بهترین مینی‌ سریال‌های کمدی که نباید از دست بدهید

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۴۱ دقیقه
بهترین مینی‌سریال‌های کمدی

مینی‌سریال‌ها قالب تازه‌ای هستند که پیش‌تر به خاطر سیستم پخش تلویزیونی کمتر کسی سراغ ساخت آن‌ها می‌رفت. امروزه اما با اشباع شبکه‌های پخش آنلاین و دنیای پرشتاب مدرنی که دیگر هیچکس وقت سر خاراندن هم ندارد، مینی‌سریال‌ها بهترین گزینه هستند تا همان چند دقیقه اوقات فراغتتان را هم بیهوده به هدر ندهید، اما چه بهتر می‌شود اگر این دقایق را صرف مینی‌ سریال‌های کمدی کنید که به جای آنکه بعد از یک روز خسته‌کننده و شلوغ، بیشتر از پیش سرتان را درد بیاورند، اجازه بدهند ذهنتان از گرفتاری‌های روز خالی شود.

مینی‌سریال‌ها داستان منسجم‌تری دارند، با مقدمه و مؤخره‌ی مشخص و یک تهیه‌کننده بالاسر نویسنده و کارگردان نایستاده تا آن‌ها را مجبور کند داستان را به زور برای چند فصل دیگر آب ببندند و چون بودجه‌ی زیادی خرج آن‌ها نمی‌شود، تقریبا در آن به روی هر کسی با هر ایده‌ای باز است. این به ویژه به بهترین شکل خود را در دنیای مینی‌ سریال‌های کمدی نشان می‌دهد که گاه به خاطر موضوعات خاص و ریسکی خود، پتانسیل تبدیل شدن به سریال‌های طولانی را ندارند.

مینی‌ سریال‌های کمدی همچنین بهترین گزینه برای اوقاتی هستند که واقعا حوصله‌ی هیچ چیز دیگری ندارید و فقط می‌خواهید بی‌دغدغه پای سریالی نشسته و چند خنده‌ی از ته دل داشته باشید. خوبی این مینی‌ سریال‌های کمدی هم این است که حتی اگر تمام سریال را ببینید و آخرش هم از آن خوشتان نیاید، لازم نیست دیگر برای اینکه بدانید آخر و عاقبت داستان چه می‌شود به زور سر فصل‌های بعدی آن هم بنشینید؛ چرا که کل داستان در یک فصل جمع می‌شود و تازه اگر از آن‌ها خوشتان نیاید، با فصل‌هایی در حد هشت تا ده قسمت، چیز زیادی هم از دست نداده‌اید.

اما سریال‌هایی که در این فهرست گرد آورده‌ایم، بهترین و خاص‌ترین نمونه‌های این ژانر هستند که از مینی‌ سریال‌های کمدی سیاه و روانشناختی، تا داستان‌های کمدی آخرالزمانی، علمی-تخیلی، دبیرستانی و حتی جنایی را در بر می‌گیرد؛ پس دستتان را در انتخاب سریال کمدی حسابی باز می‌گذارد.

۲۰. بو. عوضی (Boo, Bitch)

مینی‌سریال کمدی بو، عوضی

  • سال پخش: ۲۰۲۲
  • سازنده‌ی سریال: ارین ارلیک، لورن یونگریش، تیم شایر
  • بازیگران: لانا کوندور، زویی کولتی، میسون ورشا، آپارنا بریل، تنزیگ نورگی ترینور
  • امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۵.۹ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۵۰ از ۱۰۰
  • تعداد قسمت‌ها: ۸

اگر دنبال مینی‌سریال کمدی هستید که شیرین و سرگرم‌کننده باشد و همزمان، شیرینی بیش‌ازحد آن حال شما را به هم بزند، «بو، عوضی» بهترین گزینه برای شماست که با غافلگیر کردنتان، ناگهان به یک درام تاریک تبدیل می‌شود. داستان «بو، عوضی» با یک دختر دبیرستانی شروع می‌شود که می‌خواهد همه دوستش داشته باشند.

اریکا (لانا کوندور) دانش آموز معمولی است که هیچکس در مدرسه حتی اسمش را هم نمی‌شناسد؛ بیشترش هم تقصیر یک دختر بدجنس به نام رایلی (آپارنا بریل) است که مدام توی سرش می‌زند. دوست اریکا، جیا (زویی کولتی) که با اریکا همذات‌پنداری می‌کند، به او پیشنهاد می‌دهد که تا پیش از تمام شدن مدرسه به یک مهمانی بروند و برای خودشان نامی بین بچه‌ها دست و پا کنند. این مهمانی همچنین فرصت خوبی برای اریکا و جیا خواهد بود تا دل پسران محبوب خود را به دست بیاورند و اریکا هم می‌پذیرد.

با این حال صبح روز بعد از مهمانی، اریکا و جیا با سردردهای عجیب از شبی پرهیاهو بیدار می‌شوند و آخرین چیزی که به یاد می‌آورند، خودرویی است که در مسیر پیاده‌روی بازگشت به خانه با سرعت به سمتشان می‌آمد. آن‌ها به جاده‌ای که آخرین بار یادشان می‌آید بازمی‌گردند و در کمال ناباوری، با جسدی مواجه می‌شوند.

اریکا به این نتیجه می‌رسد که حتما باید تبدیل به روح شده باشد که می‌تواند آزادانه در این دنیا قدم بزند؛ با این حال، اریکا به زودی می‌فهمد که بین دنیای زندگان و مردگان گیر افتاده است. حالا برای اینکه روح او تا ابد در این وضعیت بینابین گیر نیفتد باید کاری را تمام کند که در تمام دوران زنده بودن خود موفق به انجام آن نشد.

«بو، عوضی» با اینکه داستانی کلیشه‌ای و گاه احمقانه پیدا می‌کند، اما نگاهی انتقادی دارد و نشان می‌دهد چگونه شبکه‌های اجتماعی و نگاه طبقاتی حاکم بر جامعه می‌تواند بر سلامت روان و روابط، به ویژه در جوانان تأثیر بگذارند. برای همین، «بو، عوضی» بیشتر هم به دل نوجوانان می‌نشیند که با دغدغه‌های نقش اصلی‌های داستان همذات‌پنداری می‌کنند. اجرای عجیب و غریب و احساسی بازیگرهای نقش اصلی آن نیز به بهترین شکل به دلتان می‌نشیند که وعده‌ی یک مینی‌سریال کمدی عالی به شما می‌دهد.

۱۹. سپیده‌دم (Daybreak)

سپیده‌دم

  • سال پخش: ۲۰۱۹
  • سازنده‌ی سریال: برد پیتون، آرون الی کولیت
  • بازیگران: کالین فورد، آلیویا آلین لیند، سوفی سیمنت، آستین کروت، کریستا رودریگز
  • امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۶.۷ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۶۸ از ۱۰۰
  • تعداد قسمت‌ها: ۱۰

«سپیده‌دم» یکی از آن مینی‌ سریال‌های کمدی است که داستان خود را به دوران پساآخرالزمان می‌برد. اما این بار قهرمان داستان به جای آنکه از وحشت دنیای ویران اطرافش وا دهد، خیلی هم از هرج و مرجی که جهان را فرا گرفته ناراضی نیست.

داستان این مینی‌سریال کمدی امریکایی در گلندیل در کالیفرنیا آغاز می‌شود. یک روز، اتفاقی مرموز که مثل بمب اتم می‌ماند، جهان را ویران کرده و باعث آشوب گسترده شده است. حالا گروهی از دانش آموزان که از این واقعه جان سالم به در برده‌اند، باید خودشان را از دست وحشت‌های این دنیای مملو از زامبی‌ها و آدم‌خوارها زنده نگه دارند.

قهرمان داستان جاش ویلر (کالین فورد) است که رهبری گروه کوچکی از بازمانده‌ها را بر عهده دارد. جاش و گروهش شامل سم (سوفی سیمنت)، وسلی (آستین کروت) و آنجلیکا (آلیویا آلین لیند) به جز تهدیداتی که آشوب پساآخرالزمانی به بار آورده است، باید با چالش‌های متعددی دست و پنجه نرم کنند؛ از جمله یک گروه از تشویق‌کنندگان (چیرلیدرها) که پس از بمب، راه آدمخواری پیشه کرده‌اند. جاک‌ها (The Jocks) هم، که روزگاری کله‌گنده‌های مدرسه به حساب می‌آمدند، امروز به آدم‌های بی‌رحم و ظالمی تبدیل شده‌اند که دوست دارند کنترل خود را بر دیگران اعمال کنند.

گیمرها گروه دیگری از دانش آموزان هستند که زنده مانده‌اند و عاشق یک بازی ویدیویی به خصوص هستند و هیچ چیز نمی‌تواند جلوی رسیدن آن‌ها به اهدافشان را بگیرد. سریال «سپیده‌دم» ثابت می‌کند هیچ چیز نمی‌تواند جلوی یک گیمر را بگیرد تا مرحله را تمام کند؛ حتی اگر بمب اتمی روی سرش افتاده باشد.

«سپیده‌دم»، که بر اساس مجموعه کتاب‌های مصور به همین نام اثر برایان رالف ساخته و اولین بار در اکتبر ۲۰۱۹ از نتفلیکس منتشر شد، یکی از بهترین مینی‌ سریال‌های کمدی این شبکه‌ی پخش آنلاین است که با اینکه اغلب کاراکترهایش نوجوان هستند، داستانش کوچک و بزرگ نمی‌شناسد. این مینی‌سریال کمدی البته محصول عصر مدرن است، با اشارات زیادی به فرهنگ نسل زی که اگر طاقت اصطلاحات جوانانه را ندارید، شاید خیلی با لحن کمدی آن حال نکنید.

