۱۰ پدر و مادر برتر انیمیشنهای دیزنی
انیمیشنهای دیزنی گاهی والدین را در نقشهای مثبت به کار میگیرد و گاهی هم بالعکس، برخی از آنها را در نقش شرورهای انیمیشن نمایش میدهد؛ مانند مادر گوتل یا لیدی ترمین. با این حال، والدین خوب در آثار دیزنی چیزی جز عشق و حمایت نثار فرزندان خود نمیکنند.
- ۱۰ انیمیشن برتر دیزنی در مورد رابطهی پدر و فرزند
- بهترین انیمیشنهای جهان؛ تفکربرانگیز، سرگرمکننده و خوشآبورنگ
بهترین پدر و مادرهای دیزنی فرزندان خود را تشویق میکنند تا دنبال رویاهایشان بروند و در این راه برای ایجاد امنیت از آنها محافظت میکنند، حتی اگر منجر به خطری برای خودشان شود. آنها بدون قید و شرط فرزندان خود را حتی با وجود اشتباهاتشان دوست دارند و مانند هر پدر و مادر خوبی هنگام زمین خوردن، دست فرزندانشان را میگیرند.
۱۰) شاه تریتون در پری دریایی کوچک (The Little Mermaid)
- کارگردان: ران کلمنتس، جان ماسکر
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
- تاریخ انتشار: ۱۹۸۹
«پری دریایی کوچک»، پادشاه تریتون هفت دختر دارد که کوچکترین آنها آریل است. دنیای بیرون آب، این دختر جوان ماجراجو و پرجنبوجوش را مجذوب خود میکند و در همین میان او عاشق یک انسان میشود. با این حال آریل و پدرش پس از درخواست او مبنی بر رفتن به خشکی با یکدیگر درگیر میشوند.
آریل تنها شانزده سال دارد و هنوز یک کودک است. در کودکی، بسیاری از بینندگان احساس میکنند که تریتون غیرمنطقی است و او را بیمورد کنترل میکند، اما وقتی بزرگتر میشوند و دیدگاهشان تغییر میکند، متوجه میشوند که تا حدودی حق با اوست. از دید یک بزرگسال، تریتون فقط پدری است که سعی میکند از دختر بسیار کوچکش در برابر دنیایی که میتواند به او آسیب برساند محافظت کند.
۹) سیمبا و نالا در شیرشاه ۲: پادشاهی سیمبا (The Lion King II: Simba’s Pride)
- کارگردان: درل رونی
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۸
سیمبا و نالا دخترشان کیارا را با شیوههای تربیتی متفاوتی بزرگ میکنند. سیمبا میخواهد از او در برابر هر چیز کوچکی که ممکن است به او آسیب برساند محافظت کند، در حالی که نالا به او اجازه میدهد تا آزادانه به آن چیزی که میخواهد تبدیل شود. محافظت بیش از حد سیمبا برای کیارای جوان آزاردهنده است، اما وقتی او بزرگ میشود متوجه میشود که دلیل این رفتار عشق بیاندازه پدرش به او است.
با این حال نالا به کیارا آزادی خطا کردن را میدهد، زیرا میداند که او و سیمبا هم در کودکی خطاهای زیادی کردهاند. در حالی که این دو سبک فرزندپروری متفاوتی دارند، به یکدیگر تعادل میبخشند و کیارا با دریافت حداکثر عشق و مراقبت رشد میکند.
۸) گوفی در فیلم گوفی یا یک فیلم مسخره (A Goofy Movie)
- کارگردان: کوین لیما، پل بریزی
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۵
گوفی تا حدودی یک پدر وابسته است و اجازه نمیدهد پسرش مکس بزرگ شود. مکس در مورد آشناییاش با سوپراستاری به نام پاورلاین برای تحت تاثیر قرار دادن دختر موردعلاقهاش، رکسان، دروغ میگوید. با این حال، گوفی برنامههای کنسرت مکس را بهم میریزد تا با یکدیگر به یک سفر جادهای بروند.
در حالی که گوفی در ابتدا آزاردهنده به نظر میرسد و بیش از حد به پسرش وابسته است، اما مشخص میشود که او تنها در تلاش است تا از زمان اندکی که پیش از بزرگ شدن مکس و ترک کردن خانه توسط او دارد نهایت استفاده را ببرد. از این منظر وابستگی گوفی آزاردهنده نیست، بلکه برای والدین و فرزندان بزرگسال شیرین، دوستداشتنی و قابل درک است.
