه فیلم شاهزادهخانم محور تولید کرد که البته تازه اول راه بود. داستان این انیمیشن برتر دیزنی برگرفته از داستانی به همین نام اثر شارل پرو بود، حول محور سیندرلا دختر زیبا و مهربانی میچرخد که همچون شاهزاده خانم قبلی دیزنی قابلیت صحبت با حیوانات را دارد. سیندرلا به بعد از فوت پدرش باید در قصر پدری با نامادری و دو دخترش زندگی کند، حالا تبدیل به خدمتکار خانه شده است. نامادرى ظالم سیندرلا به او اجازه نمىدهد در جشن باشکوه قصر پادشاه براى برگزیدن عروس خانواده سلطنتى شرکت کند. اما پرى مهربانى از راه میرسد و او را به کمک جادو با ظاهرى آراسته به جشن مىفرستد. اما جادو فقط تا ساعت دوازده کار میکند و سیندرلا پیش از نیمهشب باید به خانه برگردد. تأثیر «سیندرلا» به اندازهای بوده است که امروز هر کسی، چه زن چه مرد، بگوید که باید پیش از نیمهشب به خانه برگردد، سیندرلا خطاب میشود.
۶. «صد و یک سگ خالدار» (One Hundred and One Dalmatians) در دهه ۱۹۶۰
- سال اکران: ۱۹۶۱
- کارگردان: کلاید جرونیمی، همیلتون لاسک، ولفگانگ رایترمن
- صداپیشگان: بتی لو جرسون، راد تیلور، کیت بائر، لیسا دیویس، مارتا ونتورث
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۸ از ۱۰۰
در دهه ۱۹۶۰، دیزنی دست به کارهای متعددی زد که فقط فیلمسازی و انیمیشنسازی نبود. دیزنی لند افتتاح شد و به شرکت اجازه داد به جز فیلم و تلویزیون، از منبع دیگری هم درآمدزایی کند. جز این، چند فیلم لایو اکشن هم تولید کرد که در باکس آفیس عملکرد خوبی داشتند. در واقع، عملکرد آنها به قدری خوب بود که فیلمهای انیمیشن بلند به لحاظ بازگشت سرمایه داشتند ضعیف عمل میکردند، چون هزینههای مرتبط با تولید چنین آثار هنری پیچیدهای، کسب درآمد در گیشه را چالشبرانگیز میکرد.
با این حال، همه اینها با «صد و یک سگ خالدار» که چهارده میلیون دلار درآمد ناخالص داخلی داشت، تغییر کرد، و آغازگر مسیر فیلمهای انیمیشنی که شد شخصیتهای اصلیاش حیوانات سخنگوی دوستداشتنی بودند که ترند محبوبی بود و هنوز هم هست. این انیمیشن برتر دیزنی بر اساس رمانی به همین نام نوشته دودی اسمیت، داستان چند سگ خالدار را روایت میکند که عوامل کرویلا د ویل آنها را میرباید و حالا صاحبان این سگها مجبورند پیش از آنکه کروئلا ازشان استفاده شیطانی کند، نجاتشان دهند.
۵. «گربههای اشرافی» (The Aristocats) در دهه ۱۹۷۰
- سال اکران: ۱۹۷۰
- کارگردان: ولفگانگ رایترمن
- صداپیشگان: فیل هریس، اوا گبر، لیز اینگلیش، گری دوبین، دین کلارک، استرلینگ هالووی، رادی ماد-راکسبی
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۴ از ۱۰۰
در دهه ۱۹۷۰، شاهد اکران چندین فیلم دیگر از حیوانات سخنگو مثل «نجاتدهندگان» (The Rescuers) و «رابین هود» (Robin Hood) بودیم که هر دوشان با استقبال خوبی از سوی تماشاگران مواجه شدند. با این حال، این فیلمها فاقد چیزی بودند که در آخرین موفقیتهای دیزنی کاملاً ضروری تلقی میشد؛ قطعات موسیقی فوق العاده. شاید به همین دلیل است که «گربههای اشرافی» در آن زمان در گیشه فروش خوبی داشت. از بچه گربههای دوستداشتنی تا آهنگهایی مثل «همه میخواهند گربه باشند» (Everybody Wants to be a Cat)، فیلم تمام آنچه باید مخاطبان را به خود جذب میکرد داشت. یک دهه دیگر گذشت تا دیزنی توانست دوباره چنین آثار موفقی بسازد، اما «گربهعای اشرافی» جای خودش را داشت و هنوز هم دارد.