با این حال، اگر طرفدار سری فیلم‌های «مکس دیوانه» (Mad Max)، فیلم‌های دبیرستانی دهه‌ی هشتاد میلادی یا حتی سریال «مردگان متحرک» (The Walking Dead) هستید، این مینی‌سریال کمدی را از دست ندهید که انگار آش شله‌قلمکاری از تمام این‌هاست. با دیالوگ‌های بامزه و داستان همه‌پسندش، «سپیده‌دم» سریالی است که حتی اگر از داستان‌های زامبی خوشتان نیاید، می‌توانید با خیال راحت پای آن بنشینید و بی‌دغدغه یک ساعتی از غم عالم فارغ شوید. حتی اگر تمام بدشانسی‌های دنیا سر جاش ویلر داستان ریخته باشد.

کاراکترهای «سپیده‌دم»، از سم گرفته تا آنجلیکا، گاه واقعا روی مخ شما می‌روند؛ اما بعد از اینکه ده اپیزود را با آن‌ها می‌گذرانید، واقعا نمی‌توانید دوستشان نداشته باشید. یک‌سری ایده‌ها و دیالوگ‌های سیاسی هم در میان کمدی و جوک‌ها چپانده شده که اگر از گرایشات ووک (Woke) خوشتان نمی‌آید، می‌توانید به راحتی آن‌ها را نادیده بگیرید؛ چون داستان آخرالزمانی این مینی‌سریال کمدی ارزشش را دارد.

۱۸. شکست مفتضحانه (Fiasco)

شکست مفتضحانه

  • سال پخش: ۲۰۲۴
  • سازنده‌ی سریال: ایگور گوتسمن، پیر نینی
  • بازیگران: پیر نینی، فرانسوا سیویل، ژرالدین ناکاش، پاسکال دمولون، لزلی مدینا
  • امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۶.۴ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۸۳ از ۱۰۰
  • تعداد قسمت‌ها: ۷

«شکست مفتضحانه» شما را به پشت صحنه‌ی دنیای فیلمسازی می‌برد؛ با تمام بلاها و بدبختی‌هایی که ممکن است موقع ساخت فیلم سرتان بیاید. کارگردان داستان این سریال رافائل والانده (پیر نینی) است که می‌خواهد بالاخره اولین فیلم خود را بسازد؛ اما هیچ چیز آن طور که باید و شاید پیش نمی‌رود و شکست پشت شکست روی هم تلنبار می‌شود.

ماجرای رافائل مملو است از اتفاقات غیرمنتظره که از مشکلات فنی تا کسانی که عمدا می‌خواهند پروژه‌ی رافائل به سرانجام نرسد در شکست آن نقش دارند. یک تهیه‌کننده‌ی احمق، مسئول گریمی که بوی گندش همه جا را پر کرده است و بازیگران مغروری که فکر می‌کنند از دماغ فیلم افتاده‌اند، همه در شکست تمام عیار فیلم رافائل نقش خودشان را بازی می‌کنند و هیچ یک از عوامل پشت صحنه به کمک رافائل نمی‌آید. این کارگردان تازه‌کار می‌خواهد با این فیلم ادای دینی هم به مادربزرگش داشته باشد که روزگاری عضو محور مقاومت فرانسه بوده؛ اما رافائل نمی‌داند که چه لقمه‌ی بزرگتر از دهانی برای اولین پروژه‌ی سینمایی خود برداشته است.

چیزی که در آغاز با انگیزه‌های یک جوان پرامید آغاز می‌شود، در آخر با شکستی مفتضحانه به پایان می رسد؛ البته نه پیش از آنکه از خنده شما را روده‌بر کند. جوک‌های پوچ‌گرایانه و مسخره‌بازی‌های کاراکترهای «شکست مفتضحانه» آنقدر بامزه هستند که می‌توانند اشکتان را دربیاورند؛‌ به ویژه اگر با عملکرد یک گروه فیلمسازی آشنا باشید یا کمی فرانسوی بدانید؛ چراکه طنز این مینی‌سریال کمدی تا حدود زیادی به دیالوگ‌های آن مبتنی است؛ کنایه‌ها، بازی با لغات، شوخ‌طبعی خاص فرانسوی که موقعیت‌هایی خنده‌دار با واکنش‌هایی اغراق آمیز در پی دارند.

۱۷. رهایی یافته (Sprung)

رهایافته

  • سال پخش: ۲۰۲۲
  • سازنده‌ی سریال: گرگ گارسیا
  • بازیگران: مارتا پلیمتون، گرت دیلاهانت، شکیرا باررا، فیلیپ گارسیا، جیمز ارل
  • امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۸.۳ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۸۲ از ۱۰۰
  • تعداد قسمت‌ها: ۹

ماجراهای مربوط به کووید و پاندمی نقش مهمی در زندگی همه‌ی ما ایفا کردند و واقعا جای تعجب دارد که چرا تاکنون فیلم‌ها و سریال‌هایی که از این تجربه‌ی جمعی الهام می‌گیرند اینقدر محدود هستند. مینی‌سریال کمدی «رهایی یافته» اما بدون ماسک و الکل به سراغ کرونا رفته و بی‌مهابا از این دوران تلخ تاریخ بشری داستانی به شدت خنده‌دار بیرون کشیده است. «رهایی یافته» روی یکی از عجیب‌ترین نتایج فراگیری کرونا دست می‌گذارد: آزاد شدن زودتر از موعد زندانی‌ها!

داستان «رهایی یافته» جک (گرت دیلاهانت) را در مرکزیت قرار می‌دهد؛ یک زندانی کهنه‌کار که پس از چندین دهه پشت میله‌های زندان بدون هیچ هدف خاصی به جامعه بازمی‌گردد. اما دوری چندین و چندساله‌ی او از جامعه‌ی عادی، باعث شده همه چیز برایش رنگ و بوی تازه‌ای داشته باشد و البته خانه‌ای هم نباشد که بخواهد به آن برگردد. برای همین جک در خانه‌ی دوست و هم‌سلولی‌اش روستر (فیلیپ گارسیا) ساکن می‌شود؛ البته همراه با مادر عجیب و غریب روستر، بارب (مارتا پلیمتون).

اما او هرگز نمی‌توانست پیش‌بینی کند که چه اتفاقات غیرمنتظره‌ای در خانه‌ی این مادر و پسر در انتظار اوست. به مرور معلوم می‌شود که بارب خودش هم دستی بر آتش دارد و برای حل مشکلات مالی‌اشان ایده‌ای بکر به ذهنش می‌رسد: تشکیل یک تیم از مجرمین تا با جنایات خرد، گلیم‌اشان را از آب بیرون بکشند.

داستان «رهایی یافته» پس از مدت‌ها یک کمدی کلاسیک بی‌آلایش ارائه می‌دهد و کاراکتر پلیمتون بزرگترین نقطه‌ی قوت آن است که بدون سانسور خودش از گفتن هیچ چیز ابایی ندارد. می‌توان گفت بارب با بازی مارتا پلیمتون بهترین کاراکتر این مینی‌سریال کمدی است که هر موقع پایش را به صحنه می‌گذارد، امکان ندارد یک تیکه‌ی آب‌دار نثار کسی نکند. پس از دیدن این سریال متوجه خواهید شد که هیچکس نمی‌تواند جای پلیمتون را در این نقش بگیرد.

«رهایی یافته» خلاف خیلی از سریال‌های کمدی دیگر، نمی‌خواهد به زور مسخره‌بازی از بیننده خنده بگیرد یا به جوک‌های سخیف و فیزیکی تکیه کند. بلکه طنزی ظریف، واقعی و هوشمندانه دارد و همین این مینی‌سریال کمدی را بین هزاران گزینه‌ی دیگر برجسته می‌کند و بهترین اثر گرگ گارسیا نیز به حساب می‌آید.

دیدن همکاری دوباره‌ی گرت دیلاهانت و مارتا پلیمتون هم مزیت دیگری بود که پیش از این در سیتکام «داستان زندگی هوپ» (Raising Hope) در چهار فصل با یکدیگر هم‌بازی شده بودند. ترکیب این دو کاتالیست بزرگی برای طنز «رهایی یافته» است که بدون آن‌ها بی‌شک نمی‌توانست به یک مجموعه‌ی کمدی کلاسیک تبدیل شود.

۱۶. زنی در خانه آن‌سوی خیابان با دختری پشت پنجره (The Woman in the House Across the Street from the Girl in the Window)

زنی در خانه آن‌سوی خیابان با دختری پشت پنجره

  • سال پخش: ۲۰۲۲
  • سازنده‌ی سریال: ریچل رامراس، هیو دیویدسون، لری دورف
  • بازیگران: کریستن بل، مایکل ایلی، تام رایلی، مری هالند، کمرون بریتون
  • امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۶.۴ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۵۴ از ۱۰۰
  • تعداد قسمت‌ها: ۸

«زنی در خانه آن سوی خیابان با دختری پشت پنجره» واقعا اسم دهان‌پرکنی است. اگر فکر می‌کنید این اسم بیشتر به عناوین داستان‌های جنایی می‌ماند، اشتباه نکرده‌اید. این مینی‌سریال برداشتی کمدی از داستان‌های جنایی و تریلر ارائه می‌دهد. مشخصا اگر نام سریال برایتان آشناست، احتمالا آن را از فیلم «زنی پشت پنجره» (The Woman in the Window) با بازی ایمی آدامز و گری اولدمن به یاد دارید که آن هم اقتباسی بود از کتاب جنایی و تریلر ای. جی. فین.