۷) فرمانده پوهاتان در پوکاهانتس (Pocahontas)
- کارگردانان: اریک گلدبرگ٬ مایک گابریل
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۵
فرمانده پوهاتان قبیلهاش را با وقار، شرافت و شجاعت اداره میکند، که در نتیجه آنقدر که میخواهد نمیتواند برای دخترش وقت بگذارد. با این حال به او درسهای ارزشمندی درباره زندگی و رابطه میدهد. او به دخترش زیبایی طبیعت و خوب بودن را نشان میدهد که در نهایت به توقف نبرد پیشرو منجر میشود.
پوکاهانتس از دانش خود برای متقاعد کردن قبیله و استعمارگران استفاده میکند. او اهمیت عشق و احترام به طبیعت و افراد دیگر را به پدرش یادآوری میکند که منجر به آتشبس میشود. فرمانده پوهاتان به حرف دخترش گوش میکند و مانند هر پدر و مادر خوبی به غرایز او اعتماد میکند، که همین امر منجر به نجات جان بیشماری از آدمها میشود.
۶) موریس در دیو و دلبر (Beauty And The Beast)
- کارگردان: گری تروزدیل، کرک وایز
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۱
موریس پدر مخترع بل در «دیو و دلبر» است که اگرچه کمی عجیب و غریب بنظر میرسد، اما هر کاری برای دخترش انجام میدهد. وقتی بل به عنوان زندانی هیولا جای او را میگیرد، موریس جان خود را با وجود وضع سلامت ناخوشایندش به خطر میاندازد تا او را نجات دهد. او سعی میکند روستاییان را متحد کند، اما آنها او را تنها به چشم یک پیرمرد غیرعادی میبینند و از کمک کردن به او خودداری میکنند.
موریس به تنهایی برای نجات بل اقدام میکند، او حتی حاضر است در صورت لزوم با دیو بجنگد. او پدری فداکار و دوستداشتنی است که همیشه بل را علیرغم انگی که در آن زمان در اطراف زنان جوان تحصیلکرده وجود داشت، به خواندن و یادگیری بیشتر تشویق میکرد. این دو بدون توجه به اینکه روستاییان آنها را چگونه میبینند، جایگاه هوش را والاتر از هر چیزی قرار میدهند، که برای تماشاگران بسیار الهامبخش است.
۵) مینگ در قرمز شدن (Turning Red)
- کارگردان: دومی شی
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
- تاریخ انتشار: ۲۰۲۲
در «قرمز شدن» مینگ لی دخترش می را به شدت دوست دارد. با این حال وقتی می بزرگتر میشود درمییابد که مادرش بیش از حد محافظهکار و کنترلکننده است، که همین مسئله منجر به اخلال در رابطه آنها میشود. با وجود ایرادات و اشتباهات مینگ، او مادر خوبی است که از روی عشق کارهای کمی آزاردهنده انجام میدهد.
مینگ دخترش را کنترل میکند تا او را از خودش و روحی که در درونش زندگی میکند در امان نگه دارد. وقتی مینگ معتقد است که می در دوران بلوغ و تغییرات بدنی است، او دخترش را بهتر از برخی از مادران در دنیای واقعی آموزش میدهد. او ممکن است کامل نباشد، همانطور که هیچ کس نیست، اما خطاهای او از عشق ناشی میشود.
۴) جیل و بیل اندرسن در درون و بیرون (Inside Out)
- کارگردان: پیت داکتر
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۵
جیل و بیل اندرسن والدین رایلی در «درون و بیرون» هستند که دخترشان را بدون قید و شرط دوست دارند. این کودک یازده ساله با شروع یک زندگی تازه در مکان جدید و تغییرات عاطفی معمولی که بچهها از سر میگذرانند سر و کار دارد. والدین رایلی نیز با چالشهای زیادی روبرو هستند، از یک جابجایی عظیم، تا زیر و رو کردن کردن زندگیشان و هدایت دختری در آستانه بلوغ.
