۱۴ فیلم برتر ژانر فاجعه در قرن بیستویکم تا کنون
فیلمهای فاجعه مانند داستانهای علمی-تخیلی، دریچهای جذاب به روی بزرگترین نگرانیها و دغدغههای جمعی جامعه هستند. در دو دهه گذشته شاهد تغییراتی در درک خود نسبت به تهدیدات وجودی بشریت و همچنین درگیر آشنایی بیشتر با جوامع بینالمللی بودهایم و بر طبق این اطلاعات میدانیم که برخی از ترسها از نظر جغرافیایی خاص به نظر میرسند اما برخی دیگر نیز در سطح جهانی، مشترک هستند. فیلمهای این فهرست به ما فرصتی میدهند که این ترسها را به شیوهای سرگرمکننده و عمدتا اکشن بررسی کنیم.
ما سعی کردهایم تا جایی که ممکن است از نظر برداشتهای متفاوت از این ژانر، محدوده وسیعی را در نظر بگیریم و برای مثال، زامبیها (که جایگاه خودشان را در این زمینه تثبیت کردهاند) یا مواردی با حال و هوای پساآخرالزمانی را حذف کردهایم.
- از روز استقلال تا ۲۰۱۲؛ چرا عاشق فیلمهای ژانر فاجعه هستیم؟
- از روز استقلال تا سقوط ماه؛ فیلمهای رولند امریش از بدترین تا بهترین
- بدترین فیلمهای ساخت نتفلیکس بر اساس امتیاز راتن تومیتوز
با این حال، این فهرست همه چیز، از رانش زمین گرفته تا تغییرات آب و هوایی و پیامدهای هستهای و البته همهگیری را پوشش میدهد. لحن فیلمها نیز از شدیدا دراماتیک تا کمدی متفاوت است. با این حال، همه فیلمهایی که در اینجا پوشش داده میشوند به طور کلی حول محور تلاشهای مردم برای جلوگیری، فرار یا کنار آمدن با یک فاجعه قریبالوقوع با ابعاد حماسی هستند.
۱۴. کاملا طوفانی (The Perfect Storm)
- کارگردان: ولفگانگ پترسن
- بازیگران: مارک والبرگ، جورج کلونی، جان سیریلی
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۴۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰
«کاملا طوفانی» اثر ولفگانگ پترسن، با الهام از رویدادهای واقعی، داستان کشتی ماهیگیری تجاری گمشده آندریا گیل با شش خدمه در دریا را در جریان طوفان سال ۱۹۹۱ تعریف میکند. پرده اول فیلم کمی طولانی است اما به هر حال، شخصیتها و انگیزههای آنها، از جمله ناخدای دریایی سختگیری به نام بیلی (جورج کلونی) و بابی جوان، بیچاره و عاشق (مارک والبرگ) را به خوبی به تصویر میکشد. درک عمیق داستان در چنین فیلمهایی با مقیاس کوچکتر و شخصیتر، بسیار مهم است. برای مثال، زمانی که خدمه در نهایت تصمیم میگیرند که به دل طوفان بزنند تا صید خود را نجات دهند، متوجه میشویم که آنها واقعا به این پول نیاز دارند. این طمع یا غرور نیست که در نهایت آنها را محکوم به فنا میکند، بلکه یک معضل عمیقا دشوار و انسانی است که مستلزم پذیرش یک خطر فوری در جهت بقا برای طولانیمدت است.
۱۳. کی-۹: دام مرگ (K-19: The Widowmaker)
- کارگردان: کاترین بیگلو
- بازیگران: هریسون فورد، لیام نیسون، پیتر اسکاشگارد
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۲
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
یکی از معدود آثار به کارگردانی زنان در این ژانر از اوایل قرن جدید، «کی-۹: دام مرگ» اثر کاترین بیگلو نیز تنها اثر تاریخی در این فهرست است. فیلم در اوایل دهه ۶۰ میلادی و در اوج جنگ سرد اتفاق میافتد و داستان یک زیردریایی هستهای بالستیک شوروی به فرماندهی کاپیتان الکسی وستریکوف (هریسون فورد با لهجه بد روسی) را دنبال میکند. یکی از لولههای خنککننده راکتور در مسیر گشتزنی در آبهای اقیانوس اطلس در نزدیکی ساحل شرقی ایالات متحده میترکد و بحرانی آغاز میشود که خطرات اعصاب خردکن جنگ همهجانبه هستهای را به همراه دارد.