«زنی در خانه آن سوی خیابان با دختری پشت پنجره» یک مینی‌سریال کمدی سیاه است که پارودی از ژانر تریلر و روانشناختی ارائه می‌دهد؛ ترکیبی که روی کاغذ مثل آب و روغن می‌مانند؛ اما در «زنی در خانه آن سوی خیابان با دختری پشت پنجره» به خوبی جواب داده است.

داستان این مینی‌سریال کمدی با آنا (کریستن بل) آغاز می‌شود. زنی تنها که جز آنکه زاغ سیاه همسایه‌هایش را چوب بزند زندگی‌اش حول محور سه چیز می‌چرخد: مشروب، دارو و ترس از باران. با اینکه اعتیاد آنا به مشروب و دارو یک محدوده‌ی امن برایش ساخته، اما با نقل مکان یک خانواده‌ی به ظاهر عالی به خانه‌ی آن سوی خیابان، آرامش و امنیت از خانه‌ی آنا می‌رود.

آنا مطمئن است که شاهد یک قتل در خانه‌ی روبه‌رویی بوده اما چگونه می‌تواند این را ثابت کند وقتی هوشیاری‌اش هیچ وقت سر جایش نیست؟ ادعاهای او آغازگر یک معمای قتل هیجان انگیز است؛ اما با راوی که نمی‌توانید به او اعتماد کنید، داستان آن طور که انتظارش را دارید پیش نخواهد رفت.

«زنی در خانه آن سوی خیابان با دختری پشت پنجره» یکی از بهترین مینی‌ سریال‌های کمدی است که از قالب معمول این ژانر خارج شده و به محدوده‌ی طنز سیاه پا می‌گذارد. سریال پر است از پیچش‌های غیرمنتظره و البته جوک‌های پوچ گرایانه که دیوار چهارم را می‌شکنند. طنز، تعلیق و تریلر به گونه‌ای در سریال استفاده شده‌اند که مضحک بودن موقعیتی که آنا در آن گیر افتاده را نشان می‌دهند. لحن کمدی سیاه نوشتار آن نیز مملو است از طعنه به موضوعاتی چون سلامت روان و افسردگی که مشخصا شخصیت اصلی داستان با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کند.

در نهایت، این مینی‌سریال خودش را جدی نمی‌گیرد و هوشمندانه با کلیشه‌های ژانر بازی می‌کند؛ بنابراین، شما نیز نباید خیلی آن را جدی بگیرد؛ پس مثل نام سریال، دنبال یک معمای قتل واقعی به سبک آگاتا کریستی نباشید.

۱۵. سقوط کردن (Crashing)

سقوط کردن

  • سال پخش: ۲۰۱۶
  • سازنده‌ی سریال: فیبی والر بریج
  • بازیگران: فیبی والر بریج، جاناتان بیلی، جولی درری، دامین مولونی، لوئیز فورد
  • امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۷.۶ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۸۳ از ۱۰۰
  • تعداد قسمت‌ها: ۶

اگر سیتکام‌های انگلیسی دیده باشید با فیبی والر بریج آشنایید که دیگر امروزه نام خودش را به عنوان یکی از بهترین نویسندگان هالیوود تثبیت کرده؛ به ویژه در سبک کمدی که کمتر کسی روی دستش می‌آید. «سقوط کردن» نویسندگی والر بریج را پیش از آنکه سراغ ساخت شاهکارش برود نشان می‌دهد. به جرئت می‌توان گفت بدون «سقوط کردن»، «فلیبگ» (Fleabag) نیز در کار نمی‌بود.

این مینی‌سریال کمدی را می‌توان «دوستان» (Friends) در بیمارستان توصیف کرد. «سقوط کردن» داستان یک گروه از جوانان بیست تا سی ساله را دنبال می‌کند که برای اجاره‌ی کمتر، همگی آن‌ها به عنوان نگهبانان ملک در یک بیمارستان ساکن شده‌اند که البته شرایط بسیار سختگیرانه‌ای برایش در انگلیس وجود دارد. این شش جوان اما هیچ حد و مرزی نمی‌شناسند که زمینه‌سازی لازم برای یکی از بهترین مینی‌ سریال‌های کمدی انگلیسی را فراهم می‌کند.

«سقوط کردن» سریالی است درباره‌ی جوانانی که هنوز خودشان را نمی‌شناسند و حاضرند هر خطری را به جان بخرند تا بالاخره بفهمند کجا این دنیا را می‌گیرند. اما مای بیننده می‌دانیم که آن‌ها کجای داستان را می‌گیرند؛ با شخصیت‌هایی چنین خاص که با نویسندگی محشر والر بریج زنده شده‌اند، امکان ندارد که «سقوط کردن» را ببینید و نخواهید چند اپیزودی بیشتر با این کاراکترها زندگی کنید.

در این مینی‌سریال، به جای کاراکترهای تک‌بعدی و کلیشه‌ای که همیشه در سیتکام‌ها می‌بینید، با شخصیت‌هایی چندلایه طرف هستید که گاه از صفحه بیرون زده و واقعی می‌نمایند؛ به طوری که اگر لحن سریال کمدی نمی‌بود، می‌توانستیم آن را به عنوان یکی از بهترین مینی‌ سریال‌های درام دسته‌بندی کنیم. بازیگران جوان آن هم روابط این کاراکترها را به واقعی‌ترین شکل ممکن به تصویر کشیده‌اند که جریان داستان را روان‌تر کرده است.

از همان لحظه‌ی اول که این سریال شش‌قسمتی را شروع می‌کنید، می‌توانید انتظار داشته باشید که هر لحظه خنده‌دارتر از پیش شود. اگر «فلیبگ» را دوست دارید، «سقوط کردن» را هم از دست ندهید که تنها نکته‌ی بد درباره‌اش این است که با شش اپیزود تمام می‌شود و داغ یک سیتکام طولانی مدت بامزه را بر دلمان می‌گذارد.

۱۴. همیشه (Forever)

همیشه

  • سال پخش: ۲۰۱۸
  • سازنده‌ی سریال: الن ینگ، مت هابرد
  • بازیگران: فرد ارمیسن، مایا رودولف
  • امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۷.۱ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۹۵ از ۱۰۰
  • تعداد قسمت‌ها: ۸

تازه، متفاوت، عجیب و غریب همه عباراتی هستند که برای توصیف سریال «همیشه» به کار رفته‌اند و نشان می‌دهند توصیف آن کار ساده‌ای نیست. موقع دیدن این سریال ممکن است با خودتان فکر کنید که چه طنز درخشانی و موقعی دیگر جریان به شدت کند آن دیدن‌‌اش را غیرقابل تحمل می‌کند. اما در فهرست بهترین مینی‌ سریال‌های کمدی باید جایی هم برای سریال‌های عجیب و غریب کنار گذاشت که «همیشه» آن بچه‌ی جداافتاده است. اگر دنبال چیزی متفاوت هستید و البته صبر و تحملش را دارید، «همیشه» ارزش دیدنش را دارد.

این مینی‌سریال به پیچیدگی‌های زندگی یک زوج متأهل می‌پردازد؛ اما نه در زندگی روزمره‌ی آن‌ها، بلکه پس از مرگ! اسکار (فرد ارمیسن) و جون (مایا رودولف) در دنیای برزخ‌مانندی گیر افتاده‌اند که در آن می‌توانند به زندگی‌های گذشته‌ی خود برگشتی داشته باشند و آن‌ها را دوباره مرور کنند؛ این شامل جهان‌های موازی و خطوط زمانی متفاوت هم می‌شود. اسکار و جون حتی می‌توانند با ارواح دیگر تعامل داشته باشند.

دیدن زندگی‌های گذشته و راه‌های رفته و نرفته این زوج را بر این می‌دارد تا تصمیم‌هایی که در در طول زندگی قبلی خود گرفته‌اند زیر سوال ببرند و مشخصا ببینند این تصمیمات چه تأثیری بر زندگی و روابط آن‌ها داشته است.

در وهله‌ی اول با دیدن نام فرد ارمیسن و مایا رودولف در کنار هم ممکن است فکر کنید با سریالی طرف هستید که قرار است مثل «پخش زنده شنبه شب» (Saturday Night Live) قهقه‌ی شما را درآورد. اما «همیشه» یکی از عجیب‌ترین مینی‌ سریال‌های کمدی است که به بهترین شکل رابطه و تأهل را زیر ذره‌بین قرار می‌دهد. کمدی این سریال بیشتر از آن نوعی است که باید ذهن خود را به کار بیندازید؛ اما بعد از خنده‌ها و جوک‌ها، شما می‌مانید و یک‌سری پرسش‌های بنیادی از زندگی و روابطتان.

این مینی‌سریال شاید راست کار همه نباشد و یکی ممکن است حتی آن را سریال کمدی روشن‌فکرها توصیف کند. اما حتی اگر خودتان را به عنوان یک روشنفکر هویت‌یابی نکنید، باز «همیشه» چیزهایی در چنته دارد که می‌تواند چشم شما را به زوایای پنهان زندگی خودتان باز کند؛ بینشی که توقع ندارید پس از دیدن یک سریال کمدی آن را به دست بیاورید.