در حالی که برخی از بیتوجهی آنها انتقاد کردهاند، رفتار آنها به عنوان افرادی با این همه مشغله عادی است. علاوه بر این شخصیت آنها برای والدینی که کودکی حساس در سنین قبل از نوجوانی دارند، بسیار قابل درک است. آنها تمام تلاش خود را میکنند تا یاد بگیرند که چگونه با رایلی ارتباط برقرار کنند و او را راضی نگه دارند. این دو صرفنظر از رفتارهای ریلی و تغییرات خلقیاش، تمام و کمال به او عشق میورزند.
۳) جیمز و یودورا در شاهزاده و قورباغه (The Princess And The Frog)
- کارگردانان: جان ماسکر و ران کلمنتس
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۹
جیمز و یودورا پدر و مادر دوستداشتنی و سختکوش تیانا هستند که به او درسهایی در مورد زندگی، جاهطلبی و دستیابی به رویاها میآموزند. تیانا و پدرش در طول دوران کودکیاش با هم آشپزی میکردند، و همین مسئله باعث شد تا او رویایش برای افتتاح یک رستوران را توسعه دهد. هنگامی که جیمز میمیرد، تیانا برای گذران زندگی و پیگیری رویایش مجبور به کار در چندین شغل میشود.
در این میان یودورا تیانا را تشویق میکند که سخت کار کند و در عین حال برای زندگی شخصیاش وقت بگذارد. تأثیر جیمز و یودورا بر تیانا در تمام جنبههای شخصیتی، انگیزشی و جاهطلبی او و همچنین عشق شدیدش به دوستان، خانواده و ناوین مشهود است. در حالی که جیمز نمیتواند به ثمر رسیدن رویای دخترش را ببیند، او خاطره پدرش را از طریق غذاهایش حفظ میکند.
۲) پانگو و پردیتا در صد و یک سگ خالدار (One Hundred and One Dalmatians)
- کارگردانان: ولفگانگ رایترمن٬ کلاید جرونیمی٬ همیلتون لاسک
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- تاریخ انتشار: ۱۹۶۱
پانگو و پردیتا پدر و مادر پانزده توله سگ خالدار هستند که توسط کروئلا دی ویل شیطان صفت ربوده شدهاند. این والدین برای نجات فرزندان خود به سرتاسر انگلستان سفر میکنند و در عمارت کروئلا، ۹۹ توله سگ را کشف میکنند که او قصد دارد از آنها برای دوخت یک کت خز استفاده کند. آنها با وجود اینکه به راحتی میتوانند کودکان خود را نجات دهند و به سرعت فرار کنند، در عوض کار فداکارانه را انجام میدهند و همه توله سگها را آزاد میکنند.
پانگو و پردیتا وقتی که به خانه برمیگردند، تولههای اضافی را به عنوان فرزندان خود میپذیرند و خانه را با خنده، عشق و سر و صدای بیشتری پر میکنند. خوشبختانه آنیتا و راجر، صاحبین سگها، از داشتن ۱۰۱ سگ خالدار خوشحال میشوند و این والدین شجاع و دوستداشتنی میتوانند به بزرگ کردن خانواده عظیم خود را بپردازند.
۱) موفاسا و سارابی در شیرشاه (The Lion King)
- کارگردان: راجر آلرز، راب مینکف
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۵ از ۱۰
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۴
موفاسا و سارابی والدین قابل احترام سیمبا در «شیرشاه» هستند و با وجود اینکه او را به یک اندازه دوست دارند، پسرشان را به شیوه های متفاوتی بزرگ میکنند. متأسفانه سارابی نقش پررنگی در فیلم بازی نمیکند، اما هر موقع که در صحنه حاضر میشود، با سیمبا با عشق و احترام برخورد میکند. برخلاف شوهرش، او به پسرش اجازه میدهد که کودکی کند، احساسات خود را ابراز کند و خوش بگذراند.
موفاسا همان طور که عشق میورزد، سیمبا را به عنوان یک پادشاه بزرگ میکند. او پسرش را مطیعتر نگه میدارد و به او راههای قلمروشان و معنای حکومت کردن را یاد میدهد. او پسرش را بیش از هر چیز دیگری دوست دارد، زیرا بدون لحظهای درنگ جانش را میدهد تا سیمبا را از آن ازدحام نجات دهد. سیمبا هم تا همیشه پدرش را میپرستد و بعدها به گونهای بر قلمرو حکومت میکند که باعث افتخار موفاسا میشود.
منبع: cbr
عه پس مامان بابای مرینت تو میراکلس چی😐
بهترین مامان بابا در کل انیمیشن ها😑😑