هالیوود اخیرا شروع به بررسی دیدگاه شوروی از جنگ سرد کرده است و به همین خاطر، این فیلم به طرز قابل تحسینی از زمان خود جلوتر بود. فیلم دارای استراتژی خاصی است و کاترین بیگلو در پروژههای بعدی خود نیز همین روند را پیش میگیرد: تمرکز بر داستانهای منحصر به فرد و اشخاص و مخاطرات فردی برای کاهش تاکید بر جناحها یا گرایشات سیاسی. فضای کلاستروفوبیک زیردریایی، فشار زیادی را به فضای متشنج جنگ سرد میافزاید و در نتیجه تجربهای میخکوبکننده ایجاد میکند که در آن خطرات، جهانی و همهگیر هستند اما کنشها و تعلیقات به طرز ماهرانهای محدود میشوند.
۱۲. روز پس از فردا (The Day After Tomorrow)
- کارگردان: رولند امریش
- بازیگران: دنیس کواید، جیک جیلنهال، امی راسوم
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۴
- امتیاز راتن تومیتوز: ۴۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰
رولند امریش با به تصویر کشیدن تمام شیوههای متفاوت و تماشایی به پایان رسیدن دنیا، کارنامهای پر از آثار جالب برای خود ساخته است (گنجاندن فقط دو فیلم او در این فهرست کمی چالشبرانگیز بود). «روز پس از فردا» با بازی دنیس کواید و جیک جیلنهال جوان به ترتیب در نقش یک اقلیمشناس و پسرش، داستان آخرالزمانی در عصر یخبندان جدید را دنبال میکند. این فیلم داستان شخصیتهای فوقالذکر را روایت میکند که خانوادهشان از هم میپاشد اما آنها دوباره به هم میپیوندند و در نهایت و در تلاش برای زنده ماندن در منهتن یخزده، نجات مییابند. علم امکان وقوع طوفانهای انجمادی ناگهانی را کمی دور از ذهن میداند اما منتقدان و جامعه علمی به هر حال، امریش را به دلیل این که یکی از اولین کسانی است که به موضوع تغییرات آب و هوایی (و ناتوانی دولت در انجام اقدامات هدفمند برای مبارزه با آن) پرداخته است تحسین میکنند.
۱۱. جنگ دنیاها (War of the Worlds)
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- بازیگران: تام کروز، داکوتا فانینگ، جاستین چتوین
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۵
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
تهاجمات بیگانگان که جزء اصلی فیلمهای ژانر فاجعه است، ریشه و پایه اصلی رمان قرن نوزدهمی «جنگ دنیاها» اثر اچجی ولز محسوب میشود. اثر اصلی در واقع تمثیلی از دغدغه امپراتوری بریتانیا در رابطه با نیروهای دفاع ملی، قبل از جنگ جهانی اول بود اما استیون اسپیلبرگ موضوع فیلم خود را متناسب با دوران مدرن انتخاب کرد (سکانسهایی مشابه با حملات ۱۱ سپتامبر هم در فیلم وجود دارند). انسانها در این فیلم برخلاف دیگر آثار موجود در این فهرست، نمیتوانند کاری برای متوقف کردن تهدیدات انجام دهند و نه راهحل معجزهآسایی در کار است و نه نیروی نظامی قدرتمندی. پس استراتژی کلی، فرار و پنهان شدن است.
حملات بیگانگان در سرتاسر جهان اتفاق میافتند اما بیننده، حوادث را فقط از دیدگاه خانواده فریر، متشکل از پدری به نام ری (تام کروز) و دو فرزند دورافتادهاش (داکوتا فانینگ و جاستین چتوان) تجربه میکند. کروز فردی مناسب برای بازی در نقش یک مرد اهل بروکلین نیست و پس از مدتی به همان اصالت همیشگی خود در سینما بازمیگردد و لهجهاش کم شده و در حال فرار کردن از انفجارهای عظیم دیده میشود. منتقدان در بررسیهای اولیه به طور قابل توجهی از استفاده از موجودات مشابه فیلم «بیگانه» انتقاد کردند اما دیدن آن هیولاهای فلزی که به زندگی مدرن آورده شدهاند بسیار سرگرمکننده است و این فیلم شاید در واقع منشاء فیلمهای علمی-تخیلی مشهور امروزی باشد.