۱۳. ماجراهای کاملا من‌درآوردی دیک تورپین (The Completely Made Up Adventures of Dick Turpin)

ماجراهای کاملا من‌درآوردی دیک تورپین

  • سال پخش: ۲۰۲۴
  • سازنده‌ی سریال: کلیر داونز، ایان جارویس، استوارت لین
  • بازیگران: نوئل فیلدینگ، الی وایت، دوین بوچی، مارک ووتان
  • امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۷ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۸۷ از ۱۰۰
  • تعداد قسمت‌ها: ۷

اگر به دنبال داستان‌های تاریخی هستید، سراغ سریال دیگری را بگیرید که همانطور که از نام این مینی‌سریال کمدی برمی‌آید، همه چیز آن من‌درآوردی است. این سریال آن چیزی است که اگر فیلم «مانتی پایتون و جام مقدس» (Monty Python and the Holy Grail) را با سریال «پرچم ما یعنی مرگ» (Our Flag Means Death) قاطی می‌کردند تحولیتان می‌داد؛ پس می‌دانید با چه سبک از شوخی‌ها و کمدی طرف هستید.

یک سریال درباره‌ی دیک تورپین ۴۵ سال پیش ساخته بودند که حوالی سال‌های ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۲ میلادی پخش می‌شد. اما بین «ماجراهای کاملا من‌درآوردی دیک تورپین» و آن سریال به جز اسم کاراکتر اصلی هیچ ارتباطی وجود ندارد. این مینی‌سریال کمدی پر است از اشتباهات و خالی‌بندی‌های تاریخی و دیک تورپین و گروهش در آن با عجیب‌ترین چیزها، از حیوانات سخنگو گرفته تا سفر در زمان مواجه می‌شوند.

داستان سریال تازه درباره‌ی راهزن افسانه‌ای انگلیسی، دیک تورپین است اما این بار به جای یک قهرمان شنل‌پوش، به عنوان آدمی بی‌خیال به تصویر کشیده شده که به جای آنکه سرش درد کند برای ماجراجویی، می‌خواهد تا جای ممکن خودش را از دردسر دور نگه دارد. گروهی هم که پشت اسبش او را دنبال می‌کنند یک گروه از آدم‌های عجیب و غریب هستند که همگی خودشان را در میانه‌ی یک سری ماجراجویی‌های پوچ می‌یابند؛ ماجراجویی‌هایی که به موقعیت‌های به شدت خنده‌داری می‌انجامد.

«ماجراهای کاملا من‌درآوردی دیک تورپین» تمام آن چیزهایی که از یک سریال کمدی کلاسیک توقع دارید به شما می‌دهد و به جای آنکه در دام طنزها و کلیشه‌های کمدی‌های قدیمی بیفتد، چیز بیشتری برای ارائه دارد. شما هرگز نمی‌توانید پیش‌بینی کنید نوئل فیلدینگ می‌خواهد با چه جوکی سراغ صحنه‌ی بعدی برود یا هر شخصیت قرار است چه تغییر و تحولی داشته باشد. جریان آن نیز بسیار تند است و ثانیه‌ای در میان هیاهوی دیک تورپین و رفقایش هدر نمی‌رود.

«ماجراهای کاملا من‌درآوردی دیک تورپین» سریالی است که خودش را زیاد جدی نمی‌گیرد و شما را هم تشویق می‌کند که همین کار را بکنید. با مناظر زیبا، لباس‌های مجلل و دیالوگ‌هایی که از خنده اشکتان را درمی‌آورند، دیگر چه چیزی بهتر از یک کمدی تاریخی که تاریخ را به سخره می‌گیرد.

  ۱۲. خانم دیویس (Mrs. Davis)

خانم دیویس، از بهترین مینی‌سریال‌های کمدی

  • سال پخش: ۲۰۲۳
  • سازنده‌ی سریال: دیمون لیندلف، تارا هرناندز
  • بازیگران: بتی گیلپین، جیک مک‌دورمن، اندی مک‌کوئین، کریس دیامانتوپولوس
  • امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۷.۳ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۹۲ از ۱۰۰
  • تعداد قسمت‌ها: ۸

«خانم دیویس» دو موضوع کاملا بی‌ربط را به هم پیوند زده که البته دنیای مدرن با هر دوی آن‌ها به شدت درگیر است: هوش مصنوعی و ایمان. داستان حول محور راهبه‌ای به نام سیمون (بتی گیلپین) می‌چرخد که با یک سیستم هوش مصنوعی قدرتمند به نام «خانم دیویس» آشنا می‌شود و دیگر نمی‌تواند آن را از ذهنش بیرون کند. اعتقادات و ایمان قوی سیمون به او اجازه نمی‌دهد نفوذ همه‌جانبه‌ی خانم دیویس به زندگی بشریت را بپذیرد و از این رو، سیمون پا را از صومعه‌ی خود فراتر گذاشته و قدم به ماجراجویی علیه نیروهای پلید تکنولوژی می‌گذارد.

سازندگان این هوش مصنوعی آن را پاسخ نهایی به دعاهای بشر می‌دانند؛ زیرا این تکنولوژی برای هر کاری به کمک انسان‌ها می‌آید. سیمون به همراه دوست پسر سابقش ویلی (جیک مک‌دورمن) و یک گروه مخفی که خودشان را گروه مقاومت می‌خوانند، می‌خواهند خانم دیویس را از بین ببرند. اما پیش از این کار باید جام مقدس را یافته و آن را نابود کنند و چه کسی بهتر از یک راهبه تا او را سراغ این مأموریت غیرممکن بفرستند؟

می‌توان گفت «خانم دیویس» از هر نظر یکی از تازه‌ترین مینی‌ سریال‌های کمدی است که به بهترین شکل ژانرهای کمدی، علمی-تخیلی و ماجراجویی را با هم ترکیب می‌کند. جدای از آن، «خانم دیویس» چه از نظر موضوعی، چه ساختاری و چه بصری تجربه‌ی کاملا منحصربه‌فردی برایتان می‌سازد. این مینی‌سریال یکی از معدود مجموعه‌های این فهرست است که به طور گسترده از از CGI برای ساخت فضای علمی-تخیلی داستان خود استفاده کرده. اما نویسندگان به این اکتفا نکرده‌اند که هوش مصنوعی را موضوع داستان خود قرار دهند، بلکه برای نام‌گذاری اپیزودها هم از هوش مصنوعی استفاده کرده‌اند.

اگر از سازندگان سریال، لندلف و تارا هرناندز بپرسید، ایده‌ی اولیه‌ی داستان به یکی از بزرگترین دغدغه‌های حال حاضر بشر برمی‌گردد؛ یعنی اتکای بیش از حد به تکنولوژی و اینکه روزی هوش مصنوعی بر بشریت حاکم شود. اما اگر از ما بپرسید، «خانم دیویس» یک سریال دیوانه‌وار است که اگر بخواهید داستانش را برای کسی بگویید، احتمالا بقیه فکر می‌کنند مواد زده‌اید!

۱۱. ما (Us)

ما، از بهترین مینی‌سریال‌های کمدی

  • سال پخش: ۲۰۲۰
  • سازنده‌ی سریال: جفری زکس
  • بازیگران: تام هالندر، ساسکیا ریوز، تام تیلور، جینا برمهیل
  • امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۷.۷ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۹۴ از ۱۰۰
  • تعداد قسمت‌ها: ۴

این مینی‌سریال بریتانیایی در چهار قسمت داستان خانواده‌ی پیترسن را در سفرشان به اروپا دنبال می‌کند. «ما» یک بازنمایی واقع‌گرایانه از مبارزات خانواده‌ای در آستانه‌ی فروپاشی به تصویر می‌کشد که با طنز تلخ خود ردش را بر ذهنتان باقی می‌گذارد. اینکه کل داستان در چهار قسمت جمع می‌شود هم بهانه‌ای برایتان باقی نمی‌گذارد تا یک آخر هفته صرف دیدن «ما» نکنید.

کانی (ساسکیا ریوز) مادر و همسر این خانواده است که ناگهان و درست پیش از سفرشان به اروپا می‌گوید می‌خواهد طلاق بگیرد. داگلاس (تام هالندر) با اینکه از این قضیه شوکه شده، تلاش می‌کند آخرین سفر دسته‌جمعی‌اشان به عنوان یک خانواده را از دعواها و بدخلقی‌ها نجات دهد.

داگلاس می‌کوشد پس از ۲۴ سال زندگی مشترک، دوباره عشق همسرش را به دست بیاورد و بهترین ایده برای نجات این ازدواج را همین سفر می‌داند. در این میان که خانواده‌ی پیترسن از پاریس به آمستردام، ونیز و بارسلون می‌روند، ما فرصتی پیدا می‌کنیم تا نگاهی بیندازیم به رابطه‌ی این زوج که همیشه هم ملتهب نبوده است.

البته به جز رابطه‌ی زن و شوهری، «ما» از دید داگلاس رابطه‌ی پدر و فرزندی را هم نشان می‌دهد که نمی‌داند چطور درست با او تعامل کند و تنها کاری که برای بهبود روابطش با پسرش از دستش برمی‌آید، این است که بیش از پیش او را از خود براند. البته با اینکه داگلاس همیشه نیت‌اش خیر است، اما هوش اجتماعی پایین او طی این سال‌ها کار دستش داده و کاسه‌ی صبر کانی و پسرشان را لبریز می‌کند.