۴. «پری دریایی کوچک» (The Little Mermaid)؛ انیمیشن برتر دیزنی در دهه ۱۹۸۰
- سال اکران: ۱۹۸۹
- کارگردان: جان ماسکر، ران کلمنتس
- صداپیشگان: جودی بنسون، کریستوفر دانیال بارنز، پت کرول، کنت مارس، ساموئل رایت، جیسون مارین، بادی هکت
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
دیزنی در دهه ۱۹۸۰ به ساخت لایو اکشن گرایش پیدا کرده و سالها بود که انیمیشنی با الهام از افسانهها نساخته بود. با این حال، در پایان این دهه، «پری دریایی کوچک» را اکران کرد و به یکباره همه چیز تغییر کرد. آریل، پری دریایی کوچک دیزنی، یک شاهزاده خانم کاملاً جدید بود، صریح، کنجکاو، و هرگز از دستیار حیوان قابل اعتماد خود دور نبود. دیزنی ده سال بعد توانست مجموعه انیمیشنهای پرنسسمحور را به طور رسمی آغاز کند، اما آریل انقلابی بود که چنین چیزی را ممکن کرد. مخاطبان، به خصوص دختران جوان، عاشق بودند و دیزنی دیگر هرگز همان دیزنی سابق نبود.
«پری کوچک دریایی» بر پایه داستان پریان دانمارکی به همین نام از سال ۱۸۳۷ اثر هانس کریستیان آندرسن، داستان پرنسس آریل، یک شاهزاده خانم پری دریایی شانزده ساله را روایت میکند که شیفته انسانها و دنیای بیرون آب است و رؤیای انسانشدن را در سر میپروراند؛ آریل عاشق شاهزادهای انسان به نام اِریک میشود و در یک معامله شیطانی با جادوگر دریایی اورسولا به شکل انسان درمیآید تا با اریک باشد. «پری دریایی کوچک» که هم در گیشه موفق بود و هم نظر منتقدان را به خود جلب کرد، همچنان یکی از محبوبترین انیمیشنهای دیزنی است و نخستین فیلم از دوران رنسانس دیزنی محسوب میشود. یکی از نقاط قوت این فیلم به جز داستان جسورانه و عاشقانه آریل، ترانههای بسیار خوبش است. این انیمیشن برتر دیزنی برنده جایزه اسکار بهترین موسیقی فیلم و جایزه اسکار بهترین ترانه برای ترانه «زیر دریا» (Under the Sea) شد.
۳. «شیر شاه» (The Lion King) در دهه ۱۹۹۰
- سال اکران: ۱۹۹۴
- کارگردان: راجر آلرس، راب مینکاف
- صداپیشگان: جان تیلور توماس، متیو برودریک، جیمز ارل جونز، جرمی آیرونز، مویرا کلی، نیکتا کالام، ارنی سابلا، ناتان لین، روان اتکینسوند
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۳ از ۱۰۰
دهه ۱۹۹۰ دهه بزرگ و باشکوهی برای دیزنی بود. «پری دریایی کوچک» آغاز یک رنسانس برای این کمپانی بزرگ بود و انیمیشنهای پرنسسمحور دیگری مثل «علاءالدین» (Aladdin)، «دیو و دلبر» (Beauty and the Beast) و «مولان» (Mulan) در سالهای بعد با استقبال فوق العادهای اکران شدند. البته مخاطب هدف این فیلمها، زنان جوان بود، بنابراین دیزنی تصمیم گرفت روی پروژهای کار کند که برای مخاطبان با هر جنسیت و سنی جذاب باشد. اگر «پری دریایی کوچک» موفقیتآمیز بود، پس «شیر شاه» یک پیروزی مطلق بود. این فیلم در اولین اکران خود موفق به کسب درآمد خالص ۷۶۳ میلیون دلاری در سراسر جهان شد، که تا دههها بعد هیچ انیمیشن دیگری نتوانست جایش را بگیرد.
یکی از دلایل محبوبیت این انمیشن حماسی و موزیکال غولهایی بودند که موسیقی و ترانههایش را ساختند؛ التون جان موسیقی را ساخته بود و اشعار را تیم رایس گفت و تنظیم را هانس زیمر انجام داد. جای تعجب ندارد که برنده جایزه اسکار بهترین موسیقی متن و بهترین ترانه اورجینال شد. «شیر شاه» با الهام از نمایش «هملت» اثر شکسپیر، داستانهای یوسف و موسی در انجیل و کارتون بامبی، داستان سیمبا یک پرنس شیر را روایت میکند که پدرش، پادشاه جنگل به دست برادرش موفاسا کشته میشود با این هدف تاج و تخت را از او بگیرد. سیمبا که جانش در معرض خطر است، به اعماق جنگل میرود و با روحیات لطیفی بزرگ میشود و حالا باید بازگردد تا تاج و تخت را پس بگیرد.