۱۰. کلاورفیلد (Cloverfield)
- کارگردان: مت ریوز
- بازیگران: لیزی کاپلان، تیجی میلر، مایکل استال
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۸
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
«کلاورفیلد» که اغلب به عنوان ترکیبی از «جادوگر بلر» و «گودزیلا» توصیف میشود، با گروه بازیگران کوچک و تصاویر بسته و لرزان خود، تجربهای دست اول از ویرانی و وحشت و گیر افتادن در شهری است یک هیولا به اندازه یک آسمانخراش، آن را نابود میکند. سبک سینمایی و واقعگرایانه فیلم به خوبی مانند سریال گمشده درو گدار و جی.جی آبرامز، بینندگان را کنجکاو نگه میدارد. این امر در تبلیغات و فرآیند تولید فیلم نیز صادق بود و مخفیکاری، ابزار اصلی افزایش سر و صدا پیرامون این اثر به نظر میرسید. فرآیند انتخاب بازیگر به صورت مخفیانه انجام شد و تریلر اولیه فیلم بدون عنوان ارائه گردید (طرفدارانی که به دنبال اطلاعات بیشتر بودند به سایت رسمی فیلم هدایت میشدند، جایی که مجموعهای از تصاویر با کد زمانی، کاربران را به چالش میکشیدند و هر کدام از مخاطبان تفسیر خودشان را از آنان داشتند).
«کلاورفیلد» در دنیایی که ما بیشتر به دیدن رویدادهای جاری از صفحه دوربین تلفن همراه عادت کردهایم، هنوز تازگی خود را حفظ کرده است. فیلم با اجتناب از آثار مشابه و متداول این ژانر، شخصیتهایی را به نمایش میگذارد که برای مقابله با فاجعه مجهز نیستند، بلکه فقط (مانند ما) تماشاگر هستند و درماندگی اطرافیان و شرایط جنونآمیز اطراف خود را مستند میکنند.
۱۰. ۲۰۱۲ (۲۰۱۲)
- کارگردان: رولند امریش
- بازیگران: جان کیوزاک، وودی هارلسون، چیوتل اجیوفور
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۹
- امتیاز راتن تومیتوز: ۳۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۸ از ۱۰
یکی دیگر از آثار رولند امریش، «۲۰۱۲» جواهری کمتر دیدهشده در بین آثار ژانر فاجعه است. فیلم با شخصیتهای بسیار متنوع و متفاوتش (جان کیوزاک در نقش نویسندهای در حال گذراندن تعطیلات با فرزندانش، آماندا پیت در نقش همسر سابقش، چیوتل اجیوفور به عنوان یک دانشمند، دنی گلاور به عنوان رئیس جمهور، تاندی نیوتن به عنوان دختر اول کیوزاک و وودی هارلسون به عنوان یک نظریهپرداز بیتفاوت) به خوبی آخرالزمانی قریبالوقوع را از دیدگاههای مختلف بررسی میکند. فیلم از گروه بازیگران خود به خوبی استفاده مینماید تا نشان دهد که اختلاف طبقاتی حتی در مواقع بحران نیز تاثیرگذار است و ما افراد عادی که میلیاردر نیستیم یا دکترای اخترفیزیک نداریم در اولویتهای بعدی قرار میگیریم. اگر بخواهیم منصفانه با مخالفان همسو شویم، باید گفت که زمان فیلم بسیار طولانی است، جلوههای ویژه کاملا افتضاح هستند و فاجعه اصلی فیلم شاید قدیمیترین و مرسومترین نوع در این زمینه باشد (پیشبینیهای تقویم مایاها دیگر مورد اهمیت نیستند) اما اجراها و سبک اکشن فیلم آنقدر سرگرمکننده است که هیچکدام از موارد بالا در نهایت اهمیتی ندارند.