این مینی‌سریال کمدی، روی یکی از آشناترین تجربه‌های بشری دست می‌گذارد و برای همین برای هر کسی ملموس است، یعنی خانواده. ازدواج کرده باشید یا نه، می‌توانید خودتان را جای همسر یا فرزند این خانواده بگذارید که هر کدام ایرادات و کاستی‌های خودشان را دارند، گاهی اوقات حاضرند خودشان را فدای حفظ خانواده بکنند و گاهی اوقات هم به آخر خط می‌رسند و حرف از جدایی می‌زنند که آن سوی نقاب جذاب تشکیل خانواده را نشان می‌دهد. «ما» مبتنی بر کتاب نویسنده‌ی انگلیسی دیوید نیکولز است و اگر با کتاب نیکولز هم آشنا باشید، جای نگرانی نیست که سریال خیلی مسیرش را از داستان اصلی کج نمی‌کند و عناصر مهم کتاب در سریال هم حفظ شده‌اند.

۱۰. دلورس روچ شرور (The Horror of Dolores Roach)

دلورس روچ شرور

  • سال پخش: ۲۰۲۳
  • سازنده‌ی سریال: ارون مارک
  • بازیگران: جاستینا ماچادو، آلخاندرو هرناندز، کیتا آپدایک، کی. تاد فریمن، جسیکا پیمنتل
  • امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۷.۱ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۸۰ از ۱۰۰
  • تعداد قسمت‌ها: ۸

«دلورس روچ شرور» یکی از بهترین مینی‌ سریال‌های چند سال اخیر است و نمی‌دانیم چرا وقتی حرف از سریال‌های کمدی می‌شود، کمتر کسی یاد این مجموعه می‌افتد. همانطور که از نام آن معلوم است، این سریال دلورس (جاستینا ماچادو) را در محوریت داستان خود قرار می‌دهد؛ زنی که پس از شانزده سال از زندان آزاد شده و به محله‌ی سابقش در واشنگتن هایتس برمی‌گردد. دلورس برای اینکه دوباره جایی در جامعه پیدا کند، پیشنهاد دوست قدیمی‌اش، لوئیس (آلخاندرو هرناندز)، را می‌پذیرد تا زیر زمین مغازه‌ی امپانادافروشی او بیزینس ماساژ راه بیندازد.

در آغاز به نظر می‌رسد همه چیز به خوبی و خوشی پیش خواهد رفت؛ اما داستان چرخشی به سبک سوئینی تاد پیدا می‌کند. شرایط غیرمنتظره‌ای دلورس را مجبور می‌کند تا از حدود اخلاق پا را فراتر گذاشته و از جهانی که به او ظلم کرده، به سبک خاص خودش انتقام بگیرد. این مینی‌سریال کمدی ماجرای زنی است که نمی‌خواهد قاتل سریالی باشد؛ ولی از دست روزگار مجبور شده دل را به دریا بزند.

تمام بازیگران در نقش‌های خود نشسته‌اند؛ به ویژه جاستینا ماچادو که در نگاه اول این کارها از او بعید به نظر می‌رسد؛ اما در نقش دلورس روچ اجرای درخشانی ارائه داده است. ارتباط او با آلخاندرو هرناندز، بازیگر لوئیس، آن طنز و درامی را که سریالی مثل «دلورس روچ شرور» می‌طلبد به صحنه می‌آورد.

«دلورس روچ شرور» داستان خود را به آرامی شروع می‌کند که برای مینی‌ سریال‌های کمدی معمول نیست؛ اما یک عنصر اصلی در ماجرای دلورس وجود دارد که این امر را توجیه می‌کند. این سریال درباره‌ی کسی است که پس از مدت‌ها به محلی بازگشته که خانه‌ی خود می‌نامیده، اما متوجه می‌شود این محله که زمانی موجب آرامش‌اش بوده، حالا کاملا تغییر کرده است؛‌ به طوری که دلورس دیگر نمی‌تواند آن را خانه‌ی خود بداند.

سریال مدتی را نیاز دارد تا شما را با این پیش‌فرض زندگی دلورس آشنا کند. پس اگر یکی دو اپیزود اول احساس کردید چرا داستان بالا نمی‌گیرد، کمی به آن فرصت دهید که غافلگیری‌های بزرگی در انتظار شماست. با پیشروی داستان، روایت هم سرعت بیشتری پیدا می‌کند و به یک ترن هوایی از احساسات ضد و نقیض تبدیل می‌شود که دیگر نمی‌دانید آیا باید طرفدار دلورس بمانید یا نه. توانایی این نمایش در آغاز از یک نقطه‌ی آرام و رسیدن به یک پایان‌بندی هیجان انگیز، گواهی است بر کیفیت داستان‌سرایی و توسعه‌ی شخصیتی آن.

۹. سرزمین زنان (Land of Women)

سرزمین زنان

  • سال پخش: ۲۰۲۴
  • سازنده‌ی سریال: رامون کامپوس
  • بازیگران: ویکتوریا بازوا، اوا لونگوریا، سانتیاگو کاباررا، کارمن مائورا
  • امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۶.۱ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۹۰ از ۱۰۰
  • تعداد قسمت‌ها: ۶

بالاخره وقتش رسیده بود در میان بهترین مینی‌ سریال‌های کمدی یک مجموعه‌ی اسپانیایی‌زبان هم جا بدهیم و چه سریالی بهتر از «سرزمین زنان» که یکی از داغ‌ترین مجموعه‌های این فهرست است. اگر یک چیز درباره‌ی سریال‌های کمدی اپل‌پلاس اثبات شده باشد، این است که نباید هیچ کدام از آن‌ها را از دست بدهید؛ از «تد لاسو» (Ted Lasso) بگیر، تا «جستجوی افسانه‌ای» (Mythic Quest) و «روان‌درمانی» (Shrinking).

«سرزمین زنان» تازه‌ترین مینی‌سریال کمدی اپل‌تی‌وی است که داستان سفر غیرمنتظره‌ی زنی نیویورکی و خانواده‌اش را به اسپانیا دنبال می‌کند. روزی شوهر گالا (اوا لونگوریا) که مشکلات مالی شدیدی دارد، ناپدید می‌شود و گالا می‌ماند و طلبکارانی که پاشنه‌ی در را از جا درآورده‌اند. بنابراین، تنها ایده‌ای که به ذهن گالا می‌رسد این است که فلنگ را ببندد. او برای فرار از زندگی که به خاطر تصمیمات شوهرش در آشوب فرورفته به یک شهر متروک در اسپانیا پناه می‌برد؛ اما نه هر شهری. شهری که روزگاری مأمن مادر خودش بوده است.

وقتی خانواده به این محیط ناآشنا نقل مکان می‌کنند، با چالش‌های بی‌شماری مواجه می‌شوند که به شدت آدم را یاد برنامه‌هایی مثل «کدبانوهای وامانده» (Desperate Housewives) می‌اندازد. تضاد فاحش بین زندگی شهری پرشتاب و سبک زندگی آرام روستایی زمینه‌ای می‌شود برای بهترین جوک‌های این مینی‌سریال کمدی. گالا که در نیویورک برای خودش کسی بود، حالا باید به زندگی بی‌پول تازه عادت کند. مادرش هم که معلوم نیست چرا و چگونه به این شهر فرار کرده بوده، گذشته‌ای اسرارآمیز دارد. دختر نوجوان گالا هم همراه آن‌هاست که مثل همه‌ی نوجوان‌ها دچار بحران وجودی شده است.

«سرزمین زنان» یک سریال عالی برای تابستان است، پر از اتفاقات و پیچش‌ها و فلش‌بک‌های گذشته، از خط داستانی جنایی آن گرفته، تا رابطه‌ی عاشقانه‌ای که گالا درگیر آن می‌شود، مادرش با گذشته‌ای عجیب و دخترش که تعاملات آن‌ها شبیه کاراکترهای برنامه‌هایی مثل «کدبانوهای وامانده» است و توانسته داستان «سرزمین زنان» را تازه نگه دارد.

هر چند سریال با یک مقدمه‌ی کلیشه‌ای آغاز می‌شود و جوک‌های اسپانیایی آن نیز گاهی اوقات نیاز به زمینه‌سازی دارند، اما به اوا لونگوریا و کارمن مائورا اعتماد کنید که همیشه بدون استثناء شما را به خنده وامی‌دارند.

۸. مجنون (Maniac)

مجنون از بهترین مینی‌سریال‌های کمدی

  • سال پخش: ۲۰۱۸
  • سازنده‌ی سریال: کری فوکوناگا، پاتریک سامرویل
  • بازیگران: جونا هیل، اما استون، سونویا میزونو، جاستین ثرو، بیلی مگنوسن، جولیا گارنر
  • امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۷.۶ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۸۵ از ۱۰۰
  • تعداد قسمت‌ها: ۱۰

«مجنون» هم یکی از مینی‌ سریال‌های کمدی این فهرست است که طنز آن در ژانر کمدی سیاه می‌گنجد، اما خلاف قبلی که خودش را جدی نمی‌گرفت، این یکی حسابی با مغزتان بازی می‌کند. «مجنون» کاوشی سورئال اما کمدی به درون روان انسان است.

داستان این مینی‌سریال درباره‌ی افرادی است که از درون شکسته‌اند و می‌خواهند بر معمای ذهن خود و زخم‌هایی که هیچکس نمی‌بیند غلبه کنند. شاید این خلاصه بهترین مقدمه برای یک مینی‌سریال کمدی نباشد، اما «مجنون» نظرتان را عوض خواهد کرد.