۲. «زندگی جدید امپراتور» (The Emperor’s New Groove) در دهه ۲۰۰۰
- سال اکران: ۲۰۰۰
- کارگردان: مارک دیندال
- صداپیشگان: دیوید اسپید، جان گودمن، ارتا کیت، پاتریک واربرتون
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۶ از ۱۰۰
دهه ۲۰۰۰ شاهد تغییر دیگری برای دیزنی بود، چرا که تمرکزش معطوف فیلمهای لایو اکشنی مثل مجموعه فیلمهای «دزدان دریایی کارائیب» (Pirates of the Caribbean) شد و این شروع چیزی بود که بعدها به دنیای سینمایی مارول تبدیل شد. فیلمهای انیمیشنی هم که در این دوره میساخت، کمی متفاوت بودند، با فیملنامههایی که کاملاً برای بچهها نوشته میشدند. این چنین بود که انیمیشنهایی مثل «زندگی جدید امپراتور» متولد شدند. این فیلم بسیار احمقانه و مملو از نوعی کمدی طعنهآمیز، خودآگاه که دیوار چهارم را میشکند، یک جور شاهکار غیرمنتظره بود و ۱۶۹ میلیون دلار در باکس آفیس جهانی فروخت. این انیمیشن برتر دیزنی امپراتور کوزکو را روایت میکند که با قدرت جادویی جانشینش تبدیل به یک شتر شده است و حالا باید با کمک یک گلهدار تاج و تخت خود را باز پس گیرد.
۱. «یخزده» (Frozen)؛ انیمیشن برتر دیزنی در دهه ۲۰۱۰
- سال اکران: ۲۰۱۳
- کارگردان: کریس باک، جنیفر لی
- صداپیشگان: کریستن بل، ایدینا منزل، جاناتان گروف، جاش گد، سانتینو فونتانا
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۰ از ۱۰۰
«یخزده» بر پایه رمان «ملکه برفی» باز هم اثر نویسنده مشهور، هانس کریستیان آندرسن که گویا منبع تمامنشدنی برای انیمیشنهای دیزنی است، یکی از موفقترین کارهای دیزنی در ده سال اخیر است. دهه ۲۰۱۰ شاهد تحول دیگری در انیمیشن دیزنی بود. اگرچه پیکسار بیش از یک دهه بود که از انیمیشن CGI استفاده میکرد، اما دیزنی به انیمیشنهای سنتی اکرانشده در جریان اصلی سنتی که والت دیزنی به آن افتخار میکرد، پایبند بود. با این حال، «گیسو کمند» (Tangled) در سال ۲۰۱۰ اولین فیلم پرنسسمحور دیزنی بود که با انیمیشن سهبعدی کاملاً CGI، سبک هنری استاندارد این کمپانی را متحول کرد. بودجه ۲۶۰ میلیون دلاری این انیمیشن همچنان یکی از بالاترین بودجهها برای یک فیلم انیمیشن است، و اگرچه «گیسو کمند» یک موفقیت در نظر گرفته شد، اما به سختی هزینه ها را جبران کرد. حالا اگر دیزنی میخواست همین مسیر را ادامه دهد، به چیزی نیاز داشت که تأثیر اساسیتر بر مخاطبان و جهان داشته باشد.
این چنین شد که چند سال پس از «گیسو کمند»، دیزنی با تولید یک انیمیشن سهبعدی پرنسسمحور دیگر دوباره متحول شد و قدم به مسیر تازهای گذاشت. «یخزده» این اولین فیلم غیر پیکسار دیزنی بود که بیش از یک میلیارد دلار در گیشه فروخت، و استقبال مخاطبان و تأثیر فرهنگی آن بسیار چشمگیر و قابل توجه بود. داستان این فیلم به طور کامل کلیشههایی را که دیزنی با فیلمهای شاهزاده خانمهای پیشین خود ایجاد کرده بود، از بین برد، تا جایی که «یخزده» کاملاً خود را از مجموعه شاهزادهخانمهای دیزنی جدا کرد. بدین ترتیب، خودش هم تبدیل به فرنچایز شد و «یخزده ۲» در سال ۲۰۱۹ حتی موفقتر بود و باعث شد که ساخت قسمت سوم هم حتمی شود. در قسمت اول دختری جوان به نام آنا با کریستوف همراه می شود تا به جستوجوی خواهرش السا که ملکه آدرلان است و میتواند همه چیز را به یخ تبدیل کند، برود اما در اثر یک اشتباه، سرزمین او وارد یک زمستان ابدی میشود.
حالا در سالهای اول دهه ۲۰۲۰، دیزنی وارد قرن دوم فیلمسازی خود میشود. فیلمهایی که امروز این استودیوی بزرگ تولید انیمیشن اکران میکند شاید به طور قابل توجهی با فیلمهایی مثل مانند «سرزمین عجایب آلیس» یا «کشتی بخار ویلی» متفاوت به نظر برسند، اما آنها به همان اندازه در دنیای سرگرمی کودکان پرطرفدارند. «افسون» (Encanto)، «رایا و آخرین اژدها» (Raya and the Last Dragon) و «دنیای عجیب» (Strange World) و همینطور پروژههای آینده مثل «آرزو» (Wish)، همگی این پتانسیل را دارند که بهعنوان بعضی از بهترینهای دیزنی در خاطرهها باقی بمانند؛ البته صد سال دیگر باید بگذرد تا این ثابت شود.
منبع: screenrant
شیرشاه فقط قسمت ۳. فقط پومبا 🤣🤣🤣