۹. شیوع (Contagion)
- کارگردان: استیون سودربرگ
- بازیگران: مت دیمون، جود لاو، کیت وینسلت
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۱
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
شاید ناخوشایندترین فیلم در بین همه آثار موجود در این فهرست، «شیوع» استیون سودربرگ باشد که به شکلی بسیار دقیق عواقب یک بیماری همهگیر جهانی را به تصویر میکشد و در عین حال فیلمی خوشآهنگ و سرگرمکننده است. داستان شامل مفاهیمی است که اکنون برای بسیاری از ما آشنا هستند. قرنطینه، خریدهای هیجانی مردم، سرعت شیوع بیماری و حتی تئوریهای توطئه مواردی هستند که در چند سال گذشته شاهد وقوع آنها در واقعیت بودیم. فیلمنامه اسکات زیبرنز (و اپیدمیولوژیستهایی که او با آنها مشورت کرده است) به خوبی بسیاری از نکات مهم بحران کرونا را پیشبینی کردهاند و این موضوع، شگفتآور و گواهی بر قابلیت سینما در پیشبینی جایگاه انسان در آینده است.
۸. موج (The Wave)
- کارگردان: رور اوتاگ
- بازیگران: کریستوفر جونر، ادیث هاگنراد، دال تورپ
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۵
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
فیلم نروژی «موج» به خوبی یک فاجعه را به تصویر میکشد و در ابتدا با کلیپهای برگرفته از تیترهای خبری درباره سونامیهای مرگبار ناشی از رانش زمین که متعلق به چندین دهه قبل هستند، شروع میشود. این فیلم پر از تعلیقاتی در رابطه با ماهیت غیرقابل انکار علائم هشداردهنده (در ابتدا دادههای مبهم و در نهایت انبوهی از دادههای اثباتشده) است و شخصیت اول آن، زمینشناسی به نام کریستین (کریستوفر جونر) به حساب میآید که عاجزانه تلاش میکند تا بقیه مردم، حرفهای او را جدی بگیرند. دقت کریستین در قبال کوهی که همیشه جلوی چشمانش قرار دارد، احتمالا برای هر کسی که در مکانی با یک المان مشابه زندگی کرده آشناست. اغلب مردم آنقدر به چنین المانهایی عادت کردهاند که باور این که یک رویداد زیستمحیطی عظیم و ویرانگر، بدون هشدار قبلی آن را نابود کند، برایشان دشوار است. امید به بقا در سراسر فیلم شناور است اما «موج» با هشداری وهمآور به مخاطب پایان مییابد و به آنها میفهماند که تهدیدی که به آن میپردازد بسیار واقعی و جدی است.
۷. رکود بزرگ (The Big Short)
- کارگردان: آدام مککی
- بازیگران: رایان گاسلینگ، کریستین بیل، برد پیت
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۵
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
شاید فیلم اخیر آدام مککی، «بالا رو نگاه نکن»، این ژانر را به شیوهای واضح و سنتیتر مورد بررسی قرار دهد اما «رکود بزرگ» همچنان بهترین اثر او در این دسته است (و احتمالا همینطور خواهد ماند). بحران مالی ۲۰۰۸ برای بسیاری از مردم، فاجعهای بزرگ در ابعاد مختلف بود و فیلم، ساختار و و هرج و مرج متعاقب فروپاشی بازار مسکن را به گونهای وحشتناک و بسیار مشابه به باقی آثار این لیست به تصویر میکشد.
یکی از قابل توجهترین جنبههای فیلم، حفظ تعادل ریتم بین کمدی، آموزشی و درام است و مککی به خوبی از پس آن برمیآید و این امر تا حد زیادی با استفاده از دیدگاههای گوناگون شخصیتهای مختلف او که نقش آنها توسط گروه بازیگرانی قوی (رایان گاسلینگ، برد پیت، استیو کارل، کریستین بیل و جرمی استرانگ) ایفا میشود میسر میگردد. شاید این فیلم مهیجترین اثر در ژانر فاجعه نباشد اما اثری سرگرمکننده و فوقالعاده مهم و تماشایی است.