این مینی‌سریال دو کاراکتر اصلی دارد؛ آنی  (اما استون) و اوون (جونا هیل) که هر دو روان آشفته‌ای دارند و دیگر به سیم آخر زده‌اند. آن‌ها به طور جداگانه داوطلب می‌شوند که در یک آزمایش دارویی شرکت کنند که به آن‌ها وعده‌ی درمان همیشگی بیماری روانی می‌دهد.

با این حال، این آزمایشات به سادگی خوردن یکی دو تا قرص نیستند. آنی و اوون تحت تأثیر داروها در یک سری واقعیت‌های به هم پیوسته و دنیاهای موازی غوطه‌ور می‌شوند. این جهان‌های سورئال بازتابی از عمیق‌ترین ترس‌ها، خواسته‌ها و بیماری‌های روحی روانی آن‌هاست. غوطه‌ور شدن آن‌ها در این دنیاهای عجیب و غریب همانا، و کشف حقایقی پنهان همانا؛ حقایقی هم درباره‌ی خودشان و هم درباره‌ی اهداف شومی که برگزارکنندگان این آزمایش در سر می‌پرورانند.

«مجنون» بهترین مینی‌سریال کمدی است که ثابت می‌کند می‌توان چندین ژانر گوناگون را با هم قاطی کرد و نتیجه چیز بدی از آب درنیاید. از علمی-تخیلی بگیر، تا روانشناختی، تریلر، جنایی، کمدی سیاه، همه در این سریال وجود دارد که یک مجموعه‌ی واقعا منحصربه‌فرد ساخته است.

سریال اغلب شخصیت‌ها را در سناریوهای پوچ و غیرمنتظره قرار می‌دهد و از طریق پوچ بودن وضعیت، طنز ایجاد می‌کند. دنیاهای عجیب و غریبی که در نتیجه‌ی مصرف داروها آنی و اوون به آن‌ها پا می‌گذارند، فرصت‌های فراوانی را برای لحظات کمدی فراهم می‌کنند.

این مینی‌سریال کمدی، که برای شبکه‌ی نتفلیکس ساخته شده، برخی از بهترین اجراهای عمر حرفه‌ای جونا هیل و اما استون را به نمایش می‌گذارد و با اینکه داستانش با جریانی آهسته آغاز می‌شود، اما اگر یکی دو قسمتی به آن اجازه دهید، دیگر داستان بالا می‌گیرد.

دیدن «مجنون» برای هر کسی که از داستان‌های پر از پیچش خوشش می‌آید ضروری است و دیگر چه بهتر از این که حالا با کمدی هم ترکیب شده و دیگر نمی‌توانید مرز بین واقعیت و فانتزی را در آن تشخیص دهید. زیبایی‌شناسی رترو و آینده‌نگرانه‌ی «مجنون»، با تلویزیون‌های سی‌آرتی و موسیقی پس‌زمینه‌ی عالی آن نیز از ویژگی‌های مخصوص این مینی‌سریال هستند که در کنار هم ده اپیزود تماشایی را برایتان به ارمغان آورده‌اند.

۷. آقایان (The Gentlemen)

آقایان، از بهترین مینی‌سریال‌های کمدی

  • سال پخش: ۲۰۲۴
  • سازنده‌ی سریال: گای ریچی
  • بازیگران: تئو جیمز، وینی جونز، کایا اسکودلاریو، دانیل اینگز، جولی ریچاردسون
  • امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۸.۱ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۷۴ از ۱۰۰
  • تعداد قسمت‌ها: ۸

جدیدا دیگر اغلب چیزهایی که از نتفلیکس بیرون می‌آید ارزش دیدن ندارند. اما «آقایان» گای ریچی قضیه‌اش فرق دارد که یکی از بهترین مینی‌ سریال‌های کمدی است که اخیرا از این شبکه منتشر شده است. اگر نام سریال به گوشتان آشناست، به خاطر این است که این مجموعه اسپین‌آفی برای فیلم ۲۰۱۹ گای ریچی به همین نام به حساب می‌آید.

فیلم ۲۰۱۹ به خودی خود یک عنوان جذاب با کمدی و اکشن خاص ریچی است با بازی کسانی مثل متیو مک‌کانهی، کالین فرل، هیو گرنت و جرمی استرانگ در آن، که البته توقعات را برای این مینی‌سریال کمدی به شدت بالا می‌برد. اما سریال «آقایان» نشان می‌دهد که بدون نام‌های بزرگ هم می‌تواند جذابیت فیلم را تداعی کند.

از نظر روایی و سبکی همه چیز آنطور هست که باید. گای ریچی با بازگشت به ریشه‌ها، همان سبک خاص کارگردانی و شوخی‌های خود را به سریال آورده است که شما را به یاد آثار قبلی‌اش مثل «ضامن، قنداق و دو لوله تفنگ شلیک‌شده» (Lock, Stock and Two Smoking Barrels) و «قاپ‌زنی» (Snatch) می‌اندازد.

داستان سریال با ادی هورنیمن (تئو جیمز) آغاز می‌شود که املاک عظیم پدرش را به ارث می‌برد؛ اما به سرعت متوجه می‌شود زیر این املاک، یک امپراتوری بزرگ ماریجوانا خوابیده که نیاز به مدیریت دارد. حالا ادی باید پا پیش گذاشته و ببیند در جهان پرمخاطره‌ی جرم و جنایت چندمرده حلاج است. او باید در ابتدا با اصول و قوانین بازی قدرت آشنا شود تا در جهانی که به هیچکس رحم نمی‌کند دوام بیاورد.

تئو جیمز در «نیلوفر سفید» نشان داد که پتانسیل بالایی دارد و حالا در «آقایان» توانایی خود برای بازی در نقش‌های گوناگون را ثابت کرده است؛ کاراکتر او در کنار فردی (دنیل اینگز)، برادر غیرقابل اعتماد و معتاد ادی، برخی از بهترین جوک‌های سریال را از آب درآورده‌اند.

«آقایان» را می‌توان کاوشی در مورد جنگ طبقاتی و فسادپذیری بشر در نظر گرفت که اگر میزان قابل توجهی پول جلوی پایش بریزند، دیگر حاضر است دستش را به هر کاری آلوده کند و کمدی خود را از زاویه‌ی تضاد آریستوکراسی انگلیسی و گنگسترهای لندن امروزی به تصویر می‌کشد. البته می‌توانید خیلی هم آن را جدی نگرفته و داستانش را آش شله‌قلمکاری از ایده‌های دیوانه‌وار ببینید که در آن فقط محض سرگرمی شما خون به در و دیوار می‌پاشد.

به هر حال، مثل سریال «آقا و خانم اسمیت» که همان نام فیلم را برداشته اما می‌توانید بدون دیدن فیلم، سریال را هم ببینید، سریال «آقایان» هم به همین مسیر رفته است و می‌توانید بدون دیدن فیلم ۲۰۱۹ پای این مینی‌سریال بنشینید و چیزی از داستان را از دست ندهید؛ اما بی‌شک سریال «آقایان» برای کسانی که با کارنامه‌ی گای ریچی آشنایی دارند جذاب‌تر خواهد بود.

۶. من یک شهریوری‌ام (I’m a Virgo)

من یک شهریوری‌ام، از بهترین مینی‌سریال‌های کمدی

  • سال پخش: ۲۰۲۳
  • سازنده‌ی سریال: بوتس رایلی
  • بازیگران: جرال جروم، اولیویا واشنگتن، برت گری، کارا یانگ
  • امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۷.۱ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۹۶ از ۱۰۰
  • تعداد قسمت‌ها: ۷

داستان‌هایی که درباره‌ی خشم و سرگشتگی دوران نوجوانی‌اند همیشه جواب می‌دهند. «من یک شهریوری‌ام» اما این خشم و سرگشتگی را گرفته و به دنیایی سورئال می‌برد که توانسته بهتر این وضعیت بلاتکلیف دوران بلوغ را توصیف کند. داستان سرایی این مینی‌سریال کمدی با طنز پوچ‌گرایانه‌ی خود به بهترین شکل از دیگر سریال‌های این فهرست برجسته می‌شود.

کوتی (جرال جروم) یک نوجوان سیاهپوست قدبلند است؛ البته نه از آن قدبلندهای معمولی؛ از آن قدبلندهای چهار متری! به خاطر همین وضعیت او از دنیای بیرون جدا افتاده است و سرپرست‌هایش به شدت می‌کوشند او را از جامعه دور نگه دارند. بالاخره کوتی پا به دنیای واقعی می‌گذارد و سفری از شگفتی‌ها و سرخوردگی‌ها با گروهی از نوجوانان که فعالیت سیاسی می‌کنند آغاز می‌شود.

با ذهن خلاق کسی مثل بوتس رایلی، می‌توانید انتظار چیزی عجیب و غریب را داشته باشید و «من یک شهریوری‌ام» از این نظر کم نمی‌گذارد. این مینی‌سریال با کمدی منحصربه‌فرد خود از ابرقهرمان‌ها حرف می‌زند، از هویت، از پذیرش خود با تمام زشتی‌ها و زیبایی‌ها. «من یک شهریوری‌ام» مملو از تصاویر تمثیلی و ایده‌های بکر است که بیننده را به این فکر می‌اندازد که احتمالا رایلی برای نوشتن آن‌ها به چیزهای دیگری جز اسطوخودوس و مریم‌گلی متوسل شده.

به جز ایده‌های عجیبی که به ترتیبی حتی عجیب‌تر کنار هم چیده شده‌اند، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این سریال، زاویه دید آن به سیاست و کاپیتالیسم از دیدگاه سیاهپوستان است که می‌تواند درک آن را برای مخاطبان گسترده چالش‌برانگیز کند؛ اما رایلی هوشمندانه با قرار دادن داستان کوتی در یک دنیای خارق العاده با شخصیت‌های کمیک‌گونه، پس‌زمینه‌ای خلق کرده که داستانش را برای همه در دسترس قرار می‌دهد. «من یک شهریوری‌ام» کمدی، درام و نقدهای فلسفی و اجتماعی همه را در خود دارد و از قدرت و ظاهر عجیب کوتی به عنوان تمثیلی استفاده می‌کند که اغلب گروه‌های به حاشیه رانده شده مجبور به تحمل آن هستند.

اگر فیلم اول بوتس رایلی، «ببخشید مزاحم شما شدم» (Sorry to Bother You) را دیده باشید، نمی‌توانید این مینی‌سریال کمدی را از ذهن خلاق و پریشان رایلی از دست بدهید که کمدی سیاه و پوچ‌گرایانه‌ی خاص خود را در این سریال به اوج خود رسانده است.

۵. این درد خواهد داشت (This is going to Hurt)

این درد خواهد داشت، از بهترین مینی‌سریال‌های کمدی

  • سال پخش: ۲۰۲۲
  • سازنده‌ی سریال: لوسی فوربز، تام کینگزلی
  • بازیگران: بن ویشاو، آمبیکا ماد، الکس جنینگز، مایکل آستین
  • امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۸.۴ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۹۵ از ۱۰۰
  • تعداد قسمت‌ها: ۷

«این درد خواهد داشت» کتاب پرفروش آدام کی که به حداقل ۲۸ زبان ترجمه و نمایش‌های زیادی بر اساس آن ساخته شده در این مینی‌سریال کمدی با بازی بن ویشاو برای بی‌بی‌سی اقتباس شده است. مشکلات عدیده‌ی پزشکان جوان، از ساعات بد کاری، خستگی، مواجهه‌ی مداوم با بیماری و مرگ و رفتار وحشتناک پرسنل دیگر و بیماران با آن‌ها فقط برخی از دغدغه‌هایی است که یک پزشک جوان باید با آن‌ها کنار بیاید و آدام کی با کتاب خود می‌خواست نوری بر این زاویه از زندگی پزشکانی بتاباند که اغلب نادیده گرفته می‌شوند.

محیط بیمارستان با تمام جریاناتی که هر روزه کادر درمان با آن مواجه می‌شوند، پس‌زمینه‌ی عجیبی برای یک سریال کمدی به نظر می‌رسد، اما «این درد خواهد داشت» غیرممکن را ممکن کرده است. این سریال از آن مجموعه‌های نادری است که هرازچندگاهی خودی نشان می‌دهند و می‌روند، با نویسندگی عالی، کارگردانی و بازیگری بی‌نقص که اجرای شجاعانه‌ی بن ویشاو در آن بیش از هر چیز خودنمایی می‌کند که انگار او با خود بیننده حرف می‌زند.

ویشاو در نقش آدام ظاهر می‌شود؛ پزشکی که در بیمارستان در میانه‌ی تمام مرگ‌ها و تولدها باید با تعهدات یک مرد معمولی بیست و اندی ساله هم خود را سازگار کند، مشخصا روابط خانوادگی و زندگی اجتماعی که البته آدام به خوبی از پس آن‌ها برنمی‌آید و ترجیح می‌دهد اوقات خود را در همان بیمارستانی بگذراند که در آن تلخی‌ها و شیرینی‌ها همزمان وجود دارند.

«این درد خواهد داشت» یک مینی‌سریال با جریان سریع است که بازتاب دقیقی از فرایند کار در بیمارستان (مشخصا در ایالات متحده) را نشان می‌دهد؛ دنیایی که اگر خودتان تجربه‌ای از آن نداشته باشید، باور اتفاقاتی که در آن جریان دارد برایتان سخت خواهد بود.

البته با اینکه نام کمدی بر این مینی‌سریال خورده و کتابی که داستان از آن اقتباس شده به شدت خنده‌دار است، اما بازنمایی سریال برای بی‌بی‌سی جو تلخ و تاریک‌تری دارد؛‌ یک ثانیه به خودتان می‌آیید و می‌بینید قهقهه می‌زنید و ثانیه‌ای دیگر، از فرط هق‌هق چشم‌هایتان از کاسه درمی‌آید. «این درد خواهد داشت» با روایت سریع و کمدی سیاه و هوشمندانه‌ی خود تغییر ذائقه‌ی خوبی از تمام این سریال‌های کش‌دار بیمارستانی است که معلوم نیست کی می‌خواهند نقطه‌ی پایانی بر آن‌ها بگذارند.

۴. بچه گوزن (Baby Reindeer)

بچه گوزن از بهترین مینی‌سریال‌های کمدی

  • سال پخش: ۲۰۲۴
  • سازنده‌ی سریال: ریچارد گاد
  • بازیگران: ریچارد گاد، جسیکا گانینگ، ناوا مائو، نینا سوسانیا
  • امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۷.۸ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۹۸ از ۱۰۰
  • تعداد قسمت‌ها: ۷

در میان بهترین مینی‌ سریال‌های کمدی، «بچه‌گوزن» یکی از آزاردهنده‌ترین آن‌هاست که داستانی واقعی را روایت می‌کند. نقش اصلی سریال، دانی دان (ریچارد گاد) یک کمدین است که متوجه می‌شود زنی به نام مارتا او را تعقیب می‌کند. مارتا بی‌وقفه برایش پیام می‌فرستد، به تمام اجراهای کمدی‌اش می‌رود، هر روز سر و کله‌اش در باری که دانی در آن کار می‌کند پیدا می‌شود و حتی برایش نام مستعار انتخاب کرده است. اما دانی می‌فهمد که واکنش جامعه به تعقیب مردی از سوی یک زن آنقدرها جدی گرفته نمی‌شود.

ریچارد گاد به عنوان همه‌کاره‌ی سریال، تمام وجود خود را روی دایره ریخته و اجرایی عالی و همزمان دلخراش ارائه می‌دهد. البته توانایی نویسندگی او به عنوان یک کمدین به کمکش آمده تا داستان، جنبه‌ی کمدی خود را از دست ندهد؛ اما کمدی این مینی‌سریال با سایه‌ی سنگینی از تراما تعقیب می‌شود که پوچی زندگی دانی دان را به بهترین شکل به تصویر می‌کشد.

در مقابل او، جسیکا گانینگ با کاراکتر مارتا است که بار بازنمایی کاراکتری را به دوش می‌کشد که تا آخر سریال همه از او نفرت دارند. فریبکاری، دروغگویی، روانپریشی همه در اجرای آزاردهنده‌ی گانینگ دیده می‌شود که به تنهایی از چهره‌اش برای انتقال شادی، خشم و درد استفاده می‌کند و همزمان می‌تواند بی‌احساس‌ترین آدم روی زمین به نظر برسد.

«بچه گوزن» با کمدی آغاز می‌کند و داستانش به مرور به یکی از بهترین سریال‌های درام و تریلر اخیر تلویزیون تبدیل می‌شود. گاد اما در تبدیل تراما به کمدی بهترین است و این مینی‌سریال بر توانایی او صحه می‌گذارد. تجربه‌ی تعقیب و آزار موضوع ساده‌ای نیست؛ ولی گاد به سبک میکلا کوئل در سریال «شاید نابودت کنم» (I May Destroy You) سراغ این مسئله می‌رود. کمدی با «بچه گوزن» دیگر به ابزاری تبدیل می‌شود برای غلبه بر تراما و ارتباط گرفتن با مخاطب برای سبک کردن باری که گاد تمام این سال‌ها به تنهایی به دوش کشیده است.

۳. جوخه پلیس! (Police Squad)

جوخه پلیس!

  • سال پخش: ۱۹۸۲
  • سازنده‌ی سریال: دیوید زوکر، جیم آبراهامز و جری زاکر
  • بازیگران: لسلی نیلسن، الن نورث، پیتر لوپوس، اد ویلیامز
  • امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۸.۴ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۹۰ از ۱۰۰
  • تعداد قسمت‌ها: ۶

برای سریالی به این بامزگی، واقعا عجیب است که چرا بیشتر از شش قسمت برایش نساختند: شاید یکی از بحث‌ها سر این بوده که برای اینکه بتوانید جوک‌ها را بگیرید باید به صفحه‌ی تلویزیون نگاه می‌کردید که برای کسانی که عادت دارند فقط تلویزیون را روشن گذاشته و بروند سراغ کارهای دیگر، خیلی جواب نمی‌دهد، اما در هر صورت، «جوخه پلیس!» یکی از بهترین مینی سریال‌های تاریخ در نظر گرفته می‌شود.

تازه، ارائه‌ی این سطح از کمدی آن هم در قالب هفتگی پدر هر کسی را درمی‌آورد؛ پس نمی‌توان آنقدرها به کنسل شدن زودتر از موعد سریال ایراد گرفت. آخرش هم مخاطب به این سبک از کمدی عادت می‌کند و دیگر طولی نمی‌کشد تا به یکی دیگر از سریال‌های تکراری تلویزیونی تبدیل شود. از شانس خوب زاکرها و آبراهامز، سریال پس از شش قسمت تمام شد تا میراث آن در تلویزیون و سینما جاودانه شود.

«جوخه پلیس!» یک برداشت کمدی از سریال‌های رویه‌ی پلیس ارائه می‌دهد و کلیشه‌های آن را مسخره می‌کند؛ ژانری که هنوز که هنوز است به قوت خود باقی است. با موفقیت فیلم «هواپیما!» (Airplane) در ۱۹۸۰، سازندگان پشت این فیلم ایده‌های بکر کمدی خود را برداشتند و سراغ ساخت یک سریال تلویزیونی رفتند.