۶. سن آندریاس (San Andreas)
- کارگردان: برد پیتون
- بازیگران: دواین جانسون، الکساندرا داداریو، کارلا گوگینو
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۵
- امتیاز راتن تومیتوز: ۴۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۱ از ۱۰
«رمپبج» شاید بهترین فیلم دواین جانسون باشد اما «سن آندریاس» ساخته برد پیتون کلاسیکترین فیلم در این ژانر است که شاید به ندرت فیلمی مانند آن ساخته میشود. این فیلم درباره یک خلبان هلیکوپتر نجات (جانسون) است که به همراه همسر سابقش (کارلا گوگینو) برای نجات دخترشان (الکساندرا داداریو) به ماجراجویی خطرناکی در کالیفرنیا میپردازند. هیچ چیز پیشگامانهای در فیلم اتفاق نمیافتد (به غیر از نوع به تصویر کشیدن فجایع سن آندریاس) اما این فیلم اثری جالب است که بازیگرانی قوی و متعهد دارد که پل جیاماتی در نقش یک زلزلهشناس نیز یکی از آنهاست. او اولین نفری است که از این فاجعه آگاه میشود و آن را به اطلاع دیگران میرساند. نقطه تمایز فیلم این است که در آن، دیگر خبری از نیویورک، توکیو و لندن نیست و تمرکز بر روی کالیفرنیاست.
۵. شین گودزیلا (Shin Godzilla)
- کارگردانان: هیداکی آنو، شینجی هیگوچی
- بازیگران: ساتومی ایشیهارا، هیروکی هاسگاوا، یوتاکا تاکنوچی
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۶
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
بازه زمانی بین ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ پر از فیلمهایی با حضور کایجوها است و «گودزیلا: پادشاه هیولاها»، «گودزیلا در برابر کنگ»، «حاشیه اقیانوس آرام» و «رمپبج» فقط چند مورد از آنها هستند. با این حال، «شین گودزیلا» در سال ۲۰۱۶ (که با نام «گودزیلا: برخاستن» به بازار عرضه شد) اثر برجسته کشوری است که داستانهای گودزیلا از آنجا شروع شده است. گودزیلا که در اصل تمثیلی برای بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی بود، همیشه عمیقا ریشه در ترسهای احساسی و تاریخی ویرانگر ژاپن داشته است. فیلم هیداکی آنو و شینجی هیگوچی در کشوری روایت میشود که هنوز درگیر فاجعه هستهای فوکوشیما دایچی و زلزله و سونامی توهوکو است.
«شین گودزیلا» به اندازه همتایان هالیوودی خود، پرهزینه یا دارای جلوههای ویژه آنچنانی نیست و بیشتر از انفجارهای عظیم، به مباحثات اتاق جنگ میپردازد. فیلم شاید برای طرفداران فرانچایز آمریکایی گودزیلا کسلکننده به نظر برسد اما رویکرد دیالوگمحور آن به طور شگفتانگیزی جذاب است و امکان کاوش در فرهنگ مدرن فعلی ژاپن و همچنین نقد هدفمند مداخلات بینالمللی و فرآیندهای بوروکراتیک خود کشور ژاپن را هم فراهم میکند. نتیجه کار، اثری بیشتر شبیه دکتر «استرنج لاو» است تا یک فیلم هیولایی سنتی.
۴. دیپواتر هورایزن (Deepwater Horizon)
- کارگردان: پیتر برگ
- بازیگران: مارک والبرگ، کیت هادسون، کرت راسل
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۶
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
پیتر برگ و مارک والبرگ در دهه گذشته فیلمی در ژانر فاجعه/بقا و با داستانی واقعی ساختند که در سطوح مختلف با موفقیت همراه بود. «دیپواتر هورایزن» به دلیل پرداختن به یکی از بزرگترین بلایای زیستمحیطی در تاریخ ایالات متحده اثری متمایز است. داستان حول محور انفجار دیپواتر هورایزن در سال ۲۰۱۰ و نشت نفت متعاقب آن در ساحل خلیج مکزیک است که منجر به کشته شدن ۱۱ نفر و تخلیه حدود ۲۱۰ میلیون گالن نفت در اقیانوس شد. تاثیرات فاجعه بسیار گسترده بود اما فیلم، هوشمندانه دامنه خود را محدود نگه میدارد و با جزئیاتی دقیق بر روی دلایل نشت و افرادی که در زمان وقوع فاجعه روی دکل کار میکردند، تمرکز میکند. این فیلم قطعا میتوانست بیانیهای قوی درباره حرص و طمع و بیمسئولیتی که منجر به وقوع چنین حادثهای شد، باشد اما با این وجود، صرفا داستان ارزشمند رویدادی است که ارزش یادآوری دارد.
۳. پاندورا (Pandora)
- کارگردان: پارک جونگ وو
- بازیگران: کیم نام جیل، کیم جو یون، مون جونگ هی
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۶
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
کره جنوبی در چند دهه گذشته تعدادی فیلم فوقالعاده در ژانر فاجعه منتشر کرده است که طیف گستردهای را پوشش میدهند. «موج جزر و مد» (سونامی) در سال ۲۰۰۸، «آنفولانزا» (همهگیری) در سال ۲۰۱۳، «آتشفشان» در سال ۲۰۱۹ و شاهکار «قطار بوسان» در سال ۲۰۱۶ نمونههایی از این آثار هستند. از آنجایی که مینیسریال فوقالعاده دلهرهآور «چرنوبیل» جایی در این فهرست ندارد، «پاندورا» اثر پارک جونگ وو جایگزینی عالی برای نمایش مقوله فجایع هستهای است. عناصر اصلی داستان، اگرچه تخیلی هستند اما برای طرفداران سریال «چرنوبیل» در سال ۲۰۱۹ آشنا خواهند بود: یک تاسیسات هستهای در دل یک شهر، اشتباهی وحشتناک در تاسیسات هستهای مذکور، تلاش دولت برای لاپوشانی فاجعه و رنج کشیدن مردم عادی. با این حال، محیط مدرن و اجراهای قوی، هر دو در نهایت این فیلم را به یک اثر جذاب تبدیل میکنند. این فیلم، تصویری منحصربهفرد از درخشش افراد عادی در شرایط فوقالعاده سخت ارائه میدهد.
۲. خزنده (Crawl)
- کارگردان: الکساندر آجا
- بازیگران: کایا اسکودلاریو، بری پپر، مورفید کلارک
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۹
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۱ از ۱۰
از اولین تصاویر فیلم «خزنده» الکساندر آجا، میتوان فهمید که این فیلم بهتر از خیلی از آثار مشابه است. شخصیت اصلی، شناگری در دانشگاه فلوریدا به نام هیلی (کایا اسکودلاریو)، است که خود را برای یک مسابقه آماده میکند اما با شکست ناامیدکننده دیگری از مسابقه برمیگردد. فیلم به خوبی روابط خانوادگی جالبی را ایجاد میکند و لایهای اضافی و جذاب را به پیشفرض «دریای آبی عمیق پر از تمساح» اضافه مینماید و در عین حال فرآیند معمول چنین آثاری را دنبال میکند که پر از تنش هستند و در آنها، هر کس به دنبال نجات عزیزان خود است. «خزنده» اجراهایی خوب و چند صحنه ترسناک عالی دارد و به نوعی نشانگر این است که کوسهها دیگر جذابیتی در این ژانر ندارند.
۱. گرینلند (Greenland)
- کارگردان: ریک رومن
- بازیگران: جرارد باتلر، مورنا باکارین، اسکات گلن
- تاریخ انتشار: ۲۰۲۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰
«گرینلند» برای کسانی که هوس یک فیلم تلخ و تاریک در ژانر فاجعه را کردهاند، بهترین گزینه ممکن خواهد بود. فیلم مانند «۲۰۱۲» سرگرمکننده نیست اما سعی دارد تا تصویری واقعیتر از آنچه در صورت وقوع یک آخرالزمان اتفاق میافتد، ترسیم کند. داستان استرسزای فیلم حول محور یک مهندس سازه (جرارد باتلر) است که خانوادهاش یکی از معدود افرادی هستند که از بین جمعیت انتخاب شدهاند تا مورد محافظت قرار بگیرند اما قبل از این که بتوانند به مکان امن مورد نظر برسند، از هم جدا میشوند.
وضعیت پیچیدهتر میشود و پسر او (راجر دیل فلوید) دیابت دارد که همین بیماری، او را از اولویت محافظت خارج میکند. فیلم دو ساعت فشرده و پر از جلوههای ویژه در مقیاسی بزرگ دارد. با این حال تمرکزش بیشتر بر کاوش درونی انسان (بهترین و بدترین ویژگیهای او) است و اثری به یاد ماندنی در این ژانر به حساب میآید.
منبع: collider