مینی‌سریال کمدی «جوخه پلیس!» محصول این ایده‌های ناب است که لسلی نیلسن در آن بهترین جوک‌های خودش را آورده. هیچ جمله‌ای در این مینی‌سریال هدر نمی‌رود و با جوک‌هایش مخاطب را تیرباران می‌کند. کمدی خوب واقعا هنر می‌خواهد و برای ژانری که اغلب جدی گرفته نمی‌شود، بازیگران جدی می‌طلبد. برای همین لسلی نیلسن برای نقش فرانک دربین «جوخه پلیس!» عالی است.

سروان فرانک دربین با بازی جدی لسلی نیلسون ملغمه‌ای است از تمام شخصیت‌های کلیشه‌ای سریال‌های پلیسی تلویزیون که باید به حل پرونده‌ها و سناریوهایی برود که در دهه‌ی هشتاد هر کانالی ده‌تا از آن‌ها را نشان می‌داد. فرانک دربین اکثر اوقات هیچ ایده‌ای از اتفاقاتی که دور و برش می‌افتد ندارد، رانندگی‌اش افتضاح است، تیراندازی‌اش از رانندگی‌اش هم بدتر و در عین حال، یک پلیس زودرنج و احساساتی است. این از او یک پلیس بد ولی بسیار خوش‌شانس ساخته که در روش تحقیقات پلیس دکتری دارد. در کنار او شریک و همراهش نوردبرگ است که با دیگر اعضای تیم پلیس، شش قسمت طلایی از کمدی ناب را رقم می‌زنند.

به هر حال، حتی اگر حیف شد که اپیزودهای دیگری برای این مجموعه نساختند، اما «جوخه پلیس!» در ۱۹۸۲ آن مینی‌سریال کمدی بود که سری فیلم‌های «سلاح عریان» (The Naked Gun) را رقم زد و فیلم «سلاح عریان: پرونده‌های جوخه پلیس!» هم در ‍۱۹۸۸ میلادی اکران و بسیاری از جوک‌های «جوخه پلیس!» نیز در آن تکرار شد. اگر فیلم‌های «سلاح عریان» را دیده و دوست داشته‌اید، محال است از «جوخه پلیس!» خوشتان نیاید.

۲. مشاجره (Beef)

مشاجره از بهترین مینی‌سریال‌های کمدی

  • سال پخش: ۲۰۲۳
  • سازنده‌ی سریال: لی سونگ جین
  • بازیگران: استیون یون، الی وانگ، دیوید چوئه، اشلی پارک
  • امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۸.۱ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۹۸ از ۱۰۰
  • تعداد قسمت‌ها: ۱۰

انگار ادویه‌ی خاصی در کمدی سیاه می‌ریزند که داستان مینی‌ سریال‌های این ژانر را ملموس‌تر می‌کند؛ چرا که در عین حال که به شدت بامزه‌اند، شما را به فکر وامی‌دارند. «مشاجره» یکی از بهترین مینی‌ سریال‌های کمدی نتفلیکس و درباره‌ی دو غریبه‌ی کاملا متفاوت است که در جاده با هم درگیر می‌شوند و به خاطر تصمیمات غلطی که می‌گیرند، هرج و مرج به زندگی‌اشان افتاده و اوضاع را هربار بد و بدتر می‌کنند.

مینی‌سریال «مشاجره» با کمدی شروع می‌شود، کم‌کم راه درام را در پیش می‌گیرد و آخرسر چرخشی تاریک پیدا می‌کند؛ برای همین مانند آن را به سختی می‌توانید پیدا کنید. شاید نزدیک‌ترین چیز شبیه به «مشاجره»، فیلم «انگل» (Parasite) باشد که با همین جریان دیوانه‌وار داستان خود را پیش می‌برد. سریال همچنین با اجرای استیون یون (از سریال «مردگان متحرک») و کمدین الی وانگ چندی از بهترین بازیگری‌های این دو را به نمایش می‌گذارد که در کنار هم پتانسیل تبدیل شدن به یک زوج ماندگار کمدی را دارند.

«مشاجره» مشکلات خشم درونی نسل امروزی را در قالب استعاره و تمثیل نشان می‌دهد. کاری که بسیاری از سریال‌های این چند وقت اخیر، مثل «نیلوفر سفید» در پی آن بوده‌اند که می‌خواهند یک نگاه صریح و دقیق به بحران‌های وجودی بیندازند که بسیاری از گروه‌های مختلف جامعه امروزه با آن‌ها سر و کله می‌زنند.

در همین راستا، داستان «مشاجره» در مدت زمان کوتاهی که قالب مینی‌سریال در اختیار آن گذاشته، بسیاری از موضوعات پیچیده و عمیق را دربرمی‌گیرد؛ موضوعاتی مثل افسردگی، تنهایی، روابط خانوادگی و پیچیدگی‌های حفظ پیوندهای قدیمی، ازدواج، انتظارات جامعه و آسیب‌های درونی و بیرونی زندگی در عصر مدرن.

قسمت اول «مشاجره» شما را به این فکر می‌اندازد که آیا این حجم از انرژی می‌تواند تا ده اپیزود ادامه پیدا کند. اگر استمرار به خرج دهید می‌بینید که این مینی‌سریال کمدی شما را ناراضی از پای خود بلند نخواهد کرد. با توجه به فرمت ده اپیزود تقریبا سی دقیقه‌ای، هیچ اپیزود اضافی در سریال وجود ندارد و پایان‌بندی‌های هر قسمت شما را مجبور می‌کند تا یک اپیزود دیگر ببینید و همینطوری ناگهان به خودتان می‌آیید و دیگر «مشاجره» تمام شده است.

۱. شاید نابودت کنم (I May Destroy You)

شاید نابودت کنم از بهترین مینی‌سریال‌های کمدی

  • سال پخش: ۲۰۲۰
  • سازنده‌ی سریال: میکلا کوئل
  • بازیگران: میکلا کوئل، پاپا اسیدو، وروچه اوپیا، ماروآن زوتی
  • امتیاز کاربران IMDb به سریال: ۸.۱ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۹۸ از ۱۰۰
  • تعداد قسمت‌ها: ۱۲

جای تأسف دارد که میکلا کوئل در حد و اندازه‌های فیبی والر بریجز شناخته‌شده نیست. کوئل خود نویسندگی، کارگردانی و تهیه‌کنندگی «شاید نابودت کنم» را بر عهده داشته و نقش اصلی آن را هم بازی می‌کند؛ سریالی که در سال ۲۰۲۰ میلادی بهترین مجموعه‌ی تلویزیونی شناخته شد و چندین جایزه‌ی بفتا، برای بهترین مینی‌سریال، بازیگری، کارگردانی و تدوین و نه نامزدی در جوایز امی و بسیاری جوایز دیگر را برای این مجموعه در پی داشت.

«شاید نابودت کنم» داستان آرابلا را دنبال می‌کند؛ یک نویسنده‌ی جوان موفق که شبی برای خوش‌گذرانی بیرون می‌رود؛ اما وقتی بی‌خبر از همه جا بیدار می‌شود، می‌فهمد که کسی با مسموم کردنش به او تجاوز کرده است. از پیش‌فرض داستان نمی‌توان حدس زد که چگونه کوئل می‌خواهد یکی از تاریک‌ترین موضوعات ممکن را به کمدی تبدیل کند؛ اما «شاید نابودت کنم» با کمدی سیاه خود از ذهنتان بیرون نخواهد رفت.

حتی اگر تجربه‌هایی که آرابلا از سر می‌گذراند برای شما ملموس نباشد، نوشتار و تدوین «شاید نابودت کنم» مو بر تن شما سیخ می‌کند. یکی از برترین ویژگی‌های این مینی‌سریال کمدی در چگونگی به تصویر کشیدن زنان است. میکلا کوئل نبوغ خود را به سبک «فلیبگ» به این سریال آورده و زنان را به نحوی کاملا واقعی نشان می‌دهد؛ بدون آلایش‌ها و آرایش‌های پرزرق و برق با تصاویر صیقل‌خورده و ساختگی؛ بلکه پوچی، رنج‌ها و تراماهای زندگی امروز را از دید زن مدرن با ملموس‌ترین دیالوگ‌ها به تصویر کشیده است.

داستان تنها در تجربه‌ی آرابلا از آزار خلاصه نمی‌شود؛ بلکه با انواع مختلفی از تصمیمات آسیب‌زا و تراما دست و پنجه نرم می‌کند و آشفتگی‌های درونی و واکنش جامعه به آن‌ها را نشان می‌دهد؛ معضلاتی واقعی در دنیایی واقعی. «شاید نابودت کنم» حقیقت کمدی زندگی را بدون آنکه بخواهید کاراکترهای داستان را قضاوت کنید به تصویر می‌کشد؛ چون در آن‌ها ردی از خودتان می‌بینید.

نویسندگی کوئل داستان را هم از نگاه جامعه نشان می‌دهد و هم از طریق دیالوگ‌های درونی و احساساتی که کاراکترها از سر می‌گذارنند و شاید برای همین باشد که نیویورک تایمز از «شاید نابودت کنم» به عنوان یکی از بهترین مینی‌ سریال‌های کمدی برای دوران پراضطراب کنونی یاد کرده است.

منبع: دیجی‌کالا مگ

راهنمای تماشای سریال